جستجو در مقالات منتشر شده


72 نتیجه برای رضا

عبدالله برهانی، علیرضا مرادی، مهدی اکبری، روژین میرانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

چکیده

اعتیاد اثرات منفی زیادی بر جنبه های مختلف روانی و اجتماعی افراد دارد. در واقع اعتیاد یک بیماری مزمن است که عوامل گوناگون زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی در آن تأثیر دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج است.روش پژوهش در چارچوب طرح های آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل 24 مرد از معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گروس به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند در حالیکه گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و برای تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد.نتایج نشان دادند که آموزش راهبردهای تنظیم فرآیندی هیجان موجب ارتقا کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی  در افراد گروه آزمایش شد.آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.


سید علی کاظمی رضایی، صابر سعیدپور، زبیر صمیمی، مهدی پارویی، جواد افزون،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

چکیده

پژوهش حاضر باهدف مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی و ظرفیت حافظه کوتاه‌مدت در افراد وسواس فکری-عملی و افراد عادی صورت گرفت. تعداد 30 نفر (16 زن و 14 مرد) از بیماران وسواسی به‌صورت در دسترس از مراکز و کلینیک‌های روان‌پزشکی شهر تبریز انتخاب و با 30 نفر (16 زن و 14 مرد) از افراد سالم که از طریق اطلاعات جمعیت شناختی همتا سازی شده بودند، با استفاده از مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی باهر و داگاس (2002) و آزمون‌ خرده مقیاس فراخنای ارقام وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و با نرم‌افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که در متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی در سطح (01/0p ) تفاوت معناداری بین گروه‌های مورد مقایسه، به نفع گروه بالینی وجود دارد؛ و همچنین در متغیر ظرفیت حافظه کوتاه‌مدت در سطح(01/0p ) تفاوت به نفع گروه عادی است؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که بیماران مبتلابه OCD نسبت به افراد عادی توانایی تحمل بلاتکلیفی کمتری رادارند و ظرفیت حافظه کوتاه‌مدت در این افراد پایین‌تر از افراد عادی است و اینکه عدم تحمل بلاتکلیفی و ظرفیت حافظه کاری پایین دو مؤلفه هستند که ممکن است بر علائم OCD تأثیر گذاشته و موجب تشدید و تداوم این اختلال شوند.


رضا کاظمی، عزت الله قدم پور، دکتر رضا رستمی، ساناز خمامی، مهدی رضایی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک دو طرفه مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای (rTMS) بر روی عملکرد شناختی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی بود. در یک طرح آزمایشی یک سو کور 20 بیمار مبتلا به افسردگی دو قطبی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از فروردین تا شهریور 1394 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. rTMS دوطرفه را در طی 10 جلسه بر روی قشر خلفی جانبی پیش پیشانی چپ (فرکانس Hz10) و قشر خلفی جانبی پیش پیشانی راست (Hz1) دریافت کردند. آزمودنی ها از طریق آزمون سیّالی کلامی، آزمون یادگیری شنوایی- کلامی ری، آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین، مقیاس افسردگی بک در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری t همبسته تحلیل شدند.rTMS دوطرفه باعث تغییرات معناداری در عملکرد اجرایی و حافظه کلامی و علائم افسردگی شد. هیچ تغییر معناداری در توجه انتخابی و سیالی کلامی مشاهده نگردید (05/0<p).  rTMS دو طرفه باعث بهبودی معناداری در علائم شناختی و کاهش علائم افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی می گردد.


سعید طولابی، حمیدرضا حسن آبادی، بلال ایزانلو،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه تاب­آوری پنسیلوانیا بر ارزیابی­های شناختی و رفتارهای پیشرفت در دانشجویان انجام شد. روش: در این پژوهش ­شبه تجربی با طرح پیش­آزمون پس­آزمون، 51 دانشجوی کارشناسی دانشگاه خوارزمی که در سال 95-94 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. و بعد از آن بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(25 نفر) و کنترل(26 نفر) منتسب شدند. از طریق 6 جلسه دو ساعته، آموزش برنامه تاب آوری به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. آزمودنی ها، قبل و بعد از آموزش به نسخه تجدیدنظر شده ابزار ارزیابی شناختی استرس (SAM-R؛ رویلی، روسچ، جاریکا و واگان، 2005) و پرسشنامه راهبردهای مدیریت منابع (MSLQ،  پینتریچ، اسمیت، گارسیا و مک­کیچی، 1991) پاسخ دادند.. یافته­ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که با کنترل پیش آزمون بین گروه­های آزمایش و کنترل در افزایش ارزیابی های شناختی مبتنی بر چالش و منابع و رفتارهای پیشرفت تحصیلی شامل کمک طلبی، مدیریت زمان و محیط، یادگیری از همسالان و نظم دهی به تلاش) و نیز در کاهش ارزیابی­های شناختی مبتنی بر تهدید تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0 >P). نتیجه­گیری: به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر نشان می­دهد که برنامه تاب آوری پنسیلوانیا از طریق 1)کمک به فراگیران برای شناسایی توانمندی های فردی خویش (احساس فردی، نگرش­ها و باورها) و2) همچنین غنی­سازی مهارت­های رابطه بین­فردی، در بهبود ارزیابی های شناختی و رفتارهای پیشرفت دانشجویان موثر بوده است

واژه­های کلیدی: برنامه تاب­آوری پنسیلوانیا، ارزیابی های شناختی، رفتارهای پیشرفت.


سیمین زغیبی قناد، سیروس عالیپور، منیجه شهنی ییلاق، علیرضا حاجی یخچالی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

سرگردانی ذهنی پدیده فراگیر و متداولی در شناخت بشری است که نقش آن در حیطه­­های مرتبط با ذهن انکارناپذیر می­باشد. مطالعه حاضر قصد دارد به بررسی رابطه علّی ذهن­آگاهی با سرگردانی ذهنی با میانجیگری تنظیم التزام راهبردی، اضطراب، افسردگی و حافظه فعال در بین دانشجویان بپردازد. از این رو، 434 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهیدچمران اهواز به روش نمونه­گیری تصادفی چندمرحله­ای انتخاب شدند و مقیاس هشیاری به توجه ذهن­آگاهانه، مقیاس تنظیم التزام راهبردی، نسخه کوتاه مقیاس حالتی پرسشنامه اضطراب حالتی-خصلتی اسپیلبرگر، مقیاس افسردگی اضطراب استرس، پرسشنامه حافظه فعال و مقیاس سرگردانی ذهنی عامدانه/خود به خودی در اختیار آنان قرار گرفت. داده­های گردآوری شده با استفاده از نرم­افزارهای SPSS و AMOS (ویراست 21) و به­کارگیری روش تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری آزمون شدند. به منظور کسب شاخص­های برازش مناسب برای الگوی پیشنهادی از روش دسته­بندی ماده­ها در مورد متغیر ذهن­آگاهی استفاده شد. در نهایت، بر اساس مقادیر برخی شاخص­ها (برای مثال، 06/0 RMSEA = و 98/0GFI =) مدل از برازش خوبی برخوردار بود. همچنین، تمام مسیرهای مدل به جز دو مسیر اضطراب به حافظه فعال و اضطراب به سرگردانی ذهنی معنی­دار بودند. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که ذهن­آگاهی نقش مهمی در پیش­بینی سرگردانی ذهنی دارد که این اثر را از طریق مکانیزم­هایی از جمله خودتنظیمی، خلق، و حافظه فعال انتقال می­دهد.  
 


سارا کریمی، غلامرضا چلبیانلو، حمید هاشمی پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

براساس نظریه سیستم­های مغزی رفتاری گری و مدل سرشت ترکیبی عاطفی-هیجانیAFECT یک الگوی زیستی از شخصیت ارائه شده است که اساس تفاوت‌های فردی را تشکیل می­دهد و فعالیت هر یک از آن‌ها به فراخوانی واکنش­های متفاوتی منجر می­شود. هدف پژوهش حاضر الگوی ارتباطی سیستم­های مغزی رفتاری با ابعاد مدل سرشت ترکیبی هیجانی عاطفیمی­باشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان است که از روش نمونه­گیری خوشه­ای طبقه­ای انتخاب و توسط پرسش­نامه­های شخصیتی جکسون و  AFECTمورد آزمون قرارگرفته‌اند. جهت تجزیه‌وتحلیل داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حاکی از آن بود که همه ابعاد مدل سرشت ترکیبی عاطفی هیجانیAFECT از رویالگوهای ارتباطی سیستم‌های مغزی رفتاری گری با معناداری حداقل در سطح 01/0 قابل پیش‌بینی هستند، به جز بعد خشم و سرخوشی.در این بین بالاترین درصد پیش‌بینی مربوط به سرشت هیجانی کنترل می‌باشد که16%از تغییرات آن و کمترین مربوط به بعد خشم است که 7% تغییرات آن از روی ابعاد نظریه گری قابل پیش‌بینی است و بالاترین درصد پیش‌بینی مربوط به سرشت عاطفی افسردگی است که 15% از تغییرات آن و کمترین مربوط به بعد سرخوشی است که8% از تغییرات آن از روی ابعاد نظریه گری قابل پیش‌بینی است. در مجموع نتایج استخراج شده از پژوهش جامعه­ی آماری مذکور نشانگر الگوی ارتباطی بین نظریه سیستم­های مغزی رفتاری گری و مدل سرشت عاطفی-هیجانی AFECT می­باشد.
 


روح الله شهابی، جواد کاوسیان، سعید اکبری زردخانه، نسترن رضایی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

چکیده
حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که دربرگیرنده مکانیسم های حافظه ای و مکانیسم های توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظام مند مشکلات شناختی می تواند به کار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی تغییرات تحولی ظرفیت و مولفه های حافظه کاری در کودکان شامل حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی (بازداری و به روزرسانی) بر اساس الگوی بدلی بوده است. یک نمونه 356 نفر (184 دختر و 172 پسر) از کودکان 8 و 12 ساله دبستان های شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد، برای سنجش حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی به ترتیب از تکالیف فراخنای مستقیم اعداد، حافظه دیداری کیم کاراد و دو تکلیف استروپ و نگه‌داشتن رد استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس چندگانه نشان داده است هم ظرفیت حافظه کاری و هم مولفه های آن به‌موازات افزایش سن ظرفیت و کارایی بیشتری نشان می دهند. مهارت بیشتر در توانایی های عددی، انعطاف در انجام وظایف اندوزشی و پردازشی، تجربه سال های بیشتر تحصیل مدرسه ای و استفاده موثرتر از راهبردهای فراشناختی می تواند دلایل احتمالی یافته های پژوهش باشد.
سپیده حامدی، بهروز عبدلی، علیرضا فارسی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر راهبردهای فراشناختی و مشاهده الگوی ماهر بر یادگیری تکلیف چیپ فوتبال انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. بدین منظور 42 دانش آموز 11 تا 13 سال از منطقه 2 شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، مشاهده الگوی ماهر و مشاهده الگوی ماهر به همراه فعالیت فراشناختی تقسیم شدند. گروه فراشناختی مصاحبه نوشتاری نیمه­ساختاریافته­ای که فعال‌کننده راهبردهای فراشناختی است را قبل و بعد از انجام بلوک­های اکتساب کامل کردند. یک مطالعه مداخله­ای آزمایشی روی ضربه چیپ فوتبال با انجام مراحل پیش آزمون، پس ازمون، یادداری و انتقال انجام شد. جهت تحلیل داده­ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه­های تکراری استفاده شد. نتایج، تفاوت معناداری را بین گروه­ها نشان داد. به عبارت دیگر، بررسی نتایج، حاکی از این است که استفاده از راهبردهای فراشناختی روی اجرای دانش آموزان تاثیر معناداری دارد.

سعید نظری کاکوندی، علیرضا صابری کاخکی، حمیدرضا طاهری، حسن رهبان فرد،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیت حافظه­ کاری و آرایش کم­ خطا و پرخطا بر یادگیری زمانبندی نسبی یک تکلیف حرکتی ظریف انجام شد. بدین منظور50 دانشجو براساس ظرفیت­ های حافظه­ کاری به صورت تصادفی در چهار گروه (کم­خطا با ظرفیت حافظه­کاری پایین، کم­خطا با ظرفیت حافظه­کاری بالا، پرخطا ظرفیت حافظه­کاری پایین و پرخطا با ظرفیت حافظه­کاری پایین) تقسیم شدند. این پژوهش در چهار مرحله انجام شد. در پیش­آزمون، یک تکلیف زمانبندی چهار بخشی برای 10 تکرار بدون دریافت بازخورد  انجام شد و در مرحله اکتساب، تکلیف زمانبندی با سه درجه دشواری متفاوت (ساده، متوسط، دشوار) در سه جلسه 45 کوششی با دریافت بازخورد توسط گروه­های آزمایشی تمرین شد. بدین ترتیب که گروه­ها در مرحله اکتساب براساس برنامه اختصاصی خود تمرین می­کردند. پس از مرحله اکتساب، آزمون­های یادداری و انتقال طی دو مرحله با فاصله 10 دقیقه و 24 ساعت اجرا شدند. یافته­ها در  عامل زمانبندی نسبی در آزمون های یادداری و انتقال ده دقیقه نشان داد که گروه پرخطا با ظرفیت حافظه­کاری بالا  و کم­خطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند. در حالیکه در آزمون های انتقال تکلیف ثانویه (انتقال 24 ساعته) گروه کم­خطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری داشت. این نتایج نشان می­دهد که اثربخشی تمرین کم­خطا و پرخطا در تعامل با شاخص های روانشناختی مانند ظرفیت حافظه­ کاری تحت تاثیر قرار می­گیرد. به نظر می­رسد در افراد با ظرفیت حافظه­کاری پایین از یادگیری ضمنی بیشتر سود می­برند و افراد با ظرفیت حافظه کاری بالا از یادگیری آشکار (پرخطا) بیشتر بهره می­برند. نتایج در شرایط انتقال تحت فشار از نظریه­های یادگیری ضمنی و بازپردازش آگاهانه حمایت می­‌کند. 
 


معصومه جنتی، بهروز عبدلی، علیرضا فارسی، پروانه شمسی‌پور دهکردی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین جسمانی در ترکیب با خود‌الگودهی از نوع خود‌مرورگری مثبت (تحت ساختار ثابت و متغیر) بر پردازش بازتحکیم حافظه و انتقال مهارت حرکتی کودکان انجام شد. تعداد 36 دانش‌آموز دختر 12-9 سال از دبستان مکتبی ناحیه1 شهر قم مهارت پرتاب دارت را آموزش دیدند. از میان 15 پرتاب فیلمبرداری شده (از فواصل 1.5، 2 و 2.5 متری در ترتیب قالبی) در پیش آزمون، ویدئوی خودمرورگری مثبت تهیه شد. یک هفته بعد افراد در سه‌گروه تمرین ترکیبی ثابت، قالبی و تصادفی تمرین کردند. مقایسه‌های‌ زوجی میانگین‌ خطای شعاعی پایان اکتساب با آزمون یادداری 24 ساعت بعد از فراخوانی (با ساختار قالبی) نشان‌دهنده پیشرفت معنی‌دار مهارت در  هر سه گروه تمرینی (P≤0.05)، با آزمون یادداری 24 ساعت بعد از فراخوانی (با ساختار ثابت) نشان‌دهنده پیشرفت معنی‌دار مهارت تنها در گروه تمرین ترکیبی قالبی (P=0.016)، با آزمون انتقال 24 ساعت بعد از فراخوانی نشان‌دهنده کاهش معنی‌دار عملکرد در همه گروه‌های تمرینی بود. بنابراین تثبیت دوباره حافظه حرکتی در طول فرایند بازتحکیم در کودکان رخ داده، تمرین ترکیبی با تغییر‌پذیری کم (قالبی) باعث هدایت بهتر کودکان به‌سوی فرایندهای مربوط به باز تحکیم و انتقال حافظه حرکتی در آن‌ها می‌شود.
هدی منصوریان، آزاده نثاری، علیرضا مرادی، بابک محمدی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

در این مطالعه به مدلسازی محاسباتی پیوندگرای تصمیم‌گیری پرداخته شده است. مهمترین مناطق تصمیم‌گیری در مغز، عبارتند از تالاموس، کورتکس پیش پیشانی و آمیگدال. مدل محاسباتی پیوندگرا با سه بخش که نماینده این سه منطقه است بر پایه آزمون برد و باخت آیوا ساخته شد. در مطالعات بسیاری از آزمون آیوا برای بررسی تصمیم‌گیری هیجانی استفاده شده است. در تصمیم‌گیری هیجانی و مبتنی بر احساسات نقش آمیگدال بسیار اساسی است و انتظار می رود مدلی دو بخشی (نماینده تالاموس و آمیگدال) و بدون وجود پردازش های کورتکس نیز بتواند تصمیم‌گیری در این آزمون را مدل کند، هر چند که از منظر ریاضی تنها وجود همین دو بخش در مدل (مفاهیم مستخرج از آزمون و عناصر تابع ارزش) برای پیشبینی تصمیمات شرکت کنندگان کافی است. با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، از 56 نفر شرکت کننده متشکل از 20 مرد و 36 زن با میانگین سنی 52/43 سال خواسته شد در آزمون تصمیم‌گیری آیوا  شرکت کنند. پس از آن هر دو مدل برای این افراد اجرا شد و نتایج مقایسه شد تا مشاهده شود کدامیک تطابق بیشتری با انتخاب های آزمون دهندگان دارد. یافته های تحقیق نشان می دهند مدل دو بخشی 57/62 و مدل سه بخشی منجر به پیشبینی 46/68 درصدی انتخاب‌های آزمون دهندگان شده است که این اختلاف معنی دار بود. در نتیجه می‌توان گفت پردازش های کورتکس در این نوع تصمیم‌گیری نیز نقش بسزایی دارد.
ولی‌اله رمضانی، دکتر محمدسعید عبدخدایی، دکتر زهرا طبیبی، دکتر حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد شناختی فرزندپروری والدین ایرانی بود. طرح این پژوهش کیفی و شیوه مورد استفاده در آن،  نظریه زمینه‌ای یا داده‌بنیاد است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین مسلمان دارای فرزند بالای ده سال ساکن تهران و کرج در مقطع زمانی تابستان 1395 تا تابستان 1396 بود. نمونه مورد بررسی 33 نفر از والدین مسلمان ایرانی بودند که با مصاحبه نیمه‌ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها، بر اساس شیوه‌نامه استراوس و کوربین (1998) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت، حاصل کدگذاری‌های باز، محوری و گزینشی، 272 کد اولیه، 31 مفهوم، 6 مقوله و 2 طبقه کلی بود: طبقه قابلیت‌های درون‌فردی که شامل قابلیت‌های روان‌شناختی(قابلیت‌های شناختی، هویت، حرمت خود، تنظیم هیجان، خودمختاری، تاب‌آوری، مسئولیت‌پذیری/نظم فردی)، قابلیت‌های معطوف به پیشرفت(قابلیت‌های جسمی، قابلیت‌های اقتصادی/مالی، قابلیت‌های شغلی، قابلیت‌های تحصیلی و هدف/برنامه) و قابلیت‌های معنوی(دینداری، اخلاق فردی) است و طبقه قابلیت‌های بین‌فردی که شامل قابلیت‌های ارتباط بین فردی(صمیمیت/ مهرورزی، قاطعیت، انعطاف/ انتقادپذیری)، قابلیت‌های ارتباط خانوادگی(سازگاری، مهارت‌های ارتباطی، احترام والدین، همکاری و مشارکت، تعهد/ وفاداری/ انسجام، قانون‌پذیری، اطاعت) و قابلیت‌های اجتماعی(حقوق دیگران، قانون‌پذیری، روابط عمومی، اخلاق اجتماعی، نوع‌دوستی/ یاریگری، سازگاری/ تاییدجویی و تعهد اجتماعی) است.   
 
علیرضا مرادی، محبوبه باقری، پیمان حسنی ابهریان،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمه‏ای  (tDCS) و توانبخشی شناختی حافظه کاری و ترکیب این دو روش بر سرعت پردازش و علایم نارساخوانی در کودکان نارساخوان دوزبانه است. روش؛ نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل می‌باشد. جامعه پژوهش را کلیه کودکان دختر و پسر دوزبانه ۷ تا ۱۱ ساله شهرستان‏های تهران و کهریزک، تشکیل می‌دهند که از بین آنها به صورت در دسترس، با استفاده از آزمون هوش وکسلر و آزمون نارساخوانی نما، 40 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی (بر اساس تشخیص مدرسه) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه: الف) تحت مداخله تحریک مغزی توسط tDCS ، ب) تحت توانبخشی رایانشی بوسیله بخش حافظه کاری نرم افزار ریهاکام، ج) تحت مداخله همزمان توانبخشی شناختی رایانشی و تحریک مغزی tDCS و د) گروه کنترل، قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها از آزمون نارساخوانی نما و آزمون سرعت پردازش SDMT در پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر 4 گروه استفاده شد. نتایج تحلیل داده‏ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS 22 نشان داد که مداخله‏ها توانسته‏اند موجب تغییر معنی داری در سرعت پردازش و کاهش علایم نارساخوانی شوند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به ترتیب روش ترکیبی و پس از آن روش تحریک مغزی، بیشترین اثربخشی را داشته‏اند، اما روش توان بخشی رایانشی بتنهایی تأثیری بر این دو متغیر نداشته است.

رضا چمنی، فاطمه باقریان، امید شکری،
دوره 7، شماره 1 - ( دوره هفتم، شماره یک، بهار 1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی کیفیت تصمیم‌گیری اقتصادی افراد در موقعیت ریسک و عدم‌قطعیت است. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی یک‌گروه با پس‌آزمون است. جامعه‌آماری کل دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی درسال 97 حدود هشت هزار و هفتصد نفر بود و با توجه به برقرار نبودن شرط نرمال بودن برای آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون نمونه‌ی180نفر برآورد شد. ابزار مورد استفاده برای بررسی نقش سوگیری‌های شناختی که نظریه‌ی چشم‌انداز در تصمیم‌گیری اقتصادی پیش‌بینی کرده بود تکلیفی چندبُعدی ساخت پژوهشگر بود که‌با 31مسئله در 5بخش نقض عقلانیت اقتصادی را از طریق پدیده‌هایی چون ریسک‌گریزی، باخت‌گریزی، ابهام‌گریزی، اثر چارچوب، وزن‌دهی احتمالاتی و غیره اندازه‌گیری نمود. نمره‌ی بیشتر در این تکلیف فاصله‌ی بیشتر فرد ازعقلانیت (به‌تعبیر اقتصادنئوکلاسیک) رانشان می‌دهد. انتخاب افراد درهر 5 بعد تکلیف گرایش معنادار آنها به تصمیم‌گیری غیرعقلانی را به وضوح نشان می‌داد. میانه‌ی نمرات 25 از 31 نمره بود. به‌عبارتی بیش از 80 درصد از شرکت‌کنندگان نمره‌ای بالای 50% (15٫5 نمره) دریافت کرده‌اند (0٫05p<). این یافته‌ها کاملاً از نظریه‌ی چشم‌انداز که دو روان‌شناس شناختی به عنوان اصلاحیه‌ای بر نظریه‌ی مطلوبیت انتظاری طرح نمودند حمایت می‌کرد. نظریه‌ی چشم‌انداز، قدرت تبیین، و پیش‌بینی به‌تصمیم‌گیری می‌دهند و در نظر دارد این دور افتادگی اقتصاد از روان‌شناسی طی یک قرن گذشته را منحل کند. پژوهش حاضر نیز گامی اولیه در راستای نمایش نقش چشم‌گیر روان‌شناسی و شناخت بر تصمیم‌گیری اقتصادی را نشان می‌دهد و همانند آن‌چه بنیان‌گذاران اقتصاد بیان‌کرده‌بودند بر جای خالی روان‌شناسی در پیش‌بینی و تبیین یافته‌های اقتصادی تاکید کند.
پیمان حاتمیان، سید علی کاظمی رضایی، سید کاظم رسول زاده طباطبایی،
دوره 7، شماره 1 - ( دوره هفتم، شماره یک، بهار 1398 )
چکیده

با توجه به این که در بین دانش آموزان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام برخی رفتارهای ناسالم بیشتر از افراد عادی است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف اثر تمرینات توان بخشی شناختی بر کاهش رفتارها و نگرش خوردن ناسالم نوجوانان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد. طرح پژوهشی از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان نوجوانان 14 تا 18 ساله که توسط کارشناسان مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی تشخیص داده شده بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد  24 نفر از آنها انتخاب شد و  به طور تصادفی در دو گروه مداخله توان­بخشی شناختی و گروه کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش در 12جلسه 60 دقیقه ای 2 بار در هفته تمرینات توان بخشی شناختی دریافت و گروه کنترل همان مداخلات معمول خود را دریافت کردند. برای سنجش سطح رفتارها و نگرش­های خوردن ناسالم در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون از مقیاس بازخورد خوردن ویلیامسون  استفاده شد. نهایتا دادههای حاصل با استفاده از نرمافزار SPSS-23  و به کمک تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که آموزش درمانی توان­بخشی شناختی در پس آزمون نسبت به گروه کنترل اثر بخشی معناداری بر کاهش رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بر جای گذاشت (P< 0/001). بنابراین با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش درمانی توانبخشی شناختی اثربخش است و برای کاهش رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان می توان از آن بهره برد.

حسین سامانی، علیرضا مرادی، مریم مقدسین،
دوره 7، شماره 2 - ( دوره هفتم، شماره دو، تابستان 1398 )
چکیده

موضوع این پژوهش، مقایسۀ آستانۀ مطلق خوانایی ده فونت پرکاربرد فارسی در تکلیف سریع‌خوانی فارسی به شیوۀ RSVP و در سه سرعت صد، سیصد و پانصد کلمه در دقیقه است. RSVP یا ارایۀ سریع و متوالی محرک دیداری، یک روش طراحی تکلیف‌های شناختی است که به عنوان یک فن سریع‌خوانی نیز کاربرد دارد. هدف این پژوهش، تعیین فونت بهینۀ فارسی از دیدگاه دانش ارگونومی دیداری و بررسی اثر متغییر‌های دموگرافیک(سن، جنسیت و تحصیلات) و بعضی توانایی‌های شناختی (حافظۀکاری و سرعت پردازش) بر خطای خواندن در تکلیف تشخیص کلمه است. در این پژوهش برای نخستین‌بار مفهوم آستانۀ مطلق خوانایی به عنوان یک شاخص عینی در مقایسۀ فونت‌ها مطرح شد. تحلیل نتیجه‌های به دست آمده از بیست آزمودنی با سن‌های 11 تا 79 سال و مدارک تحصیلی از باسواد زیردیپلم تا دکترا، برتری فونت Iran Sans 5.5 و سپس b Titr را نسبت به سایر فونت‌ها نشان داد. همچنین مشخص شد سن در میان متغییرهای دموگرافیک و حافظۀ کوتاه‌مدت در متغییرهای شناختی با مجموع خطای خواندن آزمودنی‌ها دارای همبستگی هستند.  
اصغر نوروزی، علیرضا مرادی، کریم زمانی، جعفر حسنی،
دوره 7، شماره 2 - ( دوره هفتم، شماره دو، تابستان 1398 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­های مولانا و درمان پذیرش و تعهد بر حافظه سرگذشتی سالمندان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. از میان سالمندان مراجعه­کننده به مراکز توانبخشی سالمندان روزانه بهزیستی شهرستان ساری، 66 نفر (46 زن و 20 مرد) نمونه پژوهش با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. جهت جمع­آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته حافظه سرگذشتی استفاده شد. برای گروه آزمایشی اول، معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­های مولانا و برای گروه آزمایشی دوم، درمان پذیرش و تعهد، هرکدام به مدت 8 جلسه 75 دقیقه­ای ارائه گردید و در این مدت گروه کنترل، هیچگونه مداخله­ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان دادند که معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­های مولانا و درمان پذیرش و تعهد، موجب بهبود حافظه سرگذشتی و مؤلفه­های آن در سالمندان شده است؛ همچنین، یافته­ها نشان دادند بین اثربخشی دو گروه معنادرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر حافظه سرگذشتی سالمندان، تفاوت معناداری وجود داشته به طوریکه معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­های مولانا توانسته بر حافظه سرگذشتی سالمندان موثرتر واقع شود.
شریف ممبینی، علیرضا حاجی یخچالی، منیجه شهنی ییلاق، غلامحسین مکتبی،
دوره 7، شماره 3 - ( دوره هفتم، شماره سه، پاییز 1398 )
چکیده

با توجه به اینکه تخیل می‌تواند به پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش‌­آموزان کمک کند و باعث شکوفایی استعدادها و پرورش ایده‌­ها شود هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامۀ­ تخیّل لیانگ، سو، چانگ و لین بود. روش پژوهش، همبستگی و جامعۀ آماری پژوهش حاضر، همۀ دانش‌آموزان سال دوم متوسطه شهر اهواز بود. برای انجام پژوهش تعداد 300 دانش‌­آموز (150 پسر و 150 دختر) به روش نمونه‌گیری تصادفیِ چند مرحله‌­ای، انتخاب شدند. برای سنجش تخیّل از پرسشنامۀ تخیّل لیانگ، سو، چانگ و لین استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 10 گویه در قالب دو عامل تخیّل خلاق و تخیّل بارآور، مقیاس تخیّل را تشکیل می‌دهند.  همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مؤلفه‌های تخیّل خلاق و تخیّل بارآور با توان خوبی تخیّل را اندازه‌گیری می­‌کنند. تحلیل پایایی و روایی مؤلفه‌های تخیّل نشان داد که سؤالات در سنجش مؤلفه‌های تخیّل از دقت کافی برخوردارند. ضرایب پایایی به روش آلفای کرونباخ و تنصیف بین  66/0 تا 70/0 گزارش شد که نشان داد هر دو مؤلفه در تعیین سازۀ تخیّل از دقت لازم برخوردارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پرسشنامۀ مذکور از روایی و پایایی خوبی برخوردار و برای سنجش تخیّل مناسب است. پرسشنامۀ تخیّل در جامعۀ دانش‌آموزان ایرانی از ویژگی­‌های روان‌سنجی قابل قبولی برخوردار است و پژوهشگران می­‌توانند از آن به عنوان ابزاری معتبر در اندازه‌گیری تخیّل استفاده کنند.
سپیده دهقانی، رضا رستمی، محمد علی بشارت، رضا زمردی، همایون واحدی،
دوره 7، شماره 3 - ( دوره هفتم، شماره سه، پاییز 1398 )
چکیده

سندرم رودۀ تحریک­‌پذیر (IBS) یک اختلال مزمن کنشی گوارشی است که با علایمی مانند درد یا ناراحتی شکمی و تغییر در عادات روده‌­ای همراه است. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ مشخصه‌­های نوسانات مغزی، به طور خاص‌ریال در باند فرکانسی آلفا، با استفاده از الکتروانسفالوگرافی در حالت استراحت بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم بود. بدین منظور 11 نفر (7 زن و 4 مرد) بیمار مبتلا به IBS و 11 نفر (7 زن و 4 مرد) سالم که از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همتا­سازی شده بودند، انتخاب و نوسانات مغزی آن‌ها با استفاده از EEG 64 کاناله در حالت استراحت و با چشمان بسته ثبت شد. توان آلفا، فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی با استفاده از روش تبدیل فوریه سریع و آزمون t مستقل محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین توان آلفا در گروه بیمار بیشتر از گروه سالم و فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی در گروه بیمار کمتر از گروه سالم بود. با توجه به یافته­‌های پژوهش نتیجه­‌گیری می­‌شود که عملکرد قشری و امواج مغزی تولید شده در باند فرکانسی آلفا بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم متفاوت است و یافته‌­ها می­تواند شناساسایی نشانگر­های زیستی و پیش­بینی‌­کنندۀ اثرات درمانی در بیماران مبتلا به IBS مورد استفاده قرار گیرد.

سید نظام‌الدین رستمکلایی، رضا رستمی، عباس رحیمی‌نژاد، حجت‌الله فراهانی،
دوره 7، شماره 4 - ( دوره هفتم، شماره چهار، زمستان 1398 )
چکیده

افسردگی شایعترین اختلال روانی است و باعث اختلال در روند زندگی بیمار و تحمیل هزینه بر جامعه می‌شود. اخیرا استفاده از زیست‌نشانگر‌ها در تشخیص و بررسی روند درمان در اختلالات روانی مورد توجه قرار گرفته‌است. یکی از این زیست‌نشانگر‌ها، توان برگرفته از الکتروآنسفالوگرافی برای تفکیک بیماران افسرده از سالم هستند. هدف این پژوهش، مقایسه توان در باندهای فرکانسی مختلف در افراد افسرده و سالم است. شرکت‌کنندگان این پژوهش علی-مقایسه‌ای با استفاده از ملاک‌های بالینی بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) در کلینیک آتیه در سال97-1396 انتخاب شدند (۲۹ زن و ۲۱ مرد افسرده؛ ۱۹ زن و ۳۱ مرد سالم). الکتروآنسفالوگرام با استفاده از سیستم ۱۰-۲۰، در ۱۹ کانال و پنج باند فرکانسی (دلتا، تتا، آلفا، بتا و گاما) در دو حالت استراحت (چشم بسته) و فعالیت (حین انجام تکلیف عملکرد پیوسته هیجانی) ثبت شد. نتایج نشان داد که در حالت استراحت، میانگین توان، تنها در باند گاما (Fz, Cz) ، به شکلی معنی‌دار در گروه افسرده بالاتر بود (p<.05). همچنین در حالت فعالیت در باند تتا (P8، O1 و O2)، آلفا (P4، P8 و O1)، بتا (Fp1، P3، Pz و P4) و گاما (Fp1، Fp2، Fz و O1) تفاوت معناداری مشاهده‌شد و میانگین توان در گروه افسرده بالاتر بود .(p<.05) به نظر می‌رسد توان در حالت فعالیت توانایی تمیز بیشتری از توان در حالت استراحت دارد و بالقوه می‌توان از آن به عنوان زیست‌نشانگر در تشخیص افسردگی استفاده کرد.


صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb