5 نتیجه برای کریمی
یزدان موحدی، منصور بیرامی، عبدالخالق میناشیری، گلاویژ کریمی جوان، سهیلا خزایی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه سوگیری حافظه آشکار و حافظه ناآشکار در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و گروه عادی انجام شده است. در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای است آزمودنی های پژوهش را 50 فرد مبتلا به هراس اجتماعی و 50 فرد عادی تشکیل داده اند. که به روش نمونه گیری در دسترساز بین دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شدند.گردآوری دادهها به کمک مقیاسهای هراس اجتماعی،آزمون یادآوری نشانهایو آزمون تکمیل کردن ریشه واژهانجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد.این بررسی نشان داد که در هر دو واژه مثبت و منفی در حافظه ناآشکارتفاوت معناداری بین دو گروه افراد مبتلا به هراس اجتماعی و افراد عادی بدست آمد و در حافظه آشکاربرای واژه های مثبت و منفی بین گروههای موردمطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت.نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به هراس اجتماعی سوگیری حافظه ناآشکار برای واژه های منفی دارند و واژه های منفی و اضطراب برانگیز را بیشتر به خاطر میآورند و واژه های مثبت را در مقایسه با افراد عادی کمتر به خاطر می آورند. و در حافظه آشکار دچار سوگیری نمیباشند
سارا کریمی، غلامرضا چلبیانلو، حمید هاشمی پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
براساس نظریه سیستمهای مغزی رفتاری گری و مدل سرشت ترکیبی عاطفی-هیجانیAFECT یک الگوی زیستی از شخصیت ارائه شده است که اساس تفاوتهای فردی را تشکیل میدهد و فعالیت هر یک از آنها به فراخوانی واکنشهای متفاوتی منجر میشود. هدف پژوهش حاضر الگوی ارتباطی سیستمهای مغزی رفتاری با ابعاد مدل سرشت ترکیبی هیجانی عاطفیمیباشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان است که از روش نمونهگیری خوشهای طبقهای انتخاب و توسط پرسشنامههای شخصیتی جکسون و AFECTمورد آزمون قرارگرفتهاند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حاکی از آن بود که همه ابعاد مدل سرشت ترکیبی عاطفی هیجانیAFECT از رویالگوهای ارتباطی سیستمهای مغزی رفتاری گری با معناداری حداقل در سطح 01/0 قابل پیشبینی هستند، به جز بعد خشم و سرخوشی.در این بین بالاترین درصد پیشبینی مربوط به سرشت هیجانی کنترل میباشد که16%از تغییرات آن و کمترین مربوط به بعد خشم است که 7% تغییرات آن از روی ابعاد نظریه گری قابل پیشبینی است و بالاترین درصد پیشبینی مربوط به سرشت عاطفی افسردگی است که 15% از تغییرات آن و کمترین مربوط به بعد سرخوشی است که8% از تغییرات آن از روی ابعاد نظریه گری قابل پیشبینی است. در مجموع نتایج استخراج شده از پژوهش جامعهی آماری مذکور نشانگر الگوی ارتباطی بین نظریه سیستمهای مغزی رفتاری گری و مدل سرشت عاطفی-هیجانی AFECT میباشد.
جواد کاوسیان، کامبیز کریمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای فراشناختی بر اهمال کاری تحضیلی و تاخیر در رضامندی تحصیلی دانش آموزان بود. پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 97 – 1396 بود. نمونه ی پژوهش به روش تصادفی خوشه ای به تعداد 40 نفر انتخاب شد و در دو گروه 20 نفره ی آزمایش و کنترل گمارده شدند. جلسات آموزشی مهارتهای فراشناختی برای گروه آزمایشی به مدت شش جلسه (به صورت هفتگی و 5/1 ساعته) به گروه آزمایش آموزش داده شد. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومن و راتبلوم و تاخیر در رضامندی تحصیلی استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که آموزش مهارتهای فراشناختی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان (01/. > p) و ارتقا تاخیر در رضامندی تحصیلی (05/. > p) گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون اثربخش است. به علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تاثیر آموزش مهارتهای فراشناختی بر اهمال کاری تحصیلی و تاخیر در رضامندی تحصیلی دانش آموزان بود. بنابراین می توان از مهارتهای فراشناختی در جهت کاهش یکی از فاکتورهای عملکرد تحصیلی پایین دانش آموزان و کمک به دانش آموزان در به تعویق انداختن رضامندی تحصیلی استفاده کرد.
آزاده عسکری، فروغ خداکریمی، محمد مهدی نظرپور،
دوره 7، شماره 4 - ( دوره هفتم، شماره چهار، زمستان 1398 )
چکیده
تفکرانتقادی به افراد کمک میکند طیف وسیعی از اطلاعات را درنظر گرفته و تجزیه و تحلیل کنند. اهمیت تقویت این مهارت برای مدیران دوچندان است زیرا باعث دستیابی به موفقیت و عبور از بحرانها میشود. آزمون واتسون-گلاسر یکی از ابزارهای سنجش تفکر انتقادی است و به نوعی طراحی شده که جنبههای مهارتی و گرایشی تفکر انتقادی را باهم درآمیخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخصههای روانسنجی این آزمون در مدیران شرکت انتقال گاز ایران است و با استفاده از روشهای اعتباریابی و پایاییسنجی ویژگیهای روانسنجی آن را میسنجد تا از این طریق بتوان به ابزاری مناسب برای تشخیص و سنجش تفکر انتقادی در نمونه ایرانی به ویژه در بین مدیران دست یافت. نمونه پژوهش حاضر را 472 نفر از مدیرانی تشکیل میدهند که در سال 98-1397 در طرح "تدوین شناسنامه روانشناختی مدیران شرکت انتقال گاز ایران" شرکت داشتند و به صورت الکترونیکی به 80 پرسش این آزمون پاسخ دادند. یافتههای این پژوهش نمایشگر این بود که آزمون در جامعه مذکور دارای چهار بعد تفکر تحلیلی، ارزشیابی، تفسیر و پیشفرض میباشد. این در حالی است که نسخه اصلی آن دارای پنج بعد است اما تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که دو مؤلفه استنباط و استنتاج باید در یکدیگر ادغام شوند و این مؤلفهی جدید تفکر تحلیلی نامگذاری شد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مدل با چهار مؤلفه مذکور در تمامی شاخصهای برازش مدل، معنادار و مطلوب بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، میتوان از آزمون تفکر انتقادی واتسون- گلاسر در راستای دستیابی به هدفهای پژوهشی بهره گرفت.
هاشم جبرائیلی، طناز صیدی، رسول کریمی،
دوره 8، شماره 1 - ( دوره هشت، شماره یک، بهار 1399 )
چکیده
با توجه به شیوع گسترده اهمالکاری و به تأخیر انداختن کارها و ضرورت مشخص ساختن عوامل تأثیرگذار بر این مشکل، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای پشیمانی مورد انتظار و در نظر گرفتن پیامدهای آینده در ارتباط بین انتخاب تکانشی و پریشانی هیجانی با اهمالکاری انجام شد. در یک پژوهش تحلیلی- مقطعی از بین دانشگاههای شهر کرمانشاه 400 دانشجو به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامههای تکانشگری، افسردگی، اضطراب و تنیدگی، انتخاب پولی، تصمیمگیری مبتنی بر پشیمانی، در نظر گرفتن پیامدهای آینده و اهمالکاری خالص مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها بر مبنای آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که مدل پژوهش حاضر از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار است. فوریت، فقدان پشتکار، اضطراب و کاهش اهمیت تأخیری به واسطهای پشیمانی مورد انتظار و فقدان تأمل هم به واسطه پشیمانی مورد انتظار و هم به واسطه در نظر گرفتن پیامدهای آینده بر اهمالکاری تأثیر داشت. میتوان گفت که پشیمانی مورد انتظار و در نظر گرفتن پیامدهای آینده در رابطه بین آشفتگی هیجانی و انتخاب تکانشی با اهمالکاری نقش میانجی ایفا میکنند و با تدوین مداخلاتی که این متغیرها را هدف قرار میدهند میتوان به کاهش اهمالکاری در افراد آشفته و تکانشگر کمک کرد.