6 نتیجه برای تورم
رضا ضیایی موید، مهرداد هراتیان،
جلد 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
خاکهای شور ازجمله خاکهای مسئله دار میباشند که مشکلات فراوانی را در پروژه های عمرانی به وجود می آورند. نشست و تورم از جمله موضوع های بحرانی در خاکهای رسی شور می باشند. در این تحقیق رفتار تغییر حجمی- تحکیمی این نوع خاکها، همچنین تأثیر تثبیت و تسلیح بر آن مورد بررسی قرار گرفته است. محل مورد مطالعه در این تحقیق بزرگراه امیرکبیر واقع بین شهرهای قم و کاشان می باشد. پس از اخذ نمونه و آزمایش های مقدماتی نظیر دانه بندی، حدود اتربرگ و تراکم، ابتدا خاک محل تحت آزمایش های پتانسیل تورم و تحکیم قرار گرفت و پارامترهای تغییر حجمی خاک در حالت دست خورده و دست نخورده به دست آمد و مشخص گردید که نمونه دست خورده ی خاک مذکور دارای پتانسیل تورمی قابل ملاحظه ای میباشد، سپس نمونه های تثبیت شده خاک با درصدها و زمان های عمل آوری مختلف آهک و پلیمر رزین ـ اپوکسی، همچنین نمونه های تسلیح شده با درصدهای متفاوت الیاف پلیمری تحت آزمایش های پتانسیل تورم و تحکیم قرار گرفته و نتایج به دست آمده در دو حالت نمونه تثبیت نشده و نمونه تثبیت شده مورد مقایسه قرار گرفتند. با توجه به نتایج آزمایش های تحکیم و پتانسیل تورم، مشاهده می گردد که دستخوردگی به شدت بر روی رفتار تغییر حجمی خاک تاثیر می گذارد. نتایج بدست آمده از آزمایش پتانسیل تورم حاکی از کاهش پتانسیل تورم در نمونه های تثبیت شده نسبت به نمونه های تثبیت نشده می باشد.
نادر شریعتمداری، محمد مهدی یزدان پناه، سعید سعیدی جم،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
نمک موجود در ĩب دریا، گنبدهای نمکی یا شیرابهی پسماندهای شهری میتواند بر پارامترهای هیدرو– مکانیکی بنتونیت به عنوان مصالح ĩب بند در مراکز دفن پسماندهای هستهای و روکش لندفیلها تاثیر بگذارد. این گزارش به بررسی تاثیر نمک سدیم کلرید روی حدود اتربرگ، تورم، تحکیم و نفوذپذیری بنتونیت میپردازد. ĩزمایش تورم و تحکیم روی نمونهها، توسط دستگاه ادئومتر موجود در دانشگاه علم و صنعت ایران برای محلول سدیم کلرید با غلظتهای صفر، 05/0، 1/0، 5/0 و 2 مولار صورت گرفته است. با توجه به نتایج به دست ĩمده، افزایش اندک غلظت نمک محلول نیز موجب کاهش پتانسیل تورم بنتونیت به میزان قابل توجهی خواهد شد، به طوری که تورم بنتونیت با افزایش غلظت از ĩب خالص تا محلول سدیم کلرید با غلظت 2 مولار از حدود 82 درصد به حدود 5/1 درصد کاهش مییابد. حد روانی و پتانسیل خمیری بنتونیت نیز با افزایش غلظت محلول کاهش مییابد اما حد خمیری بنتونیت تغییر قابل توجهی نمیکند. زمان به تعادل رسیدن تورم و تحکیم نمونهها با توجه به افزایش نفوذپذیری با افزایش غلظت محلول کاهش مییابد. نفوذپذیری بنتونیت در مرحلهی تورم با افزایش غلظت محلول از ĩب خالص تا محلول 2 مولار حدوداً 7 برابر افزایش مییابد. تراکم پذیری نمونهها نیز با افزایش غلظت نمک محلول کاهش مییابد.
حسن طاهرخانی، مهران جوانمرد،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
از مشکلات مربوط به خاکهای رسی در بستر روسازی راهها تورم آنها در اثر جذب رطوبت است، که باعث ناهمواری سطح روسازی و یا شکست آن میشود. یکی از روشهای برخورد با مشکل تورم خاکهای رسی در راهسازی، تثبیت آنها با مواد افزودنی است. این مقاله به بررسی تأثیر سه نوع مادۀ افزودنی بر تورم دو نوع خاک رس میپردازد. افزودنیهای استفاده شده شامل دو نوع تثبیتکنندۀ متعارف آهک و سیمان، و یک نوع تثبیتکنندۀ غیرمتعارف نانوپلیمر CBR PLUS است. این مواد با درصدهای مختلف به دو نوع خاک رس، که یکی دامنۀ خمیری کم و دیگری دامنۀ خمیری زیاد دارد، افزوده شد و حدود اتربرگ، و تورم خاک در زمانهای مختلف از 2 تا 96 ساعت اندازهگیری شده است. نتایج نشان میدهد که مادۀ CBR PLUS تأثیر بیشتری در کاهش تورم خاکهای با دامنۀ خمیری زیاد دارد و تورم را تا 15 برابر کاهش میدهد، اما آهک و سیمان آن را 10 برابر کاهش میدهند. در خاک رس با دامنۀ خمیری کم تأثیر سیمان در کاهش تورم بیش از آهک و CBR PLUS است. افزودن 7% سیمان تورم را 14برابر کاهش داده و همین مقدار آهک آن را تا 6 برابر کاهش میدهد. همچنین، در خاکهای رسی با دامنه خمیری کم و زیاد، بهترتیب، سیمان و CBR PLUS دامنۀ خمیری را بیش از دو ماده دیگر کاهش میدهند
محمدحسین بازیار، مصطفی ابراهیمی، مهدی زمانی لنجانی، مسعود مکارچیان،
جلد 11، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
مهندسان ژئوتکنیک در بسیاری از پروژهها با خاکهای رسی دارای مقاومت کم و یا تورم زیاد مواجه میشوند. تثبیت خاک یکی از راههای مقابله با مشکلات این نوع خاکها است. آهک و سیمان متداولترین مواد شیمیایی در تثبیت خاکها خصوصاً خاکهای رسی هستند. اگر در خاک رس تثبیت شده با آهک، سولفات وجود داشته باشد یا خاک در معرض سولفات قرار گیرد مشکلاتی از جمله کاهش مقاومت و افزایش تورم خاک رس بوجود میآید. علت این پدیده، واکنش شیمیایی بین کانیهای خاک رس، آهک و سولفات است که باعث بهوجود آمدن کانیهای ایترینگایت و تاماسایت در خاک میشود. استفاده از پسماندهای صنعتی موجود در کشور همانند خاکستر پوستۀ برنج[1] در عملیات تثبیت خاک میتواند توجیه قتصادی داشته باشد. خاکستر پوستۀ برنج شامل مقادیر زیادی سیلیکا با سطح ویژه بالاست که برای فعالسازی واکنش بین آهک و خاک مناسب است. در این تحقیق از آهک و خاکستر پوسته برنج برای تثبیت خاک رس گچدار استفاده میشود و مقاومت فشاری محدود نشده و پتانسیل تورم خاک رس تثبیت شده ارزیابی میشود. سولفات در ساحتار نمونۀ خاک موجود است. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشاندهندۀ تأثیر مثبت خاکستر پوستۀ برنج بر افزایش مقاومت و کاهش تورم خاک رس گچ دار تثبیت شده با آهک است. از نقطه نظر تأمین مقاومت، مشخصات تورمی و اقتصاد طرح، اضافه کردن حدود 6-8% آهک و 8-10% خاکستر پوستۀ برنج برای تثبیت خاک رس پیشنهاد میشود.
مسلم بابائی، دکتر علی رئیسی استبرق، جمال عبدالهی، محدثه امینی کلهرودی، علی وکیلی،
جلد 14، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
در این پژوهش، اثر مایعهای مستغرقکننده آب مقطر و محلولهای حاوی غلظتهای 10 و 20 درصد گلیسرول بر خواص تورمی یک خاک متورمشونده تحت سربار ثابت، با اجرای چرخههای تر و خشک بررسی میشود. نمونههای خاک متراکمشده بهروش تراکم استاتیکی تهیه شد. چرخههای تر و خشک با استغراق نمونهها با آب مقطر و محلولهای 10 و 20 درصد گلیسرول در دستگاه تحکیم اصلاحشده تحت سربار 10 کیلوپاسکال صورت پذیرفت. نتایج بهدستآمده نشان میدهد استفاده از محلولهای گلیسرول باعث کاهش تعداد چرخهها و رسیدن به حالت تعادل در زمان کوتاهتر در مقایسه با آب مقطر میشود بهطوریکه این روند به غلظت گلیسرول بستگی دارد. نتایج تغییرات نسبت تخلخل در مقابل درصد رطوبت، بیانگر به تعادل رسیدن پدیده پسماند با افزایش تعداد چرخهها است. مسیرهای تورمی-انقباضی عموماً بهصورت S است و بیشترین تغییرشکل خاک بین خطوط اشباع 40 و 80 درصد رخ میدهد.
الناز افسری، علی رئیسی استبرق، محدثه امینی،
جلد 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
در این پژوهش اثر دو نوع آلاینده گلیسرول و استون بر خواص فیزیکی و مکانیکی یک خاک رسی با خمیرایی پایین (CL) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات حدود آتربرگ، تراکم، تورم آزاد، تحکیم، مقاومت تکمحوری و سیبیآر بر روی نمونههایی از خاک در حالت طبیعی و آلوده شده با درصدهای گوناگون (10، 15 و20 درصد) از دو ماده آلاینده هیدروکربنی فوق صورت پذیرفت. علاوهبراین عکسبردای میکروسوپ الکترونی روبشی (SEM) روی نمونههای خاک طبیعی و آلودهشده با دو ماده یاد شده، انجام گردید. نتایج نشان دادند که با افزودن گلیسرول، حدود آتربرگ و درصد تورم کاهش، ولیکن پارامترهای تراکمی شامل وزن واحد حجم خشک بیشینه و رطوبت بهینه به ترتیب افزایش و کاهش مییابند. لیکن افزودن استون به خاک برخلاف تغییرات ایجاد شده ناشی از افزودن گلیسرول را نشان داد بهگونهای که حدود آتربرگ و درصد تورم افزایش و نیز وزن واحد حجم خشک بیشینه کاهش و رطوبت بهینه افزایش یافتند که این تغییرات ایجاد شده نیز تابعی از درصد وزنی ماده آلاینده بودند. علاوهبراین نتایج نشان دادند که مقاومت و سیبیآر (ظرفیت باربری) خاک آلوده شده با هر دو ماده نسبت به حالت طبیعی در خاک، روند کاهشی داشته که این کاهش در خاکهای حاوی گلیسرول بیشتر بوده است. نتایج آزمایشات تحکیم نیز نشان دادند که مقادیر نشانه فشردگی (Cc) و نشانه تورم (Cs) مستقل از درصد آلاینده میباشند. همچنین نتایج SEM نشان داد که تغییرات ناشی از دو آلاینده یاد شده در ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی خاک، ناشی از تغییرات ایجاد شده در ساختمان خاک است و تاثیر آنها بر ویژگیهای خاک مورد استفاده یکسان نمیباشد.