7 نتیجه برای فلاحی
دکتر پرویز محمدزاده، دکتر فیروز فلاحی، صمد حکمتی فرید،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
خط فقر، ابعاد فقر و عوامل تعیینکنندهی آن به عنوان مهمترین عوامل برنامههای کاهش فقر همواره مورد توجه اقتصاد دانان بوده است.در این مطالعه با استفاده از دادههای طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری کشور طی سالهای 87-1373 و با به کار گیری سیستم مخارج خطی (LES) خط فقر برآورد و شاخصهای اندازهگیری فقر محاسبه شده است. در ادامه به بررسی عوامل تعیینکنندهی فقر در سطح خرد پرداخته شده و تأثیرپذیری احتمال وقوع فقر از خصوصیات و ویژگیهای خانوارها، با استفاده از مدل پروبیت در سال 1387 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد بیشترین کاهش احتمال فقر خانوارهای شهری مربوط به تحصیلات سرپرست خانوار و جنسیت سرپرست خانوار میباشد. همچنین سن سرپرست خانوار ، نسبت تعداد افراد دارای درآمد در خانوار و بعد خانوار نیز در کاهش احتمال فقر خانوارها مؤثر میباشند.
نرگس صالح نیا، محمد علی فلاحی، احمد سیفی، محمد حسین مهدوی عادلی،
دوره 4، شماره 14 - ( ویژه نامه انرژی 1392 )
چکیده
پیشبینی دقیق قیمتهای نقدی گاز طبیعی از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا میتواند در تصمیمگیریهای نظارتی هر دو جانب عرضه و تقاضای گاز طبیعی مفید واقع شود. لذا در این مطالعه، آزمون گاما جهت قیمتهای گاز، بهعنوان یک ابزار غیرخطی و ناپارامتریک استفاده شد تا بتوان بهترین ترکیب ورودیها را قبل از کالیبراسیون و آزمون مدل انتخاب نمود. آزمون گاما دارای مدلهای غیرخطی متعددی مانند رگرسیون خطی موضعی (LLR)، رگرسیون خطی موضعی پویا (DLLR) و شبکههای عصبی مصنوعی (ANN) میباشند. بدینمنظور از قیمتهای نقدی روزانه، هفتگی و ماهانهی گاز هنریهاب از 7/11997 تا 20/3/ 2012 استفاده شد. مقایسهی نتایج نشان داد که مدل DLLR از ضریب همبستگی بالاتر و میانگین مربعات خطای پایینتر از LLR برخوردار بوده و پیشبینیهای بهتری را بدست میدهد. مدل ANN نشان میدهد که هرچه دورهی پیشبینی کوتاهتر باشد نتایج دقیقتری را داراست. بنابراین، مدل پیشبینی قیمتهای نقدی روزانه با روش ANN میتواند به عنوان یک مدل مناسب درنظر گرفته شود. بعلاوه، مدلهای ANN در مقایسه با مدلهای LLR و DLLR دارای عملکرد بالاتری است و دقت بالاتری را جهت پیشبینی روند قیمتهای گاز در مقیاسهای زمانی متفاوت بدست میدهد اما این دسته از مدلها از توانایی لازم جهت پیشبینی شوکهای قیمتی بازار برخوردار نمیباشند
محمد حسین مهدوی عادلی، محمد علی فلاحی، قهرمان عبدلی، جلال دهنوی،
دوره 5، شماره 15 - ( 1-1393 )
چکیده
مجمع کشورهای صادرکنندۀ گاز در سال 2001 در تهران تأسیس شد. تشکیل این مجمع باعث نگرانی کشورهای واردکنندۀ گاز از شکلگیری یک کارتل گازی شد. از اینرو از نگاه بسیاری از کشورهای مصرفکننده، تنها دستاورد شکلگیری چنین مجمعی، برهم خوردن امنیت عرضۀ گاز و افزایش قیمت گاز خواهد بود. شواهد موجود در مورد ساختار و ویژگیهای بازار گاز و کشورهای عضو مجمع دلالت بر آن دارد که با توجه به موانع پیش روی مجمع و پیچیدگیهای بازار گاز، امکان تبدیل شدن مجمع به یک کارتل گازی وجود ندارد. از سوی دیگر، با توجه به کاهش شدید قیمت گاز طی ماهها و سالهای اخیر، تدوین یک الگوی همکاری بین کشورهای عضو برای کنترل حجم صادرات و افزایش قیمتهای گاز ضروری به نظر میرسد؛ از اینرو در این مطالعه پس از ارائۀ دو مکانیسم سهمیهبندی، مکانیسم بهینۀ منطبق با شرایط جاری کشورهای عضو مجمع تعیین و به عنوان مکانیسمی برای تعیین سهمیۀ صادراتی کشورهای عضو GECF پیشنهاد شده است که در صورت اجرایی شدن آن توسط کشورهای عضو، افزایش قابل توجه قیمت گاز چندان دور از انتظار نخواهد بود. بهعلاوه برای تعیین حجم بهینۀ تولید در هر دوره به عنوان مبنایی برای تعیین سهمیۀ کشورهای عضو نیز دو روش مبتنی بر مبانی تئوریک پیشنهاد شده است. روش نخست، پیچیدهتر و در عین حال دقیقتر است.
حسین اصغرپور، فیروز فلاحی، ناصر صنوبر، علی رضازاده،
دوره 5، شماره 17 - ( 7-1393 )
چکیده
در این مطالعه سعی شده ضمن تعیین پرتفوی بهینۀ سهام آن دسته از شرکتهای منتخب صنایع غذایی که در سازمان بورس و اوراق بهادار پذیرفته شدهاند، با استفاده از آزمونهای کوپیک و تابع زیان لوپز، روش مناسبی برای محاسبۀ VaR پیشنهاد گردد. در این مسیر ارزش در معرض خطر سهام با استفاده از دادههای هفتگی سهام شرکتهای مذکور طی دوره دیماه 1386 تا اردیبهشت 1393 به دو روش GARCH مارکوف- سوئیچینگ و بوت استرپینگ محاسبه شدهاست. در ادامه نیز مرز کارای سرمایهگذاری برای هر روش به دست آمده و وزن های بهینۀ سهام در چارچوب مدل میانگین- ارزش در معرض خطر تعیین شدهاست.
نتایج نشان می دهد که سبد در هر دو روش سهامی، در سبد بهینۀ از وزن بالایی برخوردار بوده که خود بیانگر بالا بودن و پایین بودن ارزش در معرض خطر میباشد، همچنین در روش پارامتریک بازده و ارزش در معرض خطر سبد بهینه در رژیم رونق بالاتر از رژیم رکور است که مطابق با انتظار است و طبق نتایج آزمون کوپیک هم اعتبار هر دو روش در محاسبۀ ارزش در معرض خطر تایید شد و پسآزمایی لوپز ارجحیت روش MS-GARCH را نسبت به بوت استرپینگ نشان داد، لذا پیشنهاد می شود که سرمایه گذاران برای محاسبۀ ارزش در معرض خطر سهام روش پارامتریک MS-GARCH را نسبت به روش ناپارامتریک در اولویت قرار دهند.
نرگس صالح نیا، محمد علی فلاحی، احمد سیفی، محمد حسین مهدوی عادلی،
دوره 6، شماره 20 - ( 4-1394 )
چکیده
هدف از این مقاله، برآورد مدل حرکت هندسی براونی (GBM) بر اساس برآورد دو پارامتر اصلی تلاطم و رانش و پیشبینی قیمتهای نقدی روزانهی گاز طبیعی هنری هاب از 07/01/1997 تا 20/03/2012 است. بررسیها حاکی از آن است که برآورد این دو پارامتر مذکور با روشهای مختلف و نیز در مقیاسهای زمانی متفاوت امکانپذیر است. به همین منظور از دو رویکرد پیشرو و پسرو و در مقیاسهای زمانی و نیز زیردورههای مختلف استفاده شده است. نتایج نشان میدهد مقادیر تلاطم و رانش، کاملاً به دوره یا مقیاس موردنظر وابسته بوده و برآوردهای حاصل از رویکرد پسرو در مقایسه با پیشرو در سطح پایینتری قرار دارد. همچنین با افزایش تعداد اجراهای تصادفی مدل، اگرچه دامنه نوسانات مقادیر پیشبینی کاهش پیدا کرده، اما شیب خط پیش بینی به شیب خط مقادیر واقعی بسیار نزدیک میشود. در نهایت، مقادیر معیارهای ارزیابی عملکرد نشان میدهد که رویکرد پیشرو و بطور مشخص سال 2009 دارای بهترین معیار عملکرد است سپس زیر دورهی 2001-2004 در روش پسرو و در نهایت این زیر دوره در روش پیشرو میتوانند به عنوان مبنایی جهت محاسبۀ مقادیر پارامترهای اصلی مدل مورد استفاده قرار گیرند. بعلاوه نتایج نشان میدهد که برآورد پارامترهای اصلی مدل با اتکای به جدیدترین دوره در دادههای مورد استفاده نیز دقت کافی اعمال نشده و مقیاسهایی که دارای تلاطم بالاتری هستند بالنسبه از معیارهای ارزیابی بهتری نیز برخوردارند و بهتر میتوان از آنها در پیشبینی قیمتها در قالب مدل GBM بهره گرفت.
فیروز فلاحی، رضا رنج پور، توحید شکری،
دوره 8، شماره 29 - ( 7-1396 )
چکیده
در این مطالعه به بررسی وجود همگرایی تصادفی و همگرایی بتا در مصرف سرانه انرژی کشورهای عضو اوپک طی دوره زمانی 2011–1971 پرداخته می شود. بدین منظور برای آزمون وجود یا عدم وجود همگرایی تصادفی از آزمون ریشه واحد ارائه شده توسط لی و استرازیسیچ(2003) و همچنین جهت آزمون همگرایی بتا از مدل ارائه شده توسط پرون و یابو(2009) استفاده می شود. نتایج حاصل از روش پرون و یابو نسبت به وجود یا عدم وجود ریشه واحد حساس نبوده و به این دلیل نتایج حاصله قابل استنادتر از نتایج سایر روش ها می باشد. نتایج آزمون ها بطور کلی نشان می دهد که در بین مصرف سرانه انرژی تک تک کشورها، همگرایی تصادفی وجود دارد. بر اساس نتایج روش پرون و یابو، می توان اذعان داشت که همگرایی بتا برای مصرف سرانه ی انرژی کشورهای آنگولا، اکوادور، ایران، نیجریه، قطر و ونزوئلا در رژیم اول (دوره قبل از شکست ساختاری) و برای کشورهای الجزایر، آنگولا، عربستان، اکوادور، امارات، ایران، عراق، لیبی و قطر در رژیم دوم (دوره ی بعد از شکست ساختاری) برقرار است گرچه برای کشورهای نیجریه و ونزوئلا نتایج حاکی از واگرایی مصرف سرانه انرژی می باشد. تاریخ شکست های ساختاری برآورد شده از این روش ها به شکل خوشه ای در سال های 1977-1974، 1984-1979، 1994-1989 و 1998-1996 متمرکز شده اند که دلیل آن، وقوع شوک های بزرگ انرژی یا اقتصادی در این سال ها می باشد.
حسین پناهی، فیروز فلاحی، علی ایمانی، سیما نصیب پرست،
دوره 9، شماره 31 - ( 1-1397 )
چکیده
در چند دهه اخیر، به دلیل رشد غیرضروری مخارج سلامت کشورهای در حال توسعه و نیز اهمیت رفتار پزشکان در بازار سلامت، بررسی عوامل مؤثر بر مخارج سلامت از یک سو و نظریه تقاضای القایی پزشکان از سوی دیگر به یکی از موضوعات مهم حوزه اقتصاد سلامت، تبدیل شده است. بنابراین این پژوهش با به کارگیری داده¬های جمع¬آوری شده از طریق تکمیل فرم¬های جمع¬آوری اطلاعات توسط روانپزشکان و بیماران در استان آذربایجان¬شرقی در سال 1395 و با استفاده از روش الگوسازی سلسله مراتبی خطی (HLM) به بررسی عوامل مؤثر بر مخارج متوسط حاصل از یک بار مراجعه به پزشک و فرضیه تقاضای القایی توسط روان¬پزشکان در استان آذربایجان شرقی پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می¬دهد که در بخش روان¬پزشکی با وجود این که روان¬پزشکان از نوع «پزشکان متمایل به سود نقدی» هستند، القای تقاضای غیرضروری توسط پزشکان (PID) وجود ندارد. همچنین نتایج این مطالعه حاکی از آن است که درآمد بیمار، میزان تحصیلات بیمار و شرایط بیماری بر مخارج متوسط حاصل از هر بار مراجعه به پزشک اثر معنی¬داری دارند. بر اساس نتایج مذکور پیشنهاد می¬شود در راستای کاهش مخارج غیرضروری، سیاست¬گذاری¬های لازم جهت افزایش اطلاعات بیماران در مورد مراقبت¬های پزشکی انجام گیرد و نظارت و کنترل دولت بر سیستم سلامت کشور افزایش یابد.