جستجو در مقالات منتشر شده


681 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

سید محمد حسینی، عبدالحسین عادل زاده،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف از این نوشتار، کاربست مدلی همدید جهت برآورد میانگین روزانه­ی دما و ارتباط آن با ارتفاع ژئوپتانسیل در تراز میانی جو(تراز 500 هکتوپاسکال) است. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده استفاده شده است. پایگاه نخست داده­های رویداد محیطی(سطحی) می­باشد که در این راستا از داده­های میانگین روزانه دما در ایستگاه­های منتخب مشهد، تربت حیدریه و سبزوار استفاده شده است. بیشینه و کمینه این ایستگاه­ها از بازه­ی زمانی11/10/1365 الی 11/10/1392 خورشیدی به تعداد 9862 روز از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. پایگاه دوم شامل داده­های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال است که داده­های آن از تارنمای NCEP/DOE  وابسته به سازمان ملی جو و اقیانوس­شناسی ایالات متحده در ساعت­های 00:00؛ 03:00؛ 06:00؛ 09:00؛ 12:00؛ 15:00؛ 18:00 و 21:00 زولو استخراج شده است. سپس همبستگی میانگین روزانه­ی دمای ایستگاه­های منتخب خراسان رضوی با داده­های جو بالا محاسبه گردید. همبستگی به دست آمده وارد محیط سرفر گردید و خطوط همچند همبستگی ایستگاه­های منتخب با نیمکره­ی شمالی ترسیم گردید. چهار منطقه در نیمکره­ی شمالی به دست آمد که با دمای ایستگاه­های مورد بررسی همبستگی بالایی نشان دادند. نتایج همبستگی­ها بیانگر این است که ایالات متحده­ی آمریکا با 25یاخته، شمال چین 25یاخته، آفریقا 45 یاخته و ژاپن با 65 یاخته بیشترین یاخته­ها را به خود اختصاص داده است. آنگاه، میانگین وزنی یاخته­های ارتفاع ژئوپتانسیل آنها گرفته شد و به وسیله رگرسیون چندگانه معادله­ی ایستگاه­ها بدست آمد. نتایج مدل­های پیش­یابی نشان می­دهد که به اِزای هر ژئوپتانسیل متر افزایشی که در این نمایه رخ دهد، میانگین روزانه­ی دمای ایستگاه­ سبزوار 4/1، تربت حیدریه 3/1 و مشهد 3/1 درجه­ی سلسیوس افزایش نشان خواهد داد.
 


نجمه شفیعی، محمد علی زنگنه اسدی، جواد جمال آبادی، زینب مجرد تیتکانلو،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

 هدف از انجام این مطالعه بررسی علل افت آبهای زیرزمینی بر اثر فعالیت‌های تکتونیکی ، برداشت‌های بی‌رویه و خشکسالی‌های اخیر در چارچوب نظریه ژئودوآلیته می باشد. بدین منظور و با هدف ارزیابی فعالیت‌های تکتونیکی منطقه، از برخی شاخص‌های ژئومورفیک از جمله شاخص‌های((BSAF)) ، (T)، (J) ، (Hi)، (VF)، S)) ، (SL) ، (Δa)  ، (Iat)) و نقشه‌های هم‌عمق و هم‌افت حوضه استفاده شده است. بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که میزان بارش در سال 82 نسبت به سال88، 310 میلیمتر کاهش و به تبع آن تعداد چاه‌ها 217حلقه افزایش یافته و میزان برداشت از سطح چاه‌ها نیز 58298659 میلیون متر مکعب بر ساعت کاهش یافته است. همچنین میزان متوسط عمق چاه‌ها 10 متر افزایش یافته بهطوری که بیشترین میزان افت مربوط به چاه خومه‌زار درحدود 26- متر واقع در بخش جنوبی حوضه است که این شواهد نشان می‌دهد در محدوده آبخوان علاوه بر نقش تکتونیک در بازه طولانی مدت، نقش فعالیت‌های انسانی و خشکسالی‌ها هم می‌توانند جزء عوامل مؤثر در افت آب زیرزمینی و توسعه ژئودوالیتی در سطح دشت به شمار آیند.

علی محمدپورزیدی، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، محمدصالح گرامی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف از این پژوهش آشکارسازی وجود و یا عدم وجود روند در  بارش نسبت به ارتفاع و شناسایی رفتار محلی بارش استان مازندارن است. بدین منظور از داده­های بارش 32 ایستگاه (سازمان هواشناسی و  وزارت نیرو)، طی دوره آماری 1988-2010 استفاده گردید. برای بدست آوردن روند بارش از روش تحلیل رگرسیونی استفاده شد و برای شناسایی رفتار محلی بارش، روش آمارفضایی مورد استفاده قرار گرفت.روند بارش استان براساس با 11 مدل مورد برازش قرار گرفت و دو مدل رگرسیون توان تعدیل شده و رگرسیون درجه سوم بهترین مدل شناخته شد.که به ترتیب دارای کمترین خطای استاندارد 264.23 و264.48­و دارای ضریب همبستگی 0.62- 0.63می باشد.نتایج بدست آمده از رفتار بارش ،  بر وجود روند در محدوده مورد مطالعه تاکید دارد.نتایج تحلیل فضایی بارش استان نشان دهنده این است  که بارش در استان مازندران دارای الگوی خوشه­ای با ارزش بالا می­باشد. براساس روش موران محلی و لکه­های داغ ، سواحل غربی تا ارتفاع 700 متری دارای نمره z  مثبت و خوشه های با ارزش بالا، در سطح اطمینان 99 درصد  است. این محدوده 15 درصد از کل استان را شامل می شود. محدوده ارتفاعات جنوبی نیز نمره z منفی و خوشه های با ارزش پایین با سطح اطمینان 99 درصد را نشان می دهد. این محدوده نیز در حدود 20 درصد از کل استان را شامل می شود. حدود 65 درصد از مساحت استان نیز عدم وجود روند معنی داری را نشان می دهد. نتایج رگرسیون موزون جغرافیایی به خوبی نشان دهند این موضوع است که بارش استان و ارتفاع دارای رابطه معناداری می باشد.که خود این موضوع رفتار بارش استان از غرب به شرق درخصوص رفتار بارش و راتفاع را بازگو می ­کند.
 

سلیمان پیروز زاده، محمود خسروی، صمد فتوحی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

در دنیای امروزه از فناوری سنجش‌ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت برنامه‌ریزی و مدیریت کارآمد منابع طبیعی، کشاورزی، محیط‌زیست و مدیریت شهری استفاده فراوان می‌شود. مدل‌های پیش‌بینی کاربری و پوشش اراضی برای برنامه‌ریزی استفاده پایدار از زمین در کشوری مثل ایران که بهره‌برداری از زمین با سرعت در حال تغییر است، یک نیاز ضروری است؛ که برای آشکارسازی تغییرات و همچنین پیش‌بینی تغییرات پوشش اراضی دید کلی برای مدیریت بهتر منابع طبیعی و حفاظت اراضی حاشیه سواحل و اتخاذ تدابیر سیاست­های درازمدت بسیار مؤثر است. این مطالعه باهدف مدل‌سازی تغییرات و پیش‌بینی کاربری اراضی برای سال 2035 که با استفاده از مدل سلول‌های خودکار مارکوف و تصاویر ماهواره لندست در منطقه غرب زرآباد، استان سیستان و بلوچستان(سواحل مکران) انجام‌شده است. در این تحقیق، برای پیش‌بینی از قابلیت نرم‌افزارهای سنجش‌ازدور، مدل سلول‌های خودکار مارکوف و تصاویر ماهواره­ای لندست 7 و 8 (سنجنده (ETM+ مربوط به سال­های 1991،2001 و 2014 میلادی استفاده‌شده است. خروجی­ های شبیه‌سازی به‌صورت آماری با یک روش ترکیبی جدید که بر پایه روش­های تحلیل چندگانه است، ارزیابی گردید و نتایج مدل پیش‌بینی نشان داد که مساحت تپه­ های ماسه‌ای در سال 2035 به 45/592 کیلومترمربع می‌رسد و این میزان افزایش مساحت تپه­ های ماسه­ای در شرایطی رخ می‌دهد که مدیریت صحیح و کارآمد در جهت تثبیت ماسه­ های روان صورت نگیرد. این میزان افزایش حاصل از تغییر یافتن 162 کیلومترمربع از مساحت زمین‌های بایر (27 درصد) ، 12 کیلومترمربع از پوشش گیاهی (2 درصد) و 23 کیلومترمربع از رسوبات رودخانه‌ای (4/3 درصد) خواهد بود. این افزایش باعث می‌شود که 6 روستا منطقه موردمطالعه (کرتی، گنجک، سهرکی، پیوشک، ونک و کلیرک) به‌شدت با در معرض حرکت و جابجایی قرار گرفتن ماسه‌های روان آسیب ببینند.
 

محمد هادی ستاوند، فاضل حاجی زاده، حسین یغفوری،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ لذا بی­عدالتی در نحوه­ی توزیع آن، بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی­ گزینی طبقاتی مناطق شهر تأثیر می­گذارد و مدیریت شهری را با چالش­ های جدی روبه­ رو می­ کند. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش، واکاوی فضایی مناطق شهری شیراز از منظر عدالت اجتماعی با تأکید بر خدمات عمومی می­ باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی است. در گردآوری داده ­ها از روش­ های کتاب خانه­ ای و میدانی استفاده شده شده است. جامعه آماری پژوهش مناطق ده­گانه شهر شیراز است که با توجه به 10 شاخص کلی و 49 مؤلفه تعیین­ کننده خدمات عمومی ارزیابی شده است. برای تحلیل و رتبه­ بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی، از مدل­ های تاپسیس فازی، ویکور و Waspas برای رسیدن به یک نتیجه واحد از تحلیل داده­ ها در مدل­های مختلف، از روش تلفیقی میانگین رتبه­ ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این روش، حاکی از آن است که مناطق 1، 2 و 4 در رتبه اول برخورداری، مناطق 3، 6 و 7 در رده نیمه برخوردار، مناطق 8 و 10 برخورداری کم و مناطق 5 و 9 در رده فقدان برخورداری قرار گرفته­اند. بنابراین یافته­ های این پژوهش نشان می­دهد که توزیع خدمات عمومی در مناطق شهر شیراز با دیدگاه عدالت اجتماعی انطباق ندارد. بدین ­ترتیب اختصاص کاربری­ ها و خدمات شهری موردنیاز مناطق به ویژه در مناطق توسعه­ نیافته و یا کمترتوسعه ­یافته کلانشهر شیراز جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و رضایت مندی آنها در جهت کاهش نابرابری­ های فضایی و اجتماعی ضروری می­ نماید. در پایان این نوشتار، راهبردهایی متناسب با یافته ­های پژوهش ارائه گردیده است.

داریوش حاتمی زرنه، زهرا حجازی زاده، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی تغییرات رخ­داده در فراوانی و شدت امواج ­گرمایی و همچنین ارتباط آنها با ناهنجاری های دمایی اقیانوس­­هاو­خشکی­ها و نیز گازهای­ گلخانه­ای در منطقه­ی شمال­غرب ایران است. ابتدا داده­ های دمای بیشینه­ ی دومتری سطح­زمین در بازه­ی زمانی 1851 تا  2014 به مدت 164 سال از وب­سایت ناسا اخذ گشته سپس نقشه­ ی امواج­ گرمایی ترسیم و استخراج شد. سپس به تحلیل­وبررسی فراوانی­وقوع و شدت امواج­گرمایی و نیز تغییرات در روند نوسانات­سالانه، بین­دهه­ای، پنجاه­ساله­ای و بین­صده­ای آن­ها پرداخته شد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش­های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، رگرسیون ­خطی و پل ی­نومیال و نیز آزمون ­ناپارمتری من-کندال استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده فراوانی وقوع امواج ­گرمایی در بازه­ ی ­زمانی مدنظر روندی افزایشی ومعنادار داشته و بیشترین فراوانی رخداد­امواج­ در دهه­ های­ اخیر بوده­ است. همچنین شدت امواج ­گرمایی با افزایش نسبتا معنی­دار همراه بوده و شدیدترین­ امواج­ گرما در دهه­ ی­ آخر قرن 20 و اوایل قرن 21 تا دوره­ ی حاضر بوقوع پیوسته است. نتایج مقادیرهمبستگی نیز حاکی­ ازآن بود که شدت و فراوانی ­رخداد امواج ­گرم با مقادیر ناهنجاری ­دمایی اقیانوس­ وخشکی همبستگی مثبت ­و معنی­دار دارند. در بررسی ارتباط فراوانی­ وقوع و شدت امواج­ گرم با داده­ های 4 گاز گلخانه ا­ی اصلی شامل: (CO2 , CH4, N2O , SF6  )، مشخص شد که جز یک مورد ارتباط معنادار گاز دی­ اکسیدکربن با رخداد شدیدترین امواج­ گرمایی در ماه ژوئن، هیچ ارتباط معنی­داری بین آنها مشاهده نشد. نتایج آزمون من -کندال بیانگر روند افزایشی و معنی­دار در شدت و فراوانی وقوع امواج­ گرمایی منطقه ­ی شمال­غرب ایران است.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
حسن محمودزاده، سودابه پناهی، مهدی هریسچیان،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف این پژوهش انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین در شهرستان همدان با روش چند هدفه تخصیص زمین است. روش چندهدفه تخصیص زمین، انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایشی بر اساس مفهوم سطوح ایده­ال می‌باشد که  در منطقه مورد مطالعه با سه بعد اکولوژیکی، اقتصادی اجتماعی و راهبردی انجام شد. کاربری‌های مورد بررسی  تحقیق شامل کاربری کشاورزی (آبی- دیم)، کاربری مرتع‌داری و کاربری شهری است که مساحت کاربری‌های مدنظر بر اساس بیشترین وزن متغیرهای مستقل تخصیص داده شد. در ادامه نقشه­ی تناسب اراضی حاصل از عملیات MCE به ازای هر کاربری تهیه شد و مساحت تناسب کاربری های به‌دست‌آمده از این نقشه­ ها محاسبه گردید که نتیجه اش بدین صورت بدست آمد: کاربری کشاورزی آبی در منطقه176/601 هکتار،کشاورزی دیم معادل 961/193، تناسب شهری 762/984و تناسب کاربری مرتع‌داری معادل 960/552هکتار به دست آمد که معیار مهمی برای تعیین مساحت جهت اجرایMOLA می­باشد. در مرحله‌ی بعد نوبت به اجرای ماژول MOLA برای حل تعارض میان کاربری‌ها رسید. نتایج MOLA نشان داد که به‌طور متوسط در سه بعد مورد بررسی، بیشترین مساحت مختص به کشاورزی دیم به میزان 364/4هکتار می­باشد که معادل 32درصد از مساحت کاربریهای مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه است و بیشترین وزن به‌طور متوسط به کاربری کشاورزی آبی به میزان 0/4اختصاص دارد.  این نتایج بر اساس پنج فاکتور (مساحت فعلی هر کاربری، مساحت مطلوب از هر کاربری مطابق روش MCE، وابستگی شغلی افراد مختلف به هر کاربری، اولویت‌دهی به ابعاد اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی هر کاربری) بدست آمد. نهایتا نتایج پزوهش نشان داد که انتخاب اراضی مناسب با رویکرد آمایش سرزمین با روش چند هدفه تخصیص زمین به‌درستی به‌وسیله ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی انجام شده است.
 

حمیدرضا تلخابی، محمد سلیمانی، احمد سعیدنیا، احمد زنگانه،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

این مقاله نقش حمل­و­نقل در شکل­گیری آلودگی هوای منطقۀ کلان‌شهری تهران را بررسی کرده  است. این منطقه دارای جمعیتی بالغ ‌بر 15.98 میلیون نفر می­باشد. روش مقالۀ حاضر از نوع تحلیلی بوده و بر داده­های ثانویه و سنت­های روش پژوهش کمی استوار است. برای تحلیل فضایی جابه­جایی، از داده­های خام ترددشماری درون­شهری و برون­شهری سال 1395، و به‌منظور تحلیل فضایی آلودگی هوا (ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون و 10 میکرون)، از داده­های خام ایستگاه­های سنجش آلودگی هوا و تصاویر ماهواره­ای لندست (OLI) برای سه روز منتخب در سال­های 1392، 1393 و 1395 به‌عنوان نمونۀ بررسی، در محیط نرم‌افزاری ArcGIS استفاده‌شده است. یافته­های پژوهش حاکی از آن است که به دلیل شدت جریان سفرها و ترددهای درون کلان­شهر تهران، حومه به حومه، ­حومه به شهر مرکزی (تهران) و بالعکس، کانون­های خیزش آلودگی هوا را نمی­توان تنها به شهر تهران نسبت داد، بلکه گسترۀ شکل­گیری کانون­های آلاینده در محدودۀ "منطقۀ کلان‌شهری تهران" توزیع شده است. همچنین میزان همبستگی فضایی بین نقشه­­های آلودگی هوا و نقشه­های جریان حمل­و­نقل در روزهای منتخب (2 بهمن 1392، 5 بهمن 1393 و 7 آذر 1395)، در همۀ موارد ارتباط فضایی بالا (بیش از 75 درصد) را نشان داده است. همچنین تحلیل این وضعیت در حلقه­های سه­گانه نشان داد حاکی از این بود که بیشترین حجم ترددها به ترتیب در محدودۀ شهر تهران به‌عنوان (CBDناحیۀ حومه­ای (Suburban) و فراحومه (Exurban) انجام شده و الگوی پراکنش و تجمع فضایی آلودگی نیز تابع این وضعیت بوده است.

مینا رنجبرفرد، حوریه اعرابی مقدم،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

امروزه یکی از معضلات عمده شهرهای بزرگ؛ کمبود جای پارک خودروها و به تبع آن ایجاد ترافیک سنگین در بیشتر مناطق شهر است. با توجه به اهمیت و نقش محوری پارکینگ‌های طبقاتی در کاهش بار ترافیکی و روان شدن آن، این پژوهش با هدف ارائه یک سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری برای مکان‌یابی ساخت پارکینگ‌های طبقاتی از دو نوع پارکینگ مکانیزه و ساختمانی در شهر تهران با استفاده از روش دنپ فازی به انجام رسید. داده‌های موردنیاز برای تشکیل لایه‌های GIS متناظر با هر زیرمعیار به منظور یافتن مکان‌های بهینه احداث پارکینگ طبقاتی در شش منطقه منتخب شهر؛ از شهرداری تهران و اساتید خبره GIS اخذ گردید. مناطق منتخب شهر تهران شامل مناطق 3، 6، 7، 10، 11 و 17 هستند که طبق نظر شهرداران این مناطق پیرامون نیاز مبرم آنها به ساخت پارکینگ طبقاتی انتخاب شدند. وزن‌های هر زیرمعیار به لایه‌ها اعمال شد و در نهایت مجموعه مکان‌های بهینه برای ساخت پارکینگ ساختمانی و مکانیزه به طور مجزا در مناطق منتخب به دست آمد. این مکان‌ها به صورت نقشه و موقعیت تخمینی به وسیله یک رابط کاربری نمایش داده شدند که مجموعه این مراحل به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری درنظر گرفته شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که احداث پارکینگ‌های مکانیزه در مناطق 7، 6 و 3 مناسب‌تر است. برای ساخت پارکینگ‌های ساختمانی، در تمامی مناطق مکان‌های مناسب و بهینه به دست آمدند که نشان از مناسب‌بودن این مناطق برای ساخت پارکینگ ساختمانی دارند.

اسد اله حجازی، فاطمه خدائی قشلاق، لیلا خدائی قشلاق،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

رودخانه ور­کش­چای با طول تقریبی 69 کیلومتر، با روند شمالی- جنوبی از رودخانه­های اصلی و دائمی شهرستان تبریز است که 10 روستا با بافت فرسوده و نامقاوم در بستر آن توسعه یافته است. مطالعات میدانی گویای این مطلب است که، روستاهای حاضر، بدون شناخت قوانین حاکم بر رفتار هیدرولیکی و پیش بینی آن­، عدم رعایت حریم بستر اصلی رودخانه و با تبدیل سیلاب ­دشت­های کناری آن، به اراضی کشاورزی و باغی گسترش پیدا کرده است. عدم شناخت و توجه به موارد مذکور و دستکاری بستر رودخانه، سبب افزایش میزان آسیب­پذیری روستاها، اراضی و سایر تأسیسات انسانی از خطر وقوع سیلاب در حوضه­ی آبریز ورکش­چای شده است. از این­رو، بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیه­ی نقشه­ی­ پهنه­ی­ سیل­گیر، در این منطقه ضرورت دارد. در پژوهش حاضر، سطوح سیل­گیر در دوره­های بازگشت 25 و 50 ساله، در طول رودخانه اصلی تعیین گردید. در همین راستا، به منظور شبیه­­سازی ژئومتری زمین، سیستم­ اطلاعات جغرافیایی (GIS) ­و مدل ­ HEC_RASو الحاقیه­ی­­HEC_GEO_RAS  مورد استفاده قرار گرفت و نقشه­های پلان رودخانه، سواحل چپ و راست رودخانه­ و سرعت جریان آن به دست آمد و روستاهایی که در معرض وقوع سیلاب با دوره­های بازگشت مذکور قرار دارند­، شناسایی و سپس رفتار هیدرولیکی رودخانه شبیه­سازی گردید. بر طبق نتایج حاصل، 100 کیلومتر از مساحت کل حوضه­ی آبریز تحت تأثیر سیلاب­هایی با دوره بازگشت 50 سال و 63 کیلومتر از آن، تحت تأثیر سیلاب­هایی با دوره بازگشت 25 ساله قرار دارد. در نهایت، راهکارهای کاهش خسارات ناشی از وقوع سیلاب در امتداد رودخانه اصلی، معرفی گردید.

محمدجواد وحیدی، رسول میرعباسی نجف آبادی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

به منظور حفاظت از منابع خاک و آب باید نواحی فرسایش­پذیر حوضه ­های آبخیز شناسایی گردند تا بتوان با برنامه­ ریزی در قالب طرح­های حفاظت خاک یا آبخیزداری، از تخریب بیشتر اراضی جلوگیری و فرسایش را کنترل نمود. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف کلاس ­بندی و پهنه ­بندی نواحی حساس به فرسایش آبی در حوضه آبخیز هروی با استفاده از منحنی یول­استورم انجام شده است. در این مطالعه، 10 زیرحوضه بر اساس سطوح تغذیه آبراهه­ ها جدا شد. تغییرات مکانی مشخصه­ های خاک زیرحوضه­ ها شامل بافت و میانگین اندازه قطر ذرات به روش قرائت کامل هیدرومتر اندازه­ گیری گردید و حداکثر سرعت پتانسیل خروجی زیرحوضه ­ها نیز بر اساس خصوصیات هر زیرحوضه محاسبه شد. سپس وضعیت فرسایش و رسوب در حوضه ­ها و زیرحوضه­ ها با استفاده از منحنی یول­استورم (بر اساس میانگین اندازه قطر ذرات رسوب و سرعت پتانسیل خروجی) بررسی و به طور مقایسه­ای از لحاظ فرسایش ­پذیری کلاس­ بندی شد. نهایتاً نقشه پهنه ­بندی نواحی حساس به فرسایش آبی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که قسمت ­های بالادست و کناری حوضه، شامل زیرحوضه­ شماره 4 (94/8 درصد از اراضی)، فرسایش ­پذیری خیلی زیاد و زیرحوضه­ های شماره 1 و 9 (94/36 درصد از اراضی) فرسایش­ پذیری زیاد دارند. این نواحی اغلب دارای شیب زیاد و فاقد پوشش گیاهی یا دارای پوشش گیاهی ضعیف (مانند مراتع ضعیف و زراعت دیم) هستند؛ لذا ارائه راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از فرسایش بیشتر در آن­ها الزامی است.

بتول زینالی، سیما خلیلی، سعیده عینی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، پهنه­ بندی اقلیمی مخاطرات جوی در شمال­غرب ایران می باشد. برای این منظور از داده­ های سازمان هواشناسی کشور شامل دمای متوسط، دمای حداقل، دمای حداکثر و بارش در مقیاس روزانه و ماهانه برای تعداد سیزده ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در محدوده سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل برای یک دوره­ی­ ۲۶ ساله (۲۰۱۵-۱۹۹۰) استفاده شد. در این تحقیق تعداد ده مخاطره جوی مهم مورد بررسی قرار گرفت. سپس نقشه­های فراوانی وقوع به تفکیک برای هر یک از مخاطرات با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) تهیه شد. یافته­های تحقیق نشان داد که در شمال­غرب بخش­های شرق و جنوب­­ شرق، مرکز و غرب آن از ﺟﻬﺖ ﻓﺮاواﻧﻲ وﻗﻮع ﺟﺰء ﭘﺮﻣﺨﺎﻃﺮه ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ هستند. در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﺑﺨﺶ­ﻫﺎی شمال­شرق از ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻴﺰان ﺧﻄﺮﺧﻴﺰی ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. کولاک و توفان گرد و غبار از ﻣﻬﻢ­ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺨﺎﻃﺮات ﺟﻮی شمال­غرب بود. بالاترین فراوانی مخاطره در منطقه­ی شمال­غرب پدیده­ ی کولاک با مجموع ۴۱۴۸ بار مخاطره در طی دوره­ی مورد مطالعه است. بیشترین فراوانی کولاک در ایستگاه اهر با مجموع ۵۱۴ بار مخاطره مشاهده گردید. دومین مخاطره در شمال­غرب پدیده­ی گرد و غبار با مجموع ۱۹۴۸ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی آن در ایستگاه مراغه با مجموع ۴۱۰ بار مخاطره مشاهده می­گردد. سومین مخاطره در شمال­غرب پدیده­ ی توفان تندری با مجموع ۱۷۷۳ بار مخاطره بوده است. ششمین مخاطره پدیده ­ی یخبندان با میانگین ۱۳۱۵ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی یخبندان در ایستگاه خلخال با مجموع ۱۴۴ بار مخاطره شد. هفتمین مخاطره صورت گرفته در شمال­غرب پدیده ­ی تگرگ با مجموع ۳۴۱ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی تگرگ در ایستگاه مراغه با مجموع ۵۶ بار مخاطره گردید. هشتمین مخاطره پدیده­ ی مه با مجموع ۳۳۳ بار بوده است. بیشترین فراوانی مه در ایستگاه اهر با مجموع ۱۳۵ بار مخاطره می­­ باشد. نهمین مخاطره صورت گرفته در شمال­غرب پدیده­ ی خشکسالی با مجموع ۱۶۸ بار مخاطره است. بیشترین فراوانی خشکسالی در ایستگاه­های ارومیه و اردبیل هر دو با مجموع ۱۶ بار مخاطره مشاهده گردید. دهمین و کمترین مخاطره مشاهده شده در شمال­غرب پدیده­ ی بارش حدی با مجموع ۱۴۹ بار مخاطره می­ باشد. بیشترین بارش حدی در ایستگاه پارس­آباد با مجموع ۱۹ بار مخاطره مشاهده گردید. کمترین فراوانی بارش حدی در ایستگاه­ های ماکو، خلخال هر دو با مجموع ۴ بار مخاطره بوده است.

علی بیات، سعید مشهدی زاده ملکی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

بخار آب قابل بارش (PWV) یکی از کمیت ­های مهم در هواشناسی و تغییرات اقلیم است. شیدسنج خورشیدی، سنجنده AIRS و رادیوسوندها ابزارهایی هستند که PWV را از سطح، فضا و داخل جو زمین اندازه­ گیری می­ کنند. در این مقاله از داده ­های PWV اندازه ­گیری شده با شیدسنج خورشیدی دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان، سنجنده AIRS و داده ­های ایستگاه ­های سینوپتیک شامل دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی 29 ایستگاه سینوپتیک ایران استفاده شده است. داده ­های شیدسنج خورشیدی دربازه اندازه ­گیری دسامبر 2009 تا دسامبر 2013 و داده ­های سنجنده AIRS و 29 ایستگاه سینوپتیک از سپتامبر 2002 تا دسامبر 2015 می­باشد. برای اعتبارسنجی داده ­های سنجنده AIRS از اندازه­ گیری­ های شیدسنج خورشیدی استفاده شد که همبستگی 90 بین آنها بدست آمد. میانگین PWV اندازه­ گیری شده با شیدسنج خورشیدی و سنجنده AIRS به ترتیب برابر 9/8 و 10/8 میلی­متر است. مقدار PWV بیشترین مقدار را در سواحل دریای عمان، خلیج فارس و دریای خزر دارد و کمترین مقدار آن در داخل ایران و در بالای رشته کوهای زاگرس می­ باشد. میانگین همبستگی PWV و دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی به ترتیب 73، 74، 40 - و 30 – درصد بدست آمد. نقشه همبستگی دما و PWV یک روند افزایشی با عرض جغرافیایی را نشان می ­دهند که به ازای افزایش هر درجه در عرض جغرافیایی 2/8 درصد همبستگی افزایش می یابد. 

جمیله توکلی نیا، سعید ضرغامی، اصغر تیموری، مجید اسکندرپور،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

لزوم به کارگیری اصول و معیارهای پدافند غیرعامل در برنامه ­ها و طرح­ های شهری در چارچوب مکانیابی کاربری­ ها، مقاوم سازی بناها و آموزش و افزایش تاب­ آوری دارای اهمیت است. رعایت این اصول و معیارها موجب کاهش آسیب­ پذیری شهروندان و شهر نسبت به تهدیدات امنیتی و نظامی خواهد شد. لذا این پژوهش به دنبال ارزیابی آسیب­ شناسی فضایی از ساختار کالبدی و بافت اجتماعی منطقه شش با رویکرد پدافند غیرعامل براساس اصول و مهم­ترین مبحث آن آموزش شهروندی است. از این رو این پژوهش منطقه منطقه شش کلانشهر تهران، به دلیل وجود کاربری­ های مهم و حساس با کارکرد منطقه­ ای و فرا منطقه­ ای به عنوان محدوده پژوهش انتخاب کرده است. جهت سنجش آسیب شناسی ساختار کالبدی از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. به منظور سنجش آسیب­ شناسی بافت اجتماعی منطقه با بهره­ گیری از نمونه ­گیری خوشه­­ ای فضایی، سه محله در سطح منطقه انتخاب و سپس نگارندگان با استفاده از روش تحقیق پیمایشی اقدام به جمع آوری نظرات و دیدگاه ­های ساکنان محلات نموده است. روش تعیین حجم جامعه نمونه براساس فرمول کوکران صورت گرفته است. نتایج پژوهش گویایی آن است که آسیب­ پذیری منطقه از لحاظ ساختار کالبدی متوسطه و رو به پایین قرار دارد. علاوه بر آن آسیب­ پذیری بافت اجتماعی منطقه نیز بالاتر از حد متوسط است. در نهایت عوامل موثر بر آسیب­ پذیری ساختار کالبدی و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت که براساس آن می­توان بیان داشت که شاخص تراکم جمعیتی و ساختمانی به عنوان عوامل موثر بر آسیب­ پذیری براساس نظر کارشناسان مطرح می­باشد. افزون بر آن مشخص گردید که شاخص­های آموزش و آگاهی، تاب­آوری در مقابل وقوع تهدیدات امنیتی – نظامی، مهارت­ ها و تخصص به ترتیب بر آسیب­ پذیری بافت اجتماعی منطقه موثر هستند.  

محمد ظاهری، علی مجنونی توتاخانه،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

افزایش استفاده از نیروگاه­های حرارتی منجر به انتشار گازها گلخانه­ای در هوا و بروز مشکلات روحی و روانی برای جوامع شده است. پژوهش حاضر با هدف اندازه­گیری مواد آلاینده انتشار یافته از نیروگاه حرارتی سهند بناب و بررسی اثرات روحی و روانی این آلودگی بر روستاها انجام‌گرفته است. برای اندازه­گیری مواد آلاینده، از روش GWP100 و برای اندازه­گیری فشارهای روانی از پرسشنامه­ سنجش فشار روانی مارکهام استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 10254 نفر بالای 15 سال سن در 7 روستای واقع در جریان گازهای گلخانه­ای نیروگاه ساکن هستند. با استفاده از فرمولکوکران و به روش تصادفی ساده، 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. نتایج نشان داد که بیشترین مواد آلاینده انتشار یافته، CO2 و NOx است که در فصول سرد 71/4 برابر فصول گرم است. همچنین نتایج آزمون پیرسون نشان داد متغیرهای عصبی و بدخلقی 272/0p=، استرس 325/0p=، تقلیل انرژی 287/0p=، یأس و ناامیدی 142/0p=، افسردگی در زندگی 211/0p= و تغییر در الگوهای رفتاری روزمره 269/0p= دارای بیشترین اثرپذیری از آلودگی هوا بوده­اند. میزان فشار روحی در روستاهای نزدیک بیش از روستاهای دور، زنان بیشتر از مردان و افراد مسن بیشتر از افراد جوان بوده است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر نیز نشان داد که درمجموع، آلودگی هوای ناشی از نیروگاه توانایی تبیین 42/37R2= درصد از تغییرات مربوط به فشار روحی و روانی روستائیان را دارد. در نهایت می­توان گفت نیروگاه­های حرارتی به تناسب نوع فعالیت، نوع سن و جنسیت روستائیان دارای اثرگذاری روحی و روانی منفی هست که بایستی در مطالعات احداث نیروگاه­ها مدنظر قرار گیرد.

جواد سدیدی، سید حسن حسینی ساجدی، هانی رضاییان،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

یکی از مسائلی که در مدیریت بحران اهمیت دارد، چهار چوب زمانی در ارتباط با حوادث است. در چنین مواردی لحظه­ای بودن دارای جایگاه قابل توجهی است و وب سرویس مسیریابی لحظه­ای به عنوان ابزاری مهم در مدیریت زمان، نقش بسزایی در جهت بهبود عملیات امدادرسانی دارد. در پژوهش حاضر، سامانه WebGIS، متن باز تحت مرورگر، جهت مسیریابی بهینه اکیپ­های امدادرسانی در شرایط بحرانی در منطقه 11 تهران طراحی گردیده است. در سامانه مذکور جهت وزن دهی معیارها از مدل ANP به جهت در نظر گرفتن روابط درونی معیارها، استفاده شده است و از آن­جایی که در این پژوهش، هدف یافتن بهترین مسیر بین دو گره مد نظر با وزن­های غیر منفی بر اساس معیار اصلی فاصله هست، الگوریتم Dijkstra نیز، به عنوان الگوریتم مسیریابی استفاده شده است. جهت طراحی این سامانه از زبان­ها، فرمت­ها، کتابخانه­ها و نرم افزارهای متن باز همچون HTML، CSS، JavaScript، AJAX، GeoJSON، PHP، OpenLayer، PostGIS استفاده شده است و از مشخصه­های اصلی آن می­توان به قابلیت اعمال وزن­ها به صورت آنلاین، انسداد هر قطعه از مسیر و مسیریابی مجدد بدون حضور معبر مسدود شده، اجرای پردازش­ها در سمت سرور و کاهش حجم عملیاتی در سمت کاربر به منظور افزایش سرعت پردازش­ها، تحت مرورگر بودن، عدم نیاز به نصب هر گونه نرم افزار و امکان استفاده از آن در هرنوع سیستم عامل اشاره کرد. برحسب نتایج به دست آمده، معیار طول مسیر و حجم ترافیک اصلی­ترین نقش را در تشکیل تابع هدف (هزینه سفر) دارند و از این رو مسیری به عنوان مسیر بهینه انتخاب خواهد شدکه عامل فاصله تا مقصد و حجم ترافیک در آن کمینه باشد. بسته به شدت تغییر حجم ترافیک مسیر بهینه استخراج شده متفاوت خواهد بود، بنابراین در این سامانه قابلیت اعمال وزن­ها به صورت آنلاین به منظور مسیریابی لحظه­ای در جهت کاهش تلفات فراهم شده است.

شادیه حیدری تاشه کبود، یونس خوشخو،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق گیاه مرجع در مقیاس­های زمانی فصلی و سالانه در چند ایستگاه منتخب در غرب ایران است. برای این منظور چهار ایستگاه سینوپتیک سنندج، سقز، خرم آباد و کرمانشاه که واجد آمار کافی در یک دوره طولانی­مدت بودند انتخاب شدند و اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق مرجع این ایستگاه­ها تحت دو سناریوی انتشار RCP2.6 و RCP8.5 و در سه دوره­ زمانی آتی 2040-2011، 2070-2041 و 2100-2071 در مقایسه با دوره پایه 1999-1970 مورد بررسی قرار گرفت. جهت برآورد تبخیر و تعرق مرجع از روش فائو- پنمن- مانتیث و برای شبیه­سازی شرایط اقلیمی آینده تحت سناریوهای اقلیمی از مدل گردش عمومی جو CanESM2 و برای ریزمقیاس­نمایی داده­های این مدل از روش SDSM استفاده شد. نتایج نشان داد که در تمامی دوره­های آتی و تحت تمامی سناریوها و برای کل ایستگاه­ها، میانگین تبخیر و تعرق مرجع در مقیاس­های سالانه و برای فصول پاییز و زمستان در مقایسه با دوره پایه افزایش معنی­داری در سطح 01/0 خواهد داشت. برای فصل بهار، تنها تغییر معنی­دار در میانگین تبخیر و تعرق مرجع دوره­های آتی در مقایسه با دوره پایه در کل منطقه مورد مطالعه، وجود یک افزایش معنی­دار در سطح 01/0 در دوره 2100-2071 تحت سناریوی RCP8.5 و برای فصل تابستان نیز این افزایش معنی­دار برای کل منطقه در دو دوره­ 2070-2041 و 2100-2071 تحت سناریوی RCP8.5 خواهد بود. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که بیشترین نرخ افزایشی تبخیر و تعرق مرجع دوره­های آتی در مقایسه با دوره پایه در تمامی مقیاس­های فصلی و سالانه و در کل منطقه تحت سناریوی RCP8.5 و در دوره 2100-2071 رخ خواهد داد. مقایسه نرخ تغییرات تبخیر و تعرق مرجع بین مقیاس­های مختلف فصلی و سالانه نیز نشان داد که نرخ افزایش تبخیر و تعرق مرجع در غرب ایران در فصول پاییز و زمستان بسیار چشمگیرتر از سایر مقیاس­های زمانی خواهد بود.

طاهر صفرراد، مهران منصوری نیا، هیرش انتظامی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

رشد جمعیت و توسعه شهرنشینی یکی از عوامل اصلی تغییر در کاربری‌های شهری است، متعاقب این پدیده تغییر مولفه‌های بیلان تابش در آن منطقه مورد انتظار خواهد بود. پژوهش پیش رو، سعی دارد با محاسبه تابش خالص و واکاوی آن با کاربری‌های مختلف شهری، به توصیف و تحلیل نقش کاربری‌های شهری در بیلان تابش بپردازد. بدین منظور از تصویر ماهواره‌ی لندست 8 در سال 2016 کمک گرفته شد. ویژگی‌های شار تابش شامل، شار تابش خالص (RN)، آلبیدو سطح زمین (α)، طول‌موج ‌بلند ورودی (RL)، طول‌موج کوتاه ورودی (RS)، تابش طول‌موج ‌بلند خروجی (RL) و درجه حرارت سطح زمین با بهره‌گیری از الگوریتم سبال محاسبه شدند. مقادیر این مولفه‌ها در کاربری‌های مختلف (مسکونی فشرده، مسکونی پراکنده، فضای سبز و زمین‌های بایر) از طریق آزمون‌ تحلیل واریانس یک طرفه (آنوآ) و آزمون تعقیبی توکی تحلیل و بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که کاربری‌های انتخاب شده دارای تفاوت معنادار در مقدار شار تابش هستند چنانچه زمین‌های بایر حدود 6 درجه از زمین‌های مسکونی و ساخته شده گرم‌تر هستند و زمین‌های مسکونی نیز حدود 5/1 درجه گرم‌تر از فضای سبز هستند، نتایج پژوهش نشان داد، تفاوت‌های یاد شده بخاطر تغییر در مقادیر انرژی خروجی (α وRL) ایجاد شده‌اند و هرگونه تغییر کاربری در طول زمان نهایتا منجر به تغییر بیلان تابش و درجه حرارت آن مکان‌ها خواهد شد که این افزایش دما، متفاوت از افزایش دمای ناشی از گرمایش جهانی است.

محمد رضا گودرزی، آتیه فاتحی فر،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

در عصر حاضر، با افزایش فعالیتهای صنعتی و نادیده گرفته شدن مسائل زیست محیطی، اثرات تغییر اقلیم بیشتر نمایان شده و این پدیده را به عنوان یک معضل جهانی مطرح ساخته است. افزایش احتمال وقوع رخدادهای حدی اقلیمی مانند سیلاب و افزایش فرکانس و شدت آن از اثرات تغییر اقلیم است. منطقهی شمالغرب کشور، به دلیل داشتن اقلیمی نیمه خشک و کوهستانی و درنتیجه تغییرپذیری بالای بارش، ازجمله مناطقی است که در معرض سیلابهای مخرب قرار دارد. بنابراین پهنه بندی در اثر تغییرات اقلیمی امری ضروری است. از اینرو در پژوهش حاضر بمنظور بررسی خطر پذیری سیلاب حوضه آذرشهر چای در اثر تغییرات اقلیمی ابتدا با استفاده از مدل گردش عمومی CanESM2 تحت جدیدترین سناریوهای انتشار گزارش پنجم هیئت بین الدول تغییر اقلیم، بدبینانه ترین سناریو RCP8.5 انتخاب و متغیرهای دما و بارش با روش آماری SDSM ریز مقیاس گردانی شده است. سپس با مدل هیدرولوژیکی SWAT رواناب روزانه، نقشه حوضه بندی و خطوط آبراههها حاصل شده است. نتایج ارزیابی مدل SDSM با ضریب تعیین و نش-ساتکلیف 0.95 به طور متوسط، بیانگر عملکرد خوب مدل در ریزمقاس نمایی داده‌های بزرگ مقیاس است. همچنین افزایش 0.23 درجه سانتیگراد دما و 4.53 درصدی بارش و دبیهای حداکثر در دوره آتی 2059-2030 پیشبینی شده است. با مدل SWAT نقشههای پایه تحلیل و حوضه با تلفیق نقشه متوسط دبی حداکثر، ضریب شکل حوضه و فاصله از رودخانه که با رویکرد AHP پهنه بندی شده است. با توجه به پهنه بندی 41.55 درصد از مساحت حوضه در خطر بسیارکم وکم، 27.23 درصد خطر متوسط و 31.2 درصد در خطر زیاد و بسیار زیاد میباشد. همجنین با نقشه نهایی مشخص شد که اواسط حوضه به دلیل داشتن شرایط مستعد دارای خطر زیاد است و نیاز به انجام اقدامات مدیریتی دارد.

الهام یاراحمدی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، بهروز نصیری،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

بررسی رفتار بارش  در  بعد مکانی – زمانی و تعیین آستانه های تحمل مناطق مختلف جغرافیایی با توجه به پوشش گیاهی، زندگی جانوری و فعالیت های انسانی، از ضروریات هر گونه تصمیم گیری در محیط است. بدین منظور، داده­های بارش 27 ایستگاه همدیدی در دوره 60 ساله  از سازمان هواشناسی  دریافت  و  پس از بررسی کیفی داده­ها توزیع زمانی و مکانی میانگین، ضریب تغییرات، چولگی و توزیع احتمال تجربی 20% بیشینه و کمینه ماهانه و فصلی پاییز و زمستان، برای یک دوره 60 ساله (2010-1951)، دو دوره 30 ساله (11951-1980)،(1981-2010) و دو دوره 10 ساله (2010-2001)، (1951-1960)محاسبه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) پهنه بندی شد. بررسی­ها نشان می­دهد، بجز سواحل دریای کاسپین، تغییرات کمی بین الگوهای پاییز و زمستان وجود دارد. میانگین بارش از مناطق میانی سواحل جنوبی کاسپین به سوی غرب و شرق کاهش یافته­است. در دیگر نواحی کشور، تغییرات مکانی و زمانی بارش در فصل پاییز بسیار زیاد و از شمال بسوی جنوب با کاهش میانگین و افزایش ضریب تغییرات و چولگی همراه است. در زمستان ضمن حفظ الگوی پاییز، میانگین بارش افزایش و ضریب تغییرات کاهش می­یابد. میانگین بارش 30 ساله دوم و 10 ساله آخر زمستان، نسبت به دوره­های 30 و 10 ساله اول و نیز دوره 60 ساله در اغلب ایستگاه­ها کاهش داشته­است که با  نتایج آزمون من­کندال تطابق دارد. بررسی20 درصد حد کمینه و بیشینه بارش فصلی نشان می­دهد که از شدت و گستره عملکرد سامانه­های بارشی فراگیر فصل زمستان در دوره 30 ساله دوم کاسته شده است. همچنین فراونی و شدت خشکسالی فصل پائیز در 30 سال دوم و 10 سال آخر بیشتر شده­است. بیشترین کاهش در بخش غربی و شرقی ساحل کاسپین و در شمال­غرب رخ داده است که با توجه به زمینه­های فعالیت و تمرکز جمعیت، توجه ویژه مدیران را می­طلبد.


صفحه 12 از 35     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb