جستجو در مقالات منتشر شده



مریم رحیمیان، پروانه شمسی پور دهکردی، ناهید بریزی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هدف گزینی بر عملکرد حافظه اخباری در تکالیف با بار شناختی متفاوت بود. ۶۰ دانشجوی دختر به طور تصادفی در شش گروه اهداف کوتاه مدت، اهداف بلندمدت و گروه کنترل در تکالیف با بارهای شناختی زیاد و کم به طور جداگانه تقسیم شدند. بدین منظور از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ، بهداشت روانی گلدبرگ، عملکرد شناختی، دست برتری آنت، و نرم افزارهای استروپ (تکلیف با بار شناختی بالا) و تطبیق رنگ زنجیره ای (تکلیف با بار شناختی پایین) استفاده شد. تمامی گروه ها بر اساس نوع دستورالعمل هدف گزینی چهار جلسۀ تمرینی را در چهار روز اجرا کردند. آزمون یادداری ۲۴ ساعت بعد از مرحله اکتساب اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش های تحلیل واریانس عاملی مرکب با اندازه های تکراری برای مرحله اکتساب، تحلیل واریانس دو راهه، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی در مرحله یادداری انجام شد. نتایج در مرحله اکتساب تفاوت معناداری را بین گروه های آزمابشی نشان داد (۰/۰۵>P). در آزمون یادداری و تکلیف با بار شناختی بالا (تکلیف استروپ)، گروه اهداف کوتاه مدت عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند  (۰/۰۵>P). همچنین برای تکلیف با بار شناختی پایین (تکلیف تطبیق رنگ زنجیره ای) عملکرد گروه اهداف کوتاه مدت بهتر از گروه کنترل بود. در آزمون یادداری، مقایسه گروه ها در تکالیف با بار شناختی بالا و پایین نشان داد گروه های اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در تکلیف با بارشناختی بالا به طور معنی دار عملکرد بهتری نسبت به گروه های اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در تکلیف با بارشناختی پایین دارند. بنابراین، نتایج بیانگر این امر بود که دستورالعمل های هدف گذاری در تکلیف با بار شناختی بالا تاثیر بیشتری دارد.


سمیه کشاورزی، اسکندر فتحی آذر، میرمحمود میرنسب، رحیم بدری گرگری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش آگاهی فراشناختی بر سبک­های تصمیم­گیری و تنظیم هیجان دانش­آموزان دبیرستانی شهر تبریز بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی در گروه­های آزمایشی (۱۹ دانش­آموز) و کنترل (۱۹ دانش­آموز) جایگزین شدند. جلسات آموزشی آگاهی فراشناختی برای گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۳۰/۱ ساعته به دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تبریز، آموزش داده شد؛ اما به گروه کنترل، آموزش جانبی داده نشد و جریان عادی کلاس را طی کردند. سبک­های تصمیم­گیری و تنظیم هیجان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب با ابزارهای سبک های تصمیم گیری لی­کین و دی­رابیز (۲۰۱۰) و تنظیم هیجان فیلیپس و پاور (۲۰۰۷) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده­ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش آگاهی فراشناختی به­طور معنی­داری میانگین نمرات سبک­های تصمیم­گیری آنی، شهودی، اضطرابی و اجتنابی در گروه آزمایش را کاهش؛ اما میانگین نمره سبک تصمیم­گیری وابسته را افزایش داد. علاوه بر آن، آموزش آگاهی فراشناختی، به­طور معنی­داری میانگین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در گروه آزمایشی را افزایش اما میانگین راهبردهای انطباقی را کاهش داد. 


حسین مطوری، الخاص ویسی، بهمن گرجیان، مهران معماری،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از استعاره­‌های مفهومی معروف، استعاره "زمان به مثابه فضا" می­‌باشد. زمان به عنوان یک مفهوم انتزاعی توسط مفهوم عینی چون فضا مفهوم‌سازی می­‌شود. این مفهوم‌سازی زمان همچنین در ایما و اشارات حین کلام نیز نمود دارد. در این تحقیق سعی داریم دریابیم خط فرضی زمان در ایما و اشارات حین کلام دارای چه بُعد و جهتی است و تحت تأثیر کدام یک از منابع استعاری فضا می­‌باشد. بدین منظور شش منبع استعاری اقتباس شده از فضا بر سه محور سهمی، جانبی، و عمودی در شش جهت فضایی بر روی دو واژه فردا و دیروز مورد آزمایش قرار گرفتند. شرکت‌کنندگان ۱۳۷ دانشجو با بازه سنی ۱۸ تا۳۰ می­‌باشند. بسامد وقوع و میانگین درصد ایما و اشارات نشان داد محور افقی-سهمی پشت سر به روبه‌­رو برگرفته از منبع استعاری-فضایی جهت استعاره‌­های زبانی با ۵۵,۷۵ درصد؛ و محور افقی-جانبی راست به چپ برگرفته از منبع استعاری-فضایی جهت نوشتاری زبان فارسی با ۳۰.۱ درصد به عنوان دو عامل تأثیرگذار در فعال‌سازی این ابعاد و جهات نقش داشتند. نتایج این تحقیق نشان می­‌دهد که ما به واسطه تجارب بدنمند حسی-حرکتی که از زبان به عنوان یک فناوری قراردادی-فرهنگی به صورت نوشتاری و یا استعاره‌­های زبانی داریم می­‌تواند نقش مهمی در بازنمایی خط ذهنی زمان در ایما و اشارات ایفا ­کند.

حمید خانی‌پور، مهسان پورعلی، مژگان عطار،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

تصمیم‌گیری غیراخلاقی می‌تواند هم خودخواهانه و به نفع خود و هم با هدف نفع رساندن به دیگران باشد. هدف این مطالعه بررسی نقش افتراقی حس قدرت، حس از جایگاه اجتماعی و روش‌های جایگاه‌طلبی اجتماعی شامل روش برتری و منزلت در پیش‌بینی تصمیم‌گیری غیراخلاقی به نفع خود و به نفع دیگران بود. شرکت‌کنندگان ۱۵۰ نفر از شهروندان تهرانی بودند که به صورت داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس حس قدرت، مقیاس حس جایگاه اجتماعی، مقیاس برتری-منزلت، و پرسشنامه تصمیم‌گیری غیراخلاقی استفاده شد. یافته‌های تحلیل رگرسیون نشان داد برتری به صورت مثبت و منزلت به صورت منفی با تصمیم‌گیری غیراخلاقی به نفع خود، رابطه دارد و در مورد تصمیم‌گیری غیراخلاقی به نفع دیگران، فقط برتری به صورت مثبت رابطه داشت. رابطه معنی‌داری بین حس قدرت و حس جایگاه اجتماعی و تصمیم‌گیری غیراخلاقی در دو وضعیت وجود نداشت. این مطالعه از تمایز مفهومی تصمیم‌گیری غیراخلاقی خودخواهانه یا به نفع خود و به نفع دیگران حمایت می‌کند. به نظر می‌رسد صرف قدرت و جایگاه اجتماعی عوامل مرتبط با تصمیم‌گیری غیراخلاقی نیستند، بلکه روش‌های کسب جایگاه یعنی برتری و منزلت مکانیسم‌های روانی تعیین‌کننده‌تری در احتمال تصمیم‌گیری غیراخلاقی هستند.
راضیه ساجدی، سمانه شجاعی، پروانه شمسی پور دهکردی، سید محمد کاظم واعظ موسوی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

تلاش برای پیشرفت بیشتر در تمرینات و یادگیری، آموزش‌های شناختی تصویرسازی و مشاهده عمل را مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نسبت‌های مختلف تمرین بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان دختر همراه با بار شناختی است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، اکتساب و یادداری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه ۱۸ شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ۹۸ دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنه سنی ۱۲-۸ سال به صورت تصادفی به ۱۰ گروه (تمرین بدنی، تصویر سازی حرکتی، مشاهده عمل، تصویر سازی حرکتی- تمرین بدنی و مشاهده عمل - تمرین بدنی) بر اساس معیارهای ورود به مطالعه گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های جمعیت شناختی، تصویرسازی حرکتی ((MIQ-R و وضوح تصویرسازی حرکتی (VMIQ-۲) تکلیف استروپ و تکلیف تطبیق رنگ زنجیره‌ای استفاده شد. شرکت کنندگان در مرحله اکتساب ۱۹۲۰ کوشش و ۴۸ ساعت بعد در جلسه یادداری یک بلوک ۸۰ کوششی را انجام دادند. برای تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کواریانس ۲ (مراحل ارزیابی: اکتساب، یادداری) × ۵ (گروه‌های آزمایشی) با تکرار روی عامل مراحل ارزیابی از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد اثر اصلی نوع تمرین و نوع بار شناختی معنادار است (۰۵/۰p<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد شرکت کننده‌های گروه مشاهده عمل و تصویر سازی با بار شناختی پایین بهترین عملکرد و شرکت کننده‌های گروه تمرین با بار شناختی پایین ضعیف‌ترین عملکرد را نسبت به سایر گروه‌ها داشتند. انجام تمرینات به صورت ترکیبی مشاهده‌ای و تصویر سازی باعث عملکرد بهتر در یادگیری و تحکیم حافظه حرکتی شود.

حسین مطوری،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

در این پژوهش جهت افقی و عمودی بودن خط زمان در ذهن گویشوران زبان فارسی از منظر استعارهای مفهومی لیکاف و جانسون مورد بررسی قرار میگیرد. خط ذهنی زمان به عنوان یک مفهوم انتزاعی با توجه به تجارب شناختی و ذهن بدنمند ما ممکن است  به صورت استعاری تحت تاثیر مفاهیم عینی فضا در ذهن مفهوم سازی شود. در این تحقیق از یک نوع آزمایش تجربی به صورت مرتب سازی مکعبهای رنگی زمان در ابعاد و جهات احتمالی مختلف در مفاهیم روزهای هفته شامل شنبه، یکشنبه، و دوشنبه؛ سه وعده اصلی شامل صبحانه، ناهار و شام؛ و مفهوم زمان شامل گذشته، حال و آینده استفاده شده است. تعداد ۴۵ کارمند زن و مرد با محدوه سنی ۲۷ تا ۴۵ سال از دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین المللی خرمشهر-خلیج فارس در این آزمون شرکت نمودند. درصد و میانگین بسامد وقوع مرتب سازی مکعبهای رنگی در سه مفهوم زمان نشان داد که به ترتیب محورهای افقی جانبی راست به چپ برگرفته از جهت نوشتاری زبان فارسی با ۴۵,۶ درصد به عنوان اولین؛ محور افقی سهمی عقب به جلو برگرفته از جهت راه رفتن، استعارههای زبانی، و جهت نگاه با ۲۵,۷ درصد به عنوان دومین؛ و محور افقی جانبی چپ به راست برگرفته از جهت نوشتاری اعداد و ریاضیات با ۱۴.۶ درصد به عنوان سومین منابع اقتباسی مفاهیم انتزاعی زمان در زبان فارسی قلمداد میگردند. نتایج نشان می‌دهد که در ذهن فارسی زبانان تجربه شناختی جهت نوشتاری زبان بر اثر تکرار و تجربه حسی حرکتی همچنان به عنوان غالبترین الگو بازنمایی دارد و بعد از این الگو جهت راه رفتن و نگاه که جهتی رو به جلو دارد به میران قابل ملاحظه ای بر بازنمایی جهت خط ذهنی زمان تاثیر دارد.

فاطمه مولوی، دکتر عباس حبیب زاده، دکتر مجید ضرغام حاجبی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش بهزیستی روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی با میانجی گری اهداف پیشرفت بوده است. روش پژوهش، طرح همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری  بوده است. جامعه آماری شـامل کلیه دانشـجویان رشـته روانشناسی و علوم تربیتی دانشـکده علـوم انسانی دانشـگاه آزاد اسـلامی واحـد قـم در سـال تحصیلـی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود که بـــا روش نمونـه گیـــری در دسترس به تعداد ۴۴۰ نفر انتخاب شـده اند. جهت گردآوری داده‌ها، از سه پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش (۲۰۰۲)، بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۰) و اهداف پیشرفت میدلتن و میدگلی (۱۹۹۷) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. بهزیستی روان­شناختی  بر اهداف پیشرفت تبحری، رویکردی و اجتنابی و فرسودگی تحصیلی  اثرگذار بود. همچنین اهداف پیشرفت تبحری، رویکردی و اجتنابی بر فرسودگی تحصیلی موثر بود. نتایج نشان داد که بهزیستی روانشناختی با میانجی گری اهداف پیشرفت بر فرسودگی تحصیلی اثرگذار است. به متخصصان حوزه آموزش پیشنهاد می‌شود در راستای کاهش فرسودگی تحصیلی به مولفه‌های بهزیستی روانشناختی و اهداف پیشرفت در دانشجویان توجه ویژه داشته باشند.

محسن جلالی، امینه خدمتی نوجه ده سادات، احمد ترابی، مریم نادری،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

بیماری HIV با اثرات گسترده جسمانی و روان‌شناختی، پیامدهای منفی زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. توان‌بخشی شناختی یکی از مداخلات نوین برای بهبود وضعیت شناختی و روانی این بیماران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله توان‌بخشی شناختی بر کاهش افسردگی، بهبود حافظه کاری، و افزایش توجه در بیماران مبتلا به نقص ایمنی بود. این مطالعه نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل در شهرستان ایذه و در سال ۱۴۰۲ انجام شد. تعداد ۳۰ بیمار مبتلا به HIV به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام ۱۵ نفر) تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بک، آزمون حافظه کاری، و آزمون عملکرد مداوم برای سنجش توجه بود. گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه‌ای (سه بار در هفته) تحت مداخله توان‌بخشی شناختی قرار گرفتند، در حالی‌که گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخله، از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم‌افزار SPSS,۲۳ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله توان‌بخشی شناختی باعث کاهش معنادار افسردگی و افزایش معنادار حافظه کاری و توجه در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که توان‌بخشی شناختی می‌تواند به‌عنوان یک رویکرد مؤثر در بهبود جنبه‌های شناختی و روان‌شناختی بیماران مبتلا به نقص ایمنی مورد استفاده قرار گیرد.

مائده تیموری، محمدرضا شعیری، حجت الله فراهانی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مشکلات شناختی-هیجانی درونی‌سازی و برونی‌سازی از مهم‌ترین چالش‌های روان‌شناختی دوران کودکی محسوب می‌شوند که می‌توانند بر سلامت روانی و اجتماعی کودک در آینده تأثیرگذار باشند. افسردگی مادر به‌عنوان یکی از عوامل کلیدی در شکل‌گیری این مشکلات مطرح شده است، اما مکانیسم‌های زیربنایی این ارتباط به‌طور کامل شناخته نشده‌اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌ای فرزندپروری ذهن‌آگاه در ارتباط بین افسردگی مادر و مشکلات شناختی-هیجانی درونی‌سازی و برونی‌سازی کودک انجام شد. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، همبستگی از نوع مدل‌یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک دبستانی در شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود که از میان آن‌ها ۳۸۵ نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای مرحله‌ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس(DASS-۲۱) (آنتونی وهمکاران،۱۹۹۸) ، پرسشنامه ی فرزندپروری ذهن آگاهانه (MIPQ) (مک کافری،ریتمن وبلک،۲۰۱۵) و سیاهه رفتاری کودک (CBCL) (آخنباخ و رسکورلا،۲۰۰۱) بود که توسط مادران تکمیل شد. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS۲۳ و لیزرل ۸ مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج مدل‌یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته‌ها نشان داد که افسردگی مادر با مشکلات شناختی-هیجانی درونی‌سازی و برونی‌سازی کودک ارتباط مثبت و معناداری دارد. همچنین، مشخص شد که مؤلفه "بودن در زمان حال با کودک" (یکی از ابعاد فرزندپروری ذهن‌آگاه) نقش واسطه‌ای معناداری در این رابطه دارد. به‌گونه‌ای که افسردگی مادر از طریق کاهش حضور ذهن او در تعامل با کودک، موجب افزایش مشکلات شناختی-هیجانی در کودک می‌شود.نتایج این پژوهش بر اهمیت آموزش مهارت‌های ذهن‌آگاهی به والدین، به‌ویژه مهارت "بودن در زمان حال با کودک"، به‌عنوان عاملی مؤثر در کاهش تأثیرات منفی افسردگی مادر بر مشکلات شناختی-هیجانی کودک تأکید دارد. بر این اساس، پیشنهاد می‌شود که برنامه‌های مداخله‌ای در حوزه سلامت روان کودک و خانواده، توجه ویژه‌ای به تقویت فرزندپروری ذهن‌آگاه در والدین داشته باشند.
 

دکتر حجت الله محمدزاده، دکتر علیرضا آقایوسفی، عماد یوسفی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

این پژوهش به بررسی پیش‌بینی گرایش به اعتیاد بر اساس تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای پرداخته است. هدف اصلی این مطالعه، شناسایی عوامل روان‌شناختی مؤثر بر گرایش به اعتیاد و تحلیل روابط میان این متغیرها است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام‌نور قم در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شد و در مجموع ۲۸۵ دانشجو از دانشکده‌های مختلف این دانشگاه در مطالعه شرکت کردند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های استاندارد شامل مقیاس گرایش به اعتیاد، تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای جمع‌آوری و با روش‌های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای به‌طور معناداری گرایش به اعتیاد را پیش‌بینی می‌کنند. در میان این متغیرها، سبک‌های مقابله‌ای با ضریب پیش‌بینی ۰.۵۰ بیشترین تأثیر را داشتند، در حالی که تمایزیافتگی خویشتن (۰.۴۵) و خودمیانبینی (۰.۳۲) در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد افرادی که تمایزیافتگی خویشتن پایین‌تر و سبک‌های مقابله‌ای ناکارآمدتری دارند، بیشتر در معرض گرایش به اعتیاد هستند.این پژوهش با تأکید بر نقش عوامل روان‌شناختی، کاربردهای مهمی در طراحی مداخلات پیشگیرانه و درمانی مرتبط با اعتیاد دارد. نتایج می‌تواند به‌عنوان پایه‌ای علمی برای ارتقاء سلامت روانی و کاهش رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb