مراد کاویانیراد، مرتضی تهامی،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
فضای جغرافیایی نتیجه ترکیب عناصر کالبدی و محتوایی است که در قالب سازههای انسانی آشکار می شود. نمود بیرونی و کارکرد عناصر کالبدی فضا و اندیشه، با ذهنیت و آرمان ساکنان فضا، نسبت سرراستی داشته است. جستار فضای برگزیده در پیوند با تخصیص و چینش عناصر کالبدی فضا است به گونهای که ساکنان فضا میکوشند این عناصر را در پیوند با امور قدسی و ماورایی قرار دهند تا نیازهای مادی و معنویشان تأمین شود. ساخت و پرداخت چنین فضایی از دیرباز در جهتدهی به کنش و منش انسان جهت داده است. فضای برگزیده در اسطورهها و اندیشه ایران باستان نمودی تمثیلی دارد که در آن خونیرس جایی که ایرانویج در کانون آن قرار دارد مرکز هفت اقلیم است. مرکزیت عالم و آفریدگی اهورامزدا، دو ویژگی ایرانویج است. این فضا تصویر کوچکی از کیهان به شمار میرود که صفت ملکوتی و جاودانگی دارد. دادههای مورد نیاز تحقیق حاضر به روش کتابخانهای گردآوری شده است و روش پژوهش و روششناسی متن نیز به ترتیب تاریخی و روایتی-نقلی هستند. نتیجه پژوهش نشان میدهد که بخش عمدهای از شیوه اندیشهوری این دوره برگرفته از باور به اصل اشه یا ارته به عنوان نظم کیهانی است. شناسههای یاد شده درباره اَرتَهشهر ایرانی گویای منطق توحید، دست کم در بُعد عملی است. در اندیشه و اسطوره ایران باستان، والایی و ارزشمندی، قلمرو و فضای برگزیده تا زمانی ماندگار است که در پیوند با امور ماورایی و آسمانی است.