جستجو در مقالات منتشر شده


681 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

صدیقه محمدپناهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

استفاده ازتحلیل ساختاری پیشران‌های توسعه، به برنامه ریزی درجهت درک بیشتروضعیت توسعه یافتگی استان ها کمک می‌کند و در جریان تصمیم گیری بهتریاری می‌رساندتا به تعادل منطقه ای نزدیک ترشود.بدین منظور شهرستان‌های ده گانه استان ایلام ازلحاظ شاخص‌های ترکیبی توسعه درقالب 44 شاخص بررسی شدند. این پژوهش از لحاظ هدف­گذاری به عنوان یک مطالعه کاربردی و از لحاظ روش شناسی به شیوه «توصیفی تحلیلی» وبراساس روش‌های جدیدآینده پژوهی، تبیینی می‌باشد. داده‌های نظری باروش اسنادی و داده‌های تجربی ازروش پیمایشی تهیه شده است.درتهیه پیشران‌های توسعه ازروش مطالعات اسنادی وپویش محیطی  و داده‌های تجربی باتکیه برروش پیمایشی براساس روش دلفی استخراج شده است. درپردازش اطلاعات ازروش تحلیل اثرات متقابل ساختاری درنرم افزار MIC MACاستفاده شده است. . یافته­ها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه­بندی پیشران­ها حاکی از تمرکز پیشران­های تاثیرگذار و تنطیمی است. از میان 44 نیروی پیش­برنده توسعه،   پیشران­های اثرگذارتوسعه عبارتند از مرزی بودن استان ایلام ونحوه تصمیمات مدیران ا ست. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که توسعه در سطح استان ایلام نه تنها نامتعادل است، بلکه روندعدم تعادل درجهت نابرابری بیشترعمل می‌کند و تنها با برنامه‌ریزی بهتر و جامع‌تر می‌توان تاحدودی نابرابری‌ها را کاست.

مرتضی رمضانی، مهدی وطن پرست، عزت الله مافی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری،  تعیین جایگاه شهر بجنورد  ضرورتی اجتناب ناپذیر است. شهر بجنورد با برخورداری از توان ها و فرصت های ویژه گردشگری در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی از این پدیده متاثر شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و AMOS و Expert choice استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان بجنوردی هستند ،  حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد  384  نفر محاسبه و بصورت تصادفی در سطح شهر بجنورد توزیع گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ با اطمینان 95درصد گردشگری بر توسعه شهری بجنورد تاثیرگذار بوده است. همچنین در بین متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی با بار عاملی67/0 بیشترین همبستگی را با متغیر پنهان توسعه شهری داشته است. شاخص توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی با بار عاملی 66/0 در جایگاه دوم و متغیر بهبود معیشت ساکنین با بار عاملی 56/0 در رتبه بعدی قرار گرفته است. نهایتاً شاخص افزایش خدمات عمومی بارعاملی 52/0 را به خود اختصاص داده و دارای کمترین میزان همبستگی با متغیر پنهان خود می باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل ساختاری بیانگر این است که گردشگری نقش مهمی  در توسعه شهری بجنورد به خود اختصاص داده است.

فردین کوشکی، حمیدرضا وارثی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

از مسائل مهم حاکم بر مدیریت و برنامه­ریزی شهرهای ما، نگرش فرم محور است؛ یعنی می خواهند مسائل شهرها را عمدتاً از طریق تغییرات کالبدی حل کنند و در مطالعات خود بر ویژگی های فیزیکی تاکید دارند. در مقابل این نگرش، دیدگاه فرایند محور قرار دارد که سعی می کند فرایندها را بیشتر مورد تحلیل قرار دهد زیرا این فرایندها هستند که فرم­ ها را به وجود می ­آورند. هدف پژوهش این است که بر روی فرایندها و علل در محلات تاریخی شهر اصفهان تاکید شود و نگرش فرایند محور به عنوان حلقه مفقوده برنامه­ریزی شهرهای ما مورد توجه ویژه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی انجام شده است تا از این طریق از مزایای هر دو روش کیفی و کمی بهره گیریم. در روش تحقیق کیفی، داده ­ها از روش­های مصاحبه، مشاهده و مطالعات کتابخانه ­ای جمع­آوری شده است و در روش تحقیق کمی از آزمون تی  تک نمونه­ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می­ دهد فرایندهای جغرافیایی موثر در شکل­ گیری فرم­ها در محلات تاریخی شهر اصفهان عبارتند از: «وجود حیاط مرکزی در مساکن»، «امکان  ارتباط با عناصر طبیعی مانند درخت، آب و نور طبیعی»، «امکان تماشای آیات الهی مانند آسمان، خورشید، ماه و ستارگان»، «اهمیت منابع آبی مانند زاینده­ رود، قنات و مادی­ ها در آفرینش فضاها»، «هماهنگی با اقلیم گرم و خشک»، «اهمیت باغ های خصوصی و خانگی» و «رعایت حریم عناصر طبیعی مانند حریم چاه، قنات، مادی و غیره». از میان  فرایندهای مورد مطالعه نیز «اهمیت منابع آبی مانند زاینده ­رود، قنات و مادی­ ها در آفرینش فضاها» با میانگین 4 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده و مهم ­ترین فرایند موثر در شکل­ گیری فرم­ ها در محلات تاریخی شهر اصفهان می­ باشد.
 
علی احمدی، مجید ولی شریعت پناهی، رضا برنا، رحمت الله فرهودی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

به دلیل پیچیدگی‌‌های فراوان، برنامهریزی مسکن، خصوصا برای اقشار آسیبپذیر، در شهری با وسعت تهران، نیازمند وجود مدلی برای سادهسازی فرآیند و سرعت بخشی محاسبات است که در حال حاضر وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف حل این مسئله، مدلی با این مراحل را پیشنهاد می­دهد: 1)تبیین اهداف 2) برآورد نیاز مسکن جامعه هدف 3)شناسایی پهنههای قابل توسعه 4) پیشنهاد الگوهای ساخت 5) پیشنهاد الگوهای پراکندگی 6) محاسبات و الگوهای مالی و 7) پیشنهاد الگوهای بهره­برداری. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل از دو پرسشنامه و دادههای مرکز آمار گردآوری شد. در این مدل از سه الگوی مسکن با مساحتهای حداقل، بهینه و میانگین و سه گونه ساخت مسکن موجود، 100 درصد زیربنا و آزادسازی فضای حیاط به عنوان فضای عمومی شهری استفادهشد. پهنهبندی پیشنهادی به دلیل تطابق با دادههای موجود، بر مناطق 22گانه شهرداری تهران منطبق شد. قیمت فروش و محاسبات مالی براساس نرخ بازده داخلی 20 درصد و سوبسیدهای قراردادی محاسبه و در نهایت 4 الگوی واگذاری رایگان، اجاره مادام­العمر، اجاره به شرط تملیک در پهنههای برنامه پیشنهاد شد. نتایج نشان داده است که یکی از مشکلات موجود در این بخش نبود ساختار تصمیم­سازی و ابزار ‌‌برنامهریزی مناسب است که می­توان ضمن بررسی دقیق و کامل وضعیت موجود، ‌‌راهحل­های همه­جانبه و کل­نگرانه ارائه داد. لذا بر اساس مدل و با استفاده از شاخصهای مورد استفاده، مناطق 2، 6 و 13 کمترین و مناطق 19 و 22 بیشترین پتانسیل توسعه مسکن اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر را دارند و در نهایت، مدل بیشترین مساکن را در مناطق 22، 4، 19 و 11 پیشنهاد داد[D1] .

 [D1]در چکیده، نتایج آورده شده

سمیه جهان تیغ مند، مصطفی هداوندمیرزایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

توسعه گردشگری طبیعت­ گرایانه وابسته به معرفی و توجه به جذابیت جاذبه­ های گردشگری طبیعی است. در واقع، شناسایی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مکان­های اکوتوریستی و ژئوتوریسی از جمله مهم­ترین موضوعات در توسعه گردشگری و طبیعت­گردی یک منطقه است. با توجه به این موضوع، هدف پزوهش حاضر نیز بررسی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مکان­های توریستی و ژئوتوریسی در منطقه مورد مطالعه می­باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مشاهده می­باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری شهرستان خرم­آباد در استان لرستان می­باشد. در این پژوهش 50 کارشناس و متخصص مرتبط با گردشگری طبیعی به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج  پژوهش گویای آن است که به ترتیب چهار عامل محصولات گردشگری اکوتوریستی و ژئوتوریستی، حفاظت دارایی­های طبیعی، حفط و توسعه زیرساخت­های گردشگری و ایجاد فرصت­هایی رونق گردشگری طبیعت محور مهم­ترین عوامل افزایش جذابیت مکان­های توریستی و ژئوتوریسی می­باشند. همچنین نتایج نشان داد که تقویت زیرساخت­های گردشگری منطقه، سرمایه­گذاری بخش خصوصی در گردشگری و شناخت ظرفیت­های گردشگری طبیعی و جاذبه­های گردشگری وبرنامه­ریزی برای توسعه آن مهم­ترین راهبردهای توسعه گردشگری طبیعی در شهرستان خرم­آباد می­باشند.

دکتر احمد رشیدی نژاد، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر افشین متقی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

مجموعه امنیتی، گواه بر مجموعه‌ی واحدی از کشورهاست که فرآیند «امنیت‌سازی» و «ناامن‌سازی» این گروه از کشورها در پیوند فزاینده با یکدیگر است. به عبارتی نگرانی اصلی امنیتی آنها به اندازه‌ای درهمتنیده است که مشکلات امنیتی آنها نمی‌تواند جدای از هم، واکاوی و راهکاریابی شود. بر بنیاد چنین شناسه‏ای «مجموعه‌های هیدورپلیتیک» شامل آن دسته از کشورها است که از نظر «جغرافیایی»، مالک و از نظر «فنی»، استفاده‌کننده بخشی از رودخانه مشترک هستند. کشورهایی که چه بسا مرز جغرافیایی مشترک هم ندارند، اما منابع آبی مشترک (رودها، دریاچه‌ها و آبخوان‌ها)، آنها را در قالب یک منطقه شناسانده، مسائل امنیتی و هیدروپلیتیک هر یک از اعضای آن مترادف با «امنیت ملی» و «امنیت هیدروپلیتیک» سایر کشورهای عضو است. روششناسی حاکم بر پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد، با مبنا قرار دادن حوضه‌های آبریز بین‌النهرین و هیرمند، بر این فرض استوار است که؛ در یک مجموعه هیدروپلیتیک، همان‌گونه که تهدید امنیت آبی هر یک از کشورهای عضو، ممکن است به تهدید امنیت ملی دیگر اعضا بیانجامد، تهدید امنیت ملی هر یک از کشورهای مجموعه، ممکن است موجب تهدید امنیت آبی دیگر اعضا گردد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه‌ای (کتب، نشریات و اینترنت) گردآوری شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که چگونه با بروز ناامنی در افغانستان (در دوره‌های زمانی مختلف)، امنیت هیدروپلیتیک در بخش‌های از ایران به مخاطره افتاده است. در حوضه بین‌النهرین نیز تغییرات آب و هوایی و نادیده گرفتن امنیت هیدروپلیتیک سوریه از سوی ترکیه (با بستن دریچه سدها) در بروز بحران داخلی سوریه نقش‌آفرین شده، با بازتاب بحران، امنیت سایر کشورهای حوضه از جمله ترکیه، عراق و ایران نیز مورد تهدید قرار گرفته است.
المیرا عظیمی مهرورز، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، اکبر عبدالله زاده طرف، مهسا فرامرزی اصل،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
تأمین فضاهای شهری مناسب، به خصوص فضاهای باز و طبیعی، تأثیر غیرقابل انکاری بر دستیابی به شهرهای سلامت محور و به خصوص تأمین سلامت روان شهروندان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین تاثیر شاخص­های اجتماعی فضاهای عمومی بر سلامت روان شهروندان پذیرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری داده­های تحقیق از روش پیمایش (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر اردبیل بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. آزمون فرضیه های پژوهش از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس صورت پذیرفت. به منظور جمع آوری داده­های میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی و روایی آن از طریق آزمون­های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی واگرا مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان در فضاهای عمومی شهر تاثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر عامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان برابر با 0/52است به گونه­ای که این عامل قادر است که 0/27 از واریانس متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان را پیش بینی نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شاخص­های اجتماعی یعنی امنیت، روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری بر سلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین شاخص­های اجتماعی، شاخص امنیت دارای بیشترین ضریب مسیر است.
 
غزال اسدی اسکندر، بهادر زمانی، شهاب کریمی نیا، مریم قاسمی سیچانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

افزایش دما در مراکز شهری به دلیل مصرف بالای انرژی و انتشار گازهای گلخانه‌ای یکی از مسائل شهرهای امروز است. فضاهای باز شهری در اقلیم گرم و خشک، در فصل تابستان این افزایش دما را بیشتر تجربه می‌کنند. هدف از انجام این پژوهش آن است که با تحلیلی یکپارچه رابطه مولفه‌های ریخت شناسانه بافت شهری را با آسایش حرارتی بیان کند. در این مطالعه گونه‌بندی بافت شهری با کمک  شاخص‌های درصد اشغال، نسبت فضای باز، متوسط ارتفاع و تراکم، جهت گیری معابر، سازماندهی معابر و نوع قطعات انجام شد. به منظور بررسی آسایش حرارتی، برداشت میدانی در پنج محله در بافت تاریخی، در پنج روز متوالی در فصل تابستان صورت گرفت. متغیرهای محیطی به کمک دیتالاگر دما، رطوبت، دمای تابشی و بادسنج اندازه‌گیری و  با استفاده از نرم‌افزار انوی‌مت شاخص دمای معادل فیزیولوژیک محاسبه و میزان آسایش در نقاط با ویژگی‌‌های مختلف ریخت‌شناسانه تحلیل شد. نتایج نشان داد بیش از نیمی از داده‌ها در طول روز در فصل گرم در هر پنج محله در شرایط تنش حرارتی بالا قرار دارند. مقایسه محلات با ویژگی‌های متفاوت شکلی نشان داد که دو محله با نسبت فضای باز بالاتر، با وجود تفاوت در جهت‌گیری معابر و نوع قطعات، آسایش حرارتی پایین‌تری در مقایسه با سایر گونه‌ها دارند. محله با سطح اشغال بالاتر و نسبت فضای باز پایین‌تر، متوسط دمای معادل فیزیولوژیک پایین‌تری در مقایسه با سایر گونه‌ها دارد.

دکتر حبیب اله فصیحی، دکتر طاهر پریزادی، خانم ناهید نوری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

هدف این مقاله بررسی مؤلفه­ های طبیعی و کالبدی شهرکوهدشت از نظر آسیب ­پذیری در برابر زمین­لرزه است. کوهدشت شهری با 90 هزاز جمعیت و حدود 540 هکتار مساحت است که در غرب استان لرستان قرار دارد.  داده ­های مورد تحلیل از شیپ ­فایل­های اطلاعاتی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، شیپ­ فایل کاربری اراضی شهری در سال 1399 و شیپ ­فایل­های زمین­ شناسی سازمان زمین ­شناسی و اکتشافات معدنی ایران فراهم آمده و حسب نیاز و بر اساس مشاهدات، عوارضی نیز به آنها افزوده شده است. تحلیل ­ها به کمک سیستم­اطلاعات جغرافیایی و محاسبات آماری از جداول اطلاعاتی و نقشه­ های استخراج شده با استفاده از نرم­ افزار اکسل صورت پذیرفته است. یافته­ های تحقیق دلالت بر این دارند که محدوده مورد مطالعه بر حسب سابقه رخداد زمین ­لرزه، در پهنه­ ای با خطر متوسط قرار گرفته اما فاصله نزدیک آن تا گسل­های فعال، می ­تواند هشداری بر امکان وقوع زمین­ لرزه ­های مخرب باشد. نسبت بالای ساختمان­های غیرمقاوم، تراکم بالای ساختمانی در برخی قسمت­های شهر و وجود دو جایگاه سوخت در میانه بافت­های مسکونی، مهم­ ترین مؤلفه­ های آسیب ­زا بوده و در مقابل وسعت فضاهای باز، نسبت بالای مساکن حیاط ­دار، تراکم کم جمعیت و نفوذ­پذیری بافت از نقاط قوت مهم در این زمینه به ­شمار می­ روند. پهنه مرکزی شهر که خاستگاه اولیه تکوین شهر است از بقیه قسمت­های شهر آسیب­ پذیرتر است و به دلیل وجود بازار و کانون­های حیاتی شهر در این قسمت، عطف توجه در برنامه­ ریزی ­های آتی را ضروری می­ نماید. 
شهرام امامقلی، غلامرضا جانبازقبادی، پرویز رضایی، صدرالدین متولی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

دما از عناصر اساسی اقلیم است لذا تغییرات ناگهانی یا کوتاه­مدت و دراز مدت آن می­تواند ساختار آب­و­هوای هر محلی را دگرگون سازد. موج­های گرمایی شدید از مهم­ترین بلایای آب و هوایی بوده که تأثیرات گسترده­ای بر فعالیت­های مختلف انسانی دارند وزمانی که از شدت و فراوانی بالایی برخوردار شوند، می­توانند معضلات عمده­ای تولید نمایند. در این پژوهش برای بررسی روند سری زمانی فراوانی 49ساله (2019-1970) رخدادهای امواج گرم شهر تهران از دو نمایه روزهای گرم و امواج گرم (روزهای گرم با تداوم 2 روز و بیشتر) از آماره ناپارامتریک تحلیل روند Sens استفاده شده که نتایج آن در همه ایستگاه­ها بیانگر وجود یک روند افزایشی هم در تعداد روزهای گرم شهر تهران و هم در فراوانی رخدادهای امواج گرم در 5 ایستگاه سطح شهر تهران بوده است. در این پژوهش دو موج گرم در شهر تهران شناسایی شد که موج اول در سال 2010 بخش وسیعی از نواحی مرکزی و غربی کشور را در بر گرفته اشت و موج دوم در سال 2013 بود که در همه ایستگاه­های تهران و حتی بسیاری از استان­های کشور ثبت شده است. نتایج تحلیل توزیع فضایی دمای موج گرم در سطح بلوک های آماری شهر تهران بیانگر آن بود که عموما مناطق مرکزی شهر تهران شامل مناطق6، 7، 8، 10،11، 12، 14، 15، 4، 7، و 19  به صورت معنی داری درگیر دماهای بحرانی ناشی از حاکمیت موج گرم بوده است در حالی که بخش های شمالی شهر تهران تحت تاثیر شدتهای پایینتر موج گرم بوده است.
آقای ابراهیم بیرانوند، دکتر امیر گندمکار، دکتر علیرضا عباسی، دکتر مرتضی خداقلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

رخداد بارش سیل‌آسای فروردین 1398 در استان لرستان نمونه‌ای بارز از بارش‌های حدی بود که خسارات بسیار سنگینی به زیرساخت‌های کشاورزی، شهری، حمل‌ونقل و ارتباطات برجای گذاشت. هدف این پژوهش بررسی و آشکارسازی ارتباط بین ساختار فیزیکی ابرهای مولد دو موج بارش سنگین فروردین 1398 در حوضه آبریز دورود بروجرد است. در این راستا ویژگی های آماری دو موج بارشی 25 مارس و 1 آوریل  2019 مورد تحلیل قرار گرفت. ویژگی های ابرناکی ابرهای مولد این دو موج بارش سنگین، با استفاده از محصول ابرسنجنده مادیس یعنی محصول MOD06، بررسی شد. 4 فاکتور میکروفیزیکی ابرهای مولد این دو موج بارش سنگین در سطح حوضه دورود-بروجرد، شامل دمای قله ابر(CTT)، فشار قله ابر(CTO) ضخامت اپتیکال ابر (COT)  و نسبت ابرناکی(CF)، مورد بررسی قرار گرفت، تحلیل آماری این دو موج بارش سنگین نشان داد که در موج اول بارش سنگین یعنی موج 25 مارس 2019، (5 فروردین 1398) 15 درصد از کل بارش سالانه منطقه و در موج دوم  یعنی موج 1 آوریل 2019 (12 فروردین 1398) 20 درصد از کل مجموع بارش متوسط سالانه منطقه، در این دو روز ثبت شد. نتایج حاصل از تحلیل ساختار میکروفیزیکی ابرهای مولد این دو موج بارش با استفاده از داده های محصول ابر سنجنده MODSI، بیانگر آن بود که 4 فاکتور میکروفیزیکی ابر مذکور همبستگی فضایی معنی داری با مقادیر بارش ثبت شده این دو موج بارش سنگین نشان دادند. دو فاکتور دما و فشار قله ابر که به نوعی گسترش عمودی ابرهای سطح محدوده را نشان میدهد، ارتباط معکوس معنی داری با مقادیر بارش سطح حوضه نشان دادند، در حالی که دو فاکتور نسبت ابرناکی و ضخامت اپتیکال ابرناکی همبستگی فضایی مستقیم و معنی داری با مقادیر بارش ثبت شده نشان دادند
مصطفی کرمپور، یگانه خاموشیان صحنه، زهره ابراهیمی، حامد حیدری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

بارش‌های سنگین و فراگیر که گاها با بالا بردن دبی جریانات سطحی منجر به  آب‌گرفتگی و حتی سیلاب در نواحی کشاورزی و مسکونی شهری و روستایی به‌ویژه در حاشیه رودخانه‌ها می‌شوند، لذا با آگاهی از سازوکار نقل‌وانتقال و شار بخار آب در اتمسفر ایران، و آشکارسازی ارتباط بین بارش‌های سنگین و وجود رودخانه جوی در این مناطق، ارائه نمود در این پژوهش برای کشور ایران و اطراف به بررسی رودخانه‌های اتمسفری ازنظر منبع شکل‌گیری و ارتباط و همبستگی آن‌ها با شاخص NAO پرداخته شد. در این راستا از  داده‌هایVwind, Function wind, NAO, ,wind Shum,Meridonal wind  طی سالهای 1994 تا 2019 استفاده گردید. نتایج نشان داد که در طول دوره‌ی مطالعه رودخانه‌های اتمسفری  ازنظر طول و عرض جغرافیایی جابجایی داشته و به عرضه‌ای پایین‌تر به سمت نیمه‌ی جنوبی ایران کشیده شده‌اند. بین شاخص NAO و جریانات نصف‌النهاری در سطوح بالاتر از 600 هکتوپاسکال همبستگی بالایی داشت همچنین سیگمای 0.2101  نشان داد که همبستگی بالایی با NAO در منطقه‌ی رخداد رودخانه‌های اتمسفری وارد به جو ایران وجود دارد، مراکز پرفشار در جهت‌دهی رودخانه‌های اتمسفری نقش مهمی دارند رودخانه‌های اتمسفری نمی‌توانند از مراکز فشار عبور کنند و معمولاً در مرز بیرونی این مراکز در نیمکره‌ی شمالی انحنای نصف­النهاری پیدا می‌کنند و سبب جهت‌دهی جنوبغربی-شمالشرقی آن‌ها می‌شوند. منبع رطوبتی اصلی رودخانه‌های اتمسفری وارد به ایران و کشورهای اطراف، اقیانوس اطلس می‌باشد که از سمت پهنه‌های آبی مانند دریای سرخ،دریای عمان ، اقیانوس هند و خلیج‌فارس تقویت می‌شود.
 
- محمد رضا قربانی پارام، - پویان شهابیان، - وحید دینارانی، - روناک نجفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

کیفیت محیط شهری از شاخص های مهم توسعه هر شهر محسوب می شود. در این زمینه نوع الگوی قابل استفاده در شهرها می تواند تاثیرگذاری زیادی داشته باشد که شهرسازی بیوفیلیک با توجه به ارتباط و محوریت آن با طبیعت، از مهمترین این الگوها است. هدف این تحقیق تببین معیارهای کیفیت محیط شهر تهران با توجه به مولفه های شهرسازی بیوفیلیک است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق روش پیمایشی است. ابزار تحقیق پرسش نامه بوده که روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را نیز کارشناسان و متخصصان شهری اعم از دانشگاهیان و کارشناسان شهر تهران تشکیل داده اند .با توجه به نبود آمار در این زمینه، محدودیت های کرونایی و هزینه ای، تعداد 120 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. نتیجه تحقیق نشان داد که شاخص های ساختاری-کارکردی، محتوایی و کالبدی-فضایی کیفیت محیط شهری تهران بر اساس شهرسازی بیوفیلیک در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی میانگین و جهت معناداری بیانگر ضعیف بودن این شاخص ها و  عدم توجه به شهرسازی بیوفیلیک در برنامه ریزی این شهر است. همچنین نتایج مدلسازی معادلات ساختاری تایید نمود که شاخص های ساختاری-کارکردی، محتوایی و کالبدی-فضایی شهرسازی بیوفیلیک می تواند در ارتقاء کیفیت محیط شهری تهران موثر باشد که بیشترین تاثیرگذاری و تببین نیز مربوط به شاخص ساختاری کارکردی با تبیین 34/0 بوده است. بنابراین شهرسازی بیوفیلیک در الگوی برنامه ریزی شهر تهران مورد تاکید نبوده است اما نتایج از تاثیرگذاری آنها در بهبود کیفیت محیط این شهر در صورت استفاده اشاره دارد.  
 
احمد رشیدی نژاد، مصطفی فلاحی، اعظم عارفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

نبود یا کم‌آبی از ریشه‌های عدم توسعه و فقر تلقی شده و از پتانسیل شکل‌دهی به احساس فقر و محرومیت در افراد و جامعه برخوردار است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تبیین پیوستگی «احساس محرومیت نسبی» و «مناسبات هیدروپلیتیک»، ضمن مطالعه پروسه ساخت سد گاوشمار(معشوره) در استان لرستان، درصدد پاسخ به این سوال است که، مناسبات هیدروپلیتیک چگونه در شکل‌گیری احساس محرومیت نسبی مردم یک منطقه موثر می‌باشند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با رویکرد کمی و کیفی است که بر بنیاد مطالعات اسنادی- کتابخانه‌ای و مشاهده‌ی میدانی صورت پذیرفته است. پرسشنامه ابزار اندازه‌گیری و ابزار تحلیل نرم افزار SPSS است. شاخص‌هایی مورد استفاده در تحقیق (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی- کالبدی، سیاسی- امنیتی) است. نتایج نشان داد که عدم ساخت سد باعث افزایش احساس محرومیت نسبی به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی- کالبدی، سیاسی- امنیتی و به ‌طور کلی شکل‌گیری احساس نارضایتی در مردم منطقه مورد مطالعه شده است.

 
طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سیدمحمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش ها، همه ساله در مناطق کوهستانی ایران از جمله منطقه الموت شرقی در استان قزوین، خسارات قابل توجهی وارد می­آورند. اخیراً داده­های راداری جهت تشخیص حرکات سریع و بطئی دامنه ها و زمین لغزش های فعال بطور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های مدارهای پایین رو (Descending) ماهواره ی سنتینل 1A در بازه ی 2018 تا 2020، با روش تداخل سنجی با خط مبنای کوتاه[1] (SBaS) و روش اختلاف مدل رقومی ارتفاع،  به تحلیل دینامیک دامنه ها یعنی تشخیص حرکت دامنه ها و استخراج جابه جایی های سطح زمین پرداخته شد تا هدف مهم تشخیص زمین لغزش های جدید و فعال و بروزآوری نقشه ی زمین لغزش های منطقه تأمین گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد، مدل SBaS که با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردید و اعتبار آن نسبتاً خوب بود (78/0 AUC=میزان متوسط حرکت سالانه را در این بازه ی زمانی 6/48- تا 2/40 میلیمتر برآورد نمود و چهارده منطقه ی لغزشی مشخص شد که از میان آن ها، برخی از زمین لغزش های گذشته همچنان فعال می باشند. در تشخیص زمین لغزش خوبکوه در 14 فروردین 1399، مدل اختلاف رقومی ارتفاع تغییرات سطح را از 62/1- تا 75/2 متر و تداخل سنجی تفاضلی نرخ جابه جایی را از 25- تا 70 میلی متر برآورد کردند. این روش ها جهت برآورد جابه جایی سطح زمین، فرونشست و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارند.
[1] Small Baseline Subset Synthetic Aperture RADAR Interferometry (SBaS-InSAR)
 

طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سید محمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
حوضه آبریز الموت رود در استان قزوین، همه ساله شاهد مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش های متعددی است که زیان های قابل توجه اقتصادی و بعضاً جانی به همراه دارد. تشخیص مناطق ناپایدار دامنه ها از طریق ویژگی های بافت خاک به دلیل مشکلات تهیه نمونه های خاک در مناطق کوهستانی، کاری دشوار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر با استفاده از داده های راداری سنتینل یک A، با تعیین میزان درصد رس و شن موجود درخاک نقشه ی بافت خاک در اعماق 10، 60، 100 و 200 سانتی متری با دو الگوریتم جنگل تصادفی(RF) و ماشین بردار پشتیبان(SVM) در منطقه الموت شرقی تولید شد که با نمونه های پروفیل خاک صحت سنجی گردیدند. نتایج حاکی از دقت بیشتر شاخص کاپا در مدل RF در سه عمق 10، 60 و 100 سانتی متری بود. سپس با استخراج نقشه ی رطوبت خاک از داده های سنتینل 2، همزمان با بررسی زاویه اصطکاک داخلی انواع خاک های منطقه، در مقایسه با میزان شیب دامنه ها، انحنای پروفیل و فرم دامنه های محدب و مقعر (واگرا و همگرا)، نواحی ناپایدار در زمینه ی حرکات دامنه ای در دو مدل RF و SVM مشخص شده و با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهد، نقشه ناپایداری منتج از مدل RF، از میزان دقت بالاتری (93/0 AUC=)، نسبت به نقشه ناپایداری منتج از مدل SVM (90/0 AUC=) برخوردار است و در نواحی با شیب متوسط تا بالا و با بافت خاک لوم رسی ماسه ای و لوم ماسه ای ناپایداری بیشتری وجود دارد. این روش در تهیه نقشه بافت خاک، تعیین نواحی ناپایدار دامنه ها در مقابل حرکات توده ای و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارد.
 
اقا علی شماعی، خانم مینا حیدری تمرآبادی، خانم مرجان حیدری تمرآبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه یکی از مشکلات اساسی در کارایی فضاهای شهری، نامناسب بودن این فضاها برای حضور و فعالیت افراد معلول است. رویکرد بازآفرینی فضاهای شهری به عنوان یک اصل در بهینه­سازی و ارتقاء کیفیت فضاهای شهری مطرح گردیده می­شود. بنیان و اساس بازآفرینی فضاهای شهری نگاه جامع به اثرات بهینه­سازی این عرصه­ها بر کیفیت زندگی شهروندان به ویژه افراد معلول در اماکن عمومی است. از این رو در این پژوهش کیفیت فضایی منطقۀ 6 کرج با توجه به محدودیت­های حرکتی افراد معلول تحلیل گردیده است. به منظور گـردآوری داده­ها از روش کتابخانه­ای و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد کم­توان حرکتی و مبتلایان به کوتولگی است. بدین منظور برای بررسی وضع موجود پرسشنامه­ای توسط مبتلایان به آکوندروپلازی و معلولین حرکتی تکمیل شده است. با استفاده از آزمون T تک­نمونه­ای کیفیت محیط شهری منطقه مورد سنجش قرار گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه، شاخص­های تاثیرگذار بر کیفیت محـیط شـهری منطقـه مـو رد شناسـایی قرارگرفت. نتایج آزمون T تک­نمونه­ای نشان داد که از نظر ساکنان کم­توان و ناتوان حرکتی کیفیـت و رضـایت از محـیط شـهری منطقه 6 در سطح بالایی قرار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در سطح ویژگی­های کالبـدی در منطقه، زیرشاخص «کیفیت فضاهای عمومی و سبز» بیشترین تاثیر بر میزان رضایت شهروندان را دارا می­باشد. در سطح ویژگی­های اجتماعی اقتصادی، زیرشاخص «هزینه­های حمل­ونقل» دارای بیشترین تاثیر می­باشند. در سطح ویژگی­هـای مدیریتی، زیرشاخص «صدور مجوز برای کارآمدسازی فضا» بیشترین تاثیر را دارند. میزان اهمیت شاخص­ها از فردی به فرد دیگر و از محله­ای به محله دیگر متناسب با توانایی­های فردی و نیازها این افراد متفاوت است، اما همان­طور که یافته­ها گویا هستد برای نیاز افراد کم­توان حرکتی در منطقه 6 اقداماتی برای بهینه­سازی محیط شهری این منطقه در جهت آسایش اجتماعی، محیطی صورت نگرفته است.
 
مهدی اصغری، زینب کرکه آبادی، عباس ارغان،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده


زنان به عنوان یکی از اصلی ترین و تاثیرگذارترین گروه ها و نیروهای اجتماعی در حیات مدنی شهرها، امروزه دارای نقشی پررنگ در مقوله های مرتبط با اداره شهرها هستند. از این رو هدف از نوشتار حاضر نقش حکمروایی خوب شهری در دوران کرونا و پساکرونا با توجه به جایگاه زنان در شهر سمنان می­باشد. از منظر هدف، پژوهش حاضر کاربردی بوده و با توجه به شیوه گردآوری داده­ها توصیفی - پیمایشی است. برای جمع­آوری داده­ها و اطلاعات این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان شهر سمنان با جمعیت 185129 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 383 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آزمون­های t تک نمونه­ای و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده و در نهایت برای تعمیم نتایج از نمونه به جامعه آماری از روش مدل سازی معادله ساختاری به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه­ای نشان داده است که مقادیر t برای هر یک از متغیرهای پژوهش با میانگین­های پایین­تر از میانه نظری، به صورت عددی منفی حاصل شده است که مشخص شده است وضعیت ابعاد حکمروایی خوب شهری در شهر سمنان و جایگاه زنان در آن در وضع مناسبی قرار ندارد. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختار در نرم افزار لیزرل نشان داده است که متغیر عدالت بیشترین و قوی­ترین ارتباط را با حکمروایی خوب شهری دارد. در نهایت نیز نتیجه بررسی ها نشان می دهد؛ نمی توان به تحقق حکمروایی خوب شهری، بدون تعریف و تبیین کاربردی جایگاه ویژه زنان به عنوان نیمی از شهروندان شهر و از اصلی ترین گروه های ذی نفع و ذی نفوذ در اداره امور شهرها، امیدوار بود.
 
اقای ایرج محموپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمین‌کننده عملکرد اکوسیستم از کوچک‌ترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا به‌عبارتی‌دیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانه‌ای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیده‌ها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگی­های متنوع زیست‌محیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به‌صورت سیستمی و نظام­مند پیشران‌های کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخص­های زیست­محیطی در منطقه 11 کلان‌شهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراج‌شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه‌ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم­افزار میک­مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیر­ها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرم­افزار میک­مک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده مورد­­مطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی به­عنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخص­های زیست­محیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران‌های مورد­بررسی نیز، متغیر­های وضعیت حمل‌ونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیست­پذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.
 
ثریا دریکوند، بهروز نصیری، هوشنگ قائمی، مصطفی کرم پور، محمد مرادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

گرمایش ناگهانی پوشن سپهری، به طور بارزی بر آب و هوای سطح زمین اثر گذار است. در این پژوهش تغییرات بارش در زمان رخ داد این پدیده مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، پس از آشکارسازی گرمایش­ های رخ داده در طول دوره­ی مورد مطالعه(1986-2020)، 18 گرمایش شناسایی شد. دهک 5 برای آستانه­ی نرمال و دهک 9 برای آستانه­ی بارش­های سنگین برای داده­های بارش 117 ایستگاه محاسبه شد. و میزان اختلاف از نرمال بارش به دو صورت بررسی شد. ابتدا، بارش در زمان وقوع گرمایش،با میانگین بلند مدت، به تفکیک ماه مقایسه­­ شد و  سپس روند تغییرات بارش در قبل، هم زمان و  بعد از وقوع گرمایش بررسی شد. در نهایت این نتایج به دست آمدند. گرمایش­های رخ داده در هر ماه اثر یکسانی بر تغییرات بارش اعمال نمی­کنند. در گرمایش­های رخ داده در ماه دسامبر، ژانویه و فوریه، شمال­غرب در بیشترین تغییرات بارشی و بالاتر از نرمال به سر می­برد و درصد احتمال بارش­های بالای دهک 9، تا 65 درصد افزایش می­یابد. نواحی غربی و جنوب غرب نیز دارای بارشهای بالاتر از میانگین هستند و نیز احتمال وقوع بارش­های سنگین، بالا می­باشد. بارش در سواحل دریای خزر ارتباط معکوسی را با گرمایش نشان می­دهد به طوری در تمام بررسی­های این پژوهش کمبود بارش در زمان رخ داد گرمایش در این نواحی چشمگیر است. مناطق جنوبی در تمام رخ­داده­های گرمایش دچار بارش کمتر از نرمال هستند. مرکز ایران در گرمایش­های ماه مارس دارای بارش بالاتر از میانگین می­باشد. شرق ایران نیز در گرمایش­های ماه مارس دارای بارش­های شدیدی نسبت به نرمال می­باشد.

 

صفحه 2 از 35     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb