جستجو در مقالات منتشر شده


173 نتیجه برای شهری

َشمسی سادات میراسداللهی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

بلایای طبیعی، به عنوان مجموعه ای از حوادث زیانبار هستند که منشاء طبیعی دارند که بعضا عوامل انسانی هم در تشدید آن اثرگذار می باشد. در همین راستا تقویت مولفه های اجتماعی و اقتصادی و درپی آن افزایش تاب آوری در کاهش خسارات ناشی از سیلاب نقش مهم و موثری را می تواند ایفا کند.  این تحقیق برگرفته از رساله دکتری است که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و میدانی می باشد. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه با داده های بسته و ورش تجزیه و تحلیل بر اساس آزمون های همبستگی و رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در اطراف روخانه و مناطق سیل گیر بوده است که 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ای بین پاسخگویان توزیع شده است. طبق یافته های تحقیق میانگین تاب آوری اجتماعی 1/60، میانگین تاب آوری اقتصادی(میزان خسارات) 4/53، میانگین ظرفیت با توانایی جبران خسارات8/69 و درنهایت میانگین توانایی برگشت به شرایط مناسب4/67 بدست آمده است. در بخش آزمون فرضیات طبق نتایج بدست آمده از آزمون رگرسیون و همبستگی مشخص شده است که بین همه ابعاد اجتماعی و اقتصادی با میزان تاب آوری شهری در مقابل سیلاب رابطه معناداری وجود دارد.  تقویت ارگان ها و سازمان های محلی در حالت عدم تمرکز، یکی از شیوه‌های مهم افزایش مشارکت های اجتماعی شهروندان گرگان در زمان وقوع بحران می باشد. از طریق تأمین مشارکت مردم و تقویت توانمدی اقتصادی مردم در زمان وقوع مخاطرات طبیعی از جمله سیلاب، قوه ابتکار و ابداع مردم تقویت شده و زمینه کاهش آسیب های ناشی از سیلاب کاهش می یابد. مردم به شکل واقعی و ملموس با امور اجرایی برخورد نموده و از این رو شکاف آنان از دستگاه‌های مرتبط با مدیریت بحران و نیز تعارض منافعشان رو به کاهش خواهد گذاشت

احسان ارکانی، حسین حاتمی نژاد، سهیل قره،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

امروزه، آسیب پذیری شهرها و به خصوص بافت های قدیمی و فرسوده در برابر زلزله، به عنوان مسئله­ای جهانی پیش روی متخصصان رشته های گوناگون قرار گرفته است. این وضع در کشورهای دارای ساختار طبیعی مخاطره آمیز، از جمله ایران، طی دهه های اخیر به صورتی حادتر نمود یافته است. بافت های فرسوده شهریبه عنوان نقطه جوشش اصلی یک شهر نشان دهنده هویت آن شهر می­باشند، در مقابل سوانح و پدیده های طبیعی به خصوص زلزله ناپایدار وآسیب پذیرند. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت­بندی عوامل موثر بر افزایش ریسک زلزله در بافت­های فرسوده شهری تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی مبتنی بر رویکرد چندمعیاره است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه­ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین حوزه شهری تشکیل می­دادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعامل­های شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW حاکی از آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عوامل طبیعی با امتیاز نهایی321/0 در رتبه اول، عامل کیفیت مسکن با امتیاز نهایی 287/0 در رتبه دوم، عامل فاصله از کاربری­های ویژه با امتیاز نهایی 255/0 در رتبه سوم و عامل جمعیتی و اقتصادی با امتیاز نهایی 137/0 در رتبه چهارم جای گرفته است.
 
مهدی محمدی سرین دیزج،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

چکیده:
این مقاله در جهت همگرایی با تدابیر و فعالیت های مجامع جهانی در راستای ارتقای تاب آوری شهرها در برابر زلزله و توجه به فرایند گسترش فیزیکی- کالبدی آن ها، به تحلیل تاب آوری کالبدی شهر زنجان و طراحی سناریو در برابر مخاطره زلزله می‌پردازد. معیارهای به‌کاررفته به ترتیب اولویت و اهمیت شامل: نوع سازه، کیفیت بنا، عمر بنا، تعداد طبقات، سطح اشغال بنا، ضریب محصوریت، تراکم ساختمانی، دانه بندی، فاصله از گسل، تعداد واحد در بنا، سازگاری کاربری، میزان شیب و نمای بنا که بعد از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) براساس (رابطه شماره 1) در 3 سناریوی تاب آوری در برابر زلزله بکارگرفته شده اند. طبق نقشه های بدست آمده از سناریوها، میزان تاب آوری در قسمت های مرکزی و جنوبی شهر ضعیف و بسیار ضعیف بوده و هر چه قدر به سمت شمال، غرب و شرق حرکت می کنیم بر میزان تاب آوری کالبدی نواحی افزوده می گردد. با این برایند از تصاویر تاب آوری در نقشه های سناریو، هیچ ناحیه ای دامنه کاملا تاب آور را به نمایش نمی گذارد طوریکه در سناریوهای مرکالی 7 و 8 تاب آوری در دامنه فاقد تاب آوری و بسیار ضعیف قرار می گیرد. تحلیل‌ها نشان می‌دهد طبق نقشه‌های موجود در هیچ‌کدام از نواحی، ثبات در تاب‌آوری وجود ندارد یعنی هیچ ناحیه‌ای در ارزیابی همه معیارها، تاب آور نشان نمی‌دهد.
 
حسن محمودزاده، مهدی هریسچیان،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

بروز سوانح غیرمترقبه یک  موضوع جهانی است که عدم آمادگی و تاب آوری در این زمینه می­تواند منجر به خسارات فراوانی شود. لذا تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع شهری با استفاده از ظرفیت آن­هاست. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت در میزان برخورداری از شاخص­های تاب آوری در سطح سه ناحیه منطقه یک کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. داده­های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه­ای و بررسی­ میدانی در سطح خانوار گردآوری شده­است. جامعه آماری خانوارهای ساکن منطقه یک کلانشهر تبریز است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳82 خانوار برآورد شده­است. پس از گردآوری داده­ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از تاب آوری با آزمون­های تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته­است. نتایج پژوهش نشان می­دهد که بین نواحی به لحاظ برخورداری از شاخص­های تاب آوری تفاوت وجود دارد. به طوری که کم­ترین میزان تاب آوری با میانگین 46/173، به خانوارهای ناحیه یک و بیش­ترین آن با میانگین 61/252، به ناحیه سه منطقه یک کلانشهر تبریز اختصاص دارد. از طرفی نتایج حاصل از مقایسه­های دو به دو نواحی نیز نشان می­دهد که میانگین تاب آوری ناحیه یک در مقایسه با نواحی دو و سه به ترتیب 931/34 و 157/79 برابر کمتر می­باشد و تاب آوری ناحیه دو در مقایسه با ناحیه سه، 226/44 برابر کمتر می­باشد اما میزان تاب آوری ناحیه سه در مقایسه با دو ناحیه دیگر به ترتیب 157/79، 226/44 برابر بیشتر می­باشد. در ادامه پژوهش پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت تاب آوری محدوده مطالعاتی ارائه شده است.

هادی سلیمانی مقدم، رحمان زندی، ابراهیم اکبری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و داده‌های جمع‌آوری‌شده از منابع مختلف استفاده ‌شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری  با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS  به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن  شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
 
الهام حاتمی گلزاری، احمد میرزا کوچک خوشنویس، قادر بایزیدی، فواد حبیبی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

فضاها و پدیده­های ماندگار در گذر زمان باقی می مانند و به بخشی از خاطرات جمعی تبدیل می‌شوند. به این ترتیب توجه به ماندگاری در طراحی فضا باعث افزایش حس تعلق به فضا می­شود، در این حالت فضا تنها به زمان حال تعلق ندارد. با توجه به اهمیت موضوع ماندگاری، در این تحقیق هدف شناسایی مؤلفه‌های مؤثر بر ماندگاری فضاهای شهری با تأکید بر ضرب آهنگ­های زندگی روزمره­ی مؤثر در سه محدوده‌ی بازار تبریز (راسته بازار، مسجد جامع و میدان صاحب‌الامر) است. روش تحقیق در مطالعه‌ی حاضر توصیفی تحلیلی است که برای جمع‌آوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) بهره گرفته شده است. همچنین در این تحقیق علاوه بر کاربرد روش کیفی به‌منظور تحلیل علل ماندگاری در محدوده‌های مورد مطالعه، از روش کمی تحلیل واریانس در راستای بررسی تفاوت ماندگاری فضاهای شهری در محدوده‌های مورد مطالعه استفاده شده است. یافته­های تحقیق حاکی از آن است که در محدوده‌ی مسجد جامع عامل معنویت (0.376)، اجتماعی اقتصادی و کارکردی (0.352)، در محدوده‌ی راسته بازار عامل هویت (0.314) و در محدوده‌ی صاحب‌الامر عامل معنویت (0.327) و هویت (0.305) بیشترین دلیل ماندگاری محدوده‌های مورد مطالعه را به خود اختصاص داده‌اند. همچنین نتایج نشان می‌دهد که مؤلفه­های مختلف زندگی روزمره دارای ضرب­آهنگ­هایی است که در عین تکرار در چرخه زندگی روزمره، در طول زمان بصورت خطی (روبه پیشرفت، پسرفت و ثابت) بوده که به دو صورت کل به جزء و جزء به کل بر ماندگاری و افول فضاها تأثیرگذارند.  در این بین رویکردها و مؤلفه­های فرهنگی حاصل از کل به جزء مانند آیین­ها و فرهنگ­های مختلف یک اجتماع تأثیر بسزایی در افزایش ماندگاری فضاها داشته و خواهند داشت. بنابراین می‌توان با استمرار آیین‌ها و مراسم فرهنگی در محدوده‌های مورد مطالعه موجبات ماندگاری این فضاها را فراهم ساخت.
 

نازلی پاکرو، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، میرسعید موسوی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

به منظور دستیابی به مزیتی رقابتی پایدار در جهت غلبه بر رقابت حاکم بین شهرها استراتژی­های گوناگونی ارائه شده است؛ برندینگ شهری یکی از این استراتژی­ها محسوب می­شود. برندینگ شهری به مثابه دارایی مهم در راستای توسعه شهر و همچنین ابزاری اثربخش به منظور تمایز، بهبود جایگاه و افزایش نفوذ و اعتبار شهر انگاشته می­شود.  این پژوهش با هدف بررسی تاثیر حس تعلق به مکان و کیفیت فضاهای سبز شهر در برندینگ شهری تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه­ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن شهر تبریز تشکیل می­دهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزارهای spss و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق به مکان و کیفیت فضاهای سبز شهری بر برندینگ شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد، ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر حس تعلق مکانی بر برندینگ شهری برابر با 64/0 و برای تاثیر کیفیت فضای سبز شهری بر برندینگ شهر برابر با 37/0 بود. با توجه به مقدار ضریب مسیر بدست آمده تاثیر حس تعلق به مکان نسبت به کیفیت فضای سبز شهری در برندینگ شهری بیشتر است.

حمیده افشارمنش، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

پیش بینی های اقلیمی در قالب شبیه سازی در سطح جهانی ،منطقه ای و محلی بهمراه مشخص کردن تغییرات پارامترهای اقلیمی در قالب روندها و مدل ها در علم اقلیم شناسی از دیرباز مطرح بوده است اما آینده پژوهی و آینده سازی وچشم اندازسازی در ادبیات و متون  اقلیم شناسی کمتر به چشم می خورد این درحالیست که برنامه ریزی محیطی و تحلیل های آینده پژوهی، تلاشی نظام مند برای نگاه به آینده بلندمدت در حوزه علم اقلیم شناسی است؛ امروزه یکی ازمهم ترین چالش های حال و آینده ، مسئله افزایش دما و در مواردی بحران فقدان آسایش اقلیمی است. باید پذیرفت که با رشد جمعیت کلانشهر تهران، ارتقای سطح زندگی و بهداشت،گسترش شهرنشینی و صنایع ، آسایش اقلیمی و بحران کمبود انرژی دارای اهمیت است. تحلیل های این پژوهش از نظرات نخبگان  اقلیم شناسی و مدیران و مسئولین شهر تهران درقالب فرمهای نظرسنجی، تهیه،و برای تجزیه تحلیل داده ها از تکنیکهای آینده پژوهی ازجمله سناریونویسی استفاده شده است. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نرم افزار MICMAC بوده است. در فرآیند تحقیق مهم ترین عوامل کلیدی و پیشران در رابطه با آینده پژوهی بحران افزایش دمای سطح شهر تهران شناسایی گردید و سپس با توجه به عوامل کلیدی شناخته شده مینی سناریوها و سناریو جامع در سه حالت، (بهبود وضعیت میکرواقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی شهروندان)، (عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی نسبی شهروندان)،( عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+فقدان آسایش اقلیمی  شهروندان و افزایش مصرف انرژی)در سطح کلانشهر تهران  داستان سرایی شد.با توجه به نتایج تحقیق به عنوان مهم ترین عوامل ایجاد بحران دمای سطح  فقدان نگرش به مفهوم بهبود میکرو اقلیم و مدیریت شهری هستند. و اینکه چالش های فقدان آسایش اقلیمی در رابطه با بحران افزایش دمای سطح،در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طبقه بندی می شوند. 

آرش قربانی سپهر، افشین متقی، زهرا انصاری، مراد دلالت،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

شهر تهران بر اساس سند چشم‌انداز 1404 و نیز طرح جامع مصوب 1386، شهری جهانی، پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای فعالیت و فراغت و نیز شهری روان با رفاه عمومی ‌و زیرساخت‌های متناسب معرفی شده است. در جهت تحقق چنین تعریفی، در اسناد مذکور راهبردهایی چون ارتقاء نقش و جایگاه شهر تهران در سطوح فراملی، ملی و منطقه‌ای، توسعه اقتصادی و رونق فعالیت شهر تهران، بهبود وضعیت شبکه‌های ارتباطی، حفاظت از محیط زیست، احیاء و حفاظت فعال از میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی شهر تهران، و توسعه فضاهای سبز، عمومی، تفرجگاهی و گردشگری پیش‌بینی شده است. یکی از مهم‌ترین عرصه‌هایی که می‌توان در جهت عملیاتی‌کردن راهبردهای فوق بر آن تکیه نمود، عرصه گردشگری شهری در کلانشهر تهران است. از این‌رو مسئله رقابت در گردشگری شهری عامل مهمی در پیشرفت همهی شهرهای کشور در رقابت با یکدیگر و در نتیجه رفاه و اعتلای کشور در سطح ملی و سپس در رقابت با کشورهای همسایه و در سطح جهانی باعث پیشرفت سریع و جذب سرمایه بسیار به کشور خواهد شد. هدف اصلی پژوهش؛ بررسی ژئوپلیتیک رقابت در گردشگری شهری است. به دنبال رسیدن به هدف این مقاله، جامعه آماری تحقیق استان‌‌های کشور ایران می‌باشد، که استان تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در راستای هدف پژوهش، داده‌های مرتبط با جاذبه‌های گردشگری با استفاده از سالنامهی آماری استان‌ها (سازمان گردشگری، میراث فرهنگی، استانداری در سال 1395 جمع آوری و سپس به منظور رتبه‌بندی استان‌ها از روش TOPSIS و همچنین نرم افزار ARC map  برای تهیه نقشه استفاده شده است.

عبدالعلی پورکیخایی، محمود رضا انوری، غلامرضا میری،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

تقویت و توسعه کالبدی شهری موجب رشد و شکوفایی در سایر زمینه­ها می‌شود. بدون شک توسعه کالبدی یک کشور عامل مهمی در ایجاد پویایی نظام اقتصادی و حتی رفاه افراد آن جامعه دارد. در این راستا دولت­های محلی برای ایفای نقش خود در این حوزه نیازمند منابع مالی متنوع، با ثبات و پایدار است. یکی از این منابع مالیات است. تأثیر مالیات در توسعه کالبدی شهری نقش تأثیرگذاری در رشد اقتصادی و اجتماعی آن دارد. در این میان مالیات، بخصوص (مالیات املاک و مستغلات) یکی از مطمئن‌ترین شیوه‌های تأمین منابع مورد نیاز توسعه کالبدی است. لذا هدف پژوهش حاضر؛ بررسی فرآیند توسعه کالبدی شهری با تأکید بر مالیات املاک و مستغلات در مناطق شهر زاهدان می­باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. در این مورد مطالعات جامعی در خصوص شاخص­های تحقیق در محدوده مورد مطالعه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل (Fuzzy Mamdani) استفاده شده است. نتایج تابع مدل از رتبه‌بندی شاخص‌ها نشان می­دهد که شاخص­های بهداشت عمومی و محیط در وضعیت مطلوب و شاخص‌های آموزش، تجاری و سرگرمی و تفریح در سطح نامطلوب می­باشند. همچنین نتایج وضعیت شاخص‌های مورد مطالعه در تعیین توسعه کالبدی هر یک از 5 منطقه­ی مورد مطالعه در شهر زاهدان در خروجی سیستم استنتاج فازی در نرم‌افزار متلب نشان می­دهد که منطقه 5 با امتیاز معیار (0.82) و منطقه 1 با امتیاز (0.79) از سطح مطلوب و منطقه­ی 4 با امتیاز (0.70) سطح متوسط توسعه کالبدی و همچنین منطقه 2 با امتیاز (0.61) و برای منطقه 3 با امتیاز (0.50) از سطح توسعه کالبدی نامطلوب برخوردار می­باشند. پس از تعیین تابع عضویت و نرمال‌سازی داده‌ها طیف اهمیت بر اساس ترتیب شاخص‌های مورد بررسی و وضعیت آنها، بیشترین توسعه کالبدی را در منطقه 5 و کمترین را در منطقه 3 نشان می­دهد.

صادق بشارتی فر، خداداد ممبینی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

 پژوهش حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد که جهت گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی و  با بکارگیری شاخص­های خدماتی و اجتماعی- اقتصادی و همچنین بهره­گیری از مدل­های کمی و مدل­های آمار فضایی در سال 1397 انجام شده ­است.  هدف پژوهش تحلیل و ارزیابی نابرابری های فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری در نفت شهر آبادان می باشد. نتایج نشان داده که نواحی توسعه یافته به لحاظ اقتصادی- اجتماعی و توزیع خدمات شهری عمدتاً نواحی مرکزی اطراف پالایشگاه وابسته به صنعت نفت می باشند که صرفا بخاطر وابسته بودن به کارمندان شرکت نفت و حمایت های شرکت نفت و بهرمندی از استانداردها و امتیازات لازم در آن از بیشتر شاخص های لازم بهره مند هستند و در طرف مقابل دیگر نواحی شهر که به تبع فعالیت های صنعت نفت در کنار آنها به صورت ارگانیک بوجود آمده اند، فاقد و یا محروم از امکانات و خدمات شهری لازم هستند. از دیگر نتایج پژوهش وجود رابطه مثبت، قوی و معنی‌دار بین توسعه اقتصادی و اجتماعی با توسعه خدمات شهری در شهر آبادان است، به طوریکه وجود نواحی برنامه‌ریزی شده وابسته صنعت نفت که هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مترقی‌تر هستند و هم به لحاظ کالبدی و خدماتی برنامه‌ریزی شده‌تر هستند و نیز وجود نواحی حاشیه‌ای به ویژه در نواحی شرقی شهر آبادان که هم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی ضعیف و آسیب‌پذیر‌اند و هم به لحاظ توسعه کالبدی کمتر مورد توجه مدیریت شهری بوده‌اند، تأثیر اینگونه شکل از توسعه و توزیع نامطلوب و ناعادلانه شاخص های خدمات شهری منجر به نوعی  جدایی گزینی و نابرابری های فضایی در شهر آبادان گردیده است.
 
 
ماندانا حبیبی، دکتر حسین مجتبی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

مرور تاریخ دوره اسلامی بیان­گر این امر است که مفاهیم، ارزش­ها و مبانی اسلامی همواره از اصول شکل­گیری شهرهای اسلامی بوده است. تجلی­گاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایه­ای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبش­های متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیب­های قابل­توجهی روبرو شده­اند. منطقه 20 شهر تهران، با توجه به سابقه تاریخی، ارزش­ها و عناصر موجود در خود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار چگونگی اثرگذاری هریک از عناصر شهر اسلامی بر درک ساکنان این منطقه تاریخی از شهر تهران پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از ادبیات موضوع و همچنین بستر تحقیق شکل گرفت که در آن سه بعد اصلی کالبدی، اجتماعی و ارزشی را برای شهرسازی اسلامی در نظر گرفته است. سپس در مرحله بعدی، با استفاده از پیمایش پرسشنامه­ای و تحلیل آن به روش مدلسازی معادلات ساختاری، چگونگی و تاثیر هریک از این عوامل با توجه به شاخص­های آنان به عنوان یافته تحقیق تبیین شد. نتایج ناشی از تحلیل یافته­ها بیان­گر این امر هستند که عوامل "ارزشی" بیشترین اثر را درک درک افراد از شهر اسلامی دارند، این درحالیست که عوامل "اجتماعی و مدنی" و "کالبدی" هرکدام در درجات بعدی اثرگذاری قرار دارند.
 
حسین طلا، امیر محمودزاده، کرامت الله زیاری،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

متولیان کلانشهر تهران همواره کوشیده‌اند تا کارآترین الگو را برای اداره امور کلانشهر تهران تدوین نمایند. در حال حاضر مدل مدیریت شهری تهران مدل شورا- مدیر شهر می‌باشد که طبق آن، مردم با رای مستقیم اعضای شورای شهر را انتخاب می‌نمایند و شورای شهر تهران شهردار را انتخاب می‌نماید. در طول سالیان گذشته و با توجه به آنکه نهادها و سازمانهای متولی اداره و ارائه خدمات شهری در مواردی دچار موازی کاری و یا حتی تناقض در وظایف شده ­اند، نیاز به تدوین مدلی در راستای مدیریت یکپارچه شهری دیده شده است. در این مقاله از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. این مقاله از نظر هدف مطالعه، کاربردی می‌باشد. هدف مقاله حاضر رسیدن به مدلی برای مدیریت یکپارچه کلانشهر تهران است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان مدیریت شهری تهران است که بدین منظور 34 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات این تحقیق، مصاحبه و پرسشنامه است و داده‌ها با استفاده از روش مقایسات زوجی و تاپسیس تجزیه تحلیل شده­اند. در نتیجه این تحقیق، با توجه به چالش‌های شناسایی شده و با استفاده از روش تاپسیس کارآیی مدل تدوین شده تحقیق (با نام پیشنهادی میز خدمت) نسبت به مدل جاری مدیریت شهری تهران مورد تایید قرار گرفته است. همچنین مهمترین نتیجه‌ای که از مطالعات تطبیقی حاصل شد آن است که در کلانشهرهای مورد مطالعه همواره کلیه امور حکمروایی و مدیریتی شهری تحت فرمان یک نهاد می‌باشد و از موازی کاری پرهیز شده است که این موضوع باید در تهران نیز مدنظر قرار گیرد.

آرش صدری، محمود حیدری، آرزو بانگیان تبریزی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

منظور از شهر سالم ، محیطی اجتماعی و کالبدی است با امکاناتی که انجام تمامی فعالیت های زندگی را با سهولت و با کارآیی مطلوب امکان پذیر می سازد. گسترش شهرنشینی و به دنبال آن مشکلات خاص آن؛ مانند تخریب محیط زیست ، آلودگی آب ، هوا ، خاک ، افزایش بیماریهای روانی و ... جامعه شهری را بیش از پیش تهدید میکند. این موجب شده تا امروزه طراحی شهری و مدیریت شهری با چالشهای فراوانی در زمینه ی تراکم جمعیت، کمبود مسکن، آلودگی و تخریب محیط زیست ، تعارضهای اجتماعی و تأمین خدمات و تسهیلات زیرساختی روبرو باشد. در این خصوص اجرای طرح شهر سالم در ایجاد مشارکت مردمی در شهرها نقش مهمی ایفا میکند . در واقع شهر سالم، شهری برای تحقق انسان سالم است. هدف این طراحی شهری با رویکرد شهر سالم و مشارکت مردمی  می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی -تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. بر طبق نتایج این تحقیق، محله امامیه از نظر شاخص های پنج گانه سلامت (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، بهداشتی و فرهنگی) با وضعیت مطلوب و استانداردهای شهر سالم فاصله دارد و در برخی زمینه ها نیز نیاز به باز طراحی و مشارکت هرچه بیشتر مسئولین و مردم محله احساس می شود. در نهایت مقاله حاضر به راهکارهایی به منظور ایجاد شهر سالم با مشارکت مردمی از طریق محقق سازی شاخص ها و معیارهای شهر سالم رسیده ایم.

احمد زنگانه، تاج الدین کرمی، رقیه یدالهی صابر،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

ارزیابی از روش‌های مهم در تحلیل دست یابی به اهداف توسعه پایدار بوده و میتواند به عنوان یکی از الزامات برنامه ریزی، اثرات بالقوه و بالفعل زیست محیطی که در نتیجه اجرای پروژه های عمرانی و توسعه، پدیدار میشوند را شناسایی و گزینه های منطقی جهت حل آن ها را ارائه نماید. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات زیست محیطی بزرگراه طبقاتی صدر بر محلات مجاور آن است که به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت روش، توصیفی تحلیلی  می‌باشد. به علاوه این تحقیق به لحاظ نظری نیز مبتنی بر مکاتب محیط گرا و توسعه پایدار است. برای تجزیه تحلیل داده‌ها 8 محله مجاور پل صدر (محله‌های تجریش، قیطریه، چیذر، زرگنده، صدر، رستم آباد، اختیاریه- رستم آباد و پاسداران - ضرابخانه) به عنوان واحد تحلیل انتخاب شدند. شاخص‌های ارزیابی نیز در 7 بعد از ابعاد اجتماعی، کالبدی، بصری، سلامتی بهداشتی، اقتصادی، اکولوژیک و ایمنی امنیت شناسایی و مورد سنجش قرار گرفتند. از روش های کمی و آماری از جمله آزمون تی تک نمونهای و آزمون فریدمن جهت رتبه بندی ابعاد و از روش های تحلیل فضایی ( آمار فضایی) برای نشان دادن وضعیت موجود محله ها استفاده شده است. همچنین برای رتبه بندی محله‌ها از نظر اثرات زیست محیطی پل طبقاتی صدر نیز از تکنیک تاپسیس و از روش لئوپولد ایرانی نیز استفاده شد. نتایج ماتریس ارزیابی منتخب نشان داد که پروژه طبقاتی صدر با ارائه گزینه های اصلاحی در فعالیت هایی که اثر تخریبی آن ها زیاد و خیلی زیاد است، پروژه مورد تایید قرار می گیرد و همچنین با توجه به یافته های پژوهش، مشخص شد که محله های مجاور بزرگراه صدر با توجه به ابعاد مورد بررسی هر کدام تاثیر پذیری متفاوتی از پل طبقاتی صدر داشته اند، به این صورت که، بعد اکولوژیک و بعد کالبدی  بیشترین تاثیر پذیری و بعد امنیت کم ترین تاثیرپذیری را داشته است و در رتبه بندی محله ها نیز محله رستم آباد بیشترین تاثیر پذیری و در مقابل محله زرگنده کمترین تاثیر پذیری را از پل طبقاتی صدر داشته است.

طاهر صفرراد، یداله یوسفی، عاطفه رضایی طالعی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

آگاهی از تغییرات سطوح غیر قابل نفوذ برای درک شهرنشینی و تأثیر آن بر چرخه هیدرولوژیکی، مدیریت آب، تعادل انرژی سطحی، جزیره گرمایشی و تنوع زیستی ضروری است. این پژوهش به آشکارسازی سطوح نفوذناپذیر و تغییرات آن در شهر قائمشهر با استفاده از تصاویر ماهواره لندست پرداخته است. پس از آشکارسازی، ارتباط سطوح نفوذناپذیر شهری با تفاوتهای درجه حرارت سطح زمین در شهر بررسی شد. بدین منظور پس از اخذ سه تصویر در سال‌های 1978، 2000 و 2017 و انجام پیش‌پردازش‌های لازم، مقادیر بازتاب طیف فروسرخ کوتاه و درجه حرارت سطح زمین در منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. میزان بازتاب این طیف در کاربری های مختلف پوشش گیاهی، آسفالت و مناطق ساخته شده در دو بخش شهر و حومه شهر بررسی و محاسبه شد. با استفاده از نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی (Tukey) ویژگی‌های فوق در این کاربری ها با هم مقایسه شدند. با استناد به تفاوت سطوح نفوذپذیر (پوشش گیاهی) و سطوح نفوذناپذیر (مناطق ساخته شده و آسفالت)، شاخص سطوح نفوذناپذیر شهری تعریف و محاسبه شد. نتایج آشکارسازی و مقایسه سه تصویر بررسی شده مشخص نمود، سطوح نفوذناپذیر در قائم شهر از سال 1978 تا 2017 افزایش چشمگیری داشته است. در مرحله بعد با محاسبه دمای سطح زمین مشخص شد مقدار دما در سطوح نفوذناپذیر بیشتر از سایر بخشهای محدوده مورد مطالعه است. افزایش جمعیت شهر و به دنبال آن افزایش ساخت و ساز سبب افزایش سطوح نفوذ ناپذیر و کاهش فضای سبز شده است و این کاهش، افزایش دمای شهر را سبب شده است. نتایج پژوهش نشان داد، افزایش سطوح نفوذناپذیر شهری، افزایش حدود 4 درجه در دمای شهر را در پی داشته است. نهایتا می‌توان گفت هرگونه افزایش سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر اگر همراه با برنامه‌ریزی صحیح نباشد منجر به عدم تعادل محیط شهری خواهد شد. 

طهمورث بهروزی نیا،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

با توجه به ضرورت مطالعه شبکه شهری و نقش و نظام سلسله مراتبی به منظور یافتن راه حل­هایی برای جلوگیری از تمرکز بی حد و مرز جمعیت در شهرهای بزرگ و رفع مشکلات ناشی از آن، مقاله حاضر، سعی نموده است تا با بهره گیری از مدل درجه عضویت (GoM) و روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) و همچنین استفاده از شاخص­های رایج در این زمینه به بررسی تغییرات سلسله مراتب شهری منطقه خراسان طی سال های 1335 تا 1395، بپردازد. نتایج این پژوهش براساس مدل درجه عضویت (GoM) و روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) نشان می­دهد که نظام شهری منطقه خراسان، به تبع از شرایط حاکم بر نظام شهری کشور، دچار گسستگی شده است، بر اساس روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) از سال 1365 تا 1385، شبکه شهری منطقه خراسان به سمت تعادل پیش رفته است. متاسفانه طی دهه 1385- 1395  به سمت عدم تعادل حرکت نموده است. لازم به ذکر است حین انجام پژوهش، مشخص گردید که نتایج برآمده از مدل­ها و شاخص­های رایج در این زمینه، با یکدیگر هماهنگ نبوده است. لذا با توجه به نتایج متفاوت و غیر همسو، برای نتیجه گیری نهایی ، از "مدل درجه عضویت (GoM)" و روش "تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA)" استفاده شده است. این مدل­ها با رفع نتایج متفاوت و غیر همسوی شاخص­های قبلی به نتایج واقعی­تری دست یافتند. نتایج بدست آمده از این دو مدل نشان داده است که بهره­گیری از روش آنها تا حدودی توانسته است در نتایج ناهمگن شاخص­های قبلی تعدیل و همگنی بوجود آورد.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
مهدی محرری، محمد نقی زاده، فرشته احمدی، شیرین طغیانی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

یکی از موضوعاتی که شهرهای امروز ایران با آن مواجه‌اند، موضوع نگهداری و ارتقاء خیابان‌های موجود است. نحوه مدیریت و برخورد با این خیابان‌ها موجب بروز مشکلات متنوع در جنبه‌های مختلف شهرها شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اصول نگهداری و ارتقای خیابان شهری با تمسک بر آموزه­های اسلامی و فرهنگ ایرانی است. همچنین این تحقیق به بیان راهکارهایی برای ارتقای کیفیت خیابان‌های شهری با بهره‌مندی از آموزه‌های اسلامی و فرهنگ ایرانی می­پردازد. جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، برداشت‌های میدانی و مطالعات اسنادی و تحلیل اطلاعات و داده­ها، به کمک بهره­گیری از روش‌های توصیفی تحلیلی، مستندسازی و تحلیل گرافیکی صورت پذیرفته است. کیفیت شهرها وابسته به کیفیت خیابان­ها هستند و کیفیت خیابان­ها نیز برآمده از جزئیات خیابان­ها هستند. خیابان‌های شهری نیازمند توجه، نگهداری و ارتقاء هستند تا همیشه برای شهروندان جذاب و مطلوب باشند. نتایج حاصل از این تحقیق، بی‌توجهی به فرهنگ، دین و مذهب شهروندان و نیازهای آنها، مصالح و هنر بومی آنهاست که موجب به وجود آمدن فضاهای شهری بی­کیفیت و بی­هویت در کلان‌شهرهای امروز ایران شده است. این پژوهش به دنبال ارائه الگو برای طراحی خیابان­های شهری نبوده و در راستای تدوین اصول و مبانی برای برنامه­ریزی و طراحی خیابان‌های شهری مبتنی بر آموزه­های اسلامی و فرهنگ ایرانی، گام بر می­دارد. خیابان مطلوب برای شهروندان ایرانی علاوه بر اینکه می‌بایست ظواهر آن منطبق بر آموزه‌های اسلامی و فرهنگ ایرانی باشد، لازم است بواطن آن نیز اسلامی و ایرانی باشد. صرف درست بودن ظواهر می‌توان گفت تنها نفاق به دست آمده و با اصلاح بواطن می‌توان صداقت را در فضاهای شهری جاری ساخت. 

ناصر محمدی، حسین مجتبی زاده خانقاهی، علی توکلان،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

مدیریت شهری درست و مبتنی بر روش های صحیح همواره بعنوان یک چالش جدی پیش روی متخصصان شهری بوده است و در طول زمان جای بحث و بررسی های مختلف قرار گرفته است. هر شهر با توجه به ویژگی های خاص خود مسائل ویژه ای را تجربه می کند که مخصوص همان شهر و محیط اطرافش می باشد و در این میان ایجاد یک الگوی واحد نسخه قابل قبولی نیست.حکمروایی خوب شهری یک اصل مهم در مدیریت شهری است که متاسفانه در کشور ما با موانع متعددی رو به رو می باشد. نوشتار حاظر از نظر هدف، کاربردی ـ توسعه ای و با روش کمی ـ تحلیلی انجام گرفته است که ابتدا مهم ترین موانع اجرای واقعی حکمروایی شهری در کشور را مشخص نموده و سپس این موارد را در منطقه مورد مطالعه خود گرمدره بررسی می نماید. نتایج گویای آن است عامل عدم یکپارچگی بین بخش های مختلف مدیریت شهری با میانگین 3.8 بیشترین تاثیر را در عدم اجرای حکمروایی در کشور دارد. از بررسی نتایج بخش اول 4 شاخص اساسی تاثیر گذار در اجرای حکمروایی شهری در منطقه مورد مطالعه بررسی شده است. در سطح اجرایی شهر گرمدره در زمینه شاخص پاسخگویی عامل ضعف در نظارت مستمر و همگانی با میانگین رتبه 5.38 ، در شاخص حاکمیت قانون عامل وجود قوانین متعدد، موازی، تفسیرپذیر و گاه متناقض با میانگین رتبه 3.73، در شاخص شفافیت عامل عدم دسترسی به اطلاعات 4.56 و در شاخص مشارکت عامل تمرکز گرایی شدید و مدیریت بالا به پایین با میانگین رتبه 4.48 بیشترین تاثیر را در عدم اجرای صحیح حکمروایی شهری در شهر گرمدره دارا هستند.
سمیه حمصیان اتفاق، حسین کلانتری خلیل آباد، محمد میره ای،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

در سال‌های اخیر، کم‌توجهی به پتانسیل‌های گردشگری پهنه های اکولوژیک شهری و سوء‌مدیریت در حفظ آنها باعث از بین رفتن باغ‌ها و اراضی کشاورزی و  عدم‌استفاده بهینه از جاذبه‌های این پهنه­ ها گردیده است؛ بنابراین هدف از این تحقیق ارائه مدلی برای مدیریت بهینه اکوتوریسم در منطقه 9 شهرداری اصفهان است که قابلیت تعمیم برای کلیه پهنه های اکولوژیک مشابه را داشته باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی می باشد .به این منظور ابتدا به روش استار به بررسی وضع موجود شهرداری منطقه 9 اصفهان می پردازد .جامعه آماری تحقیق مدیران و مسئولین شهرداری اصفهان بوده و سپس با کمک مطالعات کتابخانه ای و میدانی و پیاده سازی روش گرندد تئوری، 3 بعد، 10 مقوله و 35 زیر مقوله از این داده های آماری، استخراج شده است. مدل پیشنهادی با ترسیم دیاگرام ساده سازی شده روش استار و گرندد تئوری و تلفیق دو روش، تدوین گردیده است .این مدل پس از ارائه راهبردهای مدیریتی با بررسی وضع موجود و اقدامات انجام شده در ابعاد مدیریت ( قانونگذاری، برنامه ریزی، کنترل و نظارت و مدیریت منابع )، در نظر گیری تمامی مقوله های اکوتوریسم (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی) و توجه به بافت اکولوژیک (حفاظت و توسعه و بهسازی )، طراحی شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مدیریت صحیح اکوتوریسم راهکاری اساسی جهت حفظ و توسعه پهنه های اکولوژیک شهری است. تصویب قوانین مرتبط و هماهنگ نمودن سازمان های مختلف در اجرایی نمودن آنها، برنامه ریزی در زمینه اجرا شدن طرح ها و ارائه طرح های مردم محور ، نظارت مقتدرانه و تخصیص صحیح منابع از راهبردهای کلیدی بهبود وضعیت اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی و در نهایت حفظ و توسعه بافت طبیعی فعلی است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb