247 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
سید محسن اصغری نکاح، زهره عابدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی عصب شناختی بر بهبود توانایی بازداری پاسخ، برنامه ریزی ،و حافظه کاری کودکان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (AD/HD)می باشد. این پژوهش یک پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود.جامعه پژوهش متشکل از دانش آموزان سنین 12-7ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی درشهرمشهد بود،که از طریق نمونه گیری دردسترس ، 24دانش آموز با این اختلال در دبستان ابتدایی پسرانه شاهد طاها(ناحیه 5 استان خراسان رضوی ) از طریق معرفی مشاور و با مقیاس SNAP-IVشناسایی شدند و به صورت تصادفی بر اساس لیست زوج و فرد در دو گروه آزمایش و کنترل جای گماری شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیشآزمون و پس آزمون با نسخه نرم افزاری آزمون رایانه ای برج لندن و استروپ و نسخه ابزاری آزمون فراخنای ارقام وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در 12 جلسه بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بصورت گروهی مشارکت داده شد.داده های حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در مرحله پس آزمون موجب کاهش معنی دار نمره تداخل،زمان تأخیرزمان آزمایش و زمان کل و افزایش معنی دار فراخنای ارقام مستقیم و معکوس شد. توصیه می شود بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای عصب شناختی به عنوان یک رویکردطبیعی و غیر ابزاری و به عنوان یک مداخله روانشناختی مؤثر در طراحی و ارائه پروتکل های درمانی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مورد استفاده قرارگیرد.
امین ارکان، فریدون یاریاری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر تحریک مغز از روی جمجمه با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر روی حافظه کاری در ناحیه قشر پیش پیشانی خلفی جانبی انجام شد. طرح این نوع پژوهش از نوع آزمایشی با گروه گواه و انتساب تصادفی و جامعه ی آماری آن دانشجویان مرد دانشگاه خوارزمی در مقطع سنی 18 تا 23 سال بود. دو نوع مختلف تحریک آندی و ساختگی با شدت جریان 2 میلی آمپر و به مدت 15 دقیقه بر 30 نفر شرکت کننده طی 3 جلسه ارائه شد. شرکت کنندگان قبل و بعد از تحریک با آزمون تعیین فراخنای حافظه کاری جهت بررسی زمان واکنش و تعداد پاسخهای درست مورد سنجش قرار گرفتند. پس از انجام تحلیل کوواریانس تکمتغیری مشخص شد که تغییر در زمان واکنش و تعداد پاسخهای درست از لحاظ آماری معنادار است. تحقیق حاضر نشان میدهد که تحریک آندی سبب کاهش زمان واکنش و افزایش تعداد پاسخهای صحیح شده است و به نظر می رسد موجب بهبود حافظه کاری میشود.
خلیل ا سماعیلپور، محمدعلی نظری، اصغر علیمحمدی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف اصلی مطالعهی حاضر مقایسه اثر توجه متمرکز بر خود بر سوگیری حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی است. برای انجام این پژوهش 45 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه تبریز که نمره بالای خط برش مقیاس هراس اجتماعی کانور داشتند، در مطالعه شرکت داده شدند. روش نمونه گیری بصورت دسترس بود. شرکتکنندگان به طور تصادفی به سه تقسیم شدند: دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل. برای همهی آزمودنیها، کلمات دارای بار هیجانی، برای به خاطر سپردن، ارائه میشد. در حین آزمایش در یکی از گروهها از طریق بازخورد کاذب، افزایش توجه متمرکز بر خود و در گروه دیگرکاهش توجه متمرکز بر خود ایجاد شد و گروه کنترل بازخورد غیرمرتبط دریافت کردند. در مرحله بعد واژههای هیجانی قبلی به همراه یک سری کلمات دیگر به آزمودنیها ارایه شد تا آنها را بازشناسی نمایند. سوگیری پاسخ (ß) و حساسیت پاسخ(d') ، برای بازشناسی کلمات هیجانی با استفاده از تئوری تشخیص علامت محاسبه و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در حساسیت پاسخ در بین سه گروه وجود دارد، اما تفاوت معناداری در سوگیری پاسخ در بین گروهها یافت نشد. مبتنی بر یافتههای این پژوهش، حساسیت افراد دچار اضطراب اجتماعی به انگیختگی درونی در مواجهه با موقعیتهای استرسزای اجتماعی و سوگیری حافظه این افراد تأیید میگردد.
طاهره میرزایی، محمدنقی فراهانی، جعفر حسنی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تشخیص تفاوت وجدان، عاطفه مثبت و منفی در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی و بررسی اثر همزمان وجدان و عواطف (مثبت و منفی) در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی است. در این مطالعه مقایسهای، 160 نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 92-1391 مقیاسهای آزمون تحول اخلاقی «ما»، پرسشنامۀ پنج عاملی گردون و مقیاس تجربه مثبت ومنفی را کامل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج نشان داد که وجدان در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی تمایز ایجاد نمیکند؛ ابتدا عاطفه منفی و سپس عاطفه مثبت بین سطوح قضاوت اخلاقی تمایز ایجاد میکند؛ در رابطه همزمان وجدان و عواطف (مثبت و منفی) در پیش بینی سطوح قضاوت اخلاقی، عاطفه منفی بیشترین نقش را دارد و عاطفه مثبت و وجدان توان تشخیص خود را از دست میدهند. یافتههای فوق بر اساس دیدگاههای صفت، نظریه کلبرگ درباره ویژگی هر یک از سطوح اخلاقی و نقش عواطف در پیش بینی رفتار قضاوتی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
احمد علیپور، مهناز علی اکبری، حمیدرضا ایمانیفر، احسان زراعتکار،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
جانبی شدن مغز با کارکردهای شناختی در ارتباط است، از این رو انتظار می رود که دست برتری نیز به عنوان یکی از نتایج جانبی شدن، با عملکرد شناختی ادراک زمان در ارتباط باشد. در این تحقیق علی- مقایسه ای به روش در دسترس 40 دختر راست دست،40 دختر چپ دست ،40 پسر راست دست و 40 دختر چپ دست با کمک پرسشنامه ادینبورگ انتخاب شدند. ادراک زمان آنها نیز با چهار روش سنجش تولید، باز تولید، برآورد کلامی و مقایسه ای به کمک نرم افزار معتبر سنجیده شد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که سن آزمودنیها به طور منفی و معنادار ادراک زمان را به روش سنجش برآورد کلامی و تولید پیش بینی می نماید. دست برتری به طور مثبت و معنی دار ادراک زمان را به روش سنجش برآورد کلامی پیش بینی می کند. همچنین نتایج رگراسیون لجستیک نشان داد که دست برتری می تواند ادراک زمان را به روش سنجش مقایسه ای پیش بینی نماید. در این تحقیق بین دو جنس نیز تفاوت معنا داری مشاهده نگردید. جمع بندی نتایج نشان می دهد هرچند که افراد راست دست نسبت به افراد چپ دست از زمان، برآورد بالاتری دارند اما در تشخیص تفاوت دو زمان نزدیک به یکدیگر به طور معنا دارای دچار اشتباهات بیشتری می شوند. همچنین هر چه سن افراد بیشتر شود، گذشت زمان برای آنها سریعتر ادراک می شود.
فاطمه رمضانزاده، علیرضا مرادی، شهرام محمدخانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: مشکلات تنظیم هیجان میتواند باعث بروز اختلالات عمده در کودکان و نوجوانان شود. از آنجایی که بدتنظیمی هیجانی نقش عمدهای در مشکلات درونریزی و برون ریزی شدهی کودکان و نوجوانان دارد، از این رو دوره نوجوانی فرصت مهم برای تغییرات در تجارب عاطفی، تنظیم هیجانی و همچنین افزایش آسیبهای روانی و تغییرات فراگیر در روابط اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی در بهبود کارکردهای اجرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی نوجوانان در معرض خطر است. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی است که از پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. 24 نوجوان دختر از مناطق پرخطر شهر تهران به شیوه انتخاب در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامهی آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی براساس مدل رفتاردرمانی دیالکتیک که از راهنمای درمان لینهان اقتباس شده بود را به مدت 8 جلسهی گروهی دریافت کردند، درحالیکه گروه کنترل تا پایان اجرای طرح هیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. یافتهها: آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی باعث افزایش نمرات راهبردهای سازگارانه و کاهش نمرات راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجانی شد. همچنین در متغیر کارکرد اجرایی باعث افزایش تعداد کوششهای صحیح و طبقات تکمیلشده نسبت به گروه کنترل شد. نتیجهگیری: آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی میتواند در تعدیل و اصلاح واکنشهای هیجانی نوجوانان موثر باشد و همچنین بر فرایندهای شناختی درگیر نیز تأثیر بگذارد.
زینب فلسفین، امید شکری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجیگر هیجانهای پیشرفت در رابطه اسنادهای علّی و خودنظمجویی تحصیلی انجام شد 270 دانشجو (93 پسر و 177 دختر) به مقیاس هیجانهای پیشرفت (پکران، گوئتز و پری، 2005)، پرسشنامه سبک اسنادی (پیترسون، سیمل، بییر، آبرامسون، متالسکی و سلیگمن، 1982) و مقیاس خودنظمجویی تحصیلی (ریان و کانل، 1989) پاسخ دادند. در مطالعه حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری بین اسنادهای علّی، هیجانهای پیشرفت و خودنظمجویی تحصیلی از روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین اسنادهای علّی مثبت با هیجانهای پیشرفت مثبت، مثبت و معنادار و با هیجانهای پیشرفت منفی، منفی و معنادار؛ رابطه بین اسنادهای علی منفی با هیجانهای پیشرفت مثبت، منفی و معنادار و با هیجانهای پیشرفت منفی، مثبت و معنادار؛ در نهایت، رابطه هیجانهای پیشرفت مثبت با خودنظمجویی تحصیلی مثبت و معنادار و رابطه هیجانهای پیشرفت منفی با خودنظمجویی تحصیلی منفی و معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی در رابطه اسنادهای علّی و خودنظمجویی تحصیلی با دادهها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در هر دو مدل واسطهمندی هیجان های پیشرفت مثبت و منفی، تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در مدلهای واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی به ترتیب 25 و 21 درصد از پراکندگی خودنظمجویی تحصیلی تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر با تاکید بر واسطهمندی هیجانهای پیشرفت مثبت و منفی به طور تجربی از آموزههای نظریه اسناد به عنوان یک نظریه شناختی انگیزش پیشرفت تحصیلی حمایت کرد.
فاطمه ستودهنیا، محمدحسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی خستگی شناختی در افراد مبتلا به بیماری ام. اس و افراد غیرمبتلا با در نظر گرفتن سبک اسنادی افراد انجام شد. نخست از میان بیماران زن عضو انجمن ام. اس شهر اصفهان با توجه به نمرات بدست آمده از پرسشنامه سبک اسناد، 40 بیمار مبتلا انتخاب شدند، سپس بر اساس نمونهگیری در دسترس 40 زن غیرمبتلا که با گروه مبتلایان در نمره بدست آمده از پرسشنامه سبک اسناد و ویژگیهای سن، تحصیلات و وضعیت تأهل همتا شده بودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. آزمودنیها در ۸ گروه (4 گروه کنترل و 4 گروه آزمایش) هر کدام ۱۰ نفر جایگزین شدند. پژوهش دارای چند مرحله بود. در مرحله اول آزمودنیها در گروههای کنترل و آزمایش با مسائل تشخیصی قابل کنترل و غیرقابل کنترل روبهرو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم، گروهها در موقعیت حل مسائل آناگرام قرار گرفتند. دادهها به وسیله تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین گروههای هشتگانه در خستگی شناختی با توجه به سبک اسناد و نوع تکالیف تفاوت معنادار وجود دارد. به طوریکه مبتلایان به ام. اس که دارای سبک اسناد مثبت هستند در مواجه با تکالیف غیر قابل حل در مقایسه با مبتلایانی که سبک اسناد منفی دارند، خستگی شناختی کمتری را نشان میدهند. همچنین میزان خستگی شناختی در این افراد هیچ تفاوتی با همتایان سالم غیر مبتلایشان ندارد. گروه بیماران ام. اس با سبک اسناد منفی در مواجه با تکالیف غیر قابل حل خستگی شناختی بیشتری را در مقایسه با مبتلایان با سبک اسناد مثبت در مواجه با تکلیف آسان نشان میدهند.
اصغر علیزاده، لیلا حسنزاده، مجید محمود علیلو، حمید پورشریفی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی نگرانی بر اساس سیستمهای فعالساز و بازداری رفتاری، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع بنیادی و به لحاظ نحوه جمعآوری دادهها از نوع همبستگی بود. به همین منظور از میان دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال تحصیلی 94-93، 200 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از مشارکتکنندگان درخواست شد که به مقیاسهای سیستم فعالساز و بازداری رفتاری(BAS/BIS)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (SERQ)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) و پرسشنامه حالت نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ) پاسخ دهند. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی رابطه مثبت و معنیدار دارند (01/0> P)، و رابطه راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان با نگرانی منفی و معنیدار بود (01/0> P). این متغیرها در مجموع قادر به پیشبینی 1/54 درصد از واریانس نگرانی هستند (001/0>P). همچنین رابطه متغیر سیستم فعالساز رفتاری با نگرانی معنادار نبود. نگرانی با تنوعی از پیامدهای منفی شامل درجه بالایی از واکنشپذیری هیجانی و سبکهای تنظیم ناکارآمد مرتبط است. بنابراین، یافتههای پژوهش حاضر دارای تلویحات عملی در عرصههای بالینی است
جعفر حسنی، حسن رضایی جمالویی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
سازههای هیجان و شناخت دو بعد اساسی ساختار روانشناختی انسان را شکل میدهند و تببین عملکرد فقط در صورت توجه به تعامل این دو بعد امکانپذیر است.هدف پژوهش حاضر بررسی سرعت پردازش اطلاعات دانشآموزان بر اساس اضطراب رگه / حالت بود.ازجامعه وسیع دانشآموزان مقطع متوسطه شهرستان نجف آباد بر اساس ملاکهای ورود و نمرات انتهایی توزیعپرسشنامه اضطراب رگه / حالت اسیپیلبرگر،چهار گروه 15 نفری(اضطراب حالت بالا، اضطراب حالت پایین، اضطراب رگه بالا و اضطراب رگه پایین) انتخاب شدند و توسط آزمونهای سرعت پردازش زاهلن / وربیندونگزاسؤالدوروس (1978)و رمزگردانی کی دی تی سیتزول (1995)مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایجتحلیل چند متغیری واریانس و آزمونهای تعقیبی بونفرنی نشان دادکه بین چهار گروه در سرعت پردازش و رمز گردانی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سرعت پردازش دانشآموزان دارای اضطراب رگه و حالت پایین بهتر از دانشآموزان دارای اضطراب رگه و حالت بالا است.بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت اضطراب نقش مهمی در کارکردهای شناختی و سرعت پردازش اطلاعات دارد و اضطراب بالا (رگه / حالت) سبب تداخل در سرعت پردازش اطلاعات و کارکردهای شناختی میشود.
نیلوفر کیانراد، حبیب هادیان فرد،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
همهی ما برخی اوقات، در موقعیتهای اجتماعی مضطرب میشویم. هراس اجتماعی شکل اغراق آمیز اینگونه ترسها هستند. این افراد از اینکه دیده شوند میترسند. آنها میترسند به گونهای عمل کنند که تحقیرآمیز یا شرمآور باشد.پژوهشگرانچهارنوعسوگیریشناختیرادرافرادمضطربشناساییکردهاندکهشامل؛سوگیریتوجه،حافظه،قضاوتوتعبیرمیباشد. یکیازسوگیریهایموجوددرقضاوت،سوگیریاستدلالاستنتاجزودهنگاممیباشد،کهدرواقعبیانکنندهیقضاوتیاتصمیمدرموردچیزی،بدونداشتنهمهیحقایقاستویااستنتاجبدونتوجیه. بنابراین، افراد مبتلا به هراس اجتماعی در موقعیتهای هراس آور اجتماعی ممکن است دچار این سوگیری شوند.طرحاینپژوهش،بهشیوهیعلی- مقایسهایاست. دراینپژوهشازروشنمونهگیریزمانیدردسترساستفادهشد و دو گروه آزمودنی مورد آزمایش قرار گرفتند: 45 نفر مبتلایان به هراس اجتماعی و 45 نفر افراد غیربیمار. نتایج نشان داد که مبتلایان به هراس اجتماعی در مقایسه با افراد غیربیمار در موقعیت القای اضطراب، دچار سوگیری استنتاج زودهنگام میشدند. درواقعبرایاینکهزودترازاضطرابموجوددرموقعیترهاشوند،براساسشواهدناقصوناکافیعجولانهاقدامبهتصمیمگیریمیکنند.همچنیننتایجنشاندادکهمؤلفهیحضورناظرمیتواندیکمؤلفهیاسترسزابرایافرادمبتلابهاختلالهراساجتماعیباشدکهدرموقعیتهایتصمیمگیریوقضاوتتأثیرمنفیایبراستدلالآنهاخواهدداشت
یزدان موحدی، مجتبی خدادادی، رضا محمدزادگان،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
افراد وسواسی از رفتارهایی که عموما همراه با اجبار رخ می دهند رنج میبرند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد شناختی و نظریه ذهن در افراد با نشانگان اختلال وسواسی- اجباری و همتایان عادی آنها انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 93-92 بودند. نمونه پژوهش شامل 35 فرد با نشانگان اختلال وسواسی- اجباری و 35 فرد عادی بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از آزمون ویسکانسین، حافظه وکسلر، آزمون نظریه ذهن، پرسشنامه وسواس- اجباری مادزلی، افسردگی بک و مصاحبه بالینی ساختار یافته بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. بین 2 گروه در متغیرهای خطای درجاماندگی، خطای کل، جهت یابی، کنترل ذهنی، تکرار ارقام، حافظه بینایی، یادگیری تداعیها و نظریه ذهن تفاوت معنی دار وجود داشت. اما در متغیرهای اطلاعات شخصی و عمومی و حافظه منطقی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به نشانگان اختلال وسواسی- اجباری بدون علایم افسردگی، نقصهایی در عملکردهای شناختی و نظریه ذهن دارند.
پروانه شمسی پور دهکردی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تاثیر حافظه آشکار حرکتی فوری، نزدیک و دور بر پردازش های بازتحکیم مبتنی بر ارتقاء، ثبات و تداخل پس گستر بود. نمونه آماری 72 دختر جوان و راست دست بود. آزمودنی ها به دو گروه حافظه آشکار حرکتی فوری (گروه فراخوانی فوری، گروه فراخوانی فوری + تداخل فوری + آزمون خاطرآوری فوری)، دو گروه حافظه آشکار حرکتی نزدیک (گروه فراخوانی بعد از h 5، گروه فراخوانی بعد ازh 5 + تداخل تاخیری بعد ازh 5 + اجرای آزمون خاطرآوری بعد از h 5) و دو گروه حافظه آشکار حرکتی دور (گروه فراخوانی بعد از h 24، گروه فراخوانی بعد از h 24+ تداخل تاخیری بعد از h 24+ اجرای آزمون خاطرآوری بعد از h 24) تقسیم شدند. پژوهش شامل مراحل اکتساب و خاطرآوری بود و تکالیف زمان واکنش زنجیره ای متناوب و زمان واکنش دو انتخابی بینایی مورد استفاده قرار گرفت. در فاز اول مطالعه بازتحکیم مبتنی بر ارتقاء، و در فاز دوم بازتحکیم مبتنی بر ثبات و تداخل پس گستر بررسی شد. نتایج فاز اول مطالعه نشان داد بازتحکیم مبتنی بر ارتقاء برای گروه حافظه حرکتی آشکار دور (24 ساعت فراخوانی) و نزدیک (5 ساعت فراخوانی) رخ داد. نتایج فاز دوم نشان داد به ترتیب در گروه های حافظه نزدیک (فراخوانی بعد از h 5 + تداخل تاخیری بعد از h 5 + اجرای آزمون خاطرآوری بعد از h 5) و دور (فراخوانی بعد از h 24، فراخوانی بعد از h 24 + تداخل تاخیری بعد از h 24+ اجرای آزمون خاطرآوری بعد از h 24) اثر بازتحکیم مبتنی بر ثبات رخ داد ولی گروه حافظه فوری (تداخل فوری + آزمون خاطرآوری فوری ) متحمل اثر تداخل پس گستر شده است.
حسین زارع، شیدا شریفی ساکی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تاثیر درمان فراشناخت به شیوه گروهی بر راهبردهای کنترل فکر در معتادین مرد تحت درمان با متادون بود. جامعه هدف این مطالعهمراجعین تحت درمان با متادون ماه های بهمن تا اردیبهشت1393 مرکز متادون درمانی طریقت نو شهر تهران بود که از بین آنها 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) منتسب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه راهبردهای کنترل فکر ولز و دیویس قبل از آموزش به شیوه فراشناختی و بعد از آن پاسخ دادند. برای بررسی تاثیر آموزش به شیوه ی فراشناختی پیش آزمون و پس آزمون از یکدیگر کسر و میانگین دو گروه آزمایش و کنترل با آزمون t مستقل مقایسه شدند، نتایج نشان داد بین دو گروه در راهبردهای کنترل فکر تفاوت معناداری وجود دارد، و میانگین گروه آزمایش در راهبردهای کنترل فکر پایین تر بود. با توجه به نتایج بدست آمده در رابطه با تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در دریافت آموزش مداخله ای فراشناختی بر کنترل فکر معتادین به نظر می رسد این آموزش می تواند بر فراشناخت معتادین و در نتیجه اصلاح راهبردهای کنترل فکر آنها تاثیر گذارد.
امید شکری، محمدنقی فراهانی، رضا کرمی نوری، علیرضا مرادی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش تعدیل کننده فرهنگ و جنس در رابطه ارزیابیهای شناختی و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. 212 دانشجو ]112 ایرانی (34 پسر و 78 دختر) و 100 سوئدی (29 پسر و 71 دختر)[ به فرایندهای ارزیابی شناختی اولیه و ثانویه (فولکمن و لازاروس، 1985) و پرسشنامه استرس تحصیلی (زاژاکووا، لینچ و اسپنشاد، 2005) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی نشان داد که رابطه بین ارزیابیهای شناختی اولیه و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی مثبت معنادار و در دانشجویان سوئدی مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی نشان داد که رابطه ارزیابیهای شناختی ثانویه و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی و سوئدی منفی و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در دو جنس رابطه بین ارزیابیهای شناختی اولیه و استرس تحصیلی مثبت و غیرمعنادار و رابطه ارزیابیهای شناختی ثانویه و استرس تحصیلی منفی و معنادار بود. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر در پیشبینی تجارب تحصیلی استرسزا بر عدم تشابه ویژگیهای کارکردی ارزیابیهای شناختی اولیه و تشابه ویژگیهای کارکردی ارزیابیهای ثانویه در دو فرهنگ و در مقابل، بر تشابه ویژگیهای کارکردی ارزیابیهای اولیه و ثانویه در دو جنس تاکید کرد.
سارا آقابابایی، شعله امیری،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه دیداری- فضایی حافظه فعال و حافظه کوتاه مدت در دانش آموزان با اختلالاتیادگیری و مقایسه آن ها با دانش آموزان عادی است.30 دانش آموز با اختلالات یادگیری (از هر یک از گروه های اختلالات خواندن، ریاضیات و املا 10 دانش آموز) و 10 دانش آموز عادی پایه سوم دبستان های شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفیخوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده، آزمون ایرانی کی مت، مقیاس شناسایی دانش آموزان با ناتوانییادگیری در املا، آزمون تشخیص سطح خواندن، مقیاس هوش کودکان وکسلر، مصاحبه بالینی و تکلیف بلوک های کرسی برای ارزیابی مولفه دیداری- فضایی حافظه فعال و کوتاه مدت بود. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در دو مولفه دیداری- فضایی حافظه فعال و حافظه کوتاه مدت در بین دانش آموزان با اختلالات یادگیری ریاضی، خواندن، املا و دانش آموزان عادی تفاوت معناداری وجود دارد.بدین صوت که دانش آموزان با اختلالیادگیری ریاضی در این مولفه ها از سه گروه دیگر عملکرد پایین تری دارند.دانش آموزان با اختلالات یادگیری به ویژه اختلال ریاضیدر مولفه دیداری- فضایی حافظه فعال و کوتاه مدت دارای نارسایی هستند.این مشکل باید در این
دانش آموزان تشخیص داده شده و هدف مداخله قرار گیرد.
سهراب امیری، امیر قاسمی نواب، محمدحسین عبداللهی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان عملکرد در حافظه کاری و همچنین مقایسه ابعاد سیستم فعالساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطوح مختلف استرس بود. به این منظور، ابتدا 560 نفر از دانشآموزان نوجوان مقطع دبیرستان (شامل پسران و دختران) از طریق نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از مدارس متوسطه سطح شهر همدان انتخاب، پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 87 نفر از آنان بر اساس نمرات انتهایی توزیع (Z استاندارد) انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیههای پژوهش، شرکتکنندگان جهت سنجش حافظه کاری و سیستمهای فعالساز رفتاری و بازداری رفتاری مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها پس از جمعآوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، واریانس تک متغیره و آزمونهای تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تعامل معناداری بین متغیر استرس و جنسیت بر روی حافظه کاری و سیستمهای فعالساز و بازداری رفتاری وجود ندارد، از سویی نتایج نشان داد که سطوح استرس بالا منجر به کاهش عملکرد حافظه فعال شده و همچنین آزمودنیهای با سطوح استرس بالا از نظر میزان فعالیت سیستم فعالساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطح بالاتری قرار داشتند.
محمدعلی نظری، سارا جعفرپور ممقانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
از آنجا که ظرفیت حافظهکاری پیشبینی کننده تفاوتهای فردی موجود در گستره وسیعی از تواناییهای ذهنی است، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ظرفیت حافظهکاری بر ادراک زمان در کودکان پیشدبستانی میپردازد. ابتدا حافظهکاری 108 آزمودنی با مجموعه آزمونهای CANTAB اندازهگیری شده ، سپس 21 کودک در گروه با ظرفیت بالا و 20 کودک در گروه با ظرفیت پایین حافظهکاری طبقهبندی شدند. سپس هر دو گروه دو نوع تکلیف بازتولید زمانی را اجرا نمودند: از آنان خواسته شد که بازههای زمانی 700 و 3000 میلی ثانیه را به عنوان تکلیف منفرد، و بازه زمانی 3000 میلیثانیه را همراه با اجرای یک تکلیف غیرزمانی به عنوان تکلیف دوگانه بازتولید نمایند. دادههای به دست آمده از طریق تحلیل واریانس با طرح مختلط و آزمونهای تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در تکلیف منفرد گروه با ظرفیت حافظهکاری بالا نسبت به گروه با ظرفیت حافظهکاری پایین از لحاظ دقت عملکرد بهتری داشت. در تکلیف دوگانه، از لحاظ دقت عملکرد در تکلیف بازتولید زمانی تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت اما گروه با ظرفیت بالای حافظهکاری نسبت به گروه دیگر در تکلیف غیرزمانی عملکرد بهتری داشت. علاوه براین، گروه با ظرفیت حافظهکاری پایین، در تمام بازههای زمانی نسبت به گروه با ظرفیت حافظهکاری بالا ضریب تغییرپذیری بالاتری داشت.
پروانه شمسیپور دهکردی، مریم عبدالشاهی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر فاصله متفاوت آزمون خاطرآوری بر یادگیری و پردازش تحکیم مبتنی بر ارتقاء در حافظه حرکتی آشکار آشکار بود. آزمودنی های تحقیق را 36 دانشجو تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی با فاصله آزمون خاطرآوری فوری، تاخیری 6 ساعت و تاخیری 24 ساعت تقسیم شدند. تکلیف زمان عکس العمل زنجیره ای در تحقیق حاضر مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله اکتساب گروه ها به اجرای تکلیف در 15 بلوک 80 کوششی (سه ایپوک 400 کوششی) پرداختند. سپس در آزمون خاطرآوری، گروه ها پنج بلوک 80 کوششی (یک ایپوک 400 کوششی) از تکلیف را اجرا کردند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. در مرحله اکتساب اثر اصلی گروه و اثر تعاملی گروه در ایپوک تمرینی معنی دار نبود اما اثر اصلی ایپوک تمرینی معنی دار بود و تمرین باعث افزایش میانگین تفاوت زمان عکس العمل توالی در ایپوک سوم نسبت به ایپوک های اول و دوم شده بود. در مرحله خاطرآوری اثر اصلی ایپوک تمرینی و اثر تعاملی گروه در ایپوک تمرینی معنی دار بود. نتایج آزمون تعقیبی دانکن نشان داد صرفا گروه با فاصله آزمون خاطرآوری 24 ساعت، در ایپوک آزمون خاطرآوری عملکرد بهتری نسبت به ایپوک سوم در مرحله اکتساب داشت. لذا، فاصله زمانی 24 ساعت برای اجرای آزمون خاطرآوری بهینه ترین فاصله برای ارتقاء حافظه حرکتی آشکار است.
شیرین علایی فر، علیرضا مرادی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش برنامه فرزند پروری مثبت به مادران بر افزایش توانایی خواندن کودکان نارسا خوان بود. با توجه به شبه آزمایشی بودن پژوهش، از طرح تحقیق پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. آزمودنی های این طرح، 20 مادر دارای کودک مبتلا به نارساخوانی و خود این کودکان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. مادران کودکان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش "برنامه فرزندپروری مثبت" بر اساس الگوی ساندرز(2003) قرار گرفتند. این جلسات به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. آزمودنی ها در 3 مرحله ی پیش آزمون (یک هفته قبل از شروع جلسات آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسه تلفنی) و مرحله پیگیری (یک ماه پس از اجرای پس آزمون) با استفاده از آزمون "خواندن و نارسا خوانی نما" مورد ارزیابی قرار گرفتند. این آزمون دارای 10 خرده مقیاس می باشد که عبارتند از: خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک متن، درک کلمات، حذف آواها، خواندن ناکلمات و شبه کلمات، نشانه حرف و نشانه مقوله. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با طرح اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که برنامه فرزندپروری مثبت موجب شده است که کودکان نارساخوان گروه آزمایش در خرده مقیاس خواندن کلمات و حذف آواها، نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته و همچنین آزمون پیگیری نشان داد که این تغییرات از پسآزمون تا پیگیری ثابت بوده است. در رابطه با 8 خرده مقیاس باقی مانده باید گفت که با وجود این که تغییرات گروهها در طول زمان معنادار است، ولی مداخله صورت گرفته در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنادارتری ایجاد نکرده است. اگر چه مداخله صورت گرفته بر این 8 خرده مقیاس از لحاظ آماری تاثیر معنادار نداشته، اما از لحاظ بالینی اثربخشی این مداخله مشاهده شده است.