402 نتیجه برای شهر
اقا علی شماعی، خانم مینا حیدری تمرآبادی، خانم مرجان حیدری تمرآبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه یکی از مشکلات اساسی در کارایی فضاهای شهری، نامناسب بودن این فضاها برای حضور و فعالیت افراد معلول است. رویکرد بازآفرینی فضاهای شهری به عنوان یک اصل در بهینهسازی و ارتقاء کیفیت فضاهای شهری مطرح گردیده میشود. بنیان و اساس بازآفرینی فضاهای شهری نگاه جامع به اثرات بهینهسازی این عرصهها بر کیفیت زندگی شهروندان به ویژه افراد معلول در اماکن عمومی است. از این رو در این پژوهش کیفیت فضایی منطقۀ 6 کرج با توجه به محدودیتهای حرکتی افراد معلول تحلیل گردیده است. به منظور گـردآوری دادهها از روش کتابخانهای و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد کمتوان حرکتی و مبتلایان به کوتولگی است. بدین منظور برای بررسی وضع موجود پرسشنامهای توسط مبتلایان به آکوندروپلازی و معلولین حرکتی تکمیل شده است. با استفاده از آزمون T تکنمونهای کیفیت محیط شهری منطقه مورد سنجش قرار گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه، شاخصهای تاثیرگذار بر کیفیت محـیط شـهری منطقـه مـو رد شناسـایی قرارگرفت. نتایج آزمون T تکنمونهای نشان داد که از نظر ساکنان کمتوان و ناتوان حرکتی کیفیـت و رضـایت از محـیط شـهری منطقه 6 در سطح بالایی قرار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در سطح ویژگیهای کالبـدی در منطقه، زیرشاخص «کیفیت فضاهای عمومی و سبز» بیشترین تاثیر بر میزان رضایت شهروندان را دارا میباشد. در سطح ویژگیهای اجتماعی– اقتصادی، زیرشاخص «هزینههای حملونقل» دارای بیشترین تاثیر میباشند. در سطح ویژگیهـای مدیریتی، زیرشاخص «صدور مجوز برای کارآمدسازی فضا» بیشترین تاثیر را دارند. میزان اهمیت شاخصها از فردی به فرد دیگر و از محلهای به محله دیگر متناسب با تواناییهای فردی و نیازها این افراد متفاوت است، اما همانطور که یافتهها گویا هستد برای نیاز افراد کمتوان حرکتی در منطقه 6 اقداماتی برای بهینهسازی محیط شهری این منطقه در جهت آسایش اجتماعی، محیطی صورت نگرفته است.
خانم زهرا قربانعلی مزرجی، آقا حمدالله سجاسی قیداری، خانم خدیجه بوذرجمهری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
رویدادهای مذهبی در یک مقصد، نشان از اعتقادات و مقدس بودن آن مکان از سوی انسان است. آئینها و جشنها میتوانند مزایای اقتصادی و اجتماعی برای مقصد داشته باشند. بنابراین با بررسی و تحلیل اثرات اقتصادی و اجتماعی رویدادها میتوان به برگزاری بهتر و متنوعتر رویداد و گردشگری آیینی منطقه کمک کرد. لذا در تحقیق حاضر هدف اصلی ارزیابی تاثیر گردشگری رویداد های مذهبی بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی روستاها می باشد. پژوهش حاضر از نظر روششناسی توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل تعداد 323 سرپرست خانوار ساکن در 6 روستای انتخابی بودند که برگزارکننده رویداد مذهبی در شهرستان نیشابور و شهر جدید زبرخان میباشد. برای تحلیل یافتهها از نرم افزار spss استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بیشترین میانگین متعلق به بعد اجتماعی با میانگین 75/2 میباشد. همچنین بررسی عوامل با استفاده از کای اسکوئر(x2)) و آمار استباطی، نرمال بودن، تی تک نمونهای، آنالیز واریانس، مدل تصمیم گیری چند معیاره مارکوس استفاده گردید. نتایج نشان داد که اثرات اجتماعی و اقتصادی گردشگری رویدادهای مذهبی در روستاهای مورد مطالعه در حد پایین است و مردم منطقه بیشتر عقیدتی و معنوی بودن رویداد را در نظرگرفتند و به ویژگی گردشگری آن توجهی نداشتند. بنابراین فراهم سازی زیرساختهای لازم برای برگزاری هر چه بهتر رویدادهای مذهبی در مناطق روستایی می تواند در پایداری رویدادهای مذهبی و به تناسب آن اثرات مثبت اقتصادی و اجتماعی روستاها موثر باشد.
علی اکبر سالاری پور، بنیامین حسن زاده باغی، امیرحسین نوربخش، زهرا سیف ریحانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در دنیای امروزی با توجه به فراگیرشدن اینترنت و اطلاعات الکترونیکی، یکی از وظایف مدیریت شهری جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، دسترسی و استفاده مطلوب آنان به خدمات الکترونیک شهری است. این خدمات به دلیل کاهش نیاز به حرکت فیزیکی
شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی و افزایش دسترسی به خدمات، میتوانند به بهبود وضعیت جغرافیایی شهر کمک کنند. اما چنانچه مدیریت شهری نتواند در بکارگیری و پیادهسازی این نوع از خدمات، به نحو مناسب ایفای نقش نماید، نگرش منفی نسبت به خدمات الکترونیک در شهروندان شکل میگیرد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تاثیر عملکرد مدیریت شهری بر کیفیت زندگی و قصد رفتاری استفاده از خدمات الکترونیک شهری با تاکیدبر رضایت شهروندان در کلانشهر مشهد است. در این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانهای، مرور ادبیات و پژوهشهای پیشین، 67 شاخص (گویه) در قالب 19 مولفه، استخراج و دستهبندی شده است. پس از محاسبه حجم نمونه آماری پژوهش از طریق فرمول کوکران، 478 پرسشنامه از شهروندان مشهد جمعآوری شد. دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با به کارگیری نرمافزار Smart PLS3 موردارزیابی قرارگرفتند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که مولفه «پیوندها» با ضریب مسیر 87/0 در رابطه با عملکرد مدیریت شهری و مولفه «آسانسازی فعالیت» با ضریب مسیر 841/0 در ارتباط با رضایت شهروندان از خدمات الکترونیک بیشترین تاثیر را دارند. عملکرد مدیریت شهری با ضریب مسیر 717/0 بر رضایت شهروندان از خدمات الکترونیک تاثیر میگذارد. همچنین این دو عامل به ترتیب با ضرایب مسیر 58/0 و 252/0 بر کیفیت زندگی تاثیر میگذارند و رضایت از خدمات الکترونیک با ضریب مسیر 757/0 بر قصد رفتاری شهروندان تاثیرگذار است. این نتایج میتواند مدیریت شهری مشهد را در دستیابی به شهری با خدمات الکترونیک مطلوب و مورد رضایت شهروندان یاری نماید.
دکتر کرامت اله زیاری، آقای امین محمودی آذر، آقای خلیل جنگجوی، لیلا اصلانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
از مباحث مطرح در کشورهای در حال پیشرفت در جهان، مسئله کاهش زیانهای ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانساخت است. نظریات و پارادایمهای مختلفی بهمانند مدیریت بحران و تابآوری مطرح شدهاند تا میزان آسیبپذیری مخاطرات را کاهش دهند. در بین آسیبپذیریهای مطرح در بین سایرین آسیبپذیری کالبدی است. حال مهمترین سؤالی که در این تحقیق مطرح میشود آن است که آیا باتوجهبه مطالعات مختلفی که در زمینه آسیبپذیری کالبدی شده است، جدای اقدامات عینی، رضایتمندی ساکنان نیز موردمطالعه قرار گرفته و آیا ارتباطی بین شاخصهای عینی و ذهنی در این زمینه وجود دارد؟ نمونه موردی موردمطالعه در این تحقیق منطقه 4 شهر ارومیه که بافتی مسئلهدار است، میباشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی میباشد و به منظور بررسی این ارتباط عینی و ذهنی آسیبپذیری کالبدی ابتدا با استفاده از تحلیل فضایی متغیرهای عینی بررسی شده و سپس با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرتی متغیرهای ذهنی بررسی میشوند و در نهایت با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون این ارتباط سنجیده میشود.نتایج تحقیق حاکی ازآن است که با توجه به ضریب همبستگی 623/0 بین متغیرهای ذهنی و عینی؛ ارتباط معناداری بین منظر عینی(واقعیت بر روی زمین) و منظر ذهنی(رضایتمندی ساکنین) در حوزه شاخصهای آسیبپذیری کالبدی شهری وجود دارد.
علیرضا قربانی، علی شماعی، موسی کمانرودی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
یکی از مسائل شهرهای پیرامون پایتخت ها در کشورهای جهان سوم، پیشی گرفتن شهرنشینی بر شهرسازی است و این موضوع ،مسائل زیادی را در این شهرها ایجاد کرده است. فقدان مشخصه هایی همچون شفافیت، پاسخگویی، قانونمداری، مشارکت، کارایی و نظیر اینها در نظام مدیریت شهری نیز بر شدت مسائل می افزاید. هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت مدیریت توسعه کالبدی- فضایی شهری با رویکرد حکمروایی خوب و ارائه راهبردهای بهینه برای شهر شهریار است. روش پژوهش ازنظرهدف توسعه ای و کاربردی، وازنظرماهیت،توصیفی-تحلیلی میباشد .گردآوری دادهها بر اساس روشهای اسنادی و پیمایشی انجام شده و از ابزارهای مصاحبه نامه و پرسشنامه استفاده به عمل آمده است. در تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی، نرم افزار MICMAC و مدل SWOT استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر، و گروه متخصصان است. سنجش روایی با استفاده از روایی سازه و سنجش پایایی به کمک روش آلفای کرونباخ، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که میانگین کلی وضعیت مدیریت توسعه کالبدی- فضایی شهر شهریار از منظر شاخصهای حکمروایی خوب برابر با2.006 است که براساس طیف لیکرت، در وضعیت متوسط قرار دارد. یافته های حاصل از بررسی عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر بر کیفیت حکمروایی این شهر به کمک نرم افزار MICMAC، نشان دهنده پایداری سیستم است. در نهایت، بررسی راهبردهای تحقق الگوی حکمروایی خوب در نظام مدیریت شهری، نشان دهنده غلبه راهبرد(ST) نقاط قوت و تهدیدها( در نظام مدیریت شهری شهریار است که بر افزایش سطح نظارت ها، توسعه ظرفیت نظام حسابرسی و ستاد مبارزه با فساد و تخلفات اداری جهت مبارزه با مافیابازی و لابیگری در مدیریت شهری، توسعه طرح ها و برنامه های نوسازی بافت های فرسوده شهر، توسعه فناوریها و ابزارهای الکترونیک، و بهبود شاخص های اقتصادی و انسانی مدیریت شهری تاکید دارد.
دکتر محسن احد نژاد روشتی، دکتر حسین طهماسبی مقدم، دکتر آمنه علی بخشی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
برنامهریزی کاربری اراضی یکی از جنبههای اساسی توسعه پایدار شهری است که هدف آن ایجاد تعادل میان کاربریهای اراضی در مناطق شهری میباشد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تحققپذیری کاربریهای خدماتی در شهر زنجان، با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی انجام شده است. برای جمعآوری دادهها، از روشهای ترکیبی کتابخانهای و میدانی استفاده شد. در مرحله میدانی، روش دلفی بهکار گرفته شد و 35 نفر از خبرگان حوزههای برنامهریزی شهری، مدیریت شهری و مسکن از طریق دو دور پرسشنامه، عوامل کلیدی مؤثر را ارزیابی کردند. در مجموع، 36 عامل در پنج بُعد قانونی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی-فضایی و مدیریتی شناسایی شد و دادههای حاصل با نرمافزار میکمک تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عوامل «قوانین و مقررات کاربری زمین شهری» و «نحوه مکانیابی و پراکنش فضایی خدمات» با امتیازهای تأثیرگذاری مستقیم 85 و 82، بیشترین نقش را در تحققپذیری کاربریهای خدماتی ایفا میکنند. همچنین، ضعف هماهنگی نهادی، سیاستهای نامناسب توسعه فیزیکی، و عدم مشارکت مؤثر شهروندان، از موانع کلیدی شناسایی شدهاند. تحلیل ماتریس اثرات متقاطع نیز درجه پرشدگی 55.32 درصد را نشان داد، که بیانگر وابستگی و تأثیر متقابل عوامل در سیستم ناپایدار تحققپذیری کاربریهای خدماتی است. این پژوهش راهکارهایی برای بهبود وضعیت ارائه داده است، از جمله بازنگری در قوانین شهری، تقویت هماهنگی میان نهادهای مرتبط، استفاده از فناوریهای نوین مانند GIS برای مکانیابی صحیح خدمات، و ارتقای فرهنگ مشارکت شهروندان در برنامهریزی شهری. نتایج تحقیق، علاوه بر شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار، بر اهمیت توجه به ابعاد چندبعدی و پایداری در برنامهریزی کاربریهای خدماتی تأکید دارد و زمینهساز توسعه پایدار و عدالت فضایی در شهر زنجان است.
دکتر صادق الهیاری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شهر سالم شهری است که در آن کیفیت زندگی شهروندان در تمام زمینهها، از جمله سلامت جسمی و روانی، رفاه اجتماعی، توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست، بالا است.این شهر فرصتهای کافی برای مشارکت شهروندان در فرایندهای تصمیمگیری و توسعه را فراهم میکند و از همه شهروندان، صرف نظر از سن، جنسیت، نژاد، مذهب یا وضعیت اجتماعی اقتصادی، حمایت میکند. این پژوهش با استفاده از شاخصهای شهر سالم از دیدگاه دستور کار 2023 سازمان ملل متحد به ارزیابی شاخصهای شهر سالم در شهر شوش دانیال پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت یک پژوهش کمی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری کارشناسان، برنامهریزان، پژوهشگران شهری و خبرگانی بودند که از شهر شوش اطلاعات کاملی داشتندکه با روش نمونهگیری هدفمند 30 نفر برای پاسخگویی به سوالات انتخاب شد. از رگرسیون لجستیک باینری جهت تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از بین 6 مولفه اصلی چگالی اقتصادی و سرمایهگذاری با ضریب تاثیر (210/0)، سلامت، رفاه و شهروندان سالم با ضریب (203/0)، ایجاد محلهها، زیرساختها و مسکن سالم با ضریب (191/0)، محیط زیست سالم با ضریب (186/0) بیشترین تاثیر را بر ایجاد شهر سالم و پایدار در شهر شوش داشتهاند.از بین 38 شاخص نیز 10 شاخص که مهمترین آنها، سلامت جسمی و روانی شهروندان با ضریب (393/0)، کم بودن استرس و اضطراب در جامعه (382/0)، تامین زیرساختها و تجهیزات شهری (328/0)، بیشترین تاثیر را بر ایجاد شهرسالم و پایدار شوش داشته ومهمترین شاخصهای ایجاد شهر سالم و پایدار در شهر شوش دانیال هستند
موسی کمانرودی کجوری، آزاد رحیم زاده، فریده فلاح حسینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شهرخلاق شهری پرجنبوجوش است که یادگیری فرهنگی و بینفرهنگی را تقویت میکند، جایی که هر ساکن در آن به دانش، مهارتها و آگاهی فرهنگی خود اطمینان دارد. شهرخلاق ویژگیهایی را برجسته میکند که تصویر شهر را برای ساکنان آن جذابتر مینماید. هدف این پژوهش، رتبهبندی مناطق شهرداری کلانشهر تهران براساس شاخصهای شهرخلاق است. این پژوهش بهلحاظ روش، از نوع توصیفی-تحلیلی و از منظر هدف، کاربردی میباشد. دادهها در چهار بعد کیفیت زندگی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و نوآوری و به روش کتابخانهای-اسنادی بهدست آمده است. از مدل تصمیمگیری WASPAS برای رتبهبندی و از مدل آنتروپی برای وزندهی به شاخصها استفاده شده است. نوآوری این پژوهش، استفاده از رویکرد تطبیقی و مدل جدید در تعیین و ارزیابی شاخصهای شهرخلاق در مقیاس مناطق شهر است. نتایج حاصل از بهکارگیری مدل تصمیمگیری WASPAS نشان میدهدکه بین مناطق بیستودوگانه شهرداری تهران نسبت به شاخصهای شهرخلاق تفاوت وجود دارد. سطحبندی این مناطق بهلحاظ شهرخلاق بیانگر این است که هفت منطقه(شش، یک، دوازده، سه، چهار، دو، هفت) دارای وضعیت مطلوب، هشت منطقه دارای وضعیت متوسط و هفت منطقه(نوزده، هیجده، شانزده، بیست ویک، هفده، ده، نه) دارای وضعیت نامطلوب و در اولویت برنامهریزی توسعهی شهری میباشند. همچنین نتایج نشان داد که بعد اقتصادی شهرخلاق دارای بیشترین مناطق(17 منطقه) با شرایط نامطلوب بوده است.
دکتر عطا غفاری گیلانده، خانم هما واعظی، آقای نوید غفاری چنذانق،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
بافتهای جدید شهری در کشور ما، با وجود برنامهریزیهای قبلی، اغلب دچار بحرانهای کیفیتی هستند. در همین راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت فضاهای شهری در بافت جدید شهر ادبیل با تأکید بر مؤلفههای روانشناسی محیطی میپردازد. در این پژوهش، با مطالعه ادبیات نظری، مؤلفههای روانشناسی محیطی مؤثر بر کیفیت فضاهای شهری که شامل 20 مؤلفه در 3 بعد است شناسایی گردیده و سپس از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی نمونه آماری قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل ساکنان شهرک سبلان (فاز یک و فاز دو)، شهرک سینا، شهرک زرناس و شهرک رضوان به تعداد حدود 198647 نفر میباشد.تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران384 نفر تعیین شده است. روایی سؤالات به تأیید سه نفر مدرس دانشگاه و متخصص در این حوزه رسیده و ضریب آلفای کرونباخ برابر 845/0 بر پایایی پرسشنامه دلالت نمود. برای تجزیه و تحلیل محاسبات آماری به کمک نرمافزارهای SPSS و LISREL در قالب روش مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم انجام شده است. نتایج حاصل از برازش مدل، میزان همبستگی بین متغیرهای پنهان با متغیرهای مشاهده شده و مقادیر محاسبه شده T برای تمامی بارهای عاملی مرتبه اول و مرتبه دوم، اعتبار بیرونی مدل تحقیق را نشان داد. براساس یافتهها، مؤلفه سلامت محیطی با بار عاملی 75/0 در معیار عوامل محتوایی، مؤلفه خوانایی فضایی با بار عاملی 80/0 در معیار عوامل کالبدی و مؤلفه دسترسی به خدمات تجاری روزمره با بار عاملی 58/0 در معیار عوامل عملکردی بیشترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت فضای شهری بافت جدید اردبیل دارند. نتایج نشان داد که میانگین کیفیت مؤلفههای روانشناسی محیطی از نظر پاسخگویان نمایانگر میزان متوسط این مؤلفهها در محدوده مورد مطالعه است.
آقای مسعود صفری علی اکبری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در شرایط کنونی هوش مصنوعی میتواند عملکرد مدیریت روستایی را از طریق بهینهسازی استفاده از منابع، پیشبینی تحولات محیطی، و تصمیمگیریهای هوشمندانه بهبود بخشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوش مصنوعی بر عملکرد مدیریت روستایی با نقش واسطه پویایی محیطی در مناطق روستایی شهرستان کرمانشاه میباشد. این تحقیق از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی، از نظر هدف، کاربردی-عملی و از نظر ماهیت، همبستگی است. جامعه آماری شامل دهیاران و اعضای شوراها در سطح روستاهای شهرستان کرمانشاه به تعداد 1300 نفر میباشند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 297 نفر بوده و روش نمونهگیری به شیوه تصادفی ساده میباشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای استاندارد هوش مصنوعی از کارل آلبرخت(2003) با 21 گویه، برای سنجش پویایی محیطی از پرسش نامه ورا و کروسان(2009) با 5 گویه و برای سنجش عملکرد از پرسش نامه پاترسون(1970) با 15سوال بوده است. روایی به شیوه صوری، محتوایی و سازهای و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 861/0 مورد تایید واقع شد. دادههای گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هوش مصنوعی بر عملکرد مدیریت روستایی با ضریب تاثیر 889/0 ، هوش مصنوعی بر پویایی محیطی با ضریب تاثیر 876/0 و پویایی محیطی بر عملکرد مدیریت روستایی با ضریب تاثیر 273/0 تاثیر مثبت و معناداری داشته است. همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد که هوش مصنوعی بر عملکرد مدیریت روستایی با نقش واسطه پویایی محیطی با مقدار T 361/9 تاثیر داشته است. بنابراین هوش مصنوعی توانسته نقش بسیار مهمی در عملکرد مدیریت روستایی داشته باشد، بهویژه در بهینهسازی منابع، بهبود خدمات عمومی، مدیریت محیطزیست و افزایش بهرهوری کشاورزی دارد.
دکتر محمد شالی، خانم حسنا امامزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
سکونتگاههای غیررسمی بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای مدیریت شهری در کلانشهرهای ایران، نیازمند اتخاذ رویکردهایی نوین با تأکید بر مشارکت مردمی و نگرش اجتماعمحور در حوزه برنامهریزی و توسعه محلی هستند. در این چارچوب، دفاتر تسهیلگری با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی ساکنان، تقویت ارتباط میان نهادهای رسمی و جامعه محلی، و ارتقای شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در برخی از محلات غیررسمی تأسیس شدهاند. با این حال، میزان اثربخشی این دفاتر در عمل کمتر بهصورت ساختاری و تجربی ارزیابی شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عملکرد دفاتر تسهیلگری در چهار محله کلانشهر تبریز، و با تمرکز بر رابطه آن با توانمندسازی، مشارکت اجتماعی و پیامدهای کالبدی، اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی است. دادهها بهصورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از میان 396 نفر از ساکنان محلات دارای دفتر تسهیلگری در سال ۱۴۰۱ گردآوری شد و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار SmartPLS تحلیل گردید. نتایج نشان داد عملکرد دفاتر تأثیر مستقیمی بر توانمندسازی با ضریب 907/0 و بر مشارکت محلی با ضریب 636/0 داشته است. مشارکت نیز نقش میانجی معناداری در ارتقای شاخصهای اجتماعی با ضریب 438/0، شاخصهای اقتصادی با ضریب 294/0 و شاخصهای کالبدی با ضریب 266/0 ایفا کرده است. همچنین، اقدامات آموزشی، اطلاعرسانی شفاف و تعامل با نهادهای محلی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در فرآیند توسعه محلهای بودند. بر این اساس، یافتههای پژوهش میتواند مبنایی برای بازنگری در سیاستگذاریهای شهری و ایجاد نهادهای مشارکتمحور در فرآیند بازآفرینی و توسعه سکونتگاههای غیررسمی قرار گیرد
زهرا حجازیزاده، ابراهیم فتاحی،
دوره 3، شماره 3 - ( 1-1383 )
چکیده
بیشتر شاخصهای خشکسالی در تعیین زمان شروع، خاتمه و تنش تجمعی خشکسالی به اندازه کافی دقیق نیستند، به علاوه اثرات تخریبی روان آب و تبخیر و تعرق را که با زمان افزایش مییابد، تعیین نمیکنند، همچنین بیشتر آنها در تعیین و بررسی پایش خشکسالیها محدودیت دارند، زیرا بر اساس گام زمانی ماهانه و سالانه طراحی شدهاند، و در نهایت در تعیین اثرات خشکسالی بر روی منابع آب سطحی و زیرزمینی ناتوانند . در شاخص جدید ( شاخص بارش مؤثر ) کاستیهای پایش خشکسالی برطرف شده است. در این شاخص مقیاس زمانی روزانه جایگزین مقیاسهای ماهانه و سالانه شده است. در این روش سه شاخص آماری که بارش مؤثر را تعیین میکند، به کار رفته است. اولین شاخص، میانگین بارش مؤثر روزانه است؛ این شاخص خصوصیات اقلیمی بارش یک ایستگاه و یا یک ناحیه را نشان میدهد. شاخص دوم انحراف بارش مؤثر را از میانگین بارش مؤثر بیان میکند و شاخص سوم مقدار استاندارد شده انحراف از میانگین بارش مؤثر میباشد. با کمک این سه شاخص آماری تاریخ شروع، خاتمه و تداوم خشکسالیها مشخص شد. در نهایت چهار شاخص دیگر که بیانگر کمیت شدت خشکسالی است نیز بررسی شد، که شامل 1- شاخص توالی منفیهای استاندارد شده بارش مؤثر، که بیانگر تداوم و شدت تأثیر کمبود بارش است. 2- شاخص کمبود بارش تجمعی که بیانگر انحراف بارش از نرمال در طول مدت تعریف شده میباشد. 3- شاخص مقدار بارش مورد نیاز برای برگشت به حالت نرمال و 4- شاخص خشکسالی مؤثر میباشد . در مطالعه حاضر از شاخص جدید بارش مؤثر برای پایش و ارزیابی خشکسالیهای ایستگاه شهرکرد استفاده شد. برنامهای تحت عنوان EP برای محاسبه دقیقتر و سریعتر شاخص بارش مؤثر نوشته شد. دادههای بارندگی روزانه ایستگاه شهرکرد طی دوره آماری 2001 - 1980 تحلیل شد و چون حجم خروجی زیاد بود تنها نتایج سال 2001 در مقاله حاضر منعکس گردید .
حسن افراخته،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده
استان سیستان و بلوچستان در دهه اخیر خشکسالی شدیدی را تجربه کرده که اثرات مهمی در زندگی روستایی ناحیه داشته است .اثرات خشکسالی در معیشت دامداری ناحیه به دو دلیل محسوستر بوده است : اول، آنان به مراتع طبیعی وابسته بودهاند و دوم، دولت برنامه مشخصی جهت حمایت از دامداری در مقابل خشکسالی نداشته است .دامنههای جنوب و شرق تفتان در بلوچستان از قدیم مامن مردمی بوده که معیشت آنان به بهرهبرداری از مراتع طبیعی وابسته بوده است. آنها از سال 1310 زمانی که خلع سلاح عشایر صورت گرفته و فعالیتهای کشاورزی آغاز شده، معیشت خود را به نیمهکوچنشینی تغییر دادهاند. تغییر نوع معیشت از کوچنشینی به نیمهکوچنشینی و یکجانشینی پدیدهای معمول است اما این تحول باید روندی تدریجی، درونزا و همراه با طی مرحله " جامعهپذیری " باشد در غیر این صورت ممکن است به عواقب نامطلوب بیانجامد. مطالعه تحولات معیشتی دامداران مزبور در اثر خشکسالیهای اخیر هدف اصلی مقاله حاضر می باشد . مقاله ابتدا شاخص خشکسالی ناحیه را بر اساس دادههای آماری مطالعه میکند آنگاه دادههای جمعآوری شده ( از طریق بررسی محلی و برخی منابع) با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن" تحلیل میشود. نتیجه نشان میدهد که معیشت نیمهکوچنشینی در اثر خشکسالی اخیر به شرح زیر تحول یافته است: گروهی که دارای اراضی زراعی در "سنگان" هستند، فعالیت زراعی و تولیدات خود را تغییر داده و تعدادی دام را به صورت دامداری روستایی حفظ کردهاند زیرا دولت به روشهای مختلف از کشاورزان در برابر خشکسالی حمایت کرده است. گروه کوچک دیگری معیشت خود را از نیمهکوچنشینی به رمهگردانی تغییر داده و در ناحیه کوهستانی تفتان " شونده" ساکن شدهاند. این دو گروه میتوانند زندگی قبلی خود را با استفاده از بارشهای اخیر و پایان دوره خشکسالی مبتنی بر بهرهبرداری از مراتع طبیعی از سر بگیرند. بالاخره شمار قابلتوجهی از جمعیت، نوع معیشت خود را از دست داده و به مراکز شهری مهاجرت کردهاند. آنها سرمایه یا مهارت لازم برای زندگی در نواحی شهری را ندارند و میتوانند مشکلات شهری را تشدید کنند.
مهدی قرخلو، محمود شورچه،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده
ارزیابی عملکرد شهرهای جدید در ایران چه از نوع شهرهای جدید بدون برنامه ریزی از قبل (مانند تبدیل نقاط روستایی به شهر) و چه از نوع احداث شهرهای جدید، جهت روشن سازی میزان موفقیت و شکست این گونه شهرها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. نتایج ارزیابی از طریق مقایسه و تحلیل اهداف مشخص شده و میزان دستیابی شهرهای جدید به آن اهداف از طریق رویکردی نظری و قضاوت کارکردی حاکی از عدم موفقیت این گونه شهرها با توجه به اهداف تعیین شده برای آنها بوده است. اگرچه نباید برخی موفقیت ها را نادیده گرفت. به دنبال چنین نتیجه ای کلی و با توجه به تحلیل ماهیت روابط شهر و روستا و همچنین شیوه و کیفیت نظام ارزش افزوده حاکم برروابط شهر و روستا در ایران، « نگرش منطقه ای» به شهرهای جدید می تواند پایه ای جهت افزایش موفقیت این گونه شهرها در نظرگرفته شود که در آن اهداف هر دو نوع شهر جدید با هم گره خورده و قابلیت ها و توان های منطقه ای به عنوان بستر توسعه و موفقیت شهرهای جدید جهت رسیدن به انتظام فضایی و توسعه جغرافیایی می انجامد. به بیان دیگر سیاست های رایج در احداث شهرهای جدید به دلیل فقدان دیدگاه فضایی و منطقه ای همراه با شکست بوده است از این رو در این مطالعه نگرش منطقه ای به عنوان یک روش شناسی کارآمد در تحلیل و ارزیابی عملکرد شهرهای جدید در ایران پیشنهاد می شود.
سعید معیدفر، صادق اکبری،
دوره 6، شماره 8 - ( 4-1386 )
چکیده
پیوندهای گوناگونی بر حسب شرایط و بسترهای اقتصادی و اجتماعی بین روستاها و شهرها برقرار است که این پیوندها می تواند اثرات توسعه ای و یا توسعه نیافتگی برای هرکدام از فضاهای شهری و یا روستایی (بویژه روستاها)را به دنبال داشته باشد. بر این اساس هدف مهم این تحقیق آن است که روابط و مناسبات بین روستا با شهر و سطح توسعه یافتگی روستاها را تبیین نماید. برخی از نظریه های منفی نگر، مناسبات روستا با شهر را باعث توسعه نیافتگی و برخی دیگر مناسبات را عامل توسعه یافتگی می دانند. رویکرد نظری این پژوهش حاکی از آن است که مناسبات عامل اصلی توسعه یافتگی محسوب میشود و نتایج بدست آمده نیزنشانگر این است که بین میزان مناسبات روستا با شهر و سطح توسعه یافتگی آن رابطه مثبت وجود دارد. همچنین روستاهایی که مسافت آن ها با شهر کمتر است مناسبات آنها با شهر بیشتر و همچنین سطح توسعه یافتگی آنها بیشتر است.
ژیلا سجادی، محمد تقی رضویان، اسماعیل نصیری،
دوره 6، شماره 8 - ( 4-1386 )
چکیده
بررسی نقش عوامل گوناگون در شکلدهی تحولات شهرها، به ویژه از لحاظ مکانی- فضایی، مقوله مهمی در مطالعات نوین جغرافیایی به شمار میرود. اگر چه عوامل متعددی در این تحولات نقش دارند، ولی در این تحقیق سعی شده است تا ضمن بررسی عوامل مختلف طبیعی- اکولوژیکی موثر در تحولات مکانی – فضایی، به دامنه نسبتاً گسترده تأثیر کلانشهر تهران بر تغییرات بوجود آمده در شهرهای مورد مطالعه نیز پرداخته شود. در طی سالهای اخیر تأثیرات کلانشهر تهران سبب تغییرات عمدهای در نواحی پیرامونی گردیده است. از این رو شهرهای رودهن و بومهن به دلیل تأثیرپذیری متفاوت از تهران به عنوان نمونه جهت پژوهش در این مقاله انتخاب گردید. فرضیات تحقیق در ابتدا بر تأثیر عوامل طبیعی و اکولوژیکی و سپس بر تأثیرات تهران بر تحولات متفاوت در منطقه مورد مطالعه مبتنی است و در مجموع برای تبیین و ارزیابی اینگونه تأثیرگذاریها، ضمن استفاده از روشهای توصیفی- تحلیلی از شیوههای آماری نیز استفاده شده است. نتایج حاصله نشان میدهد که از بین عوامل گوناگون عوامل توپوگرافی، اقلیم و منابع آب و خاک تأثیر عمدهای در تکوین و نقشپذیری و تحولات متفاوت این دو شهر برجای گذاشته است. همچنین بررسی تأثیر سیاستهای تمرکززدایی کلانشهر تهران حاکی از تأثیر تغییرات چشمگیر در رودهن و بومهن است. به هر حال بررسیهای تطبیقی نشان از تحولات کالبدی- فضایی دارد. بهطوریکه از سال 1365 تا 1383 بالغ بر 9/25 هکتار از اراضی شهر رودهن به احداث واحدهای آموزشی، فرهنگی، ورزشی، جهانگردی و پذیرایی اختصاص یافته است. در حالیکه 2/68 هکتار از اراضی بومهن به کارگاههای صنعتی- تجاری و فعالیتهای انبارداری اختصاص دارد. یافتههای تحقیق بیانگر گرایش اقتصاد شهرهای رودهن و بومهن در راستای نیازهای شهر تهران جهت استفاده از شرایط آب و هوایی مطلوب رودهن برای گردشگری و ایجاد دانشگاه آزاد، و وجود اراضی ارزان و کارگر فراوان در بومهن برای ایجاد صنایع، میباشد.
ژیلا سجادی، ابوالفضل مشکینی، حمیدرضا حمیدی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1386 )
چکیده
توسعه حومه نشینی در شهر زنجان همگام با روند مدرنیزاسیون و مهاجرت وسیع روستاییان به این شهر همراه بود. تقارن زمانی این دو رویداد که از دهه 1360 ملموس تر می گردد، در جابجایی اکولوژیکی گروه های جمعیتی بین بافت جدید و قدیم شهر موثر بوده و جمعیت مهاجر بلاتکلیف یا گروه های مهاجری که چند سال از سکونت آنها در نقاط حاشیه ای نمی گذرد جایگزین جمعیت بافت قدیم می گردد. ساکنین بیگانه با محیط جدید نتوانستند همخوانی و انطباق لازم را با محیط فیزیکی ایجاد کرده و به دلیل ویژگی های خاص اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود صلابت گذشته این بافت ها را حفظ کنند. علاوه بر آن عملکرد نامطلوب و نابرابر مدیریت شهری در ارائه خدمات و امکانات بر وخامت اوضاع افزود. و این بافت ها را به فضاهای مسأله دار شهری تبدیل نمود. پژوهش حاضر بر آن است که با دیدی اجتماعی- فضایی به تحلیل علل فرسودگی محدوده موردمطالعه پرداخته و تا حد امکان سعی بر آن دارد که نقش مدیریت شهری بر فرسودگی این بافت ها را آشکار نماید. محدوده موردمطالعه با 34 هکتار مساحت قسمتی از بافت قدیم شهر زنجان و معروف به محله دباغ ها می باشد.
امیر کرم،
دوره 8، شماره 6 - ( 10-1387 )
چکیده
شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعۀ کالبدی وشهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است.هدف از انجام پژوهش این بود که با توجه به عوامل طبیعی، نواحی مناسب برای توسعۀ کالبدی در مجموعۀ شهری شیراز (یعنی یک ناحیۀ متراکم شهری- صنعتی و کشاورزی) شناسایی و پراکنش فضایی آن مشخص گردد. مواد مورداستفاده شامل نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، واحدهای ارضی، پوشش/کاربری زمین ، لرزه خیزی و داده های مرتبط با اقلیم وساختار اجتماعی/ اقتصادی محدوده بودند. از بررسی های کتابخانه ای نیز برای تکمیل داده ها استفاده شد. تعیین تناسب زمین ازطریق نه معیار طبیعی مشتمل بر ارتفاع، شیب، لیتولوژی، بارش، دما، قابلیت زمین، لرزه خیزی، خطر لغزش، پوشش/ کاربری زمین و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. تناسب زمین برای توسعۀ کالبدی به پنج طبقۀ بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیارکم تقسیم شد و نقشۀ پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که صرفنظر از اراضی کشاورزی، حدود 28 درصد مساحت محدوده در طبقات با تناسب زیاد و بسیار زیاد قراردارد و با ملحوظ داشتن سایرپارامترهامی تواندبرای توسعۀ کالبدی مدنظر برنامه ریزان و سیاستگزاران قرار گیرد.
مهدی قرخلو، بهزاد عمران زاده، محمد اکبرپور سراسکانرود،
دوره 8، شماره 6 - ( 10-1387 )
چکیده
با توجه به انقلاب عظیمی که طی دهه های 60-1950 در علم جغرافیا بوجود آمد، این علم به مبدا تازه ای کشانده شد که با گذشته آن تفاوت های زیادی داشت. این انقلاب شامل انقلاب کمی و آماری و ریاضی بود که به دنبال آن تکنیک ها و مدل های مختلفی برای بررسی فضای جغرافیایی و عناصر آن وارد حوزه جغرافیا و رشته های مربوطه گردید. بی تردید بکارگیری مدل ها و تکنیک های کمی و ریاضی در پژوهش های جغرافیایی بخصوص در بررسی های شهری و منطقه ای می تواند در تثبیت جایگاه این رشته در بین رشته های دیگر و همچنین تحلیل و نتیجه گیری درست از وضعیت موجود و به دنبال آن برنامه ریزی و مدیریت برای آینده سرزمین بسیار موثر باشد. شهرها مهم ترین پدیده های انسان ساخت موجود در پهنه سرزمین هستند که نقش عمده ای در توسعه و یا عدم توسعۀ مناطق و نواحی دارند. به همین دلیل یکی از حوزه هایی که در آن از روش ها و مدل های کمی استفاده می شود، حوزه تحلیل نظام شهری و ساختار سلسله مراتبی شهرها می باشد. تحقیق حاضر بر اساس روش و رویکرد تحلیلی- توصیفی و بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و داده های آماری سه دوره سرشماری 1345، 1365، 1385 و با استفاده از مدل های تحلیل فضایی به تحلیل شبکه شهری استان اردبیل پرداخته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که به همراه تغییرات اجتماعی٬ اقتصادی و سیاسی در استان اردبیل طی دهه های گذشته نظام سکونتگاهی استان اردبیل و سلسله مراتب شهری آن نیز دچار تغییر و تحول گردیده است. همچنین با توجه به مدل های استفاده شده می توان عنوان کرد که با وجود تسلط نخست شهری در نظام سلسله مراتب شهری استان اردبیل٬ در کل این نظام بسوی عدم تمرکز و تعادل در حرکت است و به مرور زمان از میزان تمرکزگرایی در استان کاسته شده است.
عیسی سراقی، حسین ملکی، داریوش ابوالفتحی،
دوره 8، شماره 6 - ( 10-1387 )
چکیده
گردشگری پدیده ای است که از گذشته های دور موردتوجه جوامع انسانی بوده و بر حسب نیازهای متفاوت اجتماعی، اقتصادی و تاریخی به پویایی خود ادامه داده است .در عصر حاضررشد روزافزون جمعیت ومتعاقب آن شهرنشینی لجام گسیخته بویژه در کشورهای درحال توسعه (کمبود فضای سبز، آلودگی شهرها) مشکلات فراوانی را از لحاظ گذران اوقات فراغت و استفاده از زیبایی های طبیعی به وجودآورده است. انسان برای فرار از زندگی ماشینی و شهر «این جزیره گرم و آلوده» دست به دامن طبیعت می شودکه این خود مبنای، شروع فعالیتی به نام اکوتوریسم است .فعالیتی که با هدف بهره گیری از زیبایی های طبیعی و جلوه های حیرت انگیز خلقت در عین حال سفری مسولیت پذیربدون کمترین آسیب پذیری محیطی بر فضای کالبدی منطقه می باشد. در شهرستان نهاوند شرایط جغرافیایی و توپوگرافی، دره های سرسبز، حیات وحش و مناطق حفاظت شده، سراب های جوشان، رودخانه های پرآب، دهکده ها و تپه های تاریخی، و ... پتانسیل بالایی برای فعالیت های اکوتوریستی فراهم ساخته است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش، مطالعات میدانی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها به شیوه مدل تحلیلی SWOT به بررسی و ارزیابی پتانسیل ها و قابلیت های جاذبه های اکوتوریستی شهرستان نهاوندبه گونه ای علمی، همراه با رعایت مسایل زیست محیطی پرداخته شده است سپس به ارائه راهکارهایی برای توسعه پایدار ناحیه ای و در نهایت حرکت در راستای توسعه پایدار ناحیه ای تاکید شده است. نتایج حاصل از مطالعات میدانی، مدل های تحلیلی و تجزیه و تحلیل های تجربی در منطقه موردمطالعه بیانگر این واقعیت است که عدم بهره برداری اصولی و ضعف بینش علمی مدیران نسبت به مسایل زیست محیطی جاذبه های اکوتوریستی منطقه را با آسیب پذیری بالایی مواجه کرده است. برای فایق آمدن بر مشکلات نیازمند بازنگری در برنامه های جاری و ارائه راهکارهای مناسب جهت کاهش نقاط ضعف و محدودیت ها و بهره گیری از نقاط قوت و فرصت های موجود می باشد.