109 نتیجه برای فضا
شهلا قاسمی، رضا برنا، فریده اسدیان،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در طول تاریخ بشریت انسان همیشه با تلاش و کوششهای خود برای رسیدن به آسایش و رفاه خود بارها همه سختیها را تحمل کرده تا اینکه راهی برای رسیدن به آسایش خود را فراهم کند. از دیدگاه اقلیم، بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش ، رطوبت وتابش خورشید و باد بر احساس آرامش یا عدم آرامش میتوانند داشته باشند که با توجه به شرایط اقلیمی در مناطق مختلف انتخاب نوع وتاثیر این عناصر بر افراد نیز متفاوت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی منطقه آسایش اقلیم میباشد. برای این منظور دادههای دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده ای شبکه اسفزاری طی دوره آماری 1965 تا 2014 استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمال شرطی حالت های مختلف دما، بارش و رطوبت برای منطقه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی مناطق آسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیلهای چند متغیره (تحلیل خوشهای و تحلیل ممیزی) والگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره و تحلیلهای فضایی منطقه آسایش اقلیم بیشتر بخش های شمالی و شرقی استان خوزستان را در بر گرفته است با این وجود نواحی آسایش اقلیمی شناسایی شده به روش فضایی کمی محدودتر بوده است. همچنین نتایج حاصل از هر دو روش چند متغیره و تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی نشان داد که مساحت تحت پوشش آسایش اقلیم به سمت دوره های اخیر از روند کاهشی قابل توجهی برخوردار بوده است که این روند کاهش در تحلیل های خوشه ای ( از 60/23 درصد در دوره ی اول به 60/17 درصد در دوره ی پنجم )و ممیزی( از 97/26 درصد در دوره ی اول به 98/14 درصد دردوره ی پنجم )قابل توجه بوده است.
آرش قاسم پور، آزاده اربابی سبزواری، ناصر عبادتی، فاطمه ادیبی سعدی نژاد، دکتر مریم رستم پیشه،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
این تحقیق با هدف تحلیل و تبیین فضایی پراکندهرویی بندر ماهشهر طی سالهای (1400-1360) انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدفگذاری کاربردی است. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از مدلهای کراس تب، ضریب کاپا، قطاعی، هلدرن و مدل زنجیرهای Markov استفاده شده است. در این راستا، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از نرمافزارهای Envi 5.3، Terrset، Arc/Gis و Google Map استفاده شده است. محدوده جغرافیایی این پژوهش شهر ماهشهر طبق سرشماری سال 1395 میباشد. ضریب کاپا نقشه تغییرات فضایی بندر ماهشهر برای 1360، 1380 و 1400 به ترتیب برابر با 88/0، 94/0 و 94/0 به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد طی سالهای 1380 تا 1400 حدود 75 درصد از رشد شهر ماهشهر مربوط به افزایش جمعیت و 25 درصد آن مربوط به رشد افقی و فیزیکی است. الگوی گسترش پراکندهرویی بندر ماهشهر در جهتهای شمالی، شمالغربی، غربی و جنوبغربی به صورت خوشهای در حال گسترش میباشد. طبق نتایج پیشبینی برای افق زمانی 1420، رشد بندر ماهشهر از 1657 هکتار در سال 1400 به 2530 هکتار در سال 1420 خواهد رسید. در صورت عدم مدیریت بهینه پراکندهرویی بندر ماهشهر باغات و اراضی زارعی آن در آینده نه چندان دور دچار تغییرات زیادی خواهد بود و این امر با توجه به وضعیت اقلیمی شهر و گرمایش جهانی زمین آثار سوئی را بر ساکنین این شهر در پی خواهد داشت.
حسین طهماسبی مقدم، عیسی پیری، زهرا رسولزاده، مهناز واعظ لیواری،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
الگوی رشد درونزا نشاندهنده اهمیت سیستم اجتماعی و حکمرانی است که فرهنگ در آن بهعنوان منبع ایده برای بخشهای اقتصادی در نظر گرفته میشود بررسی سیاستها و اولویتهای توسعه اقتصاد جدید اهمیت شاخصهای شهر خلاق را در مدیریت چالشهای و تنوعات فرهنگی و اقتصادی شهرهای کنونی را بهوضوح نشان میدهد. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی تحقق شاخصهای شهر خلاق در محلات شهری زنجان می باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. روش جمعآوری اطلاعات عمدتاً بهصورت کتابخانهای و اسنادی با بهرهگیری از فیشبرداری، بلوکهای آماری مسکن سال 1395 و نقشه طرح تفصیلی 1394 میباشد برای تجزیهوتحلیل از روشهای ترکیبی تحلیل عاملی و آمار فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفادهشده است. کیفیت مکان بیشتر محلات شهر زنجان دارای شاخصهای جذب طبقه خلاق نبوده و توزیع فضایی شاخصهای شهر خلاق محلات مرکزی و شمالی شهر زنجان دارای شرایط نسبتاً مناسبی بوده است. در سیاستهای توسعه محلات شهر زنجان کمتر به منافع و اولویتهای طبقه خلاق توجه شده است و فضای شهری بهغیراز محلات شمالی و مرکزی شهر زمینهساز بروز تعاملات اجتماعی و خلاقیت ساکنان نبوده و ساکنان شهری بهویژه محلات شرق و غرب شهری به دریافتکنندگان منفعل خدمات و تسهیلات شهری تبدیلشدهاند.
همایون مولایی، منوچهر امامقلی بابادی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای دنیا محسوب می شود وشهرهای آن در رابطه با این پدیده طبیعی آسیب های فراوان دیده اند.هدف از انجام این پژوهش تحلیل فضایی مدیریت بحران زلزله بوده است. .روش پژوهش کاربردی– توسعهای بوده است. محدوده پژوهش استان خوزستان و جامعه آماری شامل نخبگان حوزه برنامه ریزی شهری در استان خوزستان بوده اند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند .ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه بوده است و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای GIS و SPSSوآنالیز Hot spot همچنین آزمون آماری خی دو بوده است . نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد از دید افراد نمونه آماری مدیریت صحیح بحران (ساختار تشکیلات، توزیع مناسب خدمات اضطراری، نیروی انسانی، تجهیزات و نظاام اطلاع رسانی) در کاهش آسیب پذیری جانی و مالی تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج حاصل از آنالیز Hot spot نشان داد نقاط داغ و مستعد زلزله استان خوزستان بیشتر در شهرستان های بهبهان، مسجد سلیمان و اندیمشک قرار داشته اند.
بهروز هاشمی، فرزانه ساسان پور، علی موحد، حبیب اله فصیحی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
با رشد یکباره جمعیت و توسعه شهرنشینی از قرن گذشته، پیچیدگی و درک سازمان فضایی شهر و همچنین امکان پیش بینی وقایع شهری در فضاهای آن سخت و در بعضی مواقع غیرممکن گردیده است. کلانشهر کرج ازجمله کلانشهرهای ایران است که با رشد سریع جمعیت مواجه بوده و این مسئله باعث پیچیدگیهای فضایی در آن شده و درنتیجه موجب پیچیدگی شناخت و تحلیل سازمان و ساختار فضایی آن و تأثیر مؤلفه های زیست پذیری از این نظام فضایی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت نقش و تأثیر سازمان یابی فضایی شهر کرج بر زیستپذیری هسته های آن است. روش پژوهش بهصورت کمی و از نوع توصیفی-اکتشافی است. محدوده موردمطالعه پژوهش کلانشهر کرج و هسته های اصلی آن بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان ساکن در محدوده هسته های فرعی شهر کرج است. حجم نمونه آماری به تعداد 378نفر به دست آمد. دادههای مورداستفاده در پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و میدانی گردآوریشده است. روش تجزیه وتحلیل دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آمار فضایی، چیدمان فضایی، روش T-Test و آزمون فریدمن بوده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که سازمان و ساختار فضایی کلانشهر کرج درگرو همپیوندی و اتصال برخی مسیرهای اصلی، شکل گیری هسته های فرعی بهدوراز هسته های اصلی و درنتیجه انتقال کاربریهای فعالیتی و خدماتی از مرکز به سمت هسته های پیرامونی است. این امر باعث شده است که زیست پذیری در هسته های اصلی تحت تأثیر قرار گیرد. کاهش زیست پذیری در ابعاد مختلف فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی رخداده است که بعد محیطی و اقتصادی کمتر از دو بعد دیگر تحت تأثیر قرارگرفتهاند؛ بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که سازمان فضایی شهر کرج بر روی زیست پذیری آن تأثیرگذار بوده است.
فاطمه میرزا بیگی، حسین مجتبیزاده خانقاهی، رحیم سرور،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
با بررسی میزان نابرابری در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر میتوان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند تا از این راه، مدیریت شهر با عملکرد آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش دهد. پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی- تحلیلی است، هدف این پژوهش تحلیلی بر وضعیت شاخص های توسعه شهری ایلام در راستای تحقق عدالت فضایی میباشد که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی از جمله: ترکیب نقشه، آمار فضایی و ... انجام گرفته است. نتایج نشان میدهند که توزیع فضایی خدمات در سطح شهر ایلام مطلوب نیست و نتایج این پژوهش نشان می دهد که تمرکز امکانات و خدمات شهری در ناحیه مرکزی شهر رخ داده و سایر نواحی از لحاظ برخورداری از منابع و امکانات شهری در سطح پایینی قرار دارند، یافته های پژوهش نشان می دهد که 20 درصد جمعیت شهر در نواحی نسبتاًبرخوردار و 23.2 درصد نیز در نواحی با توسعه نیمه پایدار ساکن هستند و بالای 50 درصد ساکنان در نواحی محروم و کاملاً محروم از نظر توسعه در شهر ایلام ساکن هستند و با توجه به نتایج مدل ویکور هیچ کدام از نواحی از نظر توسعه پایدار محسوب نمیشوند با این حال بر اساس نتایج بدست آمده پژوهش، تمرکز خدمات شهری در شهر ایلام از مدل مرکز – پیرامون تبعیت میکند به این معنی که هر چه از نواحی مرکزی به سمت نواحی پیرامونی حرکت میکنیم از توزیع خدمات کاسته میشود.
رسول قربانی، اکبر اصغری زمانی، رحیم غلامحسینی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
ادبیات گستردهای وجود دارد که بیانگر وجود ارتباط قوی بین فرم شهری با انتشار کربن در بخش حملونقل میباشد؛ این امر از طریق تأثیر مؤلفه های فرم شهر بر رفتار سفر شهروندان صورت می گیرد. در نظریه توسعه شهری کم کربن، کاهش تولید سفرهای سواره محور از طریق تغییرات در عناصر فرم شهری مدنظر میباشد. این مقاله به بررسی تأثیرات مژلفه های فرم شهری بر روی رفتار سفر کلانشهر تبریز پرداخته است. فرم شهری تک هستهای تبریز باعث استفاده حداکثری از اتومبیل شخصی برای انجام سفرهای شهری شده که نتیجه آن افزایش کربن در هوای شهری تبریز می باشد. بنابراین تأثیر عناصر فرم شهری در رفتار سفر خودرومحور، به عنوان اساسیترین رکن مطالعات شهر کم کربن در شهر تبریز انتخاب شده است. نتایج حاصل از به کارگیری روش موران نشان میدهد که معیارهای به کار رفته عمدتاً حالت خوشهای داشته و بر این اساس دارای خودهمبستگی مکانی میباشند و استفاده از روشهای رگرسیون وابسته به مکان همچون رگرسیون وزنی جغرافیایی بسیار مفید میباشد. نتایج حاصل از روش نشان میدهد، دسترسی به ایستگاه های مترو در کلانشهر تبریز با ضریب اهمیت 0.40 دارای کمترین ارتباط با رفتار سفرهای شهری بوده و دو عامل ترکیب کاربری های شهری و دسترسی به مرکز تجاری با ضریب اهمیت 0.54 بیشترین اهمیت در رفتار سفر شهری میباشند. براین اساس میتوان چنین نتیجه گرفت که مؤلفه های فرم شهری دارای اهمیت زیادی در رفتار سفر شهری میباشند و باید در جهت شکل گیری شهر کم کربن بیشتر مورد توجه مدیران و برنامهریزان شهری قرار گیرد.
زینب تقوایی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی، جلال عظیمی آملی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
توسعه بیرویه و ناپایدار شهری باعث افزایش حاشیهنشینی، تخریب نواحی سبز شهری و بالا رفتن تقاضا برای زمینهای شهری شده که این خود زمینهساز از بین رفتن فضاهای سبز درونشهری و تغییر کاربری اینگونه اراضی شده است و امکان دارد باعث مشکلات محیط زیستی جهانی خاصی مانند شکلگیری جزایر گرمایی شهری بشود ،چراکه فضای سبز شهری یکی از الگوهای مهم در دستیابی به پایداری در فضای شهری و تناسب فیزیکی و طبیعی شهر میباشد .این در حالی است که حفاظت از محیط زیست و فضای سبز شهری رکن اصلی توسعه پایدار است که از دهههای پیشین در کشورهای توسعهیافته مطرح بوده و در سالهای اخیر نیز بسیار مورد توجه برنامه ریزان کشورهای درحالتوسعه قرارگرفته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و توسعهای وبر حسب نحوه گردآوری دادهها، توصیفی تحلیلی و بهصورت پیمایشی یا میدانی میباشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و نقشههای موجود فضای سبز شهری استفاده میشود. هدف از انجام این پژوهش نیز تبیین نقش فضای سبز شهرهای ساحلی در جذب گردشگر با رویکرد توسعه پایدار زیستمحیطی در شهر ساحلی نور میباشد اما علاوه بر هدف اصلی اهداف فرعی نیز مد نظر محقق بوده که علاوه بر رسیدن به نتایج حاصل از فرضیات تحقیق در سطح میدانی نیز نتایج آن موجب افزایش سرانه فضای سبز شهری، افزایش تعداد گردشگران شهری، جلوگیری از خسارت زیست محیطی و افزایش درآمد شهروندان شهر ساحلی نور میشود.
مریم ثنایی، غلامرضا براتی، علیرضا شکیبا،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییرات فضایی بارش، چالشی است که ابعاد مختلف زندگی امروزی جوامع بشری را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به آب و هوای خشک و نیمه خشک کشور و اهمیت مانایی فراسنج بارش در مدیریت منابع آب و غذا در آن، بررسی تغییرات فضایی آن در پهنه کشور از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود. از این رو در این پژوهش تغییرات فضایی دوام فصل بارش در دوره مرطوب (سپتامبر تا می) با استفاده از دو آماره «موران محلی» و «لکه های داغ گتیس اٌرد-جی» طی 5 دوره 5 ساله در سالهای 1991 تا 2015 میلادی مد نظر قرار گرفت. پراکنش فضایی مثبت دوام فصل بارش، بر پایه نتایج آماره موران محلی، انطباق بسیار خوبی با نواحی پربارش کشور دارد. از سوی دیگر پیوستگی الگوی فضایی منفی حاصل از آماره لکه های داغ، در قیاس با نتایج آماره موران محلی بیشتر بوده و بر نواحی بسیار کم بارش جنوب شرقی و مرکزی منطبق است. همچنین نتایج آماره الکساندرسون نشان داد که سری زمانی 13 ایستگاه از 108 ایستگاه منتخب، دارای جهش یعنی تغییر ناگهانی در سری زمانی دوام فصل بارش،بودهاند. این جهشها بیشتر در ایستگاه های جنوبی کشور و در سالهای بعد از 2000 میلادی آشکار شده است.
دانش نصیری، رضا برنا، منیژه ظهوریان پردل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی ارتباط ساختار میکروفیزیکی ابرناکی و توزیع مقدار بارش در سطح استان خوزستان میباشد. در این راستا ابتدا 3 رخداد بارش فراگیر در سطح استان خوزستان انتخاب گردید و مقادیر بارش تجمعی 24 ساعته آن ها اخذ گردید. رخداد بارش 17 دسامبر 2006 به عنوان یک نمونه بارش سنگین، 25 مارس 2019 به عنوان یک کیس بارش متوسط و در نهایت 27 اکتبر 2018 به عنوان یک کیس بارش سبک فراگیر انتخاب شد. فاکتور های میکروفیزیکی ابرهای مولد این بارش ها از محصول ابر سنجنده MODIS (MOD06)، اخذ شد. این فاکتورها شامل دما، فشار، و ارتفاع قله ابر، ضخامت اپتیکال و نسبت ابرناکی بود. در نهایت با تولید یک ماتریس با 64000 کد اطلاعاتی 1 کیلومتری، و اجرای تحلیل همبستگی فضایی در سطح اطمینان 95/0، ارتباط بین ساختار میکروفیزکی ابرناکی و مقادیر توزیع فضایی بارشهای منتخب آشکار گردید. نتایج بیانگر آن بود در کیس مطالعاتی بارش سنگین و متوسط که میانگین فضایی بارش تجمعی 24 ساعته در سطح استان به ترتیب برابر 36 و 12 میلمتر بود، یک ساختار ابرناکی کاملاً تکامل یافته با نسبت ابرناکی بیش از 75 درصد و گسترش عمودی 6 تا 9 هزارمتری، با صخامت اپتیکال 40 تا 50، منجر به رخداد این بارش های فراگیر و قابل توجه در سطح استان شده است. در حالی که در کیس بارش سبک، یک گسست چشمگیر در گسترش افقی ابرناکی در سطح استان دیده شده و درصد ابرناکی به کمتر از 10درصد رسیده بود. علاوه بر آن فاکتورهای مربوط به گسترش عمودی ابرناکی نیز بسیار کمتر بود، به طوری که ارتفاع قله ابر در این بارش بین3 تا 5 هزار متر بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد، در کیس بارش سنگین و متوسط همبستگی فضایی معنی داری در سطح اطمینان 95/0 بین فاکتورهای میکروفیزکی ابرناکی MOD06 و مقادیر بارش ثبت شده دیده شد
زهرا علیزاده خطیبایی، دکتر محمد تقی معصومی، دکتر حسین نظم فر، دکتر اکبر آبروش،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
امروزه با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، فقر شهری یکی از معضلات مهمی است که مبارزه با آن ضروری به نظر میرسد. در قرن بیست و یکم یکی از شاخصهای پیشرفت شهری، مسئلهی پایین بودن فقر شهری است (Lemanski and Marx, 2015). بهمنظور تحلیل و ارزیابی شاخصهای فقر شهری در شهر رشت در بلوکهای مختلف و خوشهبندی فقر اجتماعی در این شهر (خیلی فقیر، فقیر، متوسط، مرفه، خیلی مرفه)، برای تحلیل فقر اجتماعی و استخراج لکههای داغ گستره فضایی از نرمافزار Arc Gis استفاده شد؛ و استخراج نواحی مختلف شهر از نرمافزار R و به روش تصمیمگیری چند شاخصه پرومته که وزن شاخصها به روش ANP از دادههای خام بلوکهای آماری شهر رشت در سرشماری سال ۱۳۹۵ بهدستآمده بود، محاسبه شد. یافتههای پژوهش نشان دادند که بهطور نسبی بخشهای مرکزی شهر را بلوکهای متوسط در برمیگیرد و در بخشهای بیرونی و حاشیهای مرکز شهر دو ناحیه لکه داغ مشاهده میشود که بلوکهای خیلی مرفه و مرفه را در خود جایدادهاند. لکههای سرد نیز در حاشیه بیرونی شهر بهوضوح قابلمشاهده هست و بلوکهای خیلی فقیر و فقیر را در برگرفتهاند و شهر بهجز لکههای داغ و سرد بیشتر بهصورت لکههای ملایم و اکثر بلوکها در وضعیت متوسط فقر اجتماعی قرارگرفتهاند. همچنین بر اساس یافتههای تحقیق بیشتر مناطق محروم از نظر فقر اجتماعی در شهر رشت در بخش شمال غربی و شمال شرقی شهر قرارگرفتهاند.
واژگان کلیدی: روش ANP، روش پرومته، گستره فضایی، تحلیل لکههای داغ، فقر اجتماعی، شهر رشت.
دکتر تاج الدین کرمی، دکتر سمیه تیموری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
یکی از نظریههایی که فقر و نابرابری را پس از جنگ جهانی دوم و بازساخت شهری در آمریکا در دوگانگی حومه و شهر مرکزی موردمطالعه قرار داد، نظریه عدم انطباق فضایی است. بهرغم نقش زمینه ناشی از نابرابری نژادی - قومی و تضاد حومه - شهر مرکزی در شکلگیری نظریه مذکور، شاخصهای اصلی عدم انطباق فضایی بر نبود تناسب بین دستیابی به شغل با مزایای کافی برای دسترسی به مسکن قابل استطاعت و باکیفیت دلالت دارد. این به آن معناست که زمینهها، ساختارها و فرایندهای نابرابری ساز از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت و نبود تناسب بین مزایای کار و دسترسی به مسکن فضاهای فقر را بازنمایی میکند. هدف تحقیق حاضر آشکارسازی عدم انطباق فضایی بین دو شاخص مذکور در مناطق کلانشهر تهران است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش نیز از ماهیت توصیفی - تحلیلی برخوردار بوده است. دادههای عمده موردنیاز شامل گروههای عمده شغلی و وضعیت مسکن در سرشماریهای رسمی نفوس و مسکن بوده که با استفاده از توابع فضایی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. تحلیل یافتههای تحقیق نشان میدهد بین قشربندی شغلی و کیفیت سکونت در مناطق شهرداری تهران رابطه مستقیمی وجود دارد. بهنحویکه کانونهای تراکم اقشار فرودست و کارگری که از مشاغل با مزایای مناسبی محروماند در گسترههای مسکونی باکیفیت نامناسب و بافتهای فرسوده شکل گرفتهاند. بر این اساس در مناطق جنوبی تهران، عدم تناسب بیشتری بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت مشاهده میشود. درحالیکه مناطق شمالی تهران از دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت تناسب بسیار بیشتری وجود دارد. نتیجه نهایی بیانگر آن است که دو شاخص اصلی موردبررسی، «تلههای فضایی فقر» که کانون اصلی مسائل اجتماعی- فضایی در گسترههای درونشهری هستند را بهخوبی آشکار و بازنمایی میکنند.
واژگان کلیدی: تلههای فضایی فقر، عدم انطباق فضایی، عدم تناسب کار و سکونت، قشربندی شغلی و تهران.
- مقاله حاضر مستخرج از رساله دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری با عنوان «تبیین عدم انطباق فضایی کار و سکونت در منطقه 7 تهران» است که با حمایت مادی و معنوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهری تهران در دانشگاه خوارزمی انجام شده است.
- نویسنده مسئول: karamit@khu.ac.ir
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمینهای اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر میتواند از مبانی مهم برنامهریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانهای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آنها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمانهای شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایهدهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامهریزان شهری و شهروندان معمولی بودهاند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامهها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بومشناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخصهای مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهمترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامهریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامهریزان شهری و سازمانهای مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
آقای محسن کلانتری، آقای حسین طهماسبی مقدم، خانم بهاره اکبری منفرد،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
شهریادگیرنده بهعنوان یکی از استراتژیهای نوین در برنامهریزیشهری، با بهرهگیری از مفهوم یادگیریمادامالعمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالشهایی مجهز میسازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربریهاییادگیرنده، مناسبترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همینراستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربریهاییادگیرنده از منظر عدالتفضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربریهاییادگیرنده شهرزنجان، برای توسعۀ رویکرد شهریادگیرنده میباشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و نحوۀ گردآوری دادهها، کتابخانهای-اسنادی است. جهت تجزیهو تحلیل یافتهها، از دو شاخص ظرفیت و عدالتاجتماعی در چارچوب مقایسۀ سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیکترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نحوۀ توزیع کاربریهای یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربریها در سطح شهر، بهصورت متمرکز و خوشهای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. بهطوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سهگانۀشهری بهویژه حواشی شرقی منطقۀدو نشان میدهند. چنین مسئلهای توسعۀ رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبهرو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبودشان در نواحی پیرامونی شده است. بهطوریکه نابرابریهای عمیقی میان نواحی مسکونی شهر بهوجود آمده است. در همینراستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربریهای یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالتفضایی در سطح شهر، ارائه میدهد.
امین قهرمانی تولابی، سیدعلی نوری،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
حمامها از جمله بناهای عامالمنفعهای هستند که در دورههای تاریخی مختلف شکل و معماری آنها دستخوش تغییرات قرار گرفته اما روابط فضایی آنها همواره از الگویی ثابت پیروی کرده است. به دلیل اهمیت این بناهای ارزشمند، حمامها همواره مورد پژوهش محققین بوده است. کرمانشاه یکی از شهرهایی است که در طول دوران تاریخی علیالخصوص در دوره قاجار به دلیل قرارگیری در مسیر عتبات عالیات مورد توجه حکام وقت بوده و دارای بافت و نمونههای متعددی از حمامهای تاریخی است. بنابراین پژوهش حاضر در پی شناخت گونههای حمامهای تاریخی استان کرمانشاه با تآکید برموقعیت استقرار است. برای دستیابی به این مهم لازم است عوامل مؤثر بر شکلگیری، موقعیت استقرار در بافتهای شهری، روستایی و محلات، هندسه فضایی حمامهای کرمانشاه بررسی شود. روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی است که بر اساس بررسیهای میدانی، تجزیه و تحلیل موقعیت استقرار، سازه، معماری، تزئینات ، تناسبات و مصالح 12 نمونه از حمامهای استان کرمانشاه و مطالعه تطبیقی - تاریخی نمونهها صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشانمیدهند که حمامهای استان کرمانشاه از لحاظ محل استقرار به 6 گونه: حمام در درون بازار، حمام منفرد در محلات، حمام دوقلو در محلات، حمام به عنوان عنصری از یک مجموعه در محلات، حمام در درون خانهها و حمام در بافت روستایی تقسیم شدهاند. هندسه فضاهای حمامهای کرمانشاه تابع موقعیت استقرار در بافت شهر یا روستا میباشد. فضاها و راهروهای ارتباطی در حمامهای محلات و وابسته به بازار بر اساس پیمون بزرگ اما در حمامهای خصوصی و حمامهای درون خانه و حمامهای روستایی بر اساس پیمون کوچک است. فضاهای اصلی حمامهای شهری دارای تزئینات آهکبری، اما حمامهای روستایی فاقد تزئینات آهکبری هستند. تمام حمامهای مورد مطالعه، دارای 3 فضای اصلی بینه، گرمخانه و خزینه آبگرم هستند و مساحت فضای گرمخانه به نسبت، بیشتر و بزرگتر از فضای بینه است.
هاجر جهانشاهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
در واقع رشد هوشمند شهری، استراتژی عاقلانهای برای جهت دادن به توسعه شهر و کنترل پراکندگی و سوق دادن رشد شهر به سمت پایداری محسوب میگردد. هدف این پژوهش سنجش میزان برخورداری مناطق شهر بوشهر به لحاظ شاخصهای رشد هوشمند است. در همین راستا، این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعهای و از نظر روش، ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی، علّی و پیمایشی است. پایایی ابزار تحقیق بر پایه ضریب آلفای کرونباخ تحقیق 0/749بوده است که بالاتر از 0/7می باشد و مناسب می باشد. جامعه آماری پژوهش، ساکنین شهر بوشهر هستند که طبق برآورد فرمول کوکران 384 نمونه میباشد. طبق تعداد جامعه آماری، پرسشنامه به صورت تصادفی در بین شهروندان توزیع و تکمیل گردید. جهت مقایسه بین دو منطقه از نظر شاخصهای مورد بررسی برای رشد هوشمند شهری در منطقه 1 و 2 شهر بوشهر از آزمونT با دو نمونه مستقل استفاده شده است. در این آزمون اولین گزینهای که باید بررسی شود سطح معناداری می باشد در صورتی که سطح معناداری یا sig بین دو منطقه کمتر از 0/05باشد نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو منطقه میباشد و برعکس. بررسی سطح معناداری (0.000) نشان می دهد که تفاوت معناداری بین دو منطقه از نظر رشد هوشمند شهری وجود دارد. میانگین منطقه یک، با 3/21بیشتر از منطقه دو، با 2/86 بوده است. هر چند تفاوت معناداری در برخورداری مناطق بوشهر از نظر شاخصهای رشد هوشمند وجود دارد، لیکن این تفاوت چشمگیر نیست و در مجموع مناطق بوشهر وضعیت مناسبی از لحاظ شاخصهای رشد هوشمند ندارند.
احسان لشگری تفرشی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
در دیدگاه کلاسیک همواره مطالعۀ بُعد سیاسی فضا به مثابه بن مایه هستی شناختی جغرافیای سیاسی مورد اهتمام بوده است. بتدریج از دهه 1980 با توسعه دیدگاه های فرا اثبات گرا در جغرافیای انسانی؛ سیاست در تمامی حوزه ها از دولت و احزاب سیاسی تا جنسیت، طبقات اجتماعی اثرگذار گردید و کوچکترین روابط قدرت را مورد توجه قرار داد که در قالب مفهوم امر سیاسی تداعی یافته است. امر سیاسی درصدد نقد سازمان یابی فضا بر مبنای منطق صوری و ارائه گونه های جدیدی از بازساخت معرفت شناسانۀ در مطالعۀ رابطه سیاست و فضا بوده است. در این مقاله کوشش گردیده تبعات معرفت شناختی اعتباردهی به امر سیاسی در مطالعه رابطۀ سیاست و فضا تبیین گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که اعتبار بخشی به کنشگری امر سیاسی سبب می گردند که فضاشناسی نیازمند معرفت شناسی اعتباری باشد. در این راستا ادراکات جمعی و بین الاذهانی است که وابستگی خاص به تحول تاریخی فضا و در نتیجه نیازمند تبارشناسی عامل قدرت داشته است. این تبارشناسی فضایی همواره در پیوند با تعارضی است که در جوامع بشری وجود دارد و امکان شناخت آنتاگونیستی فضا را شکل می دهد. بر این اساس معنای اجتماعی فضای جغرافیایی محل منازعه و مقاومت گروه های حاشیه ای و نیروهای هژمون در جامعه تلقی می گردد که در یک محدودۀ مشخص زمانی به نوعی تعادل سازشی می رسند. این فرایند موجب انطباق فزاینده الگوی معرفت شناختی جغرافیای فرهنگی و جغرافیای سیاسی با یکدیگر می گردد.
حسین شریفی، مهرداد رمضانی پور، لیلا ابراهیمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه سکونتگاههای انسانی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیبهای جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات پیشگیرانه میباشند. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی در شهرستان نور میباشد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی میباشد. جمعآوری دادهها با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی و پرسشنامهای میباشد.جهت تحلیل پرسشنامهها از روش ANP و روش منطق فازی به ارزشگذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شود و براساس نتایج آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرمافزار ArcGis صورت گرفت و پهنههای مخاطره مشخص گردید. با توجه به نتایج پهنهبندی پتانسیل خطر، نواحی شمالی و جنوبی شهرستان،دارای بیشترین پتانسیل مخاطرات میباشد. جهت پیشبینی میزان توسعه مناطق مسکونی نیز از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و اتوماتوی سلولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که گسترش مداوم مناطق ساخته شده در دهههای گذشته باعث تغییرات سریع کاربری زمین شده و مناطق ساختهشده این شهرستان از 43/2% کل مساحت در سال 2010 به 68/3% در سال 2019 افزایشیافته است. نتایج همچنین نشان داد که بدون توجه به مخاطرات طبیعی، مناطق ساختهشده افزایش خواهند یافت و در نتیجه شهرنشینی، مناطق ساخته شده بیشتر به سمت اراضی پر خطر سوق پیدا خواهند کرد. با این حال اگر سیاستهای توسعه پایدار بهطور کامل اجرا شوند، شهرها و مناطق ساختهشده قادر خواهند بود فضاهای توسعه خود را به خاطر منافع خود شهر و ساکنان آن از مناطق پرخطر حفظ کند.
دکتر مصطفی شاهینی فر،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه فضاهای عمومی شهری مهمترین بخش یک شهر را تشکیل میدهند. در این فضاها بیشترین تعاملات بین شهروندان اتفاق میافتد. این فضاها از این جهت که نقش محوری در توضیح رفتار انسان دارند، اهمیت زیادی در شکل گیری قرارگاههای رفتاری دارند. مقاله حاضر به تحلیل عوامل اثرگذار در شکلگیری الگوهای جاری رفتار در میدان آزادی شهر کرمانشاه پرداخته است. علی رغم نقش ارتباطی این میدان، کارکرد اجتماعی آن در سطح پایینی قرار دارد. روش پژوهش این مقاله از نوع توصیفی و پیمایشی بوده است. برای گردآوری دادهها از تکنیک مشاهده و عکس برداری و ثبت حضوری وقایع و حضور فیزیکی در قلمرو مورد مطالعه استفاده شده است. مصاحبهها بخشی از منابع دادهای بودند که در این تحقیق از آن استفاده شده است. انتخاب مصاحبه شوندگان به طور تصادفی بسته به میزان حجم جریان پیادهها در منطقه مورد مطالعه انتخاب شدهاند. هر مصاحبه به طور متوسط حدود ۱۲ دقیقه طول کشیده است. تحلیل نقشه های الگوهای رفتاری در محدوده میدان آزادی کرمانشاه نشانگر عدم انطباق فرم، فضا و عملکردهای میدان است. در این مکان فعالیتهای پویا و ایستا به طور قابل ملاحظهای ماندگاری اندکی داشتهاند. ترکیب جزییات میدان به صورت بی هدف مانع از بیان بصری آن شده است. ضعف بعد انسانی میدان سبب افت کیفیت آن برای انجام برخی فعالیتها مانند ملاقات کردن، ورزش و بازی کردن، نشستن و توقف کردن و یا حتی راه رفتن بوده است. به طور کلی میتوان گفت کیفیت میدان آزادی کرمانشاه به گونهای نبوده است که تمامی نیازهای کارکردی افراد در آن به طور متقاعدکنندهای قابل برآورده شدن باشد. از اینرو توجه به رابطه درونی الگوهای جاری رفتار و محیط ساخته شده که این تحقیق به دنبال شناسایی آنها بوده است میتواند به طراحان در بهبود کیفیت محیطی کمک شایانی نماید.
دکتر سمانه جلیلی صدراباد، مهندس سمیه جلیلی صدراباد،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه میباشند .در حالیکه رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامههای توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به عنوان پرتراکم ترین منطقه در این کلانشهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز میباشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجارهنشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی بهمنظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 میباشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. دادهها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمعآوری و جهت تجزیه و تحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که تنوع پذیری فعالیتها، اختلاط کاربری، همهشمولی اجتماعی، دسترسی به حملونقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطرهانگیزی، ایمنی، بهرهگیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطافپذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مولفههای اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی میباشند و شرایط و فعالیتهای مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی میشود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوقهای محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظهکارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) میباشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آنها 18 سیاست و 31 برنامه اقدام تدوین شده است