جستجو در مقالات منتشر شده



حسین جهان تیغ، امیر بخشی، رضوان قربانی سالخورد،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

شناسایی موانع و الزامات سازگاری برای اجرای موفقیت­آمیز روش­های سازگاری با تغییرات آب و هوایی در سطح محلی، به ویژه در جوامع روستایی کوهستانی با منابع محلی و فناوری محدود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی موانع و الزامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی در روستاهای کوهستانی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه، مصاحبه آزاد و مشاهده محقق از منطقه مورد مطالعه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی  بخش پاپی شهرستان خرم­آباد می­باشد (2346N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه­گیری سهمیه­ای 330 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آمار توصیفی و آزمون رتبه­ای هم­انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن)، استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان روستاهای کوهستانی منطقه مورد مطالعه با موانع سازگاری متعددی روبرو هستند که موانع نهادی، هنجاری، فناوری و اطلاعات و شناختی جدی­تر بوده­اند. با توجه به اینکه شرایط سازگاری یک عامل مهم برای کاهش یا از بین بردن موانع سازگاری و بهبود ظرفیت سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی است، توسعه اقتصادی محلی، زیرساخت­های محلی، فناوری تولیدی، اعطای عتبارات خرد برجسته­ترین الزامات سازگاری در این زمینه بودند. همچنین، به دلیل نقش موثر دولت، تعاونی­ها و خود روستاییان در توسعه روستایی، یک چارچوب سازگاری منطقی برای انتخاب استراتژی­های سازگاری بهینه با همکاری این سه، به عنوان اقدامات و سیاست­های سازگاری مناسب منطقه­ای جهت پیشنهادات تحقیق ارائه شد.

صدیقه موسی زاده ساردویی، غلام رضا میری، محمود رضا انوری،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

چکیده
روابط متقابل شهر و روستا پدیده‌ای فضایی- مکانی و جغرافیایی است و لذا شناخت، نبین و کشف قانونمندی‌های حاکم بر آن در چهارچوب روابط متقابل انسان و محیط، موضوعی جغرافیایی می‌باشد که از اهمیت نظری و کاربردی ویژه برخوردار است. همچنین با توجه به نقش این روابط درفرایند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر اهمیت بررسی انواع این روابط شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و فضایی- کالبدی آن بر شهر و روستا در راستایی توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری اهمیت فراوان دارد. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی- تحلیلی ارتباط متقابل بین شهر جیرفت و روستاهای پیرامون آن را مورد بررسی و تجزیه‌وتحلیل قرار  دهد. روش جمع‌آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای و میدانی ازجمله تکمیل پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه است. برای انجام کار از مجموع 1288 روستای شهرستان، 47 مورد را به ‌صورت تصادفی انتخاب کرده‌ایم و تعداد 384 پرسشنامه بین اهالی روستا پر شده و برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون‌های کروسکال والیس و آنوا  (ANOVA)Tهمبستگی پیرسون و ویلکاکسون و آزمون دبلیو کندال استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که: جیرفت به عنوان یک شهر میانی و قطب بزرگ کشاورزی جنوب کشور و همچنین به لحاظ تجمیع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری در سطح ناحیه دارای ارتباط دو سویه با روستاهای پیرامون خود است. از سوی دیگر روستاهای تحت حوزه نفوذ نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی فرهنگی، روابط تجاری و سرمایه‌گذاری در بخش‌های تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینه‌های پویایی اقتصاد و رشد شهر جیرفت و نیز  توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» به‌طور نسبی فراهم نموده‌اند.

مراد ابراهیمی، حسن افراخته، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

چکیده: علی­رغم گذشت چندین دهه از مطرح شدن رویکرد کشاورزی پایدار در کشور، نظام متعارف کشاورزی کماکان بر بکارگیری هرچه بیشتر از فناوری­های غیربومی، نهاده­های شیمیایی و بهره­برداری بی­رویه و بی­اندازه از طبیعت استوار است؛ بنابراین شکل­گیری و گسترش کشاورزی پایدار با چالش­های اساسی مواجه است. در پژوهش حاضر محققان با وقوف بر اهمیت موضوع پایداری کشاورزی به ویژه در مناطق روستایی کشور و نقش آن در حفظ منابع پایه، موضوع پایداری کشاورزی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت مورد توجه قرار داده و به بررسی و تحلیل شکاف پایداری کشاورزی در این منطقه پرداخته­اند. به این منظور با توجه به موقعیت استقرار روستاها (دشتی، کوهستانی و پایکوهی) تعداد 20 روستا به روش نمونه­گیری طبقه­ای انتخاب گردید، شاخص­های مربوط به پایداری کشاورزی تدوین و پس از تکمیل پرسشنامه­ها توسط بهره­برداران کشاورزی، عملیات کدگذاری و ورود داده­ها در نرم­افزارهای Excel و SPSS انجام گرفت. سپس با بهره­گیری از تحلیل تصمیم­گیری چندمتغیره تاپسیس، روستاهای مورد مطالعه از نظر پایداری کشاورزی رده­بندی شده و با استفاده از تحلیل خوشه­ای در قالب چهار خوشه (بسیار ناپایدار، ناپایدار، نیمه­پایدار و پایدار) تقسیم­بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری کشاورزی در سه بعد اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در روستاهای این منطقه ناموزون است. این ناموزونی هم در سطح دهستان­های سه­گانه این بخش و هم با توجه به موقعیت استقرار روستاهای مورد مطالعه دیده شد.

اصغر طهماسبی، فرزانه فخرآبادی پور،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

در سالهای اخیر تقویت سرمایه‌های اجتماعی و مشارکت روستاییان در بسیاری از برنامه‌های توسعه روستایی کشور مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر صندوق­های قرض الحسنه ایجاد شده در پروژه ترسیب کربن در ارتقای سرمایه‌ اجتماعی روستای حسینان شهرستان دامغان می‌پردازد. بدین ‌منظور میزان مشارکت و تعاملات اجتماعی اعضای چهار گروه توسعه روستایی قبل و بعد از اجرای پروژه با استفاده از روش تحلیل شبکه‌های اجتماعی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. داده‌های مورد نیاز از طریق روش‌های مشارکتی و کارگاهی با حضور نمایندگان و اعضای فعال گروههای توسعه جمع‌آوری شد. برای مقایسه شاخص‌های تمرکز و تراکم شبکه تعاملات اجتماعی قبل و بعد از اجرای پروژه از آزمون بوت استراپ تی تست استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد که افزایش میزان تراکم مشارکت اعضای صندوق بعد از اجرای پروژه نسبت به قبل از اجرای آن در سطح 0.05 معنی دار می‌باشد. همچنین پروژه در جلب مشارکت افراد با سطح تحصیلات متفاوت موفق عمل کرده و تفاوت معنی‌داری در شاخص مرکزیت درجه گروههای مختلف تحصیلی وجود نداشت. به همین ترتیب تاثیر این صندوق‌ها در ایجاد انسجام بین گروه­های توسعه روستای حسینان معنی‌دار بوده است. در مجموع می‌توان گفت که تشکیل صندوق‌های قرض‌الحسنه اعتبارات خرد ازجمله راهکارهای تاثیرگذار بر افزایش مشارکت و همکاری روستاییان و ارتقای سرمایه اجتماعی آنها به شمار می­رود.

سحر مهرران، علی اکبر تقیلو، خدیجه جوان،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

رشد جمعیت، افزایش سطح رفاه، گسترش تکنولوژی و استفاده غیر اصولی از زمین در دهه­های اخیر تغییرات زیادی را بر اراضی تحمیل کرده است. بخش نازلو در شهرستان ارومیه به دلیل داشتن شرایط طبیعی مناسب، قرار گرفتن در مسیرها و محورهای توسعه ارومیه- سرو و ارومیه- بازرگان، استقرار شهرک­های صنعتی متعدد و غیره در معرض تغییرات زیاد اراضی قرار گرفته است. لذا برنامه ریزی برای مدیریت این تغییرات مستلزم مطالعه تغییرات کاربری اراضی است. تحقیق حاضر با هدف آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی بخش نازلو، واقع در شهرستان ارومیه با استفاده از تصاویر سنجنده­های  TMو   OLIماهواره لندست به روش طبقه بندی شی­گرا انجام شد. به منظور بررسی شدت و روند تغییرات کاربری از دو روش آشکارسازی تغییرات و شاخص شدت تغییرات در پایش تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. این تحقیق از نظر روش توصیفی و تحلیلی بوده و جمع­آوری اطلاعات نیز با روش اسنادی انجام شده است. ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺸﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻧﺸﺎن داد در ﻃﻮل دوره مورد مطالعه (2018-2005) از کل مساحت 77498.37 هکتاری کل منطقه مورد مطالعه حدود 25981.56 هکتار (33.52 درصد) تغییر کاربری داشته است. بیشترین سطح تغییرات در سال 2005 مربوط به سطح باغی بوده که روند تغییرات آن در سال 2018 کاهشی می­باشد. در مقابل تغییرات در کاربری های مراتع و دیم به ترتیب دارای روند افزایشی هستند.
مهران مهردوست شهرستانی، علی اصغرزاده، حمزه غلامعلی زاده،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

در بین ابعاد توسعه پایدار، پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد اصلی شناخته می شود که بیش تر با ابعاد زندگی مردم همگام است. هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی برگرفته از اهداف جهانی توسعه پایدار (SDGs) در زندگی مردم و بازخوردهای آن در معماری جغرافیای منطقه گیلان است. روش ارزیابی رتبه گزینه­های این پژوهش، تکنیک ویکور می باشد و  روش تحقیق پژوهش توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، اعضای 6 گروه مرتبط با موضوع تحقیق شامل: روستاهای 16 شهرستان استان گیلان، دانشکده معماری دانشگاه گیلان، معماران محلی، ادارات کل بنیاد مسکن و منابع طبیعی و جنگلداری گیلان و سازمان های مردم نهاد (NGO) دوست دار محیط زیست می باشند که از میان آن ها انتخاب جامعه نمونه به روش نمونه برداری غیر احتمالی در دسترس انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که «عدالت اجتماعی» با بالاترین مقدار ارزش شاخص های پایداری (083/0) حائز بالاترین اولویت و « پیشرفت اجتماعی و رفاه» با (034/0) کم ترین اولویت را دارا می باشند و از بین 6 شاخص پایداری اجتماعی، دو شاخص همبستگی و مصرف مسئولانه و تولید متوسط ارزیابی شده اند و برای گروه های مرتبط با معماری منطقه گیلان اهمیت نسبی دارند.
 
مسعود صفری علی اکبری، محمدرضا پودینه، محمد آزادپور،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

وقوع خشکسالی اثرت زیادی بر معیشت خانوارهای روستایی، به ویژه در روستاهای مناطق مرزی که با کمبود گزینه­های معیشتی روبرو هستند، وارد می­سازد. برای مقابله با این اثرات استفاده از راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در مناطق روستایی ضروری است. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات خشکسالی بر جوامع روستایی و شناسایی راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در روستاهای مرزی شهرستان زاهدان است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه، مشاهد و مصاحبه با کشاورزان و روستاییان بوده است.جامعه آماری مربوط به خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان زاهدان (10278 خانوار) است که با استفاده از نمونه­گیری سهمیه­ای و تصادفی ساده 380 خانوار به عنوان نمونه اول انتخاب شد. برای تحلیل داده­های کمی از آزمون اکتشافی جوهانسون استفاده شد. برای بررسی و تحلیل­های کیفی از مصاحبه اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی در روستاهای شهرستان زاهدان بیشترین اثر را بر کاهش منابع آب، سطح زیر کشت، اشتغال، درآمد، فقر روستایی، تعداد دام یا تولیدات دامی، مهاجرت‌های روستایی، از بین رفتن پوشش گیاهی، فرسایش و شوری خاک و کاهش قیمت زمین و اراضی داشته است. نتایج در زمینه وضعیت استفاده از شیوه­های مقابله­ای در بین کشاورزان منطقه نشان داد که وضعیت استفاده از این اقدامات چندان مناسب نمی­باشد و بیش از نیمی از کشاورزان از این روش­ها استفاده نمی­کنند. با این حال برخی از کشاورزان از روش­هایی که نسبتا ساده و کم هزینه که نیاز به تخصص بالایی ندارد و با ویژگی­های روستاهای مرزی سازگاری بیشتری دارد استفاده کرده­اند. از نظر کشاورزان اقداماتی چون قاچاق سوخت و کالا، ترک روستا و مهاجرت به شهر، پرداختن به مشاغل غیرکشاورزی، کف­زنی و یا لای­روبی قنات و تغذیه دستی دام­ها به عنوان مهم­ترین روش­های سازگاری با خشکسالی و کاهش اثرات آن بوده­اند.

مجید یاسوری، سمیرا محمودی، علیرضا دربان آستانه، سیده فاطمه امامی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

سرمایه اجتماعی نقش مهمی در بالا بردن زیست¬پذیری دارد که بدون شک هدف مهم تمام برنامه¬ریزی-ها و توسعه، ازجمله برنامه¬ریزی و توسعه روستایی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است که با نمونه¬ای با حجم 355 نفر از میان افراد روستاهای کردنشین در شهرستان رودبار انجام شده است. ابزار گردآوری داده¬ها در این پژوهش شامل: مطالعات کتابخانه¬ای برای جمع¬آوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و سپس پژوهش¬های میدانی از طریق مشاهده و پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق، روستاهای کردنشین استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد 12 روستا و مجموع 2955 نفر جمعیت (براساس سرشماری سال 1395) می¬باشد. تعداد نمونه¬ها با استفاده از جدول مورگان، 340 نفر تعیین شد که به منظور افزایش سطح اطمینان و کاهش خطا در داده¬ها، تعداد نمونه¬ها افزایش یافته و 355 پرسشنامه تکمیل گردید. پژوهش به منظور تبیین سیستماتیک عوامل تأثیرگذار بر تعلق مکانی و نیل به یک مدل جامع از تکنیک چند متغیری تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مورد بحث، در یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای کالبدی تعلق مکانی(456/0)، بعد اعتماد سرمایه اجتماعی(216/0)، بعد محیطی تعلق مکانی(168/0)، بعد عملکردی تعلق مکانی(129/0)، بعد همبستگی اجتماعی و بعد مشارکت سرمایه اجتماعی به ترتیب مهم¬ترین عواملی هستند که به صورت مستقیم بر نمایه تعلق مکانی روستاییان موثر هستند.
حسن یاوریان، حمید جلالیان، اصغر طهماسبی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

آب نقش محوری در توسعه پایدار هر سرزمین به ویژه نواحی روستایی دارد. چالش کم ­آبی یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های قرن بیست و یکم است چراکه می‌تواند سرمنشأ بسیاری از تغییر و تحولات اجتماعی و اکولوژیک جهان باشد. بخش کشاورزی به عنوان مهم­ترین بخش اقتصادی نواحی روستایی به طور مستقیم تحت تاثیر کمبود منابع آب قرار دارد. بنابراین، شناسایی نگرش و راهکارهای بومی کشاورزان در مواجهه با کمآبی میتواند نقش کلیدی در اتخاذ راهبرد مناسب و ارتقای ظرفیت سازگاری جوامع روستایی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نگرش کشاورزان در روستاهای شهرستان بهار در استان همدان نسبت به چالش کمآبی و شناسایی راهبردها و راهکارهای بومی مناسب برای تعدیل و سازگاری با مسئله کمآبی در منطقه است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 68 روستای شهرستان بهار با 18376 خانوار است که طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه 375 بهرهبردار به دست آمد. دادههای اصلی به شیوهء پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری شد. روش نمونهگیری، تصادفی بوده و تعداد نمونه در هر روستا براساس روش انتساب متناسب با تعداد بهرهبرداران کشاورزی تعیین شد. تجزیه‌وتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد نگرش روستاییان به چالش کمآبی به ترتیب، نگرش شناختی (بارعاملی 0/883)، نگرش رفتاری (بارعاملی 0/867) و نگرش احساسی (بارعاملی 0/517) بوده است. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که نگرش روستاییان به چالش کمآبی نگرشی شناختی رفتاری است. براین اساس، 12 راهبرد سازگار با وضعیت منطقه، برای مدیریت بهینه منابع و بهرهوری آب زراعی پیشنهاد شده است.
 
 
[1]- Lizrel

محمد اسکندری، احمد تقدیسی، یوسف قنبری،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

کارآفرینی می­تواند در جوامع روستایی که از یک طرف با مشکلات اقتصادی به­ویژه در زمینه اشتغال، فقر و کمبود درآمد مواجه هستند و از طرف دیگر از قابلیت­های بالای محیطی برخوردار هستند، اثرات مثبت متعددی را بر جای بگذارد. این پژوهش با تکیه بر اطلاعات گردآوری شده با شیوه اسنادی و پیمایشی و با هدف امکان­سنجی توسعه کارآفرینی در بخش­های عمده فعالیت اقتصادی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بویراحمد انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد علی­رغم انگیزه پیشرفت، سخت­کوشی و ریسک­پذیری بالای شاغلان بخش­های عمده فعالیت اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات)، وضعیت کلی برخورداری آن­ها از متغیرهای کارآفرینی با میانگین 618/2، در سطح 99 درصد اطمینان، پایین­تر از حد متوسط است. نتایج امکان­سنجی زیربخش­های فعالیت اقتصادی نشان داد چهار زیربخش اقتصادیِ گیاهان دارویی، پرورش آبزیان، منابع آب معدنی و گردشگری به­ترتیب با میانگین 548/3، 691/3، 705/3 و 419/3، از پتانسیل بالایی برای توسعه کارآفرینی برخوردار هستند. همچنین نتایج آزمون پیرسون نشان داد میزان همبستگی بین متغیرهای مستقل (تولید گیاهان دارویی، پرورش آبزیان، منابع آب معدنی و گردشگری) و وابسته پژوهش (کارآفرینی)، به­ترتیب 519/0، 179/0، 398/0 و 533/0 بوده و از نظر آماری مثبت و معنی­دار است.

زهرا سلیمانی، مریم قاسمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

مهاجرت بازگشتی واکنشی نسبت به ایجاد جذابیت در مناطق روستایی قلمداد می‌شود، این نوع مهاجرت می‌تواند اثرات متنوع و متعددی بر بازساخت نواحی روستایی داشته‌باشد. هدف مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل اثرات مهاجرت‌های بازگشتی بر بازساخت سکونتگاه‌های روستایی شهرستان نیشابور است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه بوده است. در این مطالعه تعداد 37 روستا در شهرستان نیشابور که دارای مهاجران بازگشتی بودند، مورد بررسی قرار گرفت و 55 اثر مهاجران بازگشتی بر بازساخت نواحی روستایی شناسایی گردید که ضریب آلفای کرونباخ 0.942 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق می باشد. شاخص ها ذیل سه بعد اجتماعی با 18 شاخص(α=0.925)، اقتصادی با 21 شاخص (α=0.891) و کالبدی- محیطی با 16 شاخص (α=0.852) بررسی شد. از آنجا که بر اساس آزمون تی تفاوت میانگین ابعاد سه گانه بجز در بعد اجتماعی معنی دار نشد، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج نشان داد که 55 اثر شناسایی شده مهاجرت بازگشتی را می توان ذیل 14 اثر اصلی با 78.79 درصد واریانس قرار داد. بر این اساس به ترتیب 1- افزایش انسجام و همبستگی بین اهالی با 25.21 درصد واریانس، 2- بهبود زیرساختهای خدماتی و رفاهی با 10.52، 3- رونق اقتصاد روستایی با 7، 4- فعال سازی ظرفیت ها با 5.4، 5- توسعه فعالیت های غیرکشاورزی با 5 درصد واریانس به ترتیب مهمترین تاثیرات مهاجرت بازگشتی در بازساخت سکونتگاه­های روستایی هستند.
احمد حجاریان، احمد تقدیسی، حمید حمید برقی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

هدف از این مقاله بررسی موانع و چالش های مشاغل خانگی از دیدگاه کارشناسان و صاحبان مشاغل خانگی  با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی تاییدی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد و رویکردی کیفی کمی دارد. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه است. گروه اول شامل  کارشناسان اداره تعاون،کار و رفاه اجتماعی   و اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری و گروه دوم صاحبان مشاغل خانگی  بودند. حجم نمونه برای گروه اول  با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای 28 نفر انتخاب شدند و گروه دوم بر اساس آمار حاصل حدود 1000 نفر در نواحی روستایی استان اصفهان می باشد که بر اساس فرمول کوکران 276 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گردید. به منظور شناسایی چالش های موجود مشاغل خانگی جوامع روستایی استان اصفهان از فن دلفی استفاده شد.  نتایج در بخش کیفی تحقیق بیانگر آن بود که مهم ترین چالش های موجود فراروی مشاغل خانگی عوامل ساختاری و مدیریتی، سیاست گذاری، عوامل مالی و اقتصادی ، فردی –شخصیتی، پژوهش و اطلاع رسانی می باشد. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در قالب 5 عامل وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: عوامل مالی و اقتصادی، عوامل مدیرتی و ساختاری، ضعف قوانین و سیاستگذاری جامع، پژوهش و اطلاع رسانی و عوامل فردی و شخصیتی که 73/78 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید.

علی اکبر عنابستانی، دکتر مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

کارآفرینی بومی روستایی یکی از جوان‌ترین زمینه‌های تحقیقاتی است که نشان می‌دهد در ایران که یکی از بزرگترین کشورهای آسیا است و دارای میراث فرهنگی غنی و جوامع بومی است، تاکنون به موضوع کارآفرینی بومی روستایی توجه­ای نشده است. لذا مقاله حاضر به عنوان یک ارزیابی تحلیلی و با ارائه رویکردهای متنوع بر اساس غنا و تنوع مفهومی در حوزه­های علوم اجتماعی، اقتصادی، برنامه­ریزی و توسعه روستایی از رویکرد سیستمی بهره­مند شده و سعی بر آن دارد، ضمن معرفی کارآفرینی بومی روستایی، به معرفی کارآفرینی بومی روستایی منبعث از آن برای بسترسازی پژوهش­های آتی در کشور بپردازد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ادبیات و خطوط تحقیقاتی مرتبط به درک جامعی از زمینه تحقیقاتی کارآفرینی بومی کمک می‌کند. در همین راستا، مقاله حاضر که به لحاظ هدف کاربردی و اطلاعات آن به روش اسنادی فراهم آمده در پی پاسخ به این سوالات بوده است که عناصر بروز تفاوت میان کارآفرینی بومی روستایی و کارآفرینی کلاسیک کدامند؟ اهداف و ویژگی­های منحصربفرد کارآفرینی بومی روستایی کدامند؟ و الگوی (مدل) مناسب برای توسعه کارآفرینی بومی روستایی در ایران کدامند؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که کارآفرینی بومی متفاوت از کارآفرینی کلاسیک/ غربی است، و بر عناصری چون استفاده از منابع بومی، ارزش­های فرهنگی بومی، منفعت جمعی، روابط و سرمایه خانوادگی و پیوندهای خویشاوندی/خانوادگی تاکید دارد. نتایج نشان داد که کارآفرینی بومی روستایی، لزوماً در پاسخ به نیازهای بازار ایجاد نمی­شود و بیشتر با هدف تامین معیشت خانواده، حفظ محیط زیست، حفط ارزش­های فرهنگی و معنوی انجام می­گیرد. بر خلاف کارآفرینی به سبک غربی، کارآفرینی بومی روستایی عناصری از برابری­طلبی، فعالیت جمعی/خویشاوندی و با تاکید بر ارزش­های فرهنگی و منابع طبیعی در دسترس را نشان می­دهند. کارآفرینی بومی روستایی اغلب با اهداف معیشتی داخل خانوار و بیشتر با اهداف غیراقتصادی مانند حفظ معیشت، حفظ فرهنگ بومی، حفظ محیط زیست و اهداف معنوی انجام می­گیرد.
nk href="moz-extension://f58b0108-9e0a-408e-b1f3-1ab14a6c8a0f/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
سارا صادقی زاده قوی فکر، دکتر اصغر طهماسبی، دکتر فرهاد عزیزپور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیت­های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل­گیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آن‌ها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن به‌عنوان یکی از چالش‌های پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب می‌شود. پژوهش پیش رو با بهره‌گیری از ابزار تحلیل شبکه‌های اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار می‌پردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسش‌نامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روش­های کیفی، از نرم‌افزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که عوامل برخی سازمان‌های دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخش‌داری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشم‌پوشی از تخلفات در قبال دریافت کمک‌های مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذی‌نفعان بوده‌اند. همچنین مهم‌ترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربری­هایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی می‌باشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدم‌حمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهاده‌های کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرت‌پذیری در قالب خانه‌های دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذی‌ربط رخ داده است.
واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار.
 
[1] . نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران

دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین کریم زاده، خانم ناهید رحیم زاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


دسترسی نقش مهمی در توسعۀ روستایی دارد چرا که بین توسعه روستا با دسترسی به امکانات و خدمات زیربنایی رابطه معناداری وجود دارد. روستاهایی که دسترسی کمتری به خدمات ضروری و به­ویژه حمل­ونقل دارند با تنگناهای ساختاری و اجتماعی اقتصادی زیادی روبرو می­شوند که خود از موانع توسعۀ پایدار روستایی است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت دسترسی، عوامل مؤثر بر آن را موردبررسی قرار دهد. برای این منظور، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردتوجه قرار دارد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز (52 روستا) می­باشد که داده­های موردنیاز برای واحد تحلیل روستا از دهیاران جمع­آوری گردیده است. بعد از ارزیابی روایی بر اساس نظر متخصصان و تأیید چارچوب عملیاتی تحقیق از نظر ایشان و نیز ارزیابی پایایی پرسشنامه تحقیق، جمع­آوری داده­ها انجام گردید. به­منظور تعیین روابط علت­ومعلولی میان شاخص­های ارزیابی قابلیت دسترسی از تکنیک دیماتل برای ارزیابی قابلیت دسترسی در روستاهای موردمطالعه از تحلیل فرایند شبکه­ای (ANP) و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت دسترسی نقاط روستایی، از مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم‌افزار Amos.24 استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق تعیین قابلیت دسترسی روستاها نشان داد که روستای مایان سفلی از بیشترین میزان قابلیت دسترسی برخوردار است و نتیجه نهایی تحقیق تعیین نقش عوامل در قابلیت دسترسی روستایی است که بر اساس آن عوامل فاصله از شهر، مرکزیت خدماتی و وضعیت اجتماعی روستا بیشتر از سایر عوامل در قابلیت دسترسی مؤثر هستند.
واژگان کلیدی: قابلیت دسترسی، خدمات روستایی، تحلیل فرایند شبکه­ای، معادلات ساختاری، شهرستان تبریز
 


حسن عزیزی بهلولی، محمود رضا انوری، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


مدیریت روستایی همواره دچار تغییر و تحولات مختلفی بوده است. امروز این رکن بر عهده نهاد دهیاری است. هدف از تشکیل این نهاد، وجود یک نیروی اجرایی قوی در راستای توسعه مناطق روستایی است. دهیاری به‌عنوان نهاد مجری برنامه‌ها و پروژه‌های روستا، نقش مهمی در کاهش نابرابرهای شهر و روستا و ارتقای وضعیت توسعه روستا دارد. تعیین میزان توفیق دهیاری در انجام وظایف، زمانی میسر است که عملکرد آن با دقت موردسنجش قرار گیرد. هدف این تحقیق سنجش عملکرد نهاد دهیاری‌ها از نظر شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی-کالبدی در مناطق روستایی شهرستان سربیشه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده‌ها به‌صورت میدانی از طریق ابزار پرسش‌نامه است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوار (1931 خانوار) در 30 روستای دارای دهیاری تشکیل داده‌اند. حجم نمونه در سطح سرپرستان خانوار از طریق فرمول کوکران 320 نفر محاسبه شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه‌ای نشان داد بهترین عملکرد دهیاری‌ها در سطح معناداری کمتر از 05/0 از نظر شاخص‌های اجتماعی با میانگین 78/3 است. همچنین میان روستاهای موردمطالعه در زمینه شاخص‌های اجتماعی با سطح معنی‌داری (008/0)، شاخص‌های اقتصادی با سطح معناداری برابر با (004/0) و شاخص‌های زیست‌محیطی-کالبدی با سطح معناداری (047/0) تفاوت معنی‌داری مشاهده‌شده است. از نظر عملکرد اجتماعی، روستای دهنه چاه با میانگین 43/4، از نظر عملکرد اقتصادی و زیست‌محیطی، روستای باغستان با میانگین 90/3 و 16/4 در رتبه اول قرار گرفته‌اند. بررسی آزمون تی زوجی با سطح معناداری کمتر از 05/0 و اختلاف میانگین برابر با (271/1-) به این نکته اشاره دارد که وضعیت شاخص‌های توسعه روستایی در بعد از ایجاد نهاد دهیاری مناسب‌تر شده است.
واژگان کلیدی: عملکرد دهیاری‌ها، شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی-کالبدی، مناطق روستایی، سربیشه
 
[1]. نویسنده مسوول. mr.anvari@iauzah.ac.ir
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
فرزاد کرمی، حمید برقی، یوسف قنبری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

حکمروایی خوب با دارا بودن مهمترین اصول و معیارهای نظیر مشارکت مردمی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت و برابری، اجماع گرایی و مشروعیت یکی از رویکردهای نوین مدیریتی و رهیافت جدید توسعه و کاهش فقر به ویژه در نواحی روستایی می­باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی الگوی حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران تدوین شده است. حجم نمونه پژوهش طبق فرمول کوکران، 284 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای دو بخش مرکزی و موسیان هستند. تجزیه و تحلیل داده­های استنباطی با استفاده از آزمون T صورت گرفته است، همچنین رتبه­بندی روستاهای نمونه به لحاظ وضعیت حکمروایی روستایی با استفاده از تکنیک چند معیاره  TOPSIS صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از روش تاپسیس نشان می­دهد که وضعیت حکمروایی در بخش موسیان شهرستان دهلران بهتر از بخش مرکزی شهرستان پلدختر می­باشد، و آزمون تی تک نمونه­ای نشان داده است که میانگین همه مولفه­های حکمروایی خوب روستایی بالاتر از حد متوسط بوده و مقدار سطح معنی­داری آنها کمتر از 05/0 است. نتایج آزمون لوین نیز نشان می­دهد بین دو بخش مرکزی و موسیان در خصوص حکمروایی و مولفه­های آن به جز مسئولیت­پذیری تفاوت معناداری وجود دارد (t≥1.96; p≤0.05 در بخش موسیان میانگین مولفه­های (مشارکت، پاسخگویی و شفافیت) بیشتر از بخش مرکزی پلدختر و در مولفه های (قانونمندی، توافق جمعی، عدالت محوری، کارایی و اثربخشی) کمتر از بخش مرکزی پلدختر بوده است.
سارا فردوسی، حسنعلی فرجی سبکبار، علیرضا دربان آستانه، فضیله خانی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

توسعه پایدار کارآفرینی، رفاه انسان و محیط­زیست را تسهیل می­نماید. دستیابی به این هدف، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر شکل­گیری فرصت­های کارآفرینی هر منطقه است. بنابراین پژوهش حاضر با این هدف و بصورت پیمایشی، توصیفی- تحلیلی انجام و داده­ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری گردید. تعداد خبرگان 52 نفر بودند که به طور هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی نمونه­گیری شدند. 4 شاخص و 28 گویه با استفاده از طیف لیکرت طراحی و در اختیار 439 نفر (387 روستایی و 52 خبره) قرار گرفت. این 387 نفر از طریق فرمول کوکران و از جامعه آماری 215104 نفره انتخاب گردید. برای تجزیـه و تحلیـل اطلاعـات از آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T تک نمونه­ای، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه) و توابع تولید ترانسلوگ و ترانسندنتال با توجه به متغیرهای پژوهش، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه آزمون برای تمامی شاخص­های مورد بررسی در سطح اطمینان بالای 95 درصد معنی‌دار می‌باشد و نظر به اینکه اختلاف میانگین مشاهده شده مقدار مفروض (1/3) مثبت می‌باشد، لذا از نظر آماری می‌توان گفت از نظر روستاییان، میزان تأثیرگذاری این شاخص­ها مثبت است. همچنین مطابق آماره­های ارزیابی ضریب تعیین چندگانه و ضریب تعیین تعدیل شده، مدل ترانسندنتال ارزیابی بهتری از عوامل تبیین کننده فرصت­های کارآفرینی و زمینه­های اصلی کارآفرینی دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدل ترانسندنتال نشان می­دهد که در میان شاخص­ها و گویه­های مرتبط؛ یارانه دولتی، سرمایه گذاری دولتی، تسهیلات دولتی، بیمه محصولات و آموزش اساسی­ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت­های کارآفرینی و صنایع دستی، مشاغل خانگی، نفت و گاز، گیاهان داروئی و خرما به ترتیب، مهمترین زمینه­های ایجاد و توسعه کارآفرینی می­باشند. نتایج نهایی نشان می­دهد که منطقه دارای پتانسیل های فراوان کارآفرینی طبیعی، اقتصادی و صنعتی می باشد و توجه جدی به کارآفرینی، از ضروریات سرمایه­گذاری دولتی می­باشد.
 
شادی خوب، حمدالله سجاسی قیداری، علی اکبر عنابستانی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

امروزه کارآفرینی بعنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، میتواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا ­کند. با این وجود مناطق روستایی عمدتا از کمبود سرمایه­های مالی برای شروع کسب­وکار و یا توسعه فعالیت­های اقتصادی فعلی رنج می­برند. دولتها برای تسهیل در فرآیند اشتغالزایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام­های خود اشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده­اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر بلحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه­ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می­باشد. جهت انجام این تحقیق از روش­های مختلف گردآوری اطلاعات استفاده شده­است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفرکارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای(06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان به عنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص­های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه مورد مطالعه نقش برجسته­ای نداشته ­است. کارآفرینان نمونه در روستاهای مورد مطالعه اغلب برای دریافت وام به پست بانک مراجعه نموده و بعد از آن، مابقی وجوه مورد نیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین می­نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدم حمایت­های بیمه­ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدت زمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین32/2 و مردم روستایی با میانگین91/1، بسیار کم می­باشد.
 
خانم الهام زمانی، دکتر بهشید حسینی، دکتر حسین ذبیحی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

تحلیل و سنجش بافت مسکن روستایی نیاز به شناخت طیف گسترده ای از عوامل موثر را دارد، عوامل محیطی همچون میزان بافت سبز،توپوگرافی، میزان بافت خشک، اقلیم و خرده اقلیم ها و غیره از جمله عوامل تاثیر گذار بر بافت مسکن روستایی می باشند. به منظور شناخت عوامل محیطی و بافت مسکونی یک روستا در دامنه کوهستان ها، نیاز به طی مسافت طولانی و برداشت های دقیق دستی می باشد، که این موضوع دشواری های خاص خود را به همراه می آورد. از طرف دیگر با توجه به روند روبه افزایش توسعه مسکن روستایی در دهه های اخیر و عدم هماهنگی بافت های جدید ازلحاظ تراکم با بافت های پیشین، بی تفاوتی این مسکن ها را نسبت به مسکن پیشین و بستر محیطی روستاها را نشان می دهد. امروزه ابزارهای جدید محاسباتی و عددی سازی در معماری با ورود دانش ریاضیات پیشرفته درعلم معماری باعث پدید آمدن ابعاد جدید در این عرصه شده اند. هدف اصلی پژوهش پیش رو، بررسی میزان تاثیر تراکم بافت سبز و بافت خشک به عنوان عوامل طبیعی، بر میزان تراکم بافت مسکونی روستاهای پلکانی ایران، دراقلیم های متفاوت می باشد. این مهم علاوه شناسایی تراکم بافت روستاها با تاکید بر مقایسه پارامترها ابعاد جدیدی را در بافت روستاهای پلکانی روشن خواهد ساخت. ابزار شبیه سازی تحلیل ها "الگوریتم تراکم سنج" بر اساس نقشه های هوایی می باشد، که توسط نگارندگان پژوهش نوشته شده است. این الگوریتم بر اساس نقشه های هوایی نگاتیو شده، توانایی شناسایی میزان تراکم بافت طبیعی، در بستر شکل گیری روستاها و بافت مسکونی را دارد. این توانایی موجب کاهش نیاز به حضور فیزیکی و بالابردن دقت خروجی ها در تحلیل بافت روستاها خواهد شد، همچنین شناسایی پارامترها، الگوی تراکمی نسل های پیشین را به نسل جدید مسکن های روستایی ارائه خواهد نمود.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb