هدف: یادگیری از طریق تلفن همراه نوعی یادگیری از راه دور است که در موقعیت های متعدد همراه با تعامل اجتماعی و محتوایی از طریق وسایل الکترونیکی فردی صورت میگیرد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری یادگیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از طریق تلفن همراه بود.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل 1424 دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. حداقل حجم نمونه 303 نفر تعیین شد. در این پژوهش از ترکیب مدل دو نظریه پذیرش فناوری و رفتار برنامهریزی شده بهره گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادله ساختاری برای بررسی برازش الگوی معادله ساختاری استفاده گردید
یافتهها: نتایج نشان داد که تمام ساختارهای نظریه رفتار برنامه ریزی شده و مدل پذیرش فناوری بر قصد رفتاری یادگیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از طریق تلفن همراه اثرگذارند.
نتیجهگیری: مدیران با در نظر گرفتن ویژگیها و نیازهای کاربران و اعمال آنها در نظام آموزش مجازی، طراحی نظام آموزش مجازی به گونهای که استفاده از آن برای کابران آسان باشد، و لحاظ نمودن میزان بکارگیری فناوریهای نوین آموزشی در ارزیابی عملکرد اساتید دانشکدهها موجبات بهبود سطح استفاده از سامانه آموزشی ضمن یادگیری از طریق تلفن همراه را فراهم سازند.
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر پیچیدگی عینی و محصول وظیفهکاری بر تعامل دانشجویان با نظامهای بازیابی اطلاعات است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، جزو پژوهشهای کیفی با راهبرد قومنگاری میباشد. جامعه آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد حوزه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه فردوسی ورودی سال 92-1391 تشکیل میدهند. از طریق سه مرحله نمونهگیری (تصادفی طبقهای، نمونهگیری سهمیهای و داوطلبانه)، تعداد 30 آزمودنی انتخاب و هرکدام طی جلسات جستجوی انفرادی به انجام 6 وظیفهکاری متفاوت از نظر سطح پیچیدگی عینی (بالا، متوسط، پایین) و محصول (ذهنی و تصمیمگیری) پرداختند. دادههای مربوط به رفتار تعاملی دانشجویان با استفاده از ثبت گزارش بلنداندیشی و رخدادها و عملکرد تعامل از طریق پرسشنامه (آلفای کرونباخ= 88/0) سنجیده شدند. روایی ابزارها توسط اعضای هیأتعلمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی تأیید شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که تعامل دانشجویان با نظامهای بازیابی اطلاعات بر حسب نوع محصول و سطح پیچیدگی عینی وظیفهکاری متفاوت است. به گونهای که با افزایش سطح پیچیدگی عینی وظایفکاری، کاربران به ترتیب بیشتر به پایگاههای علمی، موتورهای جستجو و فهرستهای رایانهای تحت وب مراجعه میکنند؛ تعداد پرسوجوهای بیشتر با عبارت جستجوی طولانیتری استفاده کرده و نتایج بیشتری را بررسی و منابع بیشتری انتخاب میکنند و در نهایت زمان بیشتری به جستجو و انتخاب منابع اطلاعاتی اختصاص میدهند. این در حالی است که بهطورکلی از فرآیند جستجوی وظایفکاری با سطح پیچیدگی بالا، رضایت و احساس موفقیت کمتری دارند. همچنین، آزمودنیها برای وظایفکاری با محصول ذهنی، مدت زمان بیشتری به جستجو در نظامهای بازیابی اطلاعات (به ترتیب، پایگاههای اطلاعاتی علمی، موتورهای جستجو و فهرستهای رایانهای تحت وب) پرداختند؛ تعداد پرسوجوی بیشتری صادر و منابع اطلاعاتی بیشتری مورد بررسی و انتخاب قرار دادند. در پایان، برخلاف تلاش تعاملی زیاد، رضایت کمتری از فرآیند تعامل با نظام بازیابی اطلاعات داشتند.
نتیجهگیری:درک چگونگی تأثیر ویژگیهای وظیفهکاری بر رفتار تعاملی کاربران میتواند برای طراحان نظامهای تعاملی بازیابی اطلاعات و نیز توسعهدهندگان نظامهای بازیابی اطلاعات شخصیسازیشده در توسعه مدلهای تعاملی راهگشا باشد.
زمینه و هدف: نیاز به شناخت به میزان درگیری فرد در فعالیتهای فکری، به سنجش تفاوتهای فردی در انگیزش برای پردازش اطلاعات، به تفاوتهای فردی در گرایش افراد به درگیرشدن و لذت بردن از تفکر پرتلاش و بالاخره به پردازش مستدل پیامها اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر نیاز به شناخت دانشجویان بر رفتار اطلاع یابی مشارکتی آنان است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی تحلیلی است. از 340 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد ورودی سال 94-1393 دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تعداد 181 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و سنجه نیاز به شناخت و رفتار اطلاع یابی مشارکتی را تکمیل کردند.
یافتهها: یافتهها حاکی از تفاوت معنادار میزان نیاز به شناخت آزمودنیها بر حسب جنسیت و رشته تحصیلی آنان بود. بین نیاز به شناخت و رفتار اطلاعیابی مشارکتی دانشجویان نیز رابطه معنادار مشاهده شد. رفتار اطلاعیابی مشارکتی دانشجویان برحسب سطح نیاز به شناخت آنان تفاوت معناداری داشت.
نتیجه گیری: نیاز به شناخت بر رفتار اطلاعیابی مشارکتی دانشجویان مؤثر است.
زمینه و هدف: با توجه به گسترش روزافزون کاربران شبکههای اجتماعی پیوسته، این شبکهها به بخشی اساسی از زندگی کاربران تبدیل شدهاند و نقشهای مختلفی را در زندگی روزمره آنها ایفا میکنند. بر این اساس، هدف از این مطالعه بررسی نقش این شبکهها در رفتار اطلاعیابی زندگی روزمره کاربران است.
روش: این پژوهش از انواع پژوهشهای کاربردی است که با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. ابزار به کار گرفته شده برای گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است و جامعه مورد مطالعه، کاربران فعال شبکههای اجتماعی پیوسته میباشند.
یافتهها: شبکههای اجتماعی نقشهای مختلفی را در زندگی کاربران ایفا میکنند از جمله سرگرمی، آموزش، ارتباطات و تعاملات، پیگیری اخبار و مطالب مورد علاقه و روزآمد نگه داشتن کاربران ولی در عین حال با مسائل و چالشهایی روبهرو هستند که رفتار اطلاعیابی کاربران را تحت تأثیر قرار میدهند و کاربران را از جستجوی هدفمند برای کسب اطلاعات مورد نیاز زندگی روزمرهشان بینیاز نمیکنند.
نتیجهگیری: سرمایه اجتماعی غنیتر و تنوع بیشتر در شبکه اجتماعی فرد منجر به دسترسی به اطلاعات با کیفیتتر میگردد و این احتمال را تقویت میکند که افراد بتوانند اطلاعات مورد نیاز زندگی روزمره خود را از طریق رویارویی اطلاعاتی به صورت تصادفی کسب کنند و با حداقل کوشش به نتایج مورد انتظار دست یابند.
زمینه و هدف: امروزه اینترنت و پایگاههای اطلاعاتی نقش مهمی را در رفتار اطلاعجویی افراد، خصوصاً دانشجویان تحصیلات تکمیلی ایفا مینمایند. کاربرانی که برای نوشتن پایان نامه خود از اینترنت و پایگاههای اطلاعاتی استفاده می نمایند، ممکن است همانند کاربرانی که اطلاعات را تنها در کتابخانه جست و جو مینمایند، رفتار نکنند و تفاوتهای زیادی بین این دو دسته وجود داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی رفتار اطلاعجویی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی است که در حال نوشتن پایاننامه میباشند، میپردازد.
روش: این پژوهش به صورت کمی و کیفی انجام شده است. دادههای کمی با استفاده از پرسشنامه رفتار اطلاعجویی گردآوری و با استفاده از آمار تحلیلی (آزمون t و آزمون فریدمن) در معرض تحلیل قرار گرفت. و در تحلیل دادههای کیفی نیز با روش تحلیل مضمون و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 100 نفر (50 دانشجوی مرد و 50 دانشجوی زن) انتخاب شدند.
یافتهها: نتایج در بررسی آزمون تی برای گروههای دختر و پسر نشان داد که تفاوت معناداری در هیچکدام از ابعاد رفتار اطلاعجویی بین پسرها و دخترها وجود ندارد. نتایج آزمون فریدمن تفاوت در میانگین رتبهها در ابعاد رفتار اطلاع جویی دانشجویان را نشان داد. با توجه به نتایج به دست آمده از این آزمون، به ترتیب: تأیید دانش پیشین، قضاوت ربط، خلق اندیشه نوین، زمان و تلاش برای جستجوی اطلاعات دارای بیشترین امتیاز تا کمترین امتیاز میباشند. نتایج تحلیل کیفی نشان داد که: بیشترین مشکلات دانشجویان مضامینی همچون استفاده از جستجوی مشارکتی و رفتار مشارکتی، دشواری در یافتن اطلاعات مرتبط، محدودیت زبانی منابع، تعدد اهداف، محدودیت شکلی منابع، ناآشنایی با منابع تخصصی، فقدان مهارتهای سواد اطلاعاتی و صرف زمان زیاد جهت جستجو و به بیانی دیگر استمرار در جستجو از مشکلات دانشجویان میباشد.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که دانشجویان تحصیلات تکمیلی نه تنها مهارتهای لازم را در استفاده از پایگاههای اطلاعاتی ندارند؛ بلکه با این پایگاهها آشنایی کمی دارند؛ که این امر ناکارآمدی آنها در اطلاعجویی و ضعف سواد اطلاعاتی آنها را نشان میدهد. از این رو، موانع موجود در راه آشنایی و استفاده از پایگاهها و مهارت آموزی برای جستجوی هدفمند ضرورت دارد.
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی فرایند اطلاعیابی و چگونگی اولویتدهی و استفادهی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از منابع اطلاعاتی و شناسایی نقش برخی ویژگیهای جمعیتشناختی دانشجویان در فرایند اطلاعیابی و استفاده از منابع اطلاعاتی است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که به روش پیمایشی و با بررسی رفتار اطلاعیابی 298 نفر که به روش
نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گرداوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است که پس از تعیین روایی و پایایی آن، به صورت حضوری میان دانشجویان توزیع و سپس گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که دانشجویان به ترتیب از منابع الکترونیکی، چاپی، و انسانی برای "رفع نیازهای اطلاعاتی" و برای "روزآمدسازی اطلاعات" خود بهره میبرند، اگرچه دانشجویان برای رفع نیازهای اطلاعاتی خود از میان منابع انسانی ابتدا با متخصصان مشورت میکنند، ولی برای روزآمدسازی اطلاعات خود، ابتدا به همکلاسیها و دوستان خود مراجعه میکنند. دانشجویان به طور متوسط هفتهای 11/25 ساعت از اینترنت استفاده میکنند. اکثر افراد مورد بررسی معتقدند که فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در کاهش مراجعه آنان به کتابخانه نقش داشته است. آنان از کتابداران در مرحلهی نخست برای جایابی کتابها یا اسناد و جستوجوی اطلاعات کمک میطلبند. دانشجویان در فرایند اطلاعیابی با مشکلاتی مانند پراکندگی اطلاعات در مکانهای بسیار مختلف، گران بودن تهیه منابع اطلاعاتی، و موجود نبودن آخرین اطلاعات مواجه هستند.
نتیجهگیری: علیرغم تأثیر فناوریهای جدید بر میزان مراجعه حضوری دانشجویان به کتابخانههای دانشگاهی، تمام انواع منابع اطلاعاتی همچنان مورد استفادهی دانشجویان است. تنوع اهداف جستوجوی اطلاعات عاملی در تعیین نوع منبع اطلاعاتی است و دانشجویان با مدنظر قرار دادن نوع نیاز و شرایطی که در آن قرار دارند، نوع منبع اطلاعاتی را مشخص کرده و از آن استفاده مینمایند.
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه شناخت رفتار مطالعه مقالههای مجلههای علمی اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی وزارت علوم تحقیقات و فناوری است.
روش: این پژوهش با روش پیمایش و با استفاده پرسشنامه برخط انجام شد. جامعه پژوهش شامل اعضای هیئت علمی شاغل در رشتههای مهندسی الکترونیک، مهندسی شیمی و مهندسی مکانیک؛ فیزیک، شیمی و ریاضی؛ مدیریت، روانشناسی و علوم اجتماعی در دانشگاههای وزارت علوم تحقیقات و فناوری است که دارای آدرس پست الکترونیکی در سایت دانشگاه مربوطه بودند.
یافتهها: اعضای هیئت علمی از نسخه الکترونیکی مجلات خارجی خیلی زیاد استفاده میکنند و در نقطه مقابل از نسخه چاپی مجلات داخلی استفاده خیلی کمی دارند. هم چنین آن ها در تلاشند تا از آخرین دستاوردهای علمی حوزه تخصصی خود آگاهی داشته باشند بطوریکه آخرین مقاله مورد مطالعه بیش از ۸۰ درصد آنها مربوط به سالهای ۲۰۱۴ و ۱۳۹۳ بوده است. از نظر حوزه موضوعی نیز تفاوت معنیداری در میزان مطالعه مقالات مشاهده نشد. بین تعداد مقالات خارجی مطالعه شده عضو هیئت علمی و تعداد مقالات خارجی منتشره وی، نیز همبستگی معنادار مثبتی برقرار بود. همچنین اکثریت آنها به شیوه جستجو در وب از وجود مقاله مطلع میشوند.
نتیجهگیری: اعضای هیئت علمی از انتقال رویه انتشار مقالات از چاپی به الکترونیکی رضایت کامل دارند. آنها برای رؤیتپذیری در سطح جهانی تلاش میکنند. تفاوتهای میان رشتهای در رفتار مطالعه اعضای هیئت علمی وجود دارد
زمینه و هدف: این مقاله، بنا دارد تا از طریق بررسی روششناختی برخی از شاخصترین پژوهشهای صورتگرفته در حوزه رفتار اطلاعیابی در خارج از کشور و تدقیق در مراحل معرفی الگوهای اطلاعیابی مورد بررسی، چشم اندازی هر چند مختصر پیش روی پژوهشگران ایرانیِ این حوزه قرارداده و امکان مقایسه وضعیت روششناختی اینگونه مطالعات را در داخل و خارج از کشور فراهم آورد.
روش: در مطالعه حاضر سعی شده تا به روش اسنادی، و بررسی متونِ نگاشتهشده در حوزههای مرتبط با هریک از الگوهای اطلاعیابی، خاستگاههای روششناسانه هر الگو، به صورت جداگانه، مورد تحلیل قرارگیرد.
یافتهها: بررسیها حکایت از آن دارد که پژوهشگران ایرانی، در مطالعات اطلاعیابی خویش، از سنّت روششناختی حاکم بر پژوهشهای تأثیرگذار این حوزه، که عمدتاً مبتنی بر رعایت اصل تنوع روششناختی هستند، غافل بوده و رویکردی کلیشهای (و گاه الگوبرداری صِرف از آثار دیگران) را در دستورکار قراردادهاند. نکته تناقضآمیز قضیه اینجا است که این بیاعتنایی، در شرایطی صورت میپذیرد که پژوهشگران ایرانی، بارها و بارها در بخش پیشینه مطالعات خود، به پژوهشهای تأثیرگذار گذشته ارجاع می-دهند بیآنکه اندک نگاهی به روشهای بکارگرفته از سوی آنها داشته باشند.
نتیجهگیری: به کمک مطالعهی آثار نگاشتهشده در زمینه روش و روششناسیهای پژوهش در امتداد گستره وسیعی از رشتههای علمی، میتوان به شیوهی استقرائی، به فهرستی از روشهای علمی دستیافت و آنها را به تناوب، در قالب پژوهشهای مستقل، به بوته آزمایش نهاد تا میزان توانمندی آنها در مطالعاتی همچون مطالعات کاربران به اثبات برسد. کلید مشکلات موجود، ایجاد تنوع روششناختی است.
زمینه و هدف: افزایش کاربردپذیری سامانههای اطلاعاتی درگرو توجه به نیاز اطلاعاتی کاربران آن است. تعیین نیاز اطلاعاتی کاربران و توجه به خواست آنان در مراحل مختلف ایجاد و توسعه سامانه منجر به افزایش کاربران سامانه اطلاعاتی خواهد شد. یکی از سامانههای اطلاعاتی مهم در عرصه پژوهش و فناوری در کشور، سامانههای اطلاعاتی تحقیقاتی جاری یا کریسها هستند. کریس بهصورت یکپارچه دسترسی پژوهشگران را به اطلاعات پژوهش و فناوری در سطح سازمان یا کشور فراهم مینماید. دو جزء مهم هر کریس مدل دادهای و ابزارهای مدیریت اطلاعات پژوهشی هستند. مدل دادهای استاندارد پیشنهاد شده برای کریسها قالب تبادلی استاندارد برای اطلاعات پژوهشی در اروپا یا به اختصار سریف است. هدف اصلی پژوهش حاضر منطبق نمودن مدل دادهای سریف بر طبق نیازهای اطلاعاتی پژوهشگران داخلی است.
روش: در پژوهش حاضر بهصورت نظاممند به مرور منابع اطلاعاتی موجود در زمینه نیاز اطلاعاتی پژوهشگران پرداخته شده است. مرور نظاممند در این پژوهش طی شش مرحله صورت گرفته است و تعداد 160 مدرک منحصربهفرد شامل 110 پایاننامه و 46 مقاله و چهار طرح پژوهشی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور یکدستی در فرایند جمعآوری دادهها کاربرگه استانداردی طراحی و اطلاعات هر منبع در آن یادداشت گردید. سپس اطلاعات حاصل بهصورت یکپارچه در یک فایل اکسل وارد شد.
یافتهها: تحلیل منابع اطلاعاتی در دو بخش تحلیل کلی یا کتابسنجی و تحلیل محتوایی استخراج گردید. نتایج تحلیل در بخش کتابسنجی به نوعی تایید کننده نتایج پژوهشهای گذشته در کشور در این زمینه است. در قسمت تحلیل محتوایی در این پژوهش، نیازهای اطلاعاتی پژوهشگران ایرانی در قالب انواع وظایف و همچنین منابع مورد استفاده آنان بیان شده است و در نهایت این یافتهها در قالب انواع موجودیتها و عناصر فرادادهای مدل دادهای سریف، مدل دادهای استاندارد برای سامانههای اطلاعاتی تحقیقاتی، ارائه شده است.
نتیجهگیری: به طور کلی میتوان گفت پژوهشگران داخل کشور نیازمند اطلاعات خروجیهای پژوهش در قالب منابع اطلاعات رسمی مانند کتاب، مجله، مقاله هستند و به روز بودن دادههای سامانه اطلاعاتی تحقیقاتی جاری برای آنان اهمیت بسیاری دارد
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی نیازهای اطلاعاتی بهداشتی و درمانی، آموزشی، مذهبی، اقتصادی، و فرهنگی زنان عشایر کوچنشین شهرستان کهگیلویه، نحوه استفاده از منابع اطلاعاتی، شناسایی مشکلات و موانع دسترسی و تعیین اولویت نیازهای اطلاعاتی آنان انجام گرفته است.
روش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهشهای کاربردی است که به روش پیمایشی و با بهکارگیری ابزار پرسشنامه محقق ساخته به همراه مصاحبه شفاهی بین 235 نفر از زنان عشایر انجام گرفته است. دادههای گردآوری شده با استفاده از روشهای آماری توصیفی استفاده شد و داده ها با بهرهگیری از نرمافزار آماری SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیش از 60 درصد جامعه آماری مورد بررسی دارای تحصیلات ابتدایی بودند. مهمترین نیاز اطلاعاتی زنان عشایر کوچنشین، نیازهای اطلاعاتی بهداشتی با 2/36 درصد، و مهمترین انگیزه آنها جهت دسترسی و جستجوی اطلاعات، رعایت نکات بهداشتی جهت کمک به خانواده برای ایجاد یک زندگی سالمتر با 2/56 درصد بود. از میان منابع اطلاعاتی رادیو بیش از منابع دیگر با 9/57 درصد مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که 2/53 درصد زنان عشایر کوچنشین از وجود کتابخانههای عمومی به عنوان یک مرکز اطلاعرسانی آشنایی بسیار کمی داشتند. پاسخگویان مهمترین موانع دسترسی خود به منابع اطلاعاتی را صعبالعبور بودن راههای ارتباطی، کمبود زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی، عدم آشنایی با منابع اطلاعاتی، عدم دسترسی آسان به مراکز بهداشت و درمان، مراکز آموزشی، فرهنگی و خدماتی اعلام کردند.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که زنان عشایر کوچ نشین در دسترسی به منابع اطلاعاتی و اطلاعات ضروری مخصوصاً در زمینه بهداشتی و آموزشی با مشکلات فراوانی رو به رو هستند و نیازمند توجه ویژه هستند.
زمینه و هدف: استفاده از تحلیل هم واژگانی این قابلیت را دارد که ساختار فکری دانش در یک حوزۀ پژوهشی را شناسایی کند و جنبههای پژوهشی زیرمجموعۀ آن را آشکار نماید. این پژوهش سعی دارد با استفاده از فن تحلیل هم واژگانی، ساختار فکری دانش در پژوهشهای رفتار اطلاعاتی را با استفاده از رویکردهای تحلیل شبکه و دیداریسازی علم مورد مطالعه قرار دهد.
روش: این پژوهش به روش کتابسنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعۀ پژوهش را تعداد 2146 رکوردی تشکیل میدهد که در حوزۀ رفتار اطلاعاتی در بازۀ زمانی 2006 تا 2014 در وبگاه علوم نمایه شده اند.
یافته ها: یافتهها نشان داد که از نظر فراوانی، کلیدواژۀ «بازیابی اطلاعات»، و از نظر هم رخدادی دو کلیدواژۀ «نیازهای اطلاعاتی-رفتار اطلاعاتی» بیشترین فراوانی را در پژوهشهای رفتار اطلاعاتی داشته اند. یافتههای مربوط به خوشه بندی سلسله مراتبی به روش «وارد» نیز منجر به شکل گیری یازده خوشه در این حوزه گردید که از مهمترین خوشهها میتوان به «مطالعات کاربران»، «رفتار اطلاعات سلامت»، و «شبکههای اجتماعی» اشاره نمود.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که تحلیل هم رخدادی واژگانی به خوبی میتواند ساختار علمی یک حوزه را نمایش داد. نتایج تحلیل نمودار راهبردی نشان داد که «رفتار اطلاعات سلامت»، «مطالعات کاربران»، «شبکههای اجتماعی»، و «ربط و بازیابی اطلاعات» جزو خوشههای بالغ و مرکزی به حساب میآیند و نقش محوری دارند. همچنین، چهار خوشۀ «منابع اطلاعاتی»، «جستجوی وبی»، «بازیابی اطلاعات»، و «مدیریت اطلاعات» جزو خوشههای در حال ظهور یا زوال میباشند. و در نهایت، گرچه خوشۀ «رابط کاربری و فناوری اطلاعات» در قسمت مرکزی بوده، لکن توسعه نیافته است. با توجه به فراوانی کلیدواژه ها از یک سو، و خوشههای به دست آمده از سوی دیگر، به نظر میرسد پژوهشهای رفتار اطلاعاتی ارتباط تنگاتنگی با پژوهشهای حوزۀ پزشکی و سلامت نیز دارد و به احتمال فراوان بسیاری از مطالعات رفتار اطلاعاتی بر روی جوامع پزشکی و سلامت انجام شده است.
زمینه و هدف: علیرغم ضرورت دسترسی و کسب اطلاعات برای تمامی افراد در هر جامعه ای، این اطلاعات در هر زمان، مکان و شرایطی در دسترس تمامی گروه