138 نتیجه برای مدل
اسماعیل نجفی، امیر صفاری، عزت الله قنواتی، امیر کرم،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پلها منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت تأثیر قرار دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیستها است. همچنین بهعنوان علمی سیستمینگر، میتواند واقعیتهای محیطی را که بهصورت فرآیندها و فرمها در طبیعت عینیت یافتهاند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آنها را بهصورت فضایی در قالب نقشه و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدلسازی ژئومورفولوژیکی احداث پلها در مسیلهای شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدلسازی و مکانیابی بهینه و احداث پلها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینهها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکانیابی نامناسب چنین سازههایی در مسیل–روددرههای شهری و سایر محیطهای طبیعی است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکانیابی و احداث بهینه پلها در مسیلهای شهری را بررسی، تبیین و مدلسازی مفهومی کرده است.
واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددرههای شهری، احداث پل.
1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین
حمید رضا محمدی، محسن پاکپرور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
در ارتباط با مسکن محرومین امکان دسترسی به مسکن مناسب برای هر خانوار ایرانی در حد نیاز خانوار بهگونهای که دغدغهی مسکن فراتر از سایر عرصههای زندگی خانوار نباشد و دسترسی پایدار و ایمن به مسکن خانوار نیز تضمین گردد، مبین چشمانداز آرمانی بخش مسکن در مطالعات اسنادی، در ارتباط با گروههای محروم است. هدف از این مطالعه دستیابی به مجموعهی راهبردها و شاکلهی عمومی برنامههای واقعنگر و اثربخش در زمینه حمایت از مسکن محرومین و اقشار کمدرآمد است که ضمن تعیین حدود و نوع مداخله دولت در ارتباط با مسکن و گروههای اقتصادی مختلف، موجب برخورداری سریعتر گروههای هدف از برنامههای حمایتی گردد. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامهریزی استراتژیک QSPM است و به بررسی یافته های مطالعات و نتایج حاصل از بررسی مصاحبه با کارشناسان حوزه جغرافیا و برنامهریزی شهری پرداخته است. تحلیل های حاصل از SWOT نشان داد که 1- بی توجهی به عدم استفاده توامان فرایند مدیریت و بهرهبرداری مسکن اقشار کمدرآمد مبتنی بر مشارکت نهادهای اجتماعی محلی و تشکلهای غیردولتی 2- عدم شناخت لازم و یا بیتوجهی به تنوع نیازهای اقشار محروم و بیتوجهی به ویژگیهای خاص گروههای هدف 3- عدم تعادل میان بهرهمندی افراد مختلف در گروههای مختلف، در قبال برنامههای حمایتی منجر به ناکارآمدی سیاستهای محرومین و بر خورداری این گروه از مسکن حمایتی گردیده است. دو محور دستهبندی گروههای هدف و سیاستهای کلان اعم از «برنامههای توانمندسازی» و «جلب مشارکت با بهره بره برداری از توان محلی و ظرفیتهای درونی با توسعه و تنوعبخشی به توانمندسازی»، همراه با سیاست عام تعادلبخشی در راستای افزایش ظرفیت در بخشهای غیردولتی مبتنی بر مشارکت خانوار برخورداری سریعتر خانوارها از برنامههای حمایتی مسکن و مشارکت همه ذینفعان در برنامهریزی را فراهم میآورد.
واژگان کلیدی: برنامههای توسعه، مسکن محرومین، گروههای هدف، تحلیل SWOT، مدل .QSPM
. نویسنده مسئول: pakparvar_mohsen@yahoo.com
صنم آفریدی، فرشته احمدی، علی سلطانی، محمود محمدی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
در کشورهای درحالتوسعه، نیاز ضروری به سیستم حملونقل مناسب برای دسترسی بهتر همواره احساس میشود. شرایط بهینه دسترسی و سفر سریع، ایمن و راحت به کاربریهای بهداشتی- درمانی را میتوان با آنالیز سیستماتیک و نظاممند زیرمجموعههای حملونقل مانند رفتار انجام داد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ویژگیهای اجتماعی اقتصادی افراد در انتخاب وسیلههای سفر درونشهری به بیمارستان است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در ساخت مدل الگوی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان در منطقه مرکزی شهر شیراز (منطقه 1) استفاده میکند. پاسخدهندگان، افراد مراجعهکننده به بیمارستانهای این منطقه هستند. هر وسیله یک متغیر وابسته محسوب میشود درحالیکه ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی متغیر مستقل هستند که شامل سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و مالکیت خودرو است. انتخاب وسیلههای مختلف در سفر به بیمارستان توسط پاسخدهندگان نیز شامل اتوبوس، مترو، موتور، تاکسی و خودروی شخصی است. پرسشنامههای پر شده توسط مراجعین بیمارستان جهت جمعآوری دادههای پژوهش در نرمافزار spss، با استفاده از مدل چندگزینهای جایگاهدت، مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سفر اول انتخاب خودرو با مالکیت خودرو رابطه مستقیم دارد و مقدار ضریب بتا نشان میدهد در صورت مالکیت خودرو سفر با خودرو 8 برابر میشود. استفاده از تاکسی با سن زیر 20 سال و عدم مالکیت خودرو و انتخاب موتور نیز با سن زیر 20 سال رابطه مستقیم دارد. استفاده از اتوبوس با رده سنی بین 21 تا 50 و تحصیلات زیر دیپلم دارای رابطه معنادار است. سفر با مترو نیز با درآمد زیر 2 میلیون تومان رابطه مستقیم دارد و بر اساس ضریب بتا، تعداد سفرها حدود 9 برابر میشود. بهطورکلی، حملونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس وسیلههای محبوب در دسترسی به بیمارستان نیستند و کاربری زمین، ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهد که میتواند در برنامهریزی و سیاستگذاریهای شهری بسیار مؤثر باشد و نیز بهصورت کلی و بر اساس رفتار سفر به بیمارستان به سایر نواحی جغرافیایی تعمیم داده شود.
