402 نتیجه برای شهر
الهام همایونی، دکتر الهام پورمهابادیان، سینا رزاقی اصل،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
چگونگی طراحی محیط کار رابطه مستقیمی با افزایش یا کاهش عملکرد ساختمانی دارد و عواملی وجود دارد که اگر در طراحی محیط کار مورد توجه قرار نگیرد کارهای اداری به درستی انجام نمیگیرد و در این صورت مواجهه با کاهش بهرهوری اداری است. ویژگیهای محیطی فضاهای کاری و تاثیر آنها روی کارمندان از اهمیت خاصی برخوردار است. برای افزایش بهرهوری در سازمان نیاز به تأمین شرایطی است که مهمترین آن عامل انسانی است و نیروی انسانی انگیخته شده برای انجام وظایف خود مهمترین عامل بهرهوری است. هدف اصلی این پژوهش «تبیین مدل بهینه طراحی فضاهای اداری شهرداری با رویکرد اگزیستانسیال متاثر از جغرافیای شهرکرد» است. براین اساس در این پژوهش این سوال که مدل بهینه طراحی فضاهای اداری شهرداری با رویکرد اگزیستانسیال متاثر از جغرافیای شهرکرد کدام است مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در مرحله نظری «توصیفی- تحلیلی» و در مرحله بیان یافته «روش پیمایشی» بوده است و متغیرهای محیطی فضاهای اداری که با شاخصهای روانشناسی وجودی تطبیق داده شدهاند، در این پرسشنامه مورد سوال قرار گرفتهاند. پس از پاسخگویی و تکمیل پرسشنامهها توسط جامعه مطالعاتی، دادهها و اطلاعات حاصل از پرسشنامهها در نرمافزارهای تحلیلی Amos و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از پژوهش بر ساختمانهای اداری نشان داده که مهمترین پارامترهای محیطی اثرگذار بر عملکرد نیروی انسانی در محیطهای اداری عبارتند از: رنگ، روشنایی، سطح آلودگی صوتی، دید و منظر، کیفیت هوای داخلی و آسایش حرارتی، طراحی، انعطافپذیری، برقراری ارتباط، چیدمان فضای کار و مبلمان، رطوبت و ... که در دو گروه مولفههای روانی و فیزیکی قابل دستهبندی میباشند.
مجید گودرزی، علی اشکبوس، بهنام محمدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
در رویکرد توسعه میان افزا پیشنهاد میشود که بهجای زیر ساختوساز بردن زمینهای حاشیهای شهرها، اراضی خالی و اراضی بافت تخریبی ماندهی درونشهری هدف توسعه قرار گیرند. با توجه به این مهم، در این مقاله سعی شده است به شناسایی و اولویتبندی موانع توسعهی میانافزای شهر زابل با استفاده از تکنیک چانگ پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و بررسیهای پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری برای شناسایی موانع توسعه میانافزا شامل کلیه ساکنان شهر زابل در سال 1401 میباشد که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. روش نمونهگیری، تصادفی هدفمند بوده و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه گردید. با استفاده از آزمون تی تک نمونهای (t-test) در نرمافزار آماری SPSS موانع شناسایی و همچنین برای اولویتبندی موانع پیش رو، اطلاعات و دادههای موردنیاز از طریق واقعیتهای موجود شهر مذکور و پرسشنامه که از 20 کارشناس مرتبط تهیهشد، سپس با استفاده از تکنیک چانگ (AHP- FUZZY) دادهها و اطلاعات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد مهمترین مانع اجرای طرح توسعه میانافزای شهر زابل، شاخص اقتصادی با وزن نهایی (483) میباشد.
فرانک بهدوست، دکتر کرامت اله زیاری، دکتر حسین حاتمینژاد، دکتر حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
امروزه باتوجه به شرایط جهانیشدن، برندسازی شهرها باتوجه به توانهای گردشگری از اهمیت بسزایی برخوردار است و اکثر مناطق با برنامهریزی در این زمینه سعی در توسعه اقتصادی و محرومیتزدایی بیشتر با استفاده از گردشگری دارند. در این پژوهش باتوجه به پتانسیلهای بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامهریزی راهبردی برندسازی شهری با استفاده از گردشگری بودیم. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی بود. دادهها و اطلاعات موردنیاز از منابع کتابخانهای و پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) از متخصصین جمعآوری شد. تکنیک متاسوات استفاده شد که براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی بر منابع است رقابتپذیری شهرها و مناطق را فراهم میکند. شهر کرمانشاه دارای قابلیتهای بالایی برای جذب گردشگری بهمنظور رقابتپذیری شهری، منطقهای و جهانی است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد در بین قابلیت و تواناییهای شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی و فرهنگی مانند طاقبستان، تکیهها، خانههای تاریخی، موزهها، نقش مرکزیت صنایعدستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن عراق و ترکیه، فرهنگ، اعتقادات و آدابورسوم بهعنوان پتانسیلهای گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی (VIRO) هستند درواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی با متغیرهای کلان مؤثر بر جذب گردشگر و رقابتپذیری شهری از طریق گردشگری در شهر کرمانشاه دارا بود. در بین متغیرهای کلان تأثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریمها علیه ایران، تغییرات آبوهوایی و بلایای طبیعی و کمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیر بر رقابتپذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع و متغیرهای کلان تأثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد و راهکارهای مناسب ارائه گردید.
Dr حبیب اله فصیحی، خانم مینا حیدری تمرآبادی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
زیبایی در زمره متعالیترین نیازهای بشری است. انسان از زمانیکه به ساخت شهرها مبادرت ورزیده، به حس زیباییشناسی توجه داشته است. هدف این پژوهش ارزیابی مقایسهای دو محله گلستان و مرادآب بهعنوان دو محله مشهور برخوردارترین و نابرخوردارترین محلات از شهر کرج، به لحاظ شاخصهای زیباییشناسی فضای شهری است. روش تحقیق توصیفی_ تحلیلی بوده و گردآوری دادهها در خصوص 14 مؤلفه برگزیده مربوط به زیباییشناسی محیط شهری، با روش مشاهده مستقیم و استفاده از ابراز سیاهه ارزیابی صورت گرفته است. برای تحلیل و مقایسه سطح زیباییشناسی دو محله، پارامترهای آمار توصیفی بهکار گرفته شده و برای تحلیل نابرابریهای فضایی به ترسیم نقشههای پهنهبندی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و محاسبات و تحلیل بر روی جداول توصیفی مربوط، مبادرت گردیده است. با توجه به ارزیابی شاخصها در دامنه امتیازات 10-1 و قائل شدن امتیاز بالاتر به سطح بالاتر از زیباییشناسی، یافتهها نشان دادند که رقم میانگین کل شاخصها در محله گلستان 6/31 و در محله مرادآب 2/57 است. همچنین در محله گلستان رقم میانه 6/43 و رقم چارک اول 4 است درحالیکه در محله مرادآب این ارقام به ترتیب 1/78 و 1 هستند. تحلیل فضایی نقشه پهنهبندی نشان داد که در محله گلستان در مجموع شاخصها، پهنههایی که به لحاظ زیباییشناسی در سطوح «بسیار پایین» و «پایین» قرار داشته باشند وجود ندارد حال آنکه در محله مرداب، هیچ پهنهای در سطوح «بالا» و «متوسطبالا» قرار ندارد، میتوان نتیجه گرفت که محله گلستان در سطح بالایی از نظر شاخصهای زیباشناسی قرار داشته و نابرابری فضایی زیادی در درون و میان دو محله مطالعهشده، وجود دارد.
مهدی اصغری، زینب کرکه آبادی، عباس ارغان،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
در چند دهه اخیر حکمروایی خوب شهری بهعنوان اثربخشترین، کمهزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت نظام پیچیده و چند سطحی امروزه شهرها مطرح شده است که محوریت این رویکرد در مدیریت شهری، بر مبنای توسعهای مردمسالار و برابرخواهانه، برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای ذینفع و ذینفوذ در اداره امور شهرها و همچنین پاسخگویی به تمامی نیازهای این گروههاست. از طرفی دیگر زنان بهعنوان یکی از اصلیترین و تأثیرگذارترین گروهها و نیروهای اجتماعی در حیات مدنی شهرها، امروزه دارای نقشی پررنگ در مقولههای مرتبط با اداره شهرها هستند. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر نقش حکمروایی خوب شهری در دوران کرونا و پساکرونا با توجه بهجایگاه زنان در شهر سمنان میباشد. از منظر هدف، پژوهش حاضر کاربردی بوده و با توجه به شیوه گردآوری دادهها توصیفی - پیمایشی است. برای جمعآوری دادهها و اطلاعات این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان شهر سمنان با جمعیت 185129 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 383 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از آزمونهای t تک نمونهای و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده و در نهایت برای تعمیم نتایج از نمونه به جامعه آماری از روش مدلسازی معادله ساختاری بهوسیله نرمافزار لیزرل استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونهای نشان داده است که مقادیر t برای هر یک از متغیرهای پژوهش با میانگینهای پایینتر از میانه نظری، بهصورت عددی منفی حاصل شده است که مشخص شده است وضعیت ابعاد حکمروایی خوب شهری در شهر سمنان و جایگاه زنان در آن در وضع مناسبی قرار ندارد. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختار در نرمافزار لیزرل نشان داده است که متغیر عدالت بیشترین و قویترین ارتباط را با حکمروایی خوب شهری دارد. در نهایت نیز نتیجه بررسیها نشان میدهد؛ نمیتوان به تحقق حکمروایی خوب شهری، بدون تعریف و تبیین کاربردی جایگاه ویژه زنان بهعنوان نیمی از شهروندان شهر و از اصلیترین گروههای ذینفع و ذینفوذ در اداره امور شهرها، امیدوار بود.
ناهید کشاورز، حمیدرضا جودکی، علی نوری کرمانی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
ناحیه تاریخی شهرها میراث ارزشمند معماری و کالبدی و تجلیگاه ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دورههای تاریخی در این بخش از شهر، روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رساندهاند. این نواحی شاهد زوال در توسعه شهری بوده و اقدامات اندک پیرامون بهسازی یا بازسازی آنها قابلقبول نبوده است. هدف این پژوهش تحلیلی بر بازآفرینی شهری در بافت تاریخی (قدیم) شهر دزفول است. روش تحقیق در پژوهش حاضر بهصورت پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه ساکنان بافت تاریخی شهر دزفول میباشند که بر طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، دارای جمعیتی معادل 29277 نفر میباشد. برای دستیابی به حجم منطقی از نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که تعداد 384 نمونه بهصورت تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار اصلی جمعآوری دادهها در تحقیق حاضر؛ پرسشنامه میباشد. اما با توجه به تخصصی بودن پرسشنامه از روشهای مصاحبه و مشاهده نیز برای تکمیل اطلاعات پرسشنامهها استفاده شده است. نتایج حاصل از مدلهای SWOT و QSPM نشان میدهد که از مجموع پنج راهبرد نهایی بازآفرینی بافت تاریخی دزفول دو راهبرد اول متعلق به راهبردهای تهاجمی است. بدین ترتیب مطالعه و طراحی امکان ایجاد پیاده راهها در بافت تاریخی با توجه به تمایل روزافزون مردم به گردشگری فرهنگی و تاریخی و استفاده از فضای حاشیه رودخانه دز برای توسعه فضای سبز و طراحی کریدور سبز در امتداد رودخانه و بافت تاریخی را میتوان بهعنوان مهمترین راهبردهای تهاجمی مطرح کرد.
محمد حسن یزدانی، سمیرا سعیدی زارنجی، کامران دولتیاریان،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین در برنامهریزی و مدیریت شهری است که با کاهش فقر، مشارکت شهروندی و افزایش سرمایهگذاری میتواند زمینه را برای رسیدن به توسعه پایدار شهری فراهم سازد. شهر اردبیل مانند بسیاری از شهرهای ایران با مشکلات عدیدهای از قبیل، حکمروایی نامناسب، بافتهای فرسوده، مسکن نامناسب، ضعف زیرساختها و کمبود خدمات اجتماعی - بهداشتی مواجه است که مجموع این عوامل ضرورت توجه به برنامهریزی استراتژیک را نشان میدهد. هدف این مقاله سنجش شاخصهای استراتژی توسعه شهری در شهر اردبیل میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسیهای میدانی است. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Sample Power 230 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی نهایی و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری T تک نمونهای و نیز از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزار AMOS Graphics استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونهای پژوهش نشان داد وضعیت شاخصهای استراتژی توسعه شهری شامل زیست پذیری، حکمروایی مطلوب، بانکی بودن و رقابتپذیری در قلمرو موردمطالعه با میانگینهای 2/21، 2/6، 2/62، 2/15، در وضعیت قابلقبولی قرار ندارند. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم پژوهش نشان داد از میان ابعاد استراتژی توسعه شهری، بُعد رقابتی بودن با بار عاملی 0/93 داری بیشترین اثرگذاری و بُعد بانکی بودن با وزن عاملی 0/62 دارای کمترین اثرگذاری در شهر اردبیل میباشند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که با افزایش شاخص حکمروایی خوب شهری بُعد بانکی بودن به میزان 0/55، بُعد زیست پذیری به میزان 0/76 و بُعد رقابتی بودن به میزان 0/86 افزایش مییابد.
دکتر ناصر شفیعی ثابت، مسعوده نیکوئی فرد، دکتر نگین سادات میرواحدی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
خودسازماندهی روستاییان بهعنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا میکند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر خودسازماندهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی ـ اکتشافی و از طریق پرسشنامه نیمهساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. دادههای کیفی گردآوری شده با استفاده از روش دلفی و نرمافزار میکمک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیهوتحلیل شد. یافتهها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه بهصورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند بهمثابه پیشرانهای بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازماندهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشرانهای نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروهها، انجمنها و برپایی تشکلهای محلی بهمثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راهاندازی و ترویج کسبوکارهای نوین محلی بهعنوان عامل روانشناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی بهعنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارتهای اجتماعی و اقتصادی آنها، بهرهگیری از فناوریهای نوین IT و ICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازماندهی بهمثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهرهگیری در فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی بهمثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامهریزی محلی و تمرکززدایی بهعنوان عامل برنامهریزی و مدیریت و سرانجام پیشرانهای حمایت از ایجاد و توسعه کسبوکارهای محلی و تنوعبخشی به فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایهگذاری در فرایند کسبوکارهای نوآورانه در روستا بهمثابه عامل حمایت اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.
حمید صالحی، محمد معتمدی، عزت الله مافی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بر اساس شبیهسازی مدل اقلیمی میتوان انتظار داشت که تا سال 2100 دمای کره زمین 1 تا 5/5 درجه سانتیگراد افزایش یابد. با توجه به پیامدهای تغییر اقلیم، شناخت این پدیده به منظور داشتن استراتژی خاص برای کاهش اثرات آن مسئله مهمی میباشد. جهت بررسی روند تغییر اقلیم با استفاده از روش من کندال مورد ارزیابی قرار گرفت و با توجه به معیارهای انتخاب شده مؤثر بر فضای سبز، شاخص سازگاری فضای سبز برای شهر سبزوار تا دهه 2040 محاسبه گردید. تغییرات فضای سبز شهری با استفاده از تصاویر ماهوارهای و شاخص NDVI مورد ارزیابی قرار گرفت. کاهش وسعت فضای سبز به همراه گسترش محدوده شهری در دوره موردبررسی به روشنی قابل مشاهده است (در طی دوره آماری مورد مطالعه که منطبق بر دوره تاریخی مدلهای اقلیمی و دادههای مشاهداتی شهر سبزوار میباشد). همچنین این بررسی نشان داده افزایش دما در دهه آینده (2030-2021) با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. در گام بعد اقدام به محاسبه سرانه فضای سبز شهری گردید. با توجه به نتایج حاصل از بررسی دادههای اقلیمی، ایجاد فضای سبز متناسب با تغییر اقلیم، میتواند در جهت سازگاری شهر سبزوار با تغییر اقلیمی نقش مؤثری داشته باشد. استفاده از فضای سبز سازگار با اقلیم و تغییرات آن باعث کاهش گازهای گلخانهای میشود و اقلیمی مناسبتر برای انسان و فعالیتهای آن فراهم میسازد. با توجه به رشد افقی شهر و میزان رشد جمعیت مقدار سازگاری از 0.48 (در دوره پایه) به 0.32 در دوره 2030 -2021 کاهش خواهد یافت. در نتیجه مجموعاً حاصل نتایج نشان میدهد میزان سازگاری فضاهای سبز شهری سبزوار در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و این میزان سازگاری در مواجه با روند افزایشی تغییرات اقلیمی پایین است.
خلف عنافجه، سیدمهدی موسی کاظمی، مسعود صفائیپور، عبدالنبی شریفی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مقاله حاضر میکوشد تا پنج پیشران راهبردی ساختار فقر شهری محلههای هدف پژوهش را که از طریق فرآیند بازآفرینی قابلیت مدیریت، دستکاری و ردیابی اثر دارند به سیاستهای فقرزدا مجهز کرده تا وضعیت کلی ساختار را در محلههای مذکور ارتقاء دهد. با توجه به ضرورت اساسی ساماندهی اقتصادمحور فضا، هدف مقاله، بازآفرینی و اصلاح ساختارهای فقر شهری محلههای هدف با رویکرد آیندهپژوهی است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و با توجه به جدیدترین رویکردهای آیندهپژوهی، ماهیتاً هنجاری است. پس از تهیه پرسشنامه تحلیل تعادلی آثار متقابل و تعیین شرح حالتهای احتمالی و نوع هر حالت (سناریوهای عدم قطعیت)، استخراج قضاوتهای کیفی 30 نفر از خبرگان درباره تأثیر متقابل روابط شبکهای از طریق نظرسنجی دلفی و تجزیهوتحلیل الگوریتمی دادهها به روش CIB در نرمافزار Scenario Wizard امکانپذیر شد. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (15 در 15)، نرمافزار سناریو ویزارد 3657 سناریو ترکیبی را بر اساس دادههای وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد پنج سناریو قوی یا محتمل، 14 سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 28 سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش دادند که در نهایت پس از صحهگذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان، چهار سناریو با عناوین M-A، M-Sh، H-HA، Z-S.J بهصورت توصیفی نامگذاری شدند. در پایان با استفاده از کلانروندهای موضوعی که بهعنوان ابزارهای فنی مداخلات اقتصادی آینده مبنا در فرآیند بازآفرینی معرفی شدهاند، برای هر پیشران، سیاستهای فقرزدا در قالب اقدامات موضوعی مبتنی بر سناریوی مطلوب، برای اصلاح ساختارهای فقر شهری کلانشهر اهواز تدوین و پیشنهاد شدند.
خانم زهرا شرقی، دکتر مصطفی بصیری، دکتر مهسا فرامرزی اصل،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
شهرهای جدید در واقع پاسخی بودند به افزایش و سرریز جمعیتی کلانشهرها و بر این اساس در طی دو دهه اخیر شهرهای جدید متعددی پیرامون کلانشهرهای کشور توسعه پیدا کردند که شهر جدید سهند نمونهای از این موارد است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی روند توسعه کالبدی شهر جدید سهند، بهعنوان یکی از شهرهای جدید کشور با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست طی دوره آماری 1373-1401، میباشد. در این راستا ابتدا تصاویر ماهوارهای موردنیاز برای 4 دوره آماری 1373، 1383، 1393 و 1401، از دو ماهواره لندست 5 و 8 اخذ گردید. با اجرای یک تابع محاسبات باندی روی تصاویر سنجندههای TM و OLI، مقادیر تغییرات کالبدی بافت شهری طی گامهای زمانی موردبررسی در سطح شهر سهند محاسبه و استخراج گردید. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که رشد و توسعه کالبدی شهر سهند از سال 1383، شروع شده است. در این سال مساحت بافت شهری به 282 هکتار رسیده است که نسبت به سال 1373، با یک رشد 28 برابری روبرو بوده است؛ اما در دهه بعد یعنی سال 1393، نیز مساحت شهر با یک رشد 100 درصدی نسبت به دهه قبل به 570 هکتار رسید و در نهایت در دهه پایانی مساحت شهر با نرخ رشد 50 درصدی به 850 هکتار رسید. ناحیه 6 شهر سهند که حدود 35 درصد از بافت کالبدی شهر را به خود اختصاص میدهند، از پرشتابترین مناطق شهر طی دهه 1393-1400 بوده است. با توجه به اینکه یک همبستگی معنیدار در سطح اطمینان 0.95 (P_value=0.05) بین رشد جمعیت و توسعه کالبدی شهر سهند طی دوره آماری 1380-1400 آشکار گردید (R=0.91)، لذا مدل رگرسیونی برازش داده شده بین رشد جمعیت و رشد بافت شهری، با قرار دادن جمعیتپذیری پیشنهادی این شهر پس از اعمال سیاستهای مسکن مهر (185 هزار نفر)، نشان داد که مساحت بافت کالبدی این شهر، در دهه آینده به 1181 هکتار رسیده با یک رشد 38 درصدی مواجه خواهد شد.
مهدی یراقی فرد، سمانه جلیلی صدر اباد،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
شهرسالم ایدهای برای پیشگیری از ایجاد انواع بیماریها به واسطه موضوعات طراحی شهری و کاربری اراضی است. شهر شیراز و استان فارس بیشترین آمار تصادفات جادهای و پیاده را دارند. همچنین افسردگی سالمندان زمینهساز سایر بیماریها و نیازمند مراقبتهای اجتماعی و بهداشتی و افزایش آگاهی در این زمینه است تا موجب افزایش امید به زندگی شده و حس تعلق در جامعه تقویت گردد. پژوهش حاضر با هدف سنجش شاخصها و تبیین فضاهای شهری سالم با رویکرد شهر هوشمند در شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش به منظور شناسایی ایدههای شهر سلامتمحور با رویکرد شهر هوشمند گروهی از خبرگان دانشگاهی و کارکنان شهرداری انتخاب شده است. گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات دقیق کتابخانهای استوار است. در این بررسی برای تحلیل دادهها از روشهای استنباطی، آزمون t تک نمونهای؛ آزمون تحلیل واریانس (ANOVA)؛ آزمون تعقیبی شفه و آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. به منظور تحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخصهای این پژوهش در تضاد با یکدیگر قرار ندارند و در جهت سلامت شهروندان نقش ایفا میکنند. همچنین 11 عامل به عنوان ابعاد مؤثر بر شهر سالم با رویکرد شهر هوشمند شناسایی شدهاند که عبارتاند از: کیفیت هوا، تعامل اجتماعی، سطح ایمنی، مشارکت اجتماعی، آسایش اقلیمی، امنیت اجتماعی، دسترسی به آب، فاضلاب و نگهداری زباله، عدالت اجتماعی، فضای سبز شهری، آموزش و فقر و اشتغال میباشد. در نهایت فرضیههای پژوهش تأیید شده است.
زیبا کدخدایی، حمیدرضا رخشانی نسب، مجتبی سلیمانی دامنه،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
یکی از رویکردهای معاصر گردشگری، استفاده از فضای مجازی و فناوری اطلاعات در گردشگری است که نگرش جدیدی به گردشگری ایجاد کرده و مرزهای بین دنیای واقعی و فضای مجازی از میان برداشته است. در این راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی قابلیتهای فضای مجازی در توسعه گردشگری شهرستان کنارک میباشد. این پژوهش از نظر هدف، «کاربردی» و از نظر ماهیت و روش، «توصیفی- تحلیلی» میباشد همچنین شیوه گردآوری اطلاعات «اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه)» است. جامعه آماری موردمطالعه در حوزه متخصصان میباشد که با استفاده از روش دلفی دو مرحلهای، 35 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ در سطح 0.852 محاسبه و تأیید شد. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از آزمون تیتکنمونهای، تحلیل مسیر و تکنیک دیمتل (DEMATEL) استفاده شده است. نتایج آزمون تیتکنمونهای نشان داد که فضای مجازی با میانگین 4.22 از حد مبنای (3) بیشتر میباشد بنابراین فضای مجازی بر توسعه گردشگری شهرستان کنارک تأثیر گذاشته است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر حاکی از آن میباشد که زیرساخت فناوری اطلاعات با ضریب 608/ دارای بیشترین تأثیر و تجارت الکترونیکی با ضریب 250/ دارای کمترین تأثیر بر توسعه گردشگری شهرستان کنارک میباشد. نتایج حاصل از تکنیک DEMATEL نشان داد از بین شاخصهای مؤثر بر گردشگری شهرستان کنارک، شاخص بستر مخابراتی با مقدار 5.971 بیشترین تعامل و شاخص اطلاعرسانی با مقدار 5.671 کمترین تعامل، شاخص شبکه اجتماعی با مقدار 1.402 مؤثرترین عامل و شاخص بستر مخابراتی با مقدار 2.088- تأثیرپذیرترین عامل هستند. با توجه به نتایج حاصله میتوان نتیجه گرفت که با ایجاد زیرساختهای فناوری و معرفی جاذبههای شهرستان کنارک از طریق برنامههایی مانند (تلویزیون، سایتهای خبری و ...) توسعه این شهرستان محقق میشود.
حدیثه قیصری، آتوسا مدیری، حسین کلانتری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بازآفرینی شهری همواره دارای چالشهای اساسی در سطح کشور و بخصوص در تهران بزرگ بوده است. یکی از مهمترین مسائل وجود ذینفعان متعدد و بروز تعارضات مختلف در این امر میباشد؛ بنابراین ضروری است ذینفعان و تعارضات به وجود آمده بررسی و شناسایی گردد تا در نهایت منافع همه گروههای درگیر بخصوص شهروندان در امر بازآفرینی تأمین گردد. تعارضات ذینفعان و عدم مدیریت آن، یکی از مهمترین موانع موفقیت برنامههای بازآفرینی شهری در ایران است. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است تا با مطالعه موردی پروژه بازآفرینی خیابان سی تیر و شارباغ در شهر تهران، بخشی از چالشهای برنامههای بازآفرینی شهری را از منظر تعارضات ذینفعان آسیبشناسی کند. مطالعه حاضر بر اساس یک روش کمی- کیفی مبتنی بر مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مرتبط با پروژههای منتخب و تکمیل پرسشنامه توسط این خبرگان انجام شده است. مراحل تحلیلی شامل چهار مرحله «شناسایی ذینفعان هر پروژه»، «طبقهبندی ذینفعان برحسب میزان قدرت و منفعت آنها»، «شناسایی تعارضات هر پروژه» و «تحلیل نحوه تعامل ذینفعان با یکدیگر در مواجهه با تعارضات» میباشد. در این راستا، از روشهایی نظیر آزمون تی تک نمونه، ماتریس قدرت- منفعت و تحلیل شبکههای اجتماعی استفاده گردید.نتایج نشان داد که بیشتر تعارضات پروژههای بازآفرینی شهری، از نوع تعارضات منافع و تعارضات رفتاری بودند و تعداد اندکی تعارض هنجاری و تعارض شناختی نیز قابل شناسایی بود. در وهله اول، تعارضات نهادی و سازمانی و سپس تعارضات بین گروهی، از مهمترین موانع همکاری و تعامل ذینفعان در قبال یکدیگر بود. به این معنی که نهادها، تنها مایل به همکاری با نهادهای موازی یا نهادهای زیرمجموعه خود بودند؛ بنابراین ذینفعان، اغلب از الگوی اجتناب یا رها کردن تعارض برای مواجهه با تعارضات در قبال یکدیگر استفاده میکردند. عدم موفقیت برنامههای بازآفرینی شهری ایران در حلوفصل تعارضات ذینفعان، ریشه در ضعفهای ساختاری عدیدهای دارد که به رویه و شیوههای تهیه و اجرای این برنامهها مربوط میشود. لذا بایستی سازوکاری در فرایند تهیه برنامههای بازآفرینی شهری فراهم شود که در گام نخست به ماهیت پویا، چندبعدی و پیچیده تعارضات در مراحل پیش از اجرا، حین اجرا و پس از اجرای پروژه توجه شود و سپس تعارضات ذینفعان را در همان مراحل اولیه، شناسایی و کنترل نماید.
الهام نجومی، دکتر اسماعیل آقائی زاده، دکتر طاهر پریزادی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
امروزه در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، همزمان با رشد شتابان مناطق شهری در کنار افزایش جمعیت، مسائل و مشکلات بیشماری به وجود آمده که بعضاً با گذشت زمان، منجر به فرسودگی ساختاری و عملکردی بافتهای شهری شده که توسعه پایدار شهری بهعنوان راهحلی برای رفع اینگونه مشکلات در شهرها مطرح گردیده است. توسعه حملونقل محور، بهعنوان یکی از رویکردهای توسعه هوشمند شهری با محوریت سیستمهای حملونقل و مرکزیت عابرین پیاده در ایستگاهها، میتواند یکی از راهکارهای مناسب در سیستم شهری جهت مقابله با مسائل و مشکلاتی باشد که گریبانگیر اکثر مناطق فرسوده شهرهای بزرگ از جمله تهران، شدهاند. در این پژوهش محله صفا بهعنوان یکی از محلههای کلانشهر تهران که جزئی از بافتهای فرسوده این شهر نیز قلمداد میشود، به علت قرار گرفتن در نزدیکی ایستگاههای حملونقل عمومی، به منظور بررسی کاستیها و توانهای موجود در آن برای توسعه شهری با محوریت حملونقل عمومی به منظور دستیابی به رویکردی مطلوب جهت ساماندهی بافت موردتوجه قرار گرفت. در پژوهش حاضر، با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی _ تحلیلی، از طریق بررسیهای میدانی و یافتههای کمی به دست آمده از بلوکهای آماری سال 1395 آمار ایران، به تحلیل یافتهها توسط نرمافزار GIS و مدلهای تحلیل آمار فضایی پرداخته شد. نتایج نشان میدهد که این محدوده از پتانسیلهای خوبی جهت اجرای طرح برخوردار بوده و در این میان ایستگاه 17 شهریور با توجه به شاخصهای پنجگانه موردبررسی، بیشترین انطباق را با این رویکرد دارد.
کیومرث خداپناه، ارسطو یاری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مدیریت منابع آب در جریان تحول در شرایط و دامنه عمل خود با محدودیتها و ابعاد متعددی روبرو است. بر این اساس شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب، بهعنوان اقدامی مهم جهت بهرهبرداری مطلوب از آن محسوب میگردد؛ بنابراین در پژوهش حاضر، اقدام به بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب بر اساس دیدگاه کشاورزان در روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل (شریف بیگلو، حکیم قشلاقی، شام اسبی، وکیلآباد، امیدچه، پیرقوام، اقبلاغ رستم خانی، قره لر و گیلانده) گردید. این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی – تحلیلی از لحاظ هدف، کاربردی است و رویکرد حاکم بر آن از نوع کمی میباشد. جامعه آماری را سرپرستان خانوار بهرهبردار اراضی کشاورزی بخش مرکزی شهرستان اردبیل تشکیل میدهد. به منظور بررسی موضوع از هفت بعد در قالب 72 مؤلفه استفاده گردید. حجم نمونه 349 نفر محاسبه شد. پراکندگی تعداد نمونه در روستاها، به روش تصادفی و متناسب با تعداد سرپرست خانوار کشاورز در هر روستا بود. جهت تحلیل موضوع از مدلسازی معادلات ساختاری (Smart PLS) بهره گرفته شد. بررسی یافتهها نشان میدهد ارزیابی اولیه مدل اندازهگیری، گویای مناسب بودن مدل است. یافتهها نشان داد 68 مؤلفه دارای میزان اثرگذاری بالاتر از 0.5 بودند. نتایج مدل ساختاری بیانگر وجود رابطه ساختاری معنادار میان مدیریت پایداری و اثرات اقتصادی، اجتماعی، بهرهوری، فنی، آموزشی و نهادی است. بعد ضریب تعیین اسکوئر نشان داد، این ضریب، برای تمام بعدهای پژوهش، بالاتر از مقدار قوی یعنی 0.26 برآورد گردید. بعد ضریب تعیین برای بعد اقتصادی با 0.299 کمتر از سایر بعدها و برای بعد بهرهوری با 0.511 بیشتر سایر بعدها برآورد گردید. نتایج بیانگر این است بازبینی و تجدیدنظر در دیدگاههای مدیریتی منابع آب کشاورزی و حرکت به سمت دیدگاه فرابخشی و مشارکتی مبتنی بر مدیریت بهینه که همراه با حفظ بعدهای اقتصادی، اجتماعی و فنی، آموزشی و ... باشد، نقش اساسی در تأمین مدیریت پایدار منابع آب ایفا مینماید.
فریده خان محمدی، رحیم سرور، علیرضا استعلاجی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
امروزه روند شتابان شهرنشینی، نقصان در هدایت و مدیریت شهری، نابرابریهای ملی و منطقه ای و تفاوت در پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد، باعث رشد و گسترش اسکان غیررسمی گردیده است. با توجه به این وضعیت، در منطقه کلانشهری تهران اسکان غیررسمی به شدت رو به گسترش بوده است، پژوهش حاضر در پی یافتن عوامل کلیدی مؤثر بر اسکان غیررسمی در محدوده مورد مطالعه و همچنین تعیین روابط بین معیارها از طریق مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM)هستیم؛ که از نظر ماهیت یک طرح کاربردی و به لحاظ روش ترکیبی(کمی و کیفی) و به لحاظ رویکرد پژوهش استقرایی است؛ در این روش از ابزار پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل روابط و ارائه مدل ساختاری آنها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد که با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل در این میان سه سطح قابل تعریف است. مهمترین سطح که بیشترین اثرگذاری را بر سایر عوامل و رشد اسکان غیررسمی داشته ،تحریم و اثرات آن است، نتیجه تحلیل میک مک و دسته بندی عوامل کلیدی در خوشه های چهارگانه ماتریس اثرات متقابل نشان می دهد عوامل رشد اقتصادی، سیاستهای بازتوزیعی، تمرکززدایی و واگذاری اختیارات، سیاستهای توازن منطقه ای، تجدید نظر در قوانین و مقررات توسعه و تحریم و اثرات آن در خوشه چهارم قرار می گیرند که در واقع متغیرهای کلیدی پژوهش هستند و تنها عامل سیاستهای تأمین مسکن در خوشه متغیرهای پیوندی قرار گرفته ، که این عامل هدایت گر سایر عوامل ، و تغییر در آن کل سیستم را متاثر خواهد کرد.
دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر حمید برقی، دکتر علیرضا غلامی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
امروزه شهرهای کشور با نوعی دوگانگی و نابرابری مواجه شدهاند. چنانچه نابرابری شهری به یکی از مشخصههای مکانی آنها تبدیل شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، پهنهبندی محلههای نابرابری فضایی کلانشهر اصفهان بر اساس شاخصهای اقتصادی جهت برنامهریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی میباشد. دادههای پژوهش از بلوکهای آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شدهاند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل دادهها، تدوین شاخصها و استخراج شاخص نهایی شکاف و نابرابری شهری، AHP ، تاپسیس (Topsis) و Hotspot است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ضریب تاثیر شاخصهای مربوط به مولفههای گروه های عمدۀ شغلی، اشتغال، مسکن و وسیلۀ نقلیه به ترتیب مشتمل بر 265/0، 317/0، 234/0 و 184/0 است. بر مبنای شاخص نهایی وضعیت نابرابری جغرافیایی از لحاظ شاخصهای اقتصادی، 23 محله(98/11%) دارای کیفیت مناسب، 37 محله(27/19%) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، 52 محله(08/27%) در وضعیت متوسط، 64 محله(33/33%) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 16 محله معادل حدود 33/8% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در مجموع، حدود 42% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل Hotspot نشان دهندۀ آن است که محلههای دارای ارزشهای بالاتر از میانگین در جنوب و تا حدودی در مرکز شهر و محلههای دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق و تا حدودی در غرب شهر اصفهان قرار گرفتهاند. در واقع، میتوان به گونهای شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نمود.
روح الله نمکی، اکبر عبداله زاده طرف، حسن ستاری ساربانقلی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
آلودگی هوا و تاثیرات نامطلوب آلودگیهای ناشی از احتراق سوختهای فسیلی در سکونتگاههای شهری از جمله مسائل مهم زیست محیطی کلانشهرهاست که توجه به راهکارهای کاهش میزان آلودگی هوا در شهرها لازم است. تجربیات جهانی نشان داده است که شاخصهای فرم شهری یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر میزان آلودگی هوا و مصرف انرژی در شهر هستند. از این روی توجه به فرم شهر، نقشی مهم درچشم انداز بلند مدت شهرها در جهت کیفیت هوای مطلوبتر، ایفا میکند.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. درجهت تجزیه و تحلیل دادهها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از تکنیک آماره موران در محیط نرم افزار gis استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد وضعیت آلودگی هوای شهر تبریز از نظر عناصر آلوده کننده هوا یعنی دی اکسید گوگرد، دی اکسید نیتروژن، مونوکسید کربن در نیمه دوم سال بیشتر از نیمه اول سال است به گونهای که از میان ایستگاههای پایش هوا ایستگاه میدان دارای بیشترین تعداد آلودگی هوا بود. همچنین نتایج حاصل از بررسی تاثیر فرم شهری و الگوی کاربری زمین بر آلودگی هوا نشان داد که فرم شهری و کاربری زمین بر آلودگی هوا تاثیرگذار است.
پری شکری فیروزجاه، امیر بخشی، جواد پوریانی، فاطمه علیپور،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
در فضاهای شهری عناصر ناهمگون و ناهنجار گونـاگونی در کنار هم به اغتشاشات محیط دامن میزنند. یکی از مهمترین این عناصر که بهندرت بهصورتی آشکار بدان توجه میشود، رنگ است. بههمین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی و سنجش نقش رنگ در ارتقاء کیفیت فضای شهرک چهارصد دستگاه رامسر انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مـیباشد و دادههای آن از طریق پرسشنامه و عکسبرداری جمعآوری شده است. جامعـه آمـاری تحقیـق، بر اساس فرمول کوکران، 300 نفر برآورد گردید. بهمنظور سنجش شـاخصهـای کیفیت فضایی با توجه به نقش رنگ، 3 شاخص اصلی ( ادراک فضایی، خوانایی و هویت و تنوع و سرزندگی) و 20 متغیر بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل شاخصها از آزمون T تک نمونهای و تکنیک RGB بهره گرفته شده است. نتایج آزمون T تک نمونهای نشان داد که شاخص خوانایی و هویت با میانگین 31/2، تنوع و سرزندگی با میانگین 69/2 و ادراک فضایی با میانگین 78/2 از کمترین تا بیشترین اثربخشی را بر کیفیت فضای محدوده مورد مطالعه داشتهاند. همچنین با توجه به پالت رنگی استخراج شده از لایههای آسمان، کالبد مصنوع و پوشش گیاهی، شهرک چهارصد دستگاه ازلحاظ رنگی غنی نبوده و در راستای ارتقا کیفیت فضای شهری نیست. بهطور کلی در شهرک چهارصد دستگاه کمتر از عامل رنگ جهت افزایش ادراک فضایی، ایجاد حس زندگی و هویت استفاده شده است.