6 نتیجه برای شجاع
آقای علیرضا شجاعی نوری، دکتر غلامرضا جانباز قبادی، دکتر صدرالدین متولی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
با توجه به نوسانات تراز آب دریای مازندران، خسارتهای ناشی از آن بسیار محتمل بوده و عمل انسان در عدم انتخاب بهینه مکانیابی کاربریها، این خسارتها را تشدید میکند. گردشگری ساحلی، یکی از کاربریهایی است که بهشدت متأثر از نوسانات تراز آب دریا بوده، که هم در حالت پسروی و هم در حالت پیشروی دریا، خسارتهای مختلفی به آن وارد میشود. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، جهت بررسی نقش نوسانات تراز آب دریا بر کاربری ساحل و گردشگری شهری، ابتدا نوسانات تاریخی تراز دریا در ایستگاههای ترازسنجی باکو، بندر انزلی و نوشهر طی دوره آماری 1219 تا 1398 مطالعه شد. بهمنظور استخراج خطوط ساحلی متناظر با ترازهای فوقالذکر، تصاویر ماهوارهای Landsat و Sentinel-2 و روشهای فیلترگذاری و آستانه هیستوگرام استفاده گردید. بررسی دادههای ترازسنجی نشان داد که پایینترین و بالاترین تراز بهترتیب در سالهای 1356 (5/28- متر) و 1372 (24/25- متر) ثبت شده است. با توجه به آخرین دادههای تراز آب، مقدار آن در آبان ماه سال 1398 به پایینترین سطح خود طی سه ده اخیر رسیده است (31/27- متر). الگوی جابجایی خطوط ساحلی متناظر با ترازهای تاریخی نشان داد که اثر نوسانات تراز طی سالهای 1356 تا 1398 بهخوبی در تغییر موقعیت مکانی خط ساحل منطقه مطالعاتی انعکاس یافته است.
فائزه شجاع، سلیمه صادقی، علی اکبر شمسی پور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلانشهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنککنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشههایی از شاخص تعدیل گرما تولید میکند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقههای کاربری اراضی/پوشش زمین در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان،سپیدایی،دمایهوای حومهشهر،شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنککنندگی تخمین میزند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر مورد مطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ،22 و بخشهای شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوتهزار،چیدمانهای بازوکمارتفاع، و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترینمقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است. اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخشهای مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده میگردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق و سپیدایی نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشمانداز مورد بررسی نشان داد که ظرفیت خنککنندگی در منطقه مورد مطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحتتأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنههای آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنککنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانستهاند با ظرفیت 63 درصدی خنککنندگی، بهطور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند.روش بهکاررفته در این پژوهش میتواند بهعنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنکسازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامهریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
مسلم شجاعی، مهشید منزوی، مژگان تراب احمدی،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده
پیشرفت روز افزون دنیای فناوری و کاربست هرچه بیشتر آن در زندگی روزمره شرایطی را پیرامون انسان امروزی شکل داده که علیرغم دستیابی به آسایش بیشتر، از آرامش کمتری برخوردار است. بنابراین تمایل به حضور در طبیعت و لذت جویی از آرامش طبیعی نزد شهروندان افزایش یافته است. وابسته به این نوع تقاضا و ساماندهی آن، گرایش نوینی از گردشگری با عنوان اکوتوریسم یا طبیعت گردی شکل گرفته است که به دنبال تعادل بخشی برای پاسخ به این نیاز بی پایان و بهره گیری پایدار از منابع و مناظر طبیعی است. استان قم از مهمترین مقصدهای مذهبی کشور است که سالانه پذیرای گردشگران بسیاری است. برای بهرهگیری پایدار از این بازار ضرورت دارد تا تنوع محصولات گردشگری استان گسترش یابد، تعدد عرضهداشتهای گردشگری افزایش یابد و تراکم گردشگران بر چند جاذبه خاص کاهش یابد. با هدف شکلدهی کانونهای طبیعتگردی استان و جذب سرمایهگذاران، تمرکز این مقاله بر شناسایی و اولویتبندی پهنههای مستعد طبیعتگردی استان قم است. از میان پهنههای مستعد طبیعتگردی 6 پهنه شناسایی و به روش AHP اولویتبندی شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که برای توسعه طبیعتگردی متمرکز در استان قم،پهنه های حوض سلطان،کهک، دستجرد، سلفچگان،قاهان و پلنگ دره به ترتیب اولویت اول تا ششم را با امتیازهای 8323/0، 7485/0، 7383/0، 7255/0، 6294/0 و 5774/0 بدست آوردند.
[1]. مقاله حاضر برگرفته از نتایج طرح پژوهشی "بررسی گسترش صنعت اکوتوریسم با استفاده از ظرفیتهای مناطق استان قم" است که زیر نظر معاونت پژوهشی استانداری قم و دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1391 انجام شد.
علی موحد، هادی علیزاده، علی شجاعیان،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامهریزی شهرها مکانیابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترشهای آتی شهری است که یکی از این عرصهها دشتها و بسترهای طبیعی همچون حوضههای آبریز است. دراینبین توجه به مسائل و شاخصههای طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعههای آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با بهکارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دستهبندیشدهاند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعههای آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفادهشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمتهای شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهیالیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمتهای محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایشهای کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیفتر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
رحمت الله شجاعی مقدم، مصطفی کرمپور، بهروز نصیری، ناصر طهماسبی پور،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل تغییرات بارش ایران طی نیم قرن اخیر (1346 تا 1396) میباشد. برای این منظور میانگین بارش ماهانه ایران طی دوره آماری 50 ساله از پایگاه داده های اسفزاری که با استفاده از داده های 283 ایستگاه همدیدی و کلیماتولوژی تهیه شده است استخراج گردید. از رگرسیون جهت بررسی و تحلیل روند و برای تحلیل چرخههای بارش سالانه و ماهانه ایران از تحلیل طیفی استفاده شد. بررسی و تحلیل روند ماهانه بارش بیانگر این است که به جز بخش های زاگرس مرکزی (نواحی لرستان و چهارمحال و بختیاری و منطقه گرگان که بارش فصل زمستان، از روند افزایشی برخوردار بوده است. در سایر نواحی کشور و در سایر فصول سال روند کاهش بارش حاکم است. بررسی چرخه های بارش ایران نشان داد که بیشتر چرخه های بارشی ایران 2 تا 4 ساله و دارای دوره کوتاه مدت بوده است. این در حالی است که دو چرخه میان مدت 25 ساله در ماههای ژانویه و جولای و دو چرخه بلند مدت 50 ساله در ماه های مارس و دسامبر که نشان دهنده وجود روند در بارشهای ماه مارس و دسامبر است برقرار بوده است. دو ماه فوریه و اکتبر فاقد چرخه مشخص بودهاند. تجزیه و تحلیل الگوی خودهمبستگی بارش ها نشان داد که الگوی خودهمبستگی فضایی بالا در فصل زمستان منطبق بر نواحی غربی، جنوبغرب و نوار ساحلی دریای خزر بودهاند و حدود 14 درصد مساحت کشور را دربر گرفته اند. الگوی خودهمبستگی فضایی پایین به صورت لکه های پراکندهای در نواحی جنوبی، مرکزی و جنوبشرقی کشور در ماه های زمستان و بهار برقرار است و حدود 7.5 درصد مساحت کشور را اشغال کرده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روند کلی حاکم بر بارش ایران کاهشی می باشد و فقط در فصل زمستان در مناطق کوچکی از کشور روند افزایش مشاهده میشود.
شهاب حسیبی، وحید شجاعی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
توسعه و بهبود وضعیت صنعت گردشگری کشور و یا مناطق مختلف آن، به مکانیسم های موثر بازاریابی وابسته است. هدف از این تحقیق، تحلیل استراتژیک بازاریابی آمیخته گردشگری ورزشی در استان مازندران با رویکرد 7 پی است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که به شیوه پیمایشی و با رویکرد جامع انجام شده است. 235 نفر از مدیران سازمانهای ورزشی و گردشگری، مدیران دفاتر جهانگردی، راهنمایان گردشگری و خبرگان دانشگاهی در حوزه های مدیریت ورزشی و توریسم مازندران به عنوان نمونه این تحقیق که به صورت غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند، پرسشنامه محقق ساخته 57 سوالی و 7 موبفه، روا و پایا (0.792= α) را به صورت داوطلبانه تکمیل نمودند. یافته های حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که عناصر بازاریابی آمیخته گردشگری ورزشی در استان بر اساس اولویت، تفاوت معناداری با هم دارند. عنصر قیمت بالاترین اولویت(میانگین 69/4) و فرآیند یا برنامه ریزی پایین ترین اولویت (میانگین 69/3) را به خود اختصاص داده اند. سایر عناصر ترکیب بازاریابی گردشگری ورزشی استان به ترتیب اولویت عبارتند از: محصول یا خدمت (میانگین 21/4)، توزیع (میانگین 05/4)، شواهد فیزیکی (میانگین 91/3)، افراد (میانگین 76/3) و ترویج (میانگین 61/3). با توجه به یافتههای پژوهش میتوان بیان نمود، به منظور رونق گردشگری ورزشی در استان باید به مفهوم توسعه پایدار در این صنعت توجه نمود و بدون تردید توسعه جامع و پایدار این صنعت منبعث از رویکردی سیستمی و متناسب با کلیه عناصر بازاریابی آمیخته گردشگری ورزشی می باشد.