جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای باقری

ناهید باقری مراغه، محمد معتمدی، عزت اله مافی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

از زمان حیات بشری تاکنون، بلایا در زندگی انسانها تأثیرات منفی بر جای می­گذارند؛ در پاسخ، افراد و جوامع تلاش می­کنند تا پیامدهای این بلایا را کاهش داده و مقیاسهایی را برای بررسی تأثیرات اولیه ایجاد کنند؛ همچنین به نیازهای پس ازپیدایش بلایا و بازگشت به شرایط اولیه پاسخ دهند. جهت برطرف نمودن این چالش ها و در نتیجه آن بالا بردن کیفیت زندگی در شهرها و کلان شهرها نیاز مندی به یک برنامه ریزی بلندمدت و تصمیم گیری در زمینه حل این مشکلات را بیش از هر زمانی دیگر ضروری می نماید. از این رو پرداختن به تئوری های جدید شهری که هر یک با هدف حل مشکلات شهری، بهبود وضعیت کیفی و کمی زندگی شهروندان در شهرها، ارتقاء کیفیت محیط شهر، مدیریت شهر، پیشبرد شهر به سوی مطلوب تر شدن و ... مطرح شده اند، بیش از پیش مهم است. در دهه های اخیر برای حل این چالش ها و کاهش اثرات آن بر کلان شهرها و شهرهای بزرگ راه حل ها و دیدگاه های مختلفی مطرح شده است که یکی از این راه حل ها توجه به مفهوم شهر تاب آور است.پژوهش حاضر از جهت روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می­باشد. جامعه­ی آماری این پژوهش را خبرگان و اساتید آشنا به مباحث شهر تشکیل می‌دادند، حجم نمونه در نظر گرفته‌شده برای تکمیل پرسشنامه 35 نفر از اساتید دانشگاهی و متخصصان حوزه پژوهش تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان داد که معیار ویژگی­های کالبدی بافت با بیشترین مقدار  D-R  (672/0) در قسمت بالای نمودار قرارگرفته و نشان می­دهد این معیار تأثیرگذارترین معیار است. همچنین بر اساس مقدار D+R محاسبه‌شده، معیار کیفیت ابنیه بااهمیت‌ترین معیار است. همچنین معیار زیرساخت­های شهری با توجه به اینکه کمترین مقدار D-R را به خود اختصاص داده به‌عنوان  تأثیرپذیرترین معیار شناخته شد

مسلم صیدی شاهیوندی، شهریار خالدی، علیرضا شکیبا، بابک میرباقری،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده

در بین عوامل مختلف تأثیرگذار در تولید محصولات کشاورزی، شرایط جوی و اقلیمی از مهمترین متغیرهای محیط طبیعی است. در این مطالعه به پهنه­بندی اراضی مستعد کشت ذرت دانه­ای در سطح استان لرستان پرداخته شده تا بهترین مکان ها برای کشت مشخص گردد. در این بررسی، عناصر اقلیمی دما، بارش، درجه روز از 7 ایستگاه سینوپتیک در سطح منطقه و پارامترهای محیطی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه هیدروگرافی و خاک به عنوان فاکتورهای مؤثر در پهنه بندی، مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا داده های اقلیمی استخراج و اطلاعات مورد نظر بدست آمد، سپس نقشه های مربوط به این پارامترها با استفاده از توابع عضویت فازی و معیارهایی که برای کاشت ذرت دانه ای در نظر گرفته شده، استاندارد شد و به هر کدام بر اساس روشAHP وزن خاصی داده شده است. سپس همه نقشه ها با یکدیگر تلفیق و نقشه پهنه­بندی اراضی مستعد کشت ذرت دانه­ای در استان لرستان به دست آمد. بدین ترتیب در نقشه نهایی بدست آمده، 299521 هکتار از اراضی استان برای کشت بسیار مناسب، 809956 هکتار مناسب، 1040944 دارای قابلیت متوسط، 529535 هکتار نامناسب و95930 هکتار نیز برای کشت ذرت دانه­ای بسیار نامناسب هستند. نتایج نشان می دهد که نقش هر یک از عناصر اقلیمی و زمینی، در مناطق مختلف استان متفاوت است و از طریق تلفیق لایه های مؤثر در فرایند کشت در محیط GIS، امکان شناخت مناطق مستعد جهت کشت این گیاه زراعی وجود دارد.
 
 
امجد ملکی، سجاد باقری، سارا مطاعی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

ارزیابی آسیب­ پذیری و تهیه نقشه خطر آلودگی به عنوان یک راهکار مهم مدیریتی جهت حفظ منابع آب کارستی مطرح می باشد. آبخوان­های کارستی در مناطق نیمه خشک غرب ایران با توجه به شرایط طبیعی منطقه، مستعد آلودگی هستند. هدف از این پژوهش برآورد میزان و تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان کارستی توده بیستون پرآو و دشت کرمانشاه در برابر انتشار آلودگی با استفاده از مدل COP است. این مدل با استفاده از سه پارامتر لایه پوشاننده (O)، غلظت جریان(C) رژیم بارش(P)  به ارزیابی آسیب پذیری منابع آب کارست در برابر آلودگی می پردازد. نتایج نشان می دهد که 4/31% مساحت منطقه در پهنه آسیب پذیری متوسط و 7/30% مساحت منطقه در پهنه آسیب پذیری کم واقع شده و9/37% درپهنه با آسیب-­پذیری خیلی کم واقع شده است که بیشتر محدوده دشت را دربرمی­گیرد. عمده مناطق با آسیب پذیری کم و متوسط، در قلمرو کارست های تکامل یافته سازند آهکی، در قسمت های مرتفع منطقه قرار دارند. پوشش گیاهی این مناطق جنگل­های استپی درمحدوده با آسیب­پذیری کم و فاقد پوشش گیاهی در محدوده با آسیب­پذیری متوسط است که بارش آنها بیش از 800 میلی­متر می­باشد. بطورکلی در منطقه مورد مطالعه به ترتیب پارامترهای C، P و O بیشترین نقش را در میزان آسیب پذیری دارا می باشند.

ناهید باقری مراغه، محمد معتمدی، عزت الله مافی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

تبیین رابطه تاب­ آوری در برابر سوانح طبیعی در واقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیت­های اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی در افزایش تاب­آوری در جوامع است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تاب­آوری شهر شیروان در مواجه با زلزله  است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده­ها، اسنادی و میدانی و از نظر نحوه اجرا به صورت پیمایشی است. در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن ساختارهای کالبدی، اجتماعی، نهادی و اقتصادی دخیل در برابر زلزله در قالب 26 شاخص و 4 بعد اصلی (کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی) به ارزیابی تاب­آوری شهر شیروان در مقابل زلزله پرداخته شده است. در این راستا برای تعداد 30 نفر از کارشناسان شهرداری شهر شیروان و متخصصان مرتبط با موضوع، به روش نمونه­گیری ساده و هدفمند پرسشنامه توزیع و تکمیل شد و با استفاده از نرم افزار Expert Choice و GIS و با بهره گیری از مدل های تصمیم­گیری چندمعیاره ی وضعیت تاب­آوری شهر شیروان مشخص شد. یافته­های تحقیق نشان داد که میزان تاب­آوری شهر شیروان بر اساس تلفیق شاخص­های مورد سنجش در 4/65 درصد از شهر پایین و تنها در 2/19 درصد از شهر میزان تاب­آوری بالا است. به عبارت دیگر، در 17 محله از 26 محله شهر شیروان میزان تاب­آوری در مواجه با خطرات ناشی از زلزله پایین است و تنها در 5 محله شهر میزان تاب­آوری بالا است. بنابراین نتایج نهایی تاب­آوری شهر شیروان در 2/19 درصد از شهر بالا، در 4/15 درصد متوسط و در 4/65 درصد از شهر پایین است. در مجموع نتایج حاکی از آن است که تاب­آوری شهر شیروان در وضعیت نامناسب و نامطلوبی قرار دارد و میزان تاب­آوری در این شهر در مواجه با خطرات ناشی از زلزله پایین است.

اعظم صالحی، مسعود پورکیانی، مهدی محمدباقری، سنجر سلاجقه،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


ازآنجاکه برندسازی شهری یکی از پویاترین فعالیت‌های در حوزه خط‌مشی‌گذاری در عصر حاضر محسوب می‌شود که نقش مهمی در توسعه پایدار منطقه ‌ایفا می‌کند و با توجه به رشد روزافزون توسعه شهری در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، زیست‌محیطی و... نیاز به یک برنامه‌ریزی هدفمند و جامع برای همگام شدن با توسعه پایدار می‌باشد. این پژوهش با توجه به مؤلفه‌های توسعه و تأثیر آن بر شاخص‌‌های برندسازی شهری بر آن است تا بتوان با بررسی آن‌ها به بهبود وضعیت توسعه و برندسازی شهری در استان کمک نماید. روش‌های گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه‌ای و پرسش‌نامه می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش از دو گروه تشکیل شده است. گروه اول را خبرگان آگاه به موضوع که تعداد افراد موجود در این جامعه آماری نامشخص و حجم نمونه مورداستفاده 50 نفر می‌باشد. گروه دوم شامل سیاست‌گذاران و مدیران ارشد، کارکنان دارای تحصیلات عالی در استان بوشهر با تعداد 37751 نفر می‌باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 382 نفر تعیین شده است. داده‌های مورداستفاده در این پژوهش از طریق 4 پرسش‌نامه که روایی و پایایی آن‌ها مورد تأیید قرارگرفته است، جمع‌آوری گردیدند. برای اندازه‌گیری سازه‌ها و روابط بین آن‌ها با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم‌افزار SMART PLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرخط‌مشی برندسازی شهری با مدل توسعه رابطه مثبت و معناداری دارد. لذا پیشنهاد می‌گردد سیاست‌گذاران و مدیریت شهری با توجه به رابطه خط‌مشی برندسازی شهری با ابعاد توسعه، جهت برندسازی شهری استان و بهبود ابعاد توسعه برنامه‌ریزی نمایند.
واژگان کلیدی: مدل، توسعه، خط‌مشی، برندسازی شهری.
[1]. نویسنده مسئول: استان کرمان، کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت،
 

حمید باقری، رحیمه رستمی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

طبقه­بندی پوششی تالاب­ها به منظور شناسایی نوع گونه­های گیاهی داخل تالاب و تمایز آن با پوشش گیاهی حاشیه­ی تالاب و بررسی تغییرات اکوسیستم آنها از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. با توجه به مشابهت طیفی بین گونه­های مختلف گیاهی تالاب و گیاهان حاشیه­ی تالاب و زمین­های کشاورزی این امر با استفاده از داده­های چندطیفی با مشکلاتی مواجه است و داده­های ابرطیفی می­تواند در این زمینه بسیار سودمند باشد. در این مطالعه توان سنجنده‌های ابرطیفی و چندطیفی در شناسایی ویژگی‌های تالاب و توانایی سنجنده‌های  ETM+(۲۰۱۱)، Hyperion(۲۰۱۱) و ALI(۲۰۱۱) به منظور مطالعه­ی ویژگی‌های تالاب شادگان طی سال ۱۳۹۰ بررسی شد و شاخص­های مختلف طیفی به همراه ترکیب مناسبی از باندهای تصاویر ماهواره­ای سنجنده­های مذکور به عنوان ورودی انواع روش‌های طبقه­بندی شامل روش­های حداکثر احتمال، حداقل فاصله، شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش‌های ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی با دارا بودن دقت طبقه­بندی بالای ۸۵ درصد در هر سه تصویر, نتایج نزدیک‌تری به واقعیت نشان می‌دهند. دقت طبقه­بندی برای هر سه تصویر برای روش ماشین بردار پشتیبان در بالاترین حد خود بود به طوریکه برای تصویر Hyperion صحت کلی برابر ۹۵.۷۳، برای ALI برابر ۸۸.۰۳ و برای ETM+ برابر با ۸۹.۳۴ است. بنابراین ویژگی‌های در نظر گرفته شده برای تالاب، در سه تصویر حاصل از الگوریتم SVM نشان داد که نمایش تمایز کاربری پوشش گیاهی حاشیه تالاب از کاربری زمین‌های کشاورزی آبی دارای ابهام بیشتری نسبت به سایر ویژگی‌های تالاب است. بررسی‌ها نشان داد که این بخش در تصاویر ALI و ETM+  نسبت به تصاویر Hyperion کمتر قابل شناسایی هستند و یا در برخی مناطق این قسمت‌ها اصلا قابل تفکیک از ارضی کشاورزی آبی نیستند، در حالیکه Hyperion به دلیل دارای بودن تعداد ۲۲۰ باند و داشتن سطح بالاتری از جزئیات طیفی, توانایی تفکیک این دو کلاس را از هم دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb