جستجو در مقالات منتشر شده


57 نتیجه برای نوع مطالعه: گزارش مورد

علی موحد، هادی علیزاده، علی شجاعیان،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده

امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه‌ریزی شهرها مکان‌یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش‌های آتی شهری است که یکی از این عرصه‌ها دشت‌ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه‌های آبریز است. دراین‌بین توجه به مسائل و شاخصه‌های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه‌های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه  «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به‌کارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته‌بندی‌شده‌اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه‌های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای  ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده‌شده است. نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که مطابق عملگرها  و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت‌های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی‌الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت‌های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای  توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایش‌های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف‌تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
حسین عساکره، مهدی دوستکامیان،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

تمام بخار آب موجود در ستونی از جو که قابلیت بارش دارد  و از سطح زمین تا نقطه پایانی بخارآب در جو ادامه پیدا می‌کند، آب قابل بارش کلی‌گویند. این عنصر تحت تاثیر توپوگرافی و همچنین ارتفاع دچار تغییراتی می­گردد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عوامل محلی و مکانی بر توزیع بیشینه­های آب قابل بارش ایران می­باشد. برای این منظور داده­های فشار، رطوبت ویژه ، مولفه مداری و مولفه نصف­النهاری از پایگاه داده NCEP/NCAR وابسته به سازمان اقیانوس‌شناسی ایالات‌متحده استخراج و مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. روش­های مورد استفاده در این مطالعه، ضریب همبستگی و رگرسیون می­باشد. سپس به منظور دست یابی بهتری نسبت به آب قابل بارش شیب تغییرات و روند شیب تغییرات بیشینه آب قابل بارش محاسبه گردیده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می­دهد که در بین عوامل مکانی، ارتفاع بیشترین تأثیر را در توزیع مکانی بیشینه آب قابل بارش داشته است. برخلاف بسیاری از دانشمندان که بر این عقیده بودند که با افزایش عرض جغرافیا، آب قابل بارش کاهش پیدا می­کند، این قاعده در محدوده جو ایران کمتر به چشم می­خورد. با این وجود بیشتر شیب تغییرات آب قابل بارش در بخش­های از ارتفاعات زاگرس، غرب و جنوب غرب رخ داده است. نتایج حاصل از تحلیل چرخه ها نشان داد که بیشینه های آب قابل بارش در ایران دارای چرخه های کوتاه مدت 2 تا 4 ساله می­باشند.



 
بهروز سبحانی، عطا غفّاری گیلانده، اکبر گل دوست،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

خشکسالی به عنوان یک پدیده اقلیمی با کمبود رطوبت و بارندگی نسبت به شرایط نرمال تعریف می‌شود. این پدیده به شدت بر همه جوانب فعالیت‌های بشری تأثیر می‌گذارد. در حالی که مطالعات انجام شده در رابطه با این پدیده بر اساس روش‌های مناسب بسیار کم می‌باشد. در مقاله حاضر سعی شده است با استفاده از قابلیت‌های سامانه نرم‌افزاری MATLAB و شاخص تلفیقی SEPI در دو مقیاس زمانی 6 و 12 ماهه، به بررسی وضعیت خشکسالی در استان اردبیل پرداخته شود. برای این کار از داده‌های اقلیمی ایستگاه‌های سینوپیتیک شهرستان اردبیل، پارس‌آباد و خلخال در استان اردبیل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد شاخص SEPI ویژگی دو شاخص SPI و  SEIرا به خوبی در خود منعکس می‌کند و همچنین دما را که به عنوان یکی از پارامترهای مؤثر در تغییر شدت خشکسالی است، در بررسی شرایط خشکسالی وارد می‌کند؛ بنابراین بررسی خشکسالی با شاخص SEPI بهتر از شاخص SPI می‌باشد. بررسی‌ها در رابطه با خشکسالی بر اساس شاخص SEPI نشان می‌دهد که روند خشکسالی در استان اردبیل رو به افزایش است. دما هم با شدت بیشتر روند افزایشی دارد. طولانی‌ترین تداوم زمانی خشکسالی در استان، در ایستگاه پارس‌آباد در مقیاس زمانی 12 ماهه از ماه ژوئن سال 1998 تا ماه نوامبر سال 1999 به مدت 18 ماه اتفاق افتاده است. بیشترین درصد وقوع خشکسالی در ایستگاه پارس‌آباد و کمترین آن در ایستگاه خلخال مشاهده می‌شود.
اسماعیل احمدی، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، حسن دانایی فرد،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

افزایش مواجهه با تغییر(پذیری) اقلیم، افزایش آسیب­پذیری را در پی دارد و جامعه ­ای که ظرفیت سازگاری کم و حساسیت اقلیمی بالایی دارد مستعد آسیب­ بیشتر است. کاهش آسیب­پذیری به سیاست­ و استراتژی­های سازگاری وابسته است و طراحی و ارزیابی این استراتژی­ها به اندازه­گیری آسیب­پذیری اقلیمی نیاز دارد. در این مطالعه با هدف توسعه شاخص آسیب­پذیری اقلیمی، ابتدا نمره­ی عامل مواجهه با تغییر(پذیری) اقلیم برای ایستگا­­ه­های زابل، زاهدان، ایرانشهر و چابهار در دو دوره­ی پنج­ساله محاسبه شد. سپس نمرات عوامل ظرفیت سازگاری و حساسیت اقلیمی به کمک داده­های سرشماری و سالنامه­های 1385 و 1390 استان­های کشور تعیین شد. با توجه به ماهیت مسئله آسیب­پذیری و عوامل موثر آن، بر مبنای مدل ضربی-­­ نمایی، شاخص آسیب­پذیری اقلیمی طراحی شد. سپس برای چهار محدوده و کل استان، شاخص و درجات آسیب­پذیری محاسبه شد. نتایج نشان داد هر چند ظرفیت سازگاری استان نسبت به قبل بیشتر شده ولی به دلیل افزایش مواجهه و حساسیت اقلیمی، میزان آسیب­پذیری 3/16 درصد بالاتر رفته است. مساحت محدوده­های خیلی زیاد آسیب­پذیر از 5/57 درصد به 100 درصد کل استان افزایش یافته که بیانگر گسترش فضایی آسیب­پذیری می­باشد. نتیجه­ی کلی اینکه کاهش آسیب­پذیری نیاز به سنجش دقیق و مستمر آن، افزایش ظرفیت سازگاری و کاهش حساسیت­های اقلیمی دارد.
محمد نجارزاده، علی اکبر امین بیدختی، جمال مرادنژاد،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

مطابق پیش بینی اتحادیه مسافرت و گردشگری سهم گردشگری از GDP جهانی در سال 2020 به مرز 6000 میلیارد دلار و تعداد مشاغل ایجاد شده توسط آن سیصد میلیون شغل خواهد بود. با توجه به این آمار، گردشگری را می­توان حوزه­ای چند بعدی در نظر گرفت که به نیازهای گردشگران با علائق و انگیزه­های متفاوت پاسخ می­دهد. خرید از اساسی­ترین نیازها و همچنین جزء فعالیت­های محبوب گردشگران قلمداد می­گردد. مناطق مرزی بدلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط نامساعد اقتصادی همواره برای گسترش این فعالیت، بسترهای مورد نیاز را فراهم آورده­اند. از جمله شهرهای مرزی محبوب در این زمینه، شهر بانه واقع در مرزهای غربی ایران میان دو کشور ایران و عراق است. اقتصاد این نواحی به شدت به گردشگری خرید وابسته بوده و اکثر مرزنشینان بطور مستقیم یا غیرمستقیم با آن در ارتباط هستند. می­توان میان رضایت گردشگران و تداوم بهبود رفاه و وضعیت اقتصادی مردم محلی رابطه برقرار نمود. برداشت از رضایت در موضوعات مختلف می­تواند متفاوت باشد، در بستر گردشگری خرید، رضایت به عوامل موثر بر فرآیند تقاضا و عوامل تسهیل کننده محیطی که در ادامه مورد بحث قرار می­گیرند، وابسته خواهد بود. لذا مقاله حاضر در نظر دارد، با توجه به اهمیت موضوع توسعه در این نواحی، میزان عملکرد عامل­های تاثیرگذار بر رضایت کلی گردشگران خرید شهر مرزی بانه را بررسی نماید. در این پژوهش این عوامل به دو دستۀ عوامل مرتبط با فرآیند خرید و عوامل مرتبط با محیط گردشگری تقسیم شده­اند. تحقیق از حیث هدف کاربردی؛ از حیث ماهیت توصیفی و از حیث روش اجرا، پیمایشی- میدانی می­باشد. جامعه آماری آن را گردشگرانی تشکیل داده است که اکثرا جهت خرید وارد شهر مرزی بانه می­شوند، مطابق جدول مورگان تعداد 400 نفر گردشگر بعنوان نمونه در نظر گرفته شد که به صورت دسترسی تصادفی، پرسشنامه ها در اختیارشان قرار گرفت. ابزار گردآوری داده نیز مشتمل بر دو روش اطلاعات دست اولی (میدانی) و ثانویه (کتابخانه­ای) بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که در مقاصد گردشگری موضوعی که بر پدیده­ای خاص در جهت توسعه متکی هستند، علیرغم توجه ویژه گردشگران به آن موضوع، عوامل محیطی تسهیل کننده نیز می­تواند در رضایت کلی کسب شده توسط گردشگران تاثیرگذار باشد. در انتها با توجه به سایر یافته­های میدانی پژوهش، پیشنهادات عملیاتی ارائه می­گردد.    
محمّد شالی، جمیله توکلی نیا،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جدایی‌ناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یک‌سو بازتاب فضایی نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقه‌ای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستی‌های برنامه‌ریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروه‌های کم‌درآمد در طرح‌های توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژی‌های لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنه‌بندی سکونتگاه‌های منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنه‌های فرودست، با استفاده از شاخص‌های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهره‌گیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنه به دست آمد. یافته‌های این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنه فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنه فرودست نسبت به پهنه مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
آرش ملکیان، مه رو ده بزرگی، امیر هوشنگ احسانی،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

خشکسالی یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی در جوامع بشری محسوب می شود که می تواند تاثیرات جبران ناپذیر کشاورزی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی  به همراه داشته باشد. بنابراین آگاهی از وقوع خشکسالی می تواند در کاهش خسارات موثر باشد. در این پژوهش، به منظور مدلسازی و شبیه سازی شدت خشکسالی در طول یک دوره آماری 37 ساله (1350- 1386) در 21 ایستگاه بارانسنجی واقع در ناحیه نیمه خشک سرد شمال غربی ایران از شبکه عصبی مصنوعی بهره گرفته شد. داده های ورودی به شبکه شامل میانگین بارش سالیانه و نیز شاخص دهک بارش سالیانه برای تمامی ایستگاه ها بوده که 80% داده ها برای آموزش شبکه (1350-1379) و20% باقیمانده برای تست و اعتبار سنجی شبکه (1380-1386) انتخاب گردید. سپس عمل پیش بینی خشکسالی توسط الگوریتم آموزش دیده شده توسط شبکه عصبی مصنوعی و بدون استفاده از داده های واقعی و مشاهداتی، برای سال های 1387 تا 1391صورت گرفت. معماری مطلوب شبکه به صورت مدل پرسپترون  با سه لایه پنهان، الگوی پس انتشار خطا و تابع محرک سیگموئید به همراه 10 نرون در لایه میانی انتخاب گردید. نتایج حاصله نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر به پیش بینی روابط غیر خطی بارش و خشکسالی بوده بطوریکه با همبستگی بیشتر از 97% و خطای کمتر از 5% مقادیر شاخص دهک بارش را پیش بینی نموده و نتایج حاصل از این پیش بینی بطور زیادی منطبق با مقادیر واقعی می باشد. از این رو با استفاده از این روش می توان وضعیت خشکسالی را در سال های آتی پیش بینی کرده و در مدیریت و بهره وری منابع آب و نیز مدیریت خشکسالی و تغییرات اقلیمی از این روش بهره جست.
یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده اصل، مهدی عالی جهان،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

گرمایش جهانی و ارتباط معنی‌دار تغییرات دما و بارش نقاط مختلف دنیا با افزایش دمای کره زمین، به عنوان مهم‌ترین نمودهای تغییر اقلیم در قرن حاضر قابل‌توجه هستند. تاثیرات مخرب این پدیده بر روی کره زمین یکی از چالش­ برانگیزترین موضوعات در سطح جهانی می باشد. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو جهت آشکار­سازی تأثیر گرمایش جهانی بر روی دماهای حداکثر، به صورت ماهانه و دوره­ای(سرد و گرم) انجام گرفته است. برای انجام این پژوهش از دو دسته داده، داده­های دمای 17 ایستگاه سینوپتیک کشور و مقادیر متناظر آن، داده­های شاخص متوسط جهانی ناهنجاری های دمایی خشکی ها و اقیانوس ها طی بازه زمانی 60 ساله (1951تا2010)، میلادی استفاده گردید. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش همبستگی پیرسون برای آشکار­سازی ارتباط آماری بین داده­ها، از روش رگرسیون خطی و سهمی جهت تحلیل روند سری زمانی داده­ها، برای نشان دادن پراکندگی مکانی همبستگی بین داده­های دمای ایستگاه­ها با گرمایش جهانی در سطح کشور از مدل زمین آمار و در نهایت جهت آشکار­سازی آماری معناداری تغییر روند دماها از آزمون ناپارامتری من – کندال استفاده شد. براساس نتایج به­دست آمده تأثیر گرمایش جهانی بر روی دمای حداکثر در ماه‌های سرد سال همچون ژانویه، دسامبر و نوامبر خیلی کمتر بوده و بیش‌ترین نمود آن در فصول بهار و تابستان بیشتر در ایستگاه‌های جنوبی مانند آبادان، اهواز و شیراز دیده می‌شود. فرآیند ذکرشده در بررسی دوره‌ای دمای سرد و گرم سال نیز مشهود است و تأثیرپذیری دمای دوره‌ی گرم ایستگاه‌های مطالعه شده از گرمایش جهانی نسبت به دوره‌ی سرد بیشتر بوده و بیانگر افزایش دمای دوره‌ی گرم سال می‌باشد. در این بین تعدادی از ایستگاه‌ها نیز مانند ایستگاه انزلی، ارومیه و خرم‌آباد در برخی ماه‌ها از گرمایش جهانی تأثیرپذیری معکوس داشته و در دماهای حداکثر آن‌ها افت دیده می­شود. این امر در نتایج حاصل‌ شده از تحلیل‌های دوره‌ای نیز مشاهده می­گردد. تغییرات روند دمای حداکثر ایستگاه­های مورد بررسی بیانگر معناداری آن در ماه­های تابستان می باشد. روند تغییرات ماه­های ژوئیه، آگوست و سپتامبر معنی دار بوده که این فرآیند در ایستگاه­های جنوبی بیشتر نمایان است. بررسی معناداری تغییر روند دمایی صورت گرفته در دوره­های(سرد و گرم) ایستگاه­های مورد بررسی نشان دهنده معناداری آن در دوره گرمایی می­باشد.
حسین نظم فر، آمنه علی بخشی، سهیلا باختر،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

برنامه‌ریزی منطقه‌ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقه‌ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال‌ توسعه محسوب می‌شود. لازمه برنامه‌ریزی منطقه‌ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. هدف از این پژوهش بررسی و سنجش میزان برخورداری شهرستان‌های استان کرمانشاه از شاخص‌های توسعه به‌منظور دستیابی به میزان نابرابری‌های ناحیه‌ای در استان مذکور است. جامعه آماری پژوهش را شهرستان‌های استان کرمانشاه تشکیل می‌دهد. با توجه به مؤلفه‌های مورد بررسی رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 61 شاخص بر پایه سالنامه آماری سال 1390 و با بهره‌گیری از سه مدل VIKOR، ELECTRE، SAW و ادغام نتایج با تکنیک کپلند، سطح‌بندی و میزان نابرابری‌های موجود را در میان شهرستان‌های استان کرمانشاه تعیین نماید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده و بین شهرستان‌های استان از نظر میزان توسعه‌یافتگی نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد و این تفاوت و نابرابری در بخش‌های مختلف زیربنایی-زیرساختی، اقتصادی، بهداشتی –درمانی، فرهنگی، آموزشی، بهزیستی –اجتماعی می­باشد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از مدل کپلند، از مجموعه شهرستان‌های استان کرمانشاه فقط شهرستان سرپل ذهاب در طبقه توسعه یافته و بقیه در طبقه نیمه توسعه یافته و محروم قرار گرفتند. برای کاهش میزان نابرابری‌های توسعه‌یافتگی در استان بر اساس یافته‌های پژوهش پیشنهاد می‌شود که توزیع شاخص‌های بهداشتی، آموزشی و شاخص‌های زیرساختی بایستی به سمت رشد متوازن هدایت شوند و در این میان ‌بر شاخص‌های زیرساختی بیشتر از شاخص‌های دیگر تأکید شود.
علی یوسفی، مهدیه شهابی نژاد، امیرمظفر امینی،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده


مجید وظیفه‌دوست، نیما فیاض، شهاب عراقی‌نژاد،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

با استفاده از تولیدات روزانه و هشت روزه پوشش برف سنجده مادیس، می­توان تغییرات سطح پوشش برف را در حوضه­های کوچک و بزرگ و دور از دسترس از سال 2000 مورد مطالعه قرار داد. اما یکی از بزرگترین مشکلات در استفاده از تولیدات سطح پوشش برف از تصاویر مادیس، ابرناکی آسمان می‌باشد که به شدت کاربرد این تولیدات را در شرایط ابری با محدودیت مواجه می‌سازد. در این تحقیق با استفاده از تولیدات هشت روزه سطح برف سنجنده مادیس تغییرات پوشش برفی در حوضه کارون که در غرب ایران قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور غلبه بر محدودیت کاربرد تولیدات سطح برف در شرایط ابری، استفاده همزمان از تصاویر سنجنده نوری مادیس و سنجنده مایکرویو AMSR-E جهت پایش سطح پوشیده از برف در یک دوره یکماهه پیشنهاد گردید. بدین منظور با ترکیب تصاویر روزانه مادیس و AMSR-E وسعت سطح پوشش برف با گام زمانی روزانه استخراج شد و نتایج آن با سطح پوشش برف که از هر کدام از تصاویر مادیس و AMSR-E به تنهایی استخراج شده بود در روزهای ابری و ابر آزاد مقایسه گردید. نتایج نشان می‌دهند که با وجود نفوذ امواج مایکرویو از پوشش ابری، به دلیل قدرت تفکیک مکانی پایین تصاویر AMSR-E، این تصاویر درصد پوشش برف را به طور میانگین 16 درصد نسبت به تصاویر مادیس بیشتر نشان می‌دهند. نتایج همچنین نشان می‌دهند که با استفاده از رابطه بین درصد پوشش سطح برف در تصاویر AMSR-E و تصاویر مادیس در روزهای ابرآزاد، اختلاف میانگین سطح پوشش برف از 16 درصد به 5 درصد کاهش می‌یابد. همچنین نتایج صحت سنجی با استفاده از اطلاعات مربوط به دبی روزانه نشان می‌دهد که همبستگی داده‌های پوشش برف حاصل از تصویر ترکیبی در مقابل دبی با ضریب همبستگی 66/0 از دقت بالاتری نسبت به تصاویر مادیس با ضریب همبستگی 55/0 برخوردار هستند.
صادق اصغری لفمجانی، غریب فاضل نیا، مرتضی توکلی، مرضیه شوقی،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

توسعه پایدار، مفهومی زیست­محیطی و متناسب با عصر ماست که امروزه در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست- محیطی و کالبدی مورد توجه و تأکید همگان قرار دارد. هم اکنون مجامع جهانی که در ارتباط با موضوع توسعه پایدار به فعالیت مشغولند، بر توسعه پایدار روستایی (که در پی ارتقاء سطح زندگی و رفاه ساکنان روستاهای مختلف جهان می‌باشد)، تأکید دارند. زیرا امروزه روند دگرگونی­های اجتماعی- اقتصادی و تحرک و جابه‌جایی روزافزون گروه­های انسانی، به دگرگونی­ در روستاها منجر شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع و روند رو به افزایش ناپایداری روستاها، این تحقیق در پی بررسی وضعیت ناپایداری روستاها و تعیین شدت آن در روستاهای بخش کاکی شهرستان دشتی می‌باشد. روش تحقیق حاضر، توصیفی-تحلیلی است که در آن، کل روستاهای دارای سکنه واقع در این بخش، مورد بررسی قرار گرفته­اند. در این راستا، با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در روستاهای مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 255 پرسشنامه برای پرسشگری محاسبه گردید که سهم هر یک از 38 روستای مورد مطالعه نیز متناسب با تعداد خانوارهای آن تعیین گردید. در این پرسشنامه­ها، 34 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار(زیست­محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی –فضایی) مورد توجه بوده­اند. برای تعیین شدت ناپایداری روستاها و تحلیل فضایی آنها، از روش AHP (در نرم­افزار Expert Choice) و نرم افزار ArcGIS و برای تحلیل­های آماری نیز از نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. نتایج بررسی شدت ناپایداری روستاهای بخش­کاکی مؤید آن است که در حال حاضر تمامی روستاهای مورد مطالعه دارای مراتبی از ناپایداری می­باشند که در این راستا، 8/65 درصد از روستاها در سطح شدید یا بسیار شدید ناپایداری قرار دارند.
هادی نیری،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

موضوع موردمطالعه در این پژوهش، تحلیل شکل مجرا در حوضه آبریز رودخانه مهاباد است. این منطقه در جنوب دریاچه ارومیه قرار دارد. تغییرات سریع شکل مجرا یکی از ویژگی­های مهم این رودخانه است که بررسی این تغییرات جهت اجرایی پروژه‌های عمرانی لازم است. برای این منظور تغییرات مورفولوژیکی مجرای رودخانه در زمان­های مختلف با استفاده از عکس­های هوایی و تصاویر ماهواره­ای دوره­های مختلف مشخص شد، سپس ارتباط بین متغیرهای مؤثر بر شکل مجرا ازجمله دبی، شیب، توان جریان، میزان رس کرانه‌ها و پهنای بستر با تغییرات مشاهده‌شده مورد تحلیل واقع گردید، نتایج نشان داد که مواد درشت‌دانه موجود در کرانه­ها همراه با افزایش نسبت پهنا به عمق سبب شکل­گیری مجرای گیسویی شده است. به‌طرف پایین‌دست بعد از محدوده گیسویی، رودخانه به شکل سینوسی تغییر پیدا می­کند. به نظر می­رسد افزایش میزان رس که سبب مقاومت بالا کرانه­ها می­گردد، همراه با افزایش دبی، عامل این تغییر باشد. در حدفاصل سد مهاباد در بالادست و سد کوچک انحرافی در پایین­دست جریان، رودخانه به شکل آدا تغییر می­یابد مقایسه عکس­های هوایی سال­های متوالی نشان می­دهد این نوع مجاری در دوره کنونی توسعه پیداکرده‌اند. به نظر می­رسد ایجاد سد سبب کاهش دبی اوج و نهشته شدن رسوبات در داخل مجرا شده که درنتیجه این امر شرایط لازم برای مجرای آدا فراهم آمده است.
یدالله بلیانی، محمد سلیقه، حسین عساکره، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

بارش از سرکش ترین عناصر اقلیمی به شمار می رود. بنابراین شناخت رفتار نوسانی آن از ضروریات برنامه ریزی محیطی (آگاهی از رفتار آشکار و نهان)، این متغیر کلیدی می باشد. الگوسازی روند و تکنیک تحلیل طیفی یکی از روش های مناسب جهت درک رفتار آشکار و نهان، برای استخراج و تحلیل نوسان های اقلیمی با طول موج های مختلف است.دراین راستا تکنیک تحلیل طیف اندازه ای از توزیع واریانس را در امتداد تمامی طول موج های ممکن سری زمانی به دست می دهد. در این پژوهش از آمار 37 ایستگاه حوضه های آبریز مند و حله(اعم از باران سنجی و سینوپتیک)  از بدو تاسیس تا سال 2011میلای که حداقل  30 سال آمار داشتند، جهت بررسی و تحلیل  چرخه های بارش سالانه بهره گرفته شده است. براین اساس،ابتدا الگوسازی در خانوداه چند جمله ایها برای شناسایی روند بارش سالانه(الگوی خطی یا سهمی) ایستگاهها در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت.در ادامه نیز با استفاده از تکنیک تحلیل طیفی دوره نگارهای بارش سالانه با فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از ایستگاههای منطقه مورد مطالعه  برآورد  و چرخه های معنی دار در طول سری های زمانی بارش حوضه  استخراج گردید. بر پایه یافته های این پژوهش مشخص شد که درتمامی ایستگاههای حوضه، بارش سالانه  دارای روند کاهشی می باشند، و در این میان 11 ایستگاه با توجه به  معنی داری آماری از الگوی روند خطی و سهمی تبیعیت می نمایند، و حاکی از یک رفتار کاهشی در بارش سالانه ایستگاههای مورد مطالعه است.در ادامه نیز مشخص شد که با استفاد ه از تکنیک تحلیل طیفی چرخه های 3-2 ساله ، 10- 3 ساله و گاها چرخه های با دوره بازگشت 10ساله  و بالاتر بر بارش حوضه حاکم می باشد. بطوری که میزان چرخه های 3-2ساله بصورت فضایی نیز در تمامی منطقه مورد مطلعه دارای بیشترین رخداد بازگشت بارش سالانه می باشند.
مظفر محمدخانی، زینب کرکه آبادی، عباس ارغان،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

شاکله­ی تاب­آوری شهری را چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی تشکیل می­دهند در وضعیت مطلوب یک شهر تاب­آور دارای اجتماعی محلی توانمند با اقتصادی پویا و پایدار که از لحاظ نهادی و مدیریتی به شکل مشارکتی اداره شده و از برآیند این عوامل فوق کالبدی شهری شکل گرفته بصورت یک دست و منسجم جلوه کرده و در هیج نقطه­ای از آن پژمردگی مشاهده نمی­شود. هدف از پژوهش حاضر سنجش تاب­آوری و پایداری شهر سمنان در مواجهه با مخاطرات طبیعی (زلزله) می­باشد. روش تحقیق در این بررسی توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه به‌دست‌آمده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن در شهر سمنان بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه‌ای به حجم 384 نفر از بین آن‌ها با روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب گردید. برای سنجش روایی (اعتبار)، با استفاده از روایی صوری، نظرات افراد مرتبط بررسی و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ در محیط نرم‌افزاری Spss معادل 863/. تعیین شد که گویای هماهنگی و پایایی بالای داده‌ها است. در تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار Spss استفاده شده است. در سطح آمار توصیفی، از میانگین گیری و درصد گیری؛ و در سطح آمار استنباطی، برای بررسی ارتباط میان متغیر‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی­تک نمونه­ای و همچنین مدل شبکه عصبی بهره­گیری شده است. یافته­های تحقیق نشان داد که بعد اجتماعی - فرهنگی با میانگین رتبه 2.59 و کالبدی با میانگین رتبه 3.05 و بعد اقتصادی با میانگین رتبه 2.17 و در آخر بعد نهادی - سازمانی با میانگین رتبه 2.56وضعیت موجود ابعاد تاب آوری در شهر سمنان را نشان می­دهند.

داریوش ابوالفتحی، عقیل مددی، صیاد اصغری،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

رسوبات رودخانه ای به دو صورت منتقل میشوند: یا این مواد درون جریان آب غوطه ور هستند و همراه با آب در حرکت می باشند که به آنها مواد رسوبی معلق گفته میشود و میزان مواد رسوبی معلق را که در واحد زمان از یک مقطع رودخانه عبور کند، بار معلق مینامند. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش حوضه آبریز رودخانه ونایی است. این منطقه در شهرستان بروجرد، در استان لرستان در غرب ایران واقع شده است، پژوهش حاضرازنوع کاربردی است. بدین صورت که، ابتدا مشخصات زیرحوضه های این رودخانه استخراج شده است این مشخصات شامل مشخصات فیزیکی زیرحوضه ها از جمله مساحت، محیط و طول آبراهه ها و مشخصات مربوط به دبی رودخانه و میزان رسوب آن است. در ادامه با روش های رگرسیون خطی چند متغیره، شبکه عصبی پیش خور چندلایه (MLP) به تخمین بار رسوب پرداخته شد. پس از محاسبه شاخص های RMSE و MAE با توجه به این امر که هرچقدر میزان این شاخص ها کمتر باشد مقدار پیش بینی شده به مقادیر واقعی نزدیکتر است بنابراین باتوجه به شواهد حاصله مدل شبکه عصبی مصنوعی MLP دقت بهتری را نسبت به مدل دیگر در تخمین میزان رسوب منطقه نشان میدهد. از سوی دیگر با توجه به مقدار شاخص R2 که برای دومدل محاسبه شده است دقت تخمین مدل به مقدار90.47 برای مدل MLP محاسبه شده است، مقدار R2 برای این مدل برابر 0.89 است. پس از مدل شبکه عصبی مصنوعی MLP. مدل رگرسیون خطی چند متغیره با مقدار R2 برابر با 0.353 قرار دارد. و این نشان دهنده ی دقت سه برابری مدل  MLPنسبت به مدل رگرسیون می باشد مدل رگرسیون خطی نیز به علت این امر که تنها روابط خطی بین متغیر ها را در نظر می‏گیرد بیشترین میزان خطا را دارد.
 
همایون مولایی، منوچهر امامقلی بابادی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای دنیا محسوب می شود وشهرهای آن در رابطه با این پدیده طبیعی آسیب های فراوان دیده اند.هدف از انجام این پژوهش تحلیل فضایی مدیریت بحران زلزله بوده است. .روش پژوهش کاربردی– توسعه­ای بوده است. محدوده پژوهش استان خوزستان و جامعه آماری شامل نخبگان حوزه برنامه ریزی شهری در استان خوزستان بوده اند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند .ابزار  گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه بوده است و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای GIS و  SPSSوآنالیز Hot spot همچنین آزمون آماری خی دو بوده است . نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد از دید افراد نمونه آماری مدیریت صحیح بحران (ساختار تشکیلات، توزیع مناسب خدمات اضطراری، نیروی انسانی، تجهیزات و نظاام اطلاع رسانی) در کاهش آسیب پذیری جانی و مالی تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج حاصل از آنالیز  Hot spot نشان داد نقاط داغ و مستعد زلزله استان خوزستان بیشتر در شهرستان های بهبهان، مسجد سلیمان و اندیمشک  قرار داشته اند.

 

صفحه 3 از 3    
3
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb