پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجیگر هیجانهای پیشرفت در رابطه اسنادهای علّی و خودنظمجویی تحصیلی انجام شد 270 دانشجو (93 پسر و 177 دختر) به مقیاس هیجانهای پیشرفت (پکران، گوئتز و پری، 2005)، پرسشنامه سبک اسنادی (پیترسون، سیمل، بییر، آبرامسون، متالسکی و سلیگمن، 1982) و مقیاس خودنظمجویی تحصیلی (ریان و کانل، 1989) پاسخ دادند. در مطالعه حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری بین اسنادهای علّی، هیجانهای پیشرفت و خودنظمجویی تحصیلی از روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین اسنادهای علّی مثبت با هیجانهای پیشرفت مثبت، مثبت و معنادار و با هیجانهای پیشرفت منفی، منفی و معنادار؛ رابطه بین اسنادهای علی منفی با هیجانهای پیشرفت مثبت، منفی و معنادار و با هیجانهای پیشرفت منفی، مثبت و معنادار؛ در نهایت، رابطه هیجانهای پیشرفت مثبت با خودنظمجویی تحصیلی مثبت و معنادار و رابطه هیجانهای پیشرفت منفی با خودنظمجویی تحصیلی منفی و معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی در رابطه اسنادهای علّی و خودنظمجویی تحصیلی با دادهها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در هر دو مدل واسطهمندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی، تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در مدلهای واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی به ترتیب 25 و 21 درصد از پراکندگی خودنظمجویی تحصیلی تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر با تاکید بر واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی به طور تجربی از آموزههای نظریه اسناد به عنوان یک نظریه شناختی انگیزش پیشرفت تحصیلی حمایت کرد.