681 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
مراد کاویانی راد، هادی اعظمی، مجید رسولی، احمد بخشی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
بنیادگرایی یکی از مسائل امنیتی جهان امروز است و قلمرویابی و قلمروگستری گروه های بنیادگرای تروریستی بخش عمدهای از ادبیات امنیتی جهان را به خود معطوف داشته است. طی یک دهه گذشته جنوب باختری آسیا و شمال آفریقا برخاسته از بحرانهای داخلی و مداخله قدرت های فرامنطقه ای کانون پیدایش و گسترش اندیشه های افراطی گرایانه شده به گونه ای که هزینه های کلانی بر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای جهان تحمیل کردهاست. در این میان، شمال قاره آفریقا و به طور مشخص کشور لیبی به عنوان دولت شکننده برخاسته از عوامل درونی و نقشآفرینی قدرت های مداخلهگر منطقه ای فرصت های مناسبی برای رشد و گسترش سازمان بنیادگرای داعش فراهم ساخته است. روش شناسی حاکم بر پژوهش حاضر ماهیت توصیفی-تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. تحقیق پیش روی، بر این فرضیه استوار است که برخاسته از عوامل و زمینه های داخلی و مداخله قدرت های منطقهای و فرا منطقهای زمینه قلمروگستری سازمان های بنیادگرایی چون داعش را در لیبی فراهم آورده است.نتیجه پژوهش نشان داد که شکنندگی دولت در شمال آفریقا به ویژه لیبی زمینه قلمرویابی و قلمروگستری داعش را فراهم کرده است.
محمد دارائی، پیمان محمودی، بهروز ساری صراف، علی محمد خورشیددوست،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
بخش کشاورزی وابسته ترین بخش به اقلیم است و اقلیم تعیین کننده ی اصلی زمان، مکان، منابع تولید و بهره وری فعالیتهای کشاورزی است. تاریخ رخــداد اولین دمای صفردرجه در پائیز و آخرین رخداد آن در بهار به لحاظ کشاورزی دارای اهمیت می باشد. این اطلاعات در تعیین گونه های مناســب جهت کاشــت در هر منطقــهای به کار می آیند. هدف این پژوهش شناسایی بهترین تابع توزیع احتمالاتی برای استخراج ویژگی های آماری یخبندان های ایران است. بدین منظور تاریخ یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره با استفاده از دمای کمینه ی روزانه ی 44 ایستگاه همدید ایران برای یک دوره 30 ساله (2010 – 1981) استخراج شد. پس از برازش توزیع های گوناگون، با استفاده از آزمون نکویی برازش آندرسن-دارلینگ بهترین توزیع انتخاب گردید. نتایج بیانگر این است که بیشتر ایستگاه ها از توزیع ویکبی پیروی می کنند. بر اساس محاسبات انجام شده اولین روز یخبندان در ارتفاعات شمال غربی (سقز، همدان، اردبیل و زنجان)، شمال شرقی ( بجنورد، تربت حیدریه و بیرجند و همچنین در ارتفاعات زاگرس مرکزی (شهرکرد) به دلیل نزدیکی بیشتر با سرزمین های سرد شمالی، همچون سیبری و اروپای شمالی و همچنین ورود زودتر سیستم بادهای غربی رخ خواهدداد و دیرترین رخداد اولین روز یخبندان کمی دورتر از سواحل جنوبی ایران در نوار باریکی موازی با ساحل و قسمت هایی از سواحل شمالی (از بابلسر تا بندر انزلی) رخ می دهد و همچنین زودترین رخداد آخرین روز یخبندان در همین ناحیه در اوایل بهمن رخ می دهد. دیرترین روز پایان یخبندان در ایران در آذربایجان، کردستان، خراسان و ارتفاعات استان چهار محال و بختیاری رخ می دهد.
عادل نبی زاده بلخکانلو، زهرا حجازی زاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
کاهش مداوم تراز آب دریاچه ارومیه در سالهای اخیر ، کاهش بارندگی و دبی رودخانه ها و خشکسالی های مداوم به دغدغه اصلی مردم ومسئولین تبدیل شده است. برای بررسی تغییرات اقلیمی و افزایش دما در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از دو عامل سنجش ازدور و خواص حرارتی تصاویر ماهواره استفاده شد،که اهمیت تغییرات دمای سطح زمین(LST) و شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) را نشان می دهد. این مطالعه با استفاده از داده های ماهواره مادیس در بازه زمانی(2010-2008) به منظور بررسی رابطه فضایی NDVI-Ts وNDVI-ΔT برای بررسی زمان واقعی وقوع خشکسالی کشاورزی صورت گرفت. هدف استخراج شاخص VTCI(شاخص شرایط درجه حرارت پوشش گیاهی) است که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای است. نتایج نشان داد که شیب برای لبه گرم منفی است، جائیکه برای لبه سرد مثبت است. شیب لبه گرم نشان می دهد که دمای حداکثر کاهش می یابد هنگامی که مقدار NDVI برای هر فاصله زمانی افزایش می یابد. شیب در لبه سرد نشان می دهد دمای حداقل افزایش می یابد هنگامی که مقدار NDVI افزایش می یابد. به طور کلی در لبه گرم و لبه سرد، مشاهده شده است که مقدار روند خشکسالی در طول سالهای 2009، 2008 در مقایسه با سال2010 بالاتر است. دربخشی از روز ژولیوسی 257 شیب لبه سرد از سال 2008 به 2010 روند کاهشی دارد. اما در لبه گرم رهگیری پیکسلها برای 2008 بیش از 323 درجه کلوین است درجائیکه در 2009 تا2010 در آن کمتر از 323 درجه کلوین می باشد. به طور کلی مقدار ضریب همبستگی(R2 ) در رابطه فضایی TS - NDVI بین (0.90-0.99) متفاوت است. پژوهش حاضر نشان داد که با یکپارچه سازی داده های ماهواره ای مادیس با داده های هواشناسی مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی ازسالی به سال دیگر متفاوت است که بسته به شرایط داده دارد.
علی اصغر عبدالهی، مسلم قاسمی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
تحلیل اکتشافی داده های فضایی روشی برای بررسی الگوهای فضایی تصادفی و غیرتصادفی توزیع متغیرهای فضایی است و همبستگی فضایی از کاربردی ترین و مهمترین ابزارهای تحلیلی برای پژوهش در مورد داده های فضایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد روش های درون یابی در توزیع فضایی کاربری اراضی شهرکرمان می باشد. برهمین اساس از روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل های دایره ای،گاوسی، کروی و نمایی برای درون یابی داده ها استفاده شده و با معیارهای خطا شامل ریشه دوم مربعات خطا( RMS) و مقدار استاندار شده آن( SRMS)، میانگین استاندارد (Ms)، میانگین Mean)) و متوسط مربعات خطا (ASE) به ارزیابی صحت و دقت آنها پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر، توصیفی – تحلیلی برمبانی تحلیل فضایی با استفاده از نرم افزار GIS می باشد. نتایج تحلیل بیانگر وجود الگوی خوشه ای در کاربری های آموزشی، اداری و تجاری و الگوی پراکنده برای کاربری بهداشتی – درمانی در شهر کرمان است. دربین چهار الگو کاربری آموزشی از نظم بهتری پیروی می کند. همچنین نتایج صحت سنجی،آشکار ساخت که روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل نیم پراش نگارگاوسی (دارای آستانه) به بهترین شکل الگوی توزیع فضایی کاربری ها را در شهر کرمان تبیین می کند.
صیاد اصغری سراسکانرود، زینب دولتشاهی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی کیفیت آب شرب شهر خرم آباد به عنوان موضوع بسیار مهم در بهداشت عمومی و مدیریت سلامت شهروندان می باشد. جهت انجام این تحقیق از دادههای عناصر شیمیایی 23 حلقه چاه و چشمه در سطح شهرستان خرمآباد طی بازه زمانی 1381 تا 1392 به صورت فصلی شامل عناصر: فلوئور(F)، کلسیم(Ca)، منیزیم (Mg)، پتاسیم(K) استفاده شد. همچنین جهت تهیه و ترسیم نقشه ها نرمافزار Arc GIS و روشهای درونیابی جبری یا قطعی، زمینآماری، روش IDW، روش کریجینگ و روش اسپلاین مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی کیفیت شیمیایی عناصر موردنظر آب آشامیدنی از استانداردهای: استاندارد ملی، استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان محیطزیست آمریکا (EPA) بهعنوان شاخص سنجش آلودگی استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان عنصر کلسیم(Ca) در تمامی فصول و در تمام منابع پایین¬تر از حد مجاز استانداردهای ملی، (WHO) و (EPA) می باشد، اما در برخی از منابع بالاتر از حد مطلوب استانداردهست. میزان عنصر فلوئور (F) فقط در فصل بهار و تابستان در برخی از چاه ها میزان آن بالاتر از حد مطلوب استاندارد(EPA) می باشد، اما در فصل زمستان و پاییز در کلیه چاه ها و چشمه¬ها بالاتر از حد مطلوب استاندارد(EPA) می باشد. و مقدار عنصر پتاسیم (K) در هیچ یک از فصول و در هیچ کدام از چاه¬ها و چشمه¬ها بالاتر از حد مطلوب و مجاز استاندارد ملی، WHO و EPA نبوده است همچنین عنصر منیزیوم(Mg) در هیچ یک از منابع آبی مورد مطالعه بالاتر از حد استاندارد ملی، (WHO) و (EPA) نبوده است.
علیرضا انتظاری، فاطمه میوانه، خسرو رضایی، فاطمه رحیمی،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
آسایش و عدم آسایش حرارتی انسان از طریق شاخصهای تئوری و تجربی زیادی محاسبه میشوند که دادههای ورودی این شاخصها بسیاری از عناصر آب و هوایی از جمله سرعت باد، درجه حرارت، رطوبت، تابش خورشید و غیره میباشد. در مطالعه حاضر از دادههای روزانه درجه حرارت، سرعت باد،رطوبت نسبی و ابرناکی شهر مشهد بین سالهای1392-1383 استفاده شده است. ابتدا پارامتر Tmrt در محیط نرم افزار Ray Man محاسبه و با استفاده از نرم افزار Bioklima مقادیر شاخصهای UTCI وPMV استخراج گردید. نتایج مطالعه نشان میدهد که شدیدترین تنشهای سرمایی بر اساس شاخص PMV در فصل زمستان و اواخر فصل پاییز مشاهده میشود. و شاخص UTCI نیز در ماههای دی و بهمن بیشترین تنش سرمایی را دارند. با وجود توانایی شبکههای عصبی، پیش بینی عملکرد آینده شبکه (تعمیم یافتگی) به سادگی امکانپذیر نیست و لذا مدل جدیدی در این مقاله ارائه گردیده که از شبکههای عصبی مبتنی بر ماشین بولتزمان محدود شده یا شبکههای عصبی باور عمیق بهره گرفته است. با بکارگیری این ساختار، معیارهای میانگین مربعات خطای استاندارد (MSE) و میانگین مطلق درصد خطا (MAPE) محک خوردند و برای 7 شاخصه حاصل از دادههای گردآوری شده که سه شاخصه مربوط به زمان وقوع شرایط آب و هوایی و سایرین، شاخصهای حرارتی آسایش انسان است، در سیستم ارزیابی گردید. ارزیابی با تقسیم دادهها به بخشهای آموزشی و آزمایشی و به ترتیب به نسبتهای دوسوم، پنجاه درصد و یک سوم صورت پذیرفته است و دو محک MSE و MAPE محاسبه شدند. عملکرد سیستم پیشنهادی در پیش بینی وضعیت آسایش حرارتی انسان مطلوب بود.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
محمد مهدی حسین زاده، کاظم نصرتی، سپیده ایمنی،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
یکی از روش های برآورد ارتفاع رواناب، روش شماره منحنی (CN) است که نشانگر رفتار هیدرولوژیکی حوضه است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از نقشه توپوگرافی1:25000 و نقشه زمین شناسی 1:100000 توسط سازمان زمین شناسی کشور استفاده شد. از نرم افزار SMADA برای محاسبه بارشهای کوتاه مدت در دوره بازگشتهای مختلف و از نرم افزار GIS Arc برای تهیه نقشه شماره منحنی با تلفیق نقشه های پوشش گیاهی، کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیک خاک با استفاده از جدول سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS) استفاده گردید و سپس نقشه ارتفاع رواناب حوضه حصارک تهیه شد. هدف از این مطالعه تعیین شماره منحنی و برآورد ضریب رواناب و حداکثر دبی اوج سیل با استفاده از روش SCS در حوضه حصارک و پهنه بندی پتانسیل تولید رواناب در حوضه آبخیز می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت هیدرولوژیکی اراضی و گروه های هیدرولوژیکی خاک در سطح حوضه مهم ترین پارامتر تعیین کنندهCN بوده و بر روی رواناب تأثیرگذار است. بیشترین پتانسیل تولید رواناب در پایین دست حوضه است که با کاربری اراضی شهری مشخص شده است. همچنین میانگین وزنی شماره منحنیهای بدست آمده برای هر زیرحوضه نشان داد، در زیرحوضه چپدره با شماره منحنی 88 و میانگین رواناب 28/15 میلیمتر بیشترین حجم رواناب، زیرحوضه دوچناران با شماره منحنی 89/3 و میانگین رواناب 24/54 میلیمتر و زیرحوضه تقاطع دو شاخه با شماره منحنی 90/1 و میانگین رواناب 17/36 میلیمتر کمترین حجم رواناب احتمالی و پتانسیل سیلخیزی را دارد. اما به طور کلی پتانسیل تولید رواناب در این حوضه نسبتاً بالا میباشد. بیشترین مقدار شماره منحنی رواناب در شرایط رطوبتی زیاد در منطقه مورد مطالعه 99 و کمترین مقدار 78 است.
فرزاد کریمی، مصطفی احمدوند، علی حیدری،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربی روشهای سطحبندی و سنجش درجه توسعهی یافتگی سرزمین بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی دادهها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفت. جامعهی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه لین، 566 سرپرست خانوار روستایی در این روستاها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها، افزون بر اَسناد، پرسشنامه محقق ساخته به کار رفت که برای تعیین اعتبار بخشهای مختلف آن از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) از بهینهگی پرسشنامه حکایت داشت. دادهپردازی پژوهش با استفاده از نرمافزارهای MATLAB 7.10، Excel 2010، Export Choice و SPSS 20 انجام گرفت. همچنین با نگرشی جامع به توسعهی روستایی، 51 شاخص انتخاب و برای عملیاتیکردن آنها از تئوری مجموعههای فازی بهرهگرفته شد. فزون بر این، به منظور تعیین درجهی اهمیت هریک از شاخصهای منتخب در سنجش توسعهیافتگی، روش تحلیل سلسله مراتبی به کار رفت. به منظور مقایسه روشهای سطحبندی و سنجش درجه توسعهیافتگی، مهمترین مدلهای تصمیمگیریهای چند شاخصهای از جمله موریس، تاکسونومی، مجموع ساده وزین، تاپسیس، و وایکور که بیشترین استفاده را در مطالعات پیشین داشتهاند، انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج مقایسهای نشان داد روشهای مورد بررسی، رتبه و درجهی توسعهیافتگی یکسانی را ارائه نمیدهند. در این میان روش وایکور گزینهای مطلوبتر برای سنجش درجهی توسعهیافتگی شناخته شد. این روش در نحوهی استاندارد کردن از روش فازی بهره میگیرد که فزون بر استاندارد کردن، قابلیت تعیین وضعیت شاخص مورد نظر از حد مطلوب نیز میسر میگردد. این نوع استاندارد کردن، این قابلیت را به روش وایکور داده است که در صورت ثابت ماندن ایدهآلها، درجهی توسعهیافتگی روستاها مستقل از یکدیگر باشد.
علی احمدآبادی، زهرا صدیقی فر،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالشهایی است که بر اکوسیستمهای طبیعی و جنبههای مختلف زندگی انسان تاثیر دارد. تاثیرات گرمایش جهانی بر بخش هیدرولوژی و چرخه آب در طبیعت بسیار جدی است و شناخت این اثرات بصورت کمی، آمادگی بیشتری برای مقابله با تبعات آن ایجاد میکند. در تحقیق حاضر بر اساس دادههای وضع موجود ایستگاههای سینوپتیک کرج، مهرآباد و دوشان تپه با کمک مدل Statistic downscaling model(SDSM) به پیشبینی دوره آماری 2045-2016 پرداخته شد و در نهایت اثرات تغییر اقلیم بر شرایط هیدرولوژیک حوضه کن با استفاده از مد (SWAT) Soil and Water Assessment Toolsشبیهسازی شد. کالیبراسیون مدل سوات بر اساس الگوریتم SUFI-2 انجام شده و مقدار CN مهمترین پارامتر موثر در این زمینه شناسایی شده است. نتایج مطالعه ضمن تایید کارایی هردو مدل SDSM در پیشبینی اقلیمی و مدل SWAT در شبیهسازیهای هیدرولوژیکی نشان داد که در شرایط اقلیمی آینده برای دوره زمانی 2016- 2045 کاهش بارندگی، افزایش دما و کاهش تبخیر و تعرق واقعی محتمل است. میزان جریانات و رواناب سطحی در سطح حوضه مورد مطالعه در دوره مشاهداتی موجود برابر با 59/10 میلیمتر میباشد؛ اما این میزان برای دوره پیشبینی شده با توجه به افزایش روند شهرسازی و تغییرات کاربری ها برابر با 21/27 میلی متر برآورد شد. نتایج تحقیق ضمن بیان اهمیت تاثیرات تغیییر اقلیم، کاربرد آنها را در بکارگیری مدیریت درست در جهت سازگاری با تغییرات اقلیمی در سیاستهای آتی مدیریت حوضه کن لازم و ضروری میداند.
معصومه درمانی، محمد نهتانی، هایده ارا، علی گلکاریان، سلمان شریف آذری،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
فرآیندهای فرسایش و انتقال رسوب در رودخانه یکی از مهمترین و پیچیدهترین موضوعات مهندسی رودخانه میباشد. این فرایند اثرات ویژهای روی شاخصهای کیفی آب، کنش کف بستر و تخریب کنارههای رودخانه داشته و همچنین خسارت زیادی به طرحهای عمرانی وارد میکنند. عدم تداوم نمونه برداری و اندازهگیری رسوب در بسیاری از ایستگاههای موجود و همچنین نبود آمار دقیقی از میزان رسوب در بسیاری از رودخانههای کشور از یک سو و اختلاف شرایط آب و هوایی، هیدرولوژیکی و توپوگرافی از سوی دیگر تهیه و واسنجی مدلهای فرسایش و رسوب در نقاط مختلف را با مشکل مواجه ساخته است و نیاز به سرمایه مالی، زمانی دارد، اما الگوریتم بهینهسازی تکاملی قادر به حل این مشکلات نسبت به روش ریاضی و تجربی است. هدف از انجام تحقیق حاضر تعیین بهترین الگوریتم تکاملی است با انتخاب الگوریتم بهینه سازی عنکبوت میتوان دست به آموزش جدید زده و بهترین الگوی تکاملی را برای ایستگاه هیدرومتری و باران سنجی حوزه آبخیز کارده تعیین کرد و کارآیی شبکه پرسپترون و الگوریتم تکاملی حوزه آبخیز سد کارده برای دوره آماری 24 ساله را بررسی کرد. در خاتمه نتایج ثابت کرد الگوریتم بهینهسازی عنکبوت اجتماعی نتایج بهتری در پیشبینی بارمعلق حوزه آبخیز کارده دارد.
رسول حیدری سورشجانی، احمد علی بیگی،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
یکی از مسائل مهم شهرها، رشد افقی شهرها و به تبع آن گسترش شاخکهای خزنده شهری بر اراضی پیراشهری میباشد، که پیامدهای مختلف زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی را در پی داشته است. در سالهای اخیر شهر رشت نیز مانند سایر شهرها با افزایش جمعیت و رشد شاخک های خزنده شهری مواجه بوده، تغییر و تحولات قابل توجهی در کاربری اراضی شهری این شهر رونما گردیده است. در وضعیت موجود، علت اصلی گسترش شاخک های خزنده شهری، گسترش شهرنشینی و اراضی مسکونی است لکن فضای وسیعی از این شاخک ها را کاربری های غیر مسکونی تصاحب کرده و می توان از وجود رابطه بین کاربری های غیر مسکونی و گسترش شاخک های شهری بحث کرد. تحقیق حاضر در پی ارزیابی و شناسایی رشد شاخک های خزنده شهر رشت در طی سالهای 1998-2016 میلادی در رابطه با الگو های فضایی کاربری زمین شهری است. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی و توصیفی و استفاده از داده های زمین مرجع از جمله تصاویر ماهواره ای است که با استخراج تصاویر تصاویر زمانی ماهواره لندست TM در نرم افزار ادریسی جهت های رشد شاخک های خزنده شهری مشخص گردید و سپس با استفاده از الگوی نقشه فضایی Hot spot کاربری ها، رابطه بین این شاخک های خزنده و توزیع فضایی کاربری های شهری پرداخته بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که طی مدت 18 سال، مساحت شهر از 4941.76 هکتار به 6202 هکتار رسیده و شهر رشت با رشدی معادل 1260 هکتار مواجه شده است. رشد شاخک های خزنده در سمت غرب شهر، تحت تأثیر کاربری های تجاری، جهانگردی، آموزشی و معابربین شهری بیشتر از سایر جهت ها بوده است.
مصطفی کریمی، مهناز جعفری، فرامرز خوش اخلاق، سعید بازگیر،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
در این پژوهش تغییرات رطوبت ورودی جو ایران و ارتباط آن در وقوع دورههای مرطوب و خشک فصلی بررسی گردید. با توجه به هدف پژوهش از دادههای دوباره واکاوی شدهی ERA interim مرکز پیشبینیهای میان مدت اروپا (ECMWF)، در دوره آماری 2011-1981 بهره گرفته شده است. برای استخراج دورههای مرطوب و خشک فصول پائیز، زمستان و بهار ایران، از شاخص استاندارد شده z (ZSI) استفاده شد. فصول دارای بیشینه درصد مساحت رخداد خشکسالی و ترسالی در دورههای فوق، گزینش شدند. مجموع قائم واگرایی شار رطوبت ورودی در سه لایه زیرین، میانی و بالایی وردسپهر برروی ایران در دورههای منتخب، استخراج گردید. نتایج حاصله نشان داد که در هر سه فصل در تمامی لایه ها، شار رطوبت در دوره مرطوب، بیشینه و در دوره خشک کاهش یافته است. به طوری که مقادیر شار رطوبت در کل ضخامت وردسپهر، در فصول پائیز، زمستان و بهار در دوره مرطوب به ترتیب 16/6، 19/2 و 21/6 و در دوره خشک به ترتیب 11/1، 12/7 و 18/6 کیلوگرم بر متر مربع بر روز بوده است. در همه لایه ها در دورههای مرطوب و خشک، مقادیر رطوبت ورودی به ایران در فصل گرم سال، نسبت به فصول سرد افزایش داشته است. همچنین تفاوت و تغییرات مقادیر رطوبت، در فصل گرم، در مقایسه با فصول سرد کمتر و دارای تغییرات اندکی بوده است. در ترازهای بالایی تغییرات قابل ملاحظهای در مقادیر رطوبتی در سه فصل مشاهده نمیشود. بطورکلی تفاوت معناداری به لحاظ الگوی جریان حاکم در دوره خشک و مرطوب وجود دارد. شرایط مساعد الگوهای جریان برروی سطوح آبی منطقه، وضعیت را برای افزایش انتقال رطوبت توسط جریانهای عبوری مساعد و زمینه انتقال رطوبت به ایران را فراهم کرده است. اما در دوره خشک انحراف و تغییر جهت جریانها بویژه در ترازهای زیرین، شرایط را برای کاهش انتقال رطوبت و رخداد دوره خشک در ایران مهیا نموده است.
پرویز کردوانی، فریده اسدیان، محمدرضا فلاح،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
بهره برداری بی رویه از سفره های زیر زمینی دشت شهریار افت سطح آبهای زیر زمینی را در منطقه بوجود آورده است. نفوذ آب می تواند حجم مخزن آب زیرزمینی را افزایش و روند افت سطح آن را کاهش دهد. یکی از راههای تغذیه مصنوعی آبخوان ها، نفوذ آب از بستر رودخانه ها ویا آبهای جاری است. در این پژوهش سعی شده است با بررسی نمودن ویژگی های رود کرج و جریان های سیلابی آن، پارامترهای موثر در نفوذ آب در سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بررسی قرار گیرد،که بدین منظور، ابتدا عوامل مختلف و تاثیر گذار در این امر را در محیطGIS آماده سازی و نقشه هرکدام از عوامل تهیه گردید. سپس با استفاده از وزن های اکتسابی هر لایه نقشه های وزن دهی شده عوامل موثر در مکانیابی با همدیگر تلفیق و با روش منطق بولین نقشه نهایی در دو کلاس مناسب و نامناسب تهیه گردید. با تطبیق نقشه بدست آمده با رودخانه کرج مشخص شد به دلیل احداث سد مخزنی امیرکبیر و تامین آب شرب شهر تهران وبرداشت های فراوان توسط آبگیرهای سنتی ومدرن دربالادست رودخانه کرج، رود کرج به همراه جریانهای سیلابی آن نقش پایینی در بهبود وضعیت آب های زیر زمینی دشت شهریار دارا می باشد.
الهام عزیزی خادم، کاظم رنگزن، مصطفی کابلی زاده، ایوب تقی زاده،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
صنعت گردشگری در سالهای آغازین قرن 21 به یک فعالیت عظیم اقتصادی تبدیل گشته و یکی از پر درآمد و اشتغالزاترین صنایع جهانی قلمداد میگردد. گردشگری یکی از مهمترین عوامل مولد ثروت و اشتغال در دنیا معرفی شده است، برای بهرهبرداری اصولی از این صنعت به برنامهریزی نیاز است از مهمترین گامها برای برنامهریزی، مکانیابی سایتهایی برای ارائه خدمات مورد نیاز گردشگران در قالب دهکدههای گردشگری است، این پژوهش برای شهرستان شوش که از مناطق مهم گردشگری استان خوزستان است و از آن جاییکه دارای آثار باستانی بسیاری است مورد توجه گردشگران زیادی قرار گرفته است، ولی این شهرستان از نظر داشتن فضایی که شایسته گردشگران باشد در سطح بسیار پایینی بوده است، بنابراین شرایط مذکور ایده ایجاد دهکده گردشگری را تقویت نمود. در این پژوهش بحث مکانیابی از طریق سیستم استنتاج فازی صورت گرفته است، نهایتا برای حفاظت از محیط زیست و به نوعی گسترش توسعه پایدار گردشگری از روش فازی تاپسیس استفاده شده است که به رتبه بندی این سایتها با در نظر گرفتن معیارهای زیست محیطی پرداخته شده است. در سیستم استنتاج فازی با اعمال لایههای مورد نیاز در این روش 4 سایت بسیار مناسب تشخیص داده شده است. سپس با اعمال فازی تاپسیس که شامل 10معیار و 4 گزینه است، بهترین سایت را سایت شماره 4 تشخیص داده است. این سایت کمترین خسارت را به محیط زیست وارد میکند، در حواشی رودخانه دز قرار گرفته است بیشتر این منطقه را اراضی بایر پوشانده است. سایت مذکور از نظر حفظ معیارهای زیست محیطی شرایط کاملا ایده آلی نسبت به سایر سایتها دارد.
احمد پور احمد، نبی مرادپور، حسین حاتمی نژاد،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد کالبدی – فضایی بر پیادهمداری در محلات امیرآباد و دانشگاه تهران از منطقه 6 شهر تهران است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. و از ابزار پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را، کلیه ساکنان محلات امیرآباد و دانشگاه تهران تشکیل میدهند، که به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شده است. نگارندگان برای دقیقتر شدن نتایج تحقیق، حجم نمونه را به 400 نفر افزایش دادهاند. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS21 و LISREL8 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که بین ابعاد کالبدی – فضایی و ترغیب پیادهروی رابطه وجود دارد. همچنین مقدار بارهای عاملی به دست آمده در تمام شاخصهای تحقیق نشانگر این است که شاخصهای انتخاب شده برای سنجش ابعاد کالبدی فضایی ترغیب پیادهروی به درستی این ابعاد را میسنجند؛ به طوریکه در بین ابعاد کالبدی، شاخص ایمنی با(99/0) و در بین ابعاد فضایی شاخص امنیت با(75/0) بیشترین مقدار بار عاملی را دارا بودهاند. علاوه بر این، تأثیر ابعاد کالبدی و فضایی بر ترغیب پیادهروی مستقیم و مثبت میباشد به طوریکه ابعاد کالبدی 34/0 و بعد فضایی نیز 42/0 از واریانس ترغیب پیادهروی را تبیین نموده است.
حسین ایمانی پور، عبدالرضا کاشکی، مختار کرمی،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
نیازهای گرمایشی یکی از موضوعات مهم بشر در زمینه های کشاورزی، گردشگری و مدیریت مصرف انرژی در زمان حال و آینده می باشد. اطلاع از میزان این تغییرات می تواند در تصمیم گیری مدیران بسیار کارساز واقع شود. هدف از این مطالعه واکاوی تغییرات نیازهای درجه روز گرمایشی تحت شرایط تغییر اقلیم در استان خراسان جنوبی می باشد. بدین منظور داده های روزانه ی دمای کمینه و بیشینه 11 ایستگاه همدید استان خراسان جنوبی در بازه ی زمانی 1990-2015 از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. همچنین جدیدترین سناریوهای موجود گزارش پنجم هیات بین الدول تغییر اقلیم (AR5 2014) شامل سناریوهای RCP از تارنمای تغییر اقلیم کانادا بارگیری و با بکارگیری نرم افزار آماری ریزمقیاس نمایی SDSM داده ها برای دوره آتی(2016-2041) در منطقه مورد مطالعه ریزگردانی گردید. با استفاده از قابلیت برنامه نویسی نرم افزار Matlab نیازهای گرمایشی ماهانه و سالانه ایستگاه ها در دوره حال و آینده محاسبه شد. در نهایت با استفاده از روش درونیابی Kriging نقشه های پهنه بندی نیاز سرمایشی برای دوره حال و آینده در نرم افزار ArcGIS ترسیم گردید. با بررسی تاثیر ویژگی های جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع ایستگاه ها) بر نیازهای گرمایشی در منطقه مشخص گردید که نقش ارتفاع بر تغییر نیازهای گرمایشی بسیار موثر می باشد. در ماه های سرد سال(آذر، دی و بهمن) مناطق مرتفع( قاین، ارسک، فتح آباد، آرین شهر، درمیان) به دلیل نیاز به گرمایش بیشتر میزان انرژی بالاتری را نیاز دارند. افزایش دما و گرم شدن هوا در دوره آینده، به ویژه در ماه های فروردین و مهر در بیشتر نقاط، نیازمند استفاده کمتر از وسایل گرمازا در آینده است.
یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده، اسماعیل لشنی زند،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی توفان های گـرد وغبـار خرم آباد از سال 1951تا 2015 است. بدین منظور دادههای مربوط به فراوانی وقوع روزهای توام با توفان گرد و غبار از سازمان هواشناسی کشور دریافت و پس از تنظیم به صورت سریهای زمانی ماهانه، فصلی و سالانه مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از روشهای تحلیل آمار توصیفی، تحلیل روند خطی و پلی نومیال و آزمون ناپارامتری منکندال به منظور بررسی تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که تمرکز ماهانه فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد در سه ماهه مه، ژوئیه و ژوئن است و بر این اساس از ماه اردیبهشت تا تیر (مه تا ژوئیه) بر فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد افزوده میشود که این موضوع با فصل گرما و خشکی منطقه ارتباط دارد. در بازه فصلی غیر از ماه پائیز که دارای فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری چندانی نیست در بقیه فصول خصوصاً فصل بهار و تابستان تمرکز فصلی فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد قابل مشاهده است. تحلیل روند تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد نشان داد که در اغلب ماههای سال و سه فصل بهار، تابستان و پائیز و همچنین در بازه سالانه تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد معنیدار بوده و با شیب نسبتاً زیادی در حال افزایش است.
مریم ایلانلو، حسین بیکلریان، یحیی محسن سلطانی، محمد مهدی بهرامیان،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
مواد زاید جامد جزءجدایی ناپذیر زندگی انسان ها هستند و تولید انواع این زایدات درکمیت ها وکیفیت های مختلف از بزرگترین معضلات زیست محیطی عصر حاضر است. جهت استفاده مجدد از مواد قابل بازیافت موجود در پسماندهای عادی و بازچرخش و بکارگیری دوباره آن ها در چرخه صنعت استفاده از ابزارها و فناوری جدید برای یافتن مکان مناسب بازیافت و استقرار و مکانی که بتوان درآن اقدام به کاهش حجم مواد قابل بازیافت نمود ضروری به نظرمی رسد. هدف از این پژوهش مکان یابی جایگاه بازیافت و صنایع تبدیلی آن در شهرستان کلاردشت می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که جهت انجام آن درگام نخست با شناسایی افراد خبره و تشکیل پنل علمی اقدام به شناسایی معیارها به روش دلفی نموده و بدین ترتیب 5 معیار: فاصله از مناطق مسکونی و تجاری، فاصله از معابر شهری، فاصله از رودخانه، فاصله از بیمارستان ومراکز آموزشی، فاصله از هتل ها، بانک ها و ادارات انتخاب گردیدند و سپس با روش دلفی فازی فواصل مجاز برای این معیارها تعیین و با استفاده از روش مرکز ثقل فواصل قطعی تعیین، و برای تعیین وزن ها و استفاده آن ها در نقشه های رستری و تولید نقشه پهنه بندی از فرآیند تحلیل سلسله مراتبیAHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی GISاستفاده گردیده است. سپس ازطریق پیمایش میدانی و براساس نقشه پهنه بندی، بهترین نقاط برای تعیین جایگاه بازیافت درشهرستان کلاردشت انتخاب شدند. بر اساس نتایج تحقیق، در نهایت4 سایت برای جایگاه بازیافت پسماندهای جامد قابل بازیافت مشخص شدند.
سیروس هاشمی دره بادامی، علی درویشی بلورانی، سید کاظم علوی پناه، محمد ملکی، رضا بیات،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
اصطلاح جزیره حرارتی شهری (UHI)، پدیده تغییر دمای مناطق شهری در مقایسه با مناطق پیرامون آن را توصیف می کند. اثرات UHI شامل: افزایش مصرف انرژی و آب، افزایش آلودگی هوا و تداخل در آسایش حرارتی می باشد. جزیره حرارتی سطوح شهری (SUHI) در برگیرنده الگوهای دمای سطح زمین (LST) درمناطق شهری است که با UHI در لایه تاج پوشش شهری و لایه مرز شهری (UBL) در ارتباط است و با سنجش از دور حرارتی قابل بررسی است . با توجه به اینکه SUHI دارای نوسانات روزانه و فصلی می باشد لذا نیاز به دادههای چند زمانه در تحلیل SUHI، دور از انتظار نیست. در این تحقیق از دادههای چند زمانه MODIS (آکوا و ترا)، به منظور تحلیل SUHI در شب و روز در کلانشهر تهران استفاده شد. خواص فیزیکی و بیوفیزیکی سطح زمین از قبیل کاربری اراضی، ارتفاع، آلبدو، شاخص پوشش گیاهی NDVI و شاخص سطوح نفوذناپذیر NDBI به منظور تفسیر تغییرات LST و SUHI استفاده شد. نتایج نشان داد که SUHI در تهران، دارای نوسانات مکانی و زمانی روزانه و فصلی است به طوریکه در ایام گرم سال در طول روز جزیره سرمایی سطوح شهری (SUCL) در سطح شهر تهران تشکیل می شود. در شب مقدار شاخص SUHI بین 2 تا 5 درجه سانتیگراد (حداکثر در بهار) متفاوت است. همچنین نتایج نشان داد که ویژگیهای حرارتی متفاوت پوشش های زمین، آلبدو و ارتفاع مهمترین عوامل تغییرات روزانه SUHI تهران است در حالی که تغییرات فنولوژیکی پوشش گیاهی و آلبدو، مهمترین عوامل تغییرات فصلی SUHI تهران می باشد.
[1]. Surface urban Cool Island
وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
در این پژوهش، بهمنظور شناسایی و تفکیک اراضی زیرکشت محصولات غالب در ناحیه لنجانات در استان اصفهان از تصاویر چند زمانه سنجنده OLI، ماهواره لندست8، مربوط به تاریخهای 29 فروردین، 16 تیر و2 شهریور سال 1395 استفاده شد و با بهرهگیری از روش طبقهبندی حداکثر احتمال و شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی (NDVI) محصولات زراعی در دوران متفاوت رشد و با توجه به تقویم زراعی آنها، نقشه الگوی کشت محصولات این منطقه نگاشته شد. جهت بررسی صحت نتایج، نقشههای تولید شده با دادههای مرجع مورد بررسی قرار گرفت. ضریب کاپا و صحت کلی در روش حداکثر احتمال به ترتیب 0/88و 90 درصد و در روش استفاده از شاخص NDVI، بهترتیب 0/90و 93 درصد برآورد گردید. همچنین، از آمار سازمان جهاد کشاورزی استان در سال زراعی 95-1394 برای ارزیابی نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح زیر کشت گندم و جو، برنج، و سیبزمینی و علوفه در روش حداکثر احتمال، درمقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب خطایی برابر با 10/2، 18/6و 1/8درصد داشت، اما استفاده از شاخص NDVI، بهعنوان بهترین روش برآورد سطح زیر کشت در این ناحیه، در مقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب دارای خطایی برابر با 6/6، 6/5و 3/2درصد بوده که نشاندهندهی کارایی مناسب شاخصهای گیاهی در برآورد سطح زیرکشت محصولات با توجه به فنولوژی آنها مشخص شد. بررسی نقشه کاربری اراضی و الگویکشت این ناحیه نشاندهنده تمرکز اراضی زراعی با نیاز آبی بالا و همچنین صنایع آببر در مجاورت رودخانه زایندهرود بوده است که لزوم تحلیل فضایی کاربریهای اراضی این منطقه را نمایان ساخته است.