12 نتیجه برای حسینی
جلال دهقانیزاده، حسن محمدزاده، فاطمهسادات حسینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1392 )
چکیده
هدف از مطالعهی حاضر بررسی تأثیر برنامهی آموزش ژیمناستیک به عنوان یک فعالیتحرکتی بر چرخشذهنی به عنوان یک فاکتورشناختی است. تحقیق حاضر با درنظرگرفتن گروهآزمایش با تمرین آموزش ژیمناستیک، از بین دانشجویان رشتهی تربیتبدنی، و گروهکنترل بدون تمرین و آموزش، از بین دانشجویان دیگررشتههای علومانسانی، هرگروه 40 نفر (20نفر پسر و 20 نفر دختر) انجام شد. ابتدا از هردوگروه آزمون چرخشذهنی پترز و همکاران (1995) گرفته شد و پس از آن گروهآزمایش، 9 هفته به برنامهی آموزش حرکات پایه و ابتدایی ژیمناستیک پرداختند. پس از اتمام جلسات آموزش، مجدداً پسآزمون از هر دو گروه گرفته شد. برای بررسی تفاوت در نمرات پیش و پس آزمون در دوگروه، از تحلیل کواریانس یکراهه (ANCOVA) و برای بررسی تفاوت چرخشذهنی بین دوگروهو دختران و پسران در نمرات پیش آزمون، از آزمون t استفاده شد. یافتهها، تفاوت معنادار در نمرات پسآزمون نسبت به پیشآزمون و تنها برای گروه آزمایش را نشان داد. تفاوت بین نمرات دانشجویان رشتهی تربیتبدنی و دانشجویان دیگررشتههای علومانسانی، به نفع دانشجویان تربیت بدنی معنادار بود. همچنین بین نمرات پسران و دختران در چرخشذهنی، تفاوت معناداری به نفع پسران مشاهده شد. مطالعهی حاضر حاکی از تأثیر برنامهی آموزش ژیمناستیک بر توانایی چرخشذهنی بود، که تأثیرات برنامهی مداخلهی حرکتی بر تواناییهای فضایی و شناختی را نشان میدهد.
محمد صادق منتظری، شاهرخ مکوند حسینی، ایمان اله بیگدلی، پرویز صباحی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
هدف: وجود نقایص در کارکردهای اجرایی می تواند منجر به ضعف کنترل فرد بر رفتارهای سلامتی و مصرف سیگار گردد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله جامع به منظور بازآموزی کارکردهای اجرایی در افراد سیگاری بود. روش: طرح پژوهش کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری های یک ماهه و دوماهه بود. جامعه پژوهش کلیه مردان سیگاری در تابستان سال 1395 در شهر گرگان بودند. تعداد 60 نفر افراد سیگاری واجد شرایط تعیین و به گونه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. پرسشنامه سنجش وابستگی به سیگار (فاگرستروم) بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس به گروه آزمایش تکالیف مربوط به بازآموزی کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و کنترل بازداری) در طی 10 جلسه (هفته ای دو جلسه) آموزش داده شد، درحالیکه گروه کنترل تنها مداخله هایی تصنعی شبیه به تکالیف اصلی دریافت کردند. پس از مداخلات درمانی و نیز در فواصل یکماهه و دوماهه شرکت کنندگان ابزارها را اجرا کردند. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تفاوتهای معنی داری بین دو گروه در میانگین نمرات وابستگی به سیگار (فاگرستروم) در پس آزمون، پیگیری یک ماهه و دوماهه نشان داد. نتیجه گیری: در مجموع مداخله بازآموزی کارکردهای اجرایی بر کاهش وابستگی به سیگار موثر بود و میتوان از این مداخله در برنامه های ترک سیگار استفاده کرد.
حسین زارع، آزاده نجفی، علی اکبر شریفی، مهدی شریف الحسینی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جهت اجرای این پژوهش 30 نفر از کودکان 9 تا 15 سال دچار آسیب تروماتیک مغزی (12 دختر و 18 پسر) به صورت نمونهگیری در دسترس از بین تمام کودکان مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک در سال تحصیلی 97-96 شهر تهران، انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازهگیری متغیرهای وابسته شامل، توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله به ترتیب از آزمونهای نرمافزاری استروپ، عملکرد پیوسته و برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش پس از اجرای مداخله توانبخشی شناختی (12 جلسه 45 دقیقهای) و ریزش به 13 نفر و گروه کنترل نیز در نهایت به 13 نفر کاهش پیدا کردند. دادهها با مدل تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) با استفاده از نرم افزار-SPSS22 تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) تفاوت معناداری بین میانگین نمرات توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله گروه آزمایش و گروه انتظار در پسآزمون نشان داد. بهعلاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توانبخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. بنابراین توانبخشی شناختی اثر چشمگیری بر بهبود توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک دارد و میتوان از آن بهعنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد توجه و حل مسئله اینگونه بیماران سود جست.
محمود محمدی، افضل السادات حسینی، رمضان برخورداری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با این هدف شناخت نقش و کاربرد نظریه استعاره مفهومی لیکاف در آموزش تفکر انجام شد. این پژوهش با روش تحلیل مفهومی 30 منبع منتخب در دو بخش زبان فنی و زبان متعارف انجام شده است. نتایج تحلیل زبان فنی بیانگر آن است که نقش یا پیامدهای استعاره مفهومی در آموزش تفکر خلاق، به طور کلی در دو حوزه شناختی و اجتماعی قابل تقسیم است. از پیامدهای شناختی می توان به مواردی چون؛ پرورش مهارت استدلال، بهبود توانایی تعقل و توانایی منطقی و صوری، و توانایی مفهوم سازی و از پیامدهای اجتماعی هم یادگیری منطق و استدلال سخن گفتن، یادگیری سخن گفتن صحیح، اصولی و جذاب و تفکر برانگیز و تقویت گفتار محاروه ای و روزمره و مانند آن ها اشاره کرد. نتایج تحلیل زبان متعارف نشان می دهد که آموزش تفکر عمدتاً استعاری و با استعاره ها انجام می شود و انتخاب انواع استعاره های مختلف می تواند نتیجه آموزشی و تربیتی متفاوتی داشته باشد. بهره گیری از استعاره های مفهومی در آموزش تفکر، در تسهیل آموزش و یادگیری مؤثر است و معلمان می توانند برای تفکر بهتر، دانش آموزان را با هدایت خود برای تولید اندیشه ها، ایده ها و پدیده ها، هم از استعاره ها بهره بگیرند و هم این که یادگیرندگان برای بهبود یادگیری شان و در جهت خلاقیت در تفکرشان، استعاره هایی تولید کنند. معلمان و آموزش دهندگان، باید در فرایند آموزش تفکر، در زمان کار با کودکان، مراحل متخلف و تدریج را رعایت کنند. در پایان مقاله الگوی نمونه جهت آموزش تفکر خلاق مبتنی بر استعاره مفهومی، ارائه شد.
فریده سادات حسینی، طیبه احمدشاهی، سوران رجبی،
دوره 8، شماره 3 - ( دوره هشت، شماره سه، پاییز 1399 )
چکیده
بازیهای شناختی رایانهای یک شیوه جدید و برانگیزاننده برای کودکان و نوجوانان میباشد که میتواند علاوه بر جنبههای سرگرمکننده، به آنها کمک کند تا کارکردهای شناختی و خلاقیت خود را ارتقا ببخشند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای شناختی رایانهای بر کارکردهای اجرایی و خلاقیت کودکان پیشدبستانی انجام شده است. مطالعهی حاضر در قالب روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل اجرا شده است. نمونه تحقیق 21 کودک دختر و پسر مقطع پیشدبستانی بودند که به شیوه در دسترس در یک مرکز پیشدبستانی شهر بوشهر انتخاب شدند و به شیوه همتاسازی بر اساس جنسیت، سن و هوش در سه گروه 7 نفره یعنی دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. قبل و بعد از اجرای بازیهای شناختی، آزمون خلاقیت تصویری تورنس و نرمافزار استروپ ساده و حافظه کاری وکسلر بر روی سه گروه اجرا شد. گروههای آزمایشی بازیهای لوموسیتی و بازیهای تتریس هر یک به مدت 16 جلسهی یک ساعته بازیهای شناختی را انجام دادند و گروه کنترل در این مدت هیچگونه بازی را دریافت نکردند. نتایج نشان داد که انجام بازیهای شناختی رایانهای بر خلاقیت و حافظه کاری کودکان پیشدبستانی تأثیر معنادار دارد ولی بر توجه انتخابی و انعطافپذیری شناختی تأثیر معنادار ندارد. نتایج این پژوهش تلویحات نظری و کاربردی مهم در ارتباط با نقش بازیهای شناختی رایانهای در ارتقای کارکرد شناختی کودکان پیشدبستانی در بردارد.
وحید میرزائی، سید موسی طباطبائی، شاهرخ مکوند حسینی،
دوره 9، شماره 4 - ( دوره نهم، شماره چهارم، زمستان 1400 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانهای بر حافظهی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه بود. روش: بدین منظور از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران تعداد 30 نفر انتخاب گردید. این افراد بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل هر گروه 15 نفر بهصورت تصادفی گمارده شدند تعداد و مدتزمان هر جلسه مداخله توانبخشی شناختی رایانهای در گروه آزمایش به ترتیب 16 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود، گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظهی کاری N-Back و آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین بود. دادههای حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و با استفاده از نرمافزار SPSS 26 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. با توجه به یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که مداخله توانبخشی شناختی رایانهای بر حافظهی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه مؤثر است.
خانم سیده زهرا موسوی، دکتر فریده سادات حسینی،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره دهم، شماره اول، بهار 1401 )
چکیده
در پژوهشهای سالهای اخیر، افزایش وضعیت شناختی و روانشناختی از طریق بازی مورد توجه زیادی بوده است. برای این منظور، دو دسته بازی شامل بازی تعاملی خانگی و بازی شناختی وجود دارد که اولی قابل اجرا در محیط خانه است و دومی به صورت نرم افزارهای رایانهای جهت افزایش تواناییهای شناختی اجرا میشود. پژوهش حاضر نیز با هدف مقایسه اثربخشی بازیهای رایانهای شناختی و بازیهای تعاملی والد-کودک بر حل مسأله و عاطفه مثبت و منفی کودکان انجام شد. به این منظور، 40 نفر از کودکان 10 ساله شهر شیراز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در 4 گروه بازی لوموسیتی (10 نفر)، بازی خانگی (10 نفر)، ترکیب بازی لوموسیتی و خانگی (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. بر اساس معناداری آزمون پیلایی، بین گروهها از نظر دو متغیر حل مسأله و عاطفه مثبت و منفی، تفاوت وجود دارد. مقایسههای دوتایی گروهها نشان دادند که بین گروه لموسیتی و کنترل از نظر حل مسأله تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین گروه ترکیبی با گروه کنترل و خانگی و گروه لموسیتی با گروه کنترل تفاوت معناداری از نظر عاطفه مثبت داشتند. در نتیجه، با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر پیشنهاد میشود که بازی لوموسیتی جهت افزایش توانایی حل مسأله و بازی لوموسیتی و ترکیب لوموسیتی و بازی خانگی جهت افزایش احساسات خوشایند و عاطفه مثبت در افراد 10 ساله به کار گرفته شود.
خانم فرشته بخشیان، دکتر کامران یزدانبخش، دکتر جهانگیر کرمی، دکتر سیدحمزه حسینی،
دوره 10، شماره 3 - ( دوره دهم، شماره سوم، پاییز 1401 )
چکیده
اختلال شخصیت مرزی اختلالی با یک الگوی فراگیر بی ثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره و عواطف به همراه تکانشگری بارز است. این اختلال با نقص مدارهای فعالیت فرونتالی مشخص شده است که نقش مهمی را در بازداری و تنظیم پرخاشگری بازی می کنند. پژوهش حاضر با هدف طراحی پروتکل نوروفیدبک و بررسی اثربخشی آن بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و رفتار جرح خویشتن در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. پژوهش نیمه آزمایشی بوده که با طرح پیش آزمون – پس آزمون و دوره پیگیری با گروه گواه اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که با توجه به تشخیص روانپزشک و با استفاده از مصاحبه بالینی ساختارمند بر اساس DSM5 ، تشخیص اختلال شخصیت مرزی را دریافت کردند. آنها با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (آموزش نوروفیدبک) و کنترل تقسیم شدند .گروه آزمایش تحت 30 جلسه آموزش نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. پس از آخرین جلسه درمانی، هردو گروه مجددا ارزیابی شدند. از مقیاس اختلال شخصیت مرزی(STB، پرسشنامه تکانشگری بارات(1957)، پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و رومر( 2004)، مقیاس خودآسیبی(سوانسون و همکاران، 1998) برای ارزیابی استفاده شد. سه ماه بعد از اجرای پژوهش آزمودنی ها مجددا مورد پیگیری قرار گرفتند . داده ها یا تحلیل کواریانس، تحلیل کوواریانس چندمتغیر( مانکووا) و تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، آموزش نوروفیدبک تاثیر معنی داری در کاهش علایم تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و مولفه های آن و همچنین رفتار جرح خویشتن در گروه آزمایشی به نسبت گروه کنترل داشت(000/0=p). با توجه به یافته ها می توان گفت روش آموزش نوروفیدبک به عنوان یک روش موثر در کاهش تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و رفتار جرح خویشتن قابلیت کاربرد اجرایی در مراکز درمانی را دارد.
خانم سیماالسادات صفوی پور نایینی، دکتر خدیجه ابوالمعالی الحسینی، دکتر رسول روشن چسلی،
دوره 10، شماره 3 - ( دوره دهم، شماره سوم، پاییز 1401 )
چکیده
سبک تفکر، یک روش تفکر، و ترجیح افراد برای بکارگیری تواناییهای خود است. روانشناسان برای تفکر و پردازش اطلاعات دو سبک را پیشنهاد کردهاند. سیستم تجربی، که اتوماتیک و غیرکلامی؛ و سیستم منطقی، که تحلیلی و کلامی است. هدف از پژوهش، ارزیابی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامۀ منطقی- تجربی، و یافتن رابطه آن با تنظیم شناختی هیجان بود. مطالعه مقطعی، به روش زمینهیابی توصیفی انجام شد. جامعۀ آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی و سماء واحد رودهن بود. تعداد 503 دانشجو به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب، و پرسشنامۀ منطقی- تجربی را پرکردند. برای تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی، تست اسکری، آلفای کرونباخ استفادهگردید. پس از تحلیل، چهار مؤلفه شناسایی شد: توانایی منطقی، درگیری منطقی، توانایی تجربی، درگیری تجربی؛ که ضریب آلفای کرونباخ آنها، 682/0، 823/0، 695/0، 750/0 بود. برای ارزیابی اعتبار، پرسشنامه با فاصله دو هفته اجرا شد. ضریب همبستگی مؤلفهها 79/0، 78/0، 73/0 و 76/0 بود. پاسخ دانشجویان به پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کراچ، 2001)، و بررسی روایی ملاکی نشان داد، تفکر منطقی با راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت منفی و با راهبردهای مثبت آن به صورت مثبت، و تفکر تجربی با راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت و با راهبردهای مثبت آن به صورت منفی همبسته است. در مجموع، افراد منطقگرا، راهبردهای مثبت تنظیم هیجان را بیشتر و راهبردهای منفی را کمتر بکار بردند. در مجموع، پرسشنامه منطقی- تجربی، پایایی و روایی همگرای مناسبی داشته، و میتوان از آن برای بهبود تدریس و رواندرمانی کمک گرفت.
خانم مریم رجبیان ده زیره، آقا حمیدرضا مقامی، آقای سید محمد امین حسینی،
دوره 11، شماره 3 - ( دوره یازدهم، شماره سوم، پاییز 1402 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبیهسازی تعاملی بر جو انگیزشی درک شده و خودآگاهی هیجانی دانشآموزان بود. روش پژوهش شبهآزمایشی و از نوع طرحهای پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان چهارم ابتدایی منطقه 12 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 60 نفر از آنها (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از شبیهسازی PhET و گروه کنترل به روش سنتی در شش جلسه یکساعته آموزش دیدند. پیشآزمون –پسآزمون دو گروه با استفاده از پرسشنامه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جوانگیزشی درک شده سرمد (1390) و خودآگاهی هیجانی کائر و همکاران (2012) بودند. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد شبیهسازی تعاملی بر جو انگیزشی درک شده و خودآگاهی هیجانی در دانش آموزان تأثیر داشت (001/0>P). شبیهسازی تعاملی بر مؤلفههای جو انگیزشی درک شده (ارتقا یادگیری توسط معلم، پیگیری مقایسه توسط دانش آموزان، نگرانی در مورد اشتباهات، تمایل به مقایسه فراگیران توسط معلم) تأثیر داشت (001/0>P). شبیهسازی تعاملی بر مؤلفههای خودآگاهی هیجانی (بازشناسی، شناسایی، تبدیلسازی، حل مسئله) تأثیر داشت (001/0>P). باتوجه به نتیجه، میتوان از انواع شبیهسازی آموزشی در جهت آموزش به یادگیرندگان در دروس و مقاطع تحصیلی دیگر میتوان استفاده کرد.
مهدیه رحمانیان، مزگان آگاه هریس، امیر عبدالحسینی، امین رفیعی پور، رضوان دهبانی،
دوره 12، شماره 1 - ( دوره دوازدهم، شماره اول ، بهار 1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نرمافزار توانبخشی شناختی کاپتان لاگ بر توجه و حافظه فعال دیداری فضایی و شنیداری بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی (ADHD) انجام پذیرفت. این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل همراه با دوره پیگیری یک ماهه اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه بزرگسالان ۱۸ تا ۴۰ ساله دارای اختلال ADHD مراجعه کننده به کلینیک های منطقه ۲ شهر تهران در سال 1401 تشکیل میداد، که ابتدا یک کلینیک به صورت هدفمند انتخاب شده سپس تعداد ۲۴ نفر از مراجعه کنندگان این کلینیک به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۲ نفر) و گروه کنترل (۱۲ نفر) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای سنجش مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی، آزمون کرسی بلک، آزمون حافظه فعال وکسلر، آزمون بررسی یکپارچه عملکرد دیداری شنیداری و نرمافزار شناختی کاپتان لاگ استفاده شد. گروه آزمایش به مدت یک ماه (۱۲ جلسه ۴۵ دقیقه ای) تحت مداخله توانبخش شناختی کاپتان لاگ قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که آموزش توانبخشی شناختی نرم افزار کاپتان لاگ بر توجه و حافظه فعال دیداری و شنیداری بزرگسالان دارای اختلال ADHD موثر است و پیشنهاد میگردد که از این نرمافزار در کلینیک های توانبخشی اعصاب و روان، دانشگاها و مشاغلی که نیاز به توجه و حافظه فعال بالایی دارد استفاده گردد.
دکتر سجاد رضائی، خانم سیده الهه حسینی، دکتر عذرا زبردست،
دوره 12، شماره 2 - ( دوره دوازدهم، شماره دوم ، تابستان 1403 )
چکیده
یکی از ناهنجاریهای عصبی-رشدی شایع در کودکان، اختلال کاستیتوجه و بیشفعالی (ADHD) است. درکنار اثرگذاری بالای دارودرمانی، امروزه درمانهای غیردارویی مانند درمانهای شناختی، بهویژه توانبخشیهای شناختی رایانهمحور، بسیار موردتوجه هستند. پژوهش حاضر، باهدف تعیین کاربردپذیری و اثربخشی نرمافزار Captain's Log بر بهبود تغییرکوری و گزینشپاسخ کودکان دچار ADHDانجام شد. طرح از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون تکگروهی بود. پیشآزمون و پسآزمون از طریق آزمونهای کشفتغییر و اثر سایمون درمحیط نرمافزار CogLab بهترتیب برای اندازهگیری سطوح تغییرکوری و گزینشپاسخ اجرا شد. 6 نفر از پسران شهرستان بابل که در بازۀ سنی 7تا 12 سال بودند، از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و10 جلسۀ 40تا 45 دقیقهای مداخلۀ شناختی رایانهمحور بهصورت دو بار درهفته دریافت کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون بهبود معنیدار را در نمرۀ پاسخدهیِ درست درحالت تغییرکوری باوقفه نشان داد؛ علاوهبرآن زمان پاسخدهی به این آزمون نیز بهطورمعنیداری کاهش یافت؛ اما نمرۀ پاسخدهی درست، درحالت بدون وقفه، بهبودی معنیداری نشان نداد ؛ همینطور زمان لازم برای این آزمون نیز کاهش معنیداری نداشت. توانایی گزینشپاسخ درحالت تطابق مکانی کاهش معنیدار درسرعت داشت؛ اما درحالت عدمتطابق مکانی بهبود معنیداری مشاهده نشد. نتایج آشکار ساخت که از طریق بازتوانی شناختی رایانهای، با تکیه بر انعطافپذیری مغز و با توجه به تکرار فعالیتهای شناختی که منجر به افزایش مهارتهای شناختی میشود، میتوان تغییر کوری را بهبود بخشید. این مداخلات توانست تاحدی رفتار مطلوب مکثکردن در گزینش پاسخها را برای کودکان با ADHD افزایش دهد.