32 نتیجه برای کوچ
شاهین خلیلیان، فریبا البرزی، جمال الدین سهیلی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
توجه به مجتمعهای مسکونی موجب شده است تا امروزه دسترسی به مسکن مناسب و استاندارد به عنوان یکی از شاخصهای توسعه به شمار آید، از مهمترین مقولههای مرتبط به شهرکهای مسکونی کیفیت محیط میباشد. در همین راستا ضرورت توجه به مولفههای کیفیت محیط همچون؛ کارایی موجب گردید تا پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تناسبات فضاهای سبز، دسترسی و سرپوشیده بر مولفه کارایی کیفیت محیط شهرکهای مسکونی، تلاش نماید تا ضمن بررسی وضعیت موجود، زمینه شناخت، برنامهریزی و طراحی مطلوبتر را برای برنامهریزان و طراحان این عرصه فراهم سازد. روش تحقیق، ترکیبی از توصیفی تحلیلی، پیمایشی و شبه آزمایشی از نوع شبیهسازی است. دادههای مربوط به نمونههای پژوهش با شیوه پیمایشی و سایر دادهها با استفاده از منابع مکتوب و مطالعات اسنادی به دست آمدند و ابزارهای گردآوری دادهها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر نقشههایGIS و خروجیهای نرمافزار AutoCAD 2018 میباشند و شبیهسازی یا مدلسازی در نرمافزار Revit Architectural 2018انجام گردید و سپس در نرمافزارExcel 2013 بررسی و تحلیل تناسبات با کمک خروجیهای شبیهسازی شده و نقشههای دوبعدی و سهبعدی انجام گردید و با روش منطق فازی در نرمافزارMatlab 2016 تحلیل صورت پذیرفت و جامعه نمونه بر اساس شیوه نمونهگیری طبقهای فضاهای باز و سرپوشیده استخراج و شهرکهای مسکونی انتخابشده در ناحیه ششم منطقه پنج تهران و شهرکهای مسکونی همچون آپادانا، اکباتان فاز دو، اکباتان فاز یک و سه میباشند. این مقاله با هدف شناسایی نقش تناسبات فضاهای باز و سرپوشیده شهرک های مسکونی بر ارتقای کیفیت محیط، شامل کارایی با استفاده از روش منطق فازی چند معیاره ممدانی مورد تجزیه تحلیل قرارگرفت. پس از تجزیه تحلیل دادهها نتایج بررسی نسبتهای فضایی در سه نمونه شهرک مسکونی ناحیه ششم منطقه پنج تهران با مولفه کارایی کیفیت محیط نشان میدهند که تنها با کاهش نسبت توده (فضاهای سرپوشیده) و افزایش نسبت فضا (فضاهای دسترسی و سبز) نمیتوان به افزایش مولفههای کیفیت محیط دست پیدا کرد، بلکه افزایش مولفههای کیفیت محیط در ارتباط مستقیم با رعایت تناسبات فضایی بین نسبتهای توده و فضا میباشند.
علی منظم اسماعیلپور،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
گردشگری نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. گردشگری ضمن تصحیل فرایند توسعه روستایی از طریق تنوع بخشی به فعالیتهای اقتصادی، حفظ یکپارچگی اجتماعی، حفاظت از محیط زیست، و تغییرات مثبت فضایی- کالبدی در سکونتگاههای روستایی میتواند منجر به افزایش کیفیت زندگی در نواحی روستایی شود. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی اثرات گردشگری بر ارتقاء سطح کیفیت زندگی سکونتگاههای روستایی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه با خانوارهای روستایی بوده است. جامعه آماری شامل سکونتگاههای روستایی سواحل دریای عمان در جنوب استان سیستان و بلوچستان، دو شهرستان ساحلی کنارک و چابهار میباشد (4855N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای، 356 نمونه در 12 روستا که دارای جاذبههای گردشگری بودهاند به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل دادهها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمونهای توصیفی، آزمون تحلیل واریانس و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که گردشگری ارتباط خطی مناسبی با افزایش کیفیت زندگی سکونتگاهای روستایی شهرستان کنارک و چابهار داشته است. به طوری که طبق مدل تحلیل مسیر، گردشگری روستایی اثرات مختلف و مطلوبی بر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی- فضایی داشته و مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل فوق حکایت از تأیید کلیه روابط رگرسیونی دارد. از بین ابعاد چهارگانه، توسعه گردشگری بیشترین اثر را بر بعد اقتصادی کیفیت زندگی و کمترین اثرات را بر بعد اجتماعی کیفیت زندگی در سکونتگاههای روستاهای داشته است.
متین فرزیدی، رضا پرویزی، مریم دانش شکیب، سیدرضا آزاده،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
امروزه در راستای ساخت و ساز شهرکها نکتهی قابل توجه، عدم وجود تعلقخاطر میباشد که با معیارهایی از جمله عدم جذابیتهای محیطی و کیفیات بصری، عدم خوانایی، امنیت و غیره خود را نشان میدهد. این عوامل بر ارتباط افراد با محیط پیرامونشان و به طبع رضایتمندی آنها تأثیرگذار خواهند بود. شهرک گلها، با مشکلات متعددی از جمله عدم وجود فضایی برای تجمع، نبود نگهبانی و سردرگمی فضایی، نامتناسب بودن ساختار ظاهری بناهای جدید احداث شده نسبت به بناهای قبلی و مهمتر از همه وجود زمینهای خالی و بلااستفاده روبهرو است. روش تحقیق بهکارگرفته شده در این پژوهش، ترکیبی شامل مجموعهای از روشهای توصیفی- تحلیلی میباشد. گردآوری اطلاعات به شیوهی میدانی و اسنادی صورت گرفته است. نمونهی آماری تحقیق، بر اساس جمعیت شهر رشت، 384 نفر محاسبه گردید. با توزیع420 پرسشنامه به دلیل عدم بازگشت، در نهایت 386 پرسشنامه صحیح پاسخ داده شد. تحلیل پرسشنامهها توسط نرمافزار SPSS انجام گرفت. سنجش میزان انتخاب، نفوذپذیری و خوانایی نیز با روش space syntax و تحلیل همپیوندی و اتصالات، در مسیر مجاور شهرک گلها صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که تأثیرگذاری معیارهایی چون خوانایی، امنیت و نفوذپذیری در حد متوسط است. تناسبات بصری، عملکرد عناصر و دسترسی، تأثیر زیادی بر افزایش رضایتمندی ساکنین دارند. در نتیجه بهکارگیری الگوهای معمارانه، در نظرگرفتن فضاهای مکث و حرکت، ایجاد کاربریهای مدیریتی، جلوگیری از انبوهسازی و احداث پارک درون محوطه از جمله راهکارهایی به منظور ایجاد تعلقخاطر در راستای افزایش رضایتمندی میباشند.
المیرا عظیمی مهرورز، حسین مبری، مریم فرزادمنش،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
بروز انواع نابرابریها،فقر گسترده، سو تغذیه و... نمونههایی از آثار سو رشد شهرنشینی بود. به همین دلیل توجه بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران به مفهوم کیفیت زندگی معطوف شد تا از این طریق تلاش هایی در راستای ارتقای شرایط زندگی و بهبود بخشیدن به بعد کیفی زندگی بشر صورت گیرد. بسیاری از مطالعات نشان میدهد، رضایت مندی از ابعاد و ویژگیهای مختلف محله، بر کیفیت زندگی ساکنان تاثیرگذار است. با توجه به این که رضایتمندی از زندگی، یعنی رضایتمندی همه جانبه از تمامی بخش های زندگی، چنانچه این نوع از رضایتمندی در میان ساکنین شکل نگیرد، معضلات جدی تری نظیر مهاجرت های درون شهری، تضاد های شدید طبقاتی و مسأله بالاشهر و پایین شهری صورت می پذیرد. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی سکونتی در هر محله که مطابق با خواسته های ساکنین آن محله نیز باشد، یکی از اصلی ترین اهداف برنامه ریزان شهری به منظور افزایش رضایتمندی سکونتی است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تعلق مکانی و کیفیت محیطی در ارتقا رضایتمندی شهروندان از محلات به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی،حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 315 نفر برآورد گردید. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است حس تعلق مکانی و کیفیت محیط بر میزان رضایتمندی ساکنان از محله تاثیر معناداری دارد.
علی رضا طاهرنسب، لیلا ابراهیمی، آمنه حقزاد، مهرداد رمضان پور،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
امـروزه برنامـهریـزی و مـدیریت فضاهای شهری و روستایی نیازمند دستیابی به اطلاعات دقیق فضایی در زمانهای متوالی در خصوص تغییرات کاربریهای اراضی میباشـد. هدف اصلی این پژوهش ،مطالعه وبررسی تغییرات کاربری اراضی در اثر توسعه فیزیکی با توجه به 4 کاربری اراضی بایر، اراضی کشاورزی ، پهنه آبی و اراضی ساختهشده دست انسان در شهر پاکدشت اجرا می شود. داده ها از طریق تصاویر ماهوارهای حاصل از ماهواره لندست متعلق به سالهای 2019و 1989 میلادی که توسط سنجندههای OLIو MSS5 برداشت شده است، با توان تفکیک30 متر جمعآوری شد که تصویر ماهوارهای لندست 8 و 7 به توان 15 متر در نرمافزار ENVI 5.3 تبدیل شد. این تصاویر در نرمافزار ENVI 5.3 براساس الگوریتم حداکثر احتمال طبقهبندی شدند. سپس دقت نقشه های به دست آمده از الگوریتم حداکثر احتمال برآورد گردید. پس از تهیه نقشههای پوشش سرزمین از نرمافـزار Fragstats جهت استخراج سنجههای سیمای سـرزمین در دو سـطح کــلاس و ســیما اســتفاده شــد. در مجمــوع 15 ســنجه جهــت کمــیســازی ســیمای ســرزمین در ســال هــای 1989 تا 2019 م (1368-1398 ش) اندازهگیری شـدند. با توجه به نتایج به دست آمده مساحت اراضی مسکونی در طی سالهای مورد مطالعه در منطقه افزایش یافته است به طوریکه سهم آن از 1/7 درصد در منطقه به 5/19 درصد رسیده است.
زهرا سلیمانی، مریم قاسمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
مهاجرت بازگشتی واکنشی نسبت به ایجاد جذابیت در مناطق روستایی قلمداد میشود، این نوع مهاجرت میتواند اثرات متنوع و متعددی بر بازساخت نواحی روستایی داشتهباشد. هدف مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل اثرات مهاجرتهای بازگشتی بر بازساخت سکونتگاههای روستایی شهرستان نیشابور است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه بوده است. در این مطالعه تعداد 37 روستا در شهرستان نیشابور که دارای مهاجران بازگشتی بودند، مورد بررسی قرار گرفت و 55 اثر مهاجران بازگشتی بر بازساخت نواحی روستایی شناسایی گردید که ضریب آلفای کرونباخ 0.942 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق می باشد. شاخص ها ذیل سه بعد اجتماعی با 18 شاخص(α=0.925)، اقتصادی با 21 شاخص (α=0.891) و کالبدی- محیطی با 16 شاخص (α=0.852) بررسی شد. از آنجا که بر اساس آزمون تی تفاوت میانگین ابعاد سه گانه بجز در بعد اجتماعی معنی دار نشد، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج نشان داد که 55 اثر شناسایی شده مهاجرت بازگشتی را می توان ذیل 14 اثر اصلی با 78.79 درصد واریانس قرار داد. بر این اساس به ترتیب 1- افزایش انسجام و همبستگی بین اهالی با 25.21 درصد واریانس، 2- بهبود زیرساختهای خدماتی و رفاهی با 10.52، 3- رونق اقتصاد روستایی با 7، 4- فعال سازی ظرفیت ها با 5.4، 5- توسعه فعالیت های غیرکشاورزی با 5 درصد واریانس به ترتیب مهمترین تاثیرات مهاجرت بازگشتی در بازساخت سکونتگاههای روستایی هستند.
سارا صادقی زاده قوی فکر، دکتر اصغر طهماسبی، دکتر فرهاد عزیزپور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکلگیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آنها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن بهعنوان یکی از چالشهای پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب میشود. پژوهش پیش رو با بهرهگیری از ابزار تحلیل شبکههای اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار میپردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روشهای کیفی، از نرمافزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که عوامل برخی سازمانهای دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخشداری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشمپوشی از تخلفات در قبال دریافت کمکهای مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذینفعان بودهاند. همچنین مهمترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربریهایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی میباشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدمحمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهادههای کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرتپذیری در قالب خانههای دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذیربط رخ داده است.
واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار.
. نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران
خانم نازلی پاکرو، دکتر رسول درسخوان،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
شهرنشینی شتابان مشکلاتی را در جنبههای مختلف برای شهروندان و مدیران شهری به وجود آورد که لزوم اتخاذ راهکارها و رویکردهایی برای بهبود شرایط را متذکر میشد. در این میان مفهوم کیفیت زندگی برای ارزیابی این وضعیت در شهرها سر برآورد. کیفیت زندگی بهعنوان یک مفهوم چندبعدی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و ... در سطوح و مقیاسهای متفاوتی مورد بحث و بهرهگیری قرارگرفته است. در این پژوهش که با هدف سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاههای غیررسمی شهر تبریز انجامشده است از روش پیمایشی برای این هدف بهرهگیری شده است. میتوان گفت که رویکرد ذهنی کیفیت زندگی بر این پژوهش حاکم است که رضایت و نظر ذهنی ساکنان مبنای کار قرارگرفته است. از آزمون T تک نمونهای و تحلیل مسیر برای تحلیل دادهها استفادهشده است. نتایج نشانگر این است که میانگین همه ابعاد کیفیت زندگی پایینتر از متوسط میباشد و تنها عامل اجتماعی- فرهنگی بالاتر از میانگین برآورد شده است. همچنین میانگین کیفیت زندگی کل با 2.82، پایینتر از میانگین برآورد شده است که نشاندهنده کیفیت پایین زندگی در این محلات میباشد. بر اساس تحلیل مسیر انجامشده، بعد اقتصادی با 0.685 بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی در این محلات دارد. لازم است هرگونه برنامهریزی برای این محلات با درنظرگرفتن ابعاد و جنبههای مختلف انجام گیرد تا از اثربخشی قابل قبولی برخوردار باشد.
واژگان کلیدی: کیفیت زندگی، سکونتگاههای غیررسمی، کلانشهر تبریز
. نویسنده مسئول: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
دکتر تاج الدین کرمی، دکتر سمیه تیموری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
یکی از نظریههایی که فقر و نابرابری را پس از جنگ جهانی دوم و بازساخت شهری در آمریکا در دوگانگی حومه و شهر مرکزی موردمطالعه قرار داد، نظریه عدم انطباق فضایی است. بهرغم نقش زمینه ناشی از نابرابری نژادی - قومی و تضاد حومه - شهر مرکزی در شکلگیری نظریه مذکور، شاخصهای اصلی عدم انطباق فضایی بر نبود تناسب بین دستیابی به شغل با مزایای کافی برای دسترسی به مسکن قابل استطاعت و باکیفیت دلالت دارد. این به آن معناست که زمینهها، ساختارها و فرایندهای نابرابری ساز از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت و نبود تناسب بین مزایای کار و دسترسی به مسکن فضاهای فقر را بازنمایی میکند. هدف تحقیق حاضر آشکارسازی عدم انطباق فضایی بین دو شاخص مذکور در مناطق کلانشهر تهران است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش نیز از ماهیت توصیفی - تحلیلی برخوردار بوده است. دادههای عمده موردنیاز شامل گروههای عمده شغلی و وضعیت مسکن در سرشماریهای رسمی نفوس و مسکن بوده که با استفاده از توابع فضایی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. تحلیل یافتههای تحقیق نشان میدهد بین قشربندی شغلی و کیفیت سکونت در مناطق شهرداری تهران رابطه مستقیمی وجود دارد. بهنحویکه کانونهای تراکم اقشار فرودست و کارگری که از مشاغل با مزایای مناسبی محروماند در گسترههای مسکونی باکیفیت نامناسب و بافتهای فرسوده شکل گرفتهاند. بر این اساس در مناطق جنوبی تهران، عدم تناسب بیشتری بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت مشاهده میشود. درحالیکه مناطق شمالی تهران از دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت تناسب بسیار بیشتری وجود دارد. نتیجه نهایی بیانگر آن است که دو شاخص اصلی موردبررسی، «تلههای فضایی فقر» که کانون اصلی مسائل اجتماعی- فضایی در گسترههای درونشهری هستند را بهخوبی آشکار و بازنمایی میکنند.
واژگان کلیدی: تلههای فضایی فقر، عدم انطباق فضایی، عدم تناسب کار و سکونت، قشربندی شغلی و تهران.
- مقاله حاضر مستخرج از رساله دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری با عنوان «تبیین عدم انطباق فضایی کار و سکونت در منطقه 7 تهران» است که با حمایت مادی و معنوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهری تهران در دانشگاه خوارزمی انجام شده است.
- نویسنده مسئول: karamit@khu.ac.ir
- فرهاد جودی، - رحیم سرور، سیده صدیقه حسنیمهر،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
شناخت و سنجش کیفیت زندگی در نواحی شهری که معلول اقدامات مدیریت شهری و سایر نهادهای دولتی و خصوصی است، موضوع بسیار حیاتی است. با توجه به عدم سنجش کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهری، می توان زمینه ای برای ترسیم نقشه راه جهت مدیریت شهری و آگاهی نهادهای مسوول از وضعیت موجود و اقدام برای تحقق صورت وضعیت مطلوب فراهم نمود. هدف این تحقیق سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری دادهها بهصورت میدانی از طریق ابزار پرسشنامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل دادهاند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان میدهد که چهار شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی جهت معناداری گویای نامناسب بودن وضعیت شاخص ها است. همچنین آزمون آنووا تایید کرد که 10 محله مورد مطالعه از نظر شاخص های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند اما در زمینه شاخص اقتصادی(سطح معناداری برابر با 094/0) شرایط یکسانی وجود دارد. سنجش اثر مدیریت شهری بر بهبود کیفیت زندگی از طریق معادلات ساختاری نیز تایید نمود که میزان تبیین برای شاخص اجتماعی برابر با 97/0؛ برای شاخص اقتصادی برابر با 48/0 ؛ برای شاخص کالبدی برابر با 93/0 و برای شاخص زیست محیطی برابر با 55/0 است. بنابراین بیشترین اثر مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی و سپس کالبدی است.
ولی الله قاسمی گیلوائی، افشین قربانی پارام،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
صنعتی و مدرن شدن جوامع، تأثیر بسزایی را بر معماری-شهرسازی-محیطزیست، اقلیم و جغرافیا میگذارد؛ که در این میان میتوان به پدید آمدن بلندمرتبهسازی، وارونگی اقلیم، تغییر در جغرافیای جوامع و تخریب محیط زیست اشار نمود. ریشه مسائل و مشکلات در چند دهه اخیر، افزایش جمعیت-مهاجرتِ روزافزون به شهرها و کلانشهرها-تغییر در نیازها و خواستههای ساکنین شهرها و غیره است؛ که مدیران شهری-طراحان و معماران را با چالشی عظیم روبهرو میسازد. هدف اصلی این مقاله، بررسی تئوریک کاربریای همچون برج مسکونی از یک سو و اندیشههای مذکور در مقوله نظری از سوی دیگر با رویکرد توسعه پایدار اجتماعی و تأثیر آن بر حفظ محیطزیست با توجه به جغرافیای شهر تهران میباشد. این تحقیق بر اساس ماهیت، «توصیفی-تحلیلی» و به صورت «پیمایشی» است. به لحاظ هدف نیز «کاربردی» و به لحاظ دادهای، «کمی-کیفی» است. تعداد نمونه آماری 384 نفر بوده که از طریق ابزار پرسش نامه ها داده ها گردآوری شد. تحلیل ها در نرم افزار spss انجام گرفت. مهمترین نتیجه از این تحقیق را میتوان اینگونه بیان نمود که به واسطه ازدیاد جمعیت، بلندمرتبهسازی شکل گرفت و به واسطه آن، مسائلی همچون استفاد بیش از حد از منابع طبیعی و سوخت فسیلی، تخریب طبیعت، کاهش تعاملات اجتماعی، تغییر اقلیم، ایجاد ترافیک، افزایش آلودگی هوا و غیره، به بحرانی عظیم و ناینحل تبدیل گشته است.
اقای میثم ذکاوت، دکتر منصوره طاهباز، دکتر محمدرضا حافظی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
ساختمان ها یکی از ارکان اصلی توسعه کشورها هستند که بخش زیادی از انرژی را مصرف می کنند. سهم این بخش از مصرف انرژی، بطور میانگین، 30-50 درصد می باشد. همچنین در کشور ما بر پایه ترازنامه انرژی سال های اخیر، حدود 33درصد از انرژی تولید شده مربوط به بخش خانگی، تجاری و عمومی می-شود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر موقعیت قرار گیری ساختمان نسبت به ساختمان های مجاور وگذر، بر میزان مصرف انرژی آن است. محدوده تحقیق، ساختمان های مسکونی4 و 5 طبقه متداول در منطقه 5 شهر تهران و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های سازمانی و میدانی بوده است با انتخاب 6 بلوک مسکونی مشابه و در موقعیت های نورگیری متفاوت، داده های مختلف گردآوری شد. این 6 بلوک از لحاظ مساحت زمین، مساحت زیربنا، تعداد طبقات، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و سایر مشخصات، کاملاً همانند هم بوده و تنها تفاوت آنها، موقعیت قرارگیری آنها در یک گذر است. سپس با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر، میزان مصرف انرژی آنها محاسبه و مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که، میانگین مصرف با دقت 98 درصد، بلوک های شمالی، 7 261 ، بلوک های جنوبی، 11 247 ، کل بلوک ها، 5 254 ، کیلووات ساعت بر متر مربع در سال، یعنی حدود 3 برابر ساختمان ایده آل است. بلوک های شمالی، حدود 5 درصد بیشتر از بلوک های جنوبی، انرژی مصرف می کنند. بلوکی که از 3 جبهه شمال، جنوب و غرب نور می گیرد، حدود 11 درصد ، بیشتر از میانگین و بلوکی که از 2جبهه شمال و جنوب نور می گیرد، حدود 5درصد، کمتراز میانگین، مصرف دارند. بلوکهای شمالی، برچسب انرژی D، بلوکهای جنوبی، به جز بلوک انتهایی که از سه جبهه شمال و جنوب و غرب نور می گیرد، بر چسب انرژی C می گیرند. نتیجه آنکه بلوکهای جنوبی، عموماً عملکرد بهتری در خصوص مصرف انرژی دارند.