247 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محمدنقی فراهانی، مهران عمادی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
رابطه مدیریت کلاس درس در پیشرفت یادگیرندگان در تحقیقات مختلف مورد توجه محققین بوده است ولی رابطه نقش میانجیگرهای روانشناختی در این رابطه میتواند چشمانداز روشنتری از این رابطه بدست دهد. در تحقیق حاضر نقش دانش فراشناختی در رابطه بین مدیریت کلاس درس یاددهندگان و پیشرفت یادگیری زبان دوم (انگلیسی) یادگیرندگان مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه این پژوهش کلیه دانشجو معلمان زبان انگلیسی مراکز تربیت معلم استان مازندران بود که شامل 1800 نفر میباشد.از بین این افراد 221 نفر ه روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب گردید. نمونههای انتخاب شده به 3 مولفه از پرسشنامه مدیریت کلاس درس عبداللهی و همکاران(1393) و پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و همکاران(2004) (MCQ30) باسخ دادند. نمرههای پیشرفت زبان انگلیسی دانش آموزان سه کلاس این معلمان گرفته و نمره میانگین آن برای شاخص پیشرفت زبان انگلیسی یادگیرندگان محاسبه گردید. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در گامهای اولیه مولفههای مدیریت کلاس درس وارد معادله می شوند. این متغیرها از میان متغیرهای پیشبینی کننده، بیشترین همبستگی را با پیشرفت زبان دانشآموزان داشته است به گونهای که در حدود 52 درصد از واریانس پیشرفت زبان به تنهایی توسط این متغیرها قابل پیش بینی است. در آخرین گام متغیر فراشناخت وارد معادله میشود و در حدود یک درصد به پیش بینی میافزاید و در مجموع 53 درصد از واریانس توسط این متغیرها نمره پیشرفت زبان انگلیسی را پیشبینی میکنند. این نتایج نشان میدهد اگر چه نقش اساسی در پیشرفت زبان انگلیسی به مدیریت کلاس درس بستگی دارد ولی نقش عامل فراشناخت به افزایش این پیشبینی کمک میکند.
منصور بیرامی، یزدان موحدی، مرتضی پورمحمدی، هانیه خرازی نوتاش، لیلا احمدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری شناختی پردازش اطلاعات در افراد مضطرب، افسرده و عادی انجام شد. در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای بود آزمودنی های پژوهش را 50 آزمودنی مضطرب، 50 آزمودنی افسرده و 50 آزمودنی عادی تشکیل داده بودند که از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شده بودند.گردآوری دادهها به کمک مقیاسهای اضطراب و افسردگی بک، مقیاس نشانگان روان شناختی و مصاحبه بالینی ساختار یافته، آزمون یادآوری نشانهای و آزمون تکمیل کردن ریشه واژه انجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در حافظه آشکار و ناآشکار بین سه گروه مضطرب، افسرده و عادی در واژگان منفی، مثبت و تهدید کننده تفاوت معناداری وجود داشت، ضمن اینکه گروه مضطرب در واژگان تهدید کننده، گروه افسرده در واژگان منفی و گروه عادی در واژگان مثبت نمره بالاتری کسب کردند. اما در واژگان خنثی بین این سه گروه تفاوت معناداری دیده نشد. می توان چنین نتیجه گیری کرد که پردازش اطلاعات در حافظه آشکار و ناآشکار سوگیری ایجاد می کند و موجب می شود که اطلاعات همخوان با خلق بیشتر به خاطر آید.
فرحناز کیان ارثی، علی پیرهانی، صدیقه نصیری پور، کوکب خلیلی پاجی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای شناختی، پیش مهارتهای شنیداری و توانشهای زبانی در کودکان تک زبانه و دو زبانه است. طرح پژوهش حاضر از نوع علی مقایسهای است. نمونه پژوهش حاضر را 30 نفر از کودکان دو زبانه ی 6 تا 12 سال مرکز چند زبانههای ایران و 30 نفر از کودکان تک زبانه 6 تا 12 سال مرکز خلاقیت تشکیل میدهند. نمونهگیری به شیوه در دسترس و هدفمند انجام شد. ابزار پژوهش آزمون رشد زبان، آزمون هوش کلامی وکسلر و آزمون پیش مهارتهای شنیداری بود. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین کارکردهای شناختی، پیش مهارت های شنیداری و توانشهای زبانی کودکان تک زبانه و دو زبانه تفاوت معنیداری وجود دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، والدین و نهادهای آموزشی باید برنامههای موثر و متنوعی به منظور بهبود مهارتهای شناختی لازم برای یادگیری زبان ایجاد کنند.
وحید نجاتی، سامان کمری، اسماعیل شیری، فرهاد رادفر،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین شبکه معنایی واژگانی برای کلمات منتخب فارسی و طراحی مقیاس حافظۀ کاذب (محک) مبتنی بر آن بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات مقطعی است. پژوهش حاضر از دو مطالعه مجزا تشکیل شده است. در مطالعه نخست با ارائه واژههای منتخب به30 نفر، کلمات تداعی شده با هر واژه تعیین شد. کلمات منتخب (کلمات کلیدی) لیست کلمات دیس، رودیگرز و مک درموت (1995) در آزمایش خطاهای حافظه بودند. در مطالعه دوم که بر روی 80 نفر اجرا شد لیستهای کلمات بدون کلمات کلیدی به افراد ارائه شد و میزان یادآوری و بازشناسی لیستها مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و نیز آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان یادآوری با بازشناسی در سطح (001/0p<) رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین میزان بازشناسی با بازشناسی کلمات کلیدی رابطه معناداری وجود داشت (66%r=)، بین یادآوری کلمات کلیدی با بازشناسی کلمات کلیدی نیز رابطه معناداری بدست آمد (41%r=). از طرفی دیگر، نتایج تحلیل آماری بیانگر آن بود که آزمودنیها در لیست کلمات یادآوری 19% از کلمات کلیدی را یادآوری و در لیست کلمات بازشناسی 51% از کلمات کلیدی را بازشناسی کردند. مطالعه حاضر لیستی را برای آزمون حافظه کاذب بدست داده است که از آن میتوان برای مطالعه حافظه کاذب در فارسی زبانان استفاده کرد.
مسلم کرد، علی مشهدی، جواد صالحی فدردی، جعفر حسنی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر کنترل شناختی افراد دارای نشانههای اضطراب صفت بالا بود. روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل فعال بود. بدین منظور 28 نفر از دانشجویان دارای نمره بالا اضطراب صفت دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه با استفاده از پرسشنامه اضطراب صفت- حالت اشپیل برگر انتخاب و پس از همتا سازی به صورت تصادفی، 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. به منظور اندازهگیری کنترل شناختی از آزمون استروپ رنگ-واژه استفاده شد. جهت آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه آزمایش از نرمافزار آموزش حافظه کاری هیجانی و در گروه کنترل فعال نیز از نرمافزار تطبیق اشکال استفاده گردید. تجزیه و تحلیل نتایج نیز با شاخصهای آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تی همبسته انجام شد. بین گروه آزمایش (که تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرارگرفته بودند) در مقایسه با گروه کنترل فعال (که از برنامه تطبیق اشکال استفاده میکردند) در مؤلفههای کنترل شناختی شامل زمان واکنش همخوان، زمان واکنش ناهمخوان و نمره تداخل تفاوت معناداری وجود داشت. آموزش حافظه کاری هیجانی بر افزایش توانایی کنترل شناختی افراد دارای اضطراب صفت بالا تأثیر مثبت دارد.
کاظم برزگر بفرویی، جواد کاووسیان،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
ازجمله دروسی که دانشآموزان در آن ضعف دارند و به افت تحصیلی آنها میانجامد، درس ریاضیات است. با توجه به اهمیت این درس، این پژوهش با هدف بررسی نقش نظم جویی شناختی هیجان و توانایی حل مسئله در اضطراب ریاضی دانشآموزان دوم تجربی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی میباشد. جامعهی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر دوم تجربی شهر یزد بود. بدین منظور 130 نفر از دانشآموز دختر دوم تجربی شهر یزد به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای اضطراب ریاضی MARS-R، نظم جویی شناختی CERQ و توانایی حل مسئله PSI پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که بین نمرات اضطراب ریاضی دانشآموزان دو بعد کنترل شخص (249/0-r=) و اعتماد به حل مسئله (348/0-r=) از ابعاد توانایی حل مسئله رابطه معکوس و معنادار؛ و همچنین با بعد منفی نظم جویی شناختی هیجان (327/0r=) رابطه مستقیم و معنادار وجود داشت؛ و یافتههای حاصل از رگرسیون نشان داد که توانایی حل مسئله و راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان جمعا 18 درصد از واریانس اضطراب ریاضی را در سطح 01/0 p< تبیین می کنند و به ترتیب در جهت منفی و مثبت قدرت پیش بینی اضطراب ریاضی را دارند. طبق یافتههای این پژوهش به مسئولین و بهویژه معلمان ریاضی پیشنهاد میشود برای افزایش عملکرد ریاضی دانشآموزان درزمینهی کاهش نظم جویی شناختی هیجان منفی و افزایش اعتماد به حل مسئله تلاش کنند.
شرمین برزگرفرد، هادی کرامتی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی کنترل شناختی، حل مساله اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان دوزبانهی کرد- فارس زبان و تک زبانهی فارس زبان انجام شد. این پژوهش از نظر روش پژوهشی از نوع علی- مقایسهای بوده است. جامعهی پژوهش شامل تمامی دانش آموزان تک زبانهی فارس زبان و دوزبانهی کرد- فارس زبان پایه هشتم مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی 95-1394 بودهاند. نمونهی مورد نظر متشکل از 80 دانش آموز( 40 دانش آموز تک زبانه و 40 دانش آموز دوزبانه) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از آزمون مرتب کردن کارت ویسکانسین گرانت و برگ(1948)، پرسش نامهی تجدید نظر شدهی حل مساله اجتماعی دیزریلا و همکاران(2002) و عزت نفس کوپراسمیت(1967)،استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تی برای دو گروه مستقل تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه از نظر کنترل شناختی و عزت نفس تفاوت معناداری وجود داشت و عملکرد دوزبانه ها بهتر از عملکرد تک زبانه ها بود، ولی در زمینه حل مساله اجتماعی برخلاف پژوهش های پیشین تفاوت معناداری وجود نداشت. با توجه به نتایج میتوان گفت که چون دوزبانه ها با دو نظام از قواعد زبانی مواجهاند و دانش آنها نسبت به زبان بیشتر از یک زبانهها میباشد، پس از نظر شناختی برتری دارند، و اینکه هر زبان دارای بار فرهنگی مخصوص به خود میباشد که این بار فرهنگی تجارب گستردهای از اطلاعات و حمایت ها را دارد و این بر عزت نفس تاثیر مثبت دارد، و در زمینه حل مساله اجتماعی احتمالاً نوع دوزبانگی، تبحر و مهارت افراد در زبان دوم، غنای محیط، فرصت فراهم شده برای دو زبان و روش شناسیها موجب تقویت یا تضعیف یادگیری زبان دوم شده و اثرات متفاوتی به دنبال داشته است
اکرم فتحی، محمدحسین عبداللهی، غلامرضا صرامی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویرسازی ذهنی منفی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی بودند که بهصورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه اضطراب اجتماعی و پاسخگویی به سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته تصویرسازی ذهنی، تعداد 60 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 20 نفر دارای علایم اضطراب اجتماعی بالا و تصاویر ذهنی منفی، 20 نفر دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و تصاویر ذهنی منفی و 20 نفر نیز دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و بدون تصاویر ذهنی منفی بودند. آزمون استروپ، کلمهسازی با نشانههای حروف اولیه و آزمون برج لندن بر روی هر سه گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که دو گروه دارای تصویرسازی ذهنی منفی از لحاظ میزان خطا در تکلیف استروپ و حروف کمبسامد و بسامد میانه، به طور معنیداری ضعیفتر از گروه بدون تصویرسازی ذهنی منفی عمل کردند. همچنین نتایج نشان داد گروه دارای اضطراب اجتماعی منفی در زمان فکرکردن بعدی آزمون برج لندن از گروه بهنجار دارای تصویرسازی ذهنی عادی، ضعیفتر عمل کرد. سه گروه در زمان واکنش استروپ، حروف پربسامد، زمان فکرکردن قبلی و تعداد حرکات برج لندن تفاوت معنیداری نشان ندادند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت اصلاح تصویرسازی ذهنی منفی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، میتواند با عملکرد بهتر آنها در کارکردهای اجرایی همراه باشد.
فاطمه غیورکاظمی، زهره سپهری شاملو، علی مشهدی، علی غنائی، فروزان پاسالار،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل دادهها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافتهها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانههای اضطرابی آزمودنیها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنیها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنیهای گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک بهطور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.
آیت سعادت طلب،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تأثیر آموزش به دو شیوه نقشههای مفهومی و سنتی بر یادگیری دانشآموزان درباره مفاهیم درس شیمیسال سوم دبیرستان است که با استفاده از تئوری فضای دانش به تجزیه و تحلیل آن پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان سال سوم دبیرستان پسرانه شهرستان ایلام (250 نفر) در سال تحصیلی 1392-1391 میباشد در این پژوهش از نمونه در دسترس استفاده شده و دو کلاس سوم دبیرستان از مدارس امام علی(ع) و صاحب الزمان (عج) بطور تصادفی برای روش تدریس کاوشگری و سنتی انتخاب شدند. تعداد دانشآموزان هر یک از این دو گروه 64 نفر بوده و این پژوهش به روش شبهتجربی اجرا گردید. برای گردآوری دادهها از آزمونهای یادگیری و نگرشسنج محققساخته استفاده و بصورت پیشآزمون و پسآزمون انجام شد. روایی آنها توسط پنج نفر از اساتید علوم تربیتی و ده نفراز اساتید و معلمان شیمی مورد تایید گرفت. برای پایایی آزمون از آلفای کرانباخ استفاده شدکه مقدار آن برای دانش و نگرش به ترتیب برابر 79/0 و 74/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تئوری فضای دانش و نرم افزارآماری پاتر استفاده شده و برای مقایسه میانگین گروهها آزمون t انجام شد. پس آزمون نشان داد تفاوت نگرش در دو گروه معنیدار است و ساختارهای دانش گروه کاوشگری منسجمتر بوده و مسیر بحرانی آموزش آن متفاوت از مسیر گروه سنتی است.
مریم احمدی، علیرضا مرادی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی اساسی در حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات انجام گرفت. در یک مطالعه علی- مقایسه ای با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 15 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، 15 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 15 فرد سالم که در متغیرهای سن و هوش و شرایط اقتصادی و اجتماعی همگن شده بودند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I در (SCID-I) DSM_IV، پرسشنامه خود سنجی تأثیر رویداد (IES-R)، سیاهه اضطراب حالت - رگه اسپیلبرگر، آزمون شاخص پردازش اطلاعات، خرده آزمون توالی حروف-اعداد آزمون حافظه وکسلر، خرده آزمون نماد ارقام (رمزگردانی) آزمون هوش وکسلر (سرعت پردازش). داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش، در بخش کلامی حافظه کاری میان گروه های افسرده و PTSD، میان افسرده و بهنجار و میان بهنجار و PTSD تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، از نظر بخش فضایی معکوس حافظه کاری میان دو گروه بهنجار و PTSD تفاوت معناداری وجود دارد. از نظر بخش دیداری حافظه کاری میان دو گروه بهنجار و PTSD و میان دو گروه بهنجار و افسرده تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد نتایج آزمون توکی از نظر سرعت پردازش اطلاعات میان گروههای بهنجار و PTSD و میان گروههای بهنجار و افسرده تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه یافتههای این پژوهش مهر تاییدی بر اختلالات در حافظه کاری و سرعت پردازش اطلاعات نوجوانان مبتلا به افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه است.
سوده رحمانی، پروین کدیور، غلامرضا صرامی، الهه حجازی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر آموزش به دو شیوه نقشههای مفهومی و سنتی بر یادگیری دانشآموزان درباره مفاهیم درس شیمیسال سوم دبیرستان است که با استفاده از نظریه فضای دانش به تجزیه و تحلیل آن پرداخته شده است. از طرح نیمه آزمایشی به صورت پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان سال سوم یکی از دبیرستانهای پسرانه شهرستان ایلام (250 نفر) بود. نمونهگیری به شیوه در دسترس انجام شد. تعداد دانشآموزان هر یک از این دو گروه 64 نفر بود. دو گروه با دو شیوه تدریس کاوشگری و روش تدریس سنتی تحت آموزش قرارگرفتند. برای گردآوری دادهها از آزمونهای یادگیری و نگرشسنج محققساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها ازنظریه فضای دانش و نرافزارآماری پاتر استفاده شده و برای مقایسه میانگین گروهها از آزمون تی استفاده شد. یافتهها نشان داد تفاوت نگرش در دو گروه معنیدار است و ساختارهای دانش گروه کاوشگری منسجمتر بوده و مسیر بحرانی آموزش آن متفاوت از مسیر گروه سنتی است.
مهدی رضا سرافراز،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
چکیده:
طی سال های اخیر علاقه به استفاده از تکنیک ذهن آگاهی جهت کاهش آسیب پذیری به استرس در غیاب تعریف عملیاتی هماهنگ رشد کرده و این تمرین در رویکرد های درمانی مختلف، ادغام شده و در مراکز درمان طبی و روان شناختی در دسترس است، اما سوال مهمی که وجود دارد این است که آیا ذهن آگاهی سازه ای واحد است یا اجزای متمایزی دارد و اگر دارای ابعادی است این ابعاد کدامند؟ مطالعه حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی (بائر، اسمیت، هاپکینز، کریتمیر و تونی، 2006) در ایران انجام شد. 247 (دختر: 188، پسر: 53، نامشخص: 6) دانشجوی دانشگاه های استان تهران به مقیاس های پنج عاملی ذهن آگاهی(بائر، اسمیت، هاپکینز، کریتمیر و تونی، 2006)، خودشناسی انسجامی(قربانی، واتسون و هارگیس، 2008)، فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری (تانجنی و همکاران،2004)، مقیاس نشخوار ذهنی(تراپنل و کامپ بل، 1999)، مقیاس حالت نگرانی(می یر، میلر، متزگر و برکوک، 1990)، مقیاس احساس سرزندگی(ریان و فردریک، 1997)، چک لیست علائم جسمانی(بارتون، 1995)، استرس ادراک شده(کوهن. کاماراک و مرمل اشتاین، 1983) و مقیاس اضطراب و افسردگی(کاستلو و کمری، 1967) پاسخ دادند. یافته های تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم نشان داد مدل پنج عامل مرتبه اول و یک عامل سطح دوم با داده ها برازش ندارد. تحلیل عامل اکتشافی پنج عامل مرتبه اول مشابه عوامل به دست آمده در نمونه خارجی و دو عامل مرتبه دوم را آشکار کرد. نتایج بر تمایز اجزای ذهن آگاهی تاکید کرد. همبستگی های این عوامل با متغییر های پژوهش روایی همگرا و واگرای این ابعاد را نشان داد. یافته ها حاکی است مفهوم سازی چند وجهی ذهن آگاهی به فهم این سازه و ارتباط آن با سایر متغییر ها کمک می کند و بر لزوم بازنگری نظریه ها و پژوهش در وجوه مختلف ذهن آگاهی صحه گذاشت.
هادی کرامتی، اریکا هایرابیدیان،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی تفکر انتقادی و خلاقیت دانش آموزان دوزبانهی ارمنی- فارسی زبان با دانش آموزان تک زبانهی فارسی زبان بوده که به روش علی– مقایسهای صورت گرفته است. نمونهی پژوهش در مجموع شامل 120 دانش آموز دختر و پسر مقطع اول متوسطه بوده اند که 60 نفر از آنها دوزبانه (30 دختر و 30 پسر) و 60 نفر دیگر تک زبانه (30 دختر و 30 پسر) بوده اند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها آزمون سنجش خلاقیت عابدی و آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب بوده است و برای تحلیل داده ها از آزمون t برای گروههای مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه در میانگین نمرات خلاقیت و تفکر انتقادی و خرده مقیاس های هریک هیچ گونه تفاوت معناداری وجود نداشت و همچنین دانش آموزان دختر و پسر نیز در میانگین نمرات تفکر انتقادی و خلاقیت و هریک از خرده مقیاس های آنها به جز در خرده مقیاس انعطاف پذیری از بین خرده مقیاسهای خلاقیت، هیچگونه تفاوت معناداری با یکدیگر نداشته اند. بنابر این شاید بتوان گفت که دوزبانگی را نباید یک نقص و یا مانعی بر سر راه رشد مهارت های شناختی مانند مهارت خلاقیت و تفکر انتقادی دانش آموزان دوزبانه دانست چرا که دوزبانهها نسبت به تک زبانه ها عملکرد ضعیف تری نداشته اند.
سیده مریم مشیریان فراحی، هانیه ظریف گلبار یزدی، سید امیر امین یزدی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه توجه دیداری فضایی و چالاکی مهارت دیداری- دستی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری با کودکان عادی میباشد. روش پژوهش پس رویداری و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر مبتلا به اختلالات یادگیری و عادی در مقطع دبستان شهر مشهد بود، که بهوسیله نمونه در دسترس 15 نفر کودک مبتلا و20 نفر کودک عادی انتخاب شد.ابزارها شامل آزمون کرسی رایانهای وآزمون تعقیب دایره چرخان رایانهای است. داده ها با روش آزمون T دو جامعه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل دادهها نشان داد بین میانگین نمرات دانشآموزان مبتلا به اختلال و همتایان عادی آنان در آزمون کرسی و تعقیب دایره چرخان تفاوت معنیداری وجود دارد؛به طوری که توجه دیداری – فضایی و چالاکی مهارت دیداری – دستی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ضعیف تر از کودکان عادی است. این مشکلات باید در افراد مبتلا به اختلالات یادگیری مد نظر باشد و هدف مداخله قرار گیرد.
مریم رحیمیان، پروانه شمسی پور دهکردی، ناهید بریزی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هدف گزینی بر عملکرد حافظه اخباری در تکالیف با بار شناختی متفاوت بود. 60 دانشجوی دختر به طور تصادفی در شش گروه اهداف کوتاه مدت، اهداف بلندمدت و گروه کنترل در تکالیف با بارهای شناختی زیاد و کم به طور جداگانه تقسیم شدند. بدین منظور از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ، بهداشت روانی گلدبرگ، عملکرد شناختی، دست برتری آنت، و نرم افزارهای استروپ (تکلیف با بار شناختی بالا) و تطبیق رنگ زنجیره ای (تکلیف با بار شناختی پایین) استفاده شد. تمامی گروه ها بر اساس نوع دستورالعمل هدف گزینی چهار جلسۀ تمرینی را در چهار روز اجرا کردند. آزمون یادداری 24 ساعت بعد از مرحله اکتساب اجرا شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش های تحلیل واریانس عاملی مرکب با اندازه های تکراری برای مرحله اکتساب، تحلیل واریانس دو راهه، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی در مرحله یادداری انجام شد. نتایج در مرحله اکتساب تفاوت معناداری را بین گروه های آزمابشی نشان داد (0/05>P). در آزمون یادداری و تکلیف با بار شناختی بالا (تکلیف استروپ)، گروه اهداف کوتاه مدت عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند (0/05>P). همچنین برای تکلیف با بار شناختی پایین (تکلیف تطبیق رنگ زنجیره ای) عملکرد گروه اهداف کوتاه مدت بهتر از گروه کنترل بود. در آزمون یادداری، مقایسه گروه ها در تکالیف با بار شناختی بالا و پایین نشان داد گروه های اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در تکلیف با بارشناختی بالا به طور معنی دار عملکرد بهتری نسبت به گروه های اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در تکلیف با بارشناختی پایین دارند. بنابراین، نتایج بیانگر این امر بود که دستورالعمل های هدف گذاری در تکلیف با بار شناختی بالا تاثیر بیشتری دارد.
زبیر صمیمی، سمیه رامش، مسلم کرد تمینی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
وجود مشکلات بازداری رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، لزوم توجه بیشتر به روشهای درمانی جدید را در این اختلال برجسته مینماید. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش حافظه کاری مبتنی بر محرکهای هیجانی در بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 20 بیمار مبتلا به وسواس به شیوه نمونهگیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه ییل- براون (1989) انتخاب گردیدند. سپس آنها به صورت تصادفی به دو گروه آموزش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش طی 20 جلسه تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند. همه آزمودنیها قبل و پس از آموزش با استفاده از تکلیف برو/ نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله پس آزمون، دو گروه از لحاظ خطای حذف و زمان واکنش تکلیف برو نرو تفاوت معناداری با یکدیگر داشته و نمرات گروه آزمایش از گروه کنترل کمتر بود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند یک گزینه مناسب برای بهبود بازداری رفتاری بیماران مبتلابه اختلال وسواس فکری- عملی باشد.
مریم تازش، حمیدرضا حسن آبادی، پروین کدیور،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف مطالعهی حاضر بررسی اثر اصل انسجام در محیطهای یادگیری چندرسانهای بود. بدین منظور موضوع شکلگیری مفهوم صاعقه از طریق 4 انیمیشن مختلف به دانش آموزان دورهی متوسط اول (112= N) ارائه شد. گروه اول انیمیشن را با رعایت اصل انسجام دیدند، گروه دوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت کم (جزئیات نامربوط) دیدند، گروه سوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالای که منجر به علاقه هیجانی میشد و گروه چهارم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالا که منجر به علاقه شناختی میشد، دیدند. یادگیری فرایند شکلگیری صاعقه از طریق آزمونهای نگهداری و انتقال اندازهگیری شد، برای بررسی میزان بار شناختی تجربه در هنگام آموزش و در هنگام پاسخ به سؤالها از آزمون بار شناختی استفاده شد. برای بررسی فرضیههای پژوهش از تحلیل واریانس یکطرفه، مقابلههای متعامد و آزمونهای تعقیبی استفاده شد. عملکرد بهتر گروه چهار در آزمون نگهداری و انتقال اطلاعات نسبت به گروه سه نشاندهندهی این است که جزئیات فریبنده همیشه فریبنده نیست. از طرفی عملکرد بهتر گروه یک در آزمون نگهداری اطلاعات نسبت به گروه دو و سه نشاندهندهی اثر اصل انسجام است.
سارا امراللهی، علیرضا مرادی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر کاهش آسیبهای شناختی و تجارب تجزیهای در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از طریق آموزش اختصاصی کردن خاطرات میباشد. در یک طرح نیمه آزمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر آزمودنی( 12مرد و 12زن) مبتلا به اختلال استرس پس ازسانحه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند؛ گروه آزمایش طی چهار هفته متوالی بصورت فردی آموزش داده شدند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. نمرات تجارب تجزیهای (DES-II)، آزمون حافظه شرح حال(AMT)، مقیاس مواجهه با رویداد(IES-R) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری یک ماهه از هر دو گروه جمع آوری گردید و دادهها از طریق تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج مؤید اثربخشی آموزش اختصاصی کردن خاطرات در کاهش آسیبهای شناختی در حوزه اجتناب عملکردی، افکار مزاحم، بیش برانگیختگی و کاهش تجارب تجزیهای در ابعاد فراموشی تجزیهای، مسخ شخصیت و واقعیت، جذب و تخیل در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه است.
فاطمه گرجیان، محمدحسین عبداللهی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و تخمین شناختی و سوگیری تعبیر در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی و افراد سالم بود. در این پژوهش، نمونه به تعداد 100نفر به روش نمونه گیری هدفمند از میان دانشجویان دانشگاههای تهران انتخاب شد. پنج پرسشنامه اضطراب اجتماعی، نسخه ی تجدید نظر شده پرسشنامه تعبیر، آزمون تخمین شناختی و پرسشنامه توانایی های شناختی اجرا شد. پس از آن50 نفر از افرادی که نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند و در محدوده تحت بالینی و بالینی قرار میگیرند؛ و 50 نفر از افرادی که نمره پایین تر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. یافتههای حاصل از این پژوهش حاکی از این بود که سوگیری تعبیر در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیش از افراد بهنجار است و تخمین شناختی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی نسب به افراد سالم دارای نقص است. دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی در این مولفه ها کارکردهای اجرایی، سوگیری شناختی و سوگیری تعبیر نسبت به گروه بهنجار عملکرد ضعیف تری دارند.