665 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محسن عابدیدرچه،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
روند سریع و رو به رشد کلانشهرها در مسیر مبدّل شدن به شهرهای جهانی و جهانشهرها متاثر از همافزایی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی جغرافیای سیاسی شهر میباشد. شهرها به مثابه یک موجود زنده در مسیر تکاملی خود از نوزادشهر به مادرشهر، کلانشهر، شهر جهانی و جهانشهر تبدیل میشوند. کلانشهرها در این فضای رقابتی میکوشند تا سطح رقابتپذیری خود را با رقبا ارتقا ببخشند. در این پژوهش محقق با شاخصسازی برای شهرهای جهانی براساس نظر اندیشمندان جغرافیای سیاسی در زمینه مطالعه پیرامون شهرهای جهانی، عملکرد دو کلانشهر تهران و استانبول را از بین کلانشهرهای جهان اسلام برپایه معیارها و کارکردهای شهرهای جهانی مقایسه تطبیقی کرده تا بررسی نماید هر یک از این دو شهر در چه جایگاهی از رتبهبندی شهرهای جهانی قرار دارند. به همین منظور با استفاده از نرمافزار ArcMap نقشههای مربوطه تهیه و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شاخصها و معیارهای عددی موجود پرداخته شده است. با تحلیلهای صورت گرفته این نتیجه حاصل شد که در اکثر شاخصها عملکرد شهر استانبول نسبت به تهران از موقعیت بهتری برخوردار است و به شکل مناسبی در جامعه شبکهای و فضای جریانی شهرهای جهانی قرار گرفته است که البته به دلایل مختلف نظیر موقعیت ژئوپلیتیکی، فضای باز اقتصادی و سایر شاخصها است. نتایج بررسی تطبیقی وضعیت این دو کلانشهر، باعث طراحی مناسبتر چشمانداز آتی این شهرها توسط مدیران در راستای تحقق شهر جهانی میباشد.
علی هاشمی، حجت الله یزدان پناه، مهدی مومنی شهرکی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
متغیرهای اقلیمی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات پوشش گیاهی محسوب می شوند. امروزه از تصاویر ماهواره ای به طور گسترده ای برای بررسی اثر نوسانات متغیرهای اقلیمی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیر اقلیمی بارش، دما و رطوبت بر تغییرات شاخص¬های پوشش گیاهی باغات پرتقال حسن آباد داراب با استفاده از داده های ماهواره ای میباشد. بدین منظور دادههای مشاهداتی، شامل دادههای فنولوژی درخت پرتقال و دادههای هواشناسی در بازه زمانی دهساله (1385 تا 1395) مربوط به ایستگاه هواشناسی کشاورزی حسنآباد داراب جمعآوریشده است. تصاویر سنجنده مودیس برای سال 1385 تا 1395 با توجه به دادههای زمینی و نقشههای 1:25000 سازمان نقشهبرداری زمین مرجع شدند. این تصاویر برای محاسبه شاخصهای پوشش گیاهی سنجشازدوری شامل شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (EVI) استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای حداکثر رطوبت، حداقل دما و بارش دارای تأثیر مثبت معنیدار بر متغیر NDVI هستند. بهعلاوه متغیرهای حداکثر دما، حداقل رطوبت دارای تأثیر منفی معنیدار بر متغیر وابسته NDVI و EVI هستند. بهمنظور تعیین اهمیت هریک از متغیرهای مستقل در پیشبینی متغیرهای وابسته از روش شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. یافتهها نشان داد که عناصر اقلیمی بارش، حداقل دما، حداکثر دما، حداقل رطوبت و حداکثر با مقادیر به ترتیب (39/0، 3/0، 13/0، 1/0 و 06/0 ) بیشترین تأثیر را بر EVI دارند. بهعلاوه تاثیر این متغیرها بر شاخص NDVI به ترتیب ضرایب آنها (2/0، 28/0، 22/0، 11/0 و 17/0) میباشد.درنهایت بهمنظور افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل از روش رگرسیون ARMAX استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از این روش منجر به افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل، کاهش خطای پیشبینی میگردد.
محمدرضا حیدری، مهرداد صادقی ده چشمه، علی رشیدپور،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق ارائه الگوی گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه در کاشان بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر اساتید وخبرگان گردشگری وتعزیه کاشان بود که پس از 15 مصاحبه اشباع حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، بیرونی، توصیفی و تفسیری و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری(2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی 11 بعد اقتصادی، راهبردی، توسعه، پژوهشی، سازمانی، فنی، محتوایی، زیست محیطی، قانون گرایی، فرهنگی و تبلیغاتی استخراج شد . پس از بررسی استخراج مؤلفه ها، بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوایی استفاده گردید، قابلیت اعتماد پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که ابعاد از پایایی لازم برخوردار بودند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 214 نمونه به روش در دسترس انتخاب شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای اس پی اس اس 22 و لیزرل 9/18 و وارپ پی ال اس 5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بیشترین تاثیر بعد اقتصادی(ضریب تأثیر 86/0) پس از آن بعد فرهنگی با (79/0) و بعد راهبردی با (78/0) تأثیرگذارند.
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، حمید میرهاشمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
مداخلات انسان در عرصههای طبیعی بهصورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاریها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاریهایی از قبیل شکلگیری روانابهای شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابانزایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشتهای دمایی ساختار پوشش اراضی استان لرستان و تحلیل اثر تغییرات کاربری اراضی بر ساختار دمایی استان است. در این راستا از دادههای طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 و دمای سطح زمین محصول MOD11A2 سنجنده MODISاستفاده شد همچنین، به منظور آشکارسازی واداشتهای دمایی هرکدام از پوششهای اراضی استان در خلال فصل گرم و سرد از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد بهطورکلی در سطح استان لرستان 5 طبقه پوشش شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی ساختهشده و اراضی بایر قابل آشکارسازی بودند. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس متقاطع نشان داد که در فصل گرم و فصل سرد به ترتیب پوشش جنگلی (کد 5 IGBP) با دمای 48 درجه سانتیگراد و پوشش اراضی شهری و مسکونی (کد 13 IGBP) با دمای 16 درجه سانتیگراد به عنوان گرمترین کاربری به شمار میروند. علاوه بر آن مشاهده گردید که از سویی واداشتهای حرارتی پوشش اراضی در فصل گرم به حداقل رسیده و تفاوت معنیداری بین ساختار دمایی طبقات پوشش اراضی دیده نمیشود؛ اما در فصل سرد، واداشتهای حرارتی پوشش اراضی بهصورت بارزتری خود را نشان میدهد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس بیانگر آن بود که در دوره سرد سال، برخلاف دوره گرم سال، طبقات پوشش اراضی مختلف؛ به صورت معنی داری (Sig=0.026) واداشت های حرارتی متفاوتی را در سطح استان، ایجاد کرده است. تحلیل تعقیبی شفه بیانگر آن بود که این تفاوت بین طبقات پوشش مراتع و پوشش بیلت آپ بوده است.
رضا خیرالدین، نازنین مصطفوی اصفهانی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف برنامهریزی کاربری زمین به عنوان هسته اصلی برنامهریزی شهری از وجوه مختلفی قابل بررسی است.استفاده بهینه اراضی و پیشگیری از سوداگری زمین از این اهداف است.وارد شدن ارزش اضافی و انباشت مازاد در شهر میتواند با پررنگ کردن وجه سرمایهای، سبب تغییر در میزان تقاضای زمین شهری به عنوان بستر مکانی و فضایی فعالیتها شود.یکی از اشکال این دسته از تغییرات، تجاری شدن نواحی مسکونی و تمایل برخی افراد برای تغییر کاربری مسکونی به تجاری است که بخش عمدهای از جدارههای محلات مسکونی کلانشهر تهران بویژه محلات شمالی شهر را طی سالیان اخیر دربرگرفته است.کوی نصر در منطقه 2 شهر تهران بافتی شطرنجی با محوریت خیابان گیشا دارد که تعدد کاربریهای تجاری فرامحلی در جداره این خیابان، مسئله مطرح شده در این پژوهش بود. با توجه به مشاهدات میدانی انجام شده در هر 45 متر از این خیابان یک بانک وجود دارد و این درحالیست که شعاع عملکردی فعالیتهای بانک، در مقیاس ناحیه تعریف میشود.مسئله طرح شده از آن جهت قابل بررسی است که توجیه مالی و سوداگرانه این تغییرات میتواند باعث بروز فشارهایی بر محیط مانند آلودگی صوتی، ترافیکی و در مواردی نارضایتی ساکنین محدوده شود.بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل سوداگرانه موثر بر تغییرات کاربری زمین در جداره خیابان گیشا است.روش پژوهش در این مطالعه کتابخانهای، اسنادی، پیمایش میدانی و محلی و همچنین استفاده از روش تحلیل عاملی به منظور تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری در خیابان گیشا بوده است.با استفاده از این روش 3 عامل دسترسی، اقتصاد زمین و توزیع فعالیتی و ساختار محلهای به عنوان عوامل موثر بر تغییرات کاربری در جداره خیابان گیشا مطرح شد.در نهایت به منظور برنامهریزی جهت کنترل پیامدهای سوداگرانه این تغییرات، جدول ماتریس عوامل خارجی و داخلی تنظیم و رویکرد تدافعی برای ارائه راهبرد و سیاستها اتخاذ شده است.
اکرم علی نیا، امیر گندمکار، علیرضا عباسی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف اساسی این تحقیق تحلیل روند سری زمانی رخدادهای آتشسوزی عرصههای طبیعی و آشکارسازی ارتباط این رخدادهای آتش سوزی با سطوح پوشش گیاهی استان لرستان است. در این راستا از دادههای محصول آتش سنجنده مادیس (MOD14A1) و نیز محصول پوشش گیاهی (MOD13A3) سنجنده مادیس طی دوره آماری 2000-2020 استفاده شد. توزیع فضایی ماهانه و سالانه آتشسوزی در سطح استان لرستان بررسی شد. از تحلیل ماتریس اطلاعات متقاطع و ماتریس همبستگی فضایی، برای آشکارسازی ارتباط بین رخدادهای آتشسوزی و پوشش گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که بیش از 70 درصد کل فراوانی رخدادهای آتشسوزی عرصههای منابع طبیعی (آتشسوزیهای با کد 2) استان لرستان، مربوط به ماه ژوئن و سپس جولای است. از لحاظ روند بلندمدت بررسی روند 21 ساله فراوانی رخدادهای آتشسوزی در سطح استان، نشان داد که فراوانی رخدادهای عرصههای منابع طبیعی استان بهطورکلی با شیب سالانه 3 رخداد، روند افزایشی داشته است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین پوشش گیاهی ماهانه و فراوانی سالانه رخدادهای آتش سوزی نشان داد که رخدادهای آتش سوزی در سطح استان با تغییرات پوشش گیاهی 4 ماه دوره رشد یعنی از می تا آگوست همبستگی معنیداری نشان داده است. تحلیل ماتریس متقاطع بین توزیع فضایی کانونهای رخداد آتش سوزی و شاخص NDVI که هر دو از محصولات سنجنده MODIS بودهاند، بیانگر آن بود که به طور کلی، بیشترین فراوانی رخدادهای آتش سوزی در استان لرستان در دوره می تا آگوست، منطبق بر بازه سبزینگی 0.15 تا 0.22 بوده است. این بازه پوشش گیاهی عموماً منطبق بر اراضی دیم، مراتع ضعیف و اشکوب جنگلی کم تراکم بوده است. نتایج این تحقیق میتواند بیانگر آن باشد که با تمرکز مدیریت طی یک دوره زمانی 62 روزه یعنی 25 اردیبهشت تا 25 تیر در عرصه دو پوشش اراضی مراتع و اشکوب جنگلی، میتوان به صورت قابل توجهی فراوانی سالانه آتش سوزی را کنترل کرد.
دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی، آقای فرهاد خدابخشی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
رشد شتابان جمعیت تهران و نیاز روافزون به زمین برای پاسخگویی به نیازهای سکونت، فعالیت، خدمات شهری و مانند آن، سبب پیشروی شهر در زمینهای حریم و تغییر چشمگیر و سریع کاربری این زمینها شده است. هدف این مقاله بررسی این تحولات و آینده نگری آن در حریم منطقه 22 شهرداری تهران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ماهیتی کاربردی دارد. اطلاعات مورد نیاز از منابع اسنادی و کتابخانه ای به دست آمده و به استناد آنها روند تغییرات و وضعیت موجود به شکل کیفی و توصیفی، تحلیل شده است. برای شناسایی پیشرانهای تغییرات آینده، مدل -تفسیری ساختاری در نرم افزار میکمک اجرا گردیده است. در این راستا، با مراجعه به ادبیات تحقیق، تمامی کاربریها و فعالیتهای حریم شهرها (64 کاربری و فعالیت) استخراج و فهرست شده و با اجرای روش دلفی با شرکت 8 نفر خبره مسائل حریم، 25 کاربری محتمل تعیین شده اند و پس از تکمیل ماتریس مربوط با درج نزدیک ترین عدد صحیح به میانگین ارزیابی خبرگان، خروجی نرم افزار مبنای تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان دادند که پیش از تشکیل منطقه 22 شهرداری در سال 1371، محدودی شهری منطقه یادشده که حریم وقت شهر بوده، بر مبنای طرح جامع و طرحهای بالادستی دیگر، به سرعت با استقرار کاربریهای بزرگ مقیاس فراشهری چون کاربریهای ورزشی، پژوهشی- آموزشی، تفریحی و نظامی و نیز کاربریهای مجموعه های شهرکی و سکونتگاهی از حالت زمینهای کشاورزی و بایرخارج شده و پس از این سال نیز با شهرک سازی، توسعه فضاهای سبز و تفریحی، کاربریهای نظامی، پژوهشی- آموزشی و توسعه راهها بقیه فضاهای خالی ، تغییر کاربری داده اند. تحلیل پیشرانها نیز نشان داد که در آینده، از مجموع 25 کاربری محتمل، جنگل کاری، طبیعت گردی، ویلاسازی، احداث بوستان، فروشگاههای بزرگ، اماکن نظامی، اماکن ورزشی و کاربری حمل ونقل، بیشترین تاثیر را بر تغییرات ساختاری-کالبدی حریم خواهند داشت.
خانم نگار میرزایی، دکتر علی احمدآبادی، دکتر سید مروت افتخاری، خانم الهه لطفی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
رودخانه ها همواره شریانهای حیاتی زمین هستند و به طور طبیعی سیر تحول تدریجی و مستمر دارند که پس از گسترش تجمعات انسانی و توسعه شهری دچار تغییرات اساسی شده و برخی از عملکردهای طبیعی خود را از دست داده اند. رودخانه وردآورد نیز از این امر مستثنی نیست. این رودخانه در غرب استان تهران جریان دارد و به شدت تحت تاثیر توسعه شهری قرار گرفته که به واسطه دخالتهای انسانی در مسیر جریان خود دچار تغییرات مستمر شده و با توجه به اینکه این رودخانه در مسیر دسترسی شهرهای غرب استان تهران جریان دارد، سیر تحول طبیعی و تدریجی آن مختل گردیده که این دگرگونی، رودخانه را از حالت طبیعی خود خارج نموده است. در این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر کیفیت ژئومورفولوژی رودخانه وردآورد پرداخته شده و با استفاده از شاخص MQI کیفیت مورفولوژی رودخانه ارزیابی شده است. در این روش، رودخانه وردآورد به 9 بازه مطالعاتی تقسیم شده است و سه مولفه اصلی کیفیت عملکرد ژئومورفولوژیکی، سازه های مصنوعی و تعدیل کانال در قالب 28 شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد به علت توسعه شهری تهران و تغییرات مصنوعی زیاد در کانال رودخانه وردآورد بازه های 1,3,4,6,7 به دلیل دخالت های زیاد انسان و کانال کشی مسیر رودخانه امتیاز 2/0 را کسب نموده و در طبقه خیلی ضعیف قرار گرفته است. بازه های 2 و 5 امتیاز 3/0 را کسب نموده و در طبقه ضعیف قرار گرفته است و بازه های 8 و 9 به دلیل دخالت های کم انسان و طبیعی ماندن مسیر رودخانه امتیاز 6/0 را کسب نموده و در طبقه متوسط از لحاظ کیفیت مورفولوژیکی قرار گرفته است.
دکتر ابوالحسن غیبی، آقای علی سلیمانی دامنه، دکتر حسین ملکوتی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
نیتروژن دی اکسید یکی از عوامل کاهش کیفیت هوا در اکثر مناطق دنیا است. هدف از این تحقیق بررسی غلظت و روند تغییرات آلایندهی نیتروژندیاکسید در طی سالهای 2018-2005 و همچنین ارتباط آن با مقدار بارش در منطقه می باشد. میانگین غلظت ستون قائم وردسپهری دیاکسید نیتروژن در بازهی زمانی بین سالهای 2005 تا 2018 توسط سنجندهی OMI را روی ایران نشان میدهد که بیشترین غلظت نیتروژندیاکسید روی ایران در حدود 3.07*10 +16
مولکول بر سانتی متر مربع از مقطع ستون هوای وردسپهری میباشد و در کلان شهرها به ویژه کلان شهر تهران که بیشترین تراکم جمعیت و به دنبال آن بیشترین نقل و انتقالات جادهای را دارا میباشد با بررسی روند تغییرات سالانهی غلظت ستون قائم وردسپهری نیتروژندیاکسید و متوسط سالانهی بارش روی ایران مشاهده میکنیم که غلظت این آلاینده با افزایش جمعیت و فعالیتهای انسانی از سال 2005 تا 2016 روند افزایشی و از سال2016 تا 2018 با توجه به رشد جمعیت روند کاهشی داشته است ولی در مجموع با شیب ((molecule×cm-2)×1013×year-152/3+) روند افزایشی داشته، در مقابل سری زمانی متوسط بارش سالانه روی ایران با شیب (mm×year-159/0-) روند کاهشی داشته و از مقایسه روند این دو پارامتر مشاهده میکنیم که روی یکدیگر تاثیر منفی گذاشته اند.
حسین مبری، مهسا فرامرزی اصلی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته میشود.عرصه مسکن به منظور تامین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمیگیرد توجه به شاخصهای کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینههای دستیابی به شهرپایدار را مهیا میسازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیتگرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مساله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، میتواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از اینرو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخصها و مولفههای تاثیر گذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخصها و مولفههای تاثیر گذار بر کیفیت مسکن به رتبه بندی و اولویتبدی این شاخصها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف مورد نظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) به منظور تعیین وزن و اولویتبندی هریک از شاخصها و مولفههای کیفیت مسکن استفاده گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخصها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخصهای مورد بررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، همجواری باکاربریهای سازگار(0.142)،استحکام مسکن(0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص دادهاند.
شمس اله عسگری، طیب رضیئی، محمدرضا جعفری، علی اکبر نوروزی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
با توجه به اهمیت جنگلها در محیط زیست طبیعی و انسانی، اثرات خشکسالی هواشناسی در خشکیدگی جنگلهای بلوط استان ایلام بررسی شد. هدف اصلی این تحقیق تعیین ارتباط خشکیدگی جنگلهای زاگرس با خشکسالیهای رخ داده در این منطقه است. نتایج شاخص بارش استاندارد (SPI) برای دوره های زمانی نشان داد که در سال های 2007، 2008، 2011، 2015 و 2016 بیشترین فراوانی خشکسالی رخ داده است. از داده های سنجش از دور(تصاویر MODIS) برای بررسی روند سبزینگی(NDVI) درختان طی دوره 2000-2016 استفاده گردید. روند سبزینگی (NDVI) در طول دوره با روند خشکسالی شاخص (SPI) با R2=0/9999 معنی داربود. برداشت زمینی نقاط خشکیدگی بلوط و شبیه سازی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست با خروجی پیکسل سایز15متری از نرم افزارGIS نشان داد سطحی معادل 17894هکتار از جنگل های منطقه از سال 2000 تا سال 2016خشکیده و تخریب شده است و با تهیه لایه خشکیدگی جنگلی بلوط و تلفیق با لایه های خروجی حاصل از پهنه بندی خشکسالی شاخص های ذکر شده بصورت بصری نشان داده شد و در سه سری زمانی 5 ساله تحلیل آماری انجام شد که نتایج این تحلیل ها از سال 2002 تا 2006 نشان داد که ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط 6/96درصد با ضریب تبیین R2=0/985 می باشد، برای سری زمانی 2007تا 2011 ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط 4/95درصد با ضریب تبیین R2=0/980 و برای سری زمانی 2012 تا 2016 ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط 8/98درصد و ضریب تبیین R2=0/995 بدست آمد که این نتایج تاثیر خشکسالی و نوسانات آن در سری های زمانی از لحاظ شدت و مدت بر خشکیدگی جنگل های بلوط منطقه نشان می دهد. طبق نتایج این تحقیق پیش بینی می شود چنانچه خشکسالی با همین روند پپش برود سالی 4/1118 هکتار از جنگل های بلوط استان ایلام خشکیده و تخریب می شود.
زینب مخیری، ابراهیم فتاحی، رضا برنا،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
برای انجام این پژوهش ابتدا داده های مشاهده ای بارش ماهانه سینوپتیک و هیدرومتریک از سازمان هواشناسی کشور و وزارت نیرو طی دوره30 ساله(1976-2005) اخذ شد. برای بررسی چشم انداز تغییرات بارش درآینده، داده های تاریخی دوره(1976-2005) و داده های شبیه سازی شده اقلیمی دوره(2050-2021) با استفاد از دو مدل،( CSIRO-Mk3.6 -GFDL-CM3)، از سری مدل های CMIP5، طبق 4 سناریویRCP8.5و RCP6، RCP4.5 ، RCP2.6 که با قدرت تفکیک مکانی 0/5*0/5 با روش BCSD در دسترس می باشند، استفاده شده است. برای اصلاح اریبی موجود در برون داد مدل های مذکور، استراتژی (MB)، (Mean-based)بکار رفته است. نتایج عملکرد مدل های AOGCM نشان داد برای شبیه سازی بارش در حوضه کارون بزرگ ضریب خطای مدلCSIRO کمتر از مدل CM3 است. میانگین بارش آتی(2021-2050) در کل حوضه نسبت به میانگین بارش مشاهداتی در طول دوره آماری 1976-2005 نشان میدهد، در هر دو مدل و سناریوها در دو حوضه از نظر مقدار و مساحت پهنه بارشی در حال کاهش محسوس است. بیشنه بارشها درحوضه کارون بزرگ در تمامی سناریوها و مدلها در شرق حوضه متمرکز بوده است. بیشترین بارش را مناطق کوهپایه ای مرکزی دریافت کرده است. کمترین دریافت بارش جنوب غرب و جنوب شرق است. نتایج نهایی پژوهش حاضر83-116 میلیمتر کاهش بارش نسبت به میانگین مشاهداتی حوضه کارون بزرگ پیش بینی می شود. هردو مدل ارائه شده، بیشترین کاهش بارش حوضه کارون بزرگ دو سناریوی rcp2.6 و rcp4.5 پیش بینی می شود.
شادی خوب، حمدالله سجاسی قیداری، علی اکبر عنابستانی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
امروزه کارآفرینی بعنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، میتواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا کند. با این وجود مناطق روستایی عمدتا از کمبود سرمایههای مالی برای شروع کسبوکار و یا توسعه فعالیتهای اقتصادی فعلی رنج میبرند. دولتها برای تسهیل در فرآیند اشتغالزایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وامهای خود اشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نمودهاند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر بلحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعهای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد. جهت انجام این تحقیق از روشهای مختلف گردآوری اطلاعات استفاده شدهاست. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفرکارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای(06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان به عنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخصهای تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه مورد مطالعه نقش برجستهای نداشته است. کارآفرینان نمونه در روستاهای مورد مطالعه اغلب برای دریافت وام به پست بانک مراجعه نموده و بعد از آن، مابقی وجوه مورد نیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین مینمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدم حمایتهای بیمهای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدت زمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین32/2 و مردم روستایی با میانگین91/1، بسیار کم میباشد.
محمّد باعقیده، مطهّره زرگری،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
عملکرد مرغ گوشتی به طور مستقیم با افزایش یا کاهش دما و بروز تنش های حرارتی (سرد و گرم) تحت تاثیر قرار می گیرد. در پژوهش حاضر تلاش شده است درجه-روزهای سرمایش و گرمایش در دوره های مختلف پرورش جوجه گوشتی برای پهنه استان خراسان رضوی مورد ارزیابی قرار گیرد. به این منظور داده های میانگین روزانه دما برای دوره آماری (2018- 1988) مستخرج از 13 ایستگاه سینوپتیک استان استفاده شد. درجه روزهای سرمایش و گرمایش برای هریک از هفته های پرورش مبتنی بر آستانه های مشخص محاسبه و تحلیل مکانی آنها بررسی شد. درگام بعدی رابطه بین درجه روزهای سرمایش و گرمایش و ویژگی های جغرافیایی ارزیابی شد. نتایج نشان دادند با افزایش عرض جغرافیایی درجه-روزهای سرمایش کاهش و درجه-روزهای گرمایش افزایش می یابند. مناطق شمالی و غربی استان نیازهای گرمایشی بیشتری را در همه ی دوره های پرورش جوجه گوشتی نشان داده اند. این درحالی است که نیازهای سرمایشی در مراحل مختلف پرورش جوجه گوشتی برای نواحی شرقی و جنوبی استان بالاتر بوده است. از نظر مجموع نیازهای سرمایشی و گرمایشی مناطق حاشیه شمال شرق، جنوب و غرب استان؛ شهرستان های خواف، گناباد، کاشمر، سرخس و سبزوار کمترین نیاز سرمایش-گرمایش را در 6 هفته دوره پرورش جوجه گوشتی داشته و از اقلیم های مناسب در توسعه این فعالیت اقتصادی محسوب می شوند.
آقا سیروس احمدی نوحدانی، آقا عزیز نصیرزاده، خانوم ریحانه صالح آبادی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
زمانی که امپراتوریها و کشورهای بزرگ افول میکنند، دلایل مختلفی برای آن وجود دارد که میان آنها ارتباط وجود دارد. امپراتوری به عنوان یک قدرت نظم دهنده در جهان محسوب میگردد که با مطالعه تاریخ میتوان پی به وجود چندین امپراتوری مهم در دورانهای مختلف برد. باتوجه به اینکه امپراتوری در ارتباط با دانش ژئوپلیتیک و مفاهیم تشکیل دهنده آن (قدرت، سیاست و فضا) قرار دارد بنابراین از این منظر میتواند مورد بررسی و کاوش قرار گیرد. هدف از این پژوهش تحلیل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوریها است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی درصدد بررسی عوامل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوریها (پارس، رم، بیزانس، عثمانی، بریتانیا، روسیه، اسپانیا و عرب) است. جامعه آماری 50 نفر از متخصصین و خبرگان در حوزه مطالعات ژئوپلیتیکی میباشند. برای آزمون مدل مفهومی تحقیق از روش دیمتل بهره گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد متغیرهایی مانند بیکفایتی و هوسرانی حاکمان، فروپاشی اقتصاد داخلی، فزونی خواهی و فساد دولت مردان، ستمگری و برده داری، شورشهای داخلی و ... نشان دهنده تعامل بالا و ارتباط سیستمی قوی با سایر متغیرها هستند. یعنی مادامی که کشوری از منظر نیروی انسانی و حکمروایی با این چالشها مواجه شده است نتوانسته است در برابر سایر مشکلات ناشی از این عوامل دوام آورد و این عوامل زمینه ساز بروز بحران و فروپاشی امپراتوری گردیده است.
ولی الله قاسمی گیلوائی، افشین قربانی پارام،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
صنعتی و مدرن شدن جوامع، تأثیر بسزایی را بر معماری-شهرسازی-محیطزیست، اقلیم و جغرافیا میگذارد؛ که در این میان میتوان به پدید آمدن بلندمرتبهسازی، وارونگی اقلیم، تغییر در جغرافیای جوامع و تخریب محیط زیست اشار نمود. ریشه مسائل و مشکلات در چند دهه اخیر، افزایش جمعیت-مهاجرتِ روزافزون به شهرها و کلانشهرها-تغییر در نیازها و خواستههای ساکنین شهرها و غیره است؛ که مدیران شهری-طراحان و معماران را با چالشی عظیم روبهرو میسازد. هدف اصلی این مقاله، بررسی تئوریک کاربریای همچون برج مسکونی از یک سو و اندیشههای مذکور در مقوله نظری از سوی دیگر با رویکرد توسعه پایدار اجتماعی و تأثیر آن بر حفظ محیطزیست با توجه به جغرافیای شهر تهران میباشد. این تحقیق بر اساس ماهیت، «توصیفی-تحلیلی» و به صورت «پیمایشی» است. به لحاظ هدف نیز «کاربردی» و به لحاظ دادهای، «کمی-کیفی» است. تعداد نمونه آماری 384 نفر بوده که از طریق ابزار پرسش نامه ها داده ها گردآوری شد. تحلیل ها در نرم افزار spss انجام گرفت. مهمترین نتیجه از این تحقیق را میتوان اینگونه بیان نمود که به واسطه ازدیاد جمعیت، بلندمرتبهسازی شکل گرفت و به واسطه آن، مسائلی همچون استفاد بیش از حد از منابع طبیعی و سوخت فسیلی، تخریب طبیعت، کاهش تعاملات اجتماعی، تغییر اقلیم، ایجاد ترافیک، افزایش آلودگی هوا و غیره، به بحرانی عظیم و ناینحل تبدیل گشته است.
خانم الهام زمانی، دکتر بهشید حسینی، دکتر حسین ذبیحی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
تحلیل و سنجش بافت مسکن روستایی نیاز به شناخت طیف گسترده ای از عوامل موثر را دارد، عوامل محیطی همچون میزان بافت سبز،توپوگرافی، میزان بافت خشک، اقلیم و خرده اقلیم ها و غیره از جمله عوامل تاثیر گذار بر بافت مسکن روستایی می باشند. به منظور شناخت عوامل محیطی و بافت مسکونی یک روستا در دامنه کوهستان ها، نیاز به طی مسافت طولانی و برداشت های دقیق دستی می باشد، که این موضوع دشواری های خاص خود را به همراه می آورد. از طرف دیگر با توجه به روند روبه افزایش توسعه مسکن روستایی در دهه های اخیر و عدم هماهنگی بافت های جدید ازلحاظ تراکم با بافت های پیشین، بی تفاوتی این مسکن ها را نسبت به مسکن پیشین و بستر محیطی روستاها را نشان می دهد. امروزه ابزارهای جدید محاسباتی و عددی سازی در معماری با ورود دانش ریاضیات پیشرفته درعلم معماری باعث پدید آمدن ابعاد جدید در این عرصه شده اند. هدف اصلی پژوهش پیش رو، بررسی میزان تاثیر تراکم بافت سبز و بافت خشک به عنوان عوامل طبیعی، بر میزان تراکم بافت مسکونی روستاهای پلکانی ایران، دراقلیم های متفاوت می باشد. این مهم علاوه شناسایی تراکم بافت روستاها با تاکید بر مقایسه پارامترها ابعاد جدیدی را در بافت روستاهای پلکانی روشن خواهد ساخت. ابزار شبیه سازی تحلیل ها "الگوریتم تراکم سنج" بر اساس نقشه های هوایی می باشد، که توسط نگارندگان پژوهش نوشته شده است. این الگوریتم بر اساس نقشه های هوایی نگاتیو شده، توانایی شناسایی میزان تراکم بافت طبیعی، در بستر شکل گیری روستاها و بافت مسکونی را دارد. این توانایی موجب کاهش نیاز به حضور فیزیکی و بالابردن دقت خروجی ها در تحلیل بافت روستاها خواهد شد، همچنین شناسایی پارامترها، الگوی تراکمی نسل های پیشین را به نسل جدید مسکن های روستایی ارائه خواهد نمود.
محمدرضا گودرزی، مریم صباغ زاده، امیررضا رجب پور نیکنام،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
در مناطق خشک و نیمه خشک آب زیرزمینی دارای اهمیت بیشتری نسبت به آب سطحی برای انسانها و اکوسیستمها میباشد. فرونشست زمین ناشی از پمپاژ و استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی در یک منطقه است. زمانی که مقادیر برداشت با بارندگی جبران نشود، خساراتی مانند شکست جاده ها، تخریب مناطق مسکونی، خطوط راه آهن و لوله گذاری های آب و گاز به همراه دارد. دشت یزد-اردکان یکی از دشتهای مهم استان یزد میباشد که 75 درصد تراکم جمعیتی استان و بیشترین مراکز صنعتی را به خود اختصاص داده است، به علاوه دشت مذکور به دلیل افت شدید سطح آب زیرزمینی توسط وزارت نیرو ممنوعه اعلام شده است. در این مطالعه با استفاده از 4 تصویر SLC باند C ماهواره سنتینل-1 و روش تداخل سنجی تفاضلی راداری مقدار فرونشست در سال های 2017 تا 2021 بدست آمد و با هم مقایسه شد که مقدار بیشینه فرونشست در سال2017، 13سانتی متر و در سال های 2020 و 2021 ،9 سانتی متر بدست آمد که این مقدار مربوط به منطقه شمسی در محدوده بین میبد و اردکان است. همچنین برای اطمینان از نتایج حاصل از تصاویر ماهوارهای به مقایسه آنها با نتایج روش ترازیابی دقیق که توسط سازمان نقشه برداری کشور صورت گرفته بود، پرداخته شد. مشاهده شد که تصاویر سنتینل از قابلیت خوبی برای تخمین میزان فرونشست برخوردار هستند. با توجه به بررسی آمار مصرف و برداشت آب زیرزمینی در سالهای اخیر، دلایل احتمالی کاهش فرونشست در منطقه مورد مطالعه را میتوان اقدامات مدیریتی انجام شده مانند انتقال آب به این حوضه، تغییر در شیوههای کشاورزی وکاهش برداشت آب زیرزمینی نسبت به سالهای قبل در این منطقه بیان کرد.
دکتر عباس جهان آبادیان، دکتر یاسر کهرازه، دکتر پرویزرضا میرلطفی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
عوامل و محرکهای موثر بر همگرایی و واگرایی که در تعیین چگونگی و کیفیت انسجام ملی نقش عمدهای دارند، مفاهیمی منفک از هم نیستند، بلکه متغیرهایی هستند که دارای پیوندی معکوس و متاثر از هم می باشند که شناسایی و تحلیل آنها نقش و تاثیر مهمی بر همگرائی و انسجام ملی و در نتیجه تامین امنیت کشور دارد. با توجه به اهمینت این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل عوامل و محرکهای موثر بر همگرائی و انسجام ملی در جنوب شرق کشور انجام گرفته است. در همین راستا، مقاله حاضر که به لحاظ هدف بنیادی و اطلاعات آن به روش کتابخانهای واسنادی فراهم آمده است در پی پاسخ به این سوال بوده است که مهمترین عوامل و محرکهای موثر بر همگرائی و انسجام ملی قوم بلوچ در جنوب شرق کشور کدامند؟ یافتههای پژوهش نشان داد که عوامل مختلفی بر همگرایی و واگرایی قوم بلوچ در استان سیستان و بلوچستان اثرگذار هستند، این عوامل را میتوان به دو دسته عوامل و محرکهای داخلی و خارجی دستهبندی نمود. نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد متقابل-رضایتمندی مردم، تمرکززدایی و تجمعزدایی صنایع و مراکز تصمیمگیری، تقویت هویت قومی در راستای هویت ملّی، ظرفیتهای اسناد بالادستی و نقش آنها در انسجام ملی، پیوستگی تاریخی بلوچ و استان سیستان و بلوچستان با ایران، آداب و رسوم اجتماعی مشترک، نقش مؤثر و مثبت نخبگان قومی و ملی این قوم و استان را میتوان به عنوان مهمترین عوامل داخلی، و گسترش فرامرزی قوم بلوچ در جنوب شرق کشور و کانونیت فرهنگی قوم بلوچ در جنوب شرق ایران، سیاست تنشزدایی منطقهای، ارتباطات اقتصادی تاریخیِ تجاری با کشورهای همجوار و رواج بازارچههای مرزی امروزی با کشورهای افغانستان و پاکستان مهمترین عوامل و محرکهای خارجی موثر بر همگرائی و انسجام ملی قوم بلوچ در استان سیستان و بلوچستان و در جنوب شرق کشور میباشند.
محمدصالح اخلاصی، دکتر سمیه سلطانی گردفرامرزی، دکتر ابوالفضل عزیزیان، مهندس مرتضی قیصوری،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
در این تحقیق تأثیر نوسان اقلیم بر میزان آب مجازی برخی محصولات زراعی استراتژیک در استان کرمان برای دورههای آتی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از داده های اقلیمی مدل گردش کلی HadCM3 تحت سناریوی واداشت تابشی RCP4.5 استفاده شد. جهت بررسی امکان تولید و شبیهسازی دادههای هواشناسی در دوره های آتی مدل ریزمقیاسنماییLARS-WG بکار گرفته شد. برای دوره پایه (2011-1991) کالیبراسیون و صحتسنجی مدل انجام گرفت. از طریق دادههای LARS-WG میزان بارش و دمای بیشینه و کمینه ایستگاههای منتخب برای دوره¬های 2070-2011 میلادی پیشبینی و با دوره پایه مقایسه گردید. میزان آب مجازی برای محصولات منتخب شامل یونجه، جو و گندم محاسبه شد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که پدیده نوسان اقلیم به طور معنیداری بر تبخیر- تعرق، عملکرد محصولات زراعی مورد مطالعه اثر گذار بوده و از این رو بهرهوری آب کشاورزی را در آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد. در حالی که میانگین دمای فصل رشد در آینده تحت تاثیر نوسان اقلیم افزایش خواهد یافت، پارامتر بیشینه دما بیش از کمینه دما تحت تاثیر این پدیده قرار خواهد گرفت و به موازات این موضوع نیاز آبی و تبخیر- تعرق گیاه در این دوره افزایش مییابد. همچنین بررسیها نشان از کاهش بارش در فصول گرم سال و افزایش آن در فصول سرد در تمامی ایستگاههای مطالعاتی را دارد. میزان تغییرات آب مجازی به دست آمده برای همه گیاهان مورد مطالعه افزایشی است و این افزایش برای محصولات جو و گندم بهطور متوسط در دوره آینده افزایش بیشتری از خود نشان میدهد. بیشترین افزایش میزان آب مجازی نسبت به دوره پایه در ایستگاه کرمان مربوط به محصولات جو و یونجه به اندازه حداقل 30% میباشد.