واژگان کلیدی: وسیله سفر، خودرو، بیمارستان، مدل جایگاهدت، شیراز
. نویسنده مسئول: این مقاله مستخرج از رساله دکتری شهرسازی نگارنده اول که به راهنمایی نگارندگان دوم و سوم و مشاوره نگارنده چهارم در حال انجام است یا به انجام رسیده است. عنوان رساله درج گردد.
طوبی علیزاده، مجید رضایی بنفشه، هاشم رستم زاده، غلامرضا گودرزی، حیدر ملکی، حمزه علیزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
این تحقیق با هدف شناسایی کانون و عوامل همدید موج توفان گرد وغبار 1 تا 3 نوامبر 2017 در شهر کرمانشاه انجام گرفت. جهت بررسی شرایط همدیدی علل وقوع این پدیده، از مجموعه داده های پیش بینی میان مدت جوی مرکز اروپایی (ESMWF ) با قدرت تفکیک 125/0 درجه قوسی شامل، ارتفاع ژئوپتانسیل، امگا، فشار تراز دریا، مؤلفه های مداری و نصف النهاری، رطوبت ویژه ، رطوبت خاک تا عمق 10 سانتی متری و عمق اُپتیکی گرد وغبار استفاده گردید. جهت مسیر یابی منشأ ذرات گرد وغبار از روش لاگرانژی مدلHYSPLIT مورد استفاده شد. همچنین با استفاده از مدل جفت شده پیش بینی عددی وضع هوا WRF-chem توفان گرد وغبار شبیه سازی شد. و در نهایت از طریق پردازش تصاویر ماهواره ای MODIS قلمرو گسترش آن مشخص شد. بررسی نقشه های ردیابی HYSPLIT نشان می دهد که دو مسیر کلی برای انتقال گرد وغبار به منطقه قابل تشخیص است: 1- مسیر شمال غرب- جنوب شرقی که با عبور از روی هسته های گرد وغبار شکل گرفته در بیابان های عراق و سوریه عمل انتقال گرد وغبار به نیمه غربی ایران را انجام می دهد. 2- مسیر جنوب غرب به غرب ایران و شهرکرمانشاه که سرچشمه اصلی گرد وغبار در روز 2 و 3 نوامبر بوده و منبع ذرات کویت، شمال عربستان و بخشی از عراق می باشد. توزیع مکانی گرد وغبار تفسیر شده توسط تصاویر سنجندۀ MODIS با توزیع مکانی غلظت گرد وغبار شبیه سازی شده توسط مدل WRF-chem انطباق دارد.
مانا طاهری، محمد سعید ایزدی، حمید ماجدی، زھرا سادات سعیده زرابادی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
با تغییر و تحولات شدید جمعیتی، اقتصادی و کالبدی- فضایی در دهه های اخیر هویت شهرها نیز دچار تغییرات زیادی شده است. با توجه به اینکه هویت مکانی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، کالبدی، معنایی، کارکردی و طبیعی است که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متعدد با روابط درونی پیچیده می باشد؛ سنجش و ارزیابی آن مسئلهای اساسی و پیچیده است؛ بنابراین هدف این پژوهش «ارائه مدلی ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری» است. برای تحقق این هدف از روش های کمی استفاده شده است بدینصورت که ابتدا پرسشنامه خبرگان با حجم نمونه 19 نفر در قالب ترکیب مدل های دیماتل و فرایند تحلیل شبکه تحلیل شده و در ادامه پرسشنامه استفادهکنندگان از فضا با حجم 384 نمونه در 12 فضای شهری توسط مدل تاپسیس آنالیز شد. نتایج نشان میدهد که بازار تهران بهعنوان هسته مرکزی بافت تاریخی تهران علی رغم افت هویت در دهه های اخیر هنوز از سطح قابل قبولی برخوردار است اما هر چه فاصله از بازار بیشتر شود، ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کارکردی، طبیعی و معنایی هویت با افت مواجه میشوند. همچنین از بعد روششناختی میتوان گفت که مدل ترکیبی DANP-TOPSIS برای سنجش ابعاد مختلف هویت مکان بهصورت یکپارچه، مدل مناسبی است.
مهناز صابر، برومند صلاحی، عباس مفیدی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
در این مطالعه، تغییرات زمانی-مکانی تبخیر و تعرق (ET) در بخش جنوبی حوضه آبریز رودخانه ارس مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، از دادههای شبکه بندی شده ET مدل FLDAS Noah با تفکیک افقی 1/0*1/0 درجه برای یک دوره 38 ساله (2019-1982) استفاده شد. پس از اعتبارسنجی دادهها، ابتدا مقادیر متوسط سالانه ET برای منطقه تعیین گردید. سپس توزیع ماهانه و فصلی پارامتر به شکل فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه ورداییها و ناهنجاریهای سال به سال ET ارزیابی شد. همچنین پراکندگی فضایی فراوانی وقوع ET با لحاظ نمودن آستانههای مطلق 50، ،80، 100 و 120 میلیمتر برای حوضه ارس بررسی شد. نتایج بیانگر آن است که ET سالانه در شرق حوضه بالاتر از غرب حوضه میباشد. در مقیاس فصلی، به ترتیب فصل بهار و تابستان بیشترین مقادیر ET را به خود اختصاص دادهاند. در مقیاس ماهانه، ماههای می ژوئن، آوریل و مارس دارای بیشترین مقادیر ET بودهاند. در مقابل، ماههای فصل پاییز و زمستان پایینترین مقادیر متوسط ET را به خود اختصاص دادهاند. همچنین کل حوضه در طول دوره مطالعه، سه دوره مشخص از تغییرات ET را تجربه نموده است که در بخشهای شرقی و غربی حوضه، علیرغم رفتار مشابه در دورههای دوم و سوم، تفاوت برجستهای در دوره اول ملاحظه گردید. یافتهها همچنین حاکی از وجود ناهنجاری مثبت بعد از سال 2002 در کل حوضه است که بالاترین مقادیر آن در سال 2018 در غرب حوضه بوقوع پیوسته است. بررسی فراوانی وقوع آستانههای مطلق ET بر روی حوضه، نشاندهنده دفعات بالای وقوع ET در تمامی آستانهها در شرق حوضه می باشد. بررسی قریب 4 دهه مقادیر ET در حوضه رود ارس، بیانگر افزایش مقادیر ET در طی دو دهه اخیر بر روی کل حوضه بوده که میتوان آن را ناشی از وقوع پدیده گرمایش جهانی دانست.
دکتر محمدابراهیم عفیفی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
در بین مخاطرات طبیعی بدون شک سیلاب به عنوان یک بلای طبیعی شناخته شده است . در این تحقیق از مدل آنتروپی شانون جهت تهیه نقشه حساسیت به وقوع سیل استفاده شده است که ابتدا 34 نقطه سیلابی حوضه آبخیر فیروزآباد انتخاب گردید و سپس این 34 نقطه به دو گروه طبقه بندی گردیده اند . که 22 نقطه ، 65 درصد از موقعیت نقاط برای آموزش و مدلسازی و 12 نقطه ، 35 درصد از موقعیت نقاط که در مدلسازی به کار گرفته نشده اند برای اعتبار سنجی مورد استفاده قرار گرفته اند .که ابتدا به تهیه نقشه موقعیت سیل ها پرداخته شد و سپس 10 فاکتور ، شیب ، جهت شیب ، لیتولوژی ، کاربری اراضی ، NDVI ، SPI ، TWI ، طبقات ارتفاعی ، بارندگی و فاصله از رودخانه بعنوان عوامل موثر در وقوع سیل در حوضه آبخیز فیروزآباد انتخاب شدند . اولویت بندی عوامل موثر در وقوع سیل توسط شاخص آنتروپی شانون نشان داد که لایه های NDVI ( 03 / 2 ) ، بارندگی ( 00 / 2 ) ، فاصله از رودخانه ( 89 / 1 ) ، SPI ( 385 / 1 ) ، طبقات ارتفاعی ( 999 / 0 ) ، شیب با وزن ( 932 / 0 ) ، لیتولوژی ( 478 / 0 ) ، TWI ( 379 / 0 ) ، و کاربری اراضی ( 280 / 0 ) ، جهت شیب ( 184 / 0 ) به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین تاثیر بر وقوع سیل می باشند . بر اساس نتایج منحنی ROC برای میزان پیش بینی مقدار سطح زیر منحنی با 35 درصد داده های اعتبارسنجی برابر ( 42 / 91 درصد ) و برای میزان موفقیت با 65 درصد داده های آموزش برابر ( 53 / 92 درصد ) می باشد .
حسین شریفی، مهرداد رمضانی پور، لیلا ابراهیمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه سکونتگاههای انسانی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیبهای جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات پیشگیرانه میباشند. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی در شهرستان نور میباشد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی میباشد. جمعآوری دادهها با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی و پرسشنامهای میباشد.جهت تحلیل پرسشنامهها از روش ANP و روش منطق فازی به ارزشگذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شود و براساس نتایج آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرمافزار ArcGis صورت گرفت و پهنههای مخاطره مشخص گردید. با توجه به نتایج پهنهبندی پتانسیل خطر، نواحی شمالی و جنوبی شهرستان،دارای بیشترین پتانسیل مخاطرات میباشد. جهت پیشبینی میزان توسعه مناطق مسکونی نیز از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و اتوماتوی سلولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که گسترش مداوم مناطق ساخته شده در دهههای گذشته باعث تغییرات سریع کاربری زمین شده و مناطق ساختهشده این شهرستان از 43/2% کل مساحت در سال 2010 به 68/3% در سال 2019 افزایشیافته است. نتایج همچنین نشان داد که بدون توجه به مخاطرات طبیعی، مناطق ساختهشده افزایش خواهند یافت و در نتیجه شهرنشینی، مناطق ساخته شده بیشتر به سمت اراضی پر خطر سوق پیدا خواهند کرد. با این حال اگر سیاستهای توسعه پایدار بهطور کامل اجرا شوند، شهرها و مناطق ساختهشده قادر خواهند بود فضاهای توسعه خود را به خاطر منافع خود شهر و ساکنان آن از مناطق پرخطر حفظ کند.
سعید جهانبخش اصل، علی محمد خورشیددوست، فاطمه عباسی قصریک، زهرا عباسی قصریک،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
ارزیابی و پیش بینی تغییرات اقلیمی در آینده به دلیل اثرات سوء آن بر منابع آبی و محیط طبیعی و همچنین دارا بودن اثرات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این میان، بارش نیز از عناصر مهم اقلیمی محسوب می شود که در شرایط مازاد، خسارات فراوانی را به بار می آورد. استان آذربایجان غربی نیز از این خسارات مستثنی نیست. هدف پژوهش حاضر مدلسازی و پیش بینی بارش 30 ساله در استان آذربایجان غربی است. دوره آماری مورد مطالعه 32 سال (2019-1987) می باشد. ایستگاه های منتخب در سطح استان شامل ایستگاه های ارومیه، پیرانشهر، تکاب، خوی، سردشت، مهاباد و ماکو می باشند. از مدل های سری زمانی میانگین لغزان، ساریما (آریمای فصلی)، هلت وینترز برای تجزیه و تحلیل و پیش بینی استفاده شد و همچنین برای تعیین روند داده ها از رگرسیون خطی و آزمون من-کندال بهره گرفته شد. نتایج نشان دهنده روند افزایشی بارش در ایستگاه های ارومیه، پیرانشهر، خوی، سردشت و ماکو و روند کاهشی در دو ایستگاه تکاب و مهاباد می باشند. با توجه به نتایج حاصل از مقایسه مدل های مورد استفاده، مدل هلت وینترز با دارای بودن حداقل خطا در میانگین مطلق انحرافات، میانگین مجذور انحرافات و درصد میانگین مطلق خطاها بهترین مدل پیش بینی بارش برای استان آذربایجان غربی معرفی شد.
محمدرضا هاتفی اردکانی، محمد حسین سرائی، محمد مهدی کریم نژاد، سید علی المدرسی، سعیده موید فر،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری و توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی اکولوژیکی و اجتماعی اقتصادی است.در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینه توسعه پایدار کالیدی فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامه ریزان شهری باقی مانده است. دربسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر در شهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد.زیرا توسعه فیزیکی کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماند شهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی است.جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اردکان تشکیل میدادند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند قضاوتی(20 نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده سه سطح است و نتایج نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی اساسیترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آنها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
رحیم بردی آنامرادنژاد، محمد سلیمانی، فاطمه اکبری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه، مسکن مفهومی فراتر از یک سرپناه پیدا نموده و نقش مهمی در چگونگی کیفیت کالبدی شهرها دارا است. در واقع، یکی از راههای مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی مسکن، استفاده از شاخصهای مسکن است. این شاخصها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، میتواند به عنوان راهنمایی مناسب برای بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف سطح بندی محلات شهر بجنورد براساس شاخصهای مسکن صورت گرفته است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی – تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای است. در این پژوهش برای رتبه بندی محلات از 11 شاخص مرتبط با کیفیت مسکن بهره گرفته شد و همچنین برای سطحبندی محلات از مدل واسپاس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 42 محله از شهر بجنورد است. بر اساس نتایج حاصل مشخص شد که نیمی از محلات (22محله) شهر بجنورد در وضعیت مطلوب و کاملا مطلوب مسکن به سر میبرند، در مقابل 28 درصد از محلات شهر در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارند که تعداد جمعیت موجود در این سطح برابر با 31 درصد از کل جمعیت شهر میباشد. در نهایت وضعیت نامطلوب مسکن قرار دارد که تعداد 8 محله (19درصد محلات) از شهر را در خود جای داده است. مجموع جمعیت موجود در این محلات برابر با 17 درصد از جمعیت شهر است که در پهنهای به مساحت 973 هکتار (30 درصد مساحت کل شهر) استقرار یافته اند.
آقای ارسلان مهرورز، دکتر عقیل مددی، دکتر فریبا اسفندیاری، آفای مسعود رحیمی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
مورفولوژی کانالهای رودخانه ها از مباحث کلیدی و مورد توجه در ژئومورفولوژی، مهندسی و مدیریت رودخانه است. بخش های حاشیه ای رودخانهها به دلیل بهرهبرداری از شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی، همواره مورد دستاندازی انسان به بستر و حریم رودخانه قرارگرفتهاند. رودخانه دره ائورت یکی از رودخانهای دائمی استان اردبیل میباشد که در طی سالهای اخیر همواره با رخداد سیلاب و تغییرات مورفولوژی مجرا مواجه بوده است. در این پژوهش مجرای رودخانه دره ائورت با استفاده از مدل رزگن در سطح یک و دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل رودخانه در سطح 1 و 2 مدل سلسه مراتبی رزگن از داده های نقشه برداری زمینی 1:2000،تصاویر ماهواره ای سنتینل 2و بازدید میدانی استفاده گردید و رودخانه دره ائورت به 4 بازه تقسیم بندی شد و سپس بر روی مجرای رودخانه 146 مقطع عرضی ترسیم گردید. جهت استخراج دقیقتر شاخص های اصلی مدل رزگن از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS نیز استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر بخش های رودخانه دره ائورت دارای تیپ C6c با بستر آبرفتی است و سایر تیپ های غالب مشاهده شده در بازه های چهارگانه مورد بررسی، شامل تیپ های B6c-E6b-F6-D می باشد. همچنین نتایج بازدید های میدانی نشان دهنده تغییر نوع تیپ رودخانه دره ائورت در بازه 4 از تیپ C به تیپ F است که با توجه به این که بازسازی و احیا رودخانه در تیپ F دشوار می باشد، پیشنهاد می گردد با اعمال محدودیت هایی از تبدیل رودخانه به تیپ F جلوگیری به عمل آید.
مهندس میلاد خیاط، خانم عاطفه بساک، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر ابراهیم عفیفی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
با استفاده از مدلسازی رشد و توسعه شهری میتوان روند توسعهای متناسب با موقعیت شهر را با توجه به فاکتورهای زیستمحیطی و عوامل طبیعی و جمعیت پذیری ترسیم کرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل توسعه شهری شوشتر است که بهعنوان ابزار مفیدی برای تجزیهوتحلیل فرایندهای پیچیده تحولات شهری استفاده شود. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده نقشه های کاربری های شهری فضاهای آموزشی، درمانی، مسکن و... و تصاویر ماهوارهای لندست برای کاربری های اراضی عمده مانند رودخانه، مناطق بایر، جنگل و... در سه دوره زمانی 1991، 2004 و 2014 در محیط نرم افزارهای GIS و MATLAB استفاده شد. نقشه های کاربری های شهری موجود پس از رقومی سازی، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست بهروزرسانی شدند. سپس پارامترهای مؤثر در توسعه ی شهری بهعنوان ورودی با الگوریتم استنتاج نرو- فازی تطبیقی (ANFIS) وارد شدند و پس از آموزش برای سال های 1991 و 2004، بهمنظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، نتیجه پیش بینی توسعه شهری با استفاده از الگوریتم، با وضعیت موجود در سال 2014 مقایسه گردید که نتایج بسیار به واقعیت نزدیک و با صحت سنجی 93.7% است. نقشه تغییرات کاربری که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات میباشد را میتوان بر اساس تصاویر چندزمانه سنجشازدور و تلفیق آن با نقشه های کاربری شهری تهیهکرده و پیامدهای مربوطه را موردبررسی قرار داد. استفاده از الگوریتم های هوشمند در این تحقیق به ما این امکان را داده که با صحت بالا مدلسازی را انجام دهیم. نتایج بهدستآمده قابلقبول بوده و این توسعه برای سال های آتی نیز پیش بینی شد.
سمیه جهان تیغ مند، امیر کرم، عزت اله قنواتی، سارا کیانی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
ژئوتوریسم یکی از گونه های مهم اکوتوریسم با رویکردی مسئولانه و حفاظت محور است که بر مردمی کردن علوم زمین و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه بومی تاکید می کند به منظور ارزیابی و تبیین شرایط ژئوتوریسم یک منطقه و قابلیت های یک مقصد برای تبدیل شدن به یک ژئوپارک، ضرورت دارد تا مدل بهینه و مطلوب توسعه ژئوتوریسم مقصدهای گردشگری ارائه و تبیین شود. شهرستان فیروزکوه با داشتن سرمایه های متعدد میراث زمین، یکی از مناطق مستعد ژئوتوریسم محسوب می شود. با توجه به توان بالای ژئوتوریسم برای توسعه به عنوان یک ژئوپارک و عدم بهره گیری لازم از این توانها در توسعه شهرستان، ضرورت دارد تا مدل بهینه ای برای تحلیل توسعه قابلیت ژئوپارک در شهرستان ارائه شود. در این پژوهش از طریق روش های کتابخانه ای و پیمایشی و با استفاده از روش های ارزیابی ژئوتوریسم شامل روش فاسیلاس، روش GAM و روش محوطه های تنوع زمینی، ژئوسایتهای شهرستان مورد تحلیل قرار گرفت. عمده ژئوسایتهای منطقه علیرغم داشتن نمایانگری و قابلیت آموزشی بالا و ارزش زیبایی شناختی، ارتباط ضعیفی با جامعه بومی دارند و سطح آسیب پذیری و خطر اضمحلال آنها رو به افزایش است. همچنین از منظر سنجش قابلیتهای ژئوپارک مشخص شد که این شهرستان در حال حاضر، قابلیت تبدیل شدن به یک ژئوپارک مستقل را ندارد بر همین اساس مدلی برای توسعه قابلیت شهرستان برای تبدیل به یک ژئوپارک ارائه شده است که این مدل عمدتا مدیریت مشارکتی، کارآفرینی، گردشگران چند منظوره و گونه شناسی ژئوتوریسم و غیره تاکید دارد.
آقای یاسر نظریان، دکتر آمنه حق زاد، دکتر لیلا ابراهیمی، دکتر کیا بزرگمهر،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها در نتیجه افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرت های روستا- شهری، موجب تمرکز متعالی ترین سرمایه های مادی و معنوی بشر در این سکونتگاه های شهری گردیده است. در عین حال بحران های مختلف طبیعی و انسانی این سرمایه ها را تهدید می کند. مدیریت شهری برنامه های مختلفی را برای مقابله با این بحرانها درپیش گرفته است که رویکرد متاخر در این خصوص افزایش تاب آوری شهرهاست. مفهوم تابآوری در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل بحث و بررسی است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی وبا هدف سنجش وضعیت تابآوری کالبدی مناطق کلانشهر تبریز و تعیین وضعیت آنها نسبت به یکدیگر انجام شده است. برای این منظور از روش های تصمیمگیری چند شاخصه (MADM) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. هم چنین از 3 مدل تاپسیس، ویکور و کوپراس برای رتبهبندی مناطق از نظر تاب آوری کالبدی بهرهگیری شده است. در نهایت برای تلفیق نتایج مدلهای مذکور از مدل کپلند استفاده گردید. نتایج نشان دهنده این است که مناطق 2،8و9 به صورت مشترک بالاترین تابآوری کالبدی را دارند. در رتبههای بعدی به ترتیب مناطق 1، 10، 3، 7، 5، 4 و در نهایت منطقه 6 قرار گرفته است.
زهره مریانجی، فاطمه ستوده، میثم طولابی نژاد، زیبا زرین،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
شناخت و پیش بینی شرایط و ویژگی های اقلیمی در آینده به دلیل اهمیت آنها در تمام جنبه های زندگی امری ضروری است. این تحقیق سعی دارد روند تغییرات دماهای حدی را در منطقه همدان با استفاده از ریز مقیاس کردن داده های گردش عمومی جو پیش بینی و تغییرات آن را بررسی کند. جهت ریز مقیاس کردن دادههای مدل گردش عمومی جو (HadGEM2-ES ) و مدل جفت شده (CMIP5) و تحت سه سناریوی انتشار (RCP2.5, RCP4.5, RCP8.5) از مدل ریز مقیاس نمایی لارس استفاده شده است. برآورد همبستگی داده های شبیه سازی شده و داده های واقعی، مقادیر بیش از 95/0 را برای تمامی ماهها نشان میدهد. همچنین P_value آزمونهای آماری حاصل از خروجی مدل، مقادیر قابل پذیرش در عملکرد مدل را در تولید و شبیه سازی نشان داد. در نتیجه دادها از 2011 تا 2050 استخراج و مورد بررسی روند قرار گرفت. جهت آشکار سازی تغییرات روند، دادهها در سه بازه زمانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد در سناریوی خوشبینانه (RCP2,5,) روند محسوسی درمیانگین و حداقل دما دیده نمی شود حال آنکه در سناریوی RCP4.5)) و RCP8.5روندهای معناداری در داده ها دما مشاهده می شود و بر این اساس افزایش 1 درجه ای میانگین دمای حداقل، گویای تغییرات آب و هوایی شدیدی است که خصوصا در فصل سرد باعث تغییر نوع بارش می گردد همچنین بر اساس بررسی روند دادها افزایش معنیدار میانگین حداکثر دما در مقیاس سالانه و ماهانه در هر سه سناریوی مورد بررسی، نشان دهنده بحران زیست محیطی پیش رو خواهد بود.
خانم فاطمه وطنپرست قلعهجوق، دکتر برومند صلاحی، دکتر بتول زینالی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
در این پژوهش اثر دو شاخص OMI و RMM نوسان مادن جولیان بر فراوانی رخداد توفانهای گرد و غبار ایستگاههای آبادان، اهواز، بستان، بندر ماهشهر، دزفول، رامهرمز و مسجدسلیمان واقع در استان خوزستان طی شش ماه (آوریل تا سپتامبر) دوره آماری (۲۰۲۱- ۱۹۸۷) بررسی شد. ضرایب همبستگی پیرسون بین دادههای گرد و غبار و شاخصها بررسی و نتایج آن بهصورت نقشههای پهنهبندی درآمد و درصد فراوانی هر یک از شاخصها برای فازهای مثبت و منفی شمارش و محاسبه شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباط مستقیم و معنیدار بین فازهای مثبت و منفی هر دو شاخص با گرد و غبار بهجز ایستگاه دزفول در فاز مثبت OMI و فاز منفی RMM است و بیشترین میزان ضریب همبستگی مربوط به ایستگاه بندر ماهشهر و دزفول بین ۷۷/۰ – ۷۲/۰ در فاز مثبت شاخص RMM است. ارتباط بین نوسان مادن جولیان با گرد و غبار نشان داد بین ۵۱ تا ۵۹ درصد توفانهای گردوغبار در فاز منفی شاخص OMI و ۴۰ تا ۴۹ درصد نیز در فاز مثبت آن اتفاق افتاده است. در شاخص RMM نیز ۵۶ تا ۶۳ درصد رخداد توفانهای گرد و غبار مربوط به فاز منفی آن و ۳۷ تا ۵۰ درصد نیز در فاز مثبت آن مشاهدهشده است. درواقع فاز منفی شاخص RMM، درصد بیشتری از رخداد توفانهای گرد و غباری را نسبت به فاز منفی شاخص OMI به خود اختصاص داده است. طبق نتایج آزمون مونتکارلو جابجایی فازهای مثبت و منفی شاخص RMM، بهگونهای معنیدار رخداد توفانهای گرد و غبار را برای بیشتر ایستگاههای استان خوزستان در پی دارد. رهگیری مسیرهای ورود گرد و غبار به استان خوزستان با مدل HYSPLIT نشانگر حرکت ذرات از عراق، عربستان و قسمتهای شرقی سوریه به سمت محدوده موردپژوهش است.
الهام همایونی، دکتر الهام پورمهابادیان، سینا رزاقی اصل،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
چگونگی طراحی محیط کار رابطه مستقیمی با افزایش یا کاهش عملکرد ساختمانی دارد و عواملی وجود دارد که اگر در طراحی محیط کار مورد توجه قرار نگیرد کارهای اداری به درستی انجام نمیگیرد و در این صورت مواجهه با کاهش بهرهوری اداری است. ویژگیهای محیطی فضاهای کاری و تاثیر آنها روی کارمندان از اهمیت خاصی برخوردار است. برای افزایش بهرهوری در سازمان نیاز به تأمین شرایطی است که مهمترین آن عامل انسانی است و نیروی انسانی انگیخته شده برای انجام وظایف خود مهمترین عامل بهرهوری است. هدف اصلی این پژوهش «تبیین مدل بهینه طراحی فضاهای اداری شهرداری با رویکرد اگزیستانسیال متاثر از جغرافیای شهرکرد» است. براین اساس در این پژوهش این سوال که مدل بهینه طراحی فضاهای اداری شهرداری با رویکرد اگزیستانسیال متاثر از جغرافیای شهرکرد کدام است مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در مرحله نظری «توصیفی- تحلیلی» و در مرحله بیان یافته «روش پیمایشی» بوده است و متغیرهای محیطی فضاهای اداری که با شاخصهای روانشناسی وجودی تطبیق داده شدهاند، در این پرسشنامه مورد سوال قرار گرفتهاند. پس از پاسخگویی و تکمیل پرسشنامهها توسط جامعه مطالعاتی، دادهها و اطلاعات حاصل از پرسشنامهها در نرمافزارهای تحلیلی Amos و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از پژوهش بر ساختمانهای اداری نشان داده که مهمترین پارامترهای محیطی اثرگذار بر عملکرد نیروی انسانی در محیطهای اداری عبارتند از: رنگ، روشنایی، سطح آلودگی صوتی، دید و منظر، کیفیت هوای داخلی و آسایش حرارتی، طراحی، انعطافپذیری، برقراری ارتباط، چیدمان فضای کار و مبلمان، رطوبت و ... که در دو گروه مولفههای روانی و فیزیکی قابل دستهبندی میباشند.
محمد حسن یزدانی، سمیرا سعیدی زارنجی، کامران دولتیاریان،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین در برنامهریزی و مدیریت شهری است که با کاهش فقر، مشارکت شهروندی و افزایش سرمایهگذاری میتواند زمینه را برای رسیدن به توسعه پایدار شهری فراهم سازد. شهر اردبیل مانند بسیاری از شهرهای ایران با مشکلات عدیدهای از قبیل، حکمروایی نامناسب، بافتهای فرسوده، مسکن نامناسب، ضعف زیرساختها و کمبود خدمات اجتماعی - بهداشتی مواجه است که مجموع این عوامل ضرورت توجه به برنامهریزی استراتژیک را نشان میدهد. هدف این مقاله سنجش شاخصهای استراتژی توسعه شهری در شهر اردبیل میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسیهای میدانی است. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Sample Power 230 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی نهایی و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری T تک نمونهای و نیز از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزار AMOS Graphics استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونهای پژوهش نشان داد وضعیت شاخصهای استراتژی توسعه شهری شامل زیست پذیری، حکمروایی مطلوب، بانکی بودن و رقابتپذیری در قلمرو موردمطالعه با میانگینهای 2/21، 2/6، 2/62، 2/15، در وضعیت قابلقبولی قرار ندارند. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم پژوهش نشان داد از میان ابعاد استراتژی توسعه شهری، بُعد رقابتی بودن با بار عاملی 0/93 داری بیشترین اثرگذاری و بُعد بانکی بودن با وزن عاملی 0/62 دارای کمترین اثرگذاری در شهر اردبیل میباشند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که با افزایش شاخص حکمروایی خوب شهری بُعد بانکی بودن به میزان 0/55، بُعد زیست پذیری به میزان 0/76 و بُعد رقابتی بودن به میزان 0/86 افزایش مییابد.
آقای فرامرز نیک، دکتر عطااله عبدی، دکتر حسین ربیعی، دکتر حسن صدرانیا،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز است. روش حاکم بر پژوهش توصیفی- تحلیلی است. ماهیت دادهها کیفی و روش گردآوری دادهها کتابخانهای و میدانی است. در این پژوهش بعد از بررسی اسناد و متون معتبر و مصاحبه با خبرگان پژوهش عوامل مؤثر بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز شناسایی و با بهرهگیری از روش گرند تئوری تحلیل و بررسی شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد عوامل تأثیرگذار بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز در قالب 50 عامل زمینهای، 22 عامل علی، 55 عامل راهبردی و 56 پیامد قابلتفکیک است. مهمترین عوامل زمینهای تأثیرگذار بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز شامل داوری عدالتگستر، تضمین عدالت اجتماعی، حقوق شهروندی، مدیریت سیاسی فضای ملی، تعیین مدیران سیاسی واحدهای تقسیماتی، ارتباط میان دولت و مردم، تأکید بر مسئولیت و شناخت دقیق آن است. فرهنگ جامعه، موقعیت جغرافیایی از مهمترین عوامل علی و بینش استراتژیک، تدوین راهبردهای آموزشی و پژوهشی از مهمترین راهبردها؛ عوامل مدیریتی، نظامی- امنیتی و اقتصادی از پیامدهای تأثیرگذار بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز است. سیستم کشورداری در استان البرز یک سیستم باز است. به عبارتی عوامل تشکیل دهنده این سیستم خاصیت همافزایی دارند و میتوانند در طی زمان تکمیل شوند و افزایش یابند. محققان نتایج پژوهش خود را در قالب مدل ارائه دادند و نام مدل خود را شکست در موفقیت نامیدند؛ زیرا که استفاده مناسب و همهجانبه از عوامل تشکیل دهنده سیستم باعث موفقیت و استفاده نادرست باعث شکست در سیستم کشورداری در استان البرز میشود.