140 نتیجه برای توسعه
سید علی بدری، حسنعلی فرجی سبکبار، نرگیس وزین،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
تکنیک تاکسونومی عددی یکی از تکنیکهای تصمیمگیری چندمتغیره برای ارزیابی و رتبهبندی بوده و کاربرد زیادی در مطالعات برنامهریزی و توسعه دارد. این مدل نیز نظیر سایر مدلهای تصمیمگیری چند متغیره دارای معایبی است، از مهمترین ایرادهای وارده بر این مدل، یکسان فرض شدن شاخصها و همجهت بودن شاخصها میباشد. لذا هدف مقاله حاضر ارائه روششناسی مناسب اصلاح مدل و رفع محدودیتهای آن و معرفی مدل تاکسونومی اصلاح شده است. پس از معرفی مدل اصلاح شده، برای نمایش بهتر تفاوت نتایج، از دو مدل برای سنجش سطح توسعه مناطق روستایی شهرستانهای استان مازندران استفاده شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع کاربردی است و در زمینه جمعآوری اطلاعات کتابخانهای بر پایه دادههای آماری سرشماری سال 1385 است. جامعه آماری تحقیق مناطق روستایی استان مازندران مشتمل بر 16 شهرستان است. مقایسه نتایج حاصل حاکی از افزایش دقت مدل تاکسونومی عددی اصلاح شده در مقایسه با مدل تاکسونومی رایج است، بطوریکه مقادیر ضرایب درجه توسعه (Fi) و رتبه در این مدلها تفاوت قابل توجهی داشته است. براساس مدل تاکسونومی عددی مناطق روستایی شهرستان قائمشهر با درجه توسعه 0.455 دارای رتبه 1 و مناطق روستایی شهرستان گلوگاه با درجه توسعه 0.476 دارای رتبه 3 بوده است، اما در مدل اصلاح شده که امکان وزندهی به شاخصهای مهمتر وجود داشته و جهت شاخصها یعنی مثبت و منفی بودن معنادار شد، سطح توسعه مناطق روستایی شهرستان گلوگاه با درجه توسعه 0.396 به رتبه 1 و شهرستان قائمشهر با درجه توسعه 0.420 به رتبه 2 تغییر یافت.
حسین عزیزی، بیتا اصلانی، داود جمینی، احمد تقدیسی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت اثرات مثبت و منفی صنایع فراوری کشاورزی از دیدگاه دو گروه روستاییان و صاحبان واحدهای فراوری فعال در بخش سیدان شهرستان مرودشت انجام شده است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 377 نفر به عنوان نمونه آماری از روستاییان انتخاب گردید و با توجه به محدود بودن تعداد واحدهای فراوری (35 واحد) اطلاعات مورد نیاز از این جامعه به صورت سرشماری و از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد، روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و کارشناسان تأیید و پایایی پرسشنامه نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام گردید (A>0.78). بررسی جامع به صورت اسنادی و میدانی در خصوص ارزیابی اثرات واحدهای فراوری از دیدگاه دو گروه صاحبان صنایع و روستاییان نشان میدهد که بیشترین اثرات مثبت را بر "بهبود رفاه و وسایل منزل"، "جذب محصولات خام کشاورزی"، "تغییر در الگوی کشت کشاورزان" و "عرضه بهداشتی مواد غذایی" و از طرفی بیشترین اثرات منفی را بر "توسعه نسبی برخی روستاها"، "افزایش قیمت زمین و مسکن" و "تأمین نیروی کار واحدهای صنعتی از شهرها" داشته است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن است که واحدهای فراوری کشاورزی در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی، کالبدی و زیست محیطی، از دیدگاه روستاییان به جز در بعد اقتصادی در سایر ابعاد و از دیدگاه صاحبان صنایع در تمام ابعاد، بیشتر از حد متوسط مؤثر بودهاند.
حسین فراهانی، جمشید عینالی، سمیه عبدلی،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده
مفهوم سرمایه اجتماعی، یک مفهوم فرارشتهای است که چند دهه اخیر مورد توجه محققان رشته های علوم انسانی قرار گرفته است. این مفهوم در تحلیلهای اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه جوامع روستایی نیز، مطرح شده و بر منابع محلی سکونتگاه های روستا از قبیل روابط انسانی، شبکهها و نهادهای موجود در ساختارهای اجتماعی تأکید دارد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی- اجتماعی و کالبدی است، به همین منظور سه شاخص انسجام اجتماعی مدنظر پانتام (اعتماد، مشارکت و شبکهها) در قالب سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با تعداد 135 نفر از سرپرستان خانوار نمونه در 25 روستای دهستان مشهد میقان است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل تاپسیس و روشهای آماری همبستگی اسپیرمن، آزمون t و تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از این است که بین افزایش سرمایه اجتماعی و بالا رفتن توسعه روستایی رابطه مثبت و کاملاً معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش میزان سرمایه اجتماعی در بین پاسخگویان، توسعه روستایی بویژه در ابعاد اجتماعی و کالبدی تحول بیشتری را نشان می دهد.
مهرداد نوابخش، سیدموسی پورموسوی، زهره تاجیک،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده
بعد اجتماعی رویکرد توسعه پایدارشهری با تکیه بر اصل عدالت اجتماعی و برابر ی درون نسلی، ابزار مفیدی درخدمت انسجام شهری میباشد، به همبن دلیل طرح مبحث توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهر تهران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چراکه کلانشهر تهران امروزه به منظور حفظ و ارتقای کیفیت زندگی شهروندانش باچالشهای جدی مواجه می باشد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی ابعاد اجتماعی مبتنی بر رویکرد توسعه پایدارشهری کلانشهر تهران در2منطقه 6و10 است. این تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- پیمایشی بوده که روش گردآوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه می باشد، تعداد پاسخگویان براساس نمونهگیری طبقه بندی شده در دو منطقه (6و10)365 نفر میباشد. یافتههای تحقیق بر اساس تحلیلهای آماری (آزمونF) نشان میدهد، وضعیت عواملی از جمله: مشارکت شهروندی شهروندان، نحوه عملکرد اجرایی مدیریت شهری، میزان دسترسی به منابع و امکانات شهری وکیفیت محیط زندگی در منطقه 6 پایدارتر از منطقه10می باشد و این عوامل موجب اختلاف و تفاوت دو منطقه 6 و10از منظر توسعه پایدار اجتماعی می باشد.
زهره هادیانی، وحید رحیمی،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده
در حال حاضر در اغلب کشورهای در حال توسعه گرایش برنامه ریزان به تمرکز زدایی فضایی، کاهش نابرابری های منطقه ایی، دوگانگی شهری–روستایی متمرکز شده و منجر به اتخاذ راهبردهای شهرنشینی متفاوتی گردیده است؛ یکی از مهمترین این راهبردها؛ تقویت شهرهای میانی و حمایت از آنها می باشد. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، نقش شهر میانی ایرانشهر در توسعه منطقه ای با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند مرتبه- اندازه، آنتروپی، کشش پذیری، جاذبه، ضریب مکانی مورد ارزشیابی و تحلیل قرار گرفته است . در بررسی صورت گرفته نتایج نشان می دهد که تمرکز جمعیت ، امکانات و خدمات اقتصادی – اجتماعی در ایرانشهر بیشتر از بقیه ی شهرها به خصوص شهرهای کوچکتردر سطح شهرستان است؛ در این صورت راه حل توسعه متوازن منطقه ایی ، علاوه توسعه و تقویت شهرهای میانی، استقرار خدمات و امکانات در سایر شهرها و نقاط روستایی پیرامون در سطح شهرستان نیز می باشد. بنابراین با توجه به نتایج تحقیق توسعه و تقویت شهرهای میانی مانند ایرانشهر می تواند علاوه بر ایجاد تعادل در نظام سلسله مراتبی استان، نقش زیادی در توسعه مناطق پیرامونی این شهر به خصصوص شهرهای کوچک و نقاط روستایی داشته باشد.
امید مبارکی، اصغر عبدلی،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده
امروزه فضای شهرها به عرصهی تضادهای اجتماعی بدل شدهاند و دستیابی به امکانات و منافع بیشتر، جداییگزینی اجتماعی- اقتصادی را جایگزین جدایی گزینیهای قومی- نژادی کرده است. بنابراین بحث نابرابریهای فضایی در شهرها و لزوم برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری کلیهی شهروندان از خدمات عمومی به یکی از مباحث جدی پیش روی برنامهریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. هدف از این پژوهش بررسی سلسله مراتب شهر ارومیه بر پایه شاخص های توسعه پایدار شهری است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. و برای ارزیابی سلسله مراتب مناطق شهر ارومیه بر پایه شاخص های توسعه پایدار از مدل تاپسیس استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد؛ به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار منطقه چهار با نمره تاپسیس 7970/ در رتبه یک (فرابرخوردار)، منطقه یک با نمره تاپسیس 2805/ در رتبه دو (برخوردار)، منطقه سه با نمره تاپسیس 1829/ در رتبه سه (نیمه برخوردار) و در نهایت منطقه دو با نمره تاپسیس 1295/ در رتبه چهار (فروبرخوردار ) قرار گرفته اند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، میزان برخورداری مناطق مختلف از خدمات شهری بصورت یکسان نبوده و مناطق کم جمعیت در مقایسه با نواحی پرجمعیت به خدمات بیشتری در داخل محدوده خود دسترسی دارند که این نشاندهنده ارتباط منفی بالا بین توزیع خدمات و جمعیت در میان مناطق میباشد. بنابراین برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات در مناطق شهری ارومیه برای نیل به توسعه پایدار ضروری به نظر میرسد.
محمود فال سلیمان، محمد حجی پور، حجت ا... صادقی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
محصول پسته به عنوان یکی از محصولات پربازده و دارای مقاومت زیاد در برابر خشکی و شوری، نقش قابل توجهی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشاورزان مناطق خشک و نیمه خشک دارد. دشت مختاران در خراسان جنوبی از جمله مناطقی است که کشت این محصول در آن تمرکز فراوانی یافته است. تحقیق حاضر تلاش داشته تا ضمن پهنهبندی نواحی مستعد کشت پسته با روشهای تصمیمگیری چند شاخصهای AHP و تاپسیس در محیط GIS، مناسبترین متد را از میان آن دو روش شناسایی و معرفی نماید. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی میباشد که پس از جمعآوری اطلاعات و لایههای مختلف و آمادهسازی آنها، از دو روش نامبرده جهت تعیین نواحی مستعد کشت بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد بر اساس روش AHP بخش عمده دشت مختاران برای کشت پسته با محدودیت متوسط، کم و بدون محدودیت هستند اما در روش تاپسیس بیشتر مناطق این دشت با محدودیت متوسط، نسبتاً شدید و محدودیت شدید تشخیص داده شدهاند. تطبیق موقعیت جغرافیایی پهنههای تعیین شده از دو روش مزبور نیز موید عدم یکسانی موقعیت این پهنهها به ویژه در نواحی بودن محدودیت برای کشت پسته در دشت مورد مطالعه است. با توجه به این که روش AHP نسبت به روش تاپسیس نواحی بیشتری را مستعد کشت پسته در دشت مختاران معرفی نموده و هم چنین نواحی مستعد معرفی شده در آن، با وضع موجود کشت پسته در این منطقه انطباق بیشتری دارد میتوان گفت از کارآیی بیشتری در راستای مکانیابی نواحی مستعد کشت محصولات کشاورزی برخوردار است.
وحید ریاحی، اصغر پاشازاده،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
صنعتی شدن مناطق روستایی بهترین راه حل برای توسعه نواحی روستایی در برخی از مناطق کشور است و اثرات مثبت و منفی بر محیط روستایی پیرامون خود دارد. در همین خصوص بررسی اثرات ایجاد شهرک صنعتی گرمی بر روستاهای پیرامون در جنبه های مختلف هدف اصلی این تحقیق بوده است. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس تلفیقی از روش اسنادی و روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق را واحدهای تولیدی شهرک صنعتی و روستاهای واقع شده در شعاع 15 کیلومتری آن تشکیل می دهند که با توجه به عامل جمعیتی و دسترسی به شهرک صنعتی تعداد 6 روستا از آنها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه بوده که در دو سطح پرسشنامه از سرپرست خانوار روستایی روستاهای پیرامون شهرک صنعتی تعداد 235 سرپرست خانوار به روش فرمول کوکران و کارفرمایان واحدهای تولیدی فعال نیز تعداد 5 کارفرما به روش تمام شماری، تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمونT تک نمونه ای، استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که، واحدهای تولیدی شهرک صنعتی گرمی در سطح معناداری 95% موجب ایجاد تغییراتی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در روستاهای پیرامون خود شده است. اثرات مثبتی همچون کاهش مهاجرت، کاهش فقر، افزایش درآمد و اشتغال در بر داشته است. اما از سوی دیگر تبعات منفی نیز در پی داشته است. که نتواتسته توسعه روستایی را آنچنان که در اهداف صنعتی سازی آمده است، به دنبال داشته باشد.
فرزاد کریمی، مصطفی احمدوند،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
مدلسازی توسعهیافتگی، ابزاری کارآمد در ایجاد شناخت کافی از سرزمین و پراکنش توسعه آن است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مدلسازی سطوح توسعهیافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی دادهها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است. جامعهی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا)است که 566 خانوار، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها، افزون بر اَسناد (سالنامههای آماری استان و گزارشهای بایگانی شده)، پرسشنامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، از بهینهگی پرسشنامه حکایت داشت. به منظور مدلسازی سطوح توسعهیافتگی، با نگرشی انداموار شاخصها انتخاب و از تئوری مجموعههای فازی، تحلیل سلسله مراتبی و روش وایکور استفاده به عمل آمد. مقاله حاضر رویکرد جدیدی برای سنجش درجهی توسعهیافتگی مناطق ارایه میدهد. در واقع در این رویکرد روستاها بر مبنای ایدهآلهایی مورد سنجش قرار میگیرند که وضعیت آنها از لحاظ توسعهیافتگی مشخص است. تحلیل نتایج حاصل از رویکرد مذکور نشان داد که روستاهای مورد مطالعه با میانگین درجهی توسعهیافتگی 387/0 (دامنه میانگین بین صفر و یک) در وضعیت نامناسبی از لحاظ توسعهیافتگی قرار دارند. فزون بر آن، بالاترین درجهی توسعهیافتگی به روستای سرابتاوه (635/0) تعلق دارد به نحوی که این روستا به 63 درصد از سطح ایدهآل شاخصهای مورد بررسی دسترسی دارد. همچنین روستای گاوبرگ با درجهی توسعهیافتگی 182/0 در انتها قرار دارد که بیان کنندهی وضعیت بحرانی آن روستا میباشد.
وکیل حیدری ساربان،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
اندیشمندان برنامه ریزی اعتقاد دارند، برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیت زندگی باشند. از طرفی بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. در این راستا، نواحی روستایی، از فضاهای نیازمند مطالعات مرتبط با کیفیت زندگی محسوب می شوند. این مطالعات باید زمینه های مرتبط با کیفیت زندگی روستایی را، کاهش محرومیت جغرافیایی و دسترسی به نیازهای اساسی زندگی را در بر گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح کیفیت زندگی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان مشگین شهر می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 185 نفر از روستاییان شهرستان مشگین شهر جمع آوری گردیده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی پرسش نامه تحقیق 83/0 بدست آمد و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر؛ دهستان صلوات و نقدی از حیث کیفیت زندگی در رده اول و دوم و دهستان قره سو در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است
مرتضی مهرعلی تبار فیروزجایی، حسن افراخته، اصغر عزیزی،
دوره 14، شماره 34 - ( 9-1393 )
چکیده
بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه نواحی روستایی هدف اصلی این تحقیق بوده است. منطقه مورد مطالعه تحقیق دهستان چهاردانگه جزء استان البرز و از توابع شهرستان ساوجبلاغ بوده است. جامعه نمونه از طریق مدل کوکران و برابر 38 خانوار معین شده است. دادههای مورد نیاز تحقیق بر اساس مطالعه میدانی و برخی اسناد جمع آوری شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ (75/0) و برای تعیین روایی از نظرات کارشناسان استفاده گردیده است. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری نظیر آزمون تی، رگرسیون و مدل شبکه عصبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که رابطه معناداری بین سطح سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی وجود دارد که در آن مولفههای مشارکت، آگاهی و اعتماد عوامل تعیین کننده هستند. نتایج مدل شبکه عصبی نشان دهنده این است که متغیرهای مشارکت، اعتماد و آگاهی بیشترین تاثیر را در روند توسعه دارند، در حالی که نقش انسجام اجتماعی و شبکه اجتماعی محدودتر میباشد
آئیژ عزمی، اکرم رزلانسری،
دوره 14، شماره 34 - ( 9-1393 )
چکیده
دردنیای امروز گردشگری به مثابه یک فعالیت سود آور در بین کشورها توسعه یافته و در حال توسعه جایگاه ویژه ای را بدست آورده است، گردشگری مولفه ها و اجزای متعددی دارد که گردشگری روستایی یکی از انواع آن است. گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که بر طبق تحقیقات متعدد انجام شده در این زمینه بر اقتصاد روستایی اثر گذاشته است. این تحقیق در روستاهای خانقاه و شمشیر از توابع بخش مرکزی شهرستان پاوه در استان کرمانشاه انجام شده است، روش پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است و از ابزار پرسشنامه که حاوی سوالاتی با طیف لیکرت بود، استفاده گردید. از جامعه آماری بالغ بر 888 خانوار، نمونه آماری مشتمل بر 200 نفر انتخاب شد که روش نمونه گیری بصورت اتفاقی انجام شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار SPSS استفاده شد و روش های بکار گرفته شده شامل میانگین، درصد، آزمون غیر پارامتری ویلکاکسون است. یافته های بدست آمده نشان از تاثیر مثبت طرح روستاهای هدف گردشگری بر زیر ساختهای روستایی و زمینه های لازم برای توسعه گردشگری دارد که اجرای طرح مورد پذیرش اکثریت پاسخگویان بوده است. در نهایت نتایج این تحقیق نشان می دهد که طرح هدف گردشگری بر قیمت زمین های زراعی و کالاها اثر گذارده و بر کیفیت زندگی روستاییان اثر منفی می گذارد که در این راستا پیشنهاد می شود دولت اقدامات لازم را برای حل این مشکلات انجام دهد.
محمود قدیری، سوگل ممسنی،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده
امروزه با توجه به ویژگیهای شهرنشینی و لزوم پایداری توسعه، تحلیل پایداری شهرها در ایران برای نیل به توسعه پایدار امری کلیدی است. در این ارتباط، با توجه به فقدان مطالعهای مناسب از میزان پایداری توسعه شهر بوشهر، این پژوهش با طرح این سوال شکل گرفت: آیا بین سطح پایداری توسعه شهر بوشهر و نقاط شهری کشور (در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی- کالبدی) تفاوت وجود دارد؟ سپس با بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق و نیز ویژگیهای شهر بوشهر، فرضیه تحقیق ارائه شد. جهت سنجش میزان توسعه و آزمون فرضیه نیز ابتدا مفهوم توسعه پایدار در چهار بعد و 44 شاخص تعریف عملیاتی گردید. دادههای مورد نیاز نیز در دو سطح شهر بوشهر و نقاط شهری کشور از طریق روش کتابخانهای گردآوری شد و با استفاده از روش آزمون علامت و به کمک نرمافزار آماری SPSSتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین شهر بوشهر و نقاط شهری کشور از نظر شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تفاوتی وجود ندارد. ولی از نظر شاخصهای نهادی- کالبدی تفاوت معناداری بین آنها وجود دارد. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که با در نظر گرفتن کل شاخصها، ضمن وجود تفاوت معنادار، وضعیت شهر بوشهر در کل بهتر از متوسط کشور است.
مسلم شجاعی، مهشید منزوی، مژگان تراب احمدی،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده
پیشرفت روز افزون دنیای فناوری و کاربست هرچه بیشتر آن در زندگی روزمره شرایطی را پیرامون انسان امروزی شکل داده که علیرغم دستیابی به آسایش بیشتر، از آرامش کمتری برخوردار است. بنابراین تمایل به حضور در طبیعت و لذت جویی از آرامش طبیعی نزد شهروندان افزایش یافته است. وابسته به این نوع تقاضا و ساماندهی آن، گرایش نوینی از گردشگری با عنوان اکوتوریسم یا طبیعت گردی شکل گرفته است که به دنبال تعادل بخشی برای پاسخ به این نیاز بی پایان و بهره گیری پایدار از منابع و مناظر طبیعی است. استان قم از مهمترین مقصدهای مذهبی کشور است که سالانه پذیرای گردشگران بسیاری است. برای بهرهگیری پایدار از این بازار ضرورت دارد تا تنوع محصولات گردشگری استان گسترش یابد، تعدد عرضهداشتهای گردشگری افزایش یابد و تراکم گردشگران بر چند جاذبه خاص کاهش یابد. با هدف شکلدهی کانونهای طبیعتگردی استان و جذب سرمایهگذاران، تمرکز این مقاله بر شناسایی و اولویتبندی پهنههای مستعد طبیعتگردی استان قم است. از میان پهنههای مستعد طبیعتگردی 6 پهنه شناسایی و به روش AHP اولویتبندی شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که برای توسعه طبیعتگردی متمرکز در استان قم،پهنه های حوض سلطان،کهک، دستجرد، سلفچگان،قاهان و پلنگ دره به ترتیب اولویت اول تا ششم را با امتیازهای 8323/0، 7485/0، 7383/0، 7255/0، 6294/0 و 5774/0 بدست آوردند.
[1]. مقاله حاضر برگرفته از نتایج طرح پژوهشی "بررسی گسترش صنعت اکوتوریسم با استفاده از ظرفیتهای مناطق استان قم" است که زیر نظر معاونت پژوهشی استانداری قم و دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1391 انجام شد.
علی موحد، هادی علیزاده، علی شجاعیان،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامهریزی شهرها مکانیابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترشهای آتی شهری است که یکی از این عرصهها دشتها و بسترهای طبیعی همچون حوضههای آبریز است. دراینبین توجه به مسائل و شاخصههای طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعههای آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با بهکارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دستهبندیشدهاند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعههای آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفادهشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمتهای شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهیالیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمتهای محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایشهای کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیفتر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
محمّد شالی، جمیله توکلی نیا،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جداییناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یکسو بازتاب فضایی نابرابریها و بیعدالتیهای اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقهای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستیهای برنامهریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروههای کمدرآمد در طرحهای توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژیهای لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنهبندی سکونتگاههای منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنههای فرودست، با استفاده از شاخصهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهرهگیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنه به دست آمد. یافتههای این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنه فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنه فرودست نسبت به پهنه مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
حمید جلالیان، فریوش نامداری، اصغر پاشازاده،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
امروزه اغلب کشورها، گردشگری روستایی را به عنوان راهبرد توسعه فضاهای روستایی مورد توجه قرار دادهاند. روستای هجیج با میراث طبیعی، فرهنگی و مردم شناختی باارزش خود به عنوان یکی از مقصدهای گردشگری روستایی در استان کرمانشاه و غرب کشور مطرح است. در تحقیق حاضر، اثرات توسعه گردشگری در این روستا مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی است. دادههای لازم، از دو روش کتابخانهای و میدانی گردآوری شده است. جامعه نمونه تحقیق شامل 180 نفر (15 نفر از مسئولین، 130 نفر از مردم بومی و 35 نفر از گردشگران) بودند که به شیوهی تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامهی محقق ساخته بود که روایی آن با نظر استادان دانشگاه در حوزه گردشگری تایید شد و پایایی آن نیز با تکمیل نمونهای 20 نفری (پیشآزمون) و بر اساس ضریب آلفای کورنباخ 867/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل عاملی در نرمافزار SPSS 21 صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از ترکیب 30 متغیر، شش عامل شناسایی شده که 70 درصد از واریانس اثرات گردشگری را در روستای هجیج تفسیر میکنند. از میان این شش عامل، عامل توسعه کالبدی- خدماتی به عنوان مهمترین نتیجه و اولین عامل بوده که با مقدار ویژه 3.99 توانسته است به تنهایی 23 درصد واریانس تحقیق را تبیین کند. همچنین، یافتهها نشان میدهد که میزان اثرات مثبت گردشگری (8/65 درصد) و اثرات منفی آن در روستای هجیج (2/34 درصد) بوده است. با توجه به یافتههای تحقیق، پیشنهادهای اصلی عبارتاند از: تقویت زیرساختها و خدمات گردشگری، برنامهریزی برای خروج از گردشگری فصلی و تدوین ضوابط حفظ میراث فرهنگی و طبیعی منطقه.
حسین نظم فر، آمنه علی بخشی، سهیلا باختر،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
برنامهریزی منطقهای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقهای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب میشود. لازمه برنامهریزی منطقهای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. هدف از این پژوهش بررسی و سنجش میزان برخورداری شهرستانهای استان کرمانشاه از شاخصهای توسعه بهمنظور دستیابی به میزان نابرابریهای ناحیهای در استان مذکور است. جامعه آماری پژوهش را شهرستانهای استان کرمانشاه تشکیل میدهد. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 61 شاخص بر پایه سالنامه آماری سال 1390 و با بهرهگیری از سه مدل VIKOR، ELECTRE، SAW و ادغام نتایج با تکنیک کپلند، سطحبندی و میزان نابرابریهای موجود را در میان شهرستانهای استان کرمانشاه تعیین نماید. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده و بین شهرستانهای استان از نظر میزان توسعهیافتگی نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد و این تفاوت و نابرابری در بخشهای مختلف زیربنایی-زیرساختی، اقتصادی، بهداشتی –درمانی، فرهنگی، آموزشی، بهزیستی –اجتماعی میباشد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از مدل کپلند، از مجموعه شهرستانهای استان کرمانشاه فقط شهرستان سرپل ذهاب در طبقه توسعه یافته و بقیه در طبقه نیمه توسعه یافته و محروم قرار گرفتند. برای کاهش میزان نابرابریهای توسعهیافتگی در استان بر اساس یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که توزیع شاخصهای بهداشتی، آموزشی و شاخصهای زیرساختی بایستی به سمت رشد متوازن هدایت شوند و در این میان بر شاخصهای زیرساختی بیشتر از شاخصهای دیگر تأکید شود.
مهرشاد طولابی نژاد، حسین فراهانی،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
شبکه های ارتباطی به ویژه راه ها به عنوان عناصر پیونددهنده میان سکونتگاه ها در تبادل جریانات بین نقاط شهری و روستایی و همچنین توسعه روستایی نقش قابل توجهی دارند. هدف از این مقاله بررسی اثرات احداث آزاد راهها و گسترش حمل و نقل بر توسعه پایدار روستایی در دهستان میانکوه شرقی میباشد که با استفاده از روش میدانی (پرسشنامه) به بررسی احداث آزاد راه بر چگونگی توسعه روستاهای همجوار در این دهستان پرداخته شده است. در این پژوهش ضمن مشخص نمودن جامعه آماری (514 خانوار)، تعداد 103 خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد 12 روستا) بعنوان نمونه انتخاب شد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده براساس آزمون های برازش رگرسیونی، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر نشان میدهد که بیشترین اثرکلی احداث آزاد راه مربوط به بعد زیست محیطی با میزان (591/0) می باشد بطوری که، آلودگی منابع آب و خاک در نواحی روستایی افزایش پیدا کرده است، استفاده از کود ها و آفت کش ها رایج شده است، میزان تخریب منابع آبی از جمله چشمه ها و کانال های آبی در محدوده روستا افزایش یافته و همچنین مراتع، جنگل ها و زمین های حاصلخیز به کارهای ساختمانی و ساخت ساز اختصاص یافته است و بعد کالبدی با میزان (058/0) دارای کمترین اثر کلی در توسعه پایدار روستایی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
وکیل حیدری ساربان، علی مجنونی توتخانه،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
امروزه مشارکت و توسعه به عنوان دو عنصر مرتبط و مکمل همدیگر مطرح میباشد زیرا به اعتقاد صاحبنظران افزایش میزان مشارکت به عنوان یکی از نشانههای توسعه مطرح است و در این بین توجه به نیازهای آموزشی و مهارتی روستائیان میتواند میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی را افزایش دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیتسازی آموزشی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی و به روش پیمایشی صورت گرفته است؛ بنابراین از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعهی آماری این پژوهش 49901 نفر ساکن 29 روستای شهرستان بناب جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میباشد که از این میان بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی 400 نفر به عنوان تعداد نمونه و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظر پانل متخصصان در سطح خیلی خوب و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که از بین متغیرهای ظرفیتسازی آموزشی میزان استفاده از خدمات مشاوره، رضایت از خدمات آموزش و میزان مطالعه کتاب با میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی رابطهی مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چند متغیره خطی متغیرهای مربوط به ظرفیتسازی آموزشی توانایی تبیین 87 درصد از تغییرات مربوط به میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی را دارند. بنابراین به منظور توانمند ساختن جوامع روستایی جهت مشارکت فعال در عمران و آبادانی روستا، اقدام به تقویت ظرفیتهای آموزشی از طریق آموزش و مشاوره مستقیم نمود.