9 نتیجه برای مهرآرا
دکتر حمید ابریشمی، دکتر محسن مهرآرا، مهدی نوری، محسن محقق،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
بررسی تأثیر تورم در تغییرات نرخ رشد بهرهوری کل عوامل تولیدی اقتصاد، موضوعی است که در دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این موضوع به ویژه در اقتصاد ایران که در سالهای گذشته همواره با تورمهای بالا روبهرو بوده است، اهمیتی ویژه دارد. تعیین جهت و میزان تأثیر این دو متغیر بر یکدیگر، بیتردید میتواند در اتخاذ سیاستهای کارآمد سودمند واقع باشد. این مقاله، با هدف کشف اطلاعات نهفته در سریهای زمانی این دو متغیر، رابطهی میان آنها را با استفاده از تجزیهی موجک تحلیل میکند و بر آن است تا افزون بر مطالعهی سریهای اصلی، رابطهی میان سریهای تجزیه شده را نیز بررسی کند. این مقاله با بهرهگیری از روشی نو در تحلیل سریهای زمانی تورم و رشد بهرهوری کل، به کشف روابطی منجر گردیده اسـت که پیـشتر مورد توجـه محـققان نبـودهاست. نتـایج بهدست آمده از بررسی سریهای زمانی نرخ تورم و نرخ رشد بهرهوری کل عوامل در دورهی زمانی سالهای 1339 تا 1385 نشان میدهد که گرچه رابطهی آماری معناداری میان سریهای اصلی برقرار نیست؛ اما، میان سریهای تجزیه شدهی متغیرها در سطوح اول و دوم، رابطهای منفی و معنادار وجود دارد. افزون براین نتایج آزمون علیت گرنجر وجود رابطهی علی میان سریهای تجزیه شده در فرکانسهای مختلف را تأیید میکند.
دکتر محسن مهرآرا، کیوان شهاب لواسانی،
دوره 3، شماره 7 - ( 1-1391 )
چکیده
یکی از جنبههای بسیار مهم در آسیبپذیری اقتصاد ایران، کاهش نرخ ارز واقعی بهتبع رونق نفتی است. این کاهش به تضعیف و انقباض در بخش مبادلهپذیر اقتصاد منجر میشود. این پدیده در ادبیات اقتصادی به «بیماری هلندی» موسوم است. بهعبارتدیگر، درآمد نفتی واقعیِ بیشتر ممکن است با توجه به افزایشیافتن تأثیرات ثروت، موجب کاهش نرخ ارز واقعی و بهتبع آن، افزایش قیمت نسبی کالاهای مبادلهناپذیر، مثل مسکن، به کالاهای مبادلهپذیر شود. نتایج این مطالعه نشان داد که رفتار ادواری یا چرخههای قیمت مسکن در ایران، با نوسانات درآمدهای نفتی و بعضی متغیرهای اقتصاد کلان، مثل تولید ناخالص داخلی واقعی و عرضۀ پول و نرخ ارز واقعی، مرتبط است. همچنین تحلیل ضریب همبستگی متقاطع گویای این بود که چرخههای درآمدهای نفتی و حجم پول، متغیری پیشرو درمقایسه با چرخههای قیمت مسکن بهشمار میرود. در بخش دوم این مطالعه، با استفاده از مدل خودرگرسیونبرداری ( var ) ، به بررسی تعامل میان شش متغیر، چرخههای قیمت مسکن، نرخ ارز واقعی درآمدهای واقعی نفت، عرضۀ پول و نرخ بهره پرداخته شده است. نتایج بررسیها حاکی از افزایش در بخش ادواری قیمت مسکن بهدنبال بروز شوکهای مثبت در چرخههای درآمدهای واقعی نفت بود.
باقر ادبی فیروزجایی، محسن مهرآرا، شاپور محمدی،
دوره 7، شماره 23 - ( 1-1395 )
چکیده
یکی از شاخصهای مهم برای اندازهگیری ریسک، معیار ارزش در معرض ریسک میباشد که در دو دهه اخیر وارد ادبیات مالی شده است. به طور معمول سه رویکرد کلی پارامتریک، ناپارامتریک و شبهپارامتریک برای اندازهگیری ارزش در معرض ریسک مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقاله یک روش جدیدی بنام روش شبیهسازی پنجره ارائه میشود که میتوان آن را در دسته رویکرد ناپارامتریک قرار داد. شیوه برآورد ارزش در معرض ریسک در این روش همانند روش شبیهسازی مونتکارلو، مبتنی بر بازتولید دادهها است. البته تولید دادهها در این روش جدید، بر مبنای معیارهای مختلف شباهت و فاصله انجام میگیرد به طوری که با انتخاب صدک توزیع بازدهی ها به دست آمده، ارزش در معرض ریسک برآورد میگردد. در ادامه با بکارگیری روش مذکور، ارزش در معرض ریسک شاخصهای بورس اوراق بهادار تهران محاسبه میشوند و همچنین دقت ارزش در معرض ریسک برآورد شده بر مبنای آمارههای آزمون بازخورد مورد ارزیابی قرار میگیرند. نتایج تجربی حاکی از این است که در روش پنجره بهترین عملکرد به ترتیب از آن معیارهای شباهت اقلیدسی، DTW، کولموگروف-اسمیرنوف، مربع کای دو، شباهت-فاصله و فاصله کسینوسی میباشد.
نفیسه بهرادمهر، محسن مهرآرا، محمد مزرعتی، هادی دادآفرید،
دوره 8، شماره 29 - ( 7-1396 )
چکیده
در این مقاله، وجود پاداش ریسک(تفاوت بین قیمت آتی ها و قیمت نقدی مورد انتظار) در بازار آتی های نفت خام آمریکا طی دوره ۱۹۸۹:۰۱ تا ۲۰۱۲:۱۱ بررسی شده است و پس از آن تغییرپذیر بودن پاداش ریسک در طول زمان توضیح داده است. همچنین با استفاده از مدلهای خودرگرسیون برداری بیزین(BVAR) و خودرگرسیون برداری(VAR)، پاداش ریسک در افقهای زمانی مختلف در بازار آتی های نفت خام آمریکا پیشبینی میشود. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سطح معناداری ۱۰ درصد در تمامی افق های زمانی (یک ماهه، دو ماهه، سه ماهه و چهار ماهه) وجود پاداش ریسک در بازار آتی های نفت خام آمریکا تایید می شود و از طرفی دیگر، با توجه به مقایسه RMSEمدل های مختلف BVAR و VAR، بهتر بودن پیش بینی های پاداش ریسک توسط مدل های BVAR نسبت به مدل های VAR تایید می شود.
محسن مهرآرا، حبیب سهیلی،
دوره 9، شماره 32 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف این مطالعه بررسی پویایی¬های ریسک اطلاعات در بورس تهران است. بدین منظور، احتمال روزانه معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی برای 22 شرکت از 11 صنعت متفاوت بورس تهران در طول چهار سال تخمین زده شد. متوسط این احتمال برای شرکت های نمونه طی دوره ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ معادل ۲۷ درصد برآورد شد. پایینترین میانگین احتمال روزانه معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی 2/20 درصد و بالاترین میانگین نیز 4/39 درصد است. در این مطالعه، پایینترین احتمال روزانه معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی در نمادهای مورد بررسی 2/1 درصد و بالاترین میزان آن نیز 3/93 درصد به دست آمد. این موضوع نشانگر تغییرات قابل¬توجه ریسک اطلاعاتی در طول زمان و لزوم استفاده از مدلهای پویا برای بررسی آن است. در مجموع، اینگونه استنباط میشود که ریسک اطلاعات در بورس تهران دارای سطح میانگین و حداکثر بسیار بالاتری در مقایسه با بازارهای توسعهیافته است. دو صنعت پتروشیمی و فلزات اساسی پایینترین سطح ریسک اطلاعات، و دو صنعت بیمه و سیمان بالاترین سطوح آن را ثبت کردهاند.
غلامرضا رضائی، حمید شهرستانی، کامبیز هژبرکیانی، محسن مهرآرا،
دوره 10، شماره 36 - ( 4-1398 )
چکیده
بعد از بحرانهای مالی اخیر، مخصوص بحران مالی 2008-2007، این سئوال مهم مطرح شد که نقش سیاستپولی در وقوع آنها و همین طور جلوگیری از بوجود آمدن بیثباتی مالی چقدر میباشد؟ این مقاله در همین راستا، به بررسی پویاییهای تاثیر سیاستپولی بر بازده و بیثباتی بازار سهام با استفاده از مدل خود رگرسیونی برداری ساختاری در دوره Q1:1371 تاQ4 :1395 در ایران پرداخته است. در این مطالعه، اثر سیاست پولی از طریق ابزارهای پولی مختلف مورد استفاده بانک مرکزی بر بازار سهام مورد بررسی قرار گرفته است. برای نشان دادن عملکرد سیاستپولی از چهار متغیر نرخ سود موزون، نرخ رشد پایه پولی، نسبت سپرده قانونی و رشد بدهی بانکهای تجاری به بانک مرکزی به عنوان ابزار سیاستپولی استفاده شده است. نتایج تابع عکسالعمل آنی نشان میدهد که ابزارهای سیاست پولی بر بازدهی و بیثباتی بازار سهام تاثیر ندارند. نتایج تجزیه واریانس خطای پیشبینی نیز بیانگر این است که سهم ابزارهای پولی در توضیحدهندگی تغییرات بازدهی و بیثباتی بازار سهام ناچیز و برای هر کدام کمتر از ده درصد میباشد هرچند سهم پایه پولی از بقیه بیشتر است، در نتیجه میتوان گفت ابزارهای سیاستی بانک مرکزی اثرگذاری خاصی بر رفتار و بیثباتی بازار سهام ندارند.
محسن مهرآرا، قاسم الهی،
دوره 10، شماره 38 - ( 10-1398 )
چکیده
هدف این مقاله بررسی تاثیر تحصیلات و تجربه کاری بر درآمد ناشی از کار افراد است. بدین منظور با استفاده از داده های هزینه و درآمد بودجه خانوار کشور ایران در سال 1395، معادله دریافتی مینسر مبتنی بر روش رگرسیون چندکی برآورد شده است. نتایج برآورد نشان می دهد که هرچند نرخ بازدهی آموزش در همه دهک های دریافتی مثبت بوده اما تحصیلات در دهک های پایین دریافتی اثر مثبت قویتری نسبت به دهکهای بالاتر، بر دریافتی افراد داشته است. همچنین متوسط اثرات نهایی متغیر تجربه بر درآمد افراد اثر مثبت داشته و این اثر نیز در دهک های پایین به مراتب قوی تر از دهکهای بالای دریافتی بوده است. ضرایب متغیر جنسیت نشان میهد که زن بودن در همه دهک های دریافتی اثر منفی بر درآمد افراد داشته اما این اثر در دهکهای پایین دریافتی بسیار قویتر بوده که این موضوع دلالت بر تبعیض جنسیتی بیشتر علیه زنان در دهک های پایین دریافتی دارد. بر اساس تجزیه ماچادو و ماتا، تبعیض جنسیتی (شکاف دریافتی زنان و مردان) در دهک اول 30- درصد و در دهک نهم 5/4- درصد به زیان زنان شاغل بوده است، تحصیلات زنان این شکاف را تاحدی به نفع زنان کاهش داده است. مطابق نتایج حاصله بازدهی تحصیلات در ایران به مراتب کمتر از بسیاری از دیگر کشورهای جهان میباشد. لذا تجدید نظر در شیوهها و ساختارهای آموزشی به ویژه هدایت آنها معطوف به نیازهای بازار کار و صرفه های اقتصادی ضروری است.
صادق رضایی، محسن مهرآرا، علی سوری،
دوره 11، شماره 40 - ( 4-1399 )
چکیده
در بازارهای مالی تقارن اطلاعات و تفسیر همگن از اطلاعات در میان معامله¬گران از شروط اصلی برقراری کارایی بازار است، اما این شروط در واقعیت نقض می¬شود. در این مطالعه با استفاده از الگوی بدیع مارکف پنهان، ابتدا به بررسی روند شاخص¬های پویای معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی و اختلاف تفاسیر معامله¬گران پرداخته، سپس با تعیین «پنجره رویداد» 21 روزه تأثیر افشای اطلاعات با اهمیت، بر روند آن شاخص¬ها بررسی شده است. در این راستا، احتمال روزانه معاملات مبتنی بر اطلاعات خصوصی (PIN) و احتمال شوک متقارن جریان سفارش (PSOS) برای 32 نماد از 11 صنعت بورسی طی 1394 تا 1397 تخمین¬زده شد. PIN بعنوان شاخصی برای ریسک اطلاعات نامتقارن و PSOS شاخصی برای شدت اختلاف و ناهمگنی تفاسیر معامله¬گران در بازار است که تغییرات و شدت آنها نقش مهمی در شکل¬گیری قیمت و نقدشوندگی بازار سهام دارند. نتایج نشان می¬دهد که اغلب نمادهایی که ارزش بازاری بالاتری داشتهاند، ریسک اطلاعات نامتقارن و اختلاف تفاسیر کمتری را در مقایسه با سایر نمادها تجربه کرده¬اند. به¬طور کلی، می¬توان گفت که شدت اطلاعات نامتقارن و شوک¬های ناشی از اختلاف تفاسیر معامله¬گران در بورس تهران بیشتر از سایر بورس¬های توسعه¬یافته است. همچنین، انتشار عمومی اطلاعات به¬طور معناداری موجب کاهش PIN برای سه روز متوالی و افزایش PSOS برای 10 روز متوالی می¬شود، اما شدت اثرگذاری آن بر PIN ضعیف¬تر از PSOS است. در واقع، در بورس تهران برتری اطلاعاتی بخشی از معامله¬گران مطلع، همواره مستقل از انتشار عمومی اطلاعات بوده، همچنین اختلاف تفاسیر معامله-گران با افشای عمومی تشدید و ادامه¬دار می¬شود.
محسن مهرآرا، غلامرضا یاوری، حسن یاسری،
دوره 11، شماره 41 - ( 7-1399 )
چکیده
برنج دومین محصول استراتژیک بعد از گندم و از پرمصرفترین محصول غذایی در کشور محسوب میشود. رشد جمعیت، مصرف و تقاضای روزافزون، نوسانات قیمت و اثرات رفاهی ناشی از تغییرات مقدار و قیمت برنج لزوم توجه و برنامهریزی و آیندهنگری سیاستگذاران و نظام برنامهریزی کشور را میطلبد. در این تحقیق در چارچوب سیستم تقاضای معکوس انواع برنج (برنج خارجی 1 و 2 و نیز چهار نوع برنج داخلی) با استفاده از داده های مقطعی مربوط به میزان مصرف و مخارج خانوارهای شهری طی سالهای 1396- 1392 به روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط (SURE) برآورد گردید و از میان 4 نظام تقاضای معکوسIADIS و IROT وINBR وICBS تنها سیستم تقاضای معکوسIADIS با دادههای روش تحقیق سازگار بوده و باتوجه به نتایج حاصل از آماره نسبت درستنمایی به سه مدل دیگر برتری دارد. برای بررسی اثرات رفاهی چهار سناریو تعریف و با استخراج اثرات جبرانی و معادل و تغییرات توأم مشخص گردید باتوجه به سهم بیش از 60 درصدی برنج خارجی درجه 1 و برنج خارجی درجه 2 در سهم مخارجی خانوارهای شهری تغییر در مقدار مصرف این نوع از برنج¬ها در مقایسه با برنج داخلی میتواند تأثیر قابلتوجهتری بر رفاه خانوارها داشته باشد. نتایج تغییر مقادیر انواع برنج بر روی قیمت آنها در قالب سناریوهای مختلف نشان داد که اگر مقادیر مصرف برنج وارادتی کاهش یابد قیمت این برنج افزایش خواهد یافت. ولیکن میزان تغییر قیمت برای انواع برنج یکسان نبوده و شدت آن به کشش مقداری و مقیاس هریک بستگی دارد. از طرفی تقاضا برای انواع برنج در آینده به دلایل مختلف از جمله رشد جمعیت افزایش خواهد یافت، که اگر این افزایش تقاضا با افزایش مقدار در بازار همراه نباشد باعث افزایش قیمت انواع برنج خواهد شد