جستجو در مقالات منتشر شده


63 نتیجه برای مکان

نرگس کریمی، فرح حبیب، ایرج اعتصام،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

حس تعلق نسبت به یک محیط پیوندی عاطفی و احساسی است که میان افراد و محیط بیرونی صورت می‌گیرد. مطالعات بسیاری نشان داده‌اند که وجود این پیوند و عمیق‌تر شدن آن میان شخص و محیط، نقش بسزایی در ارتقای محیط کالبدی و بروز رفتارهای اجتماعی مثبت دارد. لذا شناخت حس تعلق و عوامل موثر بر آن و راه‌های ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که می‌تواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد موثر است، عامل زمان به عنوان یکی از این عوامل موثر از دو منظر می‌تواند موثر باشد؛ طول مدت سکونت و قدمت محیط. در این مطالعه ضمن تحقیق بر نحوه اثر هر کدام از این عوامل بر حس تعلق ساکنین، مقایسه‌ای میان این دو عامل و شدت اثر هر یک بر حس تعلق انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه­ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در محلات شش گانه مورد مطالعه در شهر زنجان تشکیل می­دهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق در محلات مورد مطالعه، متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان داد که طول مدت اقامت و قدمت محیط بر حس تعلق مکانی و مولفه­های آن تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای مورد نظر میزان تاثیر متغیر قدمت محیط بر حس تعلق مکانی بیشتر از طول مدت اقامت می­باشد به گونه­ای که قدمت محیط 1/27 درصد از واریانس متغیر حس تعلق مکانی را پیش بینی می­کند.

دکتر فاطمه صفار سبزوار،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده

یکی از مهم­ترین رویکردها در جهت افزایش امنیت، پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است که بر طراحی شهری تمرکز دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شرایط محیطی دقیق مؤثر در ایجاد رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران و ارائه راهکارهای طراحانه جهت کاهش آن‌ها در این مکان می­باشد. در مطالعه پیش رو، برای رسیدن به هدف پژوهش از روشی ترکیبی استفاده شده است. بدین منظور، در بخش اول با استفاده از روش مکان­سنجی (شامل برداشت میدانی و همچنین تهیه و تکمیل چک­لیست کارشناسان و چک­لیست جامع)، شرایط محیطی محدوده موردمطالعه در قالب مجموعه مؤلفه­های شرایط جرم­خیزی دسته­بندی شده و راهکارهایی برای کاهش جرم در خیابان انقلاب تهران ارائه گردید. در بخش دوم این پژوهش و به‌منظور اولویت­دهی به راهکارها و انتخاب راهکار بهینه برای جلوگیری از وقوع جرم و کاهش آن در محدوده موردمطالعه، از روش تحلیل شبکه‌ای (ANP) استفاده گردید. بر اساس نتایج پژوهش، آلودگی­های محیطی، آلودگی­های دیداری، ازدحام و مسئله نور و روشنایی استاندارد در شب، مهم­ترین عوامل محیطی رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران می­باشند. همچنین، بهینه­ترین راهکارها برای کاهش جرم و افزایش امنیت در محدوده موردمطالعه عبارت‌اند از: حذف مبلمان­ها و عناصر الحاق شده به مسیر پیاده، تعریف خوانای فعالیت­ها و کاربری­ها در نقاط گنگ فضا، ایجاد نشانه و عناصر شاخص در طول مسیر، محدود کردن تبلیغات و ایجاد روشنایی استاندارد در طول شب برای انجام فعالیت. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد، تغییرات جزئی در محیط می‌تواند اثرات بزرگی بر کاهش جرم و افزایش امنیت داشته­ باشد. 

حسین شمسی دارغلو، رحمت محمدزاده،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

نظریه‌ی لفور درزمینه‌ی تولید فضا بسیار موردتوجه قرارگرفته است و اهمیت آن به‌ویژه در این است که آن را به‌طور سیستماتیک در مورد مقوله‌های شهر و فضا به‌صورت یک تئوری اجتماعی جامع و قابل‌فهم ادغام می‌کنند. برنامه‌ریزی سنتی کاربری زمین به‌صورت کاملاً انتزاعی و صوری بوده و از مؤلفه‌های ادراکی و معنایی تهی می‌باشند ولی رهیافت تریالکتیک لفوری این‌گونه نبوده و از سه شأن (پرکتیس فضایی-بازنمایی فضایی و فضای بازنمایی) که در ارتباط با یکدیگر و به‌صورت مشارکتی و هم‌زمان در لحظه شکل می‌گیرند، یک کل را تولید می‌کنند. این پژوهش دارای روش توصیفی و تحلیلی و ازلحاظ هدف، بنیادی است. تحولات ناشی از ورود پارادایم‌های نوین در رویکردهای برنامه‌ریزی شهری و طراحی شهری که ماهیت متفاوتی را برای نظام راهبردی تغییرات توسعه‌ی شهری قائل است و از سوی دیگر توجهات جدید به فضا و بااهمیت یافتن مفهوم فضای زیسته، به نظر می‌رسد رویکرد تریالکتیکی لفور برخلاف برنامه‌ریزی سنتی کاربری زمین به فضای روزمره و تجربه‌ی زیسته‌ی ساکنان ارج بیشتری قائل است و می‌تواند فضاهایی را ایجاد کند که حس مکان و احساس تعلق ساکنان را به فضای زندگی‌شان را بیشتر نماید. مرور مفاهیم نشان می‌دهد مفهوم فضای زیسته (فضای انتزاعی - انضمامی) متأثر از رهیافت‌های مختلف فلسفه‌ی علم (تفسیرگرایی و انتقادی) بوده و اکنون نیز شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است، که می‌تواند دگرگونی‌های اجتماعی را نشان دهد. این مطالعه نشان می‌دهد فضا مکان (فضای زیسته یا مکان- عشق) برخلاف تعریف پیشین فضا که مبتنی بر رهیافت‌های پوزیتویستی (فضاهای ذهنی و ادراکی)، انتزاعی و عام‌گرا، عمدتاً یک محدوده‌ی مرزبندی شده از فضاست که واجد ویژگی‌های کالبدی - انضمامی است و به‌واسطه‌ی تجربه‌ی انسانی شکل می‌گیرد و سرشار از معنا می‌شود.


صفحه 4 از 4    
4
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)