10 نتیجه برای صفاری
امیر صفاری، فرزانه ساسان پور، جعفر موسی وند،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
کشور ایران و به ویژه کلان شهرهای آن از جمله تهران مناطقی هستند که به طور مکرر در معرض مخاطرات طبیعی(سیل، زلزله و ...) قرار دارند. هدف اصلی این مقاله ارزیابی میزان آسیب پذیری مناطق شهری این کلان شهر در برابر خطر سیل است. معیارهای مورد بررسی جهت ارزیابی آسیب پذیری شامل حریم مسیل های رودخانه، ساختار، جهت و عرض شبکه ارتباطی، کاربری زمین، تراکم ساختمان ها و توان کلی دفع سیلاب منطقه است. در این راستا جهت عملی کردن نتایج ارزیابی میزان آسیب پذیری، منطقه 3 کلان¬شهر تهران به دلیل وجود رودخانه دربند و مسیل های آن، تراکم مسکونی و جمعیتی زیاد، ترکیب بافت فرسوده و جدید، و شیب قابل توجه به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. روش تحقیق دراین مقاله توصیفی ـ تحلیلی و آماری با تاکید بر نگرش سیستمی است. به این ترتیب که ابتدا با بهره گیری از داده های بارش از ایستگاه های مستقر در منطقه مورد نظر و منطقه مجاور به تحلیل روند تغیرات نزولات جوی پرداخته و حداکثر آبدهی هر حوضه از طریق روش استدلالی و به کمک منحنی های شدت، مدت، فراوانی ایستگاه های مهرآباد و سعدآباد برای دوره های 25 و 50 ساله محاسبه گردید. با استفاده از منطق فازی میزان آسیب پذیری ساختمان ها و واحدهای مسکونی نسبت به هریک از معیارها ارزیابی شده و در نهایت همه معیارها با هم جمع و درصد نهایی میزان آسیب پذیری محاسبه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که منطقه 3 مستعد خطرات ناشی از سیل است و رعایت نکردن حریم مسیل، کم بودن مقاومت ساختمان ها، ضریب رواناب بالا در مناطق مسکونی، تراکم و تعداد طبقات بالا و کم عرض بودن شبکه ارتباطی بیشترین اهمیت در آسیب پذیری منطقه را دارد و بیش از 12درصد از منطقه مورد مطالعه کاملا آسیب پذیر است.
امیر صفاری، جعفر موسی وند، سید مروت افتخاری،
دوره 11، شماره 22 - ( 10-1390 )
چکیده
مخاطرات محیطی همواره موجب تغییراتی در شرایط زیست محیطی سکونتگاههای انسانی شده و خسارتهای گستردهای را بر جوامع بشری تحمیل مینماید. همجواری سامانههای شهری با مناطق پایکوهی و شیبهای تند طبیعی در حوضههای کوهستانی، آسیبپذیری ناشی از حرکات دامنهای از نوع لغزشی را افزایش داده است. حوضه کوهستانی رود ـ دره فرحزاد یکی از مناطق شهری- کوهستانی کلان شهر تهران است که در معرض آسیبپذیری ناشی از حرکات دامنهای از نوع لغزشی قرار دارد. در این مقاله با هدف تحلیل ژئومورفولوژیکی توسعه شهری و آسیب پذیری ناشی از حرکات زمین لغزش، پهنهبندی خطر زمین لغزشها با استفاده از تلفیق مدلهای وزن دهی چند معیاره انجام شده است. پس از بررسی در مورد ویژگیهای طبیعی حوضه مطالعاتی و بازدید میدانی، شش عامل و متغیر مستقل شامل عوامل سنگ شناسی، ارتفاع، شیب دامنهها، جهت دامنهها، فاصله از گسلها و فاصله از شبکه زهکشی به عنوان عوامل موثر در وقوع زمینلغزشهای منطقه انتخاب شده است. نقشهها در محیط نرمافزاری Arc GIS توسط عملگرهای فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تولید شده است. به منظور تحلیل بین آسیبپذیری ناشی از زمینلغزشها و طبقات توسعه یافته شهری، نقشه کاربری زمین در حوضه با نقشه نهایی پهنهبندی خطر همپوشانی داده شد. نتایج نشان داد که از حدود 13.2 درصد مساحت محدوده مورد مطالعه (3.039596 کیلومترمربع) که توسط کاربریهای مختلف شهری اشغال گردیده است، 87.66 درصد در محدوده با خطر کم و بسیار کم، 3.36 درصد در محدوده با خطر متوسط و 8.96 درصد در محدوده با خطر زیاد و بسیار زیاد قرار دارد.
هاشم حسینی، امیر کرم، امیر صفاری، عزت اله قنواتی، ابراهیم بهشتی جاوید،
دوره 11، شماره 23 - ( 12-1390 )
چکیده
پارامترهای طبیعی یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه فیزیکی شهرها و سکونتگاه ها محسوب میشوند. در یک منطقه کوهستانی تاثیر این عوامل به عنوان موانع توسعه دوچندان شده و میتواند مخاطرات طبیعی را نیز به همراه داشته باشد. در این پژوهش سعی شده با شناسائی عوامل تاثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر دیواندره به عنوان یک منطقه کاملاً کوهستانی، مشخص شود. برای این کار از 10 شاخص موثر استفاده شده و برای ارزیابی، مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب توسعه کالبدی شهر از مدل منطق فازی (Fuzzy logic) استفاده شده است. به طوری که هرکدام از لایهها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار Arc GIS 9.3 فازی شده اند و سپس عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایهها اجرا شده است. جهت انتخاب گامای بهینه فازی مقایسه تحلیلی روی پهنههای مناسب وضع موجود شهر بر اساس نقاط بحرانی با پهنههای مناسب حاصل از مقادیر گاما انجام گرفت و مشخص شد گامای 8/0 فازی بیشترین تطابق را با اراضی مناسب وضع موجود شهر دارد. در نهایت نقشه نهایی به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 24 درصد از منطقه مورد مطالعه (87/28کیلومترمربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب و 7/56 درصد از منطقه (68 کیلومترمربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار می گیرد. بر اساس نقشه نهائی طبقه بندی میتوان نتیجه گرفت که پهنههای مساعد جهت توسعه فیزیکی آتی شهر دیواندره بیشتر در بخش شرقی، تا حدودی نیز بخش شمالی و جنوب شرقی به صورت پراکنده وجود دارند.
امیر صفاری، عزتاله قنواتی، خدیجه صمیمیپور،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده
اکوتوریسم و ژئوتوریسم یکی از گرایشهای نسبتاً جدید در ارائه جاذبههای گردشگری است که به معرفی چشماندازهای طبیعی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آنها میپردازد، شهرستان کازرون به علت داشتن میراثهای طبیعی از مناطق مستعد، دارا بودن پدیدههای جالب ژئومورفولوژیکی، ویژگیهای متنوع اقلیمی و چشماندازهای جالب اکولوژیک، آثار وابنیه تاریخی و همچنین ویژگیهای محیطی منحصربه فرد، از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیلهای مناسبی است. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم در شهرستان کازرون میباشد. با توجه به عوامل مؤثر در مکانیابی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم، فاکتورهای اطلاعاتی مختلف شامل لایهپوششگیاهی، لایه همدما، لایه مسیرهای ارتباطی، لایه مکانهای اقامتی وپذیرایی،لایه شبکه آبراههها، چشمهها و دریاچهها تهیه و پس از رقومیسازی در محیط نرمافزاری Arc GIS مورد پردازش قرار گرفت. وزندهی و اهمیت نسبی هریک از لایههای اطلاعاتی نسبت به یکدیگر از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) انجام شد. بدین صورت که معیار و زیرمعیارهایی انتخاب و سپس از طریق نرم افزار Expert Choice به صورت دوبهدو مقایسه گردیدند. درنهایت براساس وزنهای بدست آمده از مدل مذکور و پردازش آنها، نقشه نهایی پهنهبندی اکوتوریسم شهرستان تهیه شد. درمحدوده مورد مطالعه مکانهایی مانند دشت شاپور، تالاب پریشان، دشت میان کوهی کازرون، دشت برم، دشت کمارج به دلیل داشتن اشکال زئومورفولوژیکی، مهمترین ژئومورفوسایتهای منطقه میباشند که در نقشه پهنهبندی در پهنههایی با جذابیت بالا و متوسط قرار میگیرند. نتایج نشان داد که این منطقه از نظر جاذبههای اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیلهای بسیار مطلوبی بوده و بایستی برای استفاده از این جاذبهها برنامهریزیهای مناسب صورت گیرد.
امیر صفاری، محمد حسین رامشت، رامین حاتمی فرد،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
اساس تحلیلهای ژئومورفولوژی کارکردی بر مبنای دیدگاه سیستمی است. ژئومورفولوژی سیستمی به شناسایی فرم و فرایندهای ژئومورفیک و روابط بین آنها استوار است. کارایی این دیدگاه زمانی که روابط متقابل بین اجزاء و عناصر سیستم برقرار است، از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. هدف از این پژوهش بررسی هیدروژئومورفولوژی دیرینه دشت کوهدشت ودریاچه قدیمی آن و بازشناسی ساختار و نحوه تحول این دریاچه در دوران چهارم، بر اساس دیدگاه سیستمی میباشد. مطالعه در زمینه نحوه تغییرات حرارتی- رطوبتی کوهدشت در دوران چهارم و تأثیر آن در سیستمهای شکلزا، یکی از مباحث بنیادی در مطالعات هیدروژئو مورفولوژی دیرینه آن است که اطلاع از چنین روابطی میتواند بیانگر خصوصیات ژئومورفیک منطقه و نحوه تغییرات آنها باشد. بدین منظور، شرایط ژئومورفولوژیکی منطقه با استناد به دلایل فرمشناسی، رسوبشناسی، شواهد اقلیمی، بازسازی آب و هوای گذشته و مقایسه آن با شرایط اقلیمی حال حاضر مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که منطقه مطالعاتی در دورههای سرد و مرطوب کواترنر از لحاظ دمایی نسبت به زمان کنونی حدود 9 درجه سردتر و به لحاظ بارشی در حدود 245 میلیمتر مرطوبتر بوده که در نتیجه بیلان آبی دشت مذکور مثبت بوده است. این عامل باعث شده تا دشت کوهدشت در گذشته به صورت یک دریاچه مطرح باشد که بر اثر سرریز آب، پارگی در آن اتفاق افتاده و در نهایت پس از اتمام ذخیره آبی آن نابود شده است. همچنین بررسی ارتباط دریاچه با کانونهای مدنی نشان میدهد که این منطقه به صورت یک سیستم باز طبیعی بوده و ارتباط درونی مستقیمی بین حجم دریاچه و هردینگ سیستمهای منطقه وجود داشته است.
شمس اله عسگری، امیر صفاری، حجت الله فتحی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
یکی از عوامل مهم و موثر در تخریب منابع طبیعی پدیده سیل می باشد، شناسایی این پدیده و پارمترهای موثر در وقوع سیل خیزی در منابع طبیعی و حوضه ها ی آبریز ضرورت دارد. هدف این پژوهش تعیین سیل خیزی زیرحوضه های حوضه آبریز میشخاص در استان ایلام می باشد.در این تحقیق حوضه آبریز میشخاص در استان ایلام به 12 زیر حوضه تقسیم شده و برای هر زیر حوضه 28 پارامتر ژئومتری، اقلیمی ، نفوذ پذیری و فیزیوگرافی مانند؛ مساحت، محیط، طول و شیب آبراهه اصلی، طول و شیب حوزه، زمان تمرکز، ضریب شکل و متغیر بارش ، تاج پوشش گیاهی ،CN، دبی و... با استفاده از نرم افزار GIS محاسبه شده است.برای تعیین پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها از روش آماری تحلیل عاملی استفاده شده که داده های 28 متغییر زیر حوضه ها توسط نرم افزار SPSS پردازش گردیده و در قالب 5 عامل اصلی(شکل، آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب) خلاصه سازی گردیدند. نتایج حاصله بیانگر این است که عامل شکل با مقدار ویژه 30/11 مهمترین عامل در سیل خیزی حوضه مورد مطالعه است، عوامل آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب به ترتیب با مقدار ویژه21/7، 34/4،22/3، 10/3 به ترتیب اولویت در رتبه های بعدی قرار دارند. سپس بر اساس امتیاز عاملی منطقه مورد مطالعه به 3 دسته سیل خیزی زیاد، متوسط و کم تقسیم و نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها در محیط GIS ترسیم گردید. زیرحوضه (9،8،5،3 )درعامل شکل ، زیر حوضه های ( 1،6،11) در عامل شیب، زیرحوضه های (2، 7،)در عامل زهکشی ودر عامل رواناب زیر حوضه های (4،10،12)دارای پتانسیل سیل خیزی زیادی هستند. زیر حوضه ها از نظر مشابهت پتانسیل سیل خیزی ، فرسایش ، پوشش گیاهی، و تاثیرات عملکرد انسانی به 3 گروه با پتانسل سیل خیزی زیاد، متوسط و کم تفکیک شده اند. زیر حوضه ها نقش اساسی در سیل خیزی این حوضه داشته که زمینهای وسیع کشاورزی پایین دست را متأثر می کنند.
امیر صفاری، طیبه کیانی، ساسان زنگنه تبار،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
پهنههای کارستی نقش مهمی در تغذیه آبخوانهای کارستی دارند، بنابراین شناخت عوامل مؤثر در تحول کارست و پهنهبندی آن در زمینه مطالعات مربوط به منابع آب کارست دارای جایگاه ویژهای هستند. نتایج حاصل از این مطالعات میتواند جهت مدیریت کمی و کیفی و حفاظت از این منابع در مقابل آلودگیهای ناشی از فعالیتهای انسانی مورد استفاده قرار گیرد. کوهستان خورین با مساحت 5/396 کیلومتر مربع در زون زاگرس مرتفع و در مرز دو استان کردستان و کرمانشاه قرار میگیرد. توده مورد نظر به دلیل رخنمون سنگهای کربناته و وجود دیگر متغیرهای تاثیرگذار، مستعد پدیده کارست زایی بوده و در آن چشمههای زیادی به عنوان خروجی آبخوان کارستی وجود دارد. در همین راستا شناسایی اشکال کارستی و بررسی ژئومورفولوژی کارست و میزان توسعه آن در توده کارستی خورین حائز اهمیت میباشد. در این ناهمواری اشکال متفاوتی از چشمانداز کارست از جمله انواع لاپیهها، فروچالهها، غارها و .... شکل گرفتهاند. در این پژوهش لایههای سنگشناسی، فاصله از گسل، بارش، دما، شیب، ارتفاع، جهت شیب و پوشش گیاهی با توجه به تابع مورد نیاز هر کدام، فازی سازی شده و با استفاده از عملگر گامای 9/0 تلفیق شدند در پایان نقشه پهنهبندی توسعه کارست سطحی منطقه تهیه شد. این نقشه در چهار طبقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و کارست با توسعه زیاد با استفاده از روش شکستگیهای طبیعی طبقهبندی شد. با توجه به نیاز به لایهی فروچالهها برای بررسی صحت پهنهبندی توسعه کارست منطقه مورد مطالعه، با استفاده از روش"Fill sink" اقدام به شناسایی فروچالههای کارستی و تهیه نقشه توزیع فضایی آنها گردید. نتایج تحقیق حاکی از این است که حدود 98% فروچالهها در طبقات کارست سهگانه قرار گرفتهاند.
امیر صفاری، علی احمدآبادی، زهرا صدیقی فر،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
دشت های سیلابی و مناطق مجاور رودخانه ها که بدلیل شرایط خاص خود فضاهای مناسبی برای انجام فعالیت های اقتصادی و اجتماعی محسوب می شوند، همواره در معرض خطرات ناشی از وقوع سیلاب ها قرار دارند. از این رو در این مناطق تعیین میزان پیشروی سیلاب و ارتفاع آن نسبت به رقوم سطح زمین و نیز تعیین خصوصیات سیلاب در دوره بازگشت های مختلف که تحت عنوان پهنه بندی سیلاب صورت می گیرد، حائز اهمیت فراوان خواهد بود. در این راستا این تحقیق با هدف تلفیق مدل هیدرولوژیکی WMS با نرم افزار ARC GIS به برآورد پهنه های سیل در حوضه آبخیز دربند، گلابدره، سعد آباد و مقصود بیک بر روی رودخانه اصلی دربند می پردازد. در این تحقیق ابتدا رودخانه دربند به 19 مقطع اصلی تقسیم شد و در مدل HEC-RAS پهنه بندی رودخانه انجام گرفت. در این پژوهش که از نقشه های رقومی مختلف استفاده گردید، گستره سیلاب در اراضی حاشیه رودخانه برای سیلاب با دوره بازگشت های 2 تا 500 سال محاسبه گردید. همچنین جهت افزایش دقت و اطمینان بیشتر و همچنین به منظور شناسایی پهنه های مستعد تولید رواناب از روش SCS استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به تغییرات کاربری اراضی بخصوص در حاشیه رودخانه و ساخت و ساز های فراوان حوضه مورد مطالعه قدرت مقابله با سیلاب را ندارد. علاوه بر اینها زیرحوضه هایی که به رودخانه نزدیکتر می باشند، بدلیل کاهش شیب و کاهش زمان تمرکز، بیشتر در معرض خطر سیلاب می باشند. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین مسائلی که باید به آن پرداخته و رسیدگی شود بحث کاربری اراضی می باشد. در واقع با مدیریت کاربری اراضی می توان از بوقوع پیوستن خسارات مالی متوجه شهروندان کاست و هم می توان احساس امنیت را برای شهروندان افزایش داد تا با امنیت بیشتری به زندگی خود ادامه دهند.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
امیر صفاری، دکتر عزت اله قنواتی، حمید علیپور دزفولی اصل،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
مطالعه تغییرات مورفولوژی رودخانه ها و شناسایی علل این تغییرات، به طور گستردهای در تعیین روند تکاملی رودخانه ها و برنامه ریزی در حفظ سیستم رودخانهای، مفید و کاربردی است. رودخانه کارون، بازه بین بندقیر تا خرمشهر، با برخورداری از جریان دائمی و بزرگ در کشور، نقش مهمی در چرخه آبی کشور دارد. با توجه به تغییرات مورفولوژیکی این رودخانه که منجر به اختلال در روند عملکرد طبیعی رودخانه شده است، نیازمند به بررسی تغییرات مورفولوژی و یافتن علل آن میباشد. در این تحقیق با هدف بررسی این تغییرات با تصاویر ماهوارهای، تصایر لندست برای سالهای 1990، 2005 و 2018 تهیه و پس از پردازشهای مورد نیاز، تغییرات مورفولوژی استخراج گردید. نتایج نشان میدهد که از 36 مقطع مورد بررسی، در 29 مقطع عرض رودخانه کم شده است به طوری که در اطراف اهواز 450 متر عرض رودخانه باریک شده است. جهت بررسی علل تغییرات، از پارامترهای موثر در تغییرات مانند بارش، دبی، ضریب روانآب، طولآبراهه، ضریب نفوذپذیری، لندفرم، لیتولوژی، تغییراتکاربری، اراضی بایر، درصد شیب، تراکم زهکشی و تراکم پوششگیاهی، زمینشناسی و پهنههای سیلگیر استفاده گردید. پارامتر پهنههای سیلگیر با استفاده از مدل ANP_Fuzzy و پارامترهای اراضیبایر وتغییراتکاربری با استفاده از مدل SVM استخراج گردید. از بین عوامل موثر در این تغییرات که با استفاده از مدلهای رگرسیون لجستیک و تحلیل عاملی مرود بررسی قرار گرفت، تغییراتکاربری، تراکم پوشش گیاهی و رسوب بوده است. این تغییرات منجر به از بین رفتن زیستگاه های طبیعی حاشیه رودخانه، توان خود پالایی آب، سیلابهای ناگهانی، تهدید و خسارت به سازه های انسانی، کشاورزی و ... گردیده
اسماعیل نجفی، امیر صفاری، عزت الله قنواتی، امیر کرم،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پلها منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت تأثیر قرار دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیستها است. همچنین بهعنوان علمی سیستمینگر، میتواند واقعیتهای محیطی را که بهصورت فرآیندها و فرمها در طبیعت عینیت یافتهاند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آنها را بهصورت فضایی در قالب نقشه و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدلسازی ژئومورفولوژیکی احداث پلها در مسیلهای شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدلسازی و مکانیابی بهینه و احداث پلها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینهها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکانیابی نامناسب چنین سازههایی در مسیل–روددرههای شهری و سایر محیطهای طبیعی است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکانیابی و احداث بهینه پلها در مسیلهای شهری را بررسی، تبیین و مدلسازی مفهومی کرده است.
واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددرههای شهری، احداث پل.
1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین