9 نتیجه برای طهماسبی
دکتر مهدی چراغی، دکتر حسین طهماسبی مقدم، دانشجوی کارشناسی ارشد محمدرضا نعمتی، دانشجوی دکتری سعید نصیری زارع،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
بدون تردید توسعه گردشگری در هر منطقهای نیازمند شناسایی دقیق محدوده و ارائه تسهیلات و خدمات مورد نیاز گردشگران است که آسیبشناسی ارائه خدمات، از جهت برنامهریزی در تمامی سطوح برای دستیابی به توسعه مؤفق گردشگری ضروری است. این تحقیق به آسیبشناسی ارائه خدمات و اولویتبندی مقاصد گردشگری از لحاظ پتانسیل گردشگری در استان زنجان پرداخته است. تحقیق به صورت ترکیبی کیفی و کمی که روش جمعآوری اطلاعات به صورت مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تحلیل مصاحبه از مکسکیودا، برای ارزیابی معیارها از مدل تحلیل سلسله مراتبی و برای توزیع جغرافیایی مقاصد گردشگری نیز از مدل جغرافیایی استفاده شد. براساس یافتههای تحقیق استان زنجان علیرغم ظرفیتهای مناسب گردشگری، دچار مشکلات فراوانی مانند کمبود امکانات، بیثباتی در سیاستهای ارتقای کیفیت خدمات گردشگری و عدم مدیریت و برنامهریزی در توسعه گردشگری است و هنوز از پیشرفت مناسبی در این زمینه برخوردار نشده است. پایین بودن سطح عمومی خدمات و ناهماهنگی در برنامهریزیها و نگاههای متفاوت به گردشگری دو مشکل اساسی بخش خدمات گردشگری در استان زنجان است. اما براساس توزیع جغرافیایی، مقاصد گردشگری: گنبد سلطانیه، دودکشهای جن، معدن انگوران، اقامتگاه بومگردی اولجایتو، اقامتگاه بومگردی سلطانیه، هتل بوئتیک، عمارت ذولفقاری، ائل داغی، پل سید محمد، مسجد جامع زنجان، خانه خدیوی، کوههای رنگی در خوشه اول قرار دارند این بدین معنی است که مقاصد گردشگری مورد نظر دارای توانمندیهای بالایی که جمعیت بیشتری نیز دارند، احاطه شدهاند که میبایست به عنوان مناطق اولویت در برنامهریزی و توسعه خدمات قرار بگیرند.
رحمت الله شجاعی مقدم، مصطفی کرمپور، بهروز نصیری، ناصر طهماسبی پور،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل تغییرات بارش ایران طی نیم قرن اخیر (1346 تا 1396) میباشد. برای این منظور میانگین بارش ماهانه ایران طی دوره آماری 50 ساله از پایگاه داده های اسفزاری که با استفاده از داده های 283 ایستگاه همدیدی و کلیماتولوژی تهیه شده است استخراج گردید. از رگرسیون جهت بررسی و تحلیل روند و برای تحلیل چرخههای بارش سالانه و ماهانه ایران از تحلیل طیفی استفاده شد. بررسی و تحلیل روند ماهانه بارش بیانگر این است که به جز بخش های زاگرس مرکزی (نواحی لرستان و چهارمحال و بختیاری و منطقه گرگان که بارش فصل زمستان، از روند افزایشی برخوردار بوده است. در سایر نواحی کشور و در سایر فصول سال روند کاهش بارش حاکم است. بررسی چرخه های بارش ایران نشان داد که بیشتر چرخه های بارشی ایران 2 تا 4 ساله و دارای دوره کوتاه مدت بوده است. این در حالی است که دو چرخه میان مدت 25 ساله در ماههای ژانویه و جولای و دو چرخه بلند مدت 50 ساله در ماه های مارس و دسامبر که نشان دهنده وجود روند در بارشهای ماه مارس و دسامبر است برقرار بوده است. دو ماه فوریه و اکتبر فاقد چرخه مشخص بودهاند. تجزیه و تحلیل الگوی خودهمبستگی بارش ها نشان داد که الگوی خودهمبستگی فضایی بالا در فصل زمستان منطبق بر نواحی غربی، جنوبغرب و نوار ساحلی دریای خزر بودهاند و حدود 14 درصد مساحت کشور را دربر گرفته اند. الگوی خودهمبستگی فضایی پایین به صورت لکه های پراکندهای در نواحی جنوبی، مرکزی و جنوبشرقی کشور در ماه های زمستان و بهار برقرار است و حدود 7.5 درصد مساحت کشور را اشغال کرده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روند کلی حاکم بر بارش ایران کاهشی می باشد و فقط در فصل زمستان در مناطق کوچکی از کشور روند افزایش مشاهده میشود.
محسن احدنژاد روشتی، اصغر تیموری، مهناز واعظ لیواری، حسین طهماسبی مقدم،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
مسکن بهعنوان یکی از نیازهای اساسی بشر تأثیر بسزایی در سلامت و بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. کیفیت مسکن به عنوان یکی از شالوده های اصلی یک برنامه جامع و ابزاری ضروری برای بیان ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی توسعه پایدار، از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی شهری برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی کیفیت مسکن محلات شهری در بافت میانی شهر زنجان میباشد. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای ( مجموعه بلوکهای آماری سال 1395 و طرح تفصیلی 1394) استفادهشده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای ترکیبی مدل تودیم و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفادهشده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان دهندهی نابرابری در بین محلات بافت میانی شهر زنجان می باشد که در بین محلات مسکونی 18.91 درصد از مساکن باکیفیت پایین که شامل محلات بیسیم، قبرستان بالا، وحدت، خاتم، آمادگاه، گلیجک آباد، 21.80 درصد از مساکن باکیفیت نسبتاً پایین که شامل آشاغی قبرستان، شهدا، میدان انقلاب، کوی ولیصر، نیک سازان، 22.71 درصد از مساکن باکیفیت متوسط که شامل محلات فرودگاه، شهرک رجایی، امجدیه، خانم ناظم، شهرک قدس، فاتح، 17.43 درصد از مساکن باکیفیت نسبتاً بالا که شامل محلات شرق انصاریه، وحیدیه، شوغی، 17 شهریور، مسجد شهدا، گونیه، جعفریه و درنهایت محلات آزادی، انصاریه، اعتمادیه، کوچه مشکی، سعدی شمالی 19.15 درصد از مساکن باکیفیت بالا هستند.
شمس اله عسگری، حمید رضا پیروان، صمد شادفر، ماشاالله محمد پور، منوچهر طهماسبی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
در برخی مناطق به طرز شگفتانگیزی میتوان پوششی متراکم از گونههای مرتعی را ملاحظه نمود که سبب پایداری خاک وکنترل نرخ رسوبزایی اراضی مارنی شده اند. بهنظر میرسد که برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مارنها از دلایل اصلی ایجاد چنین پوششی در مناطق تحت پوشش سازندهای مارنی باشد. این تحقیق با هدف بررسی دقیق و سیستماتیک گونههای گیاهی و تعیین نیاز رویشگاهی و نیز نقش حفاظتی آنها درسه منطقه شرقی، جنوبی و غربی در شهرستان ایلام به مرحله اجرا درآمد. بدین منظور 48 نمونه نهشته مارنی از سه محدوده برداشت و بر روی 33 نمونه مارنی آزمایشات فیزیکی و شیمیایی انجام شد. بررسیهای گیاهشناسی با استفاده از بازدیدهای مکرر صحرایی و پلاتاندازی در 180 نقطه انجام و نمونههای گیاهی پس از انتقال به موزه گیاهی، شناسایی شدند. براساس نتایج آزمایشات نمونههای مارنی در این سه منطقه، با توجه به چینهشناسی سازندهای مارنی گورپی، پابده، گچساران و آغاجاری رسوبات این سه منطقه از نظر میزان شوری (EC)، جرم مخصوص ظاهری (BD)، سدیم (Na+) و درصد اشباع خاک (SP)و برخی پارامترهای فیزیکی از جمله ذرات شن، ماسه و سیلت دارای اختلافات معنیداری میباشند. این تفاوت میتواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تنوع و اختلاف پوشش گیاهی رویشیافته در سه عرصه باشد. نکته مهم آن است که در هر دو تیپ منطقه شرقی و غربی شهرستان ایلام گونه فراوان و غالب Quercus brantii می باشد و بدون تردید می توان این گونه مرتعی را سازگارترین گونه گیاهی در نواحی تحت پوشش سازندهای مارنی گورپی و پابده در این پهنه ها در نظرگرفت. گونه غالب دوم را No mu ، Ha sa و Zi nu به خود اختصاص میدهد که با پهنه مارنی جنوب شهرستان ایلام سازگار می باشد.
اصغر طهماسبی، فرزانه فخرآبادی پور،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در سالهای اخیر تقویت سرمایههای اجتماعی و مشارکت روستاییان در بسیاری از برنامههای توسعه روستایی کشور مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر صندوقهای قرض الحسنه ایجاد شده در پروژه ترسیب کربن در ارتقای سرمایه اجتماعی روستای حسینان شهرستان دامغان میپردازد. بدین منظور میزان مشارکت و تعاملات اجتماعی اعضای چهار گروه توسعه روستایی قبل و بعد از اجرای پروژه با استفاده از روش تحلیل شبکههای اجتماعی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. دادههای مورد نیاز از طریق روشهای مشارکتی و کارگاهی با حضور نمایندگان و اعضای فعال گروههای توسعه جمعآوری شد. برای مقایسه شاخصهای تمرکز و تراکم شبکه تعاملات اجتماعی قبل و بعد از اجرای پروژه از آزمون بوت استراپ تی تست استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد که افزایش میزان تراکم مشارکت اعضای صندوق بعد از اجرای پروژه نسبت به قبل از اجرای آن در سطح 0.05 معنی دار میباشد. همچنین پروژه در جلب مشارکت افراد با سطح تحصیلات متفاوت موفق عمل کرده و تفاوت معنیداری در شاخص مرکزیت درجه گروههای مختلف تحصیلی وجود نداشت. به همین ترتیب تاثیر این صندوقها در ایجاد انسجام بین گروههای توسعه روستای حسینان معنیدار بوده است. در مجموع میتوان گفت که تشکیل صندوقهای قرضالحسنه اعتبارات خرد ازجمله راهکارهای تاثیرگذار بر افزایش مشارکت و همکاری روستاییان و ارتقای سرمایه اجتماعی آنها به شمار میرود.
حسین طهماسبی مقدم، عیسی پیری، زهرا رسولزاده، مهناز واعظ لیواری،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
الگوی رشد درونزا نشاندهنده اهمیت سیستم اجتماعی و حکمرانی است که فرهنگ در آن بهعنوان منبع ایده برای بخشهای اقتصادی در نظر گرفته میشود بررسی سیاستها و اولویتهای توسعه اقتصاد جدید اهمیت شاخصهای شهر خلاق را در مدیریت چالشهای و تنوعات فرهنگی و اقتصادی شهرهای کنونی را بهوضوح نشان میدهد. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی تحقق شاخصهای شهر خلاق در محلات شهری زنجان می باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. روش جمعآوری اطلاعات عمدتاً بهصورت کتابخانهای و اسنادی با بهرهگیری از فیشبرداری، بلوکهای آماری مسکن سال 1395 و نقشه طرح تفصیلی 1394 میباشد برای تجزیهوتحلیل از روشهای ترکیبی تحلیل عاملی و آمار فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفادهشده است. کیفیت مکان بیشتر محلات شهر زنجان دارای شاخصهای جذب طبقه خلاق نبوده و توزیع فضایی شاخصهای شهر خلاق محلات مرکزی و شمالی شهر زنجان دارای شرایط نسبتاً مناسبی بوده است. در سیاستهای توسعه محلات شهر زنجان کمتر به منافع و اولویتهای طبقه خلاق توجه شده است و فضای شهری بهغیراز محلات شمالی و مرکزی شهر زمینهساز بروز تعاملات اجتماعی و خلاقیت ساکنان نبوده و ساکنان شهری بهویژه محلات شرق و غرب شهری به دریافتکنندگان منفعل خدمات و تسهیلات شهری تبدیلشدهاند.
حسن یاوریان، حمید جلالیان، اصغر طهماسبی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
آب نقش محوری در توسعه پایدار هر سرزمین به ویژه نواحی روستایی دارد. چالش کم آبی یکی از بزرگترین چالشهای قرن بیست و یکم است چراکه میتواند سرمنشأ بسیاری از تغییر و تحولات اجتماعی و اکولوژیک جهان باشد. بخش کشاورزی به عنوان مهمترین بخش اقتصادی نواحی روستایی به طور مستقیم تحت تاثیر کمبود منابع آب قرار دارد. بنابراین، شناسایی نگرش و راهکارهای بومی کشاورزان در مواجهه با کمآبی میتواند نقش کلیدی در اتخاذ راهبرد مناسب و ارتقای ظرفیت سازگاری جوامع روستایی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نگرش کشاورزان در روستاهای شهرستان بهار در استان همدان نسبت به چالش کمآبی و شناسایی راهبردها و راهکارهای بومی مناسب برای تعدیل و سازگاری با مسئله کمآبی در منطقه است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 68 روستای شهرستان بهار با 18376 خانوار است که طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه 375 بهرهبردار به دست آمد. دادههای اصلی به شیوهء پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری شد. روش نمونهگیری، تصادفی بوده و تعداد نمونه در هر روستا براساس روش انتساب متناسب با تعداد بهرهبرداران کشاورزی تعیین شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار لیزرل انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد نگرش روستاییان به چالش کمآبی به ترتیب، نگرش شناختی (بارعاملی 0/883)، نگرش رفتاری (بارعاملی 0/867) و نگرش احساسی (بارعاملی 0/517) بوده است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که نگرش روستاییان به چالش کمآبی نگرشی شناختی – رفتاری است. براین اساس، 12 راهبرد سازگار با وضعیت منطقه، برای مدیریت بهینه منابع و بهرهوری آب زراعی پیشنهاد شده است.
سارا صادقی زاده قوی فکر، دکتر اصغر طهماسبی، دکتر فرهاد عزیزپور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
امروزه با توجه به سطوح مختلف فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی افراد که منجر به شکلگیری نیازها و انتظارات جدید از فضای پیرامونی آنها شده است، تقاضای روزافزون برای زمین و دخل و تصرف و تخریب آن بهعنوان یکی از چالشهای پیچیده مدیریت پایدار اراضی محسوب میشود. پژوهش پیش رو با بهرهگیری از ابزار تحلیل شبکههای اجتماعی به شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی مؤثر، در مدیریت تغییر کاربری اراضی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار میپردازد. برای گردآوری داده از ابزارهایی چون مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل داده و الگوی روابط بین کنشگران، با استفاده از روشهای کیفی، از نرمافزارهای Atlas TI و Ucinet استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که عوامل برخی سازمانهای دولتی از جمله شهرداری، فرمانداری و بخشداری با اعمالی نظیر سودجویی، عدم نظارت، چشمپوشی از تخلفات در قبال دریافت کمکهای مالی، مؤثرترین کنشگر در زمینه تغییر کاربری اراضی هستند. همچنین اداره جهاد کشاورزی و شورای اسلامی روستاها مورد اعتمادترین کنشگران در مدیریت جامع کاربری اراضی از نظر سایر ذینفعان بودهاند. همچنین مهمترین اشکال تغییر کاربری اراضی در روستاهای محدوده مطالعاتی، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، به کاربریهایی همانند مسکونی و ویلایی، صنعتی، تجهیزات شهری و خدماتی میباشد. این وضعیت متأثر از عواملی نظیر کمبود آب، عدمحمایت دولت از کشاورزی، کمبود امکانات، گرانی نهادههای کشاورزی، افزایش قیمت اراضی، مهاجرتپذیری در قالب خانههای دوم، سودجویی برخی افراد در نهادهای ذیربط رخ داده است.
واژگان کلیدی: تغییر کاربری زمین، کنشگران کلیدی، مدیریت، مناطق روستایی، شهرستان شهریار.
. نویسنده مسئول: دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی تهران
آقای محسن کلانتری، آقای حسین طهماسبی مقدم، خانم بهاره اکبری منفرد،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
شهریادگیرنده بهعنوان یکی از استراتژیهای نوین در برنامهریزیشهری، با بهرهگیری از مفهوم یادگیریمادامالعمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالشهایی مجهز میسازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربریهاییادگیرنده، مناسبترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همینراستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربریهاییادگیرنده از منظر عدالتفضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربریهاییادگیرنده شهرزنجان، برای توسعۀ رویکرد شهریادگیرنده میباشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و نحوۀ گردآوری دادهها، کتابخانهای-اسنادی است. جهت تجزیهو تحلیل یافتهها، از دو شاخص ظرفیت و عدالتاجتماعی در چارچوب مقایسۀ سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیکترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نحوۀ توزیع کاربریهای یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربریها در سطح شهر، بهصورت متمرکز و خوشهای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. بهطوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سهگانۀشهری بهویژه حواشی شرقی منطقۀدو نشان میدهند. چنین مسئلهای توسعۀ رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبهرو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبودشان در نواحی پیرامونی شده است. بهطوریکه نابرابریهای عمیقی میان نواحی مسکونی شهر بهوجود آمده است. در همینراستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربریهای یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالتفضایی در سطح شهر، ارائه میدهد.