47 نتیجه برای حجازی
زهرا بیگم حجازی زاده، پریسا سادات آشفته، ابراهیم فتاحی، زهرا غلامپور،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
در این تحقیق بهمنظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضه رودخانه کر از دادههای دما و بارندگی ماهانه مربوط به مدل 3 HadCM طی دوره پایه ۲۰۰۱-۱۹۷۲ و دوره آتی ۲۰۴۰-۲۰۱۱ تحت سناریوی انتشار A2استفاده شد. خروجی مدل HadCM3 بر اساس روش کوچکمقیاس کردن زمانی عامل تغییر و روش کوچک مقیاس کردن مکانی تناسبی برای حوضه موردنظر کوچکمقیاس شدند. سپس، سری زمانی دما و بارندگی ماهانه در دوره آتی تولید شد. نتایج نشان داد که دما و بارندگی در دوره آتی نسبت به دوره مشاهداتی به ترتیب افزایش و کاهش مییابد. در ادامه با واسنجی مدل IHACRES، رابطه بارش- رواناب ماهانه حوضه شبیهسازی شد. سپس با معرفی سریهای زمانی ماهانه دما و بارندگی کوچکمقیاس شده حوضه به مدل بارش- رواناب، سری زمانی رواناب ماهانه برای دوره ۲۰۴۰ -۲۰۱۱ شبیهسازی گردید. مقایسه رواناب دوره آتی نسبت به دوره مشاهداتی نشان از تأثیر تغییر اقلیم بر رواناب این حوضه در سالهای آتی دارد، بهطوریکه رواناب سالانه حوضه در حدود ۴۳/۹ درصد کاهش مییابد. در ضمن، رواناب آتی در برخی ماهها (ژانویه، فوریه، می و ژوئن)، افزایش را نسبت به دوره مشاهداتی نشان میدهد.
فریبا همتی، سید اسداله حجازی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینلغزش یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارتهای جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزهخیز به همراه دارد. این مخاطرات در شیبهای طبیعی و یا شیبهایی که به دست انسان تغییر یافتهاند اتفاق میافتد. در این پژوهش خطر زمینلغزش در حوضه آبریز لواسانات با مدل رگرسیون لجستیک به منظور تعیین مناطق خطر زمینلغزش برای مدیریت و خسارت حوضه آبریز لواسانات مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا از طریق بازدید میدانی، نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط حوضه آبریز لواسان هشت عامل اعم از ارتفاع، شیب، جهتشیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله ازجاده، کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغرش موردارزیابی قرار گرفت. پس از انجام پهنهبندی زمین لغزش درصد پهنههای لغزشی در هر کلاس محاسبه شد نتیجه نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، مناطقی که با خطر بسیار بالا پهنهبندی شدهاند بیشترین درصد از میزان مساحت منطقه را به خود اختصاص دادهاند. در مدل حاضر که با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام گرفت عامل کاربری اراضی با بیشترین ضریب بهترین متغیر پیشبینی کننده احتمال وقوع زمین لغزش در منطقه است. بیشترین پتانسیل لغزش در حوضه مورد مطالعه در مراتع مرغوب و استپی و مراتع متوسط و در سازند سنوزوئیک و کواترنری میباشد.
زهرا حجازی زاده، سمیرا علیقلی، داریوش فتح الله طالقانی،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این تحقیق عناصر اقلیمی اعم از دما، بارش، روزهای یخبندان، در ارتباط با کاشت چغندرقنده پاییزه مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجایی که مهمترین پارامتر اقلیمی موثر بر کشت چغندرقند دما است، از آمار درجه حرارت های روزانه ایستگاه های منتخب با طول دوره آماری 10 ساله (1386-1394) برای محاسبه و تحلیل های آگروکلیمایی استفاده شده است. به منظور بررسی آگروکلیمایی کشت چغندرقند از روشهای، ارزیابی پتانسیل گرمایی، انحراف از شرایط بهینه، شاخص درجه روزهای فعال (GDD) استفاده گردیده است. ارزیابی پتانسیل گرمایی بر اساس آستانه صفر و چهار و 10 درجه سانتیگراد در سطح ایستگاه های استان کرمانشاه نشان داد ایستگاه سرپل ذهاب دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی، و ایستگاه کنگاور دارای کمترین واحد حرارتی تجمعی واحد حرارتی هستند. در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی و ایستگاه خوانسار کمترین واحد حرارتی تجمعی، بر اساس انحراف از شرایط بهینه در استان کرمانشاه ایستگاه سرپل ذهاب دارای کمترین (72/19-) بودند و در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک (78/21-) دارای کمترین انحراف از شرایط بهینه بودند. تاریخ کاشت در ایستگاه ها بر اساس دمای پاییزه در نظر گرفته شد، در استان کرمانشاه ایستگاه سرپل ذهاب زود ترین تاریخ برداشت (10 اردیبهشت) در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک زودترین تاریخ برداشت (18 اردیبهشت) را داشتند. از نظر مناطق مناسب کاشت در استان کرمانشاه مناطق شرق و شمال شرقی در بخش سرپل ذهاب و قصرشیرین مناسب ترین منطقه مشخص شدند در استان اصفهان مناطق شمال، غرب، در بخش خوروبیابانک و کاشان مناسب ترین و مناطق مرکزی در ردهای بعدی قرار گرفتند.
زهرا حجازی زاده، میثم طولابی نژاد، علیرضا رحیمی، نسرین بزمی، عاطفه بساک،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
این تحقیق با هدف مدلسازی تغییرات زمانی- مکانی آلبدو با استفاده از اثر همزمان چند مولفه از جمله: رطوبت لایه سطحی خاک (Wetness)، ابرناکی(Cloudiness)، توپوگرافی و تراکم پوشش گیاهی(NDVI) با استفاده از مدل MEERA2 با قدرت تفکیک 50 در 50 کیلومتر طی سالهای 2000 تا 2010 در گسترهی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل فضایی مقادیر آلبدو در گستره ایران نشان داد که بیشترین مقدار در طول جغرافیایی 44 تا 45 درجه شرقی به میزان 2/8 تا 3/3 و کمترین مقدار بازتابش نیز بین 52 تا 53 درجه طول شرقی یعنی دامنه های شرقی رشته کوههای زاگرس به میزان 1 تا 1/5 واحد به ثبت رسیده است. از نظر رتبه استانی نیز بیشترین بازتابش به میزان 0/25واحد مربوط به استان ایلام می باشد و سپس استان فارس به مقدار 0/24 واحد در رتبه بعدی قرار گرفته است. کمترین میزان آلبدو نیز به استانهای گیلان و سپس مازندارن با مقادیر 0/17 و 0/19 واحد اختصاص دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل زمانی در مقیاس فصلی نشان داد که بیشترین مقدار آلبدو در پهنه ایران در فصل زمستان به مقدار 0/26 واحد و حداقل مقدار بازتابش در فصل بهار با 0/23 واحد به ثبت رسیده است. در مجموع با توجه به عوامل مورد استفاده، میتوان گفت که مناطق غرب و مرکز کشور دارای بیشترین؛ و مناطق شمال و شمالغرب کشور دارای کمترین آلبدو هستند.
ناصح قادری، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
گندم محور اصلی اقتصاد استان کردستان است. نوسان سالانه عملکرد گندم دیم استان تحت تاثیر عناصر اقلیمی محل 4/11 برابر است. در تحقیق حاضر نقش متغیرها و شاخصهای آگروکلیمایی بر عملکرد گندم در استان کردستان بررسی شد. دادههای بازهی 31 ساله مربوط به سطح کاشت، تولید، خسارات و عملکرد گندم در 10 منطقه و عناصر اقلیمی در مقیاس ساعتی، روزانه، دههای، ماهانه فصلی و سالانه مربوط به 22 ایستگاه سینوپتیک گردآوری و همبستگی بین متغیر عملکرد گندم و 128 متغیر مستقل تعیین شد. اثر متغیرها بر عملکرد گندم با رگرسیون چند متغیره -همزمان و گام به گام- سنجش شد. متغیرها تحلیل فضایی شدند و مدل فضایی عملکرد گندم برای استان و شهرستانها معرفی شد. نتایج تحقیق نشان داد عناصر اقلیمی با 99 درصد اطمینان پراکنش فضایی متفاوت دارند. بیشتر متغیرهای مستقل هر کدام منفردا اثر معنادار بر عملکرد گندم دارند، اما در مدل گام به گام 7 متغیر و شاخص آگروکلیمایی از جمله تعداد روزهای بارانی سال، جمع درجه ساعت دمای کمتر از oC 11- مرحله جوانه زنی تا پنجه دهی، میزان بارندگی سالیانه و مقدار بارش دهه پنجم سال زراعی عوامل تعیین کننده عملکرد گندم دیم هستند. تفاوت مکانی متغیرها و عملکرد حتی در یک تیپ اقلیمی معنادار است. ضریب تغییرات عملکرد در مناطق بانه و مریوان کمتر از سایر شهرستانها و در بیجار و دیواندره بیش از سایر نقاط استان است. بیشترین میزان عملکرد در منطقه کامیاران بانه و مریوان و کمترین عملکرد در منطقه سنندج و بیجاراست. تولید گندم در منطقه بیجار ریسک بالاتری داشت.
میثم طولابی نژاد، زهرا حجازی زاده، عاطفه بساک، نسرین بزمی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی اثرات نوسان اطلس شمالی بر تغییرات تراز میانی جو و در نتیجه ریزشهای غرب کشور میباشد. جهت انجام این کار، ابتدا دادههای بارش ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منتخب غرب کشور در بازهی زمانی 30 ساله از سالهای 1984 تا 2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. همچنین دادههای پیوند از دور نوسان اطلس شمالی و دادههای ناهنجاری ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا و بارش از سایت NOAA دریافت گردید. برای مشخص شدن ارتباط بین دو فاز شاخص NAO با بارش غرب ایران از ضریب همبستگی پیرسون در سطح حداقل معنیداری95 درصد، (P_value = 0.05) استفاده شد. در نهایت با استفاده از نقشههای سینوپتیک، ارتباط فضایی بین دادهها، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج گویای آن بود که بین تغییرات نوسان اطلس شمالی با ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو و میزان بارشهای غرب ایران در چهار ماه ژانویه، مارس، آوریل و نوامبر ارتباط و همزمـانی وجـود دارد. نتایج نشان داد که، در زمان حاکمیت فاز مثبت نوسان اطلس شمالی، میانگین ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو در نیمه غربی ایران 17 متر کمتر از بلندمدت می شود و میانگین بارش در هر ماه 5/23 میلیمتر افزایش یافته و ترسالی حاکم شده؛ اما زمانی که حاکمیت با فاز منفی باشد، ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو بهطور میانگین 20 متر بیشتر از نرمال است، در نتیجه خشکسالی غرب کشور را فرا خواهد گرفت و بارش این منطقه هر ماه با کاهش 30 میلیمتری روبرو خواهد شد. درکل میتوان گفت که خشکسالیهای همزمان با فاز منفی بسیار شدیدتر از ترسالیهای ناشی از فاز مثبت نوسان اطلس شمالی بوده است.
عادل نبی زاده بلخکانلو، زهرا حجازی زاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
کاهش مداوم تراز آب دریاچه ارومیه در سالهای اخیر ، کاهش بارندگی و دبی رودخانه ها و خشکسالی های مداوم به دغدغه اصلی مردم ومسئولین تبدیل شده است. برای بررسی تغییرات اقلیمی و افزایش دما در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از دو عامل سنجش ازدور و خواص حرارتی تصاویر ماهواره استفاده شد،که اهمیت تغییرات دمای سطح زمین(LST) و شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) را نشان می دهد. این مطالعه با استفاده از داده های ماهواره مادیس در بازه زمانی(2010-2008) به منظور بررسی رابطه فضایی NDVI-Ts وNDVI-ΔT برای بررسی زمان واقعی وقوع خشکسالی کشاورزی صورت گرفت. هدف استخراج شاخص VTCI(شاخص شرایط درجه حرارت پوشش گیاهی) است که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای است. نتایج نشان داد که شیب برای لبه گرم منفی است، جائیکه برای لبه سرد مثبت است. شیب لبه گرم نشان می دهد که دمای حداکثر کاهش می یابد هنگامی که مقدار NDVI برای هر فاصله زمانی افزایش می یابد. شیب در لبه سرد نشان می دهد دمای حداقل افزایش می یابد هنگامی که مقدار NDVI افزایش می یابد. به طور کلی در لبه گرم و لبه سرد، مشاهده شده است که مقدار روند خشکسالی در طول سالهای 2009، 2008 در مقایسه با سال2010 بالاتر است. دربخشی از روز ژولیوسی 257 شیب لبه سرد از سال 2008 به 2010 روند کاهشی دارد. اما در لبه گرم رهگیری پیکسلها برای 2008 بیش از 323 درجه کلوین است درجائیکه در 2009 تا2010 در آن کمتر از 323 درجه کلوین می باشد. به طور کلی مقدار ضریب همبستگی(R2 ) در رابطه فضایی TS - NDVI بین (0.90-0.99) متفاوت است. پژوهش حاضر نشان داد که با یکپارچه سازی داده های ماهواره ای مادیس با داده های هواشناسی مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی ازسالی به سال دیگر متفاوت است که بسته به شرایط داده دارد.
داریوش حاتمی زرنه، زهرا حجازی زاده، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تغییرات رخداده در فراوانی و شدت امواج گرمایی و همچنین ارتباط آنها با ناهنجاری های دمایی اقیانوسهاوخشکیها و نیز گازهای گلخانهای در منطقهی شمالغرب ایران است. ابتدا داده های دمای بیشینه ی دومتری سطحزمین در بازهی زمانی 1851 تا 2014 به مدت 164 سال از وبسایت ناسا اخذ گشته سپس نقشه ی امواج گرمایی ترسیم و استخراج شد. سپس به تحلیلوبررسی فراوانیوقوع و شدت امواجگرمایی و نیز تغییرات در روند نوساناتسالانه، بیندههای، پنجاهسالهای و بینصدهای آنها پرداخته شد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روشهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن، رگرسیون خطی و پل ینومیال و نیز آزمون ناپارمتری من-کندال استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده فراوانی وقوع امواج گرمایی در بازه ی زمانی مدنظر روندی افزایشی ومعنادار داشته و بیشترین فراوانی رخدادامواج در دهه های اخیر بوده است. همچنین شدت امواج گرمایی با افزایش نسبتا معنیدار همراه بوده و شدیدترین امواج گرما در دهه ی آخر قرن 20 و اوایل قرن 21 تا دوره ی حاضر بوقوع پیوسته است. نتایج مقادیرهمبستگی نیز حاکی ازآن بود که شدت و فراوانی رخداد امواج گرم با مقادیر ناهنجاری دمایی اقیانوس وخشکی همبستگی مثبت و معنیدار دارند. در بررسی ارتباط فراوانی وقوع و شدت امواج گرم با داده های 4 گاز گلخانه ای اصلی شامل: (CO2 , CH4, N2O , SF6 )، مشخص شد که جز یک مورد ارتباط معنادار گاز دی اکسیدکربن با رخداد شدیدترین امواج گرمایی در ماه ژوئن، هیچ ارتباط معنیداری بین آنها مشاهده نشد. نتایج آزمون من -کندال بیانگر روند افزایشی و معنیدار در شدت و فراوانی وقوع امواج گرمایی منطقه ی شمالغرب ایران است.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
اسد اله حجازی، فاطمه خدائی قشلاق، لیلا خدائی قشلاق،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
رودخانه ورکشچای با طول تقریبی 69 کیلومتر، با روند شمالی- جنوبی از رودخانههای اصلی و دائمی شهرستان تبریز است که 10 روستا با بافت فرسوده و نامقاوم در بستر آن توسعه یافته است. مطالعات میدانی گویای این مطلب است که، روستاهای حاضر، بدون شناخت قوانین حاکم بر رفتار هیدرولیکی و پیش بینی آن، عدم رعایت حریم بستر اصلی رودخانه و با تبدیل سیلاب دشتهای کناری آن، به اراضی کشاورزی و باغی گسترش پیدا کرده است. عدم شناخت و توجه به موارد مذکور و دستکاری بستر رودخانه، سبب افزایش میزان آسیبپذیری روستاها، اراضی و سایر تأسیسات انسانی از خطر وقوع سیلاب در حوضهی آبریز ورکشچای شده است. از اینرو، بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیهی نقشهی پهنهی سیلگیر، در این منطقه ضرورت دارد. در پژوهش حاضر، سطوح سیلگیر در دورههای بازگشت 25 و 50 ساله، در طول رودخانه اصلی تعیین گردید. در همین راستا، به منظور شبیهسازی ژئومتری زمین، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل HEC_RASو الحاقیهیHEC_GEO_RAS مورد استفاده قرار گرفت و نقشههای پلان رودخانه، سواحل چپ و راست رودخانه و سرعت جریان آن به دست آمد و روستاهایی که در معرض وقوع سیلاب با دورههای بازگشت مذکور قرار دارند، شناسایی و سپس رفتار هیدرولیکی رودخانه شبیهسازی گردید. بر طبق نتایج حاصل، 100 کیلومتر از مساحت کل حوضهی آبریز تحت تأثیر سیلابهایی با دوره بازگشت 50 سال و 63 کیلومتر از آن، تحت تأثیر سیلابهایی با دوره بازگشت 25 ساله قرار دارد. در نهایت، راهکارهای کاهش خسارات ناشی از وقوع سیلاب در امتداد رودخانه اصلی، معرفی گردید.
سعید جوی زاده، زهرا حجازی زاده،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
خشکسالی یکی از وقایع محیطی و بخش جدایی ناپذیر نوسـانات اقلیمی است. این پدیده از ویژگیهای اصلی و تکرار شـونده ی اقلـیم های مختلف به شمار می رود. آگاهی از رفتار مکانی- زمانی بارش در برنامهریزیهای محیطی سرزمین مؤثر است. روشهای آمار فضایی امکاناتی را فراهم میسازد که با استفاده از آنها، الگوهای فضایی متغیرهای تصادفی مانند بارش را تحلیل کرد. در این پژوهش با استفاده از دادههای بارندگی 84 ایستگاه منتخب سینوپتیک در بازه زمانی 30 ساله (1985 تا 2014) در ایران، به بررسی و تحلیل فضایی خشکسالی پرداختهشده است. ابتدا با استفاده از مقادیر SPI (مقیاسهای زمانی 3 ، 6، 12، 24 و 48 ماهه)، دورههای خشکسالی و ترسالی منطقه شناسایی شدند و با استفاده از افزونه Geostatistic Analyst اقدام به پهنهبندی خشکسالی با روش های درونیابی شد. بهمنظور تبیین الگوی حاکم بر خشکسالی در ایران از آماره موران استفاده شد. نتایج شاخص موران در مورد خشکسالی نشان داد که مقادیر مربوط به سالهای مختلف در طول دوره آماری دارای ضریب مثبت و نزدیک به یک می باشند که نشان دهنده ی این است که داده های شاخص خشکسالی SPI دارای خودهمبستگی فضایی و دارای الگوی خوشه ای می باشد. همچنین نتایج حاصل از مقادیر امتیاز استاندارد Z و مقدار P-Value، خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی را مورد تائید قرارداد.
مهدی شفقتی، زهرا حجازی زاده، حسن افراخته،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
هر مکان جغرافیایی به همراه موقعیت جغرافیایی، توپوگرافی، چشم انداز، گیاهان و جانوران هوا و آب و هوای منابع طبیعی را برای گردشگری و تفریح شکل می دهند. حال با توجه به این که هر فعالیت اقتصادی نیازمند یک بستر مکانی است که در علم جغرافیا به این مکان، فضای جغرافیایی اطلاق می شود. این فضای جغرافیایی تامین کننده ی فعالیتهای توریستی می باشد . عوامل زیادی بر صنعت توریسم تاثیر می گذارند که یکی از مهم ترین آن ها آب و هواست.همراه با موقعیت جغرافیایی، توپوگرافی، چشم انداز، پوشش گیاهی و جانوران، آب و هوا به عنوان یکی از مهمترین منابع پایه محلی در توسعه صنعت گردشگری نقش ایفا می کند. گیلان یکی از استان های شمالی کشور یکی از مهمترین مناطق گردشگری کشور میباشد و در این مطالعه با ارائه روش تحقیق از نوع کاربردی، توصیفی- تحلیلی و نرم افزار های نرم افزارهایExcel ، Google Earth، Arc GIS با بررسی وضعیت و پتانسیل های اقلیمی موجود در استان گیلان بعنوان یکی از استان های شمالی کشور که دارای امکانات مناسب در زمینه گردشگری نیز میباشد به تحلیل وضعیت خاص اقلیمی استان پرداخته در ضمن به بحث مطابقت بحث اقلیم با گردشگری و توسعه آن خواهد پرداخت نتایج حاصل از طبقه بندی اقلیمی استان با روش های دومارتن نقشه های هم دما و هم باران حاکی از وجود شرایط مناسب جهت توسعه صنعت گردشگری در استان خواهد بود. نهایتا با استفاده از شاخص اقلیمی TCI اقدام به پهنه بندی استان در زمینه گردشگری گردید و نتایج ارائه گردید.
محمد حسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده، زهرا غلامپور، بهلول علیجانی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
عناصر اقلیمی یکی از مهمترین متغیرهای محیطی تعیین کننده پراکنش جغرافیایی پوشش گیاهی و توزیع زمانی مکانی آن میباشند. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی روابط زمانی مکانی بین عناصر اقلیمی و مقادیر سبزینگی پوشش گیاهی در استان کهکیلویه و بویراحمداست. داده های مربوط به دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش در مقیاس ماهانه طی دوره آماری (2000-2015) به ترتیب از دو سنجنده MODIS و TRMM برای محدوده استان کهکیلویه و بویراحمد اخذ گردید. داده های مروبط به شاخص پوشش گیاهی بارز شده نیز در مقیاس ماهانه با رزلوشن فضایی 250 متر از محصول MOD13Q1 سنجنده MODIS برای همان دوره آماری اخذ گردید. با استفاده از تحلیل همبستگی فضایی همزمان و با تاخیر، و تحلیل ارتباط تقاطعی اقدام به آشکارسازی ارتباط زمانی مکانی شاخص پوشش گیاهی بارزشده با دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش گردید. نتایج گویای آن بود که عنصر دمای سطح زمین، در همه ماهها به صورت همزمان بالاترین همبستگی را با پوشش گیاهی داشت و بالاترین همبستگی فضایی بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، مربوط به ماههای دسامبر تا مارس بود. در این ماهها توزیع فضایی پیکسلهای حاوی مقادیر بیشینه شاخص پوشش گیاهی، منطبق بر دماهای حداکثر(6 تا 14درجه سانتی گراد) است در حالی که در ماه های، اوریل، می، و اکتبر و نوامبر بیشینه تمرکز پوشش گیاهی در بازه دمایی میانگین، یعنی، 10 تا 16درجه سانتیگراد مشاهده گردید و در مورد ماههای ژوئن تا سپتامبر بیشینه تمرکز شاخص پوشش گیاهی، در بازه دمایی حداقل یعنی 15 تا 17درجه سانتیگراد مشاهده شد ضمن اینکه همبستگی معنیداری نیز در این ماه ها مشاهده نگردید. در مورد ارتباط بارش و شاخص پوشش گیاهی بارز شده، نیز نتایج نشان داد که تنها مقادیر پوشش گیاهی فصل بهار(آوریل تا ژوئن) با یک تأخیر یک نیم ماهه، بالاترین همبستگی را با مقادیر بارش ماهانه دارد. در حالی که برای پوشش گیاهی سایر ماهها، همبستگی معنیداری با بارش، مشاهده نگردید.
مجتبی شاه نظری، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
در این تحقیق ضمن بررسی شرائط اقلیمی در دوره حاضر و تحلیل شرائط حرارتی و بارش و میزان تابش دریافتی از خورشید ،بر اساس داده های روزانه ایستگاههای سینوپتیکی که در منطقه ، قدمت ثبت داده های هواشناسی حداقل 30 ساله را داشتند. شرائط حاضر تحلیل گردید . با توجه به شرائط محیطی لازم برای رشد گیاه برنج و در دست داشتن اطلاعات فنولوژیکی گیاه برنج و آستانه های حرارتی پائین و بالا دمائی آن ، و همچنین مقادیر درجه – روز مورد نیاز این گیاه برای تکمیل چرخه حیاتی خود و انجام فرایند فنولوژیکی آن به منظور تولید اقتصادی ،تقویم مناسب زراعی در شرائط فعلی تعیین گردید. این تقویم در فاصله بین ماههای فروردین تا تیرماه بین استانها متغیر بوده است .بر اساس شرائط حرارتی فعلی و احتمال گرم شدگی کره زمین در دهه های آینده ، خروجی های مدل3MCdaH تحت سناریو ، به کمک مدل LARS-WG5 ریزمقیاس گردید . در این مطالعه سالهای 1990-1969را به عنوان دوره پایه و سالهای 2065-2046 را به عنوان دوره آینده مورد بررسی و شرایط حرارتی و بارشی برای دوره آتی شبیه سازی گردید. خروجی به دست آمده با شرائط دمائی مناسب رشد گیاه در منطقه مورد مطالعه مورد بررسی و مقایسه قرار داده شد . نتایج نشان داد که تقویم زراعی برنج در استانهای گیلان و مازندران با تفاوتهائی به سمت زمستان شیفت خواهند یافت . با توجه به شرائط دمائی متفاوت استان گلستان تقویم زراعی آن به سمت بهار حرکت خواهد نمود.
حمیده افشارمنش، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
پیش بینی های اقلیمی در قالب شبیه سازی در سطح جهانی ،منطقه ای و محلی بهمراه مشخص کردن تغییرات پارامترهای اقلیمی در قالب روندها و مدل ها در علم اقلیم شناسی از دیرباز مطرح بوده است اما آینده پژوهی و آینده سازی وچشم اندازسازی در ادبیات و متون اقلیم شناسی کمتر به چشم می خورد این درحالیست که برنامه ریزی محیطی و تحلیل های آینده پژوهی، تلاشی نظام مند برای نگاه به آینده بلندمدت در حوزه علم اقلیم شناسی است؛ امروزه یکی ازمهم ترین چالش های حال و آینده ، مسئله افزایش دما و در مواردی بحران فقدان آسایش اقلیمی است. باید پذیرفت که با رشد جمعیت کلانشهر تهران، ارتقای سطح زندگی و بهداشت،گسترش شهرنشینی و صنایع ، آسایش اقلیمی و بحران کمبود انرژی دارای اهمیت است. تحلیل های این پژوهش از نظرات نخبگان اقلیم شناسی و مدیران و مسئولین شهر تهران درقالب فرمهای نظرسنجی، تهیه،و برای تجزیه تحلیل داده ها از تکنیکهای آینده پژوهی ازجمله سناریونویسی استفاده شده است. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نرم افزار MICMAC بوده است. در فرآیند تحقیق مهم ترین عوامل کلیدی و پیشران در رابطه با آینده پژوهی بحران افزایش دمای سطح شهر تهران شناسایی گردید و سپس با توجه به عوامل کلیدی شناخته شده مینی سناریوها و سناریو جامع در سه حالت، (بهبود وضعیت میکرواقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی شهروندان)، (عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی نسبی شهروندان)،( عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+فقدان آسایش اقلیمی شهروندان و افزایش مصرف انرژی)در سطح کلانشهر تهران داستان سرایی شد.با توجه به نتایج تحقیق به عنوان مهم ترین عوامل ایجاد بحران دمای سطح فقدان نگرش به مفهوم بهبود میکرو اقلیم و مدیریت شهری هستند. و اینکه چالش های فقدان آسایش اقلیمی در رابطه با بحران افزایش دمای سطح،در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طبقه بندی می شوند.
زهرا حجازی زاده، آراس خسروی، سیداسعد حسینی، علیرضا رحیمی، علیرضا کربلائی درئی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
انرژی خورشیدی یکی از مهمترین منابع انرژی در جهان است که به عنوان منبعی تجدید پذیر و با صرفه اقتصادی، استفاده از آن هیچگونه صدمه ای به محیطزیست وارد نمی سازد. کشور ایران به دلیل قرارگیری مساحت نسبتاً زیادی از آن در عرض های پایین جغرافیایی و شرایط آب و هوایی نسبتاً خشک، از لحاظ بهرهبرداری از انرژی خورشیدی از شرایط بسیار خوبی بهره میبرد. لذا در این پژوهش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش ارزش گذاری فازی و روش وزن دهی بر اساس تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به پتانسیل سنجی مناطق کویری، بیابانی و سواحل مکران بهمنظور کسب انرژی از خورشید پرداخته شد. بدین منظور از 14 معیار مربوط به شرایط اقلیمی، زیرساختی و فنی و فیزیکی منطقه استفاده شد. معیارهای مربوط به شرایط اقلیمی شامل تابش، ساعات آفتابی، دما، ابرناکی، گرد و غبار، بارش و رطوبت نسبی در طول دوره آماری (1990 تا 2015)، معیارهای مربوط به شرایط فنی و فیزیکی نیز شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی و فاصله از گسلها و معیارهای مربوط به زیرساختها نیز شامل فاصله از مراکز جمعیتی و فاصله از راههای ارتباطی در نظر گرفته شد. جهت همپوشانی فازی لایهها نیز از عملگرهای Product، Gamma 0.7، Gamma 0.8، Gamma 0.9 و Sum Weighted برای مقایسه و ارائه نتایج استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، عملگر Gamma 0.9 به دلیل حساسیت بالا دارای بیشترین دقت و عملگر Sum Weighted دارای کمترین دقت در بین عملگرهای مورد استفاده هستند. در نقشه همپوشانی شده با استفاده از عملگر Gamma 0.9 حدود 2 درصد و در نقشه همپوشانی شده با عملگر Sum Weighted، حدود 33 درصد از منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل بالا برای کسب انرژی از خورشید تشخیص داده شد.
زهرا حجازی زاده، فرشاد پژوه، فردین قدمی، هانیه شکیبا،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
هدف از این مطالعه واکاوی همدید تعداد روزهای یخبندان در سال استان خوزستان است. بدین منظور با استفاده از دادههای دمای کمینه روزانه 12 ایستگاه همدید طی دوره آماری 1992 تا 2017 از سازمان هواشناسی کشور، 54 روز یخبندان فراگیر شناسایی گردید. دادههای فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، باد مداری و نصفالنهاری و دما با اندازه 5/2×5/2 درجه قوسی از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالاتمتحده آمریکا استخراج شدند. بر روی ماتریس دادههای فشار تراز دریا در 54 روز، تحلیل مؤلفههای مبنا انجام شد و 10 مؤلفه که 83 درصد از تغییرات فشار تراز دریا را تبیین میکردند، شناسایی شد. سپس با اعمال روش تحلیل خوشهای سلسله مراتبی با روش ادغام وارد بر روی نمرات 10 مؤلفه مذکور انجام و 5 الگوی فشار تراز دریا شناسایی شد. نتایج نشان داد که پدیده یخبندان در استان خوزستان از ماه نوامبر تا مارس روی میدهد و روند آن طی دوره آماری موردبررسی کاهشی میباشد. همچنین نواحی شمالی و غربی استان نیز بیشترین فراوانی یخبندان را به خود اختصاص دادهاند. واکاوی شرایط همدید وردسپهر نیز نشان داد که 5 الگوی فشار تراز دریا با آرایشهای متفاوت منجر به یخبندانهای فراگیر استان خوزستان میشوند. یخبندانهای ضعیف و متوسط با نفوذ سامانههای پرفشار سرد سیبری و اروپا شکل میگیرند. اما یخبندانهای شدید با گسترش کمفشار ایسلند به سمت ایران همراه با پرفشارهای سرد قوی رخ میدهند. در این بین پرفشار قدرتمند سیبری در بیشتر الگوها حضور دارد که برهمکنش آن با کمفشارهای جنب قطبی و ایسلند، بیشترین نقش را در وقوع یخبندانهای استان خوزستان ایفا میکنند. در تراز میانی جو نیز بیشترین نقش را نفوذ ناوه های عمیق از عرض های شمالی و بندال های عظیم شرق اروپا که هوای سرد را از جانب نیمه غربی ناوه ها بر روی کشور فرارفت و ضمن تشدید یخبندان بر تداوم آن نیز افزوده است.
محمود حسین زاده کرمانی، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تعیین نواحی مستعد کشت پسته با توجه به برخی متغیرهای اصلی مؤثر با استفاده از روشهای زمین آمار میباشد. داده های روزانه ایستگاهی اقلیمی مورد نیاز، از سازمان هواشناسی کشور برای 300 ایستگاه سینوپتیک از ابتدای تاسیس ایستگاه تا سال 2016 اخذ شد. برای محاسبات نیاز آبی روش پنمن - مانتیث(مورد تایید فائو) در دوره های 10 روزه و ماهانه در دورۀ کشت بکار گرفته شده است که در کشور ایران تاریخ کاشت گیاه پسته بطور متوسط 21 فروردین ماه و تاریخ برداشت گیاه پسته 30 شهریور ماه مشخص شده است. از سامانه اطلاعات جغرافیایی به منظور رقومی سازی و تهیه نقشهها بهره برداری شد. پس از تشکیل پایگاه اطلاعات فضایی با استفاده از نرم افزار ARC GIS اطلاعات توصیفی نقشهها به آنها اضافه گردید. پس از عملیات همپوشانی وزنی در محیط GIS پهنه بندی با استفاده از روشهای زمین آمار انجام شد. نتایج حاصل از نقشه نهایی تحلیل فضایی کشت پسته نشان داد که 88/707273 کیلومتر مربع از مساحت منطقه ( 43 درصد) را شامل میشوند، برای گسترش کشت پسته مناسب نبوده (شامل مناطق ارتفاعی و کاربری شهری و دامنه های شیب دار، سواحل دریاهها و رودخانه ها، مسیلها، زمینهای شور و باتلاقی) و 39/585130 کیلومتر مربع (57/35 درصد) از مساحت کشور ایران(شامل مناطق دشتی و کاربری کشاورزی) مناسب گسترش کشت پسته شناخته شد. این مناطق بیشتر در شرق و جنوب شرق، مرکز و شمال شرق ایران واقع شده است.
اسدالله حجازی، زهرا حیدری،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
در سالهای اخیر، رشد جمعیت وکمبود منابع آب شرب، اهمیت مطالعه مناطق کارستیک را دو چندان نموده است.در تحقیق حاضر به ارزیابی و پایش مناطق کارستیک توسعه یافته و پتانسیل آلودگی منابع کارستیک در حوضه روانسر پرداخته شده است که به منظور بررسی عوامل توسعه کارست و پتانسیل آلودگی منابع کارستیک در حوضه روانسر از 7 معیار دو روش OWA و ANP استفاده شده است. روش کار به این صورت است که پس از پردازشهای لازم، با استفاده از روش OWA و با اعمال اوزان بدست آمده تصاویر ماهوارهای 2007 و 2015 روند توسعه نواحی انسان ساخت در مناطق کارستیک توسعه یافته مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که بخش عمدهای از حوضه مورد مطالعه بخصوص در مناطق شمالی و غربی در کلاس توسعه یافتگی زیاد و نسبتا زیاد قرار دارد. محاسبه مساحت نواحی انسان ساخت بیانگر این است که در سال 2007 حدود 6/2 کیلومترمربع از مناطق کارستیک توسعه یافته را نواحی انسان ساخت(مستعد آلودگی) اشغال کرده است با توجه به روند رو به رشد جمعیت این مقدار در سال 2015 به 8/3 کیلومترمربع افزایش یافته است.
زهرا حجازی زاده، شریفه زارعی، وحیده صیاد،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
چکیده
در سالهای اخیر توجه به تغییر اقلیم و اثرات ناشی از آن اهمیت زیادی پیداکرده است که می
توان آن را نتیجه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و خسارتهای مالی و جانی مربوط به رویدادهای فرین اقلیمی دانست. هدف از این مطالعه بررسی چشم انداز تغییرات دما و بارشهای فرین در استان کردستان است. بدین منظور از دادههای روزانه بارش، دمای حداقل و دمای حداکثر 6 ایستگاه همدید در طول دوره آماری (2016-1990) بهره گرفته شد. و تغییرات آنها در دوره (2060-2041) با استفاده از مدل جهانی
HadGEM2 تحت دو سناریوی
RCP2.6 و
RCP8.5 و ریزمقیاس گردانی آماری
LARS-WG6 مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی روند نمایههای فرین اقلیمی نیز 27 شاخص مربوط به بارش و دما با استفاده نرمافزار
RClimdex مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در دوره (2016-1990) شاخصهای فرین گرم دارای روندی مثبت و افزایشی هستند. این روند برای شاخص تعداد روزهای تابستانی و بیشینه ماهانه دمای حداکثر روزانه، معنادار است. این در حالی است که شاخصهای فرین سرد دارای روند کاهشی و منفی بوده است. این روند فقط برای شاخص تعداد روزهای سرد معنادار بود. بارشهای فرین نیز در اغلب ایستگاهها دارای روند منفی و کاهشی است و این روند در اکثر ایستگاهها معنادار است. نتایج حاصل از چشم انداز تغییرات اقلیمی نیز نشان داد در دوره آینده میزان دما افزایش و میزان بارش کاهش خواهد یافت.
نسرین السادات بزمی، زهرا حجازی زاده، پرویز ضیائیان فیزوز آبادی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
این مقاله با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان ارومیه با استفاده از سنجش از دور تصاویر ماهواره ای لندست برای 4 دوره 8 ساله بین سالهای 1990 تا 2019 به رشته تحریر درآمد. در این پژوهش از دو دسته داده استفاده شد. دسته اول شامل داده های حاصل از تصایر ماهواره ای و دسته دوم داده های زمینی برداشت شده از ایستگاه زمینی ارومیه که شامل دما و سایر پا.رامتر های مورد استفاده دراین تحقیق میباشد. نتایج نشان داد که که کاربری اراضی شهری، در شهرستان ارومیه طی دوره آماری 30 ساله با تغییرات چشمگیری روبرو بوده که طی دوره مورد مطالعه با افزایشی 5 برابری مواجه بوده است. عرصه های باتلاقی و لجن زارهای شرق دریاچه ارومیه روند کاهشی چشمگیری داشته است. اراضی بایر شهرستان نیز که درصد کمی از مساحت شهرستان را در برگرفته اند، طی دوره 30 ساله مورد بررسی روند کاهشی داشته است. کاربری باغات طی همه دوره ها روند افزایشی داشته است. کاربری کشاورزی آبی طی همه دوره های مورد بررسی روند افزایشی داشته است. پهنه اراضی کشاورزی دیم، بعد از پهنه مراتع، وسیعترین کاربری اراضی شهرستان ارومیه است اما با شیب نسبتا ملایمی روند کاهشی داشته است. پهنه های آبی نیز روند کاهشی داشته اند. مراتع که وسیعترین پهنه پوشش اراضی شهرستان ارومیه است، طی دوره مورد بررسی سه روند متفاوت را داشته است. در طی دوره آماری کمترین وسعت مراتع مربوط به سال 2019 بوده است