1- دانشگاه قم، دانشکدۀ فنی و مهندسی، گروه مهندسی عمران
2- دانشگاه قم، دانشکدۀ فنی و مهندسی، گروه مهندسی عمران ، Khodaparast@qom.ac.ir
چکیده: (6860 مشاهده)
در بسیاری از مناطق در سراسر جهان پیدایش روشهای جدید و سازگار با محیطزیست برای بهسازی خاکها در حال افزایش است. استفاده از سیمانتاسیون زیستی بهوسیلۀ رسوب میکروبی کربناتکلسیم (MICP) برای بهبود خصوصیات مکانیکی خاکهای ضعیف، روشی است که از طریق هیدرولیز اوره بهوسیلۀ باکتری حاوی آنزیم اورهآز و در حضور یونهای کلسیم محلول منجر به ترسیب کربناتکلسیم بین دانههای خاک و درنتیجه اتصال بین آنها میشود. در این پژوهش با بهسازی خاک ماسه انزلی (با ریزدانه بسیار اندک و کمتر از یک درصد) و مخلوطهای جداگانه آن با یک نوع خاک ریزدانه چسبنده و یک نوع خاک ریزدانه غیرچسبنده در درصد وزنی 30 بهروش MICP و با استفاده از آزمایش برش مستقیم کوچک مقیاس (6×6) برای ارزیابی پارامترهای مقاومتی خاک، به بررسی تأثیر افزایش ریزدانهها بر روند بهسازی خاک ماسه انزلی پرداختیم. متوسط تنش برشی حداکثر نمونههای بهسازیشده حاصل از تنشهای قائم 50، 100 و 150 کیلوپاسکال نشان میدهد که افزایش ریزدانه چسبنده سبب کاهش مقاومت برشی متوسط نمونه بهسازیشده بهمیزان 9/11 درصد در مقایسه با ماسه انزلی شده است، درحالیکه با افزایش ریزدانه غیرچسبنده مقاومت برشی متوسط نمونه بهسازیشده نسبتبه ماسه انزلی 8/20 درصد افزایش یافته است. در آنالیزهای SEM و EDX که از نمونه خاک ماسه انزلی در شرایط قبل و بعد از بهسازی گرفته شده است، وجود عناصر تشکیلدهندۀ رسوب کربناتکلسیم در نمونه بهسازیشده تأیید شده و همچنین توزیع مناسب آن در بین دانههای خاک مشاهده شدهاست
نوع مطالعه:
مطالعه موردی |
موضوع مقاله:
ژئوتکنیک (مکانیک خاک و سنگ) دریافت: 1396/1/18 | پذیرش: 1396/8/30 | انتشار: 1397/11/21