6 نتیجه برای مدل سازی
جلد 1، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
صفحه گسترده، ابزاری کاربردی برای حل مسائل جریان پایدار محبوس آب زیرزمینی است. روش کار بسیار ساده است، اما در عین حال بسیاری از شرایط جریان شامل نایکسانی، ناهمگنی، وجود منابع تخلیه و تغذیه و اشکال هندسی پیچیده را در بر میگیرد. به علاوه، چون معادلات صفحه گسترده به صورت دستی برنامه نویسی میشوند کاربر درک فیزیکی بسیار خوبی از مسأله خواهد داشت، معادلات حاکم برای شرایط جریان ناهمگن و نایکسان ایجاد میشوند. فرموله کردن ریاضی شرایط مرزی و در نظرگرفتن تخلیه وتغذیه در مدلسازی صفحه گسترده ارائه شده و حساسیت حل به انتخاب فواصل نقاط شبکه بندی شده و دقت جواب بررسی گردیده است. در پایان مزایا و محدودیتهای این روش در مقایسه با مدلهای عددی دیگر مقایسه گردیده است.
مجید جاذبی، محمد مهدی احمدی،
جلد 12، شماره 5 - ( 10-1397 )
چکیده
در این پژوهش ظرفیت باربری شمعهای درجاریز (شمعهای ریختنی) در خاکهای رسی با نرمافزارFLAC2D بهصورت عددی بررسی و نتایج حاصل از این پژوهش با نتایج آزمایش سانتریفیوژ صحتسنجی شده است. همچنین، نتایج حاصل از روابط موجود در ادبیات فنی با نتایج بهدست آمده از پژوهش حاضر مقایسه شده است. مجموعهای از آنالیزها بهمنظور بررسی تأثیرات ناشی از پارامترهای مختلف خاک و شمع روی مقدار ظرفیت باربری نوک و جدار شمعهای درجاریز در خاکهای رسی انجام گرفته است. این پارامترها شامل مدول الاستیسیته خاک، طول و قطر شمع، مقاومت زهکشی نشده رس، وزن مخصوص و ضریب پواسون خاک است. همچنین، تأثیر متقابل مقاومت برشی زهکشی نشده و مدول الاستیسیته رسها روی مقاومت نوک بررسی شده است. نتایج نشان میدهند که کاهش مدول الاستیک خاک موجب کاهش تأثیر مقاومت زهکشی نشده رس روی مقاومت نوک میشود. آنالیزهای عددی نشان دادهاند که اگر مقاومت برشی زهکشی نشده از 25 تا 200 کیلو پاسکال افزایش یابد، مقادیر مقاومت نوک در محدودۀ 60 تا 85% افزایش مییابد. این آنالیزها برای مقادیر مدول الاستیک ثابت در محدوده 5 تا 180 مگا پاسکال انجام شده است. همچنین، رابطۀ جدیدی برای تخمین ضریب ظرفیت باربری N*c ارائه شده است.
مریم مختاری، کاظم برخورداری، سعید عباسی،
جلد 13، شماره 5 - ( 10-1398 )
چکیده
در سالهای اخیر با گسترش استفاده از روش میخکوبی برای تثبیت دیوارۀ گودبرداریها، نیاز به بررسی جامع رفتار این روش احساس میشود. در پژوهشهای پیشین، رفتار دیوار میخکوبیشده در حالتهای استاتیکی و دینامیکی تحت شرایط مختلف بررسی شدهاند اما با توجه به ماهیت متفاوت زلزلههای حوزۀ نزدیک گسل، بررسی اثر این حرکات روی رفتار دیوار میخکوبیشده ضروری است. از اینرو در این پژوهش با در نظر گرفتن یک مدل دوبعدی گودبرداری، اثر زلزلههای حوزه نزدیک و حوزه دور از گسل روی پاسخ مدل بررسی شده است. برای تشریح رفتار خاک از مدل موهر کولمب و برای میخها پارامترهای الاستیک و پلاستیک در نظر گرفته شده است. همچنین با توجه به قابلیتهای نرمافزارPLAXIS 2D ، برای مدلسازی روند گودبرداری، از روش ساخت مرحلهای استفاده شده است. در این بررسی، 10 شتابنگاشت زلزله (5 شتابنگاشت زلزله حوزۀ نزدیک و 5 شتابنگاشت زلزله حوزۀ دور)، که روی سنگ سخت ثبت شدهاند، به کف مدل اعمال شد. مقادیر لنگرخمشی، نیروی برشی و نیروی محوری ایجاد شده در میخها، در حالت زلزله حوزۀ نزدیک بزرگتر از مقادیر ایجاد شده تحت زلزلههای حوزه دور هستند. این مقادیر تقریباً برای بیشینۀ لنگرخمشی برابر 23 درصد، نیروی برشی 30 درصد و نیروی محوری 22 درصد هستند. بهدلیل این که در زلزلههای حوزۀ نزدیک انرژی بیشتری در مدت زمان کمتری به مدل اعمال میشود (بهدلیل وجود پالس) تغییرمکان ایجاد شده نیز بیشتر است. افزایش طول میخ و سختی موجب کاهش تغییر مکان دیوار میخ کوبی شده تحت زلزله حوزۀ نزدیک می شود، معذلک رفتار کلی خاک تحت این زلزله عوض نمیشود. بر مبنای نتایج بهدست آمده در یک حداکثرشتاب ثابت رابطۀ مستقیمی بین حداکثر پیک سرعت و جابهجایی بالای دیوار وجود دراد. لیکن رابطۀ ذکر شده در زلزلههای حوزۀ دور مشاهده نمیشود.
علیرضا صادق آبادی، علی نورزاد، امیرعلی زاد،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
از عمدهترین دلایل اهمیت شناخت دقیق رفتار کائولینهای متراکم شده آن است که عمده لایههای رویی پهنههای زمینشناختی تشکیلدهندۀ این نوع خاک بهصورت غیراشباع در طبیعت یافت میشوند و با شناسایی این نوع خاک در یک منطقه میتوان تمهیدات لازم را برای مقابله با خرابیهای احتمالی اندیشید. در خاکهای غیراشباع از دو متغیر حالت تنش (تنش میانگین و مکش ماتریسی) استفاده میشود و مدلهای موجود مکانیک خاک، قابلیت شبیهسازی رفتار پیچیده خاکهای غیراشباع در حالتهای مختلف بارگذاری نیرویی و محیطی (یعنی تغییرات مکش) را دارند. ولی در مقایسه با واقعیت موجود رفتار خاک، این مدلها قادر به پیشبینی دقیق رفتار خاکهای غیراشباع نیستند. در این پژوهش، سعی شده است با بررسی تفضیلی مدل رفتاری پایه بارسلونا بهعنوان یک مدل ساختاری خاک غیراشباع، نقاط ضعف این نوع مدل شناسایی شده وبا انجام شبیهسازی کامپیوتری، فرمولبندی کامل مدل پایه خاک غیراشباع بارسلونا براساس مکانیک خاک حالت بحرانی و با استفاده از روش تفاضل محدود، پیادهسازی شوند و در ادامه رفتار این نوع خاک بهصورت محیط متخلخل سه فازه شبیهسازی و با شرایط واقعی صحتسنجی شود. بهمنظور دستیابی به انطباق بهتر این مدل با واقعیت، تحلیل محاسباتی انجام شده است و با در نظر گرفتن نسبت بیش تحکیمی در معادلات تسلیم مدل پایه بارسلونا، مدل تکمیل شده پیشنهادی در یک پروژه عملی بهسازی با اختلاط عمیق خاک بهمنظور کنترل نشست بهکار گرفته شده است. در این تحقیق مشاهده شد در کائولینهای متراکم، مسیرهای تنش در مطالعات آزمایشگاهی و تحلیل عددی انجام شده در این پژوهش همخوانی خوبی با یکدیگر دارند، از اینرو مدل پیشنهادی میتوانند در پیشبینی دقیقتر رفتار خاکهای غیراشباع در مهندسی ژئوتکنیک و به ویژه خاکریزهای مهندسی بهکار گرفته شود. همچنین نتایج حاصل از استفاده از این مدل در کنترل نشست با بهسازی خاک به روش اختلاط عمیق نتایج دقیقتری در مقایسه با واقعیت نشان میدهد
خدیجه کرد، هیوا علمیزاده، حکیمه امانی پور،
جلد 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
محدوده مورد مطالعه بخشی از حوضه رودخانه دز بهشمار میآید که در قسمت میانی تا بخش انتهایی آن قرار دارد. در این محدوده به علت شرایط اقلیمی، نامنظم بودن توزیع بارندگی از نظر زمانی و مکانی، افزایش تقاضا برای منابع آب و محدودیت منابع آب سطحی، وابستگی زیادی به آبهای زیرزمینی منطقه وجود دارد. هدف اصلی در این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر نوسانات سطح ایستابی دشت دزفول- اندیمشک طی دوره آماری ۲۰ ساله است. به این منظور با استفاده از دادههای تراز چاههای پیزومتری و لاگ چاههای محدوده مطالعاتی در نرمافزار WinLog، نقشههای سطح آب زیرزمینی و افت سطح ایستابی به روش IDW تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین افت در قسمتهای شمال شرق، جنوب شرق و غرب محدوده مطالعاتی رخ داده است. با توجه به اینکه در این قسمتها میزان بارش زیاد و مقدار تبخیر و دما بالا است، یکی از دلایل افت در این قسمتها را میتوان به عوامل اقلیمی منطقه نسبت داد. از دیگر عوامل موثر در افت سطح ایستابی، میتوان به فاصله از کانال اصلی رودخانه و شیب زیاد منطقه اشاره کرد. مقایسه تغییرات سطح ایستابی با دبی رودخانه دز نشان داد که همبستگی بالایی بین تغییرات این دو پارامتر با فاصله زمانی یک سال وجود دارد. بنابراین میتوان رودخانه را بهعنوان عامل مهم تغذیه منابع آب زیرزمینی در محدودهی مطالعاتی در نظر گرفت. با توجه به رونق فعالیتهای کشاورزی، چنانچه برداشت از این منابع محدود، به طور علمی و اصولی مدیریت نشود، منطقه در آینده در معرض خطر جدی بحران آب قرار خواهد گرفت.
سمیه زارعی دودجی، رحیم باقری، هادی جعفری،
جلد 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
طرحهای سدسازی، از جمله طرحهای مهم مهندسی هستند که نقش انکارناپذیری در اقتصاد ملی ایفا مینمایند. علم پویایی سیستم یک ابزار مدیریتی است که قادر به شبیهسازی سیستمهای پیچیده منابع آب میباشد. این مدل در شبیهسازی منابع آب دارای قابلیتهای مختلف از قبیل افزایش سرعت در توسعه مدل، قابلیت توسعه گروهی مدل، ارتباط مؤثر با نتایج و افزایش اعتماد به مدل در اثر مشارکت کاربر میباشد. در این تحقیق مدل سیستم پویای سدهای چند منظوره متوالی کاردنه-سنا واقع در استان بوشهر شبیهسازی شده است. هدف از این مدلسازی تحقق نیازهای مختلف از سد (شرب، محیط زیست و کشاورزی صنعتی) پیش از ساخت آن و همچنین بررسی اثر ساخت سد در بالادست بر تأمین نیازهای سد پاییندست میباشد. همچنین با استفاده از این مدل میتوان تغییرات رواناب پاییندست سد در صورت احداث آن و تغییر درصدهای تأمین حجمی-زمانی سد پاییندست را تعیین نمود. مطالعه نتایج پس از محاسبه درصد سالانه و ماهانه تأمین حجمی و زمانی نیازهای مختلف و منبع تأمین آنها و همچنین در نظر گرفتن دو چاه آب شرب جهت تأمین آب شرب در ماههایی که سد قادر به تأمین آب شرب نمیباشد و حداکثر دبی خط لوله انتقال آب شرب کنونی منطقه، انجام گرفت. جهت مدلسازی 6 سناریو مدیریتی در نظر گرفته شد که در نهایت سناریو ششم به عنوان بهینهترین سناریو در نظر گرفته شد. جهت ارزیابی مدل، مقادیر شبیهسازی شده با مقادیر مشاهده شده حجم آب سد سنا مقایسه گردید. نتایج حاکی از آن است که درصد تأمین حجمی نیازهای شرب، محیط زیست و کشاورزی صنعتی سد کاردنه به ترتیب 97/66، 96/59 و 82/76 و همچنین درصد تأمین حجمی نیازهای محیط زیست و کشاورزی از سد سنا به ترتیب 100، 83/48 درصد میباشد که در محدوده قابل قبول وزارت نیرو میباشند. بر اساس این پژوهش مشخص گردید، با مدلسازی بر اساس شاخصهای ارزیابی مدل شامل درصد تأمین حجمی و درصد تأمین زمانی نیازهای مختلف، به راحتی میتوان اثر سیاستهای بهرهبرداری و مدیریتی را بر نحوه تعیین و تخصیص منابع آب مشاهده و بهینهترین تصمیم را اتخاذ نمود.