حمید رضا محمدی، محسن پاکپرور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
در ارتباط با مسکن محرومین امکان دسترسی به مسکن مناسب برای هر خانوار ایرانی در حد نیاز خانوار بهگونهای که دغدغهی مسکن فراتر از سایر عرصههای زندگی خانوار نباشد و دسترسی پایدار و ایمن به مسکن خانوار نیز تضمین گردد، مبین چشمانداز آرمانی بخش مسکن در مطالعات اسنادی، در ارتباط با گروههای محروم است. هدف از این مطالعه دستیابی به مجموعهی راهبردها و شاکلهی عمومی برنامههای واقعنگر و اثربخش در زمینه حمایت از مسکن محرومین و اقشار کمدرآمد است که ضمن تعیین حدود و نوع مداخله دولت در ارتباط با مسکن و گروههای اقتصادی مختلف، موجب برخورداری سریعتر گروههای هدف از برنامههای حمایتی گردد. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامهریزی استراتژیک QSPM است و به بررسی یافته های مطالعات و نتایج حاصل از بررسی مصاحبه با کارشناسان حوزه جغرافیا و برنامهریزی شهری پرداخته است. تحلیل های حاصل از SWOT نشان داد که 1- بی توجهی به عدم استفاده توامان فرایند مدیریت و بهرهبرداری مسکن اقشار کمدرآمد مبتنی بر مشارکت نهادهای اجتماعی محلی و تشکلهای غیردولتی 2- عدم شناخت لازم و یا بیتوجهی به تنوع نیازهای اقشار محروم و بیتوجهی به ویژگیهای خاص گروههای هدف 3- عدم تعادل میان بهرهمندی افراد مختلف در گروههای مختلف، در قبال برنامههای حمایتی منجر به ناکارآمدی سیاستهای محرومین و بر خورداری این گروه از مسکن حمایتی گردیده است. دو محور دستهبندی گروههای هدف و سیاستهای کلان اعم از «برنامههای توانمندسازی» و «جلب مشارکت با بهره بره برداری از توان محلی و ظرفیتهای درونی با توسعه و تنوعبخشی به توانمندسازی»، همراه با سیاست عام تعادلبخشی در راستای افزایش ظرفیت در بخشهای غیردولتی مبتنی بر مشارکت خانوار برخورداری سریعتر خانوارها از برنامههای حمایتی مسکن و مشارکت همه ذینفعان در برنامهریزی را فراهم میآورد.
واژگان کلیدی: برنامههای توسعه، مسکن محرومین، گروههای هدف، تحلیل SWOT، مدل .QSPM
. نویسنده مسئول: pakparvar_mohsen@yahoo.com