57 نتیجه برای زاد
مهدی زارع، علی مرادزاده، ابوالقاسم کامکار روحانی، فرامرز دولتی اردجانی،
جلد 14، شماره 3 - ( پاییز1399 1399 )
چکیده
از اصلیترین مشکلات در ارتباط با باطلههای معدنی، بحث تشکیل پسابهای معدنی بهصورت اسیدی تا قلیایی و انتقال فلزات سمی در مناطق پایین دست است. بنابراین ارزیابی پتانسیل آلودگی این نوع باطلهها امری پر واضح است. پژوهش حاضر با هدف پایش غلظت فلزات سنگین و ارزیابی پتانسیل تولید یا خنثیسازی آلودگی در باطلههای سرب و روی تیپ سولفیدی با میزبان کربناتی در معدن انگوران است. در این راستا، تعداد 47 نمونه از بخشهای مختلف سطح دمپ باطله برداشت و غلظت عناصر S، Ca و Mg و همچنین فلزات سنگین مانند As، Cd، Cr، Cu، Ni، Pb و Zn بهوسیلۀ روش ICP-MS تجزیه شد. از شاخص آلودگی بهمنظور پهنهندی ریسک آلودگی کل فلزات سنگین استفاده شد و سپس از روش استاتیکی اسید- باز اصلاح شده برای ارزیابی پتانسیل آلودگی استفاده و نتایج با روش کریجینگ مدلسازی شد. با توجه به مقادیر کم سولفور کل (کمتر از 1%)، تمام نمونهها پتانسیل خنثیسازی خالص بالایی با دامنه بین 990-49 کیلوگرم کربنات کلسیم بر تن از خود نشان دادند. بهمنظور تعیین منشأ خنثیسازی و تفسیر بهتر نتایج استاتیکی از رویکرد کانیشناسی (مجموع غلظت Mg+Ca) استفاده شد. نتایج رویکرد کانیشناسی با یک همبستگی بالا (99/0R=)با رویکرد آزمایشگاهی، کانی کلسیت را بهعنوان منبع اصلی خنثی ساز معرفی کرد همنظور اعتبارسنجی نتایج، تجزیه XRD روی 4 نمونه انجام و حضور کانی کلسیت بهعنوان فراوانترین و بارزترین منبع خنثیسازی تأیید شد.
دکتر رسول یازرلو، دکتر امین جمشیدی، مهندس سید عبدالقادر امان زاده، دکتر ابوذر اسفندیاری پور،
جلد 14، شماره 3 - ( پاییز1399 1399 )
چکیده
در این پژوهش تأثیر نانوکائولینیت بر خصوصیات مقاومتی خاک لس سیلتی بررسی شده است. برای این منظور نمونهای خاک لس سیلتی از شهرستان کلاله استان گلستان تهیه و آزمایشهای مقاومت فشاری تکمحوری و برش مستقیم بهمنظور تعیین خصوصیات مقاومتی شامل مقاومت فشاری تکمحوری، مدول الاستیسیته، چسبندگی و زاویۀ اصطکاک داخلی روی آن انجام شد. آزمایشها برای نمونۀ خاک در حالت طبیعی (بدون افزودن نانوکائولینیت) و نمونههای با 5/0، 1 و 5/1، 2، 3 و 4 درصد وزنی نانوکائولینیت انجام شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان میدهد که با افزایش نانوکائولیت تا 2 درصد، باعث افزایش در مقاومت فشاری تکمحوری از 12/1 به 19/1 کیلوگرم بر سانتیمترمربع، مدول الاستیسیته از 89/15 به 10/18 کیلوگرم بر سانتیمترمربع و چسبندگی از 09/0 به 16/0 کیلوگرم بر سانتیمترمربع شده است. با این حال افزودن بیش از 2 درصد نانوکائولینیت باعث تغییرات محسوسی در خصوصیات مقاومتی نشده است. علاوه بر این افزایش نانوکائولینیت تأثیر محسوس افزایشی یا کاهشی روی زاویۀ اصطکاک داخلی نداشته و مقدار آن با تغییرات نانوکائولینیت تقریباً ثابت مانده است. بر اساس نتایج حاصل میتوان از افزودن نانوکائولینیت تا 2 درصد وزنی برای بهبود خصوصیات مقاومتی خاکهای لسی شهرستان کلاله استفاده کرد.
مهناز فیروزی، محمدحسین قبادی، علی نورزاد، علی اصغر سپاهی گرو،
جلد 15، شماره 1 - ( بهار 1400 1400 )
چکیده
آزادراه قزوین- رشت از مهمترین محورهای ارتباطی کشور در شمال ایران است. مسیر آزادراه از سازندهای مختلف با ویژگیهای زمینشناسی متفاوت عبور میکند. شیب زیاد دامنهها و وجود چندین دسته درزه و گسل باعث شده تا در امتداد مسیر مذکور لغزشهای متعددی به وقوع پیوسته و یا در حال وقوع باشند. در این پژوهش، تحقیق جامع درباره پراکندگی زمینلغزشها و انواع آنها در مسیر آزادراه انجام شده است. بدینصورت که ضمن شناسایی زمینلغزشهای رخ داده در منطقه، موقعیت آنها در نقشۀ زمینشناسی ثبت و ارتباط آنها با سازندهای زمینشناسی و ساختارهای تکتونیکی بررسی شده است. مناطق و واحدهای سنگی مستعد بهوقوع زمینلغزش با در نظر گرفتن تراکم سطحی زمینلغزشها و درصد فراوانی آنها در هر واحد زمینشناسی با بهرهگیری از نرمافزار ARC GIS 10.2 بهترتیب اهمیت مشخص شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد علیرغم ناهمگنی قابل توجه لیتولوژی، ویژگیهای زمینشناسی مهندسی و ساختارهای تکتونیکی، شباهتی بین انواع لغزشها و پراکندگی آنهاوجود دارد.در طول این مسیرچهار نوع لغزش شناسایی شدهاند، که عبارتند از 1. گسیختگیهای صفحهای، گوهای، واژگونی و سقوط، در سنگهای مقاوم و نسبتاً مقاوم آندزیت، تراکی آندزیت و بازالتهای متعلق به سازند کرج، آهکهای اوربیتولیندار کرتاسه و کنگلومرای فجن. در سنگهای ذکر شده چندین دسته درزه موجود بوده است که سطوح درزهها دارای هوازدگی متوسط تا شدید است. بازشدگی آنها بین 1-5/0 میلیمتر است. مقاومت برشی درزهها نیز متوسط است که با توجه به جهت غالب درزهها نسبت به رویه شیروانی نوع گسیختگیها تغییر کرده است. 2. ریزش و پوشش سنگریزهای در کلاهک سیلیسی و زمینلغزش چرخشی در زون آرژیلیتی- سریسیتی واحد سنگ شناسی A، 3. ریزش سنگ در سنگهای متشکل از توف کربناتی و آندزیتی در واحد سنگ شناسی EV2 متعلق به سازند کرج. بالا بودن سطح آب زیرزمینی در کیلومتر 750+80 مسیر آزادراه باعث کاهش مقاومت اشباع بهدلیل محتوی بالای اکسید آهن از قبیل گوتیت در سیمان توفهای آندزیتی شده است و 4. جریان واریزهای و زمینلغزش چرخشی در خاکهای برجای سازند شمشک بهدلیل بافت لپیدوبلاستیک اسلیتها و استعداد فرسایشپذیری بالای آنها با توجه به آب و هوای مسیر در حد فاصل منجیل- رودبار.
محمدحسین کیقبادی، عادل عساکره، بهزاد کلانتری، مسعود دهقانی،
جلد 15، شماره 1 - ( بهار 1400 1400 )
چکیده
پیهای رینگی بهدلیل کاربرد گسترده آنها در صنایع مختلف از جمله نفت و گاز، اهمیت و حساسیت زیادی دارند، بنابراین یافتن راههایی برای بهبود رفتار اینگونه از پیها میتواند بسیار ارزشمند باشد. یکی از این راهها که بسیار ارزان قیمت است و همچنین کمک شایانی به حفظ محیطزیست میکند، استفاده از خرده لاستیک حاصل از مواد دورریزی مانند لاستیکهای مستعمل در امر تسلیح خاک است. در پژوهش حاضر به بررسی رفتار پیهای رینگی با قطر خارجی ثابت 300 میلیمتر و قطر داخلی متغییر (90، 120 و 150 میلیمتر با نسبت قطر داخلی به خارجی 3/0، 4/0 و 5/0) که مستقر بر بسترهای ماسهای غیرمسلح و همچنین مسلح شده با خرده لاستیک دانهای است، میپردازیم. نتایج حاصل از آزمایشهای تجربی نشان میدهد در هر دو بستر غیرمسلح و همچنین مسلح شده با خرده لاستیک دانهای، پی رینگی با نسبت قطر داخلی به خارجی 4/0 بیشترین ظرفیت باربری و کمترین نشست را دارد. همچنین افزودن ضخامت لایه مخلوط خاک- خرده لاستیک تا ضخامتی بهینه که برابر با نصف قطر خارجی پی رینگی است، میتواند ظرفیت باربری را تا 5/41% نسبت به حالت غیرمسلح افزایش دهد و افزایش بیشتر این ضخامت باعث کاهش مجدد ظرفیت باربری پی رینگی میشود. در ضمن افزودن یک لایه مخلوط خاک- خرده لاستیک میتواند تنشهای قائم انتشار یافته در بستر زیرین پی را تا 6/24% نسبت به حالت غیرمسلح کاهش دهد.
خانم زهرا حسین زاده، دکتر ابراهیم اصغری کلجاهی، دکتر حدیثه منصوری،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
خاک منطقه آزاد اروند خرمشهر ریزدانه چسبنده است و نمیتوان در خاکریزیها از آن استفاده کرد. از طرفی مصالح مناسب برای این منظور (خاک درشت دانه) در فواصل دورتری قرار دارد که استفاده از آن مستلزم صرف هزینۀ هنگفتی است. در این راستا سعی بر بهسازی خاک منطقه با آهک و سرباره کوره فولادسازی است. در این تحقیق، بهسازی خاک ریزدانه این منطقه با افزودن آهک و سرباره بررسی شده است. بدینمنظور بعد از نمونهبرداری از خاک و انجام آزمایشهای شناسایی و تراکم، مقادیر متفاوتی از سرباره (10 و 20 و 30 درصد وزنی خاک) و آهک (2 و 4 و 6 درصد وزنی خاک خشک) به خاک افزوده شده و بعد از عمل آوری به مدت 28 روز، با انجام آزمایشهای تعیین حدود اتربرگ، تراکم، مقاومت فشاری تکمحوری و CBR اشباع و غیراشباع، تأثیر این مواد در بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی خاک بررسی شده است. طبقه بندی خاک محل بر اساس طبقهبندی یونیفاید، CL است و شاخص خمیری آن حدود 25 درصد و مقدار یون سولفات آن بیش از 5/0 درصد است. نتایج آزمایشها نشان میدهد که با افزودن سرباره و آهک در مقادیر مختلف به خاک منطقه، خواص فیزیکی و مکانیکی خاک بهطور چشمگیری بهبود مییابد، بهطوریکه شاخص خمیری خاک کاهش یافته و مقاومت فشاری و مقدار CBR افزایش مییابد. همچنین در آزمایش تراکم وزن مخصوص خاک افزایش و درصد رطوبت بهینه کاهش مییابد. نتایج نشان میدهد که تأثیر آهک بر خاک رس نسبت به سرباره زیادتر است و سرباره در مقادیر کمتر از 35 درصد تأثیر چشمگیری در مقاومت فشاری خاک ندارد. اگرچه در نتایج آزمایشهای CBR غیراشباع در مقادیر سرباره بیش از 20 درصد، افرایش چشمگیری در باربری دیده میشود. براساس پژوهشهای قبلی، بهدلیل وجود یون سولفات نسبتاً زیاد در خاک، استفاده از آهک به تنهایی مناسب نبوده و سرباره میتواند علاوه بر بهبود فیزیکی شرایط خاک، بهصورت شیمیایی از تشکیل کانیهای حجیم در اثر واکنش آهک با سولفات خاک (مثل کانی اترینگیت) جلوگیری کند.
علیرضا صادق آبادی، علی نورزاد، امیرعلی زاد،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
از عمدهترین دلایل اهمیت شناخت دقیق رفتار کائولینهای متراکم شده آن است که عمده لایههای رویی پهنههای زمینشناختی تشکیلدهندۀ این نوع خاک بهصورت غیراشباع در طبیعت یافت میشوند و با شناسایی این نوع خاک در یک منطقه میتوان تمهیدات لازم را برای مقابله با خرابیهای احتمالی اندیشید. در خاکهای غیراشباع از دو متغیر حالت تنش (تنش میانگین و مکش ماتریسی) استفاده میشود و مدلهای موجود مکانیک خاک، قابلیت شبیهسازی رفتار پیچیده خاکهای غیراشباع در حالتهای مختلف بارگذاری نیرویی و محیطی (یعنی تغییرات مکش) را دارند. ولی در مقایسه با واقعیت موجود رفتار خاک، این مدلها قادر به پیشبینی دقیق رفتار خاکهای غیراشباع نیستند. در این پژوهش، سعی شده است با بررسی تفضیلی مدل رفتاری پایه بارسلونا بهعنوان یک مدل ساختاری خاک غیراشباع، نقاط ضعف این نوع مدل شناسایی شده وبا انجام شبیهسازی کامپیوتری، فرمولبندی کامل مدل پایه خاک غیراشباع بارسلونا براساس مکانیک خاک حالت بحرانی و با استفاده از روش تفاضل محدود، پیادهسازی شوند و در ادامه رفتار این نوع خاک بهصورت محیط متخلخل سه فازه شبیهسازی و با شرایط واقعی صحتسنجی شود. بهمنظور دستیابی به انطباق بهتر این مدل با واقعیت، تحلیل محاسباتی انجام شده است و با در نظر گرفتن نسبت بیش تحکیمی در معادلات تسلیم مدل پایه بارسلونا، مدل تکمیل شده پیشنهادی در یک پروژه عملی بهسازی با اختلاط عمیق خاک بهمنظور کنترل نشست بهکار گرفته شده است. در این تحقیق مشاهده شد در کائولینهای متراکم، مسیرهای تنش در مطالعات آزمایشگاهی و تحلیل عددی انجام شده در این پژوهش همخوانی خوبی با یکدیگر دارند، از اینرو مدل پیشنهادی میتوانند در پیشبینی دقیقتر رفتار خاکهای غیراشباع در مهندسی ژئوتکنیک و به ویژه خاکریزهای مهندسی بهکار گرفته شود. همچنین نتایج حاصل از استفاده از این مدل در کنترل نشست با بهسازی خاک به روش اختلاط عمیق نتایج دقیقتری در مقایسه با واقعیت نشان میدهد
محمد علیزاده منصوری، روزبه دبیری،
جلد 16، شماره 1 - ( ویژه مقاله های انگلیسی 1401 )
چکیده
در مطالعه حاضر سعی شده است پتانسیل روانگرایی در لایه های خاکی در محدوده شهر تبریز بر اساس آنالیز حساسیت، قابلیت اطمینان ارزیابی گردد. بدین منظور از میان 260 حلقه گمانه جمع آوری شده، تعداد 64 حلقه گمانه که دارای خطر وقوع روانگرایی بوده اند انتخاب شدند. سپس نقشه پهنه بندی خطر لرزه ای در محدوده مورد مطالعه با توجه به گسل شمال تبریز با استفاده از روش گسل محدود و با در نظر گرفتن اثرگذاری لایه های خاکی بر حداکثر شتاب سطحی(PGA) تهیه شده است. در ادامه، نقشه پهنه بندی خطر وقوع روانگرایی در محدوده مورد مطالعه با کاربرد شاخص خطر آماده گردید. در انتها، با کاربرد روشهای تحلیل حساسیت و قابلیت اطمینان مونت کارلو، میزان تغییرات ضریب اطمینان در برابر خطر وقوع روانگرایی لایه های خاکی مشخص شده و رابطه ای جهت تعیین این تغییرات ارائه شده است.
سید حسین حسینی لواسانی، حامد علیزاده، علی معصومی،
جلد 16، شماره 1 - ( ویژه مقاله های انگلیسی 1401 )
چکیده
تحقیقات زیادی در مورد تأثیر فاصله گسل بر سازه ها انجام شده است که نشان می دهد پاسخ لرزه ای آنها می تواند بسته به فاصله آنها از گسل متفاوت باشد. پل های معلق به دلیل برخورداری از دوره ی تناوب و انعطاف پذیری بالا می توانند حساسیت بیشتری نسبت به این پدیده به ویژه در ارتعاشات قائم داشته باشند. از آنجایی که مهندسان تمایل دارند از دهانه های طویل تری استفاده کنند، فاکتور طول دهانه باید با دقت بیشتری مطالعه شود. در این مقاله به اثرات طول دهانه بر پاسخ لرزه ای پل معلق تحت تحریکات لرزه ای خوزه نزدیک و دور پرداخته شده است. پل های معلق وینسنت توماس و گلدن گیت به ترتیب به عنوان پل های دهانه کوتاه و بلند به عنوان مطالعات موردی انتخاب شده اند. پاسخهای لرزهای دو پل تحت ده شتابنگاشت از انواع حوزه نزدیک و دور، که دو به دو شتاب اوج زمین یکسانی دارند، ارزیابی میشوند. نتایج نشان داد که پاسخ هر دو پل تحت تحریکات لرزه ای حوزه نزدیک و دور کاملاً متفاوت است. پلهای معلق با دهانه کوتاه در برابر تحریکات نزدیک به گسل آسیبپذیرتر هستند، در حالی که پلهای با دهانه بلند در برابر هر دو نوع تحریکات مذکور مستعد آسیب هستند و با افزایش طول دهانه، حساسیت پل در برابر فرکانس های پایین تحریکات حوزه دور افزایش مییابد. همچنین، در هر دو پل، حداکثر پاسخ جابجایی دهانه ها لزوما با افزایش شتاب اوج زمین افزایش پیدا نمی کند.
آقای علی کمالی، دکتر مهدی مخبری، دکتر عباس قلندرزاده،
جلد 16، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده
مارنها از جمله خاکهای مسئلهداری هستند که به دلیل ماهیت تغییرشکلپذیری و حساسیت به رطوبت و شرایط آب و هوائی به شدت دچار فرسایش میشوند. عوارض این خاکها در بستر راهها، تکیهگاه سدها، ساختگاه سازههای بلند مرتبه و اندرکنش خاک-سازه و مانند آن مشاهده میشود. هنگامی که خاک در اثر زلزله تحت ارتعاش قرار میگیرد ویژگیها و پارامترهای ژئوتکنیکی آن تغییر میکند. رفتار مارن در برابر زلزله علاوه بر ویژگیهای ژئوتکنیکی از مشخصات دینامیکی که شامل سرعت موج برشی، سرعت موج فشاری، فرکانس طبیعی، مدول برشی و نسبت میرایی است نیز تأثیر میپذیرد. این ویژگیها را میتوان از آزمایشهای آزمایشگاهی و درجا به دست آورد. این تحقیق با هدف شناخت رفتار دینامیکی مارنهای شمال شیراز که ترکیبی از مارن حاوی سنگ گچ انیدریدی متورم شونده است انجام شده است. بدین منظور علاوه بر آزمایش های استاتیکی آزمایشگاهی و برجا، آزمایش سه محوری تناوبی نیز بر روی نمونهها انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در مارنهای عادی تحکیم یافته با افزایش فشار همه جانبه از 400 به 600 کیلو پاسکال (افزایش عمق خاک)، مدول برشی 50 از به 200 کیلوپاسکال افزایش مییابد. بعلاوه رفتار نسبت میرایی برای کرنشهای کمتر و بیشتر از یک درصد نسبتاً متفاوت است، اما در حالت کلی برای کرنشهای بالاتر از یک درصد، با افزایش فشار همه جانبه از 100 تا 600 کیلوپاسکال نسبت میرایی از 21/ به 18/ کاهش مییابد.
آیلار حسنیه، روزبه دبیری، علیرضا علیزاده مجدی، الناز صباغ،
جلد 16، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده
خاکهای لای دار شور که دارای سدیم هستند یک نوع دیگر از خاکهای مسئلهدار میباشند. زمانی که این نوع خاک تحت تأثیر آب قرار بگیرد میتواند دچار تورم و واگرایی شده و در نتیجه آن نشست و تغییر شکل به وقوع بپیوندد. با توجه به اینکه بخش وسیعی از حوضه آبریز دریاچه ارومیه و دشت تبریز را خاکهای ریزدانه شور سدیمی فراگرفته است. بنابراین، بررسی و تثبیت خاک مسئلهدار شور سدیمی موجود در منطقه با کمک فرآیند ژئوپلیمریزاسیون از اهداف اصلی تحقیق حاضر میباشد. بدین منظور، از ماده پومیس که دارای خاصیت پوزولانی است با درصدهای وزنی 3، 5 و 7 به طور جداگانه به همراه محلول هیدروکسید کلسیم به عنوان کاتالیزور با درصد 2، 5 و 7 با خاک مورد مطالعه مخلوط گردیدند. سپس نمونههای ساخته شده به مدت یک روز عملآوری شدند. جهت ارزیابی رفتار ژئوتکنیکی خاک تثبیت شده آزمونهای آزمایشگاهی تراکم استاندارد، مقاومت فشاری تک محوری، برش مستقیم و تحکیم انجام گرفته است. نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر نشان میدهد، ترکیب 3 % پومیس به همراه 2 % هیدروکسید کلسیم پس از یک روز عملآوری مقاومت فشاری تک محوری را در لحظه گسیختگی نمونه تثبیت شده را به میزان 32/1 برابر افزایش داده است. همچنین ترکیب 7 % پومیس به همراه 2 % هیدروکسید کلسیم مقدار زاویه اصطکاک داخلی 20 برابر بهبود داده است. در انتها، ترکیب 7 درصد پومیس به همراه 2 درصد هیدروکسید کلسیم مقدار تورم آزاد را به مقدار 86 درصد کاسته است.
خدیجه کرد، هیوا علمیزاده، حکیمه امانی پور،
جلد 17، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
محدوده مورد مطالعه بخشی از حوضه رودخانه دز بهشمار میآید که در قسمت میانی تا بخش انتهایی آن قرار دارد. در این محدوده به علت شرایط اقلیمی، نامنظم بودن توزیع بارندگی از نظر زمانی و مکانی، افزایش تقاضا برای منابع آب و محدودیت منابع آب سطحی، وابستگی زیادی به آبهای زیرزمینی منطقه وجود دارد. هدف اصلی در این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر نوسانات سطح ایستابی دشت دزفول- اندیمشک طی دوره آماری ۲۰ ساله است. به این منظور با استفاده از دادههای تراز چاههای پیزومتری و لاگ چاههای محدوده مطالعاتی در نرمافزار WinLog، نقشههای سطح آب زیرزمینی و افت سطح ایستابی به روش IDW تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین افت در قسمتهای شمال شرق، جنوب شرق و غرب محدوده مطالعاتی رخ داده است. با توجه به اینکه در این قسمتها میزان بارش زیاد و مقدار تبخیر و دما بالا است، یکی از دلایل افت در این قسمتها را میتوان به عوامل اقلیمی منطقه نسبت داد. از دیگر عوامل موثر در افت سطح ایستابی، میتوان به فاصله از کانال اصلی رودخانه و شیب زیاد منطقه اشاره کرد. مقایسه تغییرات سطح ایستابی با دبی رودخانه دز نشان داد که همبستگی بالایی بین تغییرات این دو پارامتر با فاصله زمانی یک سال وجود دارد. بنابراین میتوان رودخانه را بهعنوان عامل مهم تغذیه منابع آب زیرزمینی در محدودهی مطالعاتی در نظر گرفت. با توجه به رونق فعالیتهای کشاورزی، چنانچه برداشت از این منابع محدود، به طور علمی و اصولی مدیریت نشود، منطقه در آینده در معرض خطر جدی بحران آب قرار خواهد گرفت.
- فاطمه خالویی، - هیوا علمیزاده،
جلد 17، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده
دینامیک و تحولپذیری چالههای داخلی هر چند پدیدهی شناخته شدهای است، اما فرکانس و شدت این تغییر و تحول در زمان، الگوهای متفاوتی را معرفی میکند. طی سالهای اخیر فرونشست زمین به دلایل مختلف از جمله رشد بیرویه جمعیت، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی به همراه عوامل دیگر سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان به زمینهای کشاورزی، ساختمانهای مسکونی، جادهها، خطوط انتقال نیرو و ... شده است. در این پژوهش با هدف بررسی و پایش فرونشست دشت کازرون با استفاده از فن تداخلسنجی راداری از دادههای سنتینل در بازهی زمانی سال 2015 و 2021 پرداخته شده است. در این راستا با مقایسه فازهای دو تصویر راداری دشت کازرون در محیط نرمافزار SNAP، تغییرات سطح زمین بررسی شده است. نتایج پژوهش با توجه به مجموعه شواهد موجود نشان میدهد، عامل اصلی فرونشست دشت کازرون برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی میباشد. به طوری که بیشترین میزان فرونشست در جهت جنوب محدودهی مورد مطالعه (اطراف مقبره شیخ محمد) با مقدار 90-80 میلیمتر در سال و نرخ بیشینه 9 سانتیمتر در سال در دشت کازرون ملاحظه میگردد. بنابراین استفاده از تصاویر راداری سنتینل برای بررسی جا به جاییهای سطح زمین بسیار مناسب میباشد.
خانم فائزه سادات خندانی، آقای هادی عطاپور، آقای مصطفی یوسفی راد، آقای بهزاد خوش،
جلد 17، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده
مواد پرکننده فضاهای زیرزمینی معدنی از انواع مصالح مهندسی است که مشخصات دانهبندی سنگدانه آنها تأثیر مستقیمی بر خواص مکانیکی و فیزیکی این مواد دارد. بر اساس بررسیهای صورت گرفته، معیار جامعی در مورد مشخصات دانهبندی سنگدانههای مواد پرکننده معادن زیرزمینی ارائه نشده است. در مقاله حاضر محدودههای اندازه دانهها و مشخصات دانهبندی سنگدانههای مورد استفاده در انواع پرکنندههای معدنی شامل پرکننده هیدرولیکی، پرکننده خمیری و پرکننده سنگی مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، منابع موجود در زمینه انواع مواد پرکننده جمعآوری شد. بر اساس دادههای جمعآوری شده، محدوده ابعادی دانهها در هر یک از پرکنندهها تعیین شد. سپس مشخصات دانهبندی هر یک از مواد پرکننده معادن از جمله میانگین قطر دانهها (D50)، ضریب یکنواختی (Cu) و ضریب انحنا (Cc) محاسبه گردید. نتایج حاصل از بررسی منحنیهای دانهبندی پرکنندههای خمیری، هیدرولیکی و سنگی نشان داد که دانهها در پرکننده سنگی، هیدرولیکی و خمیری به ترتیب دارای درشتترین تا ریزترین محدوده ابعادی میباشند. در نهایت مشخصات دانهبندی پرکننده تهیه شده از نخالههای ساختمانی به عنوان یک پرکننده جدید ارائه و با دانهبندی هر یک از پرکنندهها مقایسه شد. نتایج نشان داد منحنی دانهبندی پرکننده تهیه شده از نخاله ساختمانی در مرز بالایی محدوده ابعادی پرکننده هیدرولیکی و مرز پایینی محدوده ابعادی پرکننده سنگی قرار دارد.
حسین محمدزاده، وحید ناصری حصار، حمید قالیباف محمدآبادی،
جلد 17، شماره 4 - ( زمستان 1402 )
چکیده
به دلیل پیچیدگی هیدروژئولوژی مناطق کارستی، آب٬بندی سدها در چنین مناطقی سخت٬تر، طولانی٬تر و پرهزینه٬تر و احتمال فرار آب از آن٬ها بیشتر است. پس از آبگیری سد قرهتیکان و ظهور چشمه٬هایی در پایین دست و نشت آب از تکیه٬گاه سازند آهکی تیرگان، امکان توسعه کارست مهم٬ترین مشکل این سد به شمار می٬رود. در این مقاله، با انجام مطالعات زمین٬شناسی، زمین٬شناسی ساختاری و درزه٬نگاری، نفوذپذیری ژئوتکنیکی و روش تحلیل سلسله مراتبی٬پتانسیل توسعه کارست در محدوده و تکیه٬گاه٬های سد قرهتیکان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج، نشان می٬دهد که حدود 14/6 درصد از محدوده سد قرهتیکان، دارای پتانسیل بالایی در توسعه کارست می٬باشد. محدوده سد قرهتیکان تحت تأثیر سامانه پهنه گسلی سررود است که باعث به هم خوردگی جناح چپ محور سد شده است. درزه٬نگاری در تکیه٬گاه سد قرهتیکان سه دسته درزه اصلی را نشان می٬دهد. دو دسته از درزه٬ها در تقاطع با محور سد و شیب دسته درزه دیگر به سمت حوضچه سد است. بررسی نتایج آزمایش٬های نفوذپذیری لوژن در ساختگاه سد نشان می٬دهد بیشترین نفوذپذیری در تکیهگاه چپ با جریان آشفته، و پس از آن در زیر بستر رودخانه با جریان خطی و آشفته دیده می٬شود، اما در تکیه٬گاه راست نفوذپذیری نداریم و جریان بیشتر خطی است. با توجه به مدل ساختاری– مفهومی تهیه شده از موقعیت سد قرهتیکان و محل قرارگیری محور سد در سامانه گسلی سررود، و میزان بازشدگی و جهت شیب درزه٬ها در ایستگاهها، انتظار می٬رود میزان نشت و فرار آب و امکان توسعه کارست از جناح چپ و بستر بیشتر از جناح راست سد باشد.
حسین ابراهیمی، فرزاد اکبری، سرور مزرعه اصل، بابک بیگلری،
جلد 17، شماره 4 - ( زمستان 1402 )
چکیده
چشمه کارستی ورسخواران با وسعت حوضه آبگیر حدود 50 کیلومتر مربع و میانگین آبدهی حدود 1/35 مترمکعب بر ثانیه یکی از مهمترین چشمههای شهرستان فیروزکوه میباشد. به منظور ارزیابی خصوصیات هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب چشمه طی 17 ماه اندازهگیری و آنالیز شده است. نتایج این مطالعه نشان داد منحنی فرود چشمه دارای یک شیب بوده و مقدار ضریب بده آن حدود 0.003 میباشد. اندک بودن ضریب تغییرات آبدهی، هدایت الکتریکی و یونهای اصلی و همچنین تک شیب بودن منحنی فرود چشمه عمدتاً به دلیل شکل کشیده آبخوان و وجود طولانی مدت برف در حوضه آبگیر چشمه میباشد. با توجه به آبدهی نسبتاً بالای چشمه و وجود فروچاله و گودی مسدود در حوضه آبگیر چشمه و همچنین ضریب تغییرات اندک پارامترهای فیزیکی و شیمیایی چشمه، میتوان اینچنین اظهارنظر نمود که سیستم غالب جریان در آبخوان تغذیه کننده چشمه ورسخواران، از نوع مجرایی-افشان میباشد. با توجه به بازدیدهای صحرایی و ارزیابی درصد پوشش خاک، توسعه فضاهای انحلالی و سایر عوارض مورفولوژیکی کارست، درصد تغذیه سالیانه در محدوده مورد نظر برابر با 56 درصد برآورد شد. با داشتن مقادیر بارش، درصد تغذیه سالیانه، حجم تغذیه سالیانه حوضه آبگیر مقدماتی، برابر با 19/2 میلیون مترمکعب و حجم تخلیه سالیانه چشمه از طریق هیدروگراف سالیانه چشمه برابر با 20/1 میلیون مترمکعب محاسبه گردید. همچنین مشاهده گردید تیپ آب چشمه بیکربناته-کلسیک و لیتولوژی آبخوان آهکی دولومیتی میباشد.
خانم سرور مزرعه اصل، آقا فرزاد اکبری، خانم الهه ایرانی اصل، خانم لیلا حسینی شفیعی،
جلد 18، شماره 1 - ( بهار 1403 )
چکیده
آب٬های زیرزمینی یکی از منابع اصلی در تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعت در کشور ایران، به ویژه مناطقی که دارای آب و هوای خشک و نیمه خشک می٬باشد. از اینرو، با توجه به اهمیت بالا منابع آب زیرزمینی، اطلاع از ضرایب هیدرودینامیکی به منظور تعیین جریان طبیعی آب و مدیریت بهرهبرداری بهینه از منابع آب زیرزمینی امری ضروری است. با توجه به نقش آبخوان دالون-میداوود در تأمین بخشی از آب مورد نیازمنطقه مورد مطالعه به ویژه جهت مصارف کشاورزی ضرایب هیدروینامیکی این آبخوان با استفاده از روش٬های دانه بندی، ژئوفیزیک و آزمون پمپاژ برآورد گردید. ضرائب به هر سه روش محاسبه و با استفاده از دبی چاههای بهره برداری صحت سنجی گردید. در هر سه روش، ضرائب هیدرودینامیک (هدایت هیدرولیکی، آبدهی ویژه، ضریب قابلیت انتقال) در بخشهای شمال، شمال شرقی بیشترین مقدار و در به سمت جنوب و شمال غرب کمترین مقدار را دار میباشند. نتایج نشان داد که 2 روش دانه بندی و آزمون پمپاژ بیشترین شباهت را با نقشه دبی چاههای بهرهبرداری دارند.
دکتر مهران اصفهانی زاده سخی لنگرودی، دکتر محمد داودی، دکتر ابراهیم حق شناس، دکتر محمدکاظم جعفری،
جلد 18، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده
در این مقاله دقت و کارایی روشهای ژئوفیزیکی لرزهای با منبع فعال و غیرفعال در تعیین ساختار زمینشناسی زیر سطحی یک ساختگاه منتخب در شهر عباسآباد واقع در شمال ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. دراین راستا ابتدا با حفر چندین گمانه اکتشافی ساختار زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه مورد مطالعه با استفاده از آزمایشهای زمینشناسی مهندسی تعیین گردید. نتایج نشان داد که رسوبات سطحی ساختگاه عباسآباد از چهار لایه زمینشناسی مجزا با جنس غالب ماسهای تشکیل یافته است. سپس با حفر دو گمانه مجزای دیگر آزمایش ژئوفیزیک لرزهای با منبع فعال از نوع پایین چاهی به منظور تعیین دقیق پروفیل سرعت موج برشی در لایههای مختلف صورت پذیرفت. در بخش بعدی با استفاده از روش ثبت آرایهای امواج خردلرزه یا میکروتریمور که یک روش ژئوفیزیک لرزهای نوین و از نوع منبع غیرفعال میباشد، برای تعیین ساختار زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه مورد مطالعه در قالب پروفیل سرعت موج برشی مورد استفاده قرار گرفت. برداشت آرایهای خردلرزهها با پانزده آرایش گوناگون گیرندهها (با تعداد و فواصل مختلف گیرندهها) و با دو روش F-K و SPAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش ژئوفیزیک لرزهای با منبع فعال و غیرفعال کارایی قابل قبولی در تعیین لایهبندی زمینشناسی زیرسطحی ساختگاه داشتهاند. همچین نتایج نشان داد روش پایین چاهی با دقت بالا سرعت موج برشی در هر لایه را نسبت به برداشت آرایهای میکروترمور تعیین میکند اما نیاز به تولید مصنوعی امواج لرزهای و حفر گمانه دارد. روش برداشت آرایهای خردلرزهها بدون نیاز به حفاری و تولید امواج لرزهای مصنوعی کارایی بالایی هم در تعیین لایهبندی زمین و هم تخمین سرعت موج برشی هر لایه داشته و به طور کلی نتایج این مقاله نشان داد که در تخمین سرعت موج برشی نسبت به روش پایینچاهی تا حداکثر ۱۰ درصد خطا نشان میدهد.
دکتر ساسان معتقد، دکتر مرضیه شمسی زاده، دکتر نصراله افتخاری،
جلد 18، شماره 3 - ( پائیز 1403 )
چکیده
در این مقاله، فضای امکان خطر لرزهای شهر اهواز ارائه شده است. برای این منظور، درخت منطقی تحلیل خطر به روش فازی شهودی وزن دهی و فضای خطر بر اساس درجات عضویت و عدم عضویت مبتنی بر نظر خبرگان تعریف شده است. سپس تفکیک خطر با استفاده از مفهوم مجموعههای فازی شهودی و با ساخت درخت منطقی فازی شهودی انجام شده است. فضای امکان خطر لرزهای شامل درجه عضویت و درجه عدم عضویت مسیرهای سهیم در تولید خطر است. فضای امکان خطر لرزهای، پذیرش، عدم پذیرش و همچنین ابهام هر مقدار ممکن خطر را از دیدگاه متخصصان بیان میکند و به تحلیلگر کمک میکند دید واضحتری نسبت به انتخاب مقدار خطر مناسب داشته باشد. بر اساس نتایج مثال عددی ارائه شده در منطقه اهواز، خطر زلزله شهر اهواز در منطقه عدم اطمینان (عدم پذیرش) واقع شده است. بنابراین، تحلیل احتمالی خطر در این حالت با پذیرش اندک خبرگان مواجه است. این یافته به این معناست که از دیدگاه خبرگان این نتایج چندان قابل قبول نیست، همچنین خطر در منطقه ابهام کم واقع شده است. قابل قبول نبودن در کنار عدم ابهام به معنای آنست که خبرگان در قبول نداشتن این نتایج تقریبا اطمینان دارند. نتیجه کاربردی این یافته این است که مدلها و پارامترهای مورد استفاده در تحلیل خطر منطقه اهواز مورد تایید خبرگان نیست و لازم است تلاش بیشتری برای ارائه یا یافتن مدلهای مناسب و پارامترهای دقیق منطقه صورت گیرد.
آقا فرهاد ملائی، دکتر رضا محبیان، دکتر علی مرادزاده،
جلد 18، شماره 3 - ( پائیز 1403 )
چکیده
شاخص شکنندگی یکی از پارامترهای مهم در بررسی و مدلسازیهای ژئومکانیکی است. روشهای زیادی برای تخمین شاخص شکنندگی ارائه شده است. یکی از روشهایی که امروزه زیاد مورد استفاده قرار میگیرد روشهای هوشمند است. در این مطالعه هدف ارائه الگوریتمی جدید با استفاده از الگوریتمهای یادگیری عمیق جهت پیشبینی شاخص شکنندگی در یکی از چاههای میدان هیدروکربنی در جنوب غرب ایران میباشد. در این مقاله ابتدا پارامترهای موثر برای ورودی الگوریتمها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص گردید و در ادامه با استفاده از (شبکه عصبی بازگشتی + شبکه عصبی پرسپترون چندلایه) (LSTM+MLP) و (شبکه عصبی تبدیلی + شبکه عصبی بازگشتی) (CNN+ LSTM) شاخص شکنندگی تخمین زده شد و مقدار خطا (MSE) و ضریب تعیین (R2) برای دادههای آموزش و تست محاسبه گردید که برای دادههای آموزش و تست هر دو الگوریتم دارای ضریب تعیین نزدیک به 1 و خطای بسیار کم به دست آمده است. همچنین جهت اطمینان از نتایج الگوریتمها بخشی از داده به عنوان داده کور کنار گذاشته شد و خطا و ضریب تعیین برای این دادهها نیز محاسبه گردید که خطا (MSE CNN+LSTM =26.0425, MSE LSTM+MLP =32.075) به دست آمده است و ضریب تعیین
( R2 CNN+LSTM =0.8064, R2 LSTM+MLP =0.7615) به دست آمده است. نتایج بیانگر کارآیی الگوریتمهای یادگیری عمیق معرفی شده به عنوان روشی
جدید در پیشبینی شاخص شکنندگی میباشد که در مقایسه دو الگوریتم ارائه شده،الگوریتم (CNN+LSTM) دارای دقت بالاتر و خطای کمتری میباشد.
دکتر عیسی حاجی رادکوچک، دکتر بهزاد رهنما، دکتر حسن نصراله زاده ساروی، آقای علی شهبازی، آقای رضا رائجی، آقای کاظم بابائی زیارتی،
جلد 18، شماره 3 - ( پائیز 1403 )
چکیده
بسیاری از محققان و پژوهشگران معتقدند که تأمین آب سالم، دفع بهداشتی و مدیریت بهینه سه محور سلامت را تشکیل میدهند و در همه این موارد ضمن توجه به فرایند انجام کار کنترل مستمر نیز صورت گیرد. این مطالعه با هدف بررسی فصلی کیفیت فیزیکوشیمیایی و میکروبی آب رودخانه قرهسو استان گلستان با استفاده از شاخص IRWQIsc طراحی و اجرا شد. برای رودخانه قرهسو 6 ایستگاه نمونهبرداری مشخص شده و نمونهبرداری با تناوب هر ماه یکبار در چهار فصل سال 1400 انجام شد.
پارامترهای اندازهگیری شده شامل پارامتر pH، COD ، BOD، اکسیژن محلول (DO)، هدایت الکتریکی (EC)، آمونیوم (NH4)، نیترات (NO3)، فسفات (PO4)، سختی کل(TH)، کدورت و کلیفرم مدفوعی بود. با توجه به پارامترهای اندازهگیری شده شاخص کیفیت آبهای سطحی ایران IRWQIsc محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه بر اساس شاخص نشان داد که کیفیت این شاخص برای تمام ایستگاهها در تمام فصول بین 70/5 تا 14/7 بود است.
بر اساس این شاخص در پنج طبقه خوب (85-70/1)، نسبتاً خوب (70-55/1)، نسبتاً بد (44/9-30)، بد (29/9-15) و خیلی بد (کمتر از 15) قرار میگیرد. پارامترهای تاثیرگذار شامل کل جامدات، کدورت، نیترات، درجه حرارت و کلیفرم مدفوعی بوده است. میتوان نتیجه گرفت که میزان 70/5 با کیفیت خوب مربوط به (روستای توسکستان) در فصل زمستان و میزان 14/7 با کیفیت خیلی بد مربوط به (پل قره تپه) در فصل تابستان است که کیفیت آب رودخانه در ایستگاه پل جاده گرگان به آققلا (قربان آباد) در تمام فصول در طبقه بد قرار دارد به علت ورود مواد آلاینده شهری و صنعتی به این ایستگاه میباشد و ایستگاه روستای توسکستان در اکثر فصول دارای کیفیت خوب و نسبتاً خوب بهدلیل اینکه توسکستان در بالا دست قرار گرفته و ورودی آبهای جاری شفاف و پاک به آن منطقه بیشتر است و از آلاینده های صنعتی و شهری فاصله دارد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان پیشنهاد داد که منابع آلاینده ورودی به رودخانه قرهسو از ابتدا تا انتهای رودخانه مشخص گردد و کیفیت میکروبی از نظر میکروارگانیسمهای پاتوژن و کیفیت شیمیایی از لحاظ عناصر فلزات سنگین و سموم بررسی و رودخانه به صورت دوره زمانی مشخص جهت تعیین وضعیت کیفی طبق دستورالعمل پایش شود.