جستجو در مقالات منتشر شده


42 نتیجه برای کریمی

غزال اسدی اسکندر، بهادر زمانی، شهاب کریمی نیا، مریم قاسمی سیچانی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

افزایش دما در مراکز شهری به دلیل مصرف بالای انرژی و انتشار گازهای گلخانه‌ای یکی از مسائل شهرهای امروز است. فضاهای باز شهری در اقلیم گرم و خشک، در فصل تابستان این افزایش دما را بیشتر تجربه می‌کنند. هدف از انجام این پژوهش آن است که با تحلیلی یکپارچه رابطه مولفه‌های ریخت شناسانه بافت شهری را با آسایش حرارتی بیان کند. در این مطالعه گونه‌بندی بافت شهری با کمک  شاخص‌های درصد اشغال، نسبت فضای باز، متوسط ارتفاع و تراکم، جهت گیری معابر، سازماندهی معابر و نوع قطعات انجام شد. به منظور بررسی آسایش حرارتی، برداشت میدانی در پنج محله در بافت تاریخی، در پنج روز متوالی در فصل تابستان صورت گرفت. متغیرهای محیطی به کمک دیتالاگر دما، رطوبت، دمای تابشی و بادسنج اندازه‌گیری و  با استفاده از نرم‌افزار انوی‌مت شاخص دمای معادل فیزیولوژیک محاسبه و میزان آسایش در نقاط با ویژگی‌‌های مختلف ریخت‌شناسانه تحلیل شد. نتایج نشان داد بیش از نیمی از داده‌ها در طول روز در فصل گرم در هر پنج محله در شرایط تنش حرارتی بالا قرار دارند. مقایسه محلات با ویژگی‌های متفاوت شکلی نشان داد که دو محله با نسبت فضای باز بالاتر، با وجود تفاوت در جهت‌گیری معابر و نوع قطعات، آسایش حرارتی پایین‌تری در مقایسه با سایر گونه‌ها دارند. محله با سطح اشغال بالاتر و نسبت فضای باز پایین‌تر، متوسط دمای معادل فیزیولوژیک پایین‌تری در مقایسه با سایر گونه‌ها دارد.

طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سیدمحمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش ها، همه ساله در مناطق کوهستانی ایران از جمله منطقه الموت شرقی در استان قزوین، خسارات قابل توجهی وارد می­آورند. اخیراً داده­های راداری جهت تشخیص حرکات سریع و بطئی دامنه ها و زمین لغزش های فعال بطور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های مدارهای پایین رو (Descending) ماهواره ی سنتینل 1A در بازه ی 2018 تا 2020، با روش تداخل سنجی با خط مبنای کوتاه[1] (SBaS) و روش اختلاف مدل رقومی ارتفاع،  به تحلیل دینامیک دامنه ها یعنی تشخیص حرکت دامنه ها و استخراج جابه جایی های سطح زمین پرداخته شد تا هدف مهم تشخیص زمین لغزش های جدید و فعال و بروزآوری نقشه ی زمین لغزش های منطقه تأمین گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد، مدل SBaS که با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردید و اعتبار آن نسبتاً خوب بود (78/0 AUC=میزان متوسط حرکت سالانه را در این بازه ی زمانی 6/48- تا 2/40 میلیمتر برآورد نمود و چهارده منطقه ی لغزشی مشخص شد که از میان آن ها، برخی از زمین لغزش های گذشته همچنان فعال می باشند. در تشخیص زمین لغزش خوبکوه در 14 فروردین 1399، مدل اختلاف رقومی ارتفاع تغییرات سطح را از 62/1- تا 75/2 متر و تداخل سنجی تفاضلی نرخ جابه جایی را از 25- تا 70 میلی متر برآورد کردند. این روش ها جهت برآورد جابه جایی سطح زمین، فرونشست و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارند.
[1] Small Baseline Subset Synthetic Aperture RADAR Interferometry (SBaS-InSAR)
 

طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سید محمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

چکیده
حوضه آبریز الموت رود در استان قزوین، همه ساله شاهد مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش های متعددی است که زیان های قابل توجه اقتصادی و بعضاً جانی به همراه دارد. تشخیص مناطق ناپایدار دامنه ها از طریق ویژگی های بافت خاک به دلیل مشکلات تهیه نمونه های خاک در مناطق کوهستانی، کاری دشوار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر با استفاده از داده های راداری سنتینل یک A، با تعیین میزان درصد رس و شن موجود درخاک نقشه ی بافت خاک در اعماق 10، 60، 100 و 200 سانتی متری با دو الگوریتم جنگل تصادفی(RF) و ماشین بردار پشتیبان(SVM) در منطقه الموت شرقی تولید شد که با نمونه های پروفیل خاک صحت سنجی گردیدند. نتایج حاکی از دقت بیشتر شاخص کاپا در مدل RF در سه عمق 10، 60 و 100 سانتی متری بود. سپس با استخراج نقشه ی رطوبت خاک از داده های سنتینل 2، همزمان با بررسی زاویه اصطکاک داخلی انواع خاک های منطقه، در مقایسه با میزان شیب دامنه ها، انحنای پروفیل و فرم دامنه های محدب و مقعر (واگرا و همگرا)، نواحی ناپایدار در زمینه ی حرکات دامنه ای در دو مدل RF و SVM مشخص شده و با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهد، نقشه ناپایداری منتج از مدل RF، از میزان دقت بالاتری (93/0 AUC=)، نسبت به نقشه ناپایداری منتج از مدل SVM (90/0 AUC=) برخوردار است و در نواحی با شیب متوسط تا بالا و با بافت خاک لوم رسی ماسه ای و لوم ماسه ای ناپایداری بیشتری وجود دارد. این روش در تهیه نقشه بافت خاک، تعیین نواحی ناپایدار دامنه ها در مقابل حرکات توده ای و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارد.
 
قاسم عزیزی، مصطفی کریمی احمدآباد، زهرا سبک‌خیز،
دوره 4، شماره 4 - ( جلد 4، شماره 5 پائیز و زمستان 1383-بهار و تابستان 1384- 1384 )
چکیده

این مقاله سعی دارد ضمن مطالعه روند دمای چند دهه اخیر در ایران به ارتباط این روند با افزایش گاز Co2 جو بپردازد. به همین منظور ابتدا ایستگاه‌هایی که دارای آمار بلند مدت ( از سال 1958، به علت اینکه داده‌های Co2 ازاین سال در دسترس هستند ‌) بودند انتخاب گردیده و در مرحله بعد از بین آنها، ایستگاه‌هایی که بیش از دو سال پی در پی فاقد آمار ( به علت حساسیت مطالعه تغییر اقلیم ) بودند از تحلیل کنار گذاشته شده‌اند، در نهایت تمام بررسی‌ها بر روی 12 ایستگاه انجام گرفته است. در این پژوهش برای تعیین صحت داده‌ها از آزمون خود همبستگی مرتبه اول و ران تست استفاده شده است. از آزمون ناپارامتریک من کندال جهت تعیین میزان، جهت و معنی داری روند استفاده گردیده. طبق نتایج پژوهش در اکثر ایستگاه‌های موردمطالعه ( ایستگاه‌های سینوپتیک ) روند افزایشی دما با شدت‌های مختلف مشاهده شده، به طوری که ایستگاه‌های آبادان و شاهرود بدون روند، ایستگاه‌های اصفهان، تبریز، کرمان از روند مثبت با شدتی ضعیف، ایستگاه‌های بابلسر و زنجان از روند مثبت با شدت متوسط، ایستگاه‌های یزد ، کرمانشاه، مشهد از روند مثبت با شدت نسبتا بالا، ایستگاه‌های تهران و بوشهر از روند مثبت با شدت بالا و ایستگاه‌ انزلی از روند منفی با شدت متوسط برخوردار بوده‌اند. و با توجه به اینکه میزان Co2 جو در این مدت روندی افزایشی داشته است به نظر می رسد روندهای مشاهده شده در ایستگاهای مذکور نیز از افزایش Co2 متاثر گردیده است.
حسین نگارش، محمد کریمی،
دوره 9، شماره 7 - ( جلد 9 شماره 12- 1388 )
چکیده

خشکی و خشکسالی دو واقعیت انکارناپذیرشرایط اقلیمی منطقه موردمطالعه می باشند که هرگونه برنامه ریزی و آینده نگری بدون توجه به آنها منجر به شکست خواهد بود. پدیده خشکسالی منطقه ایرانشهر ماهیتی اقلیمی دارد و عمدتاً از ناهنجاری ها و بی نظمی های ایجاد شده در بارش بوجودمی آید. منطقه ایرانشهر که یکی از قطب های مهم کشاورزی، جمعیتی و صنعتی در سطح استان سیستان و بلوچستان محسوب می شود، با داشتن شرایط خاص اقلیمی از نظر بروز پدیده خشکسالی و آثار ناشی از آن در کاهش محصولات از نظر سطح زیر کشت و میزان تولید تاکنون خسارات زیادی را از این راه متحمل شده است. این منطقه از جنوب شرق کشور مانند اکثر مناطق ایران، از نظر بارش های سالانه، فصلی و ماهانه دارای ضریب تغییرات بالایی است. با توجه به شاخص استاندارد بارش (SPI)، در ایستگاه ایرانشهر 14 دوره (سال های آماری84-1358)، در ایستگاه دامن14دوره(سال های آماری84-1359)، در ایستگاه بمپور 19 دوره (سال های آماری 84-1349) و در ایستگاه ُگلمورتی 12 دوره خشکسالی (سال های آماری 84-1363) اتفاق افتاده که عواقب وخیمی را برای منطقه بدنبال داشته است. این تحقیق درصدد است تا با استفاده از شاخص SPI، نسبت به تعیین تغییرات بارش سالانه و فراوانی دوره های ترسالی و خشکسالی فصلی ایستگاه های منطقه مبادرت ورزد تا بتوان راهکارهای مقابله بااین پدیده را جهت کاهش خسارات ارائه داد.
عزت اله قنواتی، جبار کریمی،
دوره 9، شماره 7 - ( جلد 9 شماره 12- 1388 )
چکیده

سقوط بهمن یکی ازپدیده های مناطق برف گیر است که اگربه صورت علمی با آن برخورد نشود ممکن است خطرات فراوان و مشکلات جبران ناپذیری در مسیرهای ارتباطی مناطق کوهستانی، تفرج گاه ها و معادن گاهی بروز بهمن مجدد به وجود آورد. بامدیریت صحیح و بررسی دقیق ترمی توان نه تنهابهمن راپیش بینی نمود، بلکه ازخسارات آن تا حد قابل ملاحظه ای جلوگیری کرد. نگاهی به حوادث اخیر سقوط بهمن های متعدد که متأسفانه منجر به خسارات جانی و مالی فراوانی گردیده است نیاز به آشنایی با بهمن و نحوۀ وقوع و تبعات ناشی از آن را افزایش می دهد. لذا ضرورت دارد در راستای پیشگیری و کاهش خسارات از چنین سوانح طبیعی، عوامل موثر بر شکل گیری بهمن شناسایی و ارزیابی گردیده وضمن شناسایی محل های وقوع بهمن، نقشه پهنه بندی خطر بهمن در منطقه با کمک تکنولوژی های جدید سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) و سنجش از دورRS)) تهیه گردد. جاده کوهستانی هراز یکی از محورهای ارتباطی شمال کشور می باشد که به علت شرایط خاص ژئومورفولوژیکی در بخش هایی از مسیر آن زمینه مناسبی جهت سقوط بهمن ایجاد نموده است، در این تحقیق با تفسیرعکس های هوایی وتصاویرماهواره ای و باکمک نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی و بازدیدهای میدانی نقشه نقاط بهمن خیز در منطقه ایجاد شده است. در مرحله بعد عوامل ژئومورفولوژی و اقلیمی که در وقوع بهمن تاثیر گذار بودند در قالب مدل AHP با توجه به درجه تأثیرآنها وزن دهی شده وضمن ترکیب این لایه باهم، نقشه پهنه بندی خطر بهمن در منطقه ایجاد شده است. در نهایت نقشه پهنه بندی خطر حاصل از مدل AHP را با نقشه مناطق بهمن خیز که براساس بازدید میدانی و تجربه کارشناسی با استفاده از موقعیت یاب GPS تهیه نموده ایم، همپوشانی کرده و ضمن مقایسه آنها با همدیگر به این نتیجه رسیدیم که مدل AHP کارایی نسبتاً مطلوبی در پهنه بندی خطر بهمن دارد لذا پیشنهاد می شود، جهت پهنه بندی خطر بهمن درمناطقی که ویژگی های اقلیمی و توپوگرافی نظیر جاده هراز دارند از مدلAHP جهت پهنه بندی خطر بهمن استفاده نمایند.
یداله کریمی پور،
دوره 9، شماره 9 - ( جلد 11 شماره 14- 1388 )
چکیده

این مقاله مروری انتقادی بر مقاله «جغرافیای IQ»، نوشته جری گلید است که در شماره 36 مجله معتبر INTELLIGENCE انتشار یافته است. اما مخاطب اصلی این نقد در واقع نظریه ”IQ و ثروت ملل“ از استادان برجسته دانشگاه های اولستر بریتانیا و تمپر فنلاند، دکتر لین و دکتر ون هانن است. این نظریه که از آغاز سده بیست و یک، بیشتر از طریق دو کتاب پر فروش «IQ و ثروت ملل» و «IQ و نابرابری جهانی»، میان محافل، احزاب و سازمان های راستگرا و راست میانه اروپا ، آمریکای شمالی و حتی خاور دور پیشرفته رخنه کرده، بر آن است که نابرابری ملت ها از دیدگاه GDI,GDP و دیگر شاخص های اقتصادی، برخاسته ازتفاوت میانگین های بهره هوشی آنها است. از دیدگاه منتقد، نظریه هوش و ثروت ملل در عین حال که مشوقی تئوریک برای مدیریت های سیاسی جهان رو به توسعه برای نوسازی و بهسازی شاخص های کیفیت انسانی و نیز شاخص های توسعه انسانی به شمار می رود، به اعتبار داده های آماری و نیز شیوه تحقیق و پژوهش، سست و کم مایه است. نویسندگان با غفلت از شیوه تحلیل و رهیافت و رویکرد های کارساز ژئوپلیتیکی و با تکیه ساده بر پراکنش جغرافیایی دو پدیدار IQ و GDP، کوشیده اند تا نابرابری های پیچیده فضاهای محیطی را تفسیر کنند. همین غفلت، زمینه ی کژتابی برخی دیدگاه های لین و ون هانن شده است.
یدالله کریمی پور،
دوره 10، شماره 13 - ( جلد 16 شماره 19 زمستان 1389- 1389 )
چکیده

این مقاله با شیوه بررسی توصیفی، تحلیلی، در گام نخست از دیدگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بازارهای گاز طبیعی جمهوری اسلامی ایران را مورد ارزیابی قرار داده است. آن گاه پس از اشاره ای زودگذر ولی حساس بر نقش گاز طبیعی دراقتصاد انرژی تا چشم انداز 2030، تنگناها و مسایل ایران به عنوان دومین دارنده ذخیره گاز طبیعی جهان برای دستیابی به برتری یا دست کم نفوذ پایدار در بازارهای شبه قاره چین ، خلیج فارس، ژاپن و کره جنوبی باز خوانی شده‏اند. از این دیدگاه ، کوشش های 20 ساله جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به بازار شبه قاره که درقالب خط لوله صلح اجرایی شده است، می توانست در قالبی با تمرکز ناچیز و راهبردی ضعیف پیگیری شود. همچنین بر پایه‏ی دستاوردهای این پژوهش، راهبرد تصمیم سازان تهران برای نفوذ در بازار گاز مایع کره و ژاپن و نیز بازار گاز طبیعی چین، با چند چالش زمانبر روبرو است. بازار خلیج فارس نیز اگر چه زنده وپویا است، اما استراتژیک محسوب نمی شود. این در حالی است که اروپا در بر دارنده بیشترین شاخص های یک بازار استراتژیک و پایدار است. اما ایران می بایست از کشوری وارد کننده گاز طبیعی به کشوری صادر کننده تبدیل شود.
یدالله کریمی پور،
دوره 11، شماره 22 - ( 10-1390 )
چکیده

جغرافیای جنگ در خاورمیانه میان 64 ساله ی 1948 تا 2011 دگرگون شده است. در 32 ساله ی 1948 تا 1980، جنگ های خاورمیانه پیرامون اسراییل متمرکز بود. در این سال ها جنگ های چهارگانه ی 1948 ، 1956، 1967 و 1973 به باختر خاورمیانه که در برگیرنده ی اسراییل، سوریه، اردن، مصر و لبنان است، چشم اندازی بحرانی و جنگی داده بود. ولی از 1979 و در پی پیمان کمپ دیوید، فضای پیرامونی اسراییل طی روندی پرشتاب، آرام و آرام تر شد؛ ازآن پس تاکنون، خلیج فارس با تجربه ی چهارجنگ فراگیر به میدان جنگ خاورمیانه و چه بسا گیتی تبدیل شده است. جنگ 1980 تا 1988 عراق علیه ایران، حمله اوت 1990 عراق به کویت، آفند گسترده 1991 ایالات متحده و هم پیمانانش به عراق و جنگ مارس 2003 ایالات متحده و بریتانیا به عراق، فضای پیرامونی این پهنه ی کوچک دریایی را بحرانی کرده است. این پژوهش با دست یازی به اکولوژی سیاسی که رهیافتی نوین در ادبیات میان رشته‏ای می‏باشد، کوشیده است تا علل کشیده شدن جنگ به خلیج فارس را از این دیدگاه مورد آزمایش قرار دهد.
مصطفی کریمی، منوچهر فرج زاده،
دوره 11، شماره 22 - ( 10-1390 )
چکیده

بررسی سازوکار انتقال و شناسایی منابع تامین رطوبت بارش¬های یک منطقه و شناخت مولفه های چرخه آب بر روی آن از موضوعات مورد توجه در علوم جوی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی منابع تامین کننده رطوبت بارش¬های ایران، از داده¬های دوباره واکاوی شدهERA-40 مرکز پیش‌بینی¬های میان مدت اروپا (ECMWF) با تفکیک مکانی 5/2 درجه قوسی و زمانی 6 ساعت و متغیرهای جوی نم ویژه، مولفه¬های مداری و نصف النهاری باد را جهت محاسبه شار رطوبت استفاده کرده است. نتایج پژوهش مشخص کرد که دریاهای عرب و مدیترانه به علت انتقال حجم زیاد رطوبت بر روی ایران، مهم¬ترین منبع رطوبتی بارش‌های ایران بوده¬اند و دریاهای سرخ، خزر، عمان و خلیج فارس با اختلافی فاحش در رده ¬های بعدی قرار دارند. همچنین 97 درصد از کل رطوبت منتقل شده مربوط به ترازهای زیر 500 هکتوپاسکال است.الگوی کلی انتقال رطوبت وابستگی شدیدی به الگوی جریان و گردش جو منطقه در ایام مختلف سال داشته و تاثیر زیادی از مناطق فشار زیاد مستقر در ترازهای پایین وردسپهر می پذیرند. بر این اساس می توان پرفشار شرق شبه جزیره عربستان (غرب دریای عرب) و پرفشار شمال آفریقا را تزریق کننده های اصلی رطوبت به داخل ایران دانست.
ابوالقاسم گورابی، مصطفی کریمی،
دوره 12، شماره 27 - ( 11-1391 )
چکیده

تغییرات اقلیم و زمین ساخت نقش مهمی در تحول مخروط‌افکنه‌ها دارند. تاثیر این عوامل به همراه تکتونیک فعال گسل مروست بر تغییرشکل،  و پیدایش الگوهای نابهنجار به ویژه در سطح مخروط‌افکنه مروست مشهود است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از داده‌های مستخرج از بررسی­های میدانی، تصاویر ماهواره‌ای،  و تعمیم نتایج حاصل از بررسی‌های اقلیم دیرینه نواحی مجاور و داخلی ایران به منطقه مورد مطالعه، نقش عوامل مذکور را بر تحول مخروط‌افکنه مروست تبیین نماید. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر شروع تشکیل مخروط‌افکنه بزرگ مروست در دورۀ سرد و خشک اقلیمی اواخر پلیستوسن می‌باشد. فعالیت گسل مروست همراه با برتری دبی آب حوضه بر دبی رسوب در دوره مرطوب بعدی، سبب کاوش فرادیواره گسل مروست (مخروط قدیمی) و همزمان تشکیل مخروط‌افکنه‌ای جدید بر فرودیواره گسل شده است. مهم‌ترین عامل تغییر دهندۀ چشم‌انداز مخروط‌افکنه مروست پس از غلبه شرایط خشک اقلیمی، نوزمینساخت فعال گسل مروست بوده که توسعه مخروط‌افکنه جدید در بلافصل گسل مروست از پیامدهای عملکرد آن است. اگرچه حجم عظیم رسوب‌گذاری دوره‌های خشک- مرطوب اواخر پلیستوسن در تشکیل مخروط‌افکنه مروست نقش مهمی داشته است، ولی شواهد مورفوتکتونیک موجود بیانگر تسریع فرایندهای شکلزایی توسط فعالیت‌های نوزمین‌ساختی گسل مروست می باشد. ارزیابی کمی میزان تغییرشکل در لندفرم‌های نوزمین‌ساختی، بیانگر جابجاشدگی لندفرم‌های پلیستوسن به میزان 1000 متر، و شبکه‌های زهکشی هولوسن به میزان 30 متر می‌باشند، که همگی دلالت بر تکتونیک فعال گسل مروست، و احتمالاً پتانسیل لرزه‌ای بالای این گسل در آینده است.
حمید نظری پور، زهرا کریمی،
دوره 12، شماره 27 - ( 11-1391 )
چکیده

در این پژوهش، جهت فهم تغییرات سهم دوام های روزانه‌ی بارش در تأمین روزهای بارشی و بارش ایران، سهم سالانه ‌و ماهانه‌ی داوم های 1، 2 و 3 روزه مورد ارزیابی قرار گرفته است. این داوم ها به ترتیب مهم ترین دوام های بارش ایران محسوب می گردند و تغییرات احتمالی در نقش آنها شواهدی بر تغییر اقلیم بارش ایران می باشد. نتایج این پژوهش بر اساس داده های شبکه‌ای بارش روزانه‌ی ایران در دوره‌ی 1340 تا 1382 شمسی استوار است. ارزیابی روند سری ها به کمک آزمون های پارامتریک رگرسیون خطی و ناپارامتریک من-کندال و سنس استیمیتور شواهدی آشکار ساخت که حاکی از تغییر بارش ایران می باشد. سهم سالانه‌ی دوام هایی 1، 2و 3 روزه‌در تأمین روزهای بارشی و بارش گستره‌ی دارای روند ایران، به ترتیب کاهشی، افزایشی و افزایشی بوده است. مساحت گستره‌ی بدون روند در داوم های 1، 2و 3 روزه نیز افزایشی است. در تأمین روزهای بارشی گستره‌ی دارای روند ایران، سهم دوام های یک روزه در ماه‌های اردیبشهت، فروردین و اسفند کاهشی و سهم دوام‌های دو روزه در ماه آذر افزایشی بوده است. ‌در تأمین بارش نیز سهم دوام‌های یک روزه در ماه‌های فروردین و اردیبهشت کاهشی و سهم دوام های دو روزه در ماه‌های آذر، دی و بهمن افزایشی بوده است.
ندا کفاش چرندابی، علی اصغر آل شیخ:، محمد کریمی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده

توسعه‌ی روزافزون فناوریهای کامپیوتری و تئوری‌های تصمیم‌گیری منجر به طراحی مدلهای نوین در حیطه‌ی مسائل تصمیم‌گیری چندمعیاره شده است. روشهای فرارتبه‌ای نمونه‌ای از این مدلها می‌باشند که با الگوریتمی ساده، بدون نیاز به اطلاعات بیش از اندازه از سوی کارشناس به مدلسازی دقیق‌تر مسائل تصمیم‌گیری می‌پردازند. لیکن روشهای مذکور به تنهایی قادر به تحلیل مسائل چندمعیاره مکانی نمی‌باشند. ادغام روشهای فرارتبه‌ای با سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پیشنهادی است که برای تحلیل بهتر و کارامد مسائل مکانی ارائه شده است. در این تحقیق کارایی روشهای مذکور برای مدلسازی میزان آسیب‌پذیری ناشی از بیماری مالاریا، مهمترین بیماری انگلی جهان و ایران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین صورت که نقشه‌های پیوسته‌ی آسیب‌پذیری برای استان هرمزگان، به کمک روشهای ELECTRE III و PROMETHEE II با معیارهای ارزیابی دما، رطوبت، فاصله از پوشش گیاهی، فاصله از آبهای راکد، تراکم جمعیت و ارتفاع تهیه گردیدند. سپس دقت نقشه‌های ترسیم شده به کمک شاخص Prevalence و موارد مثبت مالاریا در سال 85 و 86 مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که نقشه‌های آسیب‌پذیری تولید شده به کمک روشهای ELECTRE و PROMETHEE به داده‌های واقعی نزدیکتر هستند و نسبت به روشهای متداول نظیر مجموع وزندار ساده (SAW) در حدود 30 درصد دارای دقت بالاتری می‌باشند.
محمد کریمی، پرستو پیله فروش ها، محمد طالعی، بهمن فرهادی بانسوله، محمدعلی شریفی،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده

یکی از مراحل مهم برنامه‌ریزی فضایی، تعیین مساحت موردنیاز (تقاضا) کاربری‌های مختلف می‌باشد. در این خصوص معمولا تقسیمات سیاسی و مدیریتی به عنوان واحد تقاضا مورد توجه قرار گرفته و مساحت موردنیاز هر واحد با استفاده از روش‌های رگرسیون آماری، مدل­های اجتماعی- اقتصادی و یا برنامه‌ریزی چند هدفه، محاسبه می‌شود. در این تحقیق ابتدا با لحاظ نمودن تقسیمات سیاسی و مدیریتی و همچنین قابلیت‌ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان واحدهای تقاضای کوچکتر تعریف شد. سپس تقاضای محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامه­ریزی چند هدفه که شامل دو هدف، پنج محدودیت و بیست و دو متغیر می‌باشد، محاسبه شد. مدل توسعه داده شده با استفاده از نرم افزارهای GAMS 23.7 و ArcGIS 10، برای برآورد تقاضای محصولات کشاورزی بخشی از استان اصفهان در سال 1394 پیاده سازی شد. به منظور ارزیابی واحد تقاضا، در این تحقیق، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان یک نوع واحد تقاضای ریزدانه با دو واحد تقاضای درشت­‌دانه شامل دهستان و محدوده جغرافیایی تحت پوشش نقاط جمعیتی مقایسه گردید. نتایج حاصل شده دلالت بر اولویت بالاتر واحد تقاضای ریزدانه داشته و مبین آن است که به منظور تدقیق میزان تقاضای کاربری‌ها نیاز است تا با مدنظر قرار دادن قابلیت‌ها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، از واحدهای تقاضای ریزدانه در تعیین میزان تقاضای کاربری استفاده شود.
صادق کریمی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

اگرچه ازون تروپوسفری به مقدار متعارف در تروپوسفر وجود دارد ولی تشکیل مقادیر نامتعارف این مولکول طی فرآیندهای فتوشیمیایی اتمسفر، آن را به یکی از مهمترین آلاینده­های هوای شهرها تبدیل نموده است. در این پژوهش با تکیه بر رویکرد محیطی به گردشی، اقدام به شناخت وضعیت ازون تروپوسفری در دوره زمانی 2011-2001 گردید.   مقادیر ازون تروپوسفری و مقادیر عناصر آب و هوایی از طریق مرکز پایش آلودگی محیط زیست استان تهران وابسته به سازمان محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران وابسته به شهرداری دریافت گردید. داده­های جو بالا نیز از طریق پایگاههای NCEP NCAR/ تهیه شد. به دنبال آن الگوهای گردشی تبیین­کننده بیشنه این آلاینده به کمک تحلیل خوشه­ای، استخراج و طبقه­بندی گردید. نتایج نشان می­دهد بیشترین تمرکز و شدت این آلاینده در دوره گرم سال یعنی ماههای ژوئیه و اوت اتفاق می­افتد که مهمترین الگوهای گردشی تبیین­کننده آن کم­فشار سطحی و پرفشار جنب حاره هستند. اگرچه در فصول دیگر سال نیز بیشینه­ ازون مشاهده شده است. به طور کلی آنچه باعث تراکم ازون تروپوسفری در کلانشهر تهران می شود پایداری سطحی است. چراکه پایداری، فرآیندهای فتوشیمیایی جو و متعاقب آن غلظت ازون تروپوسفری را افزایش می­دهد. عوامل بوجود آورنده این پایداری، الگوهای پرفشار دینامیکی فوقانی نظیر پرفشار جنب حاره در تابستان و همچنین الگوهای پرفشار حرارتی در سطح زمین نظیر پرفشار سیبری در زمستان هستند.
زهرا حجازی زاده، مصطفی کریمی، پرویز ضیاییان، سمیه رفعتی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

سامانه‌های همرفتی همه ساله در مناطق مختلف ایران خسارت‌های زیاد و در مواردی غیر‌قابل جبران به وجود می‌آورند. با توجه به این‌که بارش‌ حاصل از این سامانه‌ها در جنوب‌غرب ایران بخش عمده‌ای از بارش کل را تشکیل می‌دهند و نقش مهمی در تامین منابع آب دارند، ضرورت بررسی ویژگی‌های اقلیم‌شناسی آن‌ها اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه به منظور شناسایی الگو‌های مکانی و زمانی رخداد سامانه‌های همرفتی میان‌مقیاس (MCSs) در جنوب‌غرب ایران از محصول موزاییک ‌شده دمای درخشندگی مرکز پیش‌بینی اقلیمی NCEP/NWS و داده‌های ایستگاه‌های همدید استفاده شد. سامانه‌های همرفتی میان‌مقیاس طی ساعات بارشی و رخداد پدیده‌های مرتبط با همرفت، بر اساس آستانه‌ی دمایی 228 درجه کلوین، آستانه‌ی بیشینه مساحت ده‌هزار کیلومترمربع و آستانه‌ی طول عمر 3 ساعت، شناسایی شدند. در مجموع 189سامانه‌ همرفتی میان‌مقیاس طی سال‌های 2001 تا 2005 شناسایی شد. یافته‌های این تحقیق نشان داد، بیشترین تعداد MCSs در ماه دسامبر (54 مورد) رخ داده است، شکل‌گیری MCSs از شرایط توپوگرافی تاثیر پذیرفته‌، ولی دامنه‌ی رو به باد نقش خیلی مهمی در شکل‌گیری آن‌ها نداشته است. فراوانی رخداد این سامانه‌ها در ماه آوریل و می کاملا از توپوگرافی منطقه تبعیت کرده، اما با افزایش سرما میزان تبعیت از توپوگرافی کم‌تر شده تا آن‌جا که در ماه ژانویه هماهنگی بین فراوانی رخداد MCSs با توپوگرافی منطقه مشاهده نشده است. 
فرزاد کریمی، مصطفی احمدوند،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده

مدل­سازی توسعه­­یافتگی، ابزاری کارآمد در ایجاد شناخت کافی از سرزمین و پراکنش توسعه آن است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مدل­سازی سطوح توسعه­یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده­ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است. جامعه­ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا)است که 566 خانوار، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده­ها، افزون بر اَسناد (سالنامه­های آماری استان و گزارش­های بایگانی شده)، پرسش­نامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، از بهینه­گی پرسش­نامه حکایت داشت. به منظور مدل­سازی سطوح توسعه­یافتگی، با نگرشی اندام­وار شاخص­ها انتخاب و از تئوری مجموعه­های فازی، تحلیل سلسله مراتبی و روش وایکور استفاده به عمل آمد. مقاله حاضر رویکرد جدیدی برای سنجش درجه­ی توسعه­یافتگی مناطق ارایه می­دهد. در واقع در این رویکرد روستاها بر مبنای ایده­آل­هایی مورد سنجش قرار می­گیرند که وضعیت آن­ها از لحاظ توسعه­یافتگی مشخص است. تحلیل نتایج حاصل از رویکرد مذکور نشان داد که روستاهای مورد مطالعه با میانگین درجه­ی توسعه­یافتگی 387/0 (دامنه میانگین بین صفر و یک) در وضعیت نامناسبی از لحاظ توسعه­یافتگی قرار دارند. فزون بر آن، بالاترین درجه­ی  توسعه­یافتگی به روستای سرابتاوه (635/0) تعلق دارد به­ نحوی که این روستا به 63 درصد از سطح ایده­آل شاخص­های مورد بررسی دسترسی دارد. همچنین روستای گاوبرگ با درجه­ی توسعه­یافتگی 182/0 در انتها قرار دارد که بیان کننده­ی وضعیت بحرانی آن روستا می­باشد.
حاجی کریمی، حسن فتحی زاد، مهدی تازه،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده

باتوجهبهاندازه­گیرینقطه­ایبارشوعدمپوششتمام سطححوزه­ها، پیش­بینی ایننوعداده­هاضروری است.تکنیک­هایمختلفیجهتبرآوردداده­های بارندگیدرنقاط فاقد دادهوجود دارد. بهطورکلیروش­هایزمینآماریدرمقایسهباروش­هایآمارکلاسیک برای برآورد بارشدقیق­ترهستند.در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ، ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﺑﺎرش ﺳﺎﻻﻧﻪی 97 اﻳﺴﺘﮕﺎه باران­سنجی در اﺳﺘﺎن ایلام در یک دوره آماری­23 ساله (سال­های 1389-1366) ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺖ. پس از جمع­آوری آمار و اطلاعات مربوطه، نقشه هم­باران تهیه و آنالیز واریوگرام انجام شد. در این تحقیقسهنوعروشکریجینگشاملکریجینگمعمولی، سادهوعاممورداستفادهقرارگرفت. برای ارزیابی انواع مدل­ها از مربع میانگین ریشه خطا با خطای استاندارد استفاده شد. نتایج بدست­آمده نشان­داد که روشکریجینگعامباپایین­ترینمیزانمیانگینخطای برآورد (003/0) ومربعمیانگین ریشهخطاء (97/74) بهترین روش برای درون­یابی در این پژوهشمی­باشد. همچنیندرمقایسهمربع میانگینریشهخطا باخطایاستانداردبرایتعیینمیزانبرآوردموردانتظار، هرچهارمدلدارایبرآوردی بیشترازحد انتظاربودند. در پایان مشاهده گردید که تغییر نمایی ارتفاع و بارش منطقه نشان می­دهد که تاشعاع 4/117 کیلومتری، بین ایستگاه­ها از نظر ارتفاع رابطه­ی معنا­داری وجود دارد و پس از این فاصله، رابطه­ی آنها به صورت تصادفی است.  
مریم حسینی، محمد کریمی، محمد سعدی مسگری، مهدی حیدری،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده

در دهه های اخیر افزایش جمعیت و رشد شهر و شهرنشینی موجب افزایش اهمیت زمین و لزوم مدیریت کاربری آن شده است. نتایج رشد شهر در مسائل اجتماعی و محیطی مثل از بین رفتن زمین‌های کشاورزی، رشد ناموزون شهرها و افزایش ترافیک دیده می‌شود. با توجه به پیچیدگی و پویایی محیط شهری و لزوم هدفمند نمودن تغییرات کاربری اراضی، تلفیق GIS و PSS در قالب سیستم‌های حامی برنامه‌ریزی مکانی (SPSS) اجتناب ناپذیر می‌باشد. هدف از انجام این تحقیق، توسعه یک سیستم حامی برنامه ریزی مکانی برای مدلسازی تغییر کاربری اراضی شهری (ULCMS) می‌باشد، به صورتی که برنامه‌ریزان بتوانند به نحو مناسبی دانش کارشناسی را در قالب معیارها و وزن‌های مورد نظر وارد کرده و تاثیر آنها را در نتایج کار ملاحظه نمایند. سیستم توسعه داده شده شامل ابزارهای ارزیابی تناسب زمین، محاسبه مساحت مورد نیاز کاربری‌ها و تغییر کاربری اراضی می‌باشد. در این راستا، از مدل‌های دسترسی، مدل‌های همسایگی، روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره، عملگرهای فازی، رگرسیون خطی، مدل ماکزیمم پتانسیل و بهینه سازی سلسله مراتبی استفاده شده است. ارزیابی عملی سیستم برای سنجش تغییر کاربری‌های مسکونی، تجاری، صنعتی، زراعی و خدماتی برای سال 1395 و 1390 در شهر شیراز انجام گرفت. نتیجه این امر نشان می‌دهد که ULCMS به فهم بهتر کاربران، نمایش پیچیدگی سیستم کاربری اراضی و توسعه و بهبود استراتژی‌های مدیریت کاربری اراضی کمک می‌کند تا تعادل بهتری بین گسترش شهری و حفاظت محیطی ایجاد کند.


مصطفی کریمی، قاسم عزیزی، علی اکبر شمسی پور، لیلا رضایی مهدی آبادی،
دوره 16، شماره 41 - ( 4-1395 )
چکیده

نسیم­ دریا یکی از مهمترین گردش­های جوی مناطق ساحلی است. جریان مذکور با توجه به شرایط جغرافیای همانند توپوگرافی، ویژگی­های سطح زمین و مشخصه­های آب و خشکی با شدت­های مختلف جریان دارد. ارتفاعات جنوبی دریای خزر به دلیل محصور کردن کرانه های خزری بین دریا و توده کوهستانی می تواند تاثیرات مهمی بر شرایط اقلیمی و گردش جو ناحیه، از جمله نسیم دریا داشته باشد. هدف مطالعه پیش­رو، شبیه­سازی نقش توپوگرافی در ویژگی های گردش نیسم دریا بویژه، ضخامت و عمق نفوذ آن در کرانه­های جنوبی دریای خزر است. جهت این امر از مدل اقلیمی مقیاس منطقه­ایی RegCM4 جفت شده با یک مدل دریاچه و داده های بازکاوی شده NCEP/NCAR جهت تعیین شرایط اولیه مدل استفاده گردید. مدل در دو حالت مرجع (وجود کوه) و شرایط حذف توپوگرافی برای زمان حداکثر فعالیت نسیم­دریا در سواحل جنوبی دریای خزر ( ماه جولای سال 2002) اجراشد. خروجی مدل نشان داد در زمان حذف توپوگرافی عمق نفوذ نسیم­دریا به­طور چشمگیری تا موقعیت فعلی دامنه­های جنوبی رشته­کوه البرز (عرض 35 شمالی)  افزایش پیدا کرده اما در مقابل جریان نسیم­خشکی در منطقه تقریبا از بین رفته است، بیشینه افزایش سرعت و تغییر جهت باد به ترتیب در سواحل جنوب­شرقی و البرز مرکزی مشاهده گردید. علاوه بر آن با توجه به برطرف شدن مانع ارتفاعات، ضخامت نسیم ­دریا در مناطق مختلف به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده که بیشترین میزان تغییرات در در سواحل ­شرقی ( طول 53 شرقی) بوده است.

 

[1]. Regional climate modeling 4



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb