جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای نوجوانان

فاطمه رمضان‌زاده، علیرضا مرادی، شهرام محمدخانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه: مشکلات تنظیم هیجان می‌تواند باعث بروز اختلالات عمده در کودکان و نوجوانان شود. از آنجایی که بدتنظیمی هیجانی نقش عمده‌ای در مشکلات درون‌ریزی و برون ریزی شده‌ی کودکان و نوجوانان دارد، از این رو دوره نوجوانی فرصت مهم برای تغییرات در تجارب عاطفی، تنظیم هیجانی و همچنین افزایش آسیب‏های روانی و تغییرات فراگیر در روابط اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی در بهبود کارکردهای اجرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی نوجوانان در معرض خطر است. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی است که از پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. 24 نوجوان دختر از مناطق پرخطر شهر تهران به شیوه انتخاب در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامه‏ی آموزش مهارت‏های تنظیم هیجانی براساس مدل رفتاردرمانی دیالکتیک که از راهنمای درمان لینهان اقتباس شده بود را به مدت 8 جلسه‏ی گروهی دریافت کردند، درحالی‌که گروه کنترل تا پایان اجرای طرح هیچ‌گونه مداخله‏ای را دریافت نکردند. یافته‌ها: آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی باعث افزایش نمرات راهبردهای سازگارانه و کاهش نمرات راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجانی شد. همچنین در متغیر کارکرد اجرایی باعث افزایش تعداد کوشش‌های صحیح و طبقات تکمیل‌شده نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه‌گیری: آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی می‌تواند در تعدیل و اصلاح واکنش‌های هیجانی نوجوانان موثر باشد و همچنین بر فرایندهای شناختی درگیر نیز تأثیر بگذارد.


زهرا جعفری پنجی، مهدیه رحمانیان، حسین زارع،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر اساس مدل پاول-الدر در تحریف‌های شناختی و خودکارآمدی نوجوانان شهر تهران بود.
روش: روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از  نوع مطالعات آزمایشی (پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان دختر 13 تا 16 ساله منطقه 2 شهرستان تهران است که با استفاده ازروش نمونه‌گیری در دسترس 40 نفر از دانش آموزان اول متوسطه مدرسه دخترانه بهار به‌عنوان گروه نمونه انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند.  با انتساب تصادفی 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل  قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه تحریف‌های شناختی (عبدالله زاده و سالار،1389)، پرسشنامه خود کارآمدی کودکان و نوجوانان (SEQ–C)(2001) بود. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقه‌ای تحت آموزش تفکر انتقادی پاول-آلدر قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از آزمون واریانس مختلط با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش تفکر انتقادی بر اساس مدل پاول-الدر تأثیر معنی‌داری (05/0>p) در کاهش تحریف‌های شناختی و افزایش خودکارآمدی نوجوانان شهر تهران دارد.
نتیجه‌گیری:  با توجه به اهمیت نقش تفکر انتقادی در خودکارآمدی و تحریف های شناختی، برنامه های مدارس باید به گونه ای سازماندهی شوند که در برنامه ریزی های آموزشی و برنامه درسی تجدیدنظر به عمل آید تا ره‌آوردی برای خوداثرمندساختن نوجوانان و طرحی برای جلوگیری از تحریف شناختی باشد.
.
 
خانم الهه بی غم لعل آبادی، دکتر نیلوفر میکاییلی، خانم راضیه حاجی مرادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده

کاهش خاص بودن حافظه به عنوان یکیاز فرایندهای شناختی اصلی در افسردگی مطرح شده است. هدف پژوهش‌حاضر کاهش علائم افسردگی و  رفتار کمتحرک در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال افسردگی از طریق آموزش اختصاصی سازی خاطرات می‌باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شبه‌آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس‌آزمون با گروه کنترل بود.  جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش‌آموزان4 مدرسه دولتی و غیر‌دولتی شهر کرمانشاه در سال1400 بود که به روش نمونه گیری تصادفی‌خوشه ای انتخاب شدند. سپس بر روی 350 دانش‌آموز این 4 مدرسه آزمون افسردگی(رایندولز، 1989) و رفتار کم‌تحرک (فیشر و همکاران،2012) اجرا شد. از بین 67 دانش‌آموزی که دارای افسردگی بالاتر از 60 و رفتار کم‌تحرک بالاتر از 11 ساعت و 40 دقیقه در هفته بودند، بر اساس ملاک های شمول و به صورت در دسترس 30 نفر انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه‌آزمایش (15 نفر) وکنترل (15نفر) گمارده شدند. سپس‌گروه آزمایش تحت‌ آموزش‌اختصاصی‌سازی خاطرات (رایز،2009) قرار گرفت، که این آموزش به صورت 6 جلسهگروهی 90 دقیقهایدر هر‌هفته‌انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش اختصاص سازی خاطرات سرگذشتی می‌تواند باعث‌کاهش‌رفتار کم‌تحرک وعلائم‌افسردگی با معنی‌داری در سطح (P=0/001) در نوجوانان دختر دارای افسردگی شود. به طور کلی، می توان نتیجه گرفتکه آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی روش مؤثری برای کاهش افسردگی و رفتار کم تحرک است و با توجه به سهولت و تعداد کم جلسات این آموزش می‌توان از آن درکنار سایر درمان‌ها  برای کاهش آسیب پذیری به افسردگی سود جست.

- شایسته سجادی، - محبوبه فولادچنگ، - ، - ،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر دو ساختار مرتبط با شناخت یعنی سرزنش خود و حافظه فعال در نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر (دو گروه 15 نفره) از نوجوانان 14 تا 18 ساله بودند که داوطلب شرکت در مطالعه بودند. آنها به مقیاس سطوح خودسرزنش­گری تامپسون و کانتینرها (2004) و مقیاس حافظه فعال وکسلر (1945) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه تجربی در یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته شرکت کردند و گروه کنترل بدون مداخله بود. داده­ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ­ها: نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی بر خودسرزنشگری (001/0=P) و حافظه کاری (001/0=P) در گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد (05/0 > P). نتیجه ­گیری: در یک نتیجه­گیری کلی می­توان بیان کرد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می­تواند در برنامه‌های درمانی و روان‌شناختی برای افزایش حافظه فعال و کاهش خودسرزنشگری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
آیسان شارعی، علی سلمانی، یونس کیهانی فرد،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

رفتارهای پرخطر در جمعیت نوجوانان در سراسر جهان شایع می‌باشد. اعتقاد بر این است که اختلال در تنظیم هیجان و بازداری هیجانی به افزایش رفتارهای پرخطر در نوجوانان منجر می‌شود. هدف این مطالعه ارزیابی اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر بود. روش‌ مطالعه نیمه آزمایشی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بر روی کلیه دختران دارای رفتارهای پرخطر مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره تهران در سال 1401 انجام شد. تعداد 30 دختر نوجوان دارای رفتارهای پرخطر وارد مطالعه شدند. مطالعه کنترل شده شرکت‌کنندگان به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه)  تقسیم شدند. پس از انجام پیش‌آزمون به وسیله مقیاس بازداری رفتاری/ فعال‌سازی رفتاری کارور و وایت و پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه‌ای هر هفته یک جلسه تحت درمان آموزش بین فردی فراشناختی قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای ارزیابی تأثیر آموزش از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون اخذ گردید. داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم‌افزار  SPSS.23و با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان بین فردی فراشناختی موجب تفاوت معنادار بین تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر شده است. برمبنای این یافته­ها می­توان نتیجه گرفت درمان بین فردی فراشناختی بر تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر تأثیر مثبت دارد. بنابراین، می‌توان گفت که از این برنامه می‌توان برای کمک به نوجوانان با رفتارهای پرخطر استفاده کرد.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb