آقای حمید فخیم زاده، دکتر هادی سروری، دکتر محمدهادی مهدی نیا، دکتر مهدی محمودزاده واشان،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
شهر نیازمند ایجاد برند شهری و اتخاذ راهبردهای متناسب با گستره ذینفعان به ویژه گردشگران است لذا طرح های توسعه شهری در نوع جهت گیری های برند شهر موثر هستند. از این رو، این مقاله قصد دارد تا پس از شناسایی مولفه های تاثیرگذار مدل معادلات ساختاری پژوهش را در جهت رتبه بندی مولفه ها ایجاد و با ماتریس فورنل و لارکر همبستگی بین مولفه ها را بررسی نماید. مقاله حاضر از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها با روش پژوهش ترکیبی همگرا، از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه محقق ساخته و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و نمونه آماری در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، 19 نفر از خبرگان شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 381 گردشگر بودند. یافته های مصاحبه ها مشخص کرد در برندسازی شهر بیرجند باید به غلبه نقش نظامی- دانشگاهی شهر بر جنبه تاریخی شهر، اقتصاد خدماتی شهر، سرمایه های فرهنگی و هنرهای در حال فراموشی، مهاجرت و اجرای پروژه های پیشران و محرک توسعه توجه گردد. هم چنین مدل پژوهش نشان داد در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری، طرح های توسعه شهری بر مولفه های تصویرذهنی و منظر بیشترین اثر مثبت را دارند. همبستگی بین مولفه ها نیز نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های تصویر ذهنی و منظر به میزان 0.66 می باشد.
مریم رحمانی لشگری، علیرضا استعلاجی، آزیتا رجبی، مجید ولی شریعت پناهی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
پایداری اجتماعی امروزه بهعنوان مهمترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامهریزیهای شهری دارد و پیوسته با افزایش مشکلات اجتماعی و واگرایی بین محلات از نظر انجام و مشارکت، بر اهمیت آن در برنامهریزیها افزوده می شود. از این رو این امر نیاز به بررسی های بیشتری در مطالعات شهری دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایداری اجتماعی محلات انجام شده است. برای این منظور میزان تاثیر معناداری این دو متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی میباشد جمعآوری داده ها به روش کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش از گروه خبرگان تشکیل شده است که به روش در دسترس 20 نفر بهعنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامهای که براساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در مقیاس پنج درجهای لیکرت طراحی شده، می باشد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرمافزار ایموس انجام شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که مشارکت اجتماعی شهروندان در محلات با ضریب (بتا) 732/0 بر توسعه پایدار اجتماعی این محلات تاثیر مثبت دارد و رابطه این دو متغیر با هم معنادار میباشد. بهعبارتی دیگر با تقویت مشارکت اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی نیز تقویت خواهد شد. و متغیرهای حس تعلق به مکان، رضایت از محله، مشارکت در فعالیتهای محلهای و اعتماد نیز بر متغیر مشارکت اجتماعی در محلات اثرگذاری مثبتی دارند.
ابوالفضل قنبری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
شوراهای اسلامی بهعنوان یکی از عناصر مهم سیستم مدیریت شهری بهعنوان نهاد، سیاستگذار، تصمیمگیر و با اندکی تسامح قانونگذار در سطح محلی مطرح است که باید برای ایفای نقش خود از جامعیت عملکردی برخوردار باشد تا بتواند وظایف سیاستگذاری و نظارتی را نسبت به تمام امور در حیطه قلمرو شهر و سازمانهای ذیربط در مقیاس محلی به انجام رساند. لذا، هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعهپایدار شهری در کلانشهر تبریز میباشد و از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و جهت جمعآوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان و ساکنان بالای 18 سال کلانشهر تبریز میباشد. این شهر مطابق سرشماری سال 1395 دارای ۱۵۵۸۶۹۳ نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده است. جهت تعیین تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 327 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه نمونهبرداری نیز با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای به تفکیک مناطق دهگانه انجام گرفت. همچنین جهت تجزیهوتحلیل دادهها و اطلاعات از آزمونهای تیتک نمونهای، کروسکالوالیس، تحلیل واریانس، رگرسیون و تحلیلمسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شاخص نحوه عملکرد شوراهای اسلامی 76/2 و آمار تی آن 59/6- است که وضعیت نامطلوب عملکرد شورای شهر را نشان میدهد و عملکرد شورای اسلامی این شهر در منطقه 9 (با میانگین 80/248)، منطقه 8 (با میانگین 38/239) و منطقه 2 (با میانگین 33/204) نسبت با سایر مناطق مطلوب ارزیابی شده است. همینطور، میانگین همه شاخصهای توانمندسازی شوراهای اسلامی شهر در زمینه توانمندی شوراهای اسلامی کمتر از مطلوبیت عددی 3 بوده و آماره آنها بهصورت منفی برآورد شده است. در نهایت، عملکرد شوراهای اسلامی در بعد اقتصادی (اشتغال، درآمد و سرمایهگذاری) با اثر کلی 608/0 بیشترین تأثیر و در بعد کالبدی با اثر کلی 210/0 کمترین تأثیر را در تحقق توسعهپایدار داشته است.
واژگان کلیدی: عملکرد شورای شهر، مدیریتشهری، توسعهپایدار شهری، کلانشهر تبریز.
مریم صنعتگر کاخکی، منوچهر فروتن، محمد مهدی سروش، سارا جلالیان،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
سرزندگی یکی از مؤلفههای اصلی در طراحی میباشد، اما مفهوم پیچیده و چندوجهی است که در ابعاد گوناگون آن همپوشانی وجود دارد. بدینجهت با توجه به خلأ نظری آن در معماری و در نظر گرفتن میانرشتهای بودن آن، با کنار هم قراردادن و همپوشانی تفاوتها و تشابهها سرزندگی در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی با تعاریف در معماری و همچنین بررسی تفاوت سرزندگی با دیگر مفاهیم نزدیک به آن در معماری و شهرسازی شامل کیفیتزندگی، زیستپذیری و پایداری، در نهایت مدل تعریف سرزندگی و مدل عوامل سرزندگی محیطی ارائه شد. بدینجهت مقاله حاضر با پارادایم تفسیرگرا، رویکرد کیفی، روش تطبیقی و منطق استدلال قیاسی انجام شد که به لحاظ هدف نظری و نوع نتایج آن تبینی میباشد. هدف از این پژوهش پاسخ سؤالاتی پیرامون تعریف سرزندگی محیطی، رویکرد مناسب پژوهش پیرامون سرزندگی، مقیاس مناسب پژوهش سرزندگی، عوامل مؤثر بر سرزندگی محیطی و ارائه مدل تحلیلی- تطبیقی سرزندگی جهت ارزیابی آن میباشد. نتایج این پژوهش نشان میدهد، سرزندگی محیطی مفهومی نسبی وابسته به مکان و زمان میباشد که نمیتوان عواملی را بهطور مشخص برای سرزندگی همه مکانها در همه کشورها و در همه دورههای زمانی بیان کرد بلکه باید عوامل بهصورت محلی با توجه به مکان مشخص شود. عوامل مؤثر بر سرزندگی محیطی بهدستآمده در این مقاله شامل مؤلفههای کالبدی، تجربی و زیباشناختی، اجتماعی میباشد و با توجه به فرهنگ جمعگرا و جایگاه شادیهای جمعی در کشورمان توجه به عواملی از سرزندگی که باعث افزایش جنبههای اجتماعی فضا، جذب و مشارکت افراد شود میتواند راهگشا باشد.
واژگان کلیدی: شادی، نشاط اجتماعی، مطالعه تطبیقی، سرزندگی محیطی
. این مقاله برگرفته از رساله دکتری معماری تحت عنوان " سرزندگی محیطی بومی در مجتمعهای تجاری: تدوین مدل ارزیابی عوامل معماری مرتبط با سرزندگی محیطی در مجتمعهای تجاری شهر تهران " میباشد که به راهنمایی استادان دکتر منوچهر فروتن و دکتر محمد مهدی سروش و مشاوره دکتر سارا جلالیان در دانشگاه آزاد اسلامی همدان به انجام رسیده است.
. نویسنده مسئول: همدان، بلوار امام خمینی، خیابان دانشگاه آزاد اسلامی، بلوار پروفسور موسیوند، ساختمان هنر و معماری، گروه معماری.
اعظم صالحی، مسعود پورکیانی، مهدی محمدباقری، سنجر سلاجقه،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
ازآنجاکه برندسازی شهری یکی از پویاترین فعالیتهای در حوزه خطمشیگذاری در عصر حاضر محسوب میشود که نقش مهمی در توسعه پایدار منطقه ایفا میکند و با توجه به رشد روزافزون توسعه شهری در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و... نیاز به یک برنامهریزی هدفمند و جامع برای همگام شدن با توسعه پایدار میباشد. این پژوهش با توجه به مؤلفههای توسعه و تأثیر آن بر شاخصهای برندسازی شهری بر آن است تا بتوان با بررسی آنها به بهبود وضعیت توسعه و برندسازی شهری در استان کمک نماید. روشهای گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه میباشد. جامعه آماری این پژوهش از دو گروه تشکیل شده است. گروه اول را خبرگان آگاه به موضوع که تعداد افراد موجود در این جامعه آماری نامشخص و حجم نمونه مورداستفاده 50 نفر میباشد. گروه دوم شامل سیاستگذاران و مدیران ارشد، کارکنان دارای تحصیلات عالی در استان بوشهر با تعداد 37751 نفر میباشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شده است. دادههای مورداستفاده در این پژوهش از طریق 4 پرسشنامه که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرارگرفته است، جمعآوری گردیدند. برای اندازهگیری سازهها و روابط بین آنها با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرمافزار SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرخطمشی برندسازی شهری با مدل توسعه رابطه مثبت و معناداری دارد. لذا پیشنهاد میگردد سیاستگذاران و مدیریت شهری با توجه به رابطه خطمشی برندسازی شهری با ابعاد توسعه، جهت برندسازی شهری استان و بهبود ابعاد توسعه برنامهریزی نمایند.
واژگان کلیدی: مدل، توسعه، خطمشی، برندسازی شهری.
. نویسنده مسئول: استان کرمان، کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت،
حسین صداقت نوری، محمدرضا پورجعفر، نادر زالی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
این پژوهش به بررسی معیارهای مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلانشهرها میپردازد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی نظریات مطرح در این حوزه، یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که نقش شاخصهای مختلف اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی را ارائه میدهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، شهر لواسان بهعنوان نمونه موردی، انتخاب شد تا درک واقعبینانهای از نقش مؤلفههای مختلف بر مدیریت پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلانشهرها فراهم آید. روش پژوهش مبتنی بر روشهای کمی و کیفی بوده است. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردید. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از فن آماری SPSS21 و Smart-PLS استفادهشده است. 376 پرسشنامه در ارتباط با مؤلفههای مدیریت توسعه پایدار شهری تحلیل شده است. نتایج تحلیلها، نمایانگر آن است که مؤلفههای اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری شهر در حال شکوفایی لواسان را میتوان در ابعادکالبدی- فضایی، کیفیت زندگی، مدیریت هوشمند، عدالت و برابری و حکمروایی و قانونگذاری بهینه بررسی کرد. همچنین نتایج نشان میدهد که عامل کالبدی– فضایی مهمترین معیار اثرگذار میباشد. همچنین مسیر تحلیل عاملی نشان میدهد که دستیابی به شکوفایی شهری در شهرهای پیرامون کلانشهرها از مدیریت شهری هوشمند آغاز میشود، حکمروایی و قانونگذاری مناسب در زمینه زیرساختهای کالبدی- فضایی و زیرساختهای کیفیت زندگی سبب گسترش عدالت و برابری در شهر و در نهایت منجر به شکوفایی شهری میگردد.
واژگان کلیدی: مدیریت توسعه پایدار، شکوفایی شهری، شهرهای پیرامون کلانشهرها، لواسان.
. نویسنده مسئول: pourja_m@modares.ac.ir
حمید رضا محمدی، محسن پاکپرور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
در ارتباط با مسکن محرومین امکان دسترسی به مسکن مناسب برای هر خانوار ایرانی در حد نیاز خانوار بهگونهای که دغدغهی مسکن فراتر از سایر عرصههای زندگی خانوار نباشد و دسترسی پایدار و ایمن به مسکن خانوار نیز تضمین گردد، مبین چشمانداز آرمانی بخش مسکن در مطالعات اسنادی، در ارتباط با گروههای محروم است. هدف از این مطالعه دستیابی به مجموعهی راهبردها و شاکلهی عمومی برنامههای واقعنگر و اثربخش در زمینه حمایت از مسکن محرومین و اقشار کمدرآمد است که ضمن تعیین حدود و نوع مداخله دولت در ارتباط با مسکن و گروههای اقتصادی مختلف، موجب برخورداری سریعتر گروههای هدف از برنامههای حمایتی گردد. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامهریزی استراتژیک QSPM است و به بررسی یافته های مطالعات و نتایج حاصل از بررسی مصاحبه با کارشناسان حوزه جغرافیا و برنامهریزی شهری پرداخته است. تحلیل های حاصل از SWOT نشان داد که 1- بی توجهی به عدم استفاده توامان فرایند مدیریت و بهرهبرداری مسکن اقشار کمدرآمد مبتنی بر مشارکت نهادهای اجتماعی محلی و تشکلهای غیردولتی 2- عدم شناخت لازم و یا بیتوجهی به تنوع نیازهای اقشار محروم و بیتوجهی به ویژگیهای خاص گروههای هدف 3- عدم تعادل میان بهرهمندی افراد مختلف در گروههای مختلف، در قبال برنامههای حمایتی منجر به ناکارآمدی سیاستهای محرومین و بر خورداری این گروه از مسکن حمایتی گردیده است. دو محور دستهبندی گروههای هدف و سیاستهای کلان اعم از «برنامههای توانمندسازی» و «جلب مشارکت با بهره بره برداری از توان محلی و ظرفیتهای درونی با توسعه و تنوعبخشی به توانمندسازی»، همراه با سیاست عام تعادلبخشی در راستای افزایش ظرفیت در بخشهای غیردولتی مبتنی بر مشارکت خانوار برخورداری سریعتر خانوارها از برنامههای حمایتی مسکن و مشارکت همه ذینفعان در برنامهریزی را فراهم میآورد.
واژگان کلیدی: برنامههای توسعه، مسکن محرومین، گروههای هدف، تحلیل SWOT، مدل .QSPM
. نویسنده مسئول: pakparvar_mohsen@yahoo.com
صنم آفریدی، فرشته احمدی، علی سلطانی، محمود محمدی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
در کشورهای درحالتوسعه، نیاز ضروری به سیستم حملونقل مناسب برای دسترسی بهتر همواره احساس میشود. شرایط بهینه دسترسی و سفر سریع، ایمن و راحت به کاربریهای بهداشتی- درمانی را میتوان با آنالیز سیستماتیک و نظاممند زیرمجموعههای حملونقل مانند رفتار انجام داد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ویژگیهای اجتماعی اقتصادی افراد در انتخاب وسیلههای سفر درونشهری به بیمارستان است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در ساخت مدل الگوی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان در منطقه مرکزی شهر شیراز (منطقه 1) استفاده میکند. پاسخدهندگان، افراد مراجعهکننده به بیمارستانهای این منطقه هستند. هر وسیله یک متغیر وابسته محسوب میشود درحالیکه ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی متغیر مستقل هستند که شامل سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و مالکیت خودرو است. انتخاب وسیلههای مختلف در سفر به بیمارستان توسط پاسخدهندگان نیز شامل اتوبوس، مترو، موتور، تاکسی و خودروی شخصی است. پرسشنامههای پر شده توسط مراجعین بیمارستان جهت جمعآوری دادههای پژوهش در نرمافزار spss، با استفاده از مدل چندگزینهای جایگاهدت، مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سفر اول انتخاب خودرو با مالکیت خودرو رابطه مستقیم دارد و مقدار ضریب بتا نشان میدهد در صورت مالکیت خودرو سفر با خودرو 8 برابر میشود. استفاده از تاکسی با سن زیر 20 سال و عدم مالکیت خودرو و انتخاب موتور نیز با سن زیر 20 سال رابطه مستقیم دارد. استفاده از اتوبوس با رده سنی بین 21 تا 50 و تحصیلات زیر دیپلم دارای رابطه معنادار است. سفر با مترو نیز با درآمد زیر 2 میلیون تومان رابطه مستقیم دارد و بر اساس ضریب بتا، تعداد سفرها حدود 9 برابر میشود. بهطورکلی، حملونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس وسیلههای محبوب در دسترسی به بیمارستان نیستند و کاربری زمین، ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهد که میتواند در برنامهریزی و سیاستگذاریهای شهری بسیار مؤثر باشد و نیز بهصورت کلی و بر اساس رفتار سفر به بیمارستان به سایر نواحی جغرافیایی تعمیم داده شود.
واژگان کلیدی: وسیله سفر، خودرو، بیمارستان، مدل جایگاهدت، شیراز
. نویسنده مسئول: این مقاله مستخرج از رساله دکتری شهرسازی نگارنده اول که به راهنمایی نگارندگان دوم و سوم و مشاوره نگارنده چهارم در حال انجام است یا به انجام رسیده است. عنوان رساله درج گردد.
دکتر تاج الدین کرمی، دکتر سمیه تیموری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
یکی از نظریههایی که فقر و نابرابری را پس از جنگ جهانی دوم و بازساخت شهری در آمریکا در دوگانگی حومه و شهر مرکزی موردمطالعه قرار داد، نظریه عدم انطباق فضایی است. بهرغم نقش زمینه ناشی از نابرابری نژادی - قومی و تضاد حومه - شهر مرکزی در شکلگیری نظریه مذکور، شاخصهای اصلی عدم انطباق فضایی بر نبود تناسب بین دستیابی به شغل با مزایای کافی برای دسترسی به مسکن قابل استطاعت و باکیفیت دلالت دارد. این به آن معناست که زمینهها، ساختارها و فرایندهای نابرابری ساز از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت و نبود تناسب بین مزایای کار و دسترسی به مسکن فضاهای فقر را بازنمایی میکند. هدف تحقیق حاضر آشکارسازی عدم انطباق فضایی بین دو شاخص مذکور در مناطق کلانشهر تهران است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش نیز از ماهیت توصیفی - تحلیلی برخوردار بوده است. دادههای عمده موردنیاز شامل گروههای عمده شغلی و وضعیت مسکن در سرشماریهای رسمی نفوس و مسکن بوده که با استفاده از توابع فضایی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. تحلیل یافتههای تحقیق نشان میدهد بین قشربندی شغلی و کیفیت سکونت در مناطق شهرداری تهران رابطه مستقیمی وجود دارد. بهنحویکه کانونهای تراکم اقشار فرودست و کارگری که از مشاغل با مزایای مناسبی محروماند در گسترههای مسکونی باکیفیت نامناسب و بافتهای فرسوده شکل گرفتهاند. بر این اساس در مناطق جنوبی تهران، عدم تناسب بیشتری بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت مشاهده میشود. درحالیکه مناطق شمالی تهران از دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت تناسب بسیار بیشتری وجود دارد. نتیجه نهایی بیانگر آن است که دو شاخص اصلی موردبررسی، «تلههای فضایی فقر» که کانون اصلی مسائل اجتماعی- فضایی در گسترههای درونشهری هستند را بهخوبی آشکار و بازنمایی میکنند.
واژگان کلیدی: تلههای فضایی فقر، عدم انطباق فضایی، عدم تناسب کار و سکونت، قشربندی شغلی و تهران.
- مقاله حاضر مستخرج از رساله دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری با عنوان «تبیین عدم انطباق فضایی کار و سکونت در منطقه 7 تهران» است که با حمایت مادی و معنوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهری تهران در دانشگاه خوارزمی انجام شده است.
- نویسنده مسئول: karamit@khu.ac.ir
خانم نازلی پاکرو، دکتر رسول درسخوان،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
شهرنشینی شتابان مشکلاتی را در جنبههای مختلف برای شهروندان و مدیران شهری به وجود آورد که لزوم اتخاذ راهکارها و رویکردهایی برای بهبود شرایط را متذکر میشد. در این میان مفهوم کیفیت زندگی برای ارزیابی این وضعیت در شهرها سر برآورد. کیفیت زندگی بهعنوان یک مفهوم چندبعدی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و ... در سطوح و مقیاسهای متفاوتی مورد بحث و بهرهگیری قرارگرفته است. در این پژوهش که با هدف سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاههای غیررسمی شهر تبریز انجامشده است از روش پیمایشی برای این هدف بهرهگیری شده است. میتوان گفت که رویکرد ذهنی کیفیت زندگی بر این پژوهش حاکم است که رضایت و نظر ذهنی ساکنان مبنای کار قرارگرفته است. از آزمون T تک نمونهای و تحلیل مسیر برای تحلیل دادهها استفادهشده است. نتایج نشانگر این است که میانگین همه ابعاد کیفیت زندگی پایینتر از متوسط میباشد و تنها عامل اجتماعی- فرهنگی بالاتر از میانگین برآورد شده است. همچنین میانگین کیفیت زندگی کل با 2.82، پایینتر از میانگین برآورد شده است که نشاندهنده کیفیت پایین زندگی در این محلات میباشد. بر اساس تحلیل مسیر انجامشده، بعد اقتصادی با 0.685 بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی در این محلات دارد. لازم است هرگونه برنامهریزی برای این محلات با درنظرگرفتن ابعاد و جنبههای مختلف انجام گیرد تا از اثربخشی قابل قبولی برخوردار باشد.
واژگان کلیدی: کیفیت زندگی، سکونتگاههای غیررسمی، کلانشهر تبریز
. نویسنده مسئول: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
خانم الهام زارع، آقا اکبر عبدالله زاده طرف،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
امروزه توجه به گردشگری بافتهای تاریخی در راستای ارتقا پیشرفت اقتصادی - اجتماعی و شناساندن ارزشهای تاریخی و هویت فرهنگی هر منطقه بسیار مهم تشخیص داده شده است. از اینرو این پژوهش با هدف شناسایی الگوی علّی معیارهای ارتقاء سطح گردشگری در بافت تاریخی شهر تبریز نگاشته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی میباشد، جامعه آماری پژوهش را خبرگان بالغبر 6 نفر و کارشناسان (کارمندان شهردار و مدیران شهرداری) که برابر با 9 نفر تشکیل میدادند که مجموع آنها برابر با 15 نفر بود که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات موردنیاز در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای و میدانی انجام پذیرفته و در جهت تحلیل دادههای پژوهش از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از بین معیارهای شناساییشده معیار عناصر اولیه بهعنوان تأثیرگذارترین معیار و همچنین بهعنوان بااهمیتترین معیار در جهت ارتقاء گردشگری بافت تاریخی شهر تبریز شناسایی شد. از دیگر نتایج حاصل شده در این پژوهش میتوان به ارائه الگوی علّی هر یک از زیرمعیارها اشاره نمود، از بین زیرمعیارهای عناصر اولیه، معیار تاریخی، از بین زیرمعیارهای مربوط به عناصر ثانویه، تسهیلات اقامتی و از بین زیرمعیارهای فضای مطلوب گردشگری زیرمعیار عملکرد بهعنوان تأثیرگذارترین زیرمعیار شناسایی شدند.
واژگان کلیدی: گردشگری، بافت تاریخی، روش دیمتل فازی، تبریز
. نویسنده مسئول: پست الکترونیکی: taraffarat@yahoo.com
دکتر امیر شایانیان، دکتر فاطمه مظفری قادیکلای، دکتر علی پهلوان،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
دکتر شهریور روستایی، دکتر رحیم حیدری چیانه، آقای ایوب ذوقی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
هر اندازه شهرها از لحاظ کالبدی و جمعیتی گسترده تر شوند، به تبع آن بر میزان بحران ها نیز افزوده می شود و آسیب پذیری شهرها در برابر بلایای طبیعی بنا به دلایل مختلفی از جمله فقر اقتصادی و فرهنگی، عدم رعایت حریم گسل ها و آیین نامه های مربوط به زلزله افزایش یافته است. آنچه اهمیت دارد، سطح آمادگی جامعه و درجه آسیب پذیری شهر و ساکنان در معرض خطر است، که در صورت برنامه ریزی مناسب و اتخاذ سیاست های اصولی می توان آسیب ها را به پایین ترین سطح کاهش داد. در این پژوهش با توجه به پتانسیل بالای سنندج از لحاظ لرزه خیزی و وجود گسل های فراوان در مجاورت و اطراف شهر، سعی بر آن بر آن است تا با شناخت عوامل موثر بر زلزله و ترکیب شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل طبقه بندی درختی به درک درستی از موضوع برسیم. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سطح وسیعی از شهر در طبقه بندی آیب پذیری متوسط به بالا قرار دارد. 52 درصد در طبقه آسیب پذیری متوسط، 16.5 درصد آسیب پذیری بالا و 1 درصد از سطح شهر در طبقه با آسیب پذیری بسیار بالا قرار دارد، که دقیقاً منطبق بر محلات حاشیه ای، قدیمی و پر تراکم است. این وضعیت ساختار مناسبی را ارائه نداده و نیازمند توجه بیشتر در طرح های توسعه آتی می باشد.
- امیر کاوه، - مریم کریمیان بستانی، - غلامرضا میری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
با توسعه شهرها و افزایش جمعیت، چالشهای بسیاری ایجادشده که از مهمترین آنها، حملونقل شهری است. عدم توانایی مدیریت شهری سنتی در حل این چالش، منجر به مطرحشدن رویکردهای مختلفی از جمله حملونقل هوشمند شد. اتخاذ و اجرای چنین رویکردی در کلانشهرها، نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی است که مدیریت یکپارچه شهری بهعنوان مهمترین آنها شناخته میشود. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت مدیریت یکپارچه شهری و سپس تأثیر آن در تحقق حملونقل هوشمند در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر گردآوری دادهها بهصورت میدانی از طریق ابزار پرسشنامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان شهری در شهر زاهدان تشکیل دادهاند. حجم نمونه برابر با 100 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان میدهد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. از نظر جامعه آماری، 7 متغیر حکمروایی خوب، همپایایی، وحدت فرماندهی شهری، بسترسازی، تعامل، ساختار تشکیلاتی و دیدگاه سیستمی، وضعیت مناسبی نداشته و این شرایط سبب شده که شاخص مدیریت یکپارچه شهری در شهر زاهدان شرایط مطلوبی نداشته باشد. همچنین بررسی معناداری آزمون نشان میدهد که 5 متغیر حملونقل هوشمند یعنی نظارت هوشمند، پرداخت هوشمند، ثبت تخلف هوشمند، اطلاعرسانی هوشمند و مدیریت مکانیزه ناوگان در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. جهت معناداری، نشانگر وضعیت نامناسب شاخص حملونقل هوشمند در شهر زاهدان است. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری میتوانند بیش از 68 درصد در تحقق حملونقل هوشمند تأثیرگذار باشند و 32 درصد به عوامل دیگر وابسته هستند. متغیر حکمروایی خوب با 12 درصد و سپس دیدگاه سیستمی با 11 درصد، بیشترین تأثیر را در این زمینه دارد.
واژگان کلیدی: مدیریت یکپارچه، حملونقل هوشمند شهری، زاهدان.
زهرا علیزاده خطیبایی، دکتر محمد تقی معصومی، دکتر حسین نظم فر، دکتر اکبر آبروش،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
امروزه با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، فقر شهری یکی از معضلات مهمی است که مبارزه با آن ضروری به نظر میرسد. در قرن بیست و یکم یکی از شاخصهای پیشرفت شهری، مسئلهی پایین بودن فقر شهری است (Lemanski and Marx, 2015). بهمنظور تحلیل و ارزیابی شاخصهای فقر شهری در شهر رشت در بلوکهای مختلف و خوشهبندی فقر اجتماعی در این شهر (خیلی فقیر، فقیر، متوسط، مرفه، خیلی مرفه)، برای تحلیل فقر اجتماعی و استخراج لکههای داغ گستره فضایی از نرمافزار Arc Gis استفاده شد؛ و استخراج نواحی مختلف شهر از نرمافزار R و به روش تصمیمگیری چند شاخصه پرومته که وزن شاخصها به روش ANP از دادههای خام بلوکهای آماری شهر رشت در سرشماری سال ۱۳۹۵ بهدستآمده بود، محاسبه شد. یافتههای پژوهش نشان دادند که بهطور نسبی بخشهای مرکزی شهر را بلوکهای متوسط در برمیگیرد و در بخشهای بیرونی و حاشیهای مرکز شهر دو ناحیه لکه داغ مشاهده میشود که بلوکهای خیلی مرفه و مرفه را در خود جایدادهاند. لکههای سرد نیز در حاشیه بیرونی شهر بهوضوح قابلمشاهده هست و بلوکهای خیلی فقیر و فقیر را در برگرفتهاند و شهر بهجز لکههای داغ و سرد بیشتر بهصورت لکههای ملایم و اکثر بلوکها در وضعیت متوسط فقر اجتماعی قرارگرفتهاند. همچنین بر اساس یافتههای تحقیق بیشتر مناطق محروم از نظر فقر اجتماعی در شهر رشت در بخش شمال غربی و شمال شرقی شهر قرارگرفتهاند.
واژگان کلیدی: روش ANP، روش پرومته، گستره فضایی، تحلیل لکههای داغ، فقر اجتماعی، شهر رشت.
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمینهای اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر میتواند از مبانی مهم برنامهریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانهای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آنها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمانهای شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایهدهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامهریزان شهری و شهروندان معمولی بودهاند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامهها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بومشناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخصهای مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهمترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامهریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامهریزان شهری و سازمانهای مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
دکتر احمد آفتاب، دکتر علی اکبر تقیلو، آقای اکبر هوشمند،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
حضور مستمر و فعال نیروی انتظامی نقش موثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد. بنابراین توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی در فضاهای شهری عامل مهمی جهت تحقق این نیاز اساسی میباشد. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا خدماترسانی کلانتریها بر پهنههای آسیبپذیر شهر ارومیه را بررسی کند. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بکارگرفته شده در این پژوهش از نوع کاربردی میباشد. نتایج حاصل از پژوهش، پهنهبندی آسیبپذیری شهر ارومیه در قالب چهار طبقه از آسیبپذیری خیلی زیاد تا آسیبپذیری خیلی کم میباشد که حدود km² 68 از کل محدوده شهر دارای آسیبپذیری زیاد تا خیلی زیاد شناخته شده است. بیشتر نواحی شمالی (سکونتگاههای غیررسمی منطقه دو) و مرکزی (محلات قدیمی منطقه چهار) شهر ارومیه به علت تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، قرارگیری اکثر مراکز اداری سیاسی، حساس و تجاری در این مناطق، آسیپپذیرترین مناطق ارومیه هستند. نتایج حاصل از تحلیل شبکه براساس زمان استاندارد (12 دقیقه) بیانگر عدم پوشش پوشش 9/28 درصد (km2 24) از مساحت پهنههای آسیبپذیر ارومیه توسط کلانتریها میباشد. در مدت زمان 12 دقیقه کلانتریهای سطح شهر ارومیه به 55 کیلومترمربع از مساحت حدود 75 کیلومترمربع پهنههایی با آسیبپذیری زیاد دسترسی سریع داشته و حدود 20 کیلومترمربع از این پهنه هم فاقد دسترسی سریع زمانی میباشد. از لحاظ دسترسی کلانتریها به پهنههایی آسیبپذیر کم نیز نتایج مشخص کننده این امر میباشند که از حدود 15 کیلومتر مربع از این مناطق به 3 کیلومتر مربع دسترسی سریع دارند که نشان از عدم دسترسی سریع به 12 کیلومترمربع از این مناطق میباشد.
سارا کرمی، نسیم حسین حمزه، عباس رنجبر،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
امروزه وقوع توفانهای گردوخاک بر زندگی بسیاری از مردم جهان تاثیرگذار است و سبب بروز خسارات فراوان میشود. کشور ایران نیز هر ساله از پدیدههای گردوخاک ناشی از چشمههای داخلی و چشمههای گردوخاک واقع در کشورهای مجاور تاثیر میپذیرد. استان سمنان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، دارای چشمههای تولیدکننده گردوخاک متعددی است. هدف از این مطالعه، بررسی پدیده گردوخاک استان سمنان و چگونگی تغییرات ماهانه آن در دوره زمانی 15 ساله، بین سالهای 2003 تا 2017 است. به این منظور از دادههای ایستگاههای هواشناسی همدیدی استان و محصول ماهوارهای عمق نوری هواویزها استفاده شده است. همچنین برای برآورد کمّی میزان گسیل گردوخاک از این منطقه و تعیین مقادیر شار قائم گردوخاک در استان سمنان، مدل گردوخاک GOCART بکار رفته است. بررسی میانگین شار گردوخاک نشان داد که بیشترین مقادیر شار گردوخاک در سطح استان، در جنوبشرقی شاهرود مشاهده میشود. بررسی ماهانه نشان داد که در همه ماهها، میانگین عمق نوری هواویزها و شار گردوخاک در نیمه جنوبی استان سمنان نسبت به نیمه شمالی بیشتر است. بیشترین مقادیر AOD در سطح استان، مربوط به ماههای مه، آوریل و ژوئن بوده و بیشترین مقادیر شار گردوخاک نیز در ماههای مارس، ژوئن و ژوئیه مشاهده شده است. بررسی سرعت باد در مناطق دارای شار گردوخاک، نشان داد که در منطقه جنوبشرقی استان سمنان که بیشترین مقادیر شار گردوخاک در آن مشاهده میشود، جهت باد غالب، شمال و شمالشرقی بوده که سبب میشود ذرات گردوخاک برخاسته از این منطقه، مناطقی از استانهای اصفهان، یزد و خراسان جنوبی را نیز تحتتاثیر قرار دهد.
آقای محسن کلانتری، آقای حسین طهماسبی مقدم، خانم بهاره اکبری منفرد،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
شهریادگیرنده بهعنوان یکی از استراتژیهای نوین در برنامهریزیشهری، با بهرهگیری از مفهوم یادگیریمادامالعمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالشهایی مجهز میسازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربریهاییادگیرنده، مناسبترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همینراستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربریهاییادگیرنده از منظر عدالتفضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربریهاییادگیرنده شهرزنجان، برای توسعۀ رویکرد شهریادگیرنده میباشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و نحوۀ گردآوری دادهها، کتابخانهای-اسنادی است. جهت تجزیهو تحلیل یافتهها، از دو شاخص ظرفیت و عدالتاجتماعی در چارچوب مقایسۀ سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیکترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نحوۀ توزیع کاربریهای یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربریها در سطح شهر، بهصورت متمرکز و خوشهای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. بهطوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سهگانۀشهری بهویژه حواشی شرقی منطقۀدو نشان میدهند. چنین مسئلهای توسعۀ رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبهرو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبودشان در نواحی پیرامونی شده است. بهطوریکه نابرابریهای عمیقی میان نواحی مسکونی شهر بهوجود آمده است. در همینراستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربریهای یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالتفضایی در سطح شهر، ارائه میدهد.
مهرداد محمدپور شاطری، هوشنگ تقی زاده، سحر خوش فطرت،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
پدیده فقر واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که از دیر باز از بزرگترین مشکلات انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر فقر و بررسی ارتباطات درونی و سطح بندی ابعاد آن با رویکرد ساختاری تفسیری، در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انجام شده است. در این راستا، بر اساس عوامل استخراج شده از ادبیات، پرسشنامه تدوین شده است. در این مرحله 41 شاخص به عنوان مهمترین شاخصهای موثر بر فقر در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انتخاب گردیده است؛ که پس از اخذ روایی و پایایی مناسب برای پرسشنامه، در بین نمونه آماری پخش شده است. پس از توزیع پرسشنامه، از روش تحلیل عاملی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تقلیل متغیر ها به ابعاد استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که در حدود 3/68 درصد کل واریانس متغیر ها توسط 14 عامل قابل توجیه است و حدود 7/31 درصد واریانس به وسیله متغیرهای دیگری توضیح داده می شود که اندازه گیری نشده است. در نتیجه 14 عامل به عنوان مهمترین عوامل موثر بر فقر شناسایی شده است. این 14 عامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1- اقتصادی؛ 2- اجتماعی؛ 3- فردی؛ 4- حقوقی؛ 5- خانوادگی؛ 6- محیطی؛ 7- سیاسی؛ 8- مدیریتی؛ 9- فرهنگی؛ 10- برون مرزی؛ 11- امنیتی؛ 12- علمی؛ 13- سازمانی؛ 14- جغرافیایی. در انتها، ارتباطات درونی بین عوامل و سطح بندی عوامل موثر بر فقر با ارایه الگوی توسعه یافته ساختاری-مقایسه ای (ISM) مورد بررسی قرار گرفته است.