26 نتیجه برای اضطراب
منصور بیرامی، یزدان موحدی، مرتضی پورمحمدی، هانیه خرازی نوتاش، لیلا احمدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری شناختی پردازش اطلاعات در افراد مضطرب، افسرده و عادی انجام شد. در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای بود آزمودنی های پژوهش را 50 آزمودنی مضطرب، 50 آزمودنی افسرده و 50 آزمودنی عادی تشکیل داده بودند که از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شده بودند.گردآوری دادهها به کمک مقیاسهای اضطراب و افسردگی بک، مقیاس نشانگان روان شناختی و مصاحبه بالینی ساختار یافته، آزمون یادآوری نشانهای و آزمون تکمیل کردن ریشه واژه انجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در حافظه آشکار و ناآشکار بین سه گروه مضطرب، افسرده و عادی در واژگان منفی، مثبت و تهدید کننده تفاوت معناداری وجود داشت، ضمن اینکه گروه مضطرب در واژگان تهدید کننده، گروه افسرده در واژگان منفی و گروه عادی در واژگان مثبت نمره بالاتری کسب کردند. اما در واژگان خنثی بین این سه گروه تفاوت معناداری دیده نشد. می توان چنین نتیجه گیری کرد که پردازش اطلاعات در حافظه آشکار و ناآشکار سوگیری ایجاد می کند و موجب می شود که اطلاعات همخوان با خلق بیشتر به خاطر آید.
کاظم برزگر بفرویی، جواد کاووسیان،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
ازجمله دروسی که دانشآموزان در آن ضعف دارند و به افت تحصیلی آنها میانجامد، درس ریاضیات است. با توجه به اهمیت این درس، این پژوهش با هدف بررسی نقش نظم جویی شناختی هیجان و توانایی حل مسئله در اضطراب ریاضی دانشآموزان دوم تجربی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی میباشد. جامعهی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر دوم تجربی شهر یزد بود. بدین منظور 130 نفر از دانشآموز دختر دوم تجربی شهر یزد به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای اضطراب ریاضی MARS-R، نظم جویی شناختی CERQ و توانایی حل مسئله PSI پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که بین نمرات اضطراب ریاضی دانشآموزان دو بعد کنترل شخص (249/0-r=) و اعتماد به حل مسئله (348/0-r=) از ابعاد توانایی حل مسئله رابطه معکوس و معنادار؛ و همچنین با بعد منفی نظم جویی شناختی هیجان (327/0r=) رابطه مستقیم و معنادار وجود داشت؛ و یافتههای حاصل از رگرسیون نشان داد که توانایی حل مسئله و راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان جمعا 18 درصد از واریانس اضطراب ریاضی را در سطح 01/0 p< تبیین می کنند و به ترتیب در جهت منفی و مثبت قدرت پیش بینی اضطراب ریاضی را دارند. طبق یافتههای این پژوهش به مسئولین و بهویژه معلمان ریاضی پیشنهاد میشود برای افزایش عملکرد ریاضی دانشآموزان درزمینهی کاهش نظم جویی شناختی هیجان منفی و افزایش اعتماد به حل مسئله تلاش کنند.
اکرم فتحی، محمدحسین عبداللهی، غلامرضا صرامی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویرسازی ذهنی منفی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی بودند که بهصورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه اضطراب اجتماعی و پاسخگویی به سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته تصویرسازی ذهنی، تعداد 60 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 20 نفر دارای علایم اضطراب اجتماعی بالا و تصاویر ذهنی منفی، 20 نفر دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و تصاویر ذهنی منفی و 20 نفر نیز دارای خصوصیات پایین اضطراب اجتماعی و بدون تصاویر ذهنی منفی بودند. آزمون استروپ، کلمهسازی با نشانههای حروف اولیه و آزمون برج لندن بر روی هر سه گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که دو گروه دارای تصویرسازی ذهنی منفی از لحاظ میزان خطا در تکلیف استروپ و حروف کمبسامد و بسامد میانه، به طور معنیداری ضعیفتر از گروه بدون تصویرسازی ذهنی منفی عمل کردند. همچنین نتایج نشان داد گروه دارای اضطراب اجتماعی منفی در زمان فکرکردن بعدی آزمون برج لندن از گروه بهنجار دارای تصویرسازی ذهنی عادی، ضعیفتر عمل کرد. سه گروه در زمان واکنش استروپ، حروف پربسامد، زمان فکرکردن قبلی و تعداد حرکات برج لندن تفاوت معنیداری نشان ندادند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت اصلاح تصویرسازی ذهنی منفی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، میتواند با عملکرد بهتر آنها در کارکردهای اجرایی همراه باشد.
فاطمه غیورکاظمی، زهره سپهری شاملو، علی مشهدی، علی غنائی، فروزان پاسالار،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل دادهها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافتهها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانههای اضطرابی آزمودنیها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنیها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنیهای گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک بهطور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.
فاطمه گرجیان، محمدحسین عبداللهی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و تخمین شناختی و سوگیری تعبیر در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی و افراد سالم بود. در این پژوهش، نمونه به تعداد 100نفر به روش نمونه گیری هدفمند از میان دانشجویان دانشگاههای تهران انتخاب شد. پنج پرسشنامه اضطراب اجتماعی، نسخه ی تجدید نظر شده پرسشنامه تعبیر، آزمون تخمین شناختی و پرسشنامه توانایی های شناختی اجرا شد. پس از آن50 نفر از افرادی که نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند و در محدوده تحت بالینی و بالینی قرار میگیرند؛ و 50 نفر از افرادی که نمره پایین تر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. یافتههای حاصل از این پژوهش حاکی از این بود که سوگیری تعبیر در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیش از افراد بهنجار است و تخمین شناختی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی نسب به افراد سالم دارای نقص است. دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی در این مولفه ها کارکردهای اجرایی، سوگیری شناختی و سوگیری تعبیر نسبت به گروه بهنجار عملکرد ضعیف تری دارند.
یزدان مرادی زاده، ربابه نوری قاسم آبادی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای فراشناخت و راهبردهای کنترل فکر در علائم اضطراب امتحان دانش آموزان صورت گرفت.در قالب یک طرح همبستگی، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان دبیرستانی شهرستان های استهبان و شیراز در سال تحصیلی 93 – 94، تعداد 401 نفر( دختر و پسر)، انتخاب شدند و پرسشنامه های اضطراب امتحان، باورهای فراشناخت و کنترل فکر را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه ی گام به گام انجام شد. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه های فراشناختی باورهای مثبت درباره ی نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و اطمینان شناختی با علائم اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه ی مثبت دارند. همچنین از میان راهبردهای کنترل فکر نیز نگرانی، کنترل اجتماعی و تنبیه با علائم اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه مثبت دارند اما توجه برگردانی رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام ترکیب متغیرها نیز نشان داد که به ترتیب کنترل ناپذیری و خطر، اطمینان شناختی، تنبیه و نیاز به کنترل افکار علائم اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی می کنند.از یافته های این پژوهش استنباط می شود که یکی از عوامل مهم در بروز اضطراب امتحان در دانش آموزان باورهای فراشناخت و شیوه های مقابله با آنها می باشد. بنابراین در برنامه های پیشگیری یا درمان اضطراب امتحان باید توجه خاصی به باورهای فراشناخت و نحوه ی مقابله ی دانش آموزان شود.
سید وحید جوادی، احمد خامسان، میترا راستگومقدم،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطهای خودتنظیمی در رابطهی بین سبکهای تفکر و اضطراب امتحان دانشجویان دانشگاه بیرجند انجام گرفت. پژوهش حاضر ازجمله پژوهشهای غیرآزمایشی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی، 300 دانشجوی دانشگاه بیرجند (150 پسر و 150 دختر) انتخاب شدند و به سه پرسشنامهی اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375)، خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت (1990) و سبکهای تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) پاسخ دادند. سپس از روشهای آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز از شاخصهای آمار استنباطی تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار آموس استفاده شد. نتایج نشان دادند سبکهای تفکر 31 درصد از واریانس یادگیری خودتنظیمی و سبکهای تفکر با میانجیگری یادگیری خودتنظیمی 36 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین میکنند. سبکهای تفکر از طریق خودتنظیمی با اضطراب امتحان رابطهی غیرمستقیم دارد. لذا از طریق مشخص کردن سبک تفکر و مهارت خودتنظیمی افراد میتوان مقداری از اضطراب امتحان آنها را تبیین کرد و در نتیجه برای کاهش اضطراب امتحان آنها برنامههایی را تنظیم کرد. در نتیجه براساس یافتههای این پژوهش برنامهریزان و درمانگرانی که از خودتنظیمی برای کاهش اضطراب امتحان بهره میجویند لازم است به سبک تفکر مراجع به عنوان یک متغیر اصلی توجه ویژه نمایند.
محمد خدایاری فرد، الهه حجازی، مسعود غلامعلی لواسانی، زینب عظیمی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
حرمت خود پایین یکی از مؤلفههای کلیدی و زیربنایی در آسیبشناسی روانی، ازجمله اضطراب امتحان است. به نظر میرسد که میزان فعالیت بازنماییهای مثبت فرد از خودش در حافظه، نقش مهمی در ادراک فرد از خودش ایفا میکند. هدف از مقاله حاضر، تعیین اثر تقویت بازنماییهای حافظه بر حرمت خود در افراد دارای اضطراب امتحان بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون بود. بر اساس رویکرد رقابت بازیابی، یک بسته آموزشی جهت ارتقاء حرمت خود طراحی شد و پس از تأیید اعتبار محتوای آن توسط 5 متخصص روانشناس، این بسته در قالب مداخله گروهی 10 جلسهای (هر هفته یک جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا شد. شرکتکنندگان در پژوهش 10 دانشآموز مقطع دبیرستان با تشخیص اضطراب امتحان بودند که با روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب شده و قبل و پس از مداخله و همچنین در پیگیری یکماهه، پرسشنامههای اضطراب امتحان اسپیلبرگر و حرمت خود روزنبرگ را تکمیل نمودند. تحلیل دادهها با روش تحلیل روند یکراهه (تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر) صورت گرفت. یافتهها نشان داد که اجرای این مداخله توانسته منجر به بهبود حرمت خود و کاهش معنادار اضطراب امتحان در افراد نمونه گردد (01/0 ˂ p) و این روند تا پیگیری یکماهه نیز ادامه یافت. بطور کلی به نظر میرسد که انجام مداخله بر روی مؤلفههای زیربنایی آسیبشناسی روانی، از جمله حرمت خود پایین، میتواند اثرات مفید و همچنین پیشگیرانهای در این زمینه داشته باشد و حتی بدون چالش عمدی با افکار، ممکن است بتوان تغییراتی در خودپنداره افراد ایجاد کرد.
رخند روحانی نوسر، مجید صفاری نیا، مهدیه رحمانیان،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته بر کاهش علائم اضطراب و اضطراب انتظار و مؤلفههای آن انجامگرفته است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری افراد ۴۵-۱۹ سال مبتلا به اضطراب فراگیر شهر تهران بود. نمونه شامل ۱۹ نفر دارای اضطراب فراگیر بود که بهصورت در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و گواه (۹ نفر) قرار گرفتند. در مرحله غربالگری از مصاحبه تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر بر اساس IV DSM- و از پرسشنامههای اضطراب بک (BAI) و اضطراب انتظار برای بررسی متغیرهای پژوهش استفاده شد. درمان بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته طی ۱۰ جلسه بر روی آزمودنیهای گروه آزمایش اجرا گردید. دادهها با آزمونهای کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیهوتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد، دستگاه بیوفیدبک محقق ساخته علائم اضطراب را کاهش داده است (۰۱/۰>p) ولی در رابطه با اضطراب انتظار هیچگونه تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه دیده نشد. بر اساس یافتههای تحقیق، در راستای گسترش روزبهروز دانش و تحقیقات در رابطه با کارایی انواع بیوفیدبک در اثربخشی روی طیفهای مختلف اختلالات و همچنین در بهینهسازی توانمندیها، پیشنهاد میشود تا این استفاده خانگی از دستگاه در اهداف و کاربردهای مختلف طراحی و در دسترس افراد قرار گیرد تا استفاده و اثربخشی دیرپا و بسندهای از این فنآوری صورت گیرد.
حسین زارع، معصومه اسماعیلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد حافظه سرگذشتی و ارتباط آن با مسئله گشایی ناکارآمد در افراد افسرده و مضطرب صورت گرفت. بدین منظور45 نفر نمونه( 15 فرد افسرده، 15 فرد مضطرب و15فرد سالم) از بین مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه پیام نور انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها ، پس از تکمیل پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک، از آزمون حافظه شرح حال (سرگذشتی) وآزمون حل مسئله وسیله-غایت استفاده شد. جهت تحلیل دادههای پژوهش، تحلیل واریانس یک متغیره برای مقایسه بیشکلیگرایی ومسئله گشایی در 3 گروه افسرده، مضطرب وسالم وآزمون توکی برای مقایسه دو به دو به کار برده شد. برای محاسبه ضریبهای همبستگی بینبیشکلیگرایی وکارایی مسئلهگشایی، روش همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد که بیشکلیگرایی در حافظه سرگذشتی افراد افسرده بیشتر از افراد مضطرب و سالم است. افراد افسرده در حل مسائل راهحلهای ناکارآمدی را نسبت به افراد مضطرب و سالم به کار میگیرند و بین بیشکلیگرایی در حافظه سرگذشتی و مسئلهگشایی ناکارآمد در افراد افسرده رابطه معنادار وجود دارد. بنابراین طبق مدل ویلیامز افراد افسرده به دلیل خلق منفی و سوگیری در پردازش اطلاعات نه تنها در بازیابی خاطرات سرگذشتی به طور اختصاصی دچار مشکل می شوند بلکه این مشکل در بازیابی، حل مسائل و مشکلات آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود که راه حل های کمتر موثری را تولید کنند.
سیمین زغیبی قناد، سیروس عالیپور، منیجه شهنی ییلاق، علیرضا حاجی یخچالی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
سرگردانی ذهنی پدیده فراگیر و متداولی در شناخت بشری است که نقش آن در حیطههای مرتبط با ذهن انکارناپذیر میباشد. مطالعه حاضر قصد دارد به بررسی رابطه علّی ذهنآگاهی با سرگردانی ذهنی با میانجیگری تنظیم التزام راهبردی، اضطراب، افسردگی و حافظه فعال در بین دانشجویان بپردازد. از این رو، 434 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهیدچمران اهواز به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و مقیاس هشیاری به توجه ذهنآگاهانه، مقیاس تنظیم التزام راهبردی، نسخه کوتاه مقیاس حالتی پرسشنامه اضطراب حالتی-خصلتی اسپیلبرگر، مقیاس افسردگی اضطراب استرس، پرسشنامه حافظه فعال و مقیاس سرگردانی ذهنی عامدانه/خود به خودی در اختیار آنان قرار گرفت. دادههای گردآوری شده با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS (ویراست 21) و بهکارگیری روش تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری آزمون شدند. به منظور کسب شاخصهای برازش مناسب برای الگوی پیشنهادی از روش دستهبندی مادهها در مورد متغیر ذهنآگاهی استفاده شد. در نهایت، بر اساس مقادیر برخی شاخصها (برای مثال، 06/0 RMSEA = و 98/0GFI =) مدل از برازش خوبی برخوردار بود. همچنین، تمام مسیرهای مدل به جز دو مسیر اضطراب به حافظه فعال و اضطراب به سرگردانی ذهنی معنیدار بودند. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که ذهنآگاهی نقش مهمی در پیشبینی سرگردانی ذهنی دارد که این اثر را از طریق مکانیزمهایی از جمله خودتنظیمی، خلق، و حافظه فعال انتقال میدهد.
سعیده غریب نواز، ربابه نوری، مریم مقدسین،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
پژوهش بررسی علّی تنظیم هیجان، فراشناخت امتحان مدل کارکرد اجرایی بخش (مدل آموزان پژوهش از همبستگی-معادلات بودهاست. بدین منظور1000 دانشآموز دختر و پسر پایههای دوم و سوم دبیرستان مدارس دولتی، نمونه دولتی و تیزهوشان در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی در بازه زمانی آبان تا آذر سال تحصیلی 1394 از طریق نمونهگیری خوشهای تصادفی چند مرحلهای در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه اضطراب امتحان )ابوالقاسمی وهمکاران، 1995(، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان )گارنفسکی وهمکاران، 2001 ( و پرسشنامه فراشناخت )کارترایت-هاوتون و ولز، 2004( را تکمیل کردند. یافتههای پژوهش نشان داد تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی، در رابطه با باورهای فراشناخت و اضطراب امتحان نقش میانجیگری دارد. فراشناخت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی با اضطراب امتحان رابطه دارد و لازم به ذکر است بیشترین نقش میانجیگری فراشناخت با اضطراب امتحان از طریق تنظیم شناختی هیجان منفی بودهاست. با توجه به یافتههای پژوهش تمرکز بر شیوههای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان میتواند اثر مهمی در اضطراب امتحان آنها داشته باشد. پیشنهاد میشود مداخلات درمانی مبتنی بر فراشناخت و تنظیم شناختی هیجان منفی در درمان اختلال اضطراب امتحان مورد توجه قرارگیرد.
زبیر صمیمی، ابوالفضل فرید، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و آموزش حافظه کاری خنثی بر کارکردهای شناختی و علائم اضطراب امتحان دانشجویان بود. تعداد 60 دانشجو با اضطراب امتحان بالا با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آزمودنیها در سه گروه آموزش حافظه کاری هیجانی، آموزش حافظه کاری خنثی و گواه جایدهی شدند. آزمودنیهای گروههای آزمایش به مدت 15 جلسه 45 دقیقهای تحت آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی قرار گرفتند، درحالی که افراد گروه گواه، هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند . همه افراد قبل و پس از آموزش با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پاره تست فراخنای ارقام هوش وکسلر و آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی و حافظه کاری خنثی بهبود معناداری در علائم اضطراب، فراخنای ارقام مستقیم و معکوس، خطای حذف، خطای ارائه و زمان واکنش در مقایسه با گروه گواه داشتند. همچنین نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی در مقایسه با گروه حافظه کاری خنثی، بهبود بالاتری در هیجان پذیری (مؤلفه هیجانی اضطراب امتحان) و خطای ارائه به دست آوردند. براساس نتایج پژوهش حاضر، استفاده از آموزشهای کامپیوتری مبتنی بر حافظه کاری خصوصاً حافظه کاری هیجانی میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم اضطراب امتحان و بهبود حافظه کاری و توجه پایدار پیشنهاد شود.
محسن سعیدمنش، مهدیه عزیزی، زهرا همتیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
اختلال اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع درمیان کودکان است که معمولاً همراه با اختلالات دیگر مشاهده میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه سوگیری توجه و ذهنآگاهی بر توجه، بازداری و کنترل هیجانی کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از: کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی منطقۀ 20 تهران و نمونه عبارت بود از: 30 نفر از این کودکان که به شیوۀ نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت برنامه تلفیقی اصلاح سوگیری توجه و ذهنآگاهی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. والدین همۀ شرکتکنندگان آزمون کارکردهای اجرایی بریف را بهعنوان پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. دادهها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره) مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد برنامه اصلاح سوگیری توجه و ذهنآگاهی بر میزان توجه، بازداری و کنترل هیجان) کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد (001/0p<). با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت درمان تلفیقی اصلاح سوگیری توجه و ذهنآگاهی باعث بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اضطراب فراگیر میشود و میتوان از این درمان در مداخلات بالینی سود جست.
حمید هاشمی پور، هادی کرامتی، جواد کاووسیان، مهدی عربزاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی اهمالکاری تحصیلی دانشجویان براساس باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری با نقش واسطهای اضطراب امتحان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که از بین آنها 320 نفر (206 زن و 114 مرد) با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اهمالکاری دانشجویان، پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر و پرسشنامه باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری استفاده شد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها نشان داد که مدل مفهومی پیشنهادی، برازندگی مطلوبی با دادهها دارد. متغیرهای اضطراب امتحان و باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین واریانس اهمالکاری تحصیلی داشتند و در مجموع 28 درصد واریانس آن را تبیین میکنند. باورهای فراشناختی منفی درباره اهمالکاری تنها بهصورت غیرمستقیم و از طریق اضطراب امتحان بر اهمالکاری تحصیلی اثر داشت و میانجیگری کامل مورد تأیید واقع شد. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که باورهای منفی در مورد اهمالکاری، دانشجویان را مستعد اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی میکند. از این رو تعدیل این باورها میتواند بهعنوان برنامهای برای کاهش اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی در نظر گرفته شود.
سوران رجبی، محمدرضا مولا،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده
ادراک زمان یکی از کارکردهای مهم شناختی مغز است و به تجربه ذهنی زمان، توسط یک فرد اشاره دارد. این توانایی نهتنها بر تمام فعالیتهای انسان تأثیرمیگذارد، بلکه از حالات خلقی و هیجانی ما تأثیر میپذیرد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود که با استفاده از نمونهگیری در دسترس، ۴۰ نفر مرد و زن (۲۰ مرد و ۲۰ زن) در مقاطع تحصیلی لیسانس و فوقلیسانس به شیوه همتاسازی شده از نظر جنسیت و تحصیلات در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بر روی همهی آزمودنیها، قبل و بعد از اعمال متغیر مستقل، تکیف تولید زمان ۳۰ ثانیه و ۶۰ ثانیه توسط کرونومتر اجرا شد. گروه آزمایش تحت تأثیر سه مرحله القای خلق مثبت، منفی و القای اضطراب قرار گرفت و گروه کنترل بدون مداخله (در حالت خنثی) مورد سنجش قرار گرفت.نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در تکلیف تولید زمان نشان داد که افراد تحت تأثیر القای خلق مثبت و اضطراب دچار بیش برآورد زمان میشوند که بیش برآورد در حالت خلق مثبت بیشتر از حالت اضطراب است، همچنین تحت تأثیر القای خلق منفی زمان را کندتر ادراک میکنند. بر اساس نتایج بهدستآمده از این پژوهش، میتوان گفت که افراد در تجربه خلق مثبت و اضطراب زمان را سریعتر و در تجربه خلق منفی زمان را کندتر از آنچه که در واقعیت میگذرد ادراک میکنند. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت که تجربه زمان تحت تأثیر حالات خلقی و هیجانی به خصوص در بازههای کوتاه زمانی بر اساس اهمیتشان در قضاوت، تصمیمگیری و واکنش ما نسبت به محیط بسیار با اهمیت است، چرا که بیش برآورد یا کم برآورد کردن زمان تحت تأثیر عوامل مختلف میتواند یکی از مهمترین دلایل عدم پاسخ دهی یا واکنش بهموقع و مناسب نسبت به محرک ها و مخاطرات محیطی باشد.
فائزه دانشمند بهمن، عاتکه گشوارپور،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
اضطراب واکنش طبیعی انسانها در برابر فشار روانی است که در رویارویی با عوامل مختلف ایجاد میشود. امروزه، حالتهای اضطرابی توسط متخصصان با استفاده از نشانههای اضطراب و با ارائه پرسشهایی تشخیص داده میشود. هدف از این مطالعه تحلیلی-مشاهدهای، طبقهبندی خودکار دو سطح اضطراب و نرمال با تحلیل سیگنال الکتروانسفالوگرام است. در این مقاله، از پایگاه داده DASPS استفاده شد که حاوی الکتروانسفالوگرام 14 کاناله از 23 نفر (13 زن و 10 مرد، میانگین سن 30 سال) در حین ایجاد اضطراب است. تحریک اضطراب به صورت غرقه سازی، مواجهه واقعی با یک محرک ترسناک ارائه شده است. دادگان بر اساس نتایج آزمون خودارزیابی آدمک به دو گروه (1) نرمال و اضطراب کم و (2) اضطراب متوسط و زیاد تقسیمبندی شدند. آنتروپی تقریبی، بعد فرکتال و نمای لیاپانوف به عنوان ویژگیهای غیر خطی از تمام کانالها استخراج شدند. از حداقل افزونگی حداکثر ارتباط برای انتخاب بهترین ویژگی جهت اعمال به شبکه پرسپترون چند لایه استفاده شد. برای ارزیابی عملکرد الگوریتم، ساختارهای مختلف شبکه از حیث تعداد ویژگی و نورون و همچنین ابعاد مختلف ویژگی بررسی شد. ماکزیمم صحت، دقت، f1-score و حساسیت در 20 بار تکرار در تمامی حالات برابر با 100 است و با افزایش تعداد نورون، میانگین صحت افزایش مییابد. بهترین نتایج برای تعداد 5 ویژگی و 15 نورون بدست آمد که میانگین صحت، دقت، f1-score و حساسیت برای آن به ترتیب 80 %، 75/92 %، 15/84 % و 58/80 % بود. نتایج این مقاله نشان دهندهی توانمندی الگوریتم پیشنهادی برای تشخیص افراد مضطرب از افراد نرمال میباشد.
زهرا محسنی نسب، سمیه ساکت، معصومه دیلمی پویا، سمانه بسیطی، ساحل جعفری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000) و خودکارامدی عمومی شرر بود. برای اجرا، در ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتند سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس یک راهه (آنکوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن اگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی تأثیر معناداری دارد.
شیما خواجه وند، سید عبدالمجید بحرینیان، مریم نصری، فاطمه شهابی زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، همراه با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه های رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرائی جیوآ و همکاران (2000) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش علائم اضطرابی، و افزایش کارکردهای اجرایی در کودکان مضطرب شده است. همچنین درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک موثرتر از درمان مبتنی بر ذهنی سازی در کاهش علائم اضطرابی است. بنابراین باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که از برنامه های درمانی مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک می توان به عنوان مداخله ی مناسب در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم اضطرابی در کودکان مضطرب استفاده کرد.
الهه باقری، دکتر کورش گودرزی، دکتر مهدی روزبهانی، دکتر کیوان کاکابرایی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر سبکهای حل مساله دانش آموزان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی است. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل ناهمسان و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بودند از این جامعه 60 دانش آموز مبتلا به اضطراب اجتماعی به صورت غربالگری و با توجه به ملاکهای ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 15 نفری(سه آزمایش و یک کنترل) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب اجتماعی(کانور، 2000) و سبکهای حل مساله(دزوریلا و همکاران، 2002) بود. دادهها با نرم افزار SPSS23 و آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی سبب افزایش سبکهای حل مسئله کارآمد و کاهش سبکهای حل مسئله ناکارآمد در مبتلایان به اضطراب اجتماعی شده است و از بین سه درمان، درمان فراشناخت در سبکهای حل مساله کارآمد و فراشناخت و راه حل محور در سبکهای حل مسئله ناکارآمد نسبت به تمرینات استقامتی اثربخشتر بودهاند (P≤0.05). بر مبنای این یافته ها میتوان گفت که هر سه الگوی درمانی میتوانند در نمونه بالینی ایرانی به کار گرفته شوند.