جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای سلیمانی

اسعد خضرزاده، منصور سلیمانی، محمدتقی رضویان،
دوره 10، شماره 12 - ( جلد 15 شماره 18- 1389 )
چکیده

قاچاق ورود یا خروج پنهانی کالاو انسان از مبادی رسمی و غیر رسمی بدون پرداخت عوارض وحقوق دولتی است.. قاچاق یک پدیده چند وجهی است که بی گمان عامل های زیادی می تواند در چرایی آن نقش داشته باشد. گستردگی مناطق مرزی، متعدد بودن مبادی ورودی کالاهای قاچاق، رواج فرهنگی مصرفی کالاهای قاچاق در جامعه، نوع دیدگاه مرزنشیان به پدیده قاچاق از جمله عوامل گسترش قاچاق کالا در مرزهای کشور است. وضعیت نامناسب اقتصادی مرزنشینان و رشد و توسعه ناموزون در مناطق مختلف کشور که معلول نوع خاصی از فرایند تاریخی شکل گیری دولت-ملت در کشور بوده است و باعث شده است تا میزان توسعه مناطق مرزی، نسبت به مرکز بسیار پایین تر باشد، از مهم ترین عوامل گسترش پدیده قاچاق محسوب می شوند. گرچه ممکن است قاچاق کالا و ارز در کوتاه مدت با ایجاد شغلی کاذب راه حلی برای فرار از فقر و بیکاری تلقی شود، اما از آنجا که این فعالیت به تولید منجر نخواهد شد و سود حاصل از آن نیز در بخش های تولیدی سرمایه گذاری نخواهد شد بنابراین در دراز مدت قاچاق کالا با تضعیف بنیادهای تولیدی فقر را تشدید خواهد کرد در نتیجه می توان گفت که بین فقر و قاچاق رابطه ای تسلسلی برقرار است که در درازمدت یکدیگر را بازتولید می کنند. آنچه در اینجا بیش از هر عامل دیگری مورد توجه است، شرایط ژئوپولتیکی مرزهای ایران بویژه مرزهای دریایی است. می توان گفت که از بین عوامل عمده ای که باعث بوجود آمدن پدیده قاچاق کالا و ارز می شوند، ایران از اغلب آنها بصورت همزمان در رنج است. گرچه قاچاق کالا و ارز تقریباَ در تمام مناطق مرزی کشور صورت می گیرد، مطالعه حاضر به بررسی این پدیده در مرزهای دریایی جنوب کشور خواهد پرداخت.
حمیدرضا تلخابی، محمد سلیمانی، احمد سعیدنیا، احمد زنگانه،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

این مقاله نقش حمل­و­نقل در شکل­گیری آلودگی هوای منطقۀ کلان‌شهری تهران را بررسی کرده  است. این منطقه دارای جمعیتی بالغ ‌بر 15.98 میلیون نفر می­باشد. روش مقالۀ حاضر از نوع تحلیلی بوده و بر داده­های ثانویه و سنت­های روش پژوهش کمی استوار است. برای تحلیل فضایی جابه­جایی، از داده­های خام ترددشماری درون­شهری و برون­شهری سال 1395، و به‌منظور تحلیل فضایی آلودگی هوا (ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون و 10 میکرون)، از داده­های خام ایستگاه­های سنجش آلودگی هوا و تصاویر ماهواره­ای لندست (OLI) برای سه روز منتخب در سال­های 1392، 1393 و 1395 به‌عنوان نمونۀ بررسی، در محیط نرم‌افزاری ArcGIS استفاده‌شده است. یافته­های پژوهش حاکی از آن است که به دلیل شدت جریان سفرها و ترددهای درون کلان­شهر تهران، حومه به حومه، ­حومه به شهر مرکزی (تهران) و بالعکس، کانون­های خیزش آلودگی هوا را نمی­توان تنها به شهر تهران نسبت داد، بلکه گسترۀ شکل­گیری کانون­های آلاینده در محدودۀ "منطقۀ کلان‌شهری تهران" توزیع شده است. همچنین میزان همبستگی فضایی بین نقشه­­های آلودگی هوا و نقشه­های جریان حمل­و­نقل در روزهای منتخب (2 بهمن 1392، 5 بهمن 1393 و 7 آذر 1395)، در همۀ موارد ارتباط فضایی بالا (بیش از 75 درصد) را نشان داده است. همچنین تحلیل این وضعیت در حلقه­های سه­گانه نشان داد حاکی از این بود که بیشترین حجم ترددها به ترتیب در محدودۀ شهر تهران به‌عنوان (CBDناحیۀ حومه­ای (Suburban) و فراحومه (Exurban) انجام شده و الگوی پراکنش و تجمع فضایی آلودگی نیز تابع این وضعیت بوده است.

افشار حاتمی، فرزانه ساسان پور، آلبرتو زیپارو، محمد سلیمانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

مشخصه قرن 21، شهرنشینی فزاینده، رشد جمعیتی و مشکلات عظیم اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی حاصل از آنها به همراه رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی است. تناقض بین رشد اقتصادی و حفظ محیط زیست، رویارویی شهروند فرامدرن با شهر عصر صنعتی(مدرن) و عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای شهروندان عصر حاضر منجر به مطرح شدن رویکرد شهرهوشمندپایدار شد که به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله اینترنت اشیا به دنبال حل مسایل مطروحه است. این مقاله ضمن معرفی رویکرد هوشمندپایدار بعنوان نقطه مقابل رویکردهای نئولیبرال محور؛ خواستگاه پیدایش، تکامل، ابعاد، مولفه ها، شاخص ها و تفاوت های این رویکرد با رویکردهای مشابه از جمله شهرهوشمند را بررسی می کند. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی نظری و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه تعاریف ثابت و مشخصی در مورد شهرهوشمندپایدار وجود ندارد، اما توافق اصولی بر اهداف نهایی آن، رسیدن به توسعه پایدار وجود دارد. چرایی این امر ناشی از اهمیت موج سوم پایداری و بحرانی شدن چالش های اجتماعی، اقتصادی و بخصوص زیست محیطی در بستر شهرها است. همچنین، تاکید عمده این تعاریف بر روی برابری و فراگیری اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی، ایجاد بهره وری، ایجاد زیرساختارهای منعطف، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و حفظ محیط زیست قرار دارد. از طرف دیگر در تعاریف ارایه شده نوعی خلا آینده نگرانه وجود داشت که تعریف جدیدی با نگاه آینده پژوهی از این مفهوم ارایه شد. هسته اصلی این رویکرد برخلاف رویکردهای مشابه فناوری اطلاعات و ارتباطات به همراه توسعه پایدار است. همچنین نتایج نشان داد که جهت پیاده سازی این رویکرد علاوه بر استفاده از تئوری تغییر، آینده پژوهی و دیدگاه سیستمی باید شعار «جهانی فکر کن و محلی اقدام کن» را در نظر گرفت و به بومی سازی این رویکرد باتوجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و آینده نگرانه از کلانشهرهای ایران پرداخت.
 
هادی سلیمانی مقدم، رحمان زندی، ابراهیم اکبری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و داده‌های جمع‌آوری‌شده از منابع مختلف استفاده ‌شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری  با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS  به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن  شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
 
حبیب اله فصیحی، محمد سلیمانی مهرنجانی، سمیرا احمدنیا کوهستانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

در برنامه­ریزی­ شهری و منطقه­ای، ارزیابی پیامدهای محیطی برای رویارویی با آلودگی و تخریب محیط زیست و شناسایی اثرات طرح­های توسعه بر رفاه انسان و سلامت محیط زیست از جایگاه ویژه­ای برخوردار هستند. این مقاله به بررسی تأثیرات احداث و فعالیت شهرک صنعتی تالش بر محیط­کالبدی، زیستی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی پیرامون پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده­های پیمایشی گردآوری شده از 270 نفر نمونه آماری است. در این مطالعه، 29 تأثیر منتج از شهرک صنعتی در چهار بعد، با استفاده از مدل ارزیابی پاستاکیا مورد تحلیل قرار گرفته­اند. یافته­های تحقیق نشان دادند که در مجموع، احداث شهرک صنعتی و فعالیت آن واجد جهات مثبت بوده و پیامدهای مثبت حاصل از آن بر اثرات منفی غالب هستند. پیامدهای مثیت در بعد اقتصادی برتری داشته و پیامدهای منفی در بعد محیط زیستی غلبه بیشتری نشان می­دهند. در میان تأثیرات 29 گانه مورد ارزیابی، شهرک صنعتی در 16 مورد تأثیر مثبت و در  13مورد تأثیرات منفی برجا گذاشته است.
 
حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقه­گرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکان­پذیر نیست؛ زیرا آنها می­توانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکان­پذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود. 

محمد سلیمانی، احمد زنگانه، طاهر پریزادی، غلامحسین جهاندار،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

بزرگراه­های درون- شهری، به عنوان یکی از مهم­ترین بخش­های حمل­ونقل، هم به لحاظ حجم مصرف بودجه و هم به لحاظ اثرات فضایی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن بر شهر، همواره یکی از پُرچالش­ترین عناصر شهری بوده است. برای این منظور در این پژوهش به تحلیل اثرات بزرگراه­های درون-شهری، بررسی نظریات مرتبط با چگونگی برخورد با این عنصر فضایی و همچنین عوامل دخیل در آن پرداخته شده است. نوع پژوهش کاربردی- نظری و روش انجام به صورت اسنادی-تحلیلی است. منابع اطلاعاتی مورد استفاده در این پژوهش تمام اسناد، مدارک، کتاب­ها، مقالات، طرح­ها و پژوهش­های علمی انجام شده در خصوص بزرگراه­های درون شهری است. نتایج حاکی از آن است که نظریات و دیدگاه­های موافق و مخالفی در خصوص ایجاد بزرگراه­های درون-شهری وجود دارد. اندیشمندان مکتب نوگرا و مهندسان شهری، طرفداران ایجاد بزرگراه­های درون شهری و بعدها برنامه­ریزان و جغرافیدانان شهری مخالف توجه تک­بعدی به ایجاد این بزرگراه­ها و توسعه درون شهری با تکیه بر بزرگراه­سازی هستند. همچنین نتایج امر نشان داد که بزرگراه­های درون-شهری تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست­محیطی با خود به همراه داشته و بسته به شرایط مکان و ویژگی­های اجتماعی و اقتصادی محل، این تأثیرات به صورت مثبت و منفی در فضای پیرامون نمود پیدا می­کند.
 
زهرا سلیمانی، مریم قاسمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

مهاجرت بازگشتی واکنشی نسبت به ایجاد جذابیت در مناطق روستایی قلمداد می‌شود، این نوع مهاجرت می‌تواند اثرات متنوع و متعددی بر بازساخت نواحی روستایی داشته‌باشد. هدف مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل اثرات مهاجرت‌های بازگشتی بر بازساخت سکونتگاه‌های روستایی شهرستان نیشابور است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه بوده است. در این مطالعه تعداد 37 روستا در شهرستان نیشابور که دارای مهاجران بازگشتی بودند، مورد بررسی قرار گرفت و 55 اثر مهاجران بازگشتی بر بازساخت نواحی روستایی شناسایی گردید که ضریب آلفای کرونباخ 0.942 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق می باشد. شاخص ها ذیل سه بعد اجتماعی با 18 شاخص(α=0.925)، اقتصادی با 21 شاخص (α=0.891) و کالبدی- محیطی با 16 شاخص (α=0.852) بررسی شد. از آنجا که بر اساس آزمون تی تفاوت میانگین ابعاد سه گانه بجز در بعد اجتماعی معنی دار نشد، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج نشان داد که 55 اثر شناسایی شده مهاجرت بازگشتی را می توان ذیل 14 اثر اصلی با 78.79 درصد واریانس قرار داد. بر این اساس به ترتیب 1- افزایش انسجام و همبستگی بین اهالی با 25.21 درصد واریانس، 2- بهبود زیرساختهای خدماتی و رفاهی با 10.52، 3- رونق اقتصاد روستایی با 7، 4- فعال سازی ظرفیت ها با 5.4، 5- توسعه فعالیت های غیرکشاورزی با 5 درصد واریانس به ترتیب مهمترین تاثیرات مهاجرت بازگشتی در بازساخت سکونتگاه­های روستایی هستند.
رحیم بردی آنامرادنژاد، محمد سلیمانی، فاطمه اکبری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

امروزه، مسکن مفهومی فراتر از یک سرپناه پیدا نموده و نقش مهمی در چگونگی کیفیت کالبدی شهرها دارا است. در واقع، یکی از راه­های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ­ریزی مسکن، استفاده از شاخص­های مسکن است. این شاخص­ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، می­تواند به عنوان راهنمایی مناسب برای بهبود برنامه ­ریزی مسکن برای آینده مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف سطح ­بندی محلات شهر بجنورد براساس شاخص­های مسکن صورت گرفته است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ­ای است. در این پژوهش برای رتبه­ بندی محلات از  11 شاخص مرتبط با کیفیت مسکن بهره گرفته شد و همچنین برای سطح­بندی محلات از مدل واسپاس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 42 محله از شهر بجنورد است. بر اساس نتایج حاصل مشخص شد که نیمی از محلات (22محله) شهر بجنورد در وضعیت مطلوب و کاملا مطلوب مسکن به سر می­برند، در مقابل 28 درصد از محلات شهر در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارند که تعداد جمعیت موجود در این سطح برابر با 31 درصد از کل جمعیت شهر می­باشد. در نهایت وضعیت نامطلوب مسکن قرار دارد که تعداد 8 محله (19درصد محلات) از شهر را در خود جای داده است. مجموع جمعیت موجود در این محلات برابر با 17 درصد از جمعیت شهر است که در پهنه­ای به مساحت 973 هکتار (30 درصد مساحت کل شهر) استقرار یافته ­اند.
دکتر ابوالحسن غیبی، آقای علی سلیمانی دامنه، دکتر حسین ملکوتی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

نیتروژن دی اکسید یکی از عوامل کاهش کیفیت هوا در اکثر مناطق دنیا است. هدف از این تحقیق بررسی غلظت و روند تغییرات آلاینده‌ی نیتروژن‌دی‌اکسید در طی سال‌های 2018-2005 و همچنین ارتباط آن با مقدار بارش در منطقه می باشد. میانگین غلظت ستون قائم وردسپهری دی‌اکسید نیتروژن در بازه‌ی زمانی بین سال‌های 2005 تا 2018 توسط سنجنده‌ی OMI را روی ایران نشان می‌دهد که بیشترین غلظت نیتروژن‌دی‌اکسید روی ایران در حدود 3.07*10 +16   مولکول بر سانتی متر مربع از مقطع ستون هوای وردسپهری می‌باشد و در کلان شهر‌ها به ویژه کلان شهر تهران که بیشترین تراکم جمعیت و به دنبال آن بیشترین نقل و انتقالات جاده‌ای را دارا می‌باشد با بررسی روند تغییرات سالانه‌ی غلظت ستون قائم وردسپهری نیتروژن‌دی‌اکسید و متوسط سالانه‌ی بارش روی ایران مشاهده می‌کنیم که غلظت این آلاینده با افزایش جمعیت و فعالیت‌های انسانی از سال 2005 تا 2016 روند افزایشی و از سال2016 تا 2018 با توجه به رشد جمعیت روند کاهشی داشته است ولی در مجموع با شیب ((molecule×cm-2)×1013×year-152/3+) روند افزایشی داشته، در مقابل سری زمانی متوسط بارش سالانه روی ایران با شیب (mm×year-159/0-) روند کاهشی داشته و از مقایسه روند این دو پارامتر مشاهده می‌کنیم که روی یکدیگر تاثیر منفی گذاشته اند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb