23 نتیجه برای شاد
علیرضا جمشیدی، معصومه جمشیدی، علیرضا غلامی، فرشاد سوری،
دوره 11، شماره 22 - ( 10-1390 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل اثرات مثبت و منفی شهرک¬های صنعتی شباب و ایلام بر روستاهای اطراف این شهرک¬ها و مقایسه این دو منطقه از لحاظ دستیابی به اهداف توسعه پایدار طراحی شده است. این پژوهش به¬صورت پیمایشی انجام گرفته و جامعه آماری این تحقیق را روستاییان ساکن در روستاهای اطراف این دو شهرک تشکیل داده¬اند(N=23004). حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برآورد (n=364) و نمونه¬ها به روش نمونه¬گیری چند مرحله¬ای و به¬صورت تصادفی با انتساب متناسب انتخاب گردیدند. نتایج تحلیل عاملی اثرات مثبت شهرک صنعتی شباب در منطقه نشان می¬دهد که اثرات اجتماعی، کشاورزی، کالبدی، اقتصادی و زیست¬محیطی در مجموع60/73 درصد از کل واریانس متغیر وابسته را تبیین می¬کند. اثرات مثبت شهرک صنعتی ایلام نیز در منطقه شامل آثار اجتماعی، کشاورزی، کالبدی، اقتصادی و زیست¬محیطی در مجموع 89/59 درصد از کل واریانس متغیر وابسته را تبیین می¬کند. به¬طور کلی می¬توان بیان کرد که شهرک صنعتی شباب تأثیرات مثبت بیشتری بر روستاهای همجوار دارد.
سید هدایت الله نوری، فرشاد سوری، زینب کاظمی، علیرضا غلامی،
دوره 12، شماره 24 - ( 3-1391 )
چکیده
یکی از عوامل اصلی در بازاریابی توریسم، جذب گردشگران به منطقه مورد نظر از طریق تبلیغات است. از آنجا که مصرف کنندگان بسیاری از محصولات بویژه در حوزه خدمات، مانند جاذبه های گردشگری که غیر ملموس هستند را نمی توانند قبل از بازدید و به اصطلاح مصرف مورد ارزیابی قرار دهند. از اینرو لزوم توجه به تبلیغات شفاهی بعنوان یک عامل اصلی در بازاریایی گردشگری روستایی مورد توجه قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی هستند که در زمان پیمایش در روستاهای هدف گردشگری پاوه حضور داشته اند. حجم نمونه 348 نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش پیمایش میدانی است و از نوع تحلیلی-همبستگی و کاربردی می باشد. برای پاسخ به سوآلات از نرم افزار SPSS و آزمون T تک نمونهای ، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج نهایی پژوهش نشان می دهد که، گردشگران سفر کرده به شهرستان پاوه تا حدود زیادی ازتبلیغات شفاهی به عنوان منبع اصلی اطلاعات سفر خود استفاده کرده اند. با توجه به یافته¬های پژوهش، توجه به تبلیغات شفاهی و عوامل موثر بر اثربخشی آن، امکان جذب هر چه بیشتر گردشگران به منطقه مورد مطالعه را فراهم می کند.
علیرضا حبیبی، صمد شادفر، معصومه صادقی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی و تهیه نقشه شدت بیابانزایی دررخساره های ژئومورفولوژی دراستان خوزستان می باشد. برای این منظور واحدهای کاری موجود در منطقه بعنوان نقشه پایه با استفاده از روش ژئومورفولوژی تهیه گردید. علاوه بر معیارهای اصلی مدل شامل؛ اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و مدیریت و سیاست دو معیار فرسایش آبی و فرسایش بادی نیز در ارزیابی بیابانزایی این منطقه استفاده شده است. در این راستا فرآیندهای عمده بیابان زایی شناسایی و قابلیتهای مدل مدالوس در ارائه یک مدل منطقهای ارزیابی گردید. شاخصهای مربوطه در واحدهای کاری؛ منطبق بر رخسارهها با تعیین بازه 1 تا 2 امتیاز دهی گردید و امتیاز هر معیار از محاسبه میانگین هندسی امتیازات شاخصها حاصل گردید. در نهایت امتیاز وضعیت بیابانزایی نیز با محاسبه میانگین هندسی امتیاز معیارهای تعیینشده، به دست آمد و کلاس بیابانزایی هر واحد کاری و به تبع آن کل منطقه مشخص گردید. نتایج نشان می دهد 53/7 % از کل منطقه در کلاس بسیار شدید بیابانزایی، 36/ 3% در کلاس شدید بیابانزایی و 8/9 % در کلاس متوسط از نظر شدت بیابانزایی قرار گرفتند، که منطبق با، اراضی پف کرده و کویری، سطوح تپه ماسهای، فرسایش آبراههای و مخروط افکنه، دشت ریگی و پادگانه آبرفتی می باشد. نتایج حاصل از ارزیابی شاخصها و معیارهای مختلف تاثیرگذاردر بیابان زایی نشان داده است که مدیریت و سیاست با متوسط امتیاز 176، پوشش گیاهی با متوسط امتیاز 8/166، فرسایش بادی با متوسط امتیاز 75/164، اقلیم با متوسط امتیاز 13/162، خاک با متوسط امتیاز 25/145 و فرسایش آبی با متوسط امتیاز 4/132 است. ضمناٌ میانگین وزنی ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه بر اساس شش معیار مورد بررسی 7/ 155 DS= است که کلاس حساسیت به بیابانزایی برای کل منطقه بحرانی نوع (C3) برآورد گردید.
محمد اجزاء شکوهی، هومن شاداب مهر،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
در سال های اخیر از تعداد دانشآموزانی که سفرهای خود به مدرسه را به روش پیادهروی و دوچرخهسواری انجام میدهند، کاسته شده، در حالیکه استفاده از روشهای فوق مزایای مهمی برای دانشآموزان و سلامت کل اجتماع دارد. ادامه این روند ضمن ایجاد مشکلاتی در حوزههای اجتماعی، باعث افزایش تردد وسایل نقلیه شخصی به خصوص در ساعات اوج صبح بوده و برخلاف معیارهای پایداری شهر است. مبنای نظری تحقیق حاضر، نظریه رشد هوشمند شهری است. فرضیه تحقیق این است که با کاهش مسافت خانه تا مدرسه، افزایش تراکم جمعیتی در سطح منطقه و کاهش سطح برخورداری مناطق شهری، نسبت دانشآموزانی که در سفرهای آموزشی خود شیوه پیادهروی یا دوچرخهسواری را انتخاب میکنند، افزایش مییابد. دراین پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است. برای گردآوری اطلاعات اسنادی، با استفاده از روش های کتابخانهای از اطلاعات موجود در شهرداری مشهد، سازمان حمل و نقل و ترافیک مشهد، سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی، وزارت راه و شهرسازی و سایر نهادهای دخیل استفاده شده و همچنین مطالعات میدانی با استفاده از پرسشنامه جهت تکمیل اطلاعات موجود و تشکیل و تصحیح لایه های اطلاعاتی انجام شده است. جهت تحلیل جغرافیایی نتایج بدست آمده نیز از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد به طور کلی در مناطق شمال، شمال شرق و شرق مشهد (مناطق محروم) تمایل استفاده از شیوه پیادهروی برای انجام سفرهای دانشآموزی بیشتر از نواحی مرکزی و غربی شهر (مناطق برخوردار) میباشد. همچنین در مناطق محروم شهر، طول متوسط مسافت پیادهروی دانشآموزان بیشتر از نواحی برخوردار است. در پایان راهکارهایی برای افزایش سفرهای دانشآموزی به شیوه پیادهروی و دوچرخهسواری ارائه شده است.
مهرشاد طولابی نژاد، حسین فراهانی،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
شبکه های ارتباطی به ویژه راه ها به عنوان عناصر پیونددهنده میان سکونتگاه ها در تبادل جریانات بین نقاط شهری و روستایی و همچنین توسعه روستایی نقش قابل توجهی دارند. هدف از این مقاله بررسی اثرات احداث آزاد راهها و گسترش حمل و نقل بر توسعه پایدار روستایی در دهستان میانکوه شرقی میباشد که با استفاده از روش میدانی (پرسشنامه) به بررسی احداث آزاد راه بر چگونگی توسعه روستاهای همجوار در این دهستان پرداخته شده است. در این پژوهش ضمن مشخص نمودن جامعه آماری (514 خانوار)، تعداد 103 خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد 12 روستا) بعنوان نمونه انتخاب شد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده براساس آزمون های برازش رگرسیونی، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر نشان میدهد که بیشترین اثرکلی احداث آزاد راه مربوط به بعد زیست محیطی با میزان (591/0) می باشد بطوری که، آلودگی منابع آب و خاک در نواحی روستایی افزایش پیدا کرده است، استفاده از کود ها و آفت کش ها رایج شده است، میزان تخریب منابع آبی از جمله چشمه ها و کانال های آبی در محدوده روستا افزایش یافته و همچنین مراتع، جنگل ها و زمین های حاصلخیز به کارهای ساختمانی و ساخت ساز اختصاص یافته است و بعد کالبدی با میزان (058/0) دارای کمترین اثر کلی در توسعه پایدار روستایی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
جواد بذرافشان، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 16، شماره 41 - ( 4-1395 )
چکیده
تداوم و حیات سالم هر جامعه مرهون حفظ و بقاء امنیت پایدار می باشد. سرمایه اجتماعی نیز از ابزارهای الزام آور در امنیت پایدار محسوب میشوند. هدف تحقیق بررسی اثرات سرمایه اجتماعی بر پایداری امنیت در روستاهای مناطق مرزی می باشد. جامعه آماری شامل سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان سراوان می باشد (9946N=). 421 خانوار (23 روستا) با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر ) استفاده شده است. نتایج یافته های تحقیق در زمینه تاثیر سرمایهاجتماعی در امنیت پایدار روستایی نشان میدهد که بیشترین تاثیر مربوط به بعد امنیت اجتماعی میباشد. بطوری که باعث افزایش حفظ الگوهای زبانی، حفظ فرهنگ و مذهب، کاهش مصرف مواد مخدر در بین جوانان، کاهش میزان نزاع و درگیری بین اهالی و غیره شده است. کمترین تاثیر مربوط به بعد اقتصادی می باشد. همچنین در بعد امنیت سیاسی- نظامی یافته ها نشان می دهد که مشارکت، اعتماد و انسجام بین اهالی و همکاری و مشارکت با نیروی انتظامی و مرزبانی باعث افزایش میزان مشارکت سیاسی مردم، کاهش شکاف های قومی و طایفه ای، کاهش رفت و آمدهای غیر قانونی به کشورهای مجاور، افزایش همکاری با نیروهای نظامی در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان و برقراری نظم و امنیت گردیده است.
مهرشاد طولابی نژاد، جواد بذرافشان، سیروس قنبری،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شده که از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و دادههای معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پلدختر میباشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهمترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبهای همانباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونهای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک میباشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (0/418) و محرومیت اجتماعی با ضریب (0/308) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (0/039) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامهریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
جواد بذرافشان، مهرشاد طولابی نژاد، نجمه حملی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
در این پژوهش به بررسی عوامل و محرکهای تغییر الگوی معیشت روستاهای مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی دهستان مینان در شهرستان مرزی سرباز میباشد (4544N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای 354 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای t تکنمونهای، کایدو و مدل لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 354 پاسخگو، 72/88 درصد معتقد بودند که الگوی معیشت آنها تغییر پیدا کرده و 27/12 درصد معتقد بودند که الگوی معیشتی آنها تغییری نداشته است. از بین 45 متغیر مورد نظر پژوهش، 15 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنیداری با تغییر معیشت داشته است. عوامل اقتصادی (0/400)، شخصی (0/360) و انزوای جغرافیایی (0/312) ارتباط بیشتری با تغییر معیشت داشتهاند. همچنین در واکنش به این تغییر معیشت، از 345 پاسخگو، 39/8 درصد قاچاق سوخت و کالا ، 25/4 تجارت و معامله و 22/9 درصد انجام کارهای خدماتی را برای امرار معاش انتخاب نمودهاند. لذا می توان گفت ایجاد زمینههای مناسب برای امرار معاش خارج از مزرعه مانند صنایعروستایی و صنایعدستی میتواند ضمن تنوع امرار معاش، از تغییر معیشت و استفاده از راههای نامشروع و خطرناک برای این امر جلوگیری کند.
شادیه حیدری تاشه کبود، یونس خوشخو،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق گیاه مرجع در مقیاسهای زمانی فصلی و سالانه در چند ایستگاه منتخب در غرب ایران است. برای این منظور چهار ایستگاه سینوپتیک سنندج، سقز، خرم آباد و کرمانشاه که واجد آمار کافی در یک دوره طولانیمدت بودند انتخاب شدند و اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق مرجع این ایستگاهها تحت دو سناریوی انتشار RCP2.6 و RCP8.5 و در سه دوره زمانی آتی 2040-2011، 2070-2041 و 2100-2071 در مقایسه با دوره پایه 1999-1970 مورد بررسی قرار گرفت. جهت برآورد تبخیر و تعرق مرجع از روش فائو- پنمن- مانتیث و برای شبیهسازی شرایط اقلیمی آینده تحت سناریوهای اقلیمی از مدل گردش عمومی جو CanESM2 و برای ریزمقیاسنمایی دادههای این مدل از روش SDSM استفاده شد. نتایج نشان داد که در تمامی دورههای آتی و تحت تمامی سناریوها و برای کل ایستگاهها، میانگین تبخیر و تعرق مرجع در مقیاسهای سالانه و برای فصول پاییز و زمستان در مقایسه با دوره پایه افزایش معنیداری در سطح 01/0 خواهد داشت. برای فصل بهار، تنها تغییر معنیدار در میانگین تبخیر و تعرق مرجع دورههای آتی در مقایسه با دوره پایه در کل منطقه مورد مطالعه، وجود یک افزایش معنیدار در سطح 01/0 در دوره 2100-2071 تحت سناریوی RCP8.5 و برای فصل تابستان نیز این افزایش معنیدار برای کل منطقه در دو دوره 2070-2041 و 2100-2071 تحت سناریوی RCP8.5 خواهد بود. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که بیشترین نرخ افزایشی تبخیر و تعرق مرجع دورههای آتی در مقایسه با دوره پایه در تمامی مقیاسهای فصلی و سالانه و در کل منطقه تحت سناریوی RCP8.5 و در دوره 2100-2071 رخ خواهد داد. مقایسه نرخ تغییرات تبخیر و تعرق مرجع بین مقیاسهای مختلف فصلی و سالانه نیز نشان داد که نرخ افزایش تبخیر و تعرق مرجع در غرب ایران در فصول پاییز و زمستان بسیار چشمگیرتر از سایر مقیاسهای زمانی خواهد بود.
آرش صدری، آرزو بانکیان تبریزی، شادی رفایی افشار قزلباش،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
این مقاله با هدف تاثیر پیاده راه بر افزایش تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری بجنورد با تأکید بر ابعادفرهنگی اجتماعی بر تعاملات اجتماعی نگارش گردید. روش این تحقیق توصیفی - تحلیلی است که ابتدا به شناخت دیدگاه های نظری ، معیارهای کلی کیفیت های محیطی و سپس ازطریق برداشت های میدانی و مصاحبه با ساکنان به جمع آوری داده ها پرداخته شده است . تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از روش SWOT انجام شده است .نمونه موردی خیابان طالقانی بجنورد می باشد. نتایج نشان داد که تاثیرگذاری ویژگی های کالبدی بر روی کیفیت محیط های شهری در اولویت اول قرار دارد. سپس ادراک محیطی در اولویت دوم و ویژگی های کارکردی در اولویت سوم قرار دارند. که با توجه به نتایج حاصله ،اهم متغیرهای مستقل تاثیرگذار در این سه دسته (کالبدی، کاکردی وادراک محیطی( به ترتیب اولویت عبارتند از: شاخص ها ی امنیت ،دسترسی ، معابر ، کارکردهای اقتصادی، محیط زیست شهری ، کیفیت محیط اجتماعی، تعاملات اجتماعی، فعالیت ها ی فرهنگی،تسهیلات شهری و آیتم ها ی کارکردهای تفریحی و روشنایی کمترین اثرات را دارا هستند .
امین کوشکی، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از برنامه توسعه همکاریهای مناطق مرزی (CBC) به بررسی عوامل و محرکهای موثر بر پایداری اتحاد در مناطق مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه و مصاحبه بود. جامعه آماری کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی علوم سیاسی، جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی، کارشناسان نیروی انتظامی، استانداری و فرمانداری در استان سیستان و بلوچستان را شامل میشد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس انتخاب گردید. برای تجزیهوتحلیل داده ها، از آزمون های توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری (روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در زمینه برنامه ریزی برای پایداری اتحاد در استان سیستان و بلوچستان به جز قرارداد تعیین حقابه رودخانه هیرمند در منطقه سیستان که با کشور افغانستان در چند دوره زمانی منعقد شد؛ طرح یا برنامه ای تصویب و اجرا نشد و از بین پنج عامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی- مذهبی، نهادی- ساختاری و سیاسی امنیتی، سه عامل اقتصادی (0/478)، سیاسی- امنیتی (0/473) و فرهنگی- مذهبی (0/363) بیشترین اثر را بر پایداری اتحاد مناطق مرزی در منطقه مورد مطالعه داشته اند. از نتایج این پژوهش برای توسعه همکاریهای مناطق مرزی و پایداری انسجام در مناطق مرزی مختلف ایران می توان استفاده نمود.
فرشاد پژوه، محمد سلیقه، مهری اکبری، محمد دارند،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پراکنش فضایی شار همگرایی رطوبت تجمعی عمودیVertically Integrated) Moisture Flux Convergence) ( بر روی جو ایران است. برای نیل به این هدف از دادههای ماهانه شبکهای ECMWF طی بازه زمانی 1/1979 تا 12/2013 بهره گرفته شد. در ابتدا بر پایهی میزان نم ویژه موجود در جو، وردسپهر به سه لایهی پایینی (1000-850 hPa)، میانی (775-700 hPa) و بالایی (600-500 hPa) تقسیم شد. بهمنظور دستیابی به تغییرات فضایی VIMFC بر روی ایران از روشهای خودهمبستگی فضایی موران جهانی و لکههای داغ در سطح معناداری 90، 95، 99 و 99/99 درصد بهره برده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که پراکنش فضایی VIMFC در ایران در طی لایه اول وردسپهر و بهویژه در طی ماههای گرم سال دارای الگوی خوشهای بالاست و در ماههای سرد سال و در لایه سوم وردسپهر، الگوی خوشهای کاهش مییابد. بر اساس شاخص لکههای داغ در لایه اول وردسپهر مناطق کم ارتفاع، در لایه دوم وردسپهر مناطق مرتفع کوههای البرز، زاگرس و مرکزی و در لایه سوم وردسپهر مناطق بادپناه کوههای مرکز و شرق ایران دارای الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت (نقاط داغ) است. یافتهها بیانگر آن است که در فصل زمستان و پاییز در طی دوره دوم (2013-1999) گسترهی نقاط داغ VIMFC کاهش قابلتوجهی را نسبت به دوره اول موردبررسی (1998-1979) بر روی ایران نشان میدهد.
حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقهگرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست؛ زیرا آنها میتوانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکانپذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود.
زهرا حجازی زاده، فرشاد پژوه، فردین قدمی، هانیه شکیبا،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
هدف از این مطالعه واکاوی همدید تعداد روزهای یخبندان در سال استان خوزستان است. بدین منظور با استفاده از دادههای دمای کمینه روزانه 12 ایستگاه همدید طی دوره آماری 1992 تا 2017 از سازمان هواشناسی کشور، 54 روز یخبندان فراگیر شناسایی گردید. دادههای فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، باد مداری و نصفالنهاری و دما با اندازه 5/2×5/2 درجه قوسی از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالاتمتحده آمریکا استخراج شدند. بر روی ماتریس دادههای فشار تراز دریا در 54 روز، تحلیل مؤلفههای مبنا انجام شد و 10 مؤلفه که 83 درصد از تغییرات فشار تراز دریا را تبیین میکردند، شناسایی شد. سپس با اعمال روش تحلیل خوشهای سلسله مراتبی با روش ادغام وارد بر روی نمرات 10 مؤلفه مذکور انجام و 5 الگوی فشار تراز دریا شناسایی شد. نتایج نشان داد که پدیده یخبندان در استان خوزستان از ماه نوامبر تا مارس روی میدهد و روند آن طی دوره آماری موردبررسی کاهشی میباشد. همچنین نواحی شمالی و غربی استان نیز بیشترین فراوانی یخبندان را به خود اختصاص دادهاند. واکاوی شرایط همدید وردسپهر نیز نشان داد که 5 الگوی فشار تراز دریا با آرایشهای متفاوت منجر به یخبندانهای فراگیر استان خوزستان میشوند. یخبندانهای ضعیف و متوسط با نفوذ سامانههای پرفشار سرد سیبری و اروپا شکل میگیرند. اما یخبندانهای شدید با گسترش کمفشار ایسلند به سمت ایران همراه با پرفشارهای سرد قوی رخ میدهند. در این بین پرفشار قدرتمند سیبری در بیشتر الگوها حضور دارد که برهمکنش آن با کمفشارهای جنب قطبی و ایسلند، بیشترین نقش را در وقوع یخبندانهای استان خوزستان ایفا میکنند. در تراز میانی جو نیز بیشترین نقش را نفوذ ناوه های عمیق از عرض های شمالی و بندال های عظیم شرق اروپا که هوای سرد را از جانب نیمه غربی ناوه ها بر روی کشور فرارفت و ضمن تشدید یخبندان بر تداوم آن نیز افزوده است.
مهرشاد طولابی نژاد، علی منظم اسماعیلپور، ثنا رحمانی، خدیجه صادقی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
یکی از رهیافتهای اصلی برای توسعه روستایی و افزایش رفاه خانوارهای روستایی توجه به توسعه گردشگری روستایی است. چرا که توسعه گردشگری میتواند نقش مهمی در رفاه خانوارها و همچنین پایداری معیشت روستایی داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی اثرات گردشگری بر ارتقای سطح رفاه روستاهای ساحلی شهرستان چابهار میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان چابهار میباشد (3720N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای، 280 خانوار در 6 روستای ساحلی که دارای جاذبههای گردشگری هستند به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل دادهها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمون همانباشتگی نامحدود اکتشافی، آزمون تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر شاخصهای رفاه اقتصادی، گردشگری به ترتیب بیشترین اثرات را بر ایجاد اشتغال فصلی، بهبود درآمد، توسعه مسکن، و تحرک اقتصاد محلی داشته است. از نظر شاخصهای رفاه اجتماعی، به ترتیب بیشترین اثرات گردشگری مربوط به بهبود اوقات فراغت، تغییر سبک و شیوه زندگی، توسعه امکانات بهداشتی، و افزایش حس تعلقمکانی مردم محلی بوده است. همچنین نتایج نشان داد با اینکه گردشگری در روستاهای منطقه مورد مطالعه اثرات چشمگیری بر رفاه اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی داشته است؛ ولی در مقایسه با شاخصهای اجتماعی، گردشگری بیشترین اثر را بر رفاه اقتصادی و شاخصهای آن داشته است. در راستای یافتههای تحقیق پیشنهاداتی در زمینه توسعه گرشگری و رفاه خانوارهای روستایی ارائه شد.
سید مصطفی حاج آقا میر، حمیده رشادتجو، عطاءالله ابطحی، سید رضا صالحیامیری، فاطمه عزیزآبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
یکی از عمده ترین روشهای حفظ سنت و ارزشهای گذشته برای نسلهای آتی، نگهداشت فرهنگ جامعه است که میتوان با رونق گردشگری در شهرها، این مسئله را مورد توجه قرار داد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلهای الگوی مطلوب توسعه گردشگری فرهنگی در ایران میباشد. در بخش کمّی این پژوهش از لحاظ کنترل متغیرهای مورد مطالعه، از نوع غیرآزمایشی، از لحاظ راهبردی پیمایشی و از جهت ماهیت این پژوهش کاربردی است. در رابطه با روش پژوهش درپی شناخت روابط بین گردشگری فرهنگی و عوامل موثر برآن با استفاده از دستگاه معادلات ساختاری است. ماهیت تحقیق از نوع تحقیقات علی- ارتباطی می باشد. باتوجه به کاربرد مدلیابی معادلات ساختاری برای بررسی و تحلیل مدل مفهومی تحقیق، روش این تحقیق همبستگی و از نوع تحلیل ماتریس واریانس- کوواریانس میباشد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه کارکنان و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بود. در بخش کمی، روش نمونه گیری به صورت طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شد. براین اساس 383 نمونه برآورد شد. ابزار این تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی و همچنین روایی سازه جهت تعیین اعتبارسنجی پرسشنامه استفاده گردید. پایایی تحقیق با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا، استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل بخش کمی نشان داد که شاخص های اجتماعی دارای بیشترین تاثیر در بین شاخص های پیشبرنده گردشگری فرهنگی در کشور میباشند.
شمس اله عسگری، حمید رضا پیروان، صمد شادفر، ماشاالله محمد پور، منوچهر طهماسبی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
در برخی مناطق به طرز شگفتانگیزی میتوان پوششی متراکم از گونههای مرتعی را ملاحظه نمود که سبب پایداری خاک وکنترل نرخ رسوبزایی اراضی مارنی شده اند. بهنظر میرسد که برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مارنها از دلایل اصلی ایجاد چنین پوششی در مناطق تحت پوشش سازندهای مارنی باشد. این تحقیق با هدف بررسی دقیق و سیستماتیک گونههای گیاهی و تعیین نیاز رویشگاهی و نیز نقش حفاظتی آنها درسه منطقه شرقی، جنوبی و غربی در شهرستان ایلام به مرحله اجرا درآمد. بدین منظور 48 نمونه نهشته مارنی از سه محدوده برداشت و بر روی 33 نمونه مارنی آزمایشات فیزیکی و شیمیایی انجام شد. بررسیهای گیاهشناسی با استفاده از بازدیدهای مکرر صحرایی و پلاتاندازی در 180 نقطه انجام و نمونههای گیاهی پس از انتقال به موزه گیاهی، شناسایی شدند. براساس نتایج آزمایشات نمونههای مارنی در این سه منطقه، با توجه به چینهشناسی سازندهای مارنی گورپی، پابده، گچساران و آغاجاری رسوبات این سه منطقه از نظر میزان شوری (EC)، جرم مخصوص ظاهری (BD)، سدیم (Na+) و درصد اشباع خاک (SP)و برخی پارامترهای فیزیکی از جمله ذرات شن، ماسه و سیلت دارای اختلافات معنیداری میباشند. این تفاوت میتواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تنوع و اختلاف پوشش گیاهی رویشیافته در سه عرصه باشد. نکته مهم آن است که در هر دو تیپ منطقه شرقی و غربی شهرستان ایلام گونه فراوان و غالب Quercus brantii می باشد و بدون تردید می توان این گونه مرتعی را سازگارترین گونه گیاهی در نواحی تحت پوشش سازندهای مارنی گورپی و پابده در این پهنه ها در نظرگرفت. گونه غالب دوم را No mu ، Ha sa و Zi nu به خود اختصاص میدهد که با پهنه مارنی جنوب شهرستان ایلام سازگار می باشد.
صادق صیدبیگی، امید سمندری، علی حسین شاهین، مصطفی بهشاد،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
رشد فزاینده جمعیت در نقاط شهری پیامدهای ناگوار اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی برای شهرها به وجود آورده است. بنابران شهرها باید مکان های بهتری را برای زندگی فراهم کنند. یکی از این مکان ها، خلق خیابان های پیاده است. هدف این پژوهش ازیابی توسعه پیاده مداری با رویکرد انسان محوری در شهر گلوگاه می باشد که در راستا سه خیابان امام،17 شهریور و طالقانی به عنوان محدوده های مورد ارزیابی انتخاب شده اند. در بژوهش به بررسی و ارزیابی عوامل موثر بر مطلوبیت پیاده راه های شهری در رویکرد انسان محوری از دید کارشناسان و مردم داشت. بنابراین این فصل شامل سه بخش اصلی می باشد. در بخش اول معیارها ، در قالب پرسشنامه تدوین شده و با تکمیل 348 پرسشنامه از عابران پیاده و سکنه وضعیت موجود خیابان های مد نظر را از حیت این معیارها و شاخص ها ارزیابی شد تا بهترین گزینه برای اجرای پیاده راه تعیین گردد. در ادامه با معیارها و شاخص هایی که از مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق استخراج شد با استفاده از روش دلفی و مدل تحلیل سلسله مراتبی به کمک نرم افزار expert choice رتبه بندی می شوند. در نهایت نیز با توجه به اهمیت هر شاخص و اولویت دهی مردم به خیابان ها با توجه به مطالعات توصیفی آلترناتیوهای مر بوطه برای اجرای پیاده راه اولویت بندی می شوند.برای این کار ابتدا اولویت بندی آلترناتیو ها را بر اساس زیر شاخص ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس با توجه به ضریب اهمیت هریک و تاثیر هرکدام این شاخص ها و زیر شاخص ها اولویت بندی خیابان ها برای اجرای پیاده راه انسان محور ارائه گردید که خیابان امام با امتیاز 36 درصد نسبت به سایر بیشترین اولویت را در شهر گلوگاه برای اجرای پیاده راه را دارا می باشد. و همچنین خیابان 17 شهریور با امتیاز 4/33 درصد در اولویت بعدی برای اجرای طرح پیاده راه انسان محور را دارا می باشد. خیابان 17 شهریور نیز با امتیاز 7/30 درصد سومین اولویت را برای اجرای پیاده را دارا می باشد.
علی اکبر عنابستانی، دکتر مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
کارآفرینی بومی روستایی یکی از جوانترین زمینههای تحقیقاتی است که نشان میدهد در ایران که یکی از بزرگترین کشورهای آسیا است و دارای میراث فرهنگی غنی و جوامع بومی است، تاکنون به موضوع کارآفرینی بومی روستایی توجهای نشده است. لذا مقاله حاضر به عنوان یک ارزیابی تحلیلی و با ارائه رویکردهای متنوع بر اساس غنا و تنوع مفهومی در حوزههای علوم اجتماعی، اقتصادی، برنامهریزی و توسعه روستایی از رویکرد سیستمی بهرهمند شده و سعی بر آن دارد، ضمن معرفی کارآفرینی بومی روستایی، به معرفی کارآفرینی بومی روستایی منبعث از آن برای بسترسازی پژوهشهای آتی در کشور بپردازد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ادبیات و خطوط تحقیقاتی مرتبط به درک جامعی از زمینه تحقیقاتی کارآفرینی بومی کمک میکند. در همین راستا، مقاله حاضر که به لحاظ هدف کاربردی و اطلاعات آن به روش اسنادی فراهم آمده در پی پاسخ به این سوالات بوده است که عناصر بروز تفاوت میان کارآفرینی بومی روستایی و کارآفرینی کلاسیک کدامند؟ اهداف و ویژگیهای منحصربفرد کارآفرینی بومی روستایی کدامند؟ و الگوی (مدل) مناسب برای توسعه کارآفرینی بومی روستایی در ایران کدامند؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که کارآفرینی بومی متفاوت از کارآفرینی کلاسیک/ غربی است، و بر عناصری چون استفاده از منابع بومی، ارزشهای فرهنگی بومی، منفعت جمعی، روابط و سرمایه خانوادگی و پیوندهای خویشاوندی/خانوادگی تاکید دارد. نتایج نشان داد که کارآفرینی بومی روستایی، لزوماً در پاسخ به نیازهای بازار ایجاد نمیشود و بیشتر با هدف تامین معیشت خانواده، حفظ محیط زیست، حفط ارزشهای فرهنگی و معنوی انجام میگیرد. بر خلاف کارآفرینی به سبک غربی، کارآفرینی بومی روستایی عناصری از برابریطلبی، فعالیت جمعی/خویشاوندی و با تاکید بر ارزشهای فرهنگی و منابع طبیعی در دسترس را نشان میدهند. کارآفرینی بومی روستایی اغلب با اهداف معیشتی داخل خانوار و بیشتر با اهداف غیراقتصادی مانند حفظ معیشت، حفظ فرهنگ بومی، حفظ محیط زیست و اهداف معنوی انجام میگیرد.
nk href="moz-extension://f58b0108-9e0a-408e-b1f3-1ab14a6c8a0f/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
شادی خوب، حمدالله سجاسی قیداری، علی اکبر عنابستانی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
امروزه کارآفرینی بهعنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، می تواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا کند. بااینوجود مناطق روستایی عمدتاً از کمبود سرمایه-های مالی برای شروع کسب وکار و یا توسعه فعالیت های اقتصادی فعلی رنج می برند. دولت ها برای تسهیل در فرآیند اشتغالزایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام های خوداشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت انجام این تحقیق از روش های مختلف گردآوری اطلاعات (اسنادی، کتابخانه ای و اطلاعات میدانی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفر کارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای (06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان بهعنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهطورکلی اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه موردمطالعه نقش برجسته ای نداشته است. کارآفرینان نمونه در روستاهای موردمطالعه اغلب برای دریافت وام به پستبانک مراجعه نموده و بعدازآن، مابقی وجوه موردنیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین می نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدمحمایتهای بیمه ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدتزمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین 32/2 و مردم روستایی با میانگین 91/1، بسیار کم می باشد.