1- دانشگاه خوارزمی ، afrakhtehh@yahoo.com
2- دانشگاه خوارزمی
چکیده: (6142 مشاهده)
نفت از دهه ی 1330 شمسی به بعد، به تدریج جایگاه برجستهای در اقتصاد کشور قرار به دست آورده و در حال حاضر، عمدهترین منبع تأمینکنندهی نیاز مالی کشور است. با توجه به تقابل دودویی و متضاد این رانت با بخش سنتی اقتصاد یعنی فعالیتهای کشاورزی و دامداری که همواره بر شدت آن افزوده شده است، دو سؤال اساس این تحقیق قرار گرفته است: اول اینکه " اثرات توزیع ثروت نفت بین مناطق مختلف بر ساختار اقتصاد روستایی ایران کدامند؟" و دوم "پیامدهای مکانی – فضایی توزیع ثروت نفت در بخش کشاورزی به عنوان عنصر اصلی و غالب در ساختار اقتصاد روستایی ایران چگونه بوده است؟" دادههای تحقیق با بررسی اسنادی در سطح کشور و در بازه زمانی 1385-1390 جمعآوری شده و با تکیه بر روشهای تحلیل تغییر سهم و گیبز- مارتین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه نشان داده است که مدیریت ملی، منطقهای و محلی، انگیزه چندانی برای تقویت ساختار اقتصاد روستایی با بهرهگیری از ثروت نفت نداشته است. به علاوه، غیبت بخش صنعت در تحولات ساختاری اقتصاد روستایی و تأکید بر بخش کشاورزی در روستاها -هم به لحاظ سیاستگذاری و هم از حیث تأمین اعتبارات- حاکی است که بینش اصولی و منطقی در نظام اقتصاد سیاسی در مواجه با اقتصاد فضاهای روستایی برای توسعه وجود نداشته است.