جستجو در مقالات منتشر شده


47 نتیجه برای قیمت

اعظم محمدزاده، محمد نبی شهیکی تاش، رضا روشن،
دوره 7، شماره 25 - ( 7-1395 )
چکیده

یکی از مدل‌های قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای مدل CCAPM است که اولین بار توسط بریدن (1979) ارائه گردید. در مدل استاندارد و پایه CCAPM یک رابطه خطی بین بتای مصرف و مازاد بازده دارایی‌ها برقرار است ولی متأسفانه CCAPM خطی باعث ایجاد «معمای صرف سهام» شده است. پس از ارائه معماهایی همچون صرف سهام، تعدیلاتی در مدل CCAPM صورت پذیرفت. به همین منظور در این مقاله نیز تعدیلاتی در مدل پایه CCAPM صورت پذیرفته بطوری‌که به استخراج نوع جدیدی از ترجیحات برای قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای پرداخته‌ شده است. این نوع ترجیحات اولین بار توسط مارشال ارائه شد که در آن تابع مطلوبیت نه تنها به مصرف بلکه به پس‌انداز نیز بستگی دارد. در این مقاله پس از مدل‌سازی ترجیحات بر اساس پس‌انداز به استخراج معادلات اویلر مربوطه پرداخته و با روش GMM پارامترها برآورد شده است. به منظور تخمین مدل‌های CCAPM و SCCAPM، داده‌های فصلی سال-های 1367 تا 1389 مورد بررسی  قرار گرفته است. مدل‌های برآوردی معنادار بوده بعبارت دیگر می‌توان نتیجه گرفت متغیر مصرف و پس‌انداز در توضیح بازده سهام در دوره فوق موفق بوده‌اند. براساس مقادیر تخمینی در دو مدل می‌توان نتیجه گرفت که عامل تنزیل ذهنی زمان (β) عدد بزرگتر از 8/0 دارد و ترجیحات در تابع پس‌انداز معنادار است اما ضریب تاثیر گذاری بالایی ندارد. علاوه بر این نتایج حاکی از آن است که عاملان اقتصادی ریسک گزیر می باشند


ابوالفضل صادقی باطانی، علی سوری، ابراهیم التجائی،
دوره 7، شماره 26 - ( 10-1395 )
چکیده

هدف اصلی در این مطالعه بررسی اثر انحراف سودهای پیش بینی از سودهای تحقق یافته بر بازدهی قیمت¬های سهام در بورس اوراق بهادار ایران است. در واقع این موضوع  اثر انحراف سودهای پیش بینی که ناشی از انحراف در پیش بینی توسط مدیران شرکت ها است، بر بازدهی قیمت های سهام مورد بررسی قرار می¬دهد. برای نیل به این هدف، 194 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 84-1392 انتخاب شده است. در این مطالعه، دو گروه از شرکت هایی که بازدهی بالا و شرکت هایی که بازدهی پایینی را در دوره مذکور تجربه کردند انتخاب شد و از مدل چند عاملی فاما و فرنچ (1993) به عنوان مبنای نظری استفاده شد. نتایج با توجه به روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS)، حاکی از آن است که آن دسته از شرکت های با بازدهی بالا در مقایسه با شرکتهایی که بازدهی پایینی را در طی سال¬های قبل تجربه نمودند، انحراف سود کمتری دارند و مدیران این شرکتها در پیش بینی های خود محتاطانه¬ تر عمل می¬کنند و نسبتاً پیش بینی دقیق¬تری از سود های آتی ارائه می¬کنند. در عین حال شرکتهایی که  عملکرد خوبی را در گذشته تجربه نکرده اند، در ابتدای دوره پیش بینی بالاتری را برآورد می¬کنند، ولی در انتهای دوره با تعدیل های منفی، پیش بینی خود را اصلاح می¬کنند. از دیگر نتایج اینکه تغییرات سود محقق شده در هر سال با بازدهی سهام، رابطه مثبت و معنی دار دارد، اما تغییرات سود پیش بینی از سود محقق شده سال قبل با بازدهی سهام رابطه منفی دارد. رابطه بین بازدهی شاخص کل و بازدهی سهام، مثبت و معنی دار است که برای گروه شرکتهایی با بازدهی بالا در مقایسه با شرکتهای با بازدهی پایین اثر قوی تری را نشان می¬دهد.


نوشین بردبار، ابراهیم حیدری،
دوره 8، شماره 27 - ( 1-1396 )
چکیده

این مقاله رابطه بین نوسانات  قیمت نفت و بازده سهام صنایع فلزات اساسی، فرآورده‌های نفتی و شیمیایی را با استفاده از مدل‌های خود رگرسیون برداری( (VARو خود رگرسیون ناهمسان واریانس شرطی چندمتغیره (MGARCH) در دوره زمانی فروردین 1383 تا اسفند 1393 به صورت تجربی تحلیل می‌کند. در این مطالعه از مدل VAR-GARCH که توسط لینگ و مکالیر (2003) توسعه‌یافته است، استفاده می‌شود. مزیت این مدل این است که، به مسئله‌ی بازده و نوسانات در بین مجموعه‌ی در نظر گرفته‌شده، می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهد اثرات میانگینی بین بازار نفت و بازار سهام فلزات اساسی و فرآورده‌های نفتی وجود دارد ولی در مورد بازار سهام صنایع شیمیایی این اثرات صدق نمی‌کند. اثر نوسانات بین دو بازار قیمت جهانی نفت و صنایع شیمیایی و فلزات اساسی وجود ندارد ولی بین نوسانات بازار نفت و نوسانات بازده سهام فرآورده‌های نفتی رابطه معنی‌داری منفی وجود دارد. در تیجه سرمایه‌گذاران بایستی تا حد امکان وابستگی سبد پرتفوی خود ره به قیمت نفت کاهش دهند.


سعید راسخی، زهرامیلا علمی، میلاد شهرازی،
دوره 8، شماره 27 - ( 1-1396 )
چکیده

حباب قیمت دارایی عبارت است از انحراف قیمت دارایی از ارزش بنیادین آن. نظر به این‎که بسیاری از بحران‎های مالی به دنبال ترکیدن حباب دارایی‎های مالی به وجود می‏آیند، بررسی رفتارهای حبابی در این بازارها و تشخیص اولیه جهت پیشگیری از پیامدهای ناگوار اقتصادی حائز اهمیت است. با توجه به انتقادات وارد بر آزمون‏های متعارف کشف حباب‏های قیمتی و نیز اهمیت موضوع، در پژوهش حاضر، روش‏های نوظهور ارایه شده توسط فیلیپس و همکاران (2011 و 2012) مبتنی بر آزمون‎های‏ ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم‏یافته راست دنباله (RTADF) مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، به منظور آزمون رفتار انفجاری، وجود حباب‎های چندگانه و تعیین دوره‎های حبابی در بازار ارز غیررسمی ایران، آزمون‎های SADF و GSADF برای داده‏های ماهانه نرخ ارز اسمی طی دوره 1394:12-1381:01 انجام شده است. از آن‎جاکه رفتار انفجاری در نرخ ارز اسمی ممکن است ناشی از رفتار انفجاری در بنیادهای آن باشد، برای اظهارنظر پیرامون وجود حباب‎های عقلایی در بازار ارز، شاخص‏های نسبت نرخ ارز اسمی به قیمت نسبی کالاهای قابل تجارت و نسبت نرخ ارز اسمی به قیمت نسبی کالاهای غیر قابل تجارت نیز مورد ارزیابی قرار گرفته‏اند. طبق نتایج حاصل، در دوره مورد بررسی، بازار ارز ایران رفتار انفجاری و حباب‏های چندگانه را تجربه نموده است. همچنین، قیمت‏های نسبی کالاهای قابل تجارت توضیح‏دهنده مناسبی برای رفتار انفجاری در نرخ ارز اسمی است. یافته‏ها نشان داد که رفتار انفجاری نرخ ارز اسمی در دوره‏های 1387:9-1387:7، 1390:12-1390:10 و 1391:8-1391:6 به دلیل وجود حباب‎های عقلایی در نرخ ارز و در سایر دوره‏های تعیین‎شده، ناشی از عامل بنیادین قیمت‏‎های نسبی کالاهای قابل تجارت بوده است. بنابراین، توصیه می‎شود جهت کنترل نوسانات شدید نرخ ارز، علاوه بر پیش‎بینی حباب‎های قیمتی، به نوسانات قیمت‏ها در بازار کالاهای تجاری نیز توجه بیشتری گردد. همچنین، با توجه به امکان تکرارشوندگی حباب‏ها، بهتر است به منظور کشف حباب‎ها‎ از آزمون GSADF استفاده شود.


مرتضی بهروزی فر، علی امامی میبدی، عبدالرسول قاسمی، محمدباقر حشمت زاده،
دوره 8، شماره 27 - ( 1-1396 )
چکیده


انتظارات، نقش مهمی را در نوسانات قیمت نفت‏خام برعهده دارد و به نظر می‎رسد که عامل عمده و اساسی در تغییرات رفتار عرضه و نهایتا تغییرات‏ رفتار ‏واقعی‏ قیمت ‏نفت ‏بوده‏است. با شناخت عوامل موثر بر این انتظارات، می‎توان نبض بازار نفت و امکانات مختلف آن ‏را، به‏صورتی پایدار ‏و ‏مستمر‏ در‏دست ‏داشت. یکی از مهم‏ترین عواملی که می‏تواند بر سطح انتظاری‏ قیمت‏ها در آینده تاثیر بگذارد، حجم ذخائر نفتی موجود و به‏ویژه حجم نفت در اختیار کشورهای عضو اوپک و محدود بودن حجم ذخائر قابل بازیافت نفت می‏باشد. اهمیت حجم ذخائر نفتی برای هریک از کشورهای عضو اوپک علاوه بر اعتبار در اختیار داشتن حجم بالاتری از ذخائر نفت نسبت به دیگران، کسب سهم بالاتری از کل تولید اوپک است، به این ترتیب که پس از تدوین سیستم سهمیه‏بندی تولید کشورهای عضو اوپک در ابتدای دهه 1980، حجم ذخائر به عنوان یکی از معیارهای تعیین سهمیه مشخص شد و پس از آن بود که مسابقه اعلان افزایش حجم ذخائر میان اعضا شروع شد. مقاله حاضر تلاش کرده تا با بررسی تحولات حجم ذخائر نفتی ایران از طریق بررسی میزان تاثیرگذاری این اطلاعات بر تولید نفت کشور، نسبت به معتبر بودن این اعلام‏ها، اظهارنظر کند، زیرا این اعتقاد وجود دارد که اعلام بیش از اندازه حجم ذخائر، باعث اغتشاش در بازار خواهد بود به این دلیل که این اطلاعات، مبنائی برای تداوم پیش‏بینی عرضه آتی نفت در بازارهای جهان است.‬‬ برمبنای نتایج مقاله حاضر که بر مبنای داده‏های فصلی دوره 1980 تا 2013 و در چارچوب مدل مارکف سوئیچینگ انجام شده، عملا ارتباطی میان افزایش حجم ذخائر و تغییر تولید نفت‏خام ایران به‏عنوان یکی از اعضای اوپک وجود ندارد که به نظر می‏رسد اعلام بیش از اندازه واقعی حجم ذخائر نفت، عملا ناشی از رقابت پنهان میان اعضا در کسب جایگاه بالاتر در سازمان و نیز بدست آوردن سهمیه بیشتر تولید از این سازمان است.


علی اصغر سالم، مرتضی نیازی،
دوره 8، شماره 28 - ( 4-1396 )
چکیده

گردشگری مذهبی چه در داخل کشور و چه در سطح بین‌الملل از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این مطالعه با استفاده از روش سیستم تقاضای تقریباً ایده‌آل خطی پویا و فرمول‌های کشش قیمتی و درآمدی به برآورد و بررسی تقاضای سفرهای مذهبی پرداخته شده است. بدین ‌منظور از داده‌های خرد بودجه خانوار در سال‌های 1370 تا 1390 ارائه شده توسط مرکز آمار ایران استفاده گردیده است. با توجه به نتایج به دست آمده، کشش درآمدی سفرهای مذهبی در حدود 42/0 است، بدین معنا که هر یک درصد افزایش درآمد منجر به افزایش ۴/0 درصدی تقاضا برای سفرهای مذهبی می‌گردد. همچنین کشش قیمتی تقاضا در تمامی گروه‌های کالایی منفی بوده و کشش قیمتی سفرهای مذهبی در حدود 98/0- است
نفیسه بهرادمهر، محسن مهرآرا، محمد مزرعتی، هادی دادآفرید،
دوره 8، شماره 29 - ( 7-1396 )
چکیده

در این مقاله، وجود پاداش ریسک(تفاوت بین قیمت آتی­ ها و قیمت نقدی مورد انتظار) در بازار آتی های نفت خام آمریکا طی دوره ۱۹۸۹:۰۱ تا ۲۰۱۲:۱۱ بررسی شده است و پس از آن تغییرپذیر بودن پاداش ریسک در طول زمان توضیح داده است. همچنین با استفاده از مدل‌های خودرگرسیون برداری بیزین(BVAR) و خودرگرسیون برداری(VAR)، پاداش ریسک در افق‌های زمانی مختلف در بازار آتی های نفت خام آمریکا پیش‌بینی می‌شود. نتایج تحقیق نشان می­ دهد که در سطح معناداری ۱۰ درصد در تمامی افق­ های زمانی (یک ماهه، دو ماهه، سه ماهه و چهار ماهه) وجود پاداش ریسک در بازار آتی های نفت خام آمریکا تایید می­ شود و از طرفی دیگر، با توجه به مقایسه RMSEمدل­ های مختلف BVAR و VAR، بهتر بودن پیش­ بینی­ های پاداش ریسک توسط  مدل­ های BVAR نسبت به مدل­ های VAR تایید می شود.

ناصر خیابانی، محمدامین نادریان،
دوره 9، شماره 32 - ( 4-1397 )
چکیده

در این مقاله با استفاده از یک الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری با پارامترهای متغیر در زمان به بررسی تغییر ساختار بازار نفت در بازه زمانی 2016-1985 پرداخته شده است. در این الگوی ساختاری مقدار عرض از مبدأ و شیب توابع عرضه و تقاضای نفت در طول زمان تغییر می‌کند و یکی از عوامل تغییر تقاضا علاوه بر رشد اقتصاد جهانی، ناشی از انتظارات عرضه و تقاضای آینده در قالب تقاضای سفته‌بازی است. در این چارچوب فرض بر این است که انتظارات جلونگر نسبت به تغییرات متغیرهای بنیادین عرضه و تقاضای نفت، در متغیر ذخیره‌سازی منعکس شده و از این طریق بر تعادل بازار نفت تأثیر می‌گذارد. بنابراین این امکان وجود دارد که علاوه بر تکانه‌های ساختاری عرضه و تقاضای جاری، تکانه تقاضای سفته‌بازی نفت نیز با استفاده از اضافه شدن متغیر ذخیره‌سازی به الگوی ساختاری بازار نفت شناسایی شود. تخمین الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری متغیر در زمان با استفاده از روش زنجیره‌های مارکوف مونت‌کارلو این امکان را ایجاد می‌کند تا علاوه بر بررسی تأثیر تکانه‌های عرضه و تقاضای جاری بر متغیرهای درونزای الگو (تولید نفت‌خام، حجم فعالیت‌های اقتصادی حقیقی، قیمت حقیقی نفت‌خام و ذخیره‌سازی نفت) امکان ارزیابی واکنش این متغیرها به تکانه تقاضای سفته‌بازی نفت نیز میسر گردد. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد که واکنش همزمان تولید نفت خام به هر سه تکانه ساختاری در طول زمان روندی کاهنده را طی نموده است. بخش قابل توجه این کاهش مربوط به دوره قبل از سال 1995 است که بازار دارای مازاد عرضه نفت بیشتری بود. پس از این دوره، مقدار واکنش همزمان تولید نفت‌خام به هر سه تکانه ساختاری شناسایی شده، دامنه تغییرات محدودی را داشته و تقریباً ثابت بوده است. علاوه بر این، تکانه‌های عرضه جاری نفت، تقاضای سفته‌بازی و تقاضای جاری نفت به ترتیب در همه دوره‌ها تأثیر همزمان بیشتری را بر تولید نفت داشته‌اند. واکنش همزمان قیمت حقیقی نفت به تکانه‌های ساختاری بازار نفت دارای جهش‌هایی بوده که مربوط به دوره‌های بحران بازار نفت و افزایش درجه ریسک‌گریزی کارگزاران اقتصادی است. اهمیت تکانه عرضه جاری نفت تا قبل از سال 2000 بیشتر از تکانه‌های تقاضا بوده اما پس از آن تا ابتدای سال 2015 تکانه تقاضای جاری نفت تأثیر همزمان بیشتری را بر قیمت حقیقی نفت داشته است. پس از سال 2014، مقدار واکنش  همزمان قیمت حقیقی نفت خام به تکانه عرضه جاری نفت بار دیگر بیشتر از تکانه تقاضای جاری نفت شده است. تأثیر همزمان تکانه سفته‌بازی نفت بر قیمت حقیقی نفت‌خام در دوره‌های بحران در بازار نفت همراه با افزایش درجه نااطمینانی از آینده بیشتر شده اما در مجموع مقدار این واکنش همزمان همواره کمتر از مقدار متناظر برای تکانه‌های عرضه و تقاضای جاری نفت بوده است. 

موسی خوشکلام خسروشاهی،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده

با توجه به اینکه بهبود کارائی مصرف انرژی و اثر بازگشتی ناشی از آن در ادبیات اقتصاد انرژی بسیار مورد توجه است ازاینرو مقاله حاضر با بکارگیری رویکرد ARDL به تخمین اندازه اثر بازگشتی مستقیم مربوط به مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی ایران پرداخته و برای این منظور از داده‌های دوره زمانی 1395-1365 و روش‌شناسی مبتنی بر تخمین کشش تقاضای گاز طبیعی با توجه به قیمت‌های شکسته‌شده بهره گرفته شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهند که اولاً اثر بازگشتی مستقیم مربوط به مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی کشور وجود داشته و در نتیجه صرفه‌جویی انرژی ناشی از بهبود کارائی انرژی کمتر از انتظار خواهد بود ثانیاً اندازه اثر بازگشتی مستقیم مربوط به تقاضای خانگی گاز طبیعی در کوتاه‌مدت برابر با 69 درصد و در بلندمدت برابر با 78 درصد است. همچنین یافته‌ها حاکی از عدم وجود اثر معکوس ناشی از مصرف گاز طبیعی خانگی بوده و لذا بکارگیری سیاست‌هایی در زمینه بهبود کارائی مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی ایران قابل توصیه است.

سیاب ممی پور، حدیث عبدی،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده

ادوار تجاری یکی از مهم¬ترین شاخص¬های اقتصادی محسوب می¬شود که تغییر در فعالیت‌های اقتصادی در طول زمان را نشان می¬دهد. بررسی ادوار تجاری از آن جهت اهمیت دارد که درک و توجه به چگونگی نوسانات تولید ناخالص داخلی و عوامل مؤثر بر این نوسانات همچون شوک¬های قیمت نفت به سیاست¬گذاران اقتصادی در برنامه¬ریزی بهتر و مؤثرتر کمک می¬کند. این مطالعه با استفاده از مدل غیرخطی مارکوف سوئیچینگ با احتمال انتقال متغیر (MS-TVTP )، اثرات شوک¬های قیمت نفت بر پویایی¬های انتقال چرخه¬های تجاری ایران به صورت فصلی بین سال¬های 1384 تا 1395 را مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور ابتدا شوک¬های قیمت نفت با چهار روش مختلف استخراج شده و سپس تأثیرآنها بر دوره¬های رکود و رونق بررسی شده است. نتایج حاصل از مدل مارکوف سویچینگ با احتمال انتقال متغیر نشان می‌دهد چرخه¬های تجاری در اقتصاد ایران تحت تاثیر نوسانات و شوک¬های قیمت نفت است؛ به طوری که در همه چهار حالتی که شوک قیمت نفت محاسبه شده است، شوک¬های مثبت قیمت نفت، نه تنها احتمال ماندن در رژیم رونق در اقتصاد ایران را افزایش می¬دهد بلکه احتمال خروج از وضعیت رکود و انتقال به رژیم رونق را نیز افزایش می¬دهد. همچنین از مقایسه نسبی ضرایب شوک¬های قیمت نفت در احتمال ماندن در رژیم رونق و انتقال از رژیم رکود به رونق می¬توان استدلال کرد، بروز شوک¬های مثبت در دوره رکود، احتمال گذار یا خروج از رکود را به مقدار بیشتری نسبت به رژیم رونق افزایش می¬دهد. به عبارت دیگر، در اقتصاد ایران شوک¬های قیمت نفت در دوره رکود اثر بیشتری در چرخش وضعیت اقتصادی دارد و احتمال خروج اقتصاد از دوره رکود را به مقدار بیشتری افزایش می¬دهد اما در دوره رونق اقتصادی، بروز یک شوک مثبت، احتمال ماندن در دوره رونق را به مقدار کمتری، افزایش می¬دهد.

حسن حیدری، مهسا رشیدی،
دوره 10، شماره 35 - ( 1-1398 )
چکیده

نرخ ارز با توجه به ماهیتی که دارد می‌تواند سطح عمومی قیمت‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. اگرچه در زمینه اثرات نرخ ارز بر سطح عمومی قیمتها مطالعات زیادی شده است،  اما در زمینه  میزان اثرگذاری نرخ ارز بر قیمت در بخش‌های مختلف اقتصادی مطالعات کمتری انجام شده است. در این پژوهش تاثیر تغییرات نرخ ارز بر اجزای شاخص قیمت تولیدکننده (شامل بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات) با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) محاسبه شده است. برای این منظور، از داده های فصلی دوره زمانی 1396-1370 استفاده شده است.  نتایج این تحقیق نشان می دهد، در بخش کشاورزی و خدمات با گذشت  یک دوره طولانی (24 فصل) گذر نرخ ارز به صورت ناقص (کمتر از 100 درصد) رخ داده است، بطوریکه به ازای 100 درصد افزایش در نرخ ارز در مجموع و به صورت انباشته قیمت در بخش خدمات 40 درصد و در بخش کشاورزی حدود 46 درصد افزایش یافته است. همچنین شاخص قیمت مصرف کننده نیز به ازای افزایش 100 درصدی نرخ ارز در نهایت حدود 23 درصد افزایش یافته است. در بخش صنعت بر خلاف سایر بخش های اقتصادی گذر نرخ ارز تقریبا کامل و حدود 100 درصد بوده است بطوریکه در فصل 24 در مجموع به ازای 100 درصد افزایش در نرخ ارز شاهد افزایش بیش از 97 درصد در قیمت‌های تولیدکننده در بخش صنعت هستیم. با توجه به نتایج می‌توان گفت که تفاوت قابل توجهی بین اجزای شاخص قیمت تولیدکننده در ایران از نظر انتقال اثرات نرخ ارز و میزان حساسیت به آن دیده می‌شود که می‌توان آن را به ساختار متفاوت این بخش‌ها نسبت داد.

رضا روشن،
دوره 10، شماره 36 - ( 4-1398 )
چکیده

در این مقاله به بررسی نقش ترازهای واقعی پول در تابع ترجیحات خانوار با چار چوب تعدیل شده مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (M-CCAPM) پرداخته شده است. از این رو، متغیر رشد ترازهای واقعی پولی به عنوان یک عامل ریسک در تابع مطلوبیت خانوار وارد گردیده  و از دو شکل تابع مطلوبیت با ترجیحات ریسک‌گریزی نسبی ثابت و ترجیحات بازگشتی استفاده شده است به گونه‌ای که، متغیر‌های حجم پول (M1) و حجم نقدینگی (مجموع پول و شبه پول)، (M2) به عنوان ورودی در تابع مطلوبیت در نظر گرفته شده است. پس از تخمین سیستم‌‌های معادلات اولر استخراجی با روش گشتاورهای تعمیم یافته، با استفاده از معیارهای HJ، MAE  و  MSE به انتخاب مناسب ترین مدل برآورد کننده سهم متغیر تراز واقعی پولی پرداخته شد. معیارهای مذکور نشان می‌دهند که در بین مدل‌های متعدد حاوی متغیر ترازهای واقعی پول، مدل با ورودی حجم نقدینگی (M2) و ترجیحات با ریسک‌گریزی نسبی ثابت، مناسب‌ترین مدل می‌باشد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که سهم تراز واقعی پول در تابع مطلوبیت خانوارهای ایرانی از نظر آماری معنادار بوده و اندازه آن حدوداً 34 درصد می‌باشد. بنابراین با توجه به سهم متغیر پولی در تابع مطلوبیت که نسبتاً قابل ملاحظه است، بر ورود آن به توابع مطلوبیت استفاده شده در مدل‌های قیمت‌گذاری دارایی‌ها در پژوهش‌های مختلف، تاکید می‌گردد.

علی اکبر قلی زاده، مریم نوروزی نژاد،
دوره 10، شماره 36 - ( 4-1398 )
چکیده

این مقاله به بررسی رابطه بین قیمت مسکن و سیکل‌های تجاری در ایران پرداخته است. ازآنجا که مسکن کالایی باماهیت دوگانه بوده ؛ یعنی هم ماهیتی خصوصی و هم سرمایه‌ای دارد ؛ می‌تواند نقش مهمی در هزینه‌های سرمایه گذاری، رشد اقتصادی و تحریک سایر بخش‌های تولیدی در کشور داشته باشد. در این مقاله برای بررسی رابطه بین قیمت مسکن و سیکل‌های تجاری از مسکن به عنوان یک دارایی وثیقه‌ای استفاده شده است که در محدودیت‌های اعتباری بنگاه‌ها و همچنین به عنوان یک شوک بر اساس مشاهدات در نوسانات قیمت مسکن در الگو وارد می‌شود. به منظور بررسی رابطه بین قیمت مسکن، سرمایه گذاری و نوسانات اقتصادی در ایران از داده‌های فصلی دوره زمانی 1395-1370 و برای  بررسی این پویایی از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی استفاده شده است. شواهد آماری نشان دهنده هم حرکتی بین قیمت مسکن و سرمایه گذاری‌های تجاری تحت تاثیر پویایی‌های قیمت مسکن در اقتصاد کلان است. همچنین نتایج نشان دهنده این موضوع است که لحاظ کردن قیمت مسکن به عنوان یک دارائی وثیقه‌ای می‌تواند به عنوان عاملی برای افزایش ارزش دارائی بنگاه‌ها و به تبع آن استقراض و سرمایه گذاری‌های آتی شود که منجر به هم حرکتی بین قیمت مسکن و سرمایه گذاری و نوسانات اقتصادی در کشور می‌شود.

علی تک روستا، پریسا مهاجری، تیمور محمدی، عباس شاکری، عبدالرسول قاسمی،
دوره 10، شماره 37 - ( 7-1398 )
چکیده

نوسانات شدید قیمت نفت اثرات به‌سزایی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته دارد. هدف این پژوهش، ارائه تحلیلی درباره عوامل ایجاد شوک‌های نفتی با تاکید بر ریسک سیاسی کشورهای اوپک می‌باشد. در این پژوهش از روش مدل خودرگرسیون برداری ساختاری  برای داده های فصلی درطی سال های 1994:1 الی 2016:4 استفاده شده است. در این پژوهش شوک‌های نفتی به شوک‌های ریسک سیاسی، عرضه نفت و تقاضای جهانی برای کالاهای صنعتی تقسیم‌بندی شده، و نتایج نشان می‌دهد که تأثیر این شوک‌ها بر قیمت نفت هم از جهت عمر و دوام شوک‌ها و هم از حیث جهت تأثیرگذاری این شوک‌ها بر قیمت نفت متفاوت است. همچنین تأثیرپذیری قیمت نفت از منشاء های گوناگون شوک‌ها، در طی زمان به دلیل تغییرات ساختاری قابل توجه در بازار جهانی نفت اعم از وقوع بحران مالی در سال 2008 و افزایش شدید نوسانات بازارهای نفت و تغییر رفتار اوپک و به تبع آن افزایش قدرت بازاری اوپک و همچنین ورود تکنولوژی‌های جدید به بازار نفت تغییر کرده، و لذا بازارهای نفت دچار تحولاتی گردیده‌اند که به موجب آن‌ها، حساسیت‌های قیمتی بازار در سال¬های اخیر افزایش یافته است و درنتیجه تأثیرگذاری ریسک سیاسی کشورهای اوپک در دوره سال‌های 2008 تا 2016 پردامنه‌تر و قوی‌تر شده است.

اکبر حسن پور، محسن خضری،
دوره 10، شماره 38 - ( 10-1398 )
چکیده

کالاها و خدمات شهری را می‌توان به لحاظ ماهیت قیمت گذاری به دونوع کالاهای عمومی و خصوصی تقسیم نمود. خدمات اتوبوسهای شهری جز کالاهای خصوصی خالصی محسوب می‌شود که دارای صرفه‌های خارجی مثبت می‌باشد. اثر موهرینگ از مهمترین صرفه‌های خارجی خطوط اتوبوسرانی است که در واقع فلسفه و ماهیت اعطای یارانه را توسط شهرداری و دولت توجیه می‌نماید. در این پژوهش مدلهای محاسبه پولی اثر موهرینگ شرح و در نهایت مدل قیمتگذاری بهینه خدمات اتوبوس‌های شهری ارائه می‌گردد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که مدل قیمت‌گذاری بهینه با سیاست قیمتگذاری بلیط اتوبوس شهرداری تهران تفاوتهای فاحشی دارد. تخمین تجربی مدل نیز تفاوت زیاد قیمت های موجود و پرداخت یارانه را با مقادیر بهینه استخراجی از مدل ارائه شده نشان می‌دهد.

یعقوب رشنوادی، حسین نوروزی، توحید فیروزان سرنقی، شاهرخ بیگی،
دوره 11، شماره 39 - ( 1-1399 )
چکیده

در دهه¬های اخیر توسعه بازار¬های اوراق بهادار سهم زیادی در شکوفایی و توسعه کشور¬ها داشته است. داشتن بازار ساختار¬مند و پویای سرمایه از الزامات اساسی کشور¬ها در مسیر توسعه بوده و نقش این بازار در ایجاد تعادل اقتصادی بر کسی پوشیده نیست. از این رو تبیین نوسانات بازار سهام از اهمیت بالایی برخوردار است. در این میان ارتباط متقابل بازار سهام و نرخ ارز موضوع پژوهش بسیاری از پژوهشگران بوده است. نرخ ارز یک متغیر کلیدی است که عدم توجه به آن می¬تواند مسایل و مشکلاتی را برای اقتصاد هر کشوری در ابعاد گوناگون ایجاد نماید. از این رو، پژوهش حاضر با تصریح یک دستگاه معادلات همزمان به بررسی تعاملات همزمان بین نرخ ارز و بازار سهام در ایران با استفاده از داده¬های فصلی 1386 تا 1396 پرداخته است. متغیرهای به کار رفته در این سیستم؛ نرخ ارز، شاخص قیمت سهام، قیمت طلا، قیمت نفت، نقدینگی و شاخص قیمت مصرف‌کننده می¬باشند. نتایج حاصل از یافته¬های این پژوهش نشان داد که نرخ ارز اثر مثبت و معنا¬داری بر شاخص قیمت سهام در کشور ایران دارد. و با افزایش نرخ ارز، شاخص قیمت سهام نیز افزایش خواهد یافت. همچنین شاخص قیمت سهام از لحاظ آماری تأثیر معناداری بر نرخ ارز در کشور ایران دارد. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان می¬دهد که اثر شاخص قیمت سهام بر نرخ ارز،  منفی و معنادار است یعنی با افزایش شاخص قیمت سهام، نرخ ارز کاهش می¬یابد.

سید رضا میرنظامی، سجاد رجبی، فاضل مریدی فریمانی،
دوره 11، شماره 41 - ( 7-1399 )
چکیده

کاهش یا حذف یارانه بخش برق در اقتصاد، از گذشته همواره به‌عنوان یک راهکار در جهت کنترل مصرف روزافزون برق مطرح بوده است. با افزایش یا کاهش یارانه برق، مالیات غیرمستقیم کاهش یا افزایش می‌یابد. در این شرایط تحت فرض ثبات نهاده‏های اولیه و ثبات تکنولوژی تولید برق و بر مبنای مدل‌سازی داده-ستانده، تأثیرات افزایش قیمت برق بر قیمت کالاهای تولیدی بخش‏های 75گانه اقتصادی سنجیده شد. نتایج این شبیه‏سازی -که تحت سه سناریوی  افزایش قیمت برق به میزان 7%، 16% و 23% انجام‌شده است- نشان می‌دهد که تورم بخش‏های «ارتباطات»، «ساخت محصولات غذایی» و «ساخت محصولات کانی غیرفلزی طبقه‌بندی نشده» بیشتر از سایر بخش‌ها خواهد بود. با در نظر گرفتن مجموع منافع به‌دست‌آمده از افزایش قیمت و هزینه‌های اقتصادی-اجتماعی آن برای مشترکین خانگی، سناریو «افزایش قیمت تعرفه مشترکین مصارف خانگی 7%»، «افزایش قیمت تعرفه مصارف عمومی 16%»، «افزایش قیمت تعرفه مشترکین مصارف تولید آب و کشاورزی 16%»، «افزایش قیمت تعرفه مشترکین مصارف تولید صنعت و معدن 23%» و درنهایت «افزایش قیمت تعرفه مشترکین سایر مصارف 23%» می‌تواند تعرفه پیشنهادی برای افزایش قیمت برق باشد.

روزبه بالونژادنوری، امیرعلی فرهنگ،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1400 )
چکیده

در پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر نامتقارن بلندمدت و کوتاه مدت متغیرهای اقتصاد کلان بر شاخص قیمت بازار سرمایه از روش خود رگرسیونی با وقفه توزیعی چندکی (QARDL) معرفی شده توسط چو و همکاران (2015) استفاده شده است. برای این منظور از داده¬های ¬ماهانه مربوط به اقتصاد ایران در بازه زمانی 1387:9-1400:6 جهت بررسی رابطه متغیرهای تورم، نرخ ارز، تراز تجاری غیر نفتی و قیمت نفت خام بر شاخص قیمت بازار سرمایه استفاده شده است. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که در کوتاه مدت متغیرهای کلان مورد استفاده بجز تراز تجاری و قیمت نفت به صورت نامتقارن بر شاخص قیمت بازار سرمایه اثرگذار هستند. همچنین نتایج تخمین QARDL نشان داد که در بلندمدت تمام متغیرها بجز قیمت نفت بر شاخص قیمت سهام اثر نامتقارن داشته و اثر قیمت نفت متقارن و معنادار می¬باشد. این نتیجه گیری نشان می¬دهد در شرایطی که شاخص قیمت بازار سهام در وضعیت رونق، رکود و یا عادی است، بجز قیمت نفت اثر متغیرهای تحقیق بر این شاخص یکسان نمی¬باشد و حتی این اثر در کوتاه¬مدت و بلندمدت نیز متفاوت است.

سعید دهقان خاوری، وحیده حکمت، سعیده درخش، سیدحسین میرجلیلی،
دوره 12، شماره 46 - ( 10-1400 )
چکیده

قیمت به‌عنوان یکی از عناصر آمیخته بازاریابی، نقش اساسی در تصمیم‌گیری گردشگران و  همچنین درآمد فعالان عرصه گردشگری دارد  و ازاین‌رو شناسایی اجزاء و عوامل تأثیرگذار بر فرآیند قیمت‌گذاری، امری ضروری تلقی می‌شود. شیوع کرونا در ایران ، یکی از موقعیت‌هایی است که توجه کسب‌وکارهای گردشگری را به‌ضرورت مدیریت فرآیند قیمت‌گذاری و به‌روزرسانی قیمت محصولات گردشگری، متناسب با وضعیت کنونی بازار گردشگری جلب نموده است. در این پژوهش که با رویکردی کیفی-کمی و با استفاده از نگاشت شناختی فازی انجام‌شده است ، با استفاده ازنظر 9 نفر از صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف گردشگری،  به‌عنوان خبره، ابتدا 29 عامل قیمت‌گذاری محصولات گردشگری شناسایی‌شده و سپس با استفاده از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته، 18 عامل  در قالب 4 بعد انتخاب گردیدند. سپس به شناسایی مهم‌ترین مؤلفه‌های قیمت‌گذاری در زمان شیوع ویروس کرونا در این بخش پرداخته‌شده است.  یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که به‌منظور قیمت‌گذاری مناسب محصولات گردشگری ایران در زمان شیوع ویروس کرونا، چهار مؤلفه پوشش هزینه‌ها و جلوگیری از ضرر، قدرت خرید، بقاء در بازار گردشگری و میزان تقاضای گردشگران نسبت به سایر مؤلفه‌ها، از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و می‌توانند در قیمت‌گذاری خدمات و محصولات گردشگری در این برهه موردتوجه و استفاده سیاست‌گذاران و برنامه ریزان قرار گیرد.

نوید سالک، مرتضی خورسندی،
دوره 13، شماره 47 - ( 3-1401 )
چکیده

قیمت نفت خام از عوامل موثر بر شاخص‌های اقتصادی می‌باشد. از این‌رو پیش‌بینی قیمت نفت همواره مورد بحث اقتصاددانان بوده است. در این پژوهش به منظور پیش‌بینی قیمت نفت، بر اساس نظریه رقابتی مک اوی، تاثیر کلیه متغیرهای موثر بر عرضه و تقاضای نفت خام بررسی و با استفاده از سیستم معادلات همزمان و روش‌های آماری مرسوم، معادلات عرضه و تقاضا برآورد ‌گردید. سپس با فرض برابری عرضه و تقاضای نفت در بلندمدت، کشش‌های بلندمدت عرضه و تقاضای نفت نسبت به هریک از متغیرهای موجود در مدل استخراج گردید. محاسبات نشان داد بیشترین تاثیر بر قیمت نفت را تولید ناخالص داخلی جهان با کشش تقاضای 6039/0 و کمترین تاثیر را تنش‌های نظامی و امنیتی جهان با کشش تقاضای 0110/0- دارند. پس از برآورد الگو به مقایسه دقت پیش‌بینی سه روش تلفیقی شامل شبکه عصبی و سیستم معادلات همزمان، آریما و سیستم معادلات همزمان، شبکه عصبی و آریما و سیستم معادلات همزمان با روش‌های مرسوم و تک متغیره شبکه عصبی و آریما پرداخته شد. نتایج بیانگر آن بود که روش تلفیقی آریما و سیستم معادلات همزمان در پیش‌بینی 5 ساله و روش تلفیقی شبکه عصبی و آریما و سیستم معادلات همزمان در پیش‌بینی 10 ساله از قدرت پیش‌بینی‌کنندگی بهتری نسبت به روش‌های مرسوم و تک‌متغیره شبکه عصبی و آریما برخوردار می‌باشند.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه تحقیقات مدلسازی اقتصادی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Economic Modeling Research

Designed & Developed by : Yektaweb