2 نتیجه برای کشورهای توسعهیافته
علیرضا کازرونی، حسین اصغرپور، علی آقامحمدی، الهام ذکائی علمداری،
دوره 10، شماره 37 - ( 7-1398 )
چکیده
این مطالعه ضمن بررسی رابطه میان درآمد سرانه و انتشار دی اکسیدکربن سرانه در قالب تصریح جدیدی از منحنی زیستمحیطی کوزنتس، به مطالعه چگونگی اثرگذاری فساد بر نقطه بازگشت این منحنی در میان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه طی سال های 2013- 1994، با استفاده از داده های تابلویی میپردازد. نتایج حاصل دلالت بر وجود رابطه U شکل معکوس میان درآمد سرانه و انتشار دی اکسیدکربن سرانه برای کشورهای توسعه یافته و رابطه U شکل برای کشورهای درحال توسعه دارد. همچنین اثر معنادار فساد بر سطح درآمد سرانه در نقطه بازگشت منحنی های مربوطه باعث میشود سطح درآمد سرانه در نقطه بازگشت منحنی کوزنتس کشورهای توسعه یافته افزایش و در نقطه بازگشت منحنی U شکل کشورهای درحال¬توسعه کاهش یابد. به عبارت دیگر، در این حالت با توجه به شکل منحنی به دست آمده، کاهش آلودگی برای کشورهای توسعه یافته در سطح درآمد بالاتر و افزایش آلودگی برای کشوهای درحال توسعه در سطح درآمد پایین تر نسبت به زمانی که فساد وارد محاسبات نشده است اتفاق می افتد. همچنین متغیر سهم انرژی ها تجدیدپذیر در هردو گروه از کشورها اثر منفی و معنادار بر انتشار دی اکسیدکربن سرانه دارد اما اثر مثبت نرخ شهرنشینی در کشورهای توسعه یافته معنادار و در کشورهای در حال توسعه بی معنا است.
ادریس کریمی، زهرا فتورهچی،
دوره 13، شماره 48 - ( 6-1401 )
چکیده
امروزه منافع حاصل از منابع انرژی خصوصاً منابع تجدیدناپذیر میتوانند بر شاخصهای اقتصادی اثرات مختلفی بگذارند و به همین علت دارای ریسکهایی برای اقتصاد و اجتماع میباشد. یکی از این شاخصهای مهم اقتصادی نابرابری درآمدی میباشد که این نابرابری در گذر زمان منجر به بروز مشکلات بسیاری برای جوامع میشود. در این پژوهش اثر وابستگی به منابع طبیعی تجدیدناپذیر بر نابرابری درآمدی کشورهای توسعهیافته مورد بررسی قرار گرفته است. این وابستگی با تفکیک منابع تجدیدناپذیر به منابع فسیلی و غیرفسیلی مجدداً بررسی شده است. دادههای مطالعه از 25 کشور توسعهیافته طی سالهای 1990 تا 2019 میلادی جمعآوری شده و پس از اطمینان از عدم وقوع رگرسیونهای کاذب در حین تخمین، بررسی اقتصادسنجی بین متغیرها انجام گردیده است. با توجه به نتایج برآورد کوتاهمدتی و بلندمدتی حاصل از رویکرد میانگین گروهی تلفیقی مشخص گردید که هرچند در کوتاهمدت وابستگی به منابع طبیعی تأثیری بر توزیع درآمد ندارد اما در بلندمدت دو متغیر وابستگی به مجموع منابع طبیعی تجدیدناپذیر و وابستگی به منابع طبیعی تجدیدناپذیر فسیلی تأثیر منفی و معنیدار و نیز متغیر وابستگی به منابع طبیعی تجدیدناپذیر غیرفسیلی تأثیر منفی و غیرمعنیدار بر نابرابری داشتهاند .همچنین مشخص گردید متغیرهای کنترلی مورد استفاده از جمله: آموزش، جهانیسازی و کیفیت نهادی میتواند نابرابری درآمدی را در کشورهای توسعهیافته کاهش دهد.