9 نتیجه برای پهنهبندی
جلد 1، شماره 2 - ( 6-1382 )
چکیده
زمین لغزش یا رانش زمینlandslide) ) و به طور کلی حرکات تودهای مواد از زمره پدیدههای طبیعی هستند که تحت تأثیر عوامل مختلف به ویژه گرانش زمین در دامنههای شیبدار به وقوع میپیوندند. عوامل متعددی نظیر وضعیت زمین شناسی و زمین ریخت شناسی، شرایط اقلیمی منطقه و کاربری اراضی میتوانند در تحریک و تشدید این پدیده مؤثر باشند. بر این اساس و با توجه به نقش هر یک از عوامل مذکور و میزان تأثیر آنها، ناحیه مورد بررسی به پهنههای مختلف لغزشی (پهنهبندی) طبقهبندی میگردد. پهنهبندی زمین لغزش به منظور به نقشه در آوردن لغزشهای موجود و برآورد پتانسیل عوامل محرک و مخرب دامنهها انجام گرفته است. مقاله حاضر به عنوان یک بررسی موردی در جهت بررسی پتانسیل زمین لغزش در حوزه نوژیان و پهنهبندی خطر زمین لغزش در آن حوزه است. برای پهنهبندی خطر حرکتهای تودهای، ابتدا نقشههای مختلفی شامل زمین شناسی، شیب، کاربری اراضی، نقشه گسلهای منطقه، شدت زلزله و . . . تهیه و سپس رقومی گردیدند . با استفاده از عملیات میدانی، عکسهای هوایی و دادههای رقومی ماهوارهای، مناطق لغزشی اعم از سقوطی و رانشی بر روی نقشه پایه حوزه ترسیم شده است. از تلفیق نقشههای مذکور با نقشه پراکنش زمین لغزش، میزان لغزش در واحدهای مختلف هر نقشه به دست آمده و با استفاده از روش آماری (تراکم سطح) برای هر واحد از عوامل لیتولوژی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، کاربری اراضی، شدت بارندگی، شدت لرزه و ... میزان عددی وزن هر یک محاسبه شده و نقشههای وزن ساخته شدهاند. با جمع نقشههای وزن، نقشه پهنهبندی براساس وزن به دست آمده است و با طبقهبندی این نقشه، نقشه نهایی پهنهبندی زمین لغزش حاصل شده است. نتایج حاصله نشان میدهد که حدود 81 درصد از کل لغزشها را پهنههای لغزشی با خطر بالا و خیلی بالا در برگرفتهاند .
سید محمود فاطمی عقدا، وحید باقری، محمدرضا مهدویفر،
جلد 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
در این پژوهش یکی از روشهای جدید پهنهبندی خطر زمینلغزشهای ناشی از زلزله (مدل ناحیهای جامع زمین لغزشهای ناشی از زلزله یا مدل کمل1) برای پیشبینی این نوع از زمینلغزشها و ارزیابی آن با روش مهدویفر بررسی شده است. بدین منظور محدودۀ تحت تأثیر زلزلۀ سرعین (سال 1375) برای منطقۀ الگو انتخاب شده است. در این روش که محاسبه با واژهها2 نامیده میشود، سیستمهای منطق فازی بهکار گرفته شده است. محاسبه با واژهها روشی برای پیشرفت مدلسازی خطر زمینلغزشهای ناشی از زلزله در مقیاس منطقهای فراهم میکند که در واقع روشی حدفاصل برای تبدیل و استفاده از زبان گفتاری انسان بهجای اعداد در محاسبات و استدلال است. ابتدا اطلاعات لازم شامل فاصلۀ بههم ریختگی، ردۀ زمین، رطوبت، شدت زلزله، زاویۀ شیب، ارتفاع دامنه، عمق خاک، ناهمواری دامنه و پوشش گیاهی با استفاده از عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای3، سنجش از دور (RS)، نقشههای موجود و بازدیدهای محلی از منطقۀ بررسی شده، جمعآوری شده است. این دادهها با استفاده از سامانۀ اطلاعات جغرافیایی، رقومی و وزندهی شدهاند و با استفاده از برنامۀ کمل، میزان خطر و تراکم زمینلغزشهای ناشی از زلزله محاسبه شده است و سپس مقایسۀ زمینلغزشهای پیشبینی شده با استفاده از روش مذکور و زمینلغزشهای رخداده ناشی از زلزلۀ سرعین انجام گرفته است. در نهایت برای ارزیابی روش مذکور در پیشبینی
هادی عطاپور، رضا احمدی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
در پژوهش حاضر پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضۀ سد لتیان با استفاده از چهار روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تراکم سطح، شاخص همپوشانی و ارزش اطلاعاتی انجام شده است. براساس مطالعات، نه پارامتر لیتولوژی، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، شیب و جهت شیب، ارتفاع، زاویۀ اصطکاک مواد تشکیل دهنده و کاربری اراضی بهعنوان مهمترین پارامترهای احتمالی مؤثر در وقوع زمینلغزشهای منطقه، تشخیص داده شدند. با انطباق لایههای اطلاعاتی این عوامل بر نقشۀ زمینلغزشهای قدیمی منطقۀ بررسی شده در محیط GIS، اثر هر یک از این عوامل در رخداد زمینلغزشها ارزیابی شد و در نهایت نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از هفت پارامتر مؤثر، تهیه شدند. این نقشهها نشان میدهند که نواحی با پتانسیل خطر بسیار زیاد برای زمینلغزش، عمدتاً در سه ناحیۀ شرق، مرکز و غرب مرز پایینی محدودۀ بررسی واقع شدهاند. نکتۀ قابل توجه آن است که از این سه ناحیه، دو ناحیۀ مرکزی و غربی در مرز مخزن سد لتیان قرار دارند. عملکرد چهار روش پهنهبندی، با استفاده از شاخصهای موجود ارزیـــابی شدند. نتایج نشان میدهد که بهترتیب روشهای تراکم سطح و شاخص همپوشانی کارایی نسبی بهتری در پهنهبندی خطر زمینلغزش در منطقۀ بررسی شده دارند.
محمد کشاورز بخشایش، محمود فلاح،
جلد 10، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
مقاله حاضر نتیجۀ ارزیابی و پهنهبندی خطرناپایدارهای دامنهای در محدودۀ بدنه و دریاچه سد پلرود را ارائه میکند. سد مخزنی پلرود یکی از سدهایی است که در منطقۀ گیلان و در فاصلۀ 29 کیلومتری جنوب رودسر بر رودخانۀ پلرود در حال بررسی و ساخت است. شرایط ریختشناسی طبیعی از یکسو و وجود نهشتههای تحکیم نیافته و سازندهای سنگی خرد شده ناشی از گسلهای موجود در ساختگاه سد از سوی دیگر، محل احداث بدنه سد و دریاچه آن را مستعد ناپایداریهای دامنهای ساخته است. بررسی سابقه تاریخی منطقه نیز بیانگر پتانسیل زیاد دامنههای منطقه برای ناپایداریهای دامنهای است. از جمله این ناپایداریها میتوان به زمینلغزش بزگ رخ داده در سال 1374 اشاره کرد که سبب خسارتهای فراوانی در منطقه شده است. از اینرو، تعیین مناطق پرخطر محدوده مخزن و ساختگاه پیش از آبگیری آن ضرورت زیادی دارد. در این پژوهش با استفاده از عمده عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزش، شامل درصد شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، ارتفاع، پوشش گیاهی و میزان بارندگی، نقشۀ پهنهبندی خطرزمین لغزش تهیه شده است. برای وزندهی به این عوامل، روش تحلیل مراتبی(AHP) در سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، استفاده شدهاست. نتایج این پژوهش نشان میدهد که حدود 26 درصد از شیبهای مشرف به دریاچۀ سد در منطقه با خطر زیاد قرار میگیرند. همچنین مشخص شد که از بین عوامل 9گانه که بهنحوی در وقوع زمینلغزش منطقه نقش ایفا میکنند، تأثیر جهت شیب و لیتولوژی نسبت به دیگر عوامل بیشتر است
نرگس سلیمی، سید محمود فاطمی عقدا، محمد تشنه لب، یوسف شرفی،
جلد 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینلغزشها هر سال خسارتهای مالی و جانی زیادی بهبار میآورند. نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش میتوانند به کاهش این خسارتها کمک کنند. حوزۀ آبخیز طالقان از جمله حوزههای مستعد زمینلغزش است که بررسی شده است. در این مقاله به پهنهبندی خطر زمینلغزش در این منطقه و در مقیاس 50000/1، و با در نظر داشتن لایههای اطلاعاتی پراکندگی لغزشها، شیب، برای شیب، زمینشناسی (لیتولوژی)، فاصله از گسلها، فاصله از آبراههها، با روش شبکههای عصبی مصنوعی مبتنی بر توابع پایهای گوسی (RBF) و شبکههای عصبی پرسپترون (MLP) میپردازیم. کلیات روش RBF تا حدود زیادی مشابه شبکههای عصبی پرسپترون (MLP) است که تا کنون قابلیت آن مشخص شده است و چندین تفاوت ساختاری در مؤلفهها بین این دوروش شبکۀ عصبی وجود دارد. از نتایج نهایی مشخص شد که نقشههای حاصل از هر دو روش قابل قبول هستند و روش MLP دقت بیشتری نسبت بهروش RBF دارد.
محمدحسین قبادی، سیدحسین جلالی، بهمن ساعدی، نوشین پیروزی نژاد،
جلد 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینلغزش به سبب امکان رخداد آن در محیطهای طبیعی مختلف و به سبب عوامل طبیعی و مصنوعی متفاوت موثر برآن، نسبت به سایر مخاطرات طبیعی جایگاه خاصی دارد. زمینلغزش ها به علت فراوانی رخدادشان، هر ساله موجب خسارات سنگینی می گردند که جبران برخی از آنها هزینه و وقت فراوانی میطلبد. به این سبب مطالعه و بررسی این پدیده مخصوصا در مناطقی که در مسیر پیشرفت و توسعه قرار دارند، امری ضروری است. از بهترین روشهای مطالعه زمینلغزش ها پهنهبندی خطر آن می باشد، که از دیرباز مورد توجه محقیقن بوده است. در این روش منطقه مورد بررسی با توجه به عوامل موثر در بروز پدیده زمینلغزش، به پهنههای با خطر کم تا خطر خیلی زیاد تقسیمبندی می شوند. این پهنهبندی می تواند در برنامهریزی های منطقهای کمک شایانی داشته باشد. روشهای متفاوتی برای این منظور ارائه و توسعه داده شده است. در این نوشتار از چهار روش ارزش اطلاعات، تراکم سطح، LNRF و نسبت فراوانی که از روشهای آماری دو متغیره می باشند، در پهنهبندی خطر زمینلغزش منطقه پشتدربند استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که روش نسبت فراوانی با اختلاف جزئی نسبت به روش تراکم سطح از میان روشهای بکار برده شده برای پهنهبندی منطقه نتایج مطلوب تری بدست می دهد.
دکتر علی محمد رجبی، مهندس حسین خسروی،
جلد 12، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
از مهمترین اثرات ناشی از زلزله 31 خرداد 1369 منجیل (7/7M=) وقوع زمینلغزشهای متعدد در مناطق تحت تأثیر این زلزله بوده است. بررسی و تحلیل مشخصات این زمینلغزشها و نحوۀ توزیع آنها در شناخت مناطق مستعد زمینلغزش در زلزلههای آینده اهمیت بهسزایی دارد. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر و پهنهبندی زمینلغزشهای ناشی از زلزله در چهارگوشهای چلکاسر و چهارمحل (منطقهای در نزدیکی رومرکز زلزله منجیل) به مساحت 30/309 کیلومترمربع، با استفاده از مدل AHP (دو روش استفاده از دانش کارشناسی و استفاده از دانش دادهای و کارشناسی بهصورت توأم) است. به این منظور، ابتدا با توجه به موقعیت زمینلغزشهای بهوقوع پیوسته، بررسیهای تطبیقی و نتایج سایر محققان، 7 عامل شامل؛ شدت آریاس، زاویۀ اصطکاک داخلی، چسبندگی، شیب، جهت شیب، ارتفاع و انحنای دامنه شناسایی شد. سپس با استفاده از مدل AHP معیارهای بررسی شده تعیین وزن شده و لایههای رستری عوامل مذکور در محیط نرمافزار Arc GIS تهیه شده، نهایتاً پهنهبندی خطر زمینلغزش با دو روش مذکور صورت گرفت. نتایج نشان میدهد معیارهای شدت آریاس و انحنای دامنه با وزنهای 317/0و022/0 بهترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بین معیارهای انتخابی دارند. همچنین برای ارزیابی و انتخاب مدل مناسب از دو شاخص مجموع کیفیت (QS) و دقت روش (P) استفاده شد. طبق نتایج بهدست آمده از این دو شاخص روشی که در آن، قضاوتها بر اساس استفاده از دانش دادهای و کارشناسی بهصورت توأم صورت گرفته است، کارایی بهتری نسبت به مدل دیگر دارد.
بختیار فیضی زاده، میثم سطانی،
جلد 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، تولید نقشههای حساسیت زمینلغزش برای محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه و تأثیر آن بر شریانهای حیاتی و ثانیاً تجزیه و تحلیل مهمترین عوامل تأثیرگذار در افزایش خطر زمینلغزش است. در این پژوهش از سه روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و تحلیل سلسله مراتبی فازی (F-AHP) استفاده شده است. روشهای مذکور از روشهای تحلیل تصمیمگیری چندمعیاره بهمنظور ارزیابی علمی نواحی مستعد زمینلغزش در محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه است. برای انجام تحقیق معیارهای اصلی در قالب لایههای اطلاعاتی شناسایی شده و برای تلفیق استفاده شدند. سپس برای تعیین میزان استعداد محدودۀ بررسی شده نسبت به رخداد زمینلغزش براساس روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و سلسله مراتبی فازی (F-AHP) اقدام به پهنهبندی شده است. نهایتاً، عملکرد روشهای مختلف در تولید نقشههای حساسیت زمینلغزش با استفاده از شاخصهای صحتسنجی "جمع مطلوبیت "، "درصد منطقه بحرانی" و منحنی مشخصه عملکرد سیستم با یکدیگر مقایسه شد تا روش مطلوب و کاربردی برای محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه بهمنظور مدیریت خطر زمین لغزش تعیین شود. در نهایت با تلفیق دادهای متناسب با وزنهای استخراج شده، نسبت به تهیه نقشه پهنهبندی زمینلغزش اقدام شد. نتایج تحقیق حاضر در شناسایی نسبت محاطرات محیطی و آسیبپذیری این محور تبادلاتی نقش مهمی داشته و میتواند راهگشای برنامه ریزان و تصمیمگیران برای کاهش نسبت خسارات و مدیریت بحران استفاده شود.
پروفسور محمد نخعی، دکتر امین محبی تفرشی، دکتر توفیق سعدی،
جلد 17، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
افت شدید سطح آبهای زیرزمینی در اثر استخراج بیرویه در درازمدت باعث خشکشدن جریانهای آب زیرزمینی میشود که به آن پدیده خشکسالی آبهای زیرزمینی میگویند. بر این مبنا هدف این تحقیق بررسی روند تغییرات و کاهش سطح آبهای زیرزمینی است که با پدیده خشکسالی آبهای زیرزمینی مشخص میشود. در این راستا از شاخص منبع آب زیرزمینی (GRI) برای ارزیابی شرایط خشکسالی آبهای زیرزمینی و همچنین تجزیهوتحلیل الگوهای مکانی و زمانی آن بر مبنای دادههای سطح آب زیرزمینی ۲۱ چاه مشاهدهای در بازه سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۹ استفاده شد. جهت تولید نقشههای پهنهبندی، نرمافزار ArcGIS مورداستفاده قرار گرفت. یافتههای تحقیق خشکسالی متوسط تا شدید را در مناطق خاصی از منطقه موردمطالعه از سال ۲۰۰۱ نشان میدهد. علاوه بر این، همانطور که توسط نقشههای پهنهبندی GRI نشان داده شد، مناطق جنوبی و جنوب شرقی آبخوان حساسیت بیشتری نسبت به خشکسالی در مقایسه با سایر بخشهای آن در طول بازه زمانی تعریف شده از خود نشان دادند. الگوی تغییرات مکانی - زمانی خشکسالی آبهای زیرزمینی در آبخوان نشان میدهد به دنبال یک دوره خشکسالی متوسط از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳، وضعیت آبخوان بهبود جزئی داشت و بهطورکلی از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ شرایط پایداری برقرار شد، اما از سال ۲۰۱۱، وقوع خشکسالی تشدید شد و آبخوان در شرایط خشکسالی شدید تا بسیار شدید قرار گرفت. این شرایط نیاز به توجه دقیق و اجرای اقدامات مدیریتی را برجسته میکند. یکی از توصیههای این مطالعه استفاده از دادههای ماهوارهای سطح آبهای زیرزمینی برای ارزیابی پیشرفت خشکسالی و مقایسه آن با یافتههای این تحقیق است.