جستجو در مقالات منتشر شده


82 نتیجه برای روستا

عقیل خالقی، حسین کریم‌زاده، کیومرث خداپناه،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

تحقیق حاضر به تحلیل رفتار جامعه روستایی شهرستان ورزقان در قلمرو جغرافیای انتخابات پرداخته و رهیافت به‌کاررفته در آن، «فضایی - رفتاری» است. تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده‌ها، از نوع آمیخته (طراحی اکتشافی - مدل توسعه ابزار) است. با توجه به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از روش کیفی از طریق روش پدیدارشناسی به درک عمیق، پیچیدگی، جزییات و بافت پدیده‌های موردمطالعه پرداخته و سپس با استفاده از این شناسایی اولیه (جهت رسیدن به نتیجه قابل‌تعمیم)، با استفاده از مدل معادلات ساختاری به توسعه ابزار اقدام شده است. حجم نمونه فاز اول با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، تعداد 25 نفر و برای فاز دوم تعداد 32 نفر افراد مطلع محلی است. نتایج پدیدارشناسی نشان می‌دهد رفتار انتخاباتی جامعه روستایی شهرستان ورزقان در سه مقوله اصلی: الف) «ویژگی‌های جغرافیایی» با درون‌مایه‌های «حس مکان، تأثیر همسایگی و محلی‌گرایی»؛ ب) «فردی و اجتماعی» با درون‌مایه‌های «محرک اجتماعی و محرک فردی» و ج) مقوله «سیاسی» با درون‌مایه‌های «شرایط نامزدی، نقش متنفذین، گرایش سیاسی و مذهب» قابل تحلیل است. این رفتار، از نظر مقوله‌های «ویژگی‌های جغرافیایی» و «سیاسی» با «نظریه انتخاب عقلانی» و ازنظر مقوله «فردی و اجتماعی» با «الگوی اقتصاد سیاسی - رهیافت انتخاب عاقلانه اصلاح‌شده»، مطابقت و همخوانی دارد. نتایج مدل‌سازی نیز نشان می‌دهد متغیر «ویژگی‌های جغرافیایی» و «عوامل فردی و اجتماعی» در حد آستانه «قابل‌توجه» و متغیر «عوامل سیاسی» در حد آستانه «متوسط» قرار دارند؛ آزمون کیفیت مدل ساختاری نشان می‌دهد «عوامل سیاسی» و «عوامل اجتماعی» دارای مقادیر «قوی» و «ویژگیهای جغرافیایی» دارای مقادیر متوسط برای تعیین قدرت پیش‌بینی مدل انتخاباتی است. مدل کلی مدل معادلات ساختاری نیکویی برازش مدل و قابلیت‌تعمیم آن را نشان می‌دهد.

مهرشاد طولابی نژاد، علی منظم اسماعیل‌پور، ثنا رحمانی، خدیجه صادقی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

یکی از رهیافت‌های اصلی برای توسعه روستایی و افزایش رفاه خانوارهای روستایی توجه به توسعه گردشگری روستایی است. چرا که توسعه گردشگری می­تواند نقش مهمی در رفاه خانوارها و همچنین پایداری معیشت روستایی داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی اثرات گردشگری بر ارتقای سطح رفاه روستاهای ساحلی شهرستان چابهار می­باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان چابهار می­باشد (3720N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه­گیری سهمیه­ای، 280 خانوار در 6 روستای ساحلی که دارای جاذبه­های گردشگری هستند به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل داده­ها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمون هم­انباشتگی نامحدود اکتشافی، آزمون تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر شاخص­های رفاه اقتصادی، گردشگری به ترتیب بیشترین اثرات را بر ایجاد اشتغال فصلی، بهبود درآمد، توسعه مسکن، و تحرک اقتصاد محلی  داشته است. از نظر شاخص­های رفاه اجتماعی، به ترتیب بیشترین اثرات گردشگری مربوط به بهبود اوقات فراغت، تغییر سبک و شیوه زندگی، توسعه امکانات بهداشتی، و افزایش حس تعلق­مکانی مردم محلی بوده است. همچنین نتایج نشان داد با اینکه گردشگری در روستاهای منطقه مورد مطالعه اثرات چشمگیری بر رفاه اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی داشته است؛ ولی در مقایسه با شاخص­های اجتماعی، گردشگری بیشترین اثر را بر رفاه اقتصادی و شاخص­های آن داشته است. در راستای یافته­های تحقیق پیشنهاداتی در زمینه توسعه گرشگری و رفاه خانوارهای روستایی ارائه شد.

مهران مهردوست شهرستانی، علی اصغرزاده، حمزه غلامعلی زاده،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

هدف اصلی توسعه پایداردر روستا استفاده از منابع و ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن می باشد. آگاهی برای توسعه پایدار مقوله ای است که کم تر به آن پرداخته شده است. بر این اساس، دارایی ها و سرمایه های روستایی می تواند پایه گذار دست یابی به اهداف توسعه پایدار روستایی باشد. هدف این مقاله سنجش میزان آگاهی برای توسعه پایدار در ساخت و ساز روستایی در استان گیلان می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی است. در این تحقیق که بین معماران سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان انجام شده است، روش گردآوری داده ها برای پاسخگویی به سئوالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسشنامه با طیف لیکرت بوده است. با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS  پایایی بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 0.802 الی 0.816 بدست آمد.
 
صدیقه موسی زاده ساردویی، غلام رضا میری، محمود رضا انوری،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

چکیده
روابط متقابل شهر و روستا پدیده‌ای فضایی- مکانی و جغرافیایی است و لذا شناخت، نبین و کشف قانونمندی‌های حاکم بر آن در چهارچوب روابط متقابل انسان و محیط، موضوعی جغرافیایی می‌باشد که از اهمیت نظری و کاربردی ویژه برخوردار است. همچنین با توجه به نقش این روابط درفرایند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر اهمیت بررسی انواع این روابط شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و فضایی- کالبدی آن بر شهر و روستا در راستایی توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری اهمیت فراوان دارد. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی- تحلیلی ارتباط متقابل بین شهر جیرفت و روستاهای پیرامون آن را مورد بررسی و تجزیه‌وتحلیل قرار  دهد. روش جمع‌آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای و میدانی ازجمله تکمیل پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه است. برای انجام کار از مجموع 1288 روستای شهرستان، 47 مورد را به ‌صورت تصادفی انتخاب کرده‌ایم و تعداد 384 پرسشنامه بین اهالی روستا پر شده و برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون‌های کروسکال والیس و آنوا  (ANOVA)Tهمبستگی پیرسون و ویلکاکسون و آزمون دبلیو کندال استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که: جیرفت به عنوان یک شهر میانی و قطب بزرگ کشاورزی جنوب کشور و همچنین به لحاظ تجمیع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری در سطح ناحیه دارای ارتباط دو سویه با روستاهای پیرامون خود است. از سوی دیگر روستاهای تحت حوزه نفوذ نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی فرهنگی، روابط تجاری و سرمایه‌گذاری در بخش‌های تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینه‌های پویایی اقتصاد و رشد شهر جیرفت و نیز  توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» به‌طور نسبی فراهم نموده‌اند.

مراد ابراهیمی، حسن افراخته، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

چکیده: علی­رغم گذشت چندین دهه از مطرح شدن رویکرد کشاورزی پایدار در کشور، نظام متعارف کشاورزی کماکان بر بکارگیری هرچه بیشتر از فناوری­های غیربومی، نهاده­های شیمیایی و بهره­برداری بی­رویه و بی­اندازه از طبیعت استوار است؛ بنابراین شکل­گیری و گسترش کشاورزی پایدار با چالش­های اساسی مواجه است. در پژوهش حاضر محققان با وقوف بر اهمیت موضوع پایداری کشاورزی به ویژه در مناطق روستایی کشور و نقش آن در حفظ منابع پایه، موضوع پایداری کشاورزی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت مورد توجه قرار داده و به بررسی و تحلیل شکاف پایداری کشاورزی در این منطقه پرداخته­اند. به این منظور با توجه به موقعیت استقرار روستاها (دشتی، کوهستانی و پایکوهی) تعداد 20 روستا به روش نمونه­گیری طبقه­ای انتخاب گردید، شاخص­های مربوط به پایداری کشاورزی تدوین و پس از تکمیل پرسشنامه­ها توسط بهره­برداران کشاورزی، عملیات کدگذاری و ورود داده­ها در نرم­افزارهای Excel و SPSS انجام گرفت. سپس با بهره­گیری از تحلیل تصمیم­گیری چندمتغیره تاپسیس، روستاهای مورد مطالعه از نظر پایداری کشاورزی رده­بندی شده و با استفاده از تحلیل خوشه­ای در قالب چهار خوشه (بسیار ناپایدار، ناپایدار، نیمه­پایدار و پایدار) تقسیم­بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری کشاورزی در سه بعد اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در روستاهای این منطقه ناموزون است. این ناموزونی هم در سطح دهستان­های سه­گانه این بخش و هم با توجه به موقعیت استقرار روستاهای مورد مطالعه دیده شد.

مهدی مودودی ارخودی، سجاد فردوسی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

در دهه­ های اخیر، گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت مکمل در کنار کشاورزی و دامداری، همواره عاملی در جهت بهبود شرایط اقتصادی ساکنین روستاها بوده است. بر این اساس این پژوهش، با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی انجام پذیرفته است. جمع ‌آوری اطلاعات، با استفاده از دو روش آرشیوی و پیمایش از طریق مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل منابع آرشیوی مرتبط با موضوع تحقیق و همچنین 13 نفر از خبرگان و افراد مجرب است. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و تحلیل مضمون استفاده شد؛ همچنین داده­ های کمّی نیز، با استفاده از روش­ برنامه­ ریزی ترجیحات فازی لگاریتمی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ابعاد ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی، شامل سه بُعد محیطی، منابع انسانی، و جامعه محلی، می باشد، به طوری که بُعد منابع انسانی با وزن 0994/0 نسبت به ابعاد دیگر دارای وزن بیشتری می باشد. همچنین بُعد جامعه محلی با وزن 0989/0 و بُعد محیطی نیز با وزن 0973/0 به ترتیب در اولویت دوم و سوم قرار گرفتند. در این میان، مولفه «موثر بودن» در بُعد «منابع انسانی» با وزن 261/0، مولفه «اقتصادی» در بُعد «جامعه محلی» با وزن 259/0، و مولفه «زیباشناختی» در بُعد «محیطی» با وزن 254/0، بیشترین وزن را به خود اختصاص دادند.
مسعود صفری علی اکبری، محمدرضا پودینه، محمد آزادپور،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

وقوع خشکسالی اثرت زیادی بر معیشت خانوارهای روستایی، به ویژه در روستاهای مناطق مرزی که با کمبود گزینه­های معیشتی روبرو هستند، وارد می­سازد. برای مقابله با این اثرات استفاده از راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در مناطق روستایی ضروری است. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات خشکسالی بر جوامع روستایی و شناسایی راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در روستاهای مرزی شهرستان زاهدان است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه، مشاهد و مصاحبه با کشاورزان و روستاییان بوده است.جامعه آماری مربوط به خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان زاهدان (10278 خانوار) است که با استفاده از نمونه­گیری سهمیه­ای و تصادفی ساده 380 خانوار به عنوان نمونه اول انتخاب شد. برای تحلیل داده­های کمی از آزمون اکتشافی جوهانسون استفاده شد. برای بررسی و تحلیل­های کیفی از مصاحبه اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی در روستاهای شهرستان زاهدان بیشترین اثر را بر کاهش منابع آب، سطح زیر کشت، اشتغال، درآمد، فقر روستایی، تعداد دام یا تولیدات دامی، مهاجرت‌های روستایی، از بین رفتن پوشش گیاهی، فرسایش و شوری خاک و کاهش قیمت زمین و اراضی داشته است. نتایج در زمینه وضعیت استفاده از شیوه­های مقابله­ای در بین کشاورزان منطقه نشان داد که وضعیت استفاده از این اقدامات چندان مناسب نمی­باشد و بیش از نیمی از کشاورزان از این روش­ها استفاده نمی­کنند. با این حال برخی از کشاورزان از روش­هایی که نسبتا ساده و کم هزینه که نیاز به تخصص بالایی ندارد و با ویژگی­های روستاهای مرزی سازگاری بیشتری دارد استفاده کرده­اند. از نظر کشاورزان اقداماتی چون قاچاق سوخت و کالا، ترک روستا و مهاجرت به شهر، پرداختن به مشاغل غیرکشاورزی، کف­زنی و یا لای­روبی قنات و تغذیه دستی دام­ها به عنوان مهم­ترین روش­های سازگاری با خشکسالی و کاهش اثرات آن بوده­اند.

مجید یاسوری، سمیرا محمودی، علیرضا دربان آستانه، سیده فاطمه امامی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

سرمایه اجتماعی نقش مهمی در بالا بردن زیست¬پذیری دارد که بدون شک هدف مهم تمام برنامه¬ریزی-ها و توسعه، ازجمله برنامه¬ریزی و توسعه روستایی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است که با نمونه¬ای با حجم 355 نفر از میان افراد روستاهای کردنشین در شهرستان رودبار انجام شده است. ابزار گردآوری داده¬ها در این پژوهش شامل: مطالعات کتابخانه¬ای برای جمع¬آوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و سپس پژوهش¬های میدانی از طریق مشاهده و پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق، روستاهای کردنشین استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد 12 روستا و مجموع 2955 نفر جمعیت (براساس سرشماری سال 1395) می¬باشد. تعداد نمونه¬ها با استفاده از جدول مورگان، 340 نفر تعیین شد که به منظور افزایش سطح اطمینان و کاهش خطا در داده¬ها، تعداد نمونه¬ها افزایش یافته و 355 پرسشنامه تکمیل گردید. پژوهش به منظور تبیین سیستماتیک عوامل تأثیرگذار بر تعلق مکانی و نیل به یک مدل جامع از تکنیک چند متغیری تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مورد بحث، در یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای کالبدی تعلق مکانی(456/0)، بعد اعتماد سرمایه اجتماعی(216/0)، بعد محیطی تعلق مکانی(168/0)، بعد عملکردی تعلق مکانی(129/0)، بعد همبستگی اجتماعی و بعد مشارکت سرمایه اجتماعی به ترتیب مهم¬ترین عواملی هستند که به صورت مستقیم بر نمایه تعلق مکانی روستاییان موثر هستند.
حسن یاوریان، حمید جلالیان، اصغر طهماسبی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

آب نقش محوری در توسعه پایدار هر سرزمین به ویژه نواحی روستایی دارد. چالش کم ­آبی یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های قرن بیست و یکم است چراکه می‌تواند سرمنشأ بسیاری از تغییر و تحولات اجتماعی و اکولوژیک جهان باشد. بخش کشاورزی به عنوان مهم­ترین بخش اقتصادی نواحی روستایی به طور مستقیم تحت تاثیر کمبود منابع آب قرار دارد. بنابراین، شناسایی نگرش و راهکارهای بومی کشاورزان در مواجهه با کمآبی میتواند نقش کلیدی در اتخاذ راهبرد مناسب و ارتقای ظرفیت سازگاری جوامع روستایی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نگرش کشاورزان در روستاهای شهرستان بهار در استان همدان نسبت به چالش کمآبی و شناسایی راهبردها و راهکارهای بومی مناسب برای تعدیل و سازگاری با مسئله کمآبی در منطقه است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 68 روستای شهرستان بهار با 18376 خانوار است که طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه 375 بهرهبردار به دست آمد. دادههای اصلی به شیوهء پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری شد. روش نمونهگیری، تصادفی بوده و تعداد نمونه در هر روستا براساس روش انتساب متناسب با تعداد بهرهبرداران کشاورزی تعیین شد. تجزیه‌وتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد نگرش روستاییان به چالش کمآبی به ترتیب، نگرش شناختی (بارعاملی 0/883)، نگرش رفتاری (بارعاملی 0/867) و نگرش احساسی (بارعاملی 0/517) بوده است. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که نگرش روستاییان به چالش کمآبی نگرشی شناختی رفتاری است. براین اساس، 12 راهبرد سازگار با وضعیت منطقه، برای مدیریت بهینه منابع و بهرهوری آب زراعی پیشنهاد شده است.
 
 
[1]- Lizrel

محمد اسکندری، احمد تقدیسی، یوسف قنبری،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

کارآفرینی می­تواند در جوامع روستایی که از یک طرف با مشکلات اقتصادی به­ویژه در زمینه اشتغال، فقر و کمبود درآمد مواجه هستند و از طرف دیگر از قابلیت­های بالای محیطی برخوردار هستند، اثرات مثبت متعددی را بر جای بگذارد. این پژوهش با تکیه بر اطلاعات گردآوری شده با شیوه اسنادی و پیمایشی و با هدف امکان­سنجی توسعه کارآفرینی در بخش­های عمده فعالیت اقتصادی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان بویراحمد انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد علی­رغم انگیزه پیشرفت، سخت­کوشی و ریسک­پذیری بالای شاغلان بخش­های عمده فعالیت اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات)، وضعیت کلی برخورداری آن­ها از متغیرهای کارآفرینی با میانگین 618/2، در سطح 99 درصد اطمینان، پایین­تر از حد متوسط است. نتایج امکان­سنجی زیربخش­های فعالیت اقتصادی نشان داد چهار زیربخش اقتصادیِ گیاهان دارویی، پرورش آبزیان، منابع آب معدنی و گردشگری به­ترتیب با میانگین 548/3، 691/3، 705/3 و 419/3، از پتانسیل بالایی برای توسعه کارآفرینی برخوردار هستند. همچنین نتایج آزمون پیرسون نشان داد میزان همبستگی بین متغیرهای مستقل (تولید گیاهان دارویی، پرورش آبزیان، منابع آب معدنی و گردشگری) و وابسته پژوهش (کارآفرینی)، به­ترتیب 519/0، 179/0، 398/0 و 533/0 بوده و از نظر آماری مثبت و معنی­دار است.

زهرا سلیمانی، مریم قاسمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

مهاجرت بازگشتی واکنشی نسبت به ایجاد جذابیت در مناطق روستایی قلمداد می‌شود، این نوع مهاجرت می‌تواند اثرات متنوع و متعددی بر بازساخت نواحی روستایی داشته‌باشد. هدف مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل اثرات مهاجرت‌های بازگشتی بر بازساخت سکونتگاه‌های روستایی شهرستان نیشابور است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه بوده است. در این مطالعه تعداد 37 روستا در شهرستان نیشابور که دارای مهاجران بازگشتی بودند، مورد بررسی قرار گرفت و 55 اثر مهاجران بازگشتی بر بازساخت نواحی روستایی شناسایی گردید که ضریب آلفای کرونباخ 0.942 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق می باشد. شاخص ها ذیل سه بعد اجتماعی با 18 شاخص(α=0.925)، اقتصادی با 21 شاخص (α=0.891) و کالبدی- محیطی با 16 شاخص (α=0.852) بررسی شد. از آنجا که بر اساس آزمون تی تفاوت میانگین ابعاد سه گانه بجز در بعد اجتماعی معنی دار نشد، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج نشان داد که 55 اثر شناسایی شده مهاجرت بازگشتی را می توان ذیل 14 اثر اصلی با 78.79 درصد واریانس قرار داد. بر این اساس به ترتیب 1- افزایش انسجام و همبستگی بین اهالی با 25.21 درصد واریانس، 2- بهبود زیرساختهای خدماتی و رفاهی با 10.52، 3- رونق اقتصاد روستایی با 7، 4- فعال سازی ظرفیت ها با 5.4، 5- توسعه فعالیت های غیرکشاورزی با 5 درصد واریانس به ترتیب مهمترین تاثیرات مهاجرت بازگشتی در بازساخت سکونتگاه­های روستایی هستند.
احمد حجاریان، احمد تقدیسی، حمید حمید برقی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

هدف از این مقاله بررسی موانع و چالش های مشاغل خانگی از دیدگاه کارشناسان و صاحبان مشاغل خانگی  با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی تاییدی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد و رویکردی کیفی کمی دارد. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه است. گروه اول شامل  کارشناسان اداره تعاون،کار و رفاه اجتماعی   و اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری و گروه دوم صاحبان مشاغل خانگی  بودند. حجم نمونه برای گروه اول  با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای 28 نفر انتخاب شدند و گروه دوم بر اساس آمار حاصل حدود 1000 نفر در نواحی روستایی استان اصفهان می باشد که بر اساس فرمول کوکران 276 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گردید. به منظور شناسایی چالش های موجود مشاغل خانگی جوامع روستایی استان اصفهان از فن دلفی استفاده شد.  نتایج در بخش کیفی تحقیق بیانگر آن بود که مهم ترین چالش های موجود فراروی مشاغل خانگی عوامل ساختاری و مدیریتی، سیاست گذاری، عوامل مالی و اقتصادی ، فردی –شخصیتی، پژوهش و اطلاع رسانی می باشد. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در قالب 5 عامل وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: عوامل مالی و اقتصادی، عوامل مدیرتی و ساختاری، ضعف قوانین و سیاستگذاری جامع، پژوهش و اطلاع رسانی و عوامل فردی و شخصیتی که 73/78 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید.

ُسارا کاویانی آهنگر، رسول مهدوی، غلامرضا زهتابیان، حمید غلامی، آشوک کومار چاپاگین،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

بیابان‌زایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابان‌زایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشه‌های کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به  83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخص‌های اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابان‌زایی می‌توان نتیجه گرفت که روند بیابان‌زایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.

علی اکبر عنابستانی، دکتر مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

کارآفرینی بومی روستایی یکی از جوان‌ترین زمینه‌های تحقیقاتی است که نشان می‌دهد در ایران که یکی از بزرگترین کشورهای آسیا است و دارای میراث فرهنگی غنی و جوامع بومی است، تاکنون به موضوع کارآفرینی بومی روستایی توجه­ای نشده است. لذا مقاله حاضر به عنوان یک ارزیابی تحلیلی و با ارائه رویکردهای متنوع بر اساس غنا و تنوع مفهومی در حوزه­های علوم اجتماعی، اقتصادی، برنامه­ریزی و توسعه روستایی از رویکرد سیستمی بهره­مند شده و سعی بر آن دارد، ضمن معرفی کارآفرینی بومی روستایی، به معرفی کارآفرینی بومی روستایی منبعث از آن برای بسترسازی پژوهش­های آتی در کشور بپردازد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ادبیات و خطوط تحقیقاتی مرتبط به درک جامعی از زمینه تحقیقاتی کارآفرینی بومی کمک می‌کند. در همین راستا، مقاله حاضر که به لحاظ هدف کاربردی و اطلاعات آن به روش اسنادی فراهم آمده در پی پاسخ به این سوالات بوده است که عناصر بروز تفاوت میان کارآفرینی بومی روستایی و کارآفرینی کلاسیک کدامند؟ اهداف و ویژگی­های منحصربفرد کارآفرینی بومی روستایی کدامند؟ و الگوی (مدل) مناسب برای توسعه کارآفرینی بومی روستایی در ایران کدامند؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که کارآفرینی بومی متفاوت از کارآفرینی کلاسیک/ غربی است، و بر عناصری چون استفاده از منابع بومی، ارزش­های فرهنگی بومی، منفعت جمعی، روابط و سرمایه خانوادگی و پیوندهای خویشاوندی/خانوادگی تاکید دارد. نتایج نشان داد که کارآفرینی بومی روستایی، لزوماً در پاسخ به نیازهای بازار ایجاد نمی­شود و بیشتر با هدف تامین معیشت خانواده، حفظ محیط زیست، حفط ارزش­های فرهنگی و معنوی انجام می­گیرد. بر خلاف کارآفرینی به سبک غربی، کارآفرینی بومی روستایی عناصری از برابری­طلبی، فعالیت جمعی/خویشاوندی و با تاکید بر ارزش­های فرهنگی و منابع طبیعی در دسترس را نشان می­دهند. کارآفرینی بومی روستایی اغلب با اهداف معیشتی داخل خانوار و بیشتر با اهداف غیراقتصادی مانند حفظ معیشت، حفظ فرهنگ بومی، حفظ محیط زیست و اهداف معنوی انجام می­گیرد.
nk href="moz-extension://f58b0108-9e0a-408e-b1f3-1ab14a6c8a0f/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
سارا صادقی زاده قوی فکر، دکتر اصغر طهماسبی، دکتر فرهاد عزیزپور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیت­های اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکل­گیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آن‌ها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن به‌عنوان یکی از چالش‌های پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب می‌شود. پژوهش پیش رو با بهره‌گیری از ابزار تحلیل شبکه‌های اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار می‌پردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسش‌نامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روش­های کیفی، از نرم‌افزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که عوامل برخی سازمان‌های دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخش‌داری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشم‌پوشی از تخلفات در قبال دریافت کمک‌های مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذی‌نفعان بوده‌اند. همچنین مهم‌ترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربری­هایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی می‌باشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدم‌حمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهاده‌های کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرت‌پذیری در قالب خانه‌های دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذی‌ربط رخ داده است.
واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار.
 
[1] . نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران

دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین کریم زاده، خانم ناهید رحیم زاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


دسترسی نقش مهمی در توسعۀ روستایی دارد چرا که بین توسعه روستا با دسترسی به امکانات و خدمات زیربنایی رابطه معناداری وجود دارد. روستاهایی که دسترسی کمتری به خدمات ضروری و به­ویژه حمل­ونقل دارند با تنگناهای ساختاری و اجتماعی اقتصادی زیادی روبرو می­شوند که خود از موانع توسعۀ پایدار روستایی است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت دسترسی، عوامل مؤثر بر آن را موردبررسی قرار دهد. برای این منظور، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردتوجه قرار دارد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز (52 روستا) می­باشد که داده­های موردنیاز برای واحد تحلیل روستا از دهیاران جمع­آوری گردیده است. بعد از ارزیابی روایی بر اساس نظر متخصصان و تأیید چارچوب عملیاتی تحقیق از نظر ایشان و نیز ارزیابی پایایی پرسشنامه تحقیق، جمع­آوری داده­ها انجام گردید. به­منظور تعیین روابط علت­ومعلولی میان شاخص­های ارزیابی قابلیت دسترسی از تکنیک دیماتل برای ارزیابی قابلیت دسترسی در روستاهای موردمطالعه از تحلیل فرایند شبکه­ای (ANP) و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت دسترسی نقاط روستایی، از مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم‌افزار Amos.24 استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق تعیین قابلیت دسترسی روستاها نشان داد که روستای مایان سفلی از بیشترین میزان قابلیت دسترسی برخوردار است و نتیجه نهایی تحقیق تعیین نقش عوامل در قابلیت دسترسی روستایی است که بر اساس آن عوامل فاصله از شهر، مرکزیت خدماتی و وضعیت اجتماعی روستا بیشتر از سایر عوامل در قابلیت دسترسی مؤثر هستند.
واژگان کلیدی: قابلیت دسترسی، خدمات روستایی، تحلیل فرایند شبکه­ای، معادلات ساختاری، شهرستان تبریز
 


حسن عزیزی بهلولی، محمود رضا انوری، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


مدیریت روستایی همواره دچار تغییر و تحولات مختلفی بوده است. امروز این رکن بر عهده نهاد دهیاری است. هدف از تشکیل این نهاد، وجود یک نیروی اجرایی قوی در راستای توسعه مناطق روستایی است. دهیاری به‌عنوان نهاد مجری برنامه‌ها و پروژه‌های روستا، نقش مهمی در کاهش نابرابرهای شهر و روستا و ارتقای وضعیت توسعه روستا دارد. تعیین میزان توفیق دهیاری در انجام وظایف، زمانی میسر است که عملکرد آن با دقت موردسنجش قرار گیرد. هدف این تحقیق سنجش عملکرد نهاد دهیاری‌ها از نظر شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی-کالبدی در مناطق روستایی شهرستان سربیشه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده‌ها به‌صورت میدانی از طریق ابزار پرسش‌نامه است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوار (1931 خانوار) در 30 روستای دارای دهیاری تشکیل داده‌اند. حجم نمونه در سطح سرپرستان خانوار از طریق فرمول کوکران 320 نفر محاسبه شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه‌ای نشان داد بهترین عملکرد دهیاری‌ها در سطح معناداری کمتر از 05/0 از نظر شاخص‌های اجتماعی با میانگین 78/3 است. همچنین میان روستاهای موردمطالعه در زمینه شاخص‌های اجتماعی با سطح معنی‌داری (008/0)، شاخص‌های اقتصادی با سطح معناداری برابر با (004/0) و شاخص‌های زیست‌محیطی-کالبدی با سطح معناداری (047/0) تفاوت معنی‌داری مشاهده‌شده است. از نظر عملکرد اجتماعی، روستای دهنه چاه با میانگین 43/4، از نظر عملکرد اقتصادی و زیست‌محیطی، روستای باغستان با میانگین 90/3 و 16/4 در رتبه اول قرار گرفته‌اند. بررسی آزمون تی زوجی با سطح معناداری کمتر از 05/0 و اختلاف میانگین برابر با (271/1-) به این نکته اشاره دارد که وضعیت شاخص‌های توسعه روستایی در بعد از ایجاد نهاد دهیاری مناسب‌تر شده است.
واژگان کلیدی: عملکرد دهیاری‌ها، شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی-کالبدی، مناطق روستایی، سربیشه
 
[1]. نویسنده مسوول. mr.anvari@iauzah.ac.ir
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
حبیبه نبی زاده، الهام چراغی، سید معین موسوی ندوشن،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

توجه به عوامل موثر بر تبدیل مکان­ها و مقاصد به برند گردشگری از پیش­نیازهای توسعه گردشگری هر منطقه می­باشد. چرا که این عوامل نقش مهمی در تبدیل مقاصد به برند گردشگری دارند و از سوی دیگر تبدیل یک مقصد به برند گردشگری خود نیز عاملی برای توسعه هرچه بیشتری گردشگری در مقاصد است. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل و محرک­های موثر بر افزایش تبدیل مناطق شهری و روستایی به برند گردشگری در استان گیلان انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مصاحبه می­باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری در استان گیلان می­باشد که با روش نمونه­گیری هدفمند، 50 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل لجستیک باینری و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج  پژوهش گویای آن است که ارتباط خطی و معنی­داری به عوامل و محرک­های مورد نظر تحقیق با تبدیل مکان­های شهری و روستایی به برند گردشگری وجود داشته است. همچنین نتایج نشان داد که از میان عوامل پنجگانه مورد نظر تحقیق، سه عامل تنوع فرصت­های شغلی، فرهنگ و دارایی­های طبیعی و زیرساخت­های محلی بیشترین اثرات را بر تبدیل مناطق شهری و روستایی در استان گیلان به برند گردشگری داشته­اند.

شادی خوب، حمدالله سجاسی قیداری، علی اکبر عنابستانی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

امروزه کارآفرینی بعنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، میتواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا ­کند. با این وجود مناطق روستایی عمدتا از کمبود سرمایه­های مالی برای شروع کسب­وکار و یا توسعه فعالیت­های اقتصادی فعلی رنج می­برند. دولتها برای تسهیل در فرآیند اشتغالزایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام­های خود اشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده­اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر بلحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه­ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می­باشد. جهت انجام این تحقیق از روش­های مختلف گردآوری اطلاعات استفاده شده­است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفرکارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای(06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان به عنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص­های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه مورد مطالعه نقش برجسته­ای نداشته ­است. کارآفرینان نمونه در روستاهای مورد مطالعه اغلب برای دریافت وام به پست بانک مراجعه نموده و بعد از آن، مابقی وجوه مورد نیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین می­نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدم حمایت­های بیمه­ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدت زمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین32/2 و مردم روستایی با میانگین91/1، بسیار کم می­باشد.
 
خانم الهام زمانی، دکتر بهشید حسینی، دکتر حسین ذبیحی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

تحلیل و سنجش بافت مسکن روستایی نیاز به شناخت طیف گسترده ای از عوامل موثر را دارد، عوامل محیطی همچون میزان بافت سبز،توپوگرافی، میزان بافت خشک، اقلیم و خرده اقلیم ها و غیره از جمله عوامل تاثیر گذار بر بافت مسکن روستایی می باشند. به منظور شناخت عوامل محیطی و بافت مسکونی یک روستا در دامنه کوهستان ها، نیاز به طی مسافت طولانی و برداشت های دقیق دستی می باشد، که این موضوع دشواری های خاص خود را به همراه می آورد. از طرف دیگر با توجه به روند روبه افزایش توسعه مسکن روستایی در دهه های اخیر و عدم هماهنگی بافت های جدید ازلحاظ تراکم با بافت های پیشین، بی تفاوتی این مسکن ها را نسبت به مسکن پیشین و بستر محیطی روستاها را نشان می دهد. امروزه ابزارهای جدید محاسباتی و عددی سازی در معماری با ورود دانش ریاضیات پیشرفته درعلم معماری باعث پدید آمدن ابعاد جدید در این عرصه شده اند. هدف اصلی پژوهش پیش رو، بررسی میزان تاثیر تراکم بافت سبز و بافت خشک به عنوان عوامل طبیعی، بر میزان تراکم بافت مسکونی روستاهای پلکانی ایران، دراقلیم های متفاوت می باشد. این مهم علاوه شناسایی تراکم بافت روستاها با تاکید بر مقایسه پارامترها ابعاد جدیدی را در بافت روستاهای پلکانی روشن خواهد ساخت. ابزار شبیه سازی تحلیل ها "الگوریتم تراکم سنج" بر اساس نقشه های هوایی می باشد، که توسط نگارندگان پژوهش نوشته شده است. این الگوریتم بر اساس نقشه های هوایی نگاتیو شده، توانایی شناسایی میزان تراکم بافت طبیعی، در بستر شکل گیری روستاها و بافت مسکونی را دارد. این توانایی موجب کاهش نیاز به حضور فیزیکی و بالابردن دقت خروجی ها در تحلیل بافت روستاها خواهد شد، همچنین شناسایی پارامترها، الگوی تراکمی نسل های پیشین را به نسل جدید مسکن های روستایی ارائه خواهد نمود.


صفحه 4 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb