4 نتیجه برای خیرالدین
رضا خیرالدین، فردیس سالاریان،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقهگرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست؛ زیرا آنها میتوانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکانپذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود.
محسن عبده کلاهچی، محمود قلعه نویی، رضا خیرالدین،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
تغییر کاربری زمین شهری از جمله موضوعات اساسی مطرح در شهرسازی است که پژوهشگران بسیاری از جنبه های مختلف بویژه از بعد فضا به آن پرداخته اند ولی موضوعی که در پژوهش های مختلف مورد غفلت واقع گردیده آن است که تحلیل جنبه هاب مختلف تغییر کاربری زمین تنها محدود به عوامل کلاسیک و فضایی نبوده و به دلیل وجود منافع گوناگون در تغییر کاربری زمین، ذی نفعان فراوانی با هدف کسب منافع از این فرایند، در تحولات زمین شهری موثر واقع می شوند. بر این اساس نگارش این مقاله با هدف کاربست چارچوب برنامه ریزی ارتباطی در شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین صورت پذیرفته چرا که برنامه ریزی ارتباطی به عنوان یکی از نظریات عمومی برنامه ریزی شهری عمده توجه خود را معطوف به توزیع مناسب منافع میان ذینفعان نموده است. در این پژوهش پس از تدوین شاخصهای مطالعه حاصل از مطالعات نظری، با استفاده از رویکردی کمی و روش تحلیل عاملی اکتشافی به شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین بر مبنای مصوبات کمیسیون ماده 5 شهر اهواز (به عنوان یکی از مراجع رسمی تغییر کاربری زمین در نظام برنامه ریزی شهری) پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد 9 عامل با میزان واریانس تجمعی 851/70 درصد، تبیینی مناسب از توزیع منافع تغییر کاربری ارایه میدهند که در این میان عامل «مشروعیت میانجیگری برنامهریزان و تصمیمگیران» دارای بیشترین اثر است.
رضا خیرالدین، نازنین مصطفوی اصفهانی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
اهداف برنامهریزی کاربری زمین به عنوان هسته اصلی برنامهریزی شهری از وجوه مختلفی قابل بررسی است.استفاده بهینه اراضی و پیشگیری از سوداگری زمین از این اهداف است.وارد شدن ارزش اضافی و انباشت مازاد در شهر میتواند با پررنگ کردن وجه سرمایهای، سبب تغییر در میزان تقاضای زمین شهری به عنوان بستر مکانی و فضایی فعالیتها شود.یکی از اشکال این دسته از تغییرات، تجاری شدن نواحی مسکونی و تمایل برخی افراد برای تغییر کاربری مسکونی به تجاری است که بخش عمدهای از جدارههای محلات مسکونی کلانشهر تهران بویژه محلات شمالی شهر را طی سالیان اخیر دربرگرفته است.کوی نصر در منطقه 2 شهر تهران بافتی شطرنجی با محوریت خیابان گیشا دارد که تعدد کاربریهای تجاری فرامحلی در جداره این خیابان، مسئله مطرح شده در این پژوهش بود. با توجه به مشاهدات میدانی انجام شده در هر 45 متر از این خیابان یک بانک وجود دارد و این درحالیست که شعاع عملکردی فعالیتهای بانک، در مقیاس ناحیه تعریف میشود.مسئله طرح شده از آن جهت قابل بررسی است که توجیه مالی و سوداگرانه این تغییرات میتواند باعث بروز فشارهایی بر محیط مانند آلودگی صوتی، ترافیکی و در مواردی نارضایتی ساکنین محدوده شود.بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل سوداگرانه موثر بر تغییرات کاربری زمین در جداره خیابان گیشا است.روش پژوهش در این مطالعه کتابخانهای، اسنادی، پیمایش میدانی و محلی و همچنین استفاده از روش تحلیل عاملی به منظور تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری در خیابان گیشا بوده است.با استفاده از این روش 3 عامل دسترسی، اقتصاد زمین و توزیع فعالیتی و ساختار محلهای به عنوان عوامل موثر بر تغییرات کاربری در جداره خیابان گیشا مطرح شد.در نهایت به منظور برنامهریزی جهت کنترل پیامدهای سوداگرانه این تغییرات، جدول ماتریس عوامل خارجی و داخلی تنظیم و رویکرد تدافعی برای ارائه راهبرد و سیاستها اتخاذ شده است.