جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای کارکردهای اجرایی

فاطمه زهرا مرادی، سیاوش طالع پسند، اسحق رحیمیان بوگر،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی اثر کنترل توجه بر سرگردانی ذهن می­باشد. روش این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی بوده است. جامعه­ی آماری شامل دانش­آموزان دختر پایه­ی پنجم و ششم ابتدایی شهر سمنان در سال تحصیلی 1400-1401 است. تعداد 38 نفر از افراد جامعه­ی آماری به صورت در دسترس محاسبه شد که به جهت پیش بینی افت آزمودنی­ها یا از دست رفتن داده­ها، 2 نفر از تعداد نمونه­ی محاسبه شده بیشتر در مطالعه حضور داشتند. ابزار اندازه­گیری سرگردانی ذهن آزمون استروپ بود که در شرایط کنترل توجه فعال و واکنشی تکمیل شد. داده­ها با استفاده از تحلیل واریانس یک عاملی اندازه­گیری مکرر و توسط نرم افزار SPSS25 تحلیل شدند. یافته­ها نشان داد که سرگردانی ذهن در شرایط کنترل توجه فعال بیشتر از شرایط کنترل توجه واکنشی است. یافته های این مطالعه می تواند در شناخت پدیده سرگردانی ذهن بینش مفیدی به دست دهد. معلمین و طراحان آموزشی می­توانند با داشتن دانش مربوط به این زمینه اقدام به طراحی و تولید محتواهای آموزشی­ای کنند که دانش­آموزان در طی آموزش مجازی که کمترین نظارت از سوی معلم در جریان یادگیری اتفاق می­افتد، منجر به تجربه­ی سرگردانی ذهن کمتر از سوی دانش­آموزان شود.

 
دانشجوی کارشناسی ارشد الهه شیروی، دکتر شکوفه متقی، دکتر افسانه مرادی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

کارکردهای اجرایی ساختار­های مهمی هستند که در کنترل و هدایت رفتار نقش مهمی ایفا می­کنند. این پژوهش، با هدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی (انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ) انجام شد. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل­سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان دختر 13 تا 18 سال شهرستان خمینی شهر در سال 1400 بود که 300 نفر از آنان به روش در دسترس برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­ هوش هیجانی (شات و همکاران، 1998)، آزمون­های نرم افزاری دسته­بندی کارت­های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1984)، برو- نرو (هافمن، 1984) و ذهن­خوانی از طریق تصاویر چشم (بارون-کوهن و همکاران، 2001) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم­افزار 24AMOS استفاده شد. یافته­ها نشان داد نظریه ذهن با ضریب 233/0 بر هوش هیجانی و بر انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ به ترتیب با ضرایب 133/0 و 218/0 اثر مستقیم مثبت و معنادار  داشت (01/0>P)، هوش هیجانی با انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ به ترتیب با ضرایب 144/0 و 337/0 اثر مستقیم مثبت و معنادار داشتند (01/0>P). اثر غیرمستقیم نظریه ذهن بر انعطاف پذیری و بازداری پاسخ با نقش میانجی هوش هیجانی به ترتیب ضرایب 033/0 و 078/0 بود. بنابراین می­توان گفت نتایج حاکی از نقش تعیین­کننده­ی نظریه ذهن و هوش هیجانی، در پیش­بینی کارکردهای اجرایی سرد (انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ) بود. نهایتاً با توجه به رابطه بین نظریه ذهن، هوش هیجانی، انعطاف­پذیری شناختی و بازداری پاسخ، با افزایش نظریه ذهن و هوش هیجانی می­توان به بهبود مؤلفه­های کارکردهای اجرایی کمک کرد.
 
سید محمد سعید صحاف،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

طبقه بندی‌های موجود از آزمون ماتریس‌های پیش‌روندۀ رنگی ریون (RCPM) نشان می‌دهد که RCPM یک آزمون همگن نیست و فاکتورهای شناختی مختلفی در آن دخیل هستند؛ هم‌چنین موفقیت در RCPM از توانایی حافظۀ کاری تاثیر می‌پذیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ فاکتورهای سه‌گانۀ آزمون RCPM در دو گروه از دانش آموزان با حافظۀ کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی تلاش می‌کند به بررسی نقش آن در هر یک از مولفه‌های موجود بپردازد. این پژوهش به صورت نمونه‌گیری در دسترس تعداد 150 دانش‌آموز دختر 6 تا 10 ساله را مورد ارزیابی قرار داد. ابتدا از همۀ شرکت کنندگان آزمون RCPM به عمل آمد و فاکتورهای سه‌گانۀ آزمون برای هر نفر محاسبه شد. سپس آزمودنی‌ها با توجه به آزمون فراخنای مکعب‌های کرسی به دو گروه با حافظۀ کاری دیداری-فضایی ضعیف و قوی تقسیم شدند. یافته‌ها نشان دادند که تفاوت در دو عامل الف و ب آزمون RCPM در دو گروه با حافظۀ کاری دیداری-فضایی قوی و ضعیف از نظر آماری معنادار است. یافته‌ها موجود در تناسب با بررسی ادبیات نشان می دهد که تفاوت در حافظۀ کاری دیداری-فضایی می تواند موفقیت را در عوامل اول (شامل شباهت) و دوم (اصول گشتالت) توضیح دهد. با این حال، بررسی عامل سوم (شامل استدلال عینی و انتزاعی) نتایج متناقضی در تحقیقات قبلی به همراه داشته است. پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آینده ارتباط فاکتور‌های آزمون RCPM با عملکردهای شناختی دیگر بررسی و نقش جنسیت و سن در نظر گرفته شود.
زهرا محسنی نسب، سمیه ساکت، معصومه دیلمی پویا، سمانه بسیطی، ساحل جعفری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

هدف این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000) و خودکارامدی عمومی شرر بود. برای اجرا، در ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش  طی 8 جلسه 90 دقیقه ­ای تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتند سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل داده ­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس یک راهه (آنکوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن اگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی تأثیر معناداری دارد.
 

شیما خواجه وند، سید عبدالمجید بحرینیان، مریم نصری، فاطمه شهابی زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه ­آزمایشی، همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی­ها با استفاده از پرسشنامه­ های رتبه­ بندی رفتاری کارکردهای اجرائی جیوآ و همکاران (2000) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998)  در مراحل پیش­ آزمون، پس ­آزمون و پگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در کارکردهای اجرایی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب وجود دارد  و درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش علائم اضطرابی، و افزایش کارکردهای اجرایی در کودکان مضطرب شده است. همچنین درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک موثرتر از درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی در کاهش علائم اضطرابی است. بنابراین باتوجه به یافته­­ های پژوهش می­ توان نتیجه گرفت که از برنامه ­های درمانی مبتنی بر ذهنی­ سازی و رابطه والد-کودک می­ توان به ‌عنوان مداخله ی مناسب در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم اضطرابی در کودکان مضطرب استفاده کرد.

 


صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb