جستجو در مقالات منتشر شده


63 نتیجه برای منطقه

علی شماعی، رحمان جهانی دولت آباد، اسماعیل جهانی دولت آباد،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده

احیاء هویت محله­ای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت بهینه و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان، همواره مورد تأکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. در این بین، ایجاد ساختار مدیریت محله­ای به منظور فراهم کردن فضای مشارکتی، بواسطه شکل­گیری نهادهای مردمی بویژه شورایاری­ها را می­توان حرکتی در این راستا تلقی کرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر به سنجش میزان هویت محله­ای در منطقه هفت تهران و نقش نهادهای مردمی بویژه شورایاری­ها در تقویت آن پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. داده­ های مورد استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 500 نفر از ساکنان 15 سال به بالای منطقه 7 تهران گردآوری شده است. روش نمونه­­گیری مورد استفاده در این پژوهش، خوشه­ ای چندمرحله بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که احساس تعلق و حساسیت به محله در بین شهروندان منطقه مورد مطالعه چندان پررنگ و قابل قبول نیست. یکی از مهمترین علل این موضوع فقدان تعامل سازنده­ بین نهادهای مردمی و شهروندان در این منطقه است. انتظارات شهروندان منطقه از نهادهای مردمی در خصوص تقویت عوامل هویت­بخش محله­ها قابل توجه است. این موضوع نشان می­دهد که حساسیت نسبت به محله و پتانسیل شکل­گیری هویت محله­ای در بین شهروندان منطقه هفت وجود دارد و در صورتی که به انتظارات آنان در این خصوص به نحو مطلوب جامه عمل پوشانده شود، وضعیت مناسبتری بر محله­ها حاکم خواهد شد.
مرجان بدیعی ازنداهی، مجید شریفی رضوی، فاطمه سادات میراحمدی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

پدیده یا فرایند جهانی‌شدن بیانگر نوعی پراکنش کرویکالا، اندیشه و ... است که  اثرات متعددی بر شاخص‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها دارد. جهانی‌شدندربعد سیاسی ازویژگهای متعددی برخوردار است مانند فرسایش حاکمیت‌های ملی،  شدت‌گیری روندهای منطقه‌گرایی و ورود بازیگران جدید در عرصه تصمیم‌سازی سیاسی در سطح ملی و فراملی. سازمان‌های منطقه‌ای از جمله بازیگران جدید در صحنه بین‌الملل هستند که در نیمه دوم قرن بیستم در طی روند منطقه‌گرایی که با جهانی‌شدن همزمان بوده است به سرعت در مناطق جغرافیایی جهان گسترش یافته‌اند. یکی از بزرگترین سازمان‌های منطقه‌ای درجهان به لحاظ وسعت و جمعیت، «سازمان همکاری شانگهای» می‌باشد که در سال 2001 تأسیس شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از رویکرد اثبات‌گرایانه به بررسی و تحلیل چگونگی تاثیرات جهانی‌شدن سیاسی بر این سازمان می‌پردازد. نتایج این نوشتار نشان می‌دهد دو مولفه در ارتقای تاثیرپذیری «سازمان همکاری شانگهای» از «جهانی شدن سیاسی»نقش داشته‌اند: اول، ملاحظات نظامی- امنیتی و اهداف سیاسی بنیان‌گذاران سازمان؛ دوم، تاثیر پذیری کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان از مسائلی همچون افراط‌گرایی مذهبی، تجزیه طلبی و تروریسم.
عطا غفاری گیلانده، زهرا کاملی فر، محمدحسن یزدانی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

فضایسبزشهریازمهمترینکاربریهایشهریاستکهازآنهمانندششهایتنفسیشهرهایادمی­کنند. از آن جا که اهداف اصلی برنامه ریزی شهری،سلامت، آسایش و زیبایی می­باشد، مکان­یابی فضای سبز شهری نیز به عنوان یکی از مهمترین عناصر محیط شهری سهم زیادی در مطلوبیت و مطبوعیت فضا از نظر شهروندان دارد.بنابراین توجه ویژه به ساماندهی مکانی فضایی این کاربری، گامی مهم در تامین رفاه و آسایش شهروندان محسوب می شود.با توجه به تعدد معیارهای مطرح در مکان­گزینی فضای سبز شهری در تحقیق حاضر سعی شده است با انتخاب منطقه1شهرداری تبریز به عنوان مطالعه موردی، کاربرد عملیاتی استفاده از TOPSIS به عنوان یکی از فنون تحلیل چند معیاری(MADM) در فرآیند تحلیل تناسب اراضی در مکان­گزینی فضای سبز شهری مورد آزمون قرار گیرد. در این تحقیق بعد از شناسایی عوامل تاثیرگذار در مکانیابی فضای سبز،اقدام به تهیه نقشه­های معیار شده و پس از آن استانداردسازی داده ها و وزن دهی آنها انجام گرفته است.در نقشه نهایی، زمین­های منطقه برای انتخاب مکان مناسب کاربری فضای سبز اولویت بندی شده است.بررسی نتایج بکارگیری مدل در محدوده مورد مطالعه نشان می­دهد که پیکسل­های معرفی شده در خروجی حاصل از مدل،دارای  شرایط بهینه از منظر معیارهای تعریف شده هستند. بنابرایناستفادهازتکنیک­­های کاربردی مثل تکنیک TOPSIS و توانمندی­های GIS می­تواند متولیان امور شهریرادر تصمیم گیری بهتر در جهت تخصیص اراضی برای کاربری­های مورد نیاز به طور اعم و کاربری فضای سبز به طور اخص یاری رساند.
حسن کامران، افشین کرمی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده

خلیج فارس از جمله مناطق جغرافیایی با ویژگی­های ممتاز در جهان است و از قرن ها پیش به طور پیوسته مورد توجه دولت­ها بوده، بنابراین همواره در معرض رقابت­ها و کشمکش­ها بوده است. این منطقه در برگیرنده کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به علاوه ایران و عراق است. روابط میان ایران و کشورهای جنوبی خلیج فارس از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی روابط این کشورها با جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب تئوری سازه­انگاری است. در مسیر بررسی این موضوع، نظر به شیوه خاص و بینابینی که این رویکرد با توجه به هستی شناسی خود در شناخت و بررسی پدیده ها دارد، ما نیز در بحث روش­شناسی راهی میانه را برگزیده و بنابراین از روشی هرمنوتیکی- اثباتی بهره خواهیم جست. روش گردآوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه­ای و اسنادی بوده و پس از بررسی اطلاعات گردآوری شده به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته­ شد. عوامل و مؤلفه­های مختلفی منجر به شکل­گیری نوعی سوءظن دایمی میان دو طرف شده است که تغییر این ذهنیت نیازمند بازساخته شدن مبانی و انگاره­های هویتی جدیدی برای دو طرف است که منابع تنش­زا در آن به حداقل ممکن برسد. دو طرف برای همگرایی نیازمند بازتعریف مفاهیمی هستند که در چارچوب منافع و هویت ملّی هر دو طرف باشد.
 
حسین زارعان،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده

درختان قادرند تأثیرات طولانی مدت متغیرهای اقلیمی را در خود ثبت نمایند. به کمک دانش اقلیم شناسی درختی می توان این متغیرها را به ویژه برای مناطقی که از داده های اقلیمی کوتاه مدتی برخوردارند، بازسازی نمود. به همین منظور در این مطالعه به کمک پهنای حلقه های سالیانه گونه بلوط ایرانی و با استفاده از یک تحلیل رگرسیونی، اقدام به بازسازی درجه حرارت نیمه گرم سال(اردیبهشت-شهریور) ایستگاه های منطقه دنا شده است. با این هدف، سه ارتفاع رویشی در جنگلهای منطقه دنا انتخاب و 52 نمونه رویشی از 26 پایه درخت استخراج و پهنای حلقه های رویشی آنها، توسط دستگاه اندازه گیری LINTAB5 با دقت 01/0 میلی متر، قرائت شدند. بعد از مرحله تطابق زمانی، برای حذف اثرات غیراقلیمی، میانگین دمای اردیبهشت-شهریورِ ایستگاه های منطقه و سری زمانی دوایر رویشی، استاندارد شدند. گاه شناسی باقیمانده(RES) محاسبه شده توسط نرم افزارARSTAN، با درجه حرارت، طی دوره مشترک1390-1361 واسنجی و همبستگی معنادار مثبت دما با پهنای دوایر رویشی تأیید شد. بر اساس روابط بین گاه شناسی به دست آمده و داده های درجه حرارت دوره آماری مشترک، کار بازسازی بیش از یک قرن میانگین دمای نیمه گرم سال انجام و نتایج نشان داد، میانگین دمای اردیبهشت- شهریورِ منطقه در سه دهه اخیر، نسبت به یک قرن قبل از خود، تا حدودی افزایش یافته است.
حسین محمدی، فاطمه ربانی، داریوش مظاهری،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده

تغییر اقلیم اثرات مستقیم و غیر مستقیم بر تولید محصول و امنیت غذایی دارد. هدف این بررسی، شبیه­سازی اثرتغییر اقلیم بر مراحل فنولوژی برنج درمدیریت­های مختلف آبیاری در منطقه خزری است. داده­های مورد استفاده شامل داده­های هواشناسی، خاک شناسی و مدیریت محصول می­باشد. داده­های هواشناسی شامل داده­های روزانه دمای کمینه، دمای بیشینه، تابش و بارش ایستگاه رشت برای دوره آماری 2010- 1980و داده­های ماهانه دما و بارش مربوط به 6 مدل گردش عمومی جو برای دوره آماری 2000-1971 به عنوان دوره پایه جهت بررسی عملکرد مدل­های گردش عمومی جو است. داده­های خاک و داده­های مدیریت محصول از آزمایش مزرعه­ای سال 2006 و 2007 برداشت شده­اند. چشم­انداز اقلیم آینده براساس مدل MPEH5 و تحت سناریوهای SRA1B،SRA2وSRB1 برای دوره­های2032-2011مشخص گردید. نتایج چشم انداز اقلیم آینده نشان داد که میانگین دما افزایش و مجموع بارش کاهش خواهد یافت. اثر تغییر اقلیم بر مراحل فنولوژی برنج با مدل زراعی CERES-Rice در سه رژیم غرقاب دائم، آبیاری با فاصله 5 روز و 8 روز شبیه­سازی شده است. نتایج نشان داد که زمان آغاز خوشه­دهی، گلدهی و بلوغ فیزیولوژیک با افزایش دما کاهش خواهد یافت. همچنین بررسی مراحل فنولوژی برنج در سناریوهای مختلف نشان می­دهد که با افزایش بیش از یک درجه دمای هوا، آغاز خوشه دهی، گلدهی و بلوغ فیزیولوژیک در شرایطی که نیاز آبی گیاه تأمین باشد (غرقاب دائم) با تأخیر همراه خواهد بود.

آرش سهرابی، سهیلا بیگی،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده

یکی از روش های جدید جهت مشاهده ی حرکات زمین ساختی و زمین لرزه ها استفاده از دانش مورفوتکتونیک می باشد. مطالعه و اندازه گیری مناظر و اشکال ایجاد شده توسط تکتونیک فعال از موارد مهم علم مورفولوژی به حساب می آیند. حرکات تکتونیکی فعال یک منطقه در مورفولوژی رودخانه ها، زهکشی آبراهه ها، مخروط افکنه ها و جبهه های کوهستان ثبت می گردد. در این پژوهش برای ارزیابی تکتونیک فعال، گستره جغرافیایی ́00 ˚57- ́30 ˚55 طول شرقی و ́00 ˚33- ́00 ˚32 عرض شمالی در پهنه ایران مرکزی انتخاب شده است. در این پژوهش با مطالعه نقشه زمین شناسی و پردازش تصاویر ماهواره ای و داده های رقومی ارتفاعی، شاخص های ژئومورفیکی و مورفوتکتونیکی اندازه گیری و فعالیت تکتونیکی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهنای کف دره به عمق دره (Vf) و شاخص نسبت عرض دره به ارتفاع دره (V) به ترتیب دارای مقادیر میانگین 15/1، 94/0 و 88/9 می باشند. جابجایی آبراهه ها، مخروط افکنه ها و اشکال مثلثی ایجاد شده نشان دهنده تکتونیک فعال در راستای گسل ها می باشند. همچنین تطابق اندازه گیری های شاخص های مورفوتکتونیکی و داده های لرزه ای نشان دهنده تکتونیک فعال در این منطقه است.


یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده اصل، منیره حاتمی کیا،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده

نوسان شمالگان یا AO یکی از مؤثرترین الگوهای پیوند از دور زمستانه در نیمکره شمالی است. در این پژوهش به بررسی اثر  نوسان شمالگان یا  AO بر حداقل دمای ماهانه­ی منطقه­ی شمال شرق ایران پرداخته شده است. داده­های مورد نیاز که شامل داده­های کمینه­ی دمای ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منطقه­ی مورد مطالعه بود، از بخش آمار سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. در تحلیل داده­ها و کشف روابط، عمدتاً روش همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بین الگوی پیوند از دور AO و دماهای کمینه منطقه شمال شرق ایران رابطه معنی داری در دوره سرد سال وجود دارد. رابطه یاد شده از نوع منفی و معکوس می باشد و این بدان معنی است که وقتی شاخص عددی مثبت نشان می دهد، دما پایین رفته و برعکس زمانی که شاخص منفی است، دمای منطقه شرق ایران از خود افزایش نشان می دهد. در بین ایستگاه های مورد مطالعه، ارتباط دماهای کمینه و متوسط ماهانه ایستگاه های بیرجند و بجنورد بیش از سایر ایستگاه ها تحت تأثیر الگوی AO دچار نوسان شده و ضرایب همبستگی معنی داری بین دمای کمینه و متوسط ایستگاه های بیرجند و بجنورد با AO مورد محاسبه قرار گرفته است. اثر AO بر دمای متوسط منطقه مورد مطالعه یعنی شمال شرق ایران در سه ماهه ژانویه تا مارس و دو ماهه ژانویه- فوریه و در ماه ژانویه بسیار چشمگیرتر از سایر دوره های زمانی می باشد.


یدالله کریمی پور، عطاالله عبدی، حسن افراخته، افشین متقی، بهرامعلی خدائی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده

موقعیت جغرافیای ایران در مجاورت با کشورهای حوضه قفقاز­­ منزلت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بالایی به این کشور بخشیده است و زمینه را برای بستر­سازی همگرایی از طریق گردشگری در حوزه­های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی به وجود آورده است. پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال می­باشد که آیا مجاورت سرزمینی، پیوستگی­های تاریخی، علایق و منافع مشترک این دو واحد سیاسی می­تواند نقش تعیین­کننده ای در تحولات ژئوپلیتیک گردشگری منطقه­ای به دنبال داشته باشد؟. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری داده­ها با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه می باشد. روایی گویه ها از دیدگاه محققان بررسی شده و پایایی آن به میزان 0.75 با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. پرسشنامه تحقیق با استقرار در مرزهای ورودی گردآوری شده و با استفاده از آزمون های آماری نظیر t تک نمونه ای و دو نمونه ای و تحلیل عاملی تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های مورد بررسی، شاخص های بسترهای اقتصادی و تجاری گردشگری و خدمات ارایه شده به گردشگران به ترتیب با مقادیر (05/4 و 02/4) بیشترین تاثیر را در همگرایی دو کشور به خود اختصاص داده اند. علاوه بر این، نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که سه عامل بهبود روابط تجاری (39/19)؛ استفاده از خدمات درمانی و بازدید از بستگان (2/17) و دسترسی آسان و امنیت کشور همسایه (6/11) با نزدیک به 50 درصد از کل واریانس از دیدگاه پاسخگویان بیشترین اهمیت را در ایجاد و بهبود همگرایی بین دو کشور همسایه از طریق توسعه گردشگری دارد.

 
حجت میرزازاده، طاهر پریزادی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده

توزیع نامتعادل امکانات و خدمات اقتصادی، اجتماعی و... بین مناطق، ضرورت توجه به برنامه­ریزی توسعه فضایی و متعادل نمودن ساختار فضایی کشور را اجتناب ­ناپذیر نموده است. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، همچنین مقایسه سطوح توسعه کشور از 1345 تا کنون برای کمک به تصمیم در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری  ملی انجام گرفته است. این پژوهش بر اساس هدف  جزو تحقیقات شناختی و از منظر روش جزو تحقیقات   ارزیابی  – مقایسه ای  است. جامعه آماری طبق آخرین تقسیمات سیاسی  31 استان کشور و شاخص های مورد بررسی 33 شاخص در چهار بعد ( اقتصادی، زیربنایی- کالبدی، اجتماعی-  فرهنگی و  بهداشتی- درمانی) بوده  است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، بین استان های کشور از نظر توسعه یافتگی،  تفاوت ها و نابرابری هایی وجود دارد. به طوری که استان تهران به تنهایی درطول چند دهه بالاترین سطح توسعه یافتگی و استان سیستان و بلوچستان پایین ترین و  محروم ترین استانها  قرار دارند. همچنین مقایسه استان ها در طول دوره های مختلف نشان از نابرابری توسعه مرکز نسبت به پیرامون دارد. طبق نتایج بدست آمده از تحقیق برای کاهش نابرابری بین استان های کشور ضمن توجه به استعداد ها و توان های هر منطقه و در اولویت قرار دادن  استان های محروم و کمتر توسعه یافته در در برنامه ریزی ها ی منطقه ای را می طلبد.


حبیب اله فصیحی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

توزیع فضایی متوازن و متناسب امکانات و خدمات آموزشی  در  برنامه­ریزی شهری ‏اهمیت زیادی دارد، زیرا تنها در صورت وجود تعادل در توزیع خدمات و کاربری­ها، این امکان برای اقشار مختلف ‏فراهم می­گردد که از آنها بهره مطلوب ببرند. هدف این تحقیق تحلیل الگوی پراکندگی مدارس سطح آموزش عمومی و کیفیت دسترسی مفید به آنها در ‏منطقه 20 شهرداری تهران بوده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده­ ها و اطلاعاتی بوده که ادارات آموزش و پرورش در اختیار قرار داده اند. در تحلیل الگوی توزیع فضایی از تکنیک های شاخص نزدیک­‏ ترین همسایگی، تحلیل خوشه ای چند فاصله ­ای و شاخص موران استفاده شده و تحلیل دسترسی ­ها  به کمک تکنیک ‏بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از معیارهای دسترسی مفید وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است. ‏یافته­ های تحقیق نشان دادند که توزیع فضایی  مدارس در سطوح مختلف اعم از ابتدایی، متوسطه دوره اول، متوسطه دوره دوم، و هنرستان­ ها و مراکز کاردانش، الگوی نامطلوب خوشه­ ای داشته و توزیع مدارس ‏آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه دوره اول) بیشتر از مدارس تخصصی (متوسطه دوره دوم، هنرستان ها و مراکز کاردانش) از الگوی خوشه­ای تبعیت کرده است. ‏9/29 درصد از مساحت منطقه  تحت ‏دسترس مفید مدارس ابتدایی پسرانه قرار نداشته و حوزه خارج از دسترس مفید  مدارس ابتدایی دخترانه،  متوسطه پسرانه دوره اول و متوسطه دخترانه دوره اول نیز به ترتیب 6/27، 7/13و 3/7 درصد بوده است. در حالی که برخی قسمت­ها در خارج از حوزه دسترس مدارس قرار داشته ­اند، در قسمت های قابل توجهی نیز حوزه­ های دسترس حتی تا 5 حوزه برای مدارس سطح ابتدایی و 7 حوزه برای مدارس متوسطه دوره اول با یکدیگر همپوش بوده ­اند. این موضوع نیز بیانگر توزیع فضایی نامتوازن مدارس در منطقه است.

امین کوشکی، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از برنامه توسعه همکاری­های مناطق مرزی (CBC) به بررسی عوامل و محرک­های موثر بر پایداری اتحاد در مناطق مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده­ها پرسش­نامه و مصاحبه بود. جامعه آماری کارشناسان مختلف در زمینه­ های تحصیلی علوم سیاسی، جغرافیا، اقتصاد، جامعه ­شناسی، کارشناسان نیروی انتظامی، استانداری و فرمانداری در استان سیستان و بلوچستان را شامل می­شد. با استفاده از نمونه ­گیری هدفمند 70 کارشناس انتخاب گردید. برای تجزیه‌وتحلیل داده ­ها، از آزمون­ های توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری (روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در زمینه برنامه­ ریزی برای پایداری اتحاد در استان سیستان و بلوچستان به جز قرارداد تعیین حقابه رودخانه هیرمند در منطقه سیستان که با کشور افغانستان در چند دوره زمانی منعقد شد؛ طرح یا برنامه ­ای تصویب و اجرا نشد و از بین پنج عامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی- مذهبی، نهادی- ساختاری و سیاسی امنیتی، سه عامل اقتصادی (0/478)، سیاسی- امنیتی (0/473) و فرهنگی- مذهبی (0/363) بیشترین اثر را بر پایداری اتحاد مناطق مرزی در منطقه مورد مطالعه داشته ­اند. از نتایج این پژوهش برای توسعه همکاری­های مناطق مرزی و پایداری انسجام در مناطق مرزی مختلف ایران می ­توان استفاده نمود.

بهناز امین نیری، یعقوب پیوسته گر،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

با افزایش جمعیت در شهرهای ایران و به‌خصوص شهرهای بزرگ حجم تقاضا برای خدمات و کالاهای عمومی نیز افزایش یافت. ولی به علت ساختار اقتصادی-سیاسی خاص کشور همواره سرعت پاسخگویی به نیازها از سرعت رشد نیازها کمتر بوده است. در این میان کاربری‌های پر تقاضا مانند کاربری‌های آموزشی به دلایل زیادی مانند عدم هماهنگی نهادهای اجرایی شهرها، مشکلات مالی بخش آموزش‌وپرورش و عدم آشنایی مسئولین با موازین علمی مکان‌یابی مدارس در پاسخگویی به نیازهای جمعیت دانش‌آموزی با مشکلات زیادی مواجه بوده‌اند. این مسئله در مناطق شهری بزرگ مثل تهران به دلایل متنوعی مانند تراکم بالای جمعیت و کمبود زمین و... با شدت بیشتری مطرح می‌شود. دسترسی سریع، به‌موقع و مناسب به مراکز آموزشی در هر جامعه، به‌خصوص در جوامع شهری بسیار مهم و ضروری هست و توزیع عادلانه این مراکز در سطح شهر منجر به استقرار عدالت فضایی می­شود و عدالت اجتماعی که از اهداف توسعه پایدار شهری است محقق خواهد شد.  هدف از این پژوهش ارزیابی مکان‌یابی مراکز آموزشی مدارس ابتدایی در ناحیه در راستای تحقق عدالت فضایی هست نوع تحقیق بر اساس هدف در این پژوهش، کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری داده‌ها نیز اسنادی- پیمایشی است. جهت وزن دهی معیارها از نظر متخصصین در قالب مدل ANP استفاده شده است و با استفاده از قابلیت­ها و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی از جمله : ترکیب نقشه، محاسبه­گر رستری، تحلیل شبکه انجام‌گرفته است. درنهایت بعد از اجرای مدلVIKOR زمین‌های اولویت‌دار برای ایجاد مدارس ابتدایی شناسایی شدند، تحلیل خروجی نهایی به‌دست‌آمده از این روش علاوه بر اینکه میزان سازگاری و ناسازگاری مدارس ابتدایی موجود در شهر را مشخص می­کند، مکان‌های بهینه اولویت‌دار برای ایجاد مدارس ابتدایی جدید نیز شناسایی شدند.

امین شهسوار، موسی کمانرودی، طاهر پریزادی، مه لقا ابوالقاسم پور،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

محلههای شهری نقش اساسی در حیات و زوال شهرها به عهده دارند. دگرگونی رابطه توده و فضا و تغییر در تراکمهای جمعیتی و ساختمانی در اثر تغییر در شیوههای زندگی، افزایش جمعیت شهرنشین و ... سبب دگرگونی اساسی در ساختار فضایی محله‏ها و در نهایت میزان ارتباطات و تعاملات اجتماعی در سطح محلی گردیده است. این تغییرات اجتناب‏ناپذیر در محله و شهر، سبب بروز مشکلات اساسی گردیده است که با توجه به ارتباط میان ساختار فضایی و اجتماعی محله‏های شهری،  لازم است با دخالت و تغییر در هریک از زمینه‌ها، بهبود وضعیت در بعد دیگر ایجاد گردد. در تحقیق حاضر، برنامه و راهبرد توسعه فضایی محله‏محور در محله فردوسی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ از نظر ماهیت و روش، تجویزی؛ به لحاظ نوع داده، کمی و کیفی؛ و از لحاظ زمان، مقطعی است. در این تحقیق، با استفاده از تکنیک آیدا و برمبنای راهبردها و عرصه‎های سیاست‎گذاری و در راستای توانمندسازی محله فردوسی به ارایه پروژه راهبردی اقدام شده است.
 
داریوش مرادی‌چادگانی، مسعود قاسمی، نیلوفر راست‌قلم،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

شهر-منطقه اصفهان، مجموعه‌ای از شهرها و کانون‌های جمعیتی است که زمینه‌های مشترکی (چون ارتباطات، زیرساخت‌ها، جمعیت و اقلیم) در سطح جغرافیایی شهر اصفهان و محیط پیرامون آن دارند و وابستگی‌های اجتماعی، اقتصادی، کارکردی و فضایی آن‌ها به گونه‌ای است که یک واحد جغرافیایی قابل تمایز فراشهری و زیر منطقه‌ای در سطح سرزمین را شکل می‌دهند و کانون اصلی تمرکز سکونتگاهی آن شهر اصفهان است. این ویژگی های مشترک سبب می‌شود که بتوان زمینه‌های مکمل با هدف‌گذاری واحد را برای آن‌ها متصور شد. در این میان شهرداری‌ها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمده‌ای در برقراری ارتباط بین شهرها و مدیریت این روابط دارند، به گونه ای که این مسائل می‌تواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش به لحاظ نوع آن توصیفی-تحلیلی و با توجه به هدف اصلی آن که تحلیل مشکلات مکانمند و شناسایی کلیدی‌ترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینی‌شهر، خورزوق، درچه، دولت‌آباد، شاهین‌شهر، قهجاورستان، گز، و نجف‌آباد) است، - یک پژوهش کاربردی است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامه‌های شهری و انجام مصاحبه با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، بر پایه برچسب‌های شش‌گانه تعریف شده به ازای هر مشکل مقدار وزن (شدت مشکل) مشخص شده و به کمک روش تحلیل شبکه‌های اجتماعی، شبکۀ «کنشگران-مشکلات» ترسیم شده است. بر پایه یافته‌های تحلیل از این شبکه، مشکلات «آلودگی زیست محیطی ناشی از تردد اتوبوس‌های فرسوده در شهر-منطقه»، «بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از نابودی ظرفیت اکولوژیکی غرب اصفهان» و «کمبود وسایل خدمات آتش‌نشانی در شهرهای همجوار شهر اصفهان» مهم‌ترین مشکلات شهر-منطقه و کنشگران معاونت «شهرسازی‌ومعماری»، « حمل‌ونقل‌وترافیک» و «خدمات‌شهری» کلیدی‌ترین نقش را در حل مسائل شهر-منطقه اصفهان ایفا می‌کنند.
 

علی موحد، علی شماعی، مهناز بهمنی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره در دنیای امروز است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که  شناخت عوامل و بررسی میزان نقش و تأثیر آن بر اوقات فراغت فعال  و غیر فعال نقش به سزایی درمدیریت شهری دارد. از این رو در تحقیق حاضر با استفاده از روش اکتشافی در پی شناخت عوامل مؤثر بر اوقات فراغت در منطقه 22 شهر تهران است. این تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمانی مقطعی است. روش گرداوری داده‌ها بصورت پیمایشی و ابزار آن پرسش نامه است. این تحقیق با بکارگیری روش‌های آماری استنباطی سعی نمود که ضمن تجزیه و تحلیل نوع روابط میان متغیرهای مستقل تحقیق (عملکردی، امنیت، زیبایی شناختی، حمل و نقل، اقتصادی، زیست محیطی و امکانات زیر ساختی) و متغیر وابسته (اوقات فراغت فعال و غیر فعال)، به شناخت بیشترین تأثیر و کمترین تأثیر متغیرها نائل شود. نتایج تحقیق نشان داد میزان تأثیر و همبستگی عوامل در نوع اوقات فراغت (فعال و غیر فعال) متفاوت است. به عبارت دیگر اوقات فراغت داخلی یا غیر فعال کمتر تحت تأثیر محیط خارجی و شرایط زمینه‌ای قرار دارد. اما در طرف دیگر اوقات فراغت فعال یا خارجی در منطقه 22 تهران به شدت تحت تأثیر شرایط زمینه‌ای و محیط بیرونی است. مؤلفه‌های زیبا شناختی و امکانات زیرساختی بیشترین رابطه را با اوقات فراغت فعال و مؤلفه‌های اقتصادی و عملکردی و اقتصادی کمترین تأثیر را دارند. در اوقات فراغت غیر فعال. بیشتر ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه امکانات زیرساختی و کمترین آن مربوط به مؤلفه اقتصادی است.
 
حسن محمودزاده، مهدی هریسچیان،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

بروز سوانح غیرمترقبه یک  موضوع جهانی است که عدم آمادگی و تاب آوری در این زمینه می­تواند منجر به خسارات فراوانی شود. لذا تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع شهری با استفاده از ظرفیت آن­هاست. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت در میزان برخورداری از شاخص­های تاب آوری در سطح سه ناحیه منطقه یک کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. داده­های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه­ای و بررسی­ میدانی در سطح خانوار گردآوری شده­است. جامعه آماری خانوارهای ساکن منطقه یک کلانشهر تبریز است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳82 خانوار برآورد شده­است. پس از گردآوری داده­ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از تاب آوری با آزمون­های تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته­است. نتایج پژوهش نشان می­دهد که بین نواحی به لحاظ برخورداری از شاخص­های تاب آوری تفاوت وجود دارد. به طوری که کم­ترین میزان تاب آوری با میانگین 46/173، به خانوارهای ناحیه یک و بیش­ترین آن با میانگین 61/252، به ناحیه سه منطقه یک کلانشهر تبریز اختصاص دارد. از طرفی نتایج حاصل از مقایسه­های دو به دو نواحی نیز نشان می­دهد که میانگین تاب آوری ناحیه یک در مقایسه با نواحی دو و سه به ترتیب 931/34 و 157/79 برابر کمتر می­باشد و تاب آوری ناحیه دو در مقایسه با ناحیه سه، 226/44 برابر کمتر می­باشد اما میزان تاب آوری ناحیه سه در مقایسه با دو ناحیه دیگر به ترتیب 157/79، 226/44 برابر بیشتر می­باشد. در ادامه پژوهش پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت تاب آوری محدوده مطالعاتی ارائه شده است.

ماندانا حبیبی، دکتر حسین مجتبی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

مرور تاریخ دوره اسلامی بیان­گر این امر است که مفاهیم، ارزش­ها و مبانی اسلامی همواره از اصول شکل­گیری شهرهای اسلامی بوده است. تجلی­گاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایه­ای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبش­های متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیب­های قابل­توجهی روبرو شده­اند. منطقه 20 شهر تهران، با توجه به سابقه تاریخی، ارزش­ها و عناصر موجود در خود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار چگونگی اثرگذاری هریک از عناصر شهر اسلامی بر درک ساکنان این منطقه تاریخی از شهر تهران پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از ادبیات موضوع و همچنین بستر تحقیق شکل گرفت که در آن سه بعد اصلی کالبدی، اجتماعی و ارزشی را برای شهرسازی اسلامی در نظر گرفته است. سپس در مرحله بعدی، با استفاده از پیمایش پرسشنامه­ای و تحلیل آن به روش مدلسازی معادلات ساختاری، چگونگی و تاثیر هریک از این عوامل با توجه به شاخص­های آنان به عنوان یافته تحقیق تبیین شد. نتایج ناشی از تحلیل یافته­ها بیان­گر این امر هستند که عوامل "ارزشی" بیشترین اثر را درک درک افراد از شهر اسلامی دارند، این درحالیست که عوامل "اجتماعی و مدنی" و "کالبدی" هرکدام در درجات بعدی اثرگذاری قرار دارند.
 
جمال الدین هنرور،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

امروزه فرآیند توسعه و ساخت فضاهای آموزشی بیش‌ازپیش به ابعاد کالبدی تمایل یافته و در مقابل انسان و ویژگی‌های او رنگ‌باخته‌اند.نتیجه این امر گسستگی رابطه دانش آموزان با مدارس به‌صورت خاص و محیط آموزشی به‌صورت عام است.بدین ترتیب محصلین خود را هرچه کمتر جزئی از دبیرستان برشمرده و تعلقی به آن احساس نمی‌کنند،هدف این پژوهش تبیین عوامل موثر برسطوح معنایی حاکم بر فضای محیط آموزشی است که می‌تواند بر ایجاد حس تعلق به مکان دانش آموزان مؤثر باشد.روش تحقیق به‌صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی با استفاده از نرم‌افزار spss و Lisrel8.80 انجام‌شده و حجم نمونه آن دانش آموزان دبیرستان‌های منطقه1تهران 384 نمونه میباشد.این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی درصدد تعیین این مسئله است که آیا تعداد عامل‌ها و بارهای متغیرها که روی این عامل‌ها اندازه‌گیری شده است،با آنچه در تئوری مشخص‌شده هماهنگ است یا خیر.با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی،ضرایب استانداردشده درسطح قابل‌قبول و نسبتاً بزرگی هستند.از طریق مدل ساختاری sem نیز این نتیجه برآورد شد که بیشترین ارتباط و پیوستگی بین مؤلفه‌ ذهنی با میزان بار عاملی 0.76 و در رتبه دوم مؤلفه‌ فیزیکی با میزان بار عاملی 0.63 و درآخر مؤلفه‌ آموزشی با ضریب استاندارد 0.58 با ایجاد و ارتقا حس تعلق به مکان در دبیرستانها، برقرار است.در پایان مدل مفهومی تحقیق با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری ترسیم شد واز طریق رگرسیون این نتیجه حاصل شد که مؤلفه‌های ذهنی، فیزیکی و آموزشی؛ 43 درصد از واریانس ایجاد حس تعلق به مکان در دبیرستانهای منطقه1تهران را پیش بینی می کنند.

مینا افتخارنیا، کرامت الله زیاری، مجید نادری،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

امروزه مفهوم رقابت به گونه ای در جهان گسترش یافته که تمام کشورها و دولت‌ها در سطوح ملی و منطقه‏ای یا محلی در جستوجوی راهی برای گسترش و اصلاح شرایط اقتصادی به نفع سرمایهگذاری‌هایی هستند تا رقابت‏پذیری را تحریک کنند. بررسی راهبردهای توسعه مناطق از طریق رقابت­پذیری بیشتر در حوزه روابط سرمایه‌داری تعریف می شود و کمتر نشانی از مفهوم توسعه پایدار دارد. از سوی دیگر با توجه به ارتباط پیچیده بین سیستم‌های محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی، با ورود مفهوم رقابت‌پذیری در فرایند توسعه، بدون توجه به سایر زیرسیستم‌های یادشده، زمینه افزایش آسیب‌های محیطی و اجتماعی در سیستم­های شهری و منطقه‌ای به وجود آمده و پیامدهایی را مانند توسعه ناموزون، افزایش تفاوت‌ها و نابرابری‌های اجتماعی و آلودگی‌های زیست­محیطی، افزایش مصرف انرژی، ترافیک و سایر مسائل اجتماعی و فرهنگی و محیطی را به همراه داشته است؛ به نحوی که هم اکنون بسیاری از کلانشهرهای دنیا و حتی ایران با این مسائل درگیر هستند.
در این پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش از روش‌های کتابخانه ای به منظور بررسی ادبیات نظری مرتبط با پژوهش و برای شناسایی نماگرهای مرتبط با تحلیل فضایی از روش های تحلیل محتوا استفاده شده است. در این راستا، ابتدا فعالیت‏های دارای برتری رقابتی در ناحیه اراک با استفاده از روش شاخص‏سازی مورد تحلیل فضایی قرار گرفته و جایگاه شهرها و شهرستان‎‏ها بر اساس قابلیت رقابت در فعالیت‏های دارای برتری رقابتی مشخص شده است. سپس با توجه به چشم‏انداز ترسیم‏شده برای ناحیه اراک، راهبردها، سیاست‏ها و احکام فضایی پیشنهادی جهت کاربست در منطقه تدوین شده‏اند.


صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb