سعیده زاهد، دکتر فریبرز درتاج، دکتر حسن اسدزاده، دکتر پروین کدیور، دکتر نورعلی فرخی،
دوره 9، شماره 1 - ( دوره نه، شماره یک، بهار 1400 )
چکیده
نظریهی بار شناختی یکی از قویترین چارچوبهای پژوهشی در مطالعات تربیتی است. مسئلهی عمده در این چارچوب توسعهی ابزاری مناسب برای اندازهگیری بار شناختی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی پایایی و اعتبار پرسشنامهی بار شناختی بود که توسط کلپش، اشمیتز و سیوفرت (2017) طراحی شده است. به همین منظور، پرسشنامهی مذکور بر روی 206 دانشآموز دختر پایهی هفتم و هشتم، اجراء شد، که در آن دانشآموزان میزان بار درونزاد، برونزاد و مطلوبِ تکالیف یادگیری مختلف را بر روی مقیاس 7 درجهای، درجهبندی کردند. جهت بررسی پایایی ابزار، از آلفای کرونباخ و برای بررسی اعتبار از آزمون t استفاده و کیفیت پاسخهای افراد در تکالیف مختلف با یکدیگر مقایسه گردید. تحلیل عاملی تأییدی نیز با استفاده از نرم افزار لیزرل80/8 به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه انجام شد. یافتهها نشان داد که پرسشنامهی مذکور، از پایایی و اعتبار مناسبی برای سنجش انواع مختلف بار شناختی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز یک مدل ساختاری سه عاملی را نشان داد که شاخصهای تناسب آن مطابقت مطلوبی با دادهها داشته و ساختار سه عاملی پرسشنامه بار شناختی را تأیید میکند. از این رو، این پرسشنامه میتواند ابزار مناسبی جهت اندازهگیری انواع مختلف بار شناختی در دانشآموزان پایهی هفتم و هشتم به شمار آید.
مسلم دانش پایه، فریبرز درتاج، کامران شیوندی چلیچه، علی دلاور، حسن اسدزاده دهرائی،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره دهم، شماره چهارم، زمستان 1401 )
چکیده
هوش معنوی بیانگر مجموعهای از تواناییها، ظرفیتها و منابع معنوی است که کاربست آنها در زندگی روزانه میتواند موجب افزایش انطباقپذیری فرد شود و توجه به آن در دانشجویان بهعنوان یک نقطه قوت میتواند زمینهساز آینده حرفهای موفقتر و مطلوبتر در آنها باشد. هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش خردورزی در هوش معنوی در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع مطالعات شبه آزمایشی (پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران در سال تحصیلی 1400- 1401 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)(SISRI) و بسته آموزش خردورزی دانشپایه و همکاران (2022) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش خردورزی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش خردورزی در افزایش هوش معنوی، تفکر وجودی انتقادی، بعد آگاهی متعالی و بعد تولید معنای شخصی دانشجویان معنیدار است. ولی بر بعد بسط حالت هشیاری دانشجویان تأثیر معنیداری نداشت. درنتیجه با آموزش خرد و افزایش میزان آن در دانشجویان میتوان باعث افزایش معناداری، آگاهی متعالی در زندگی این افراد و درنتیجه افزایش هوش معنوی آنان شویم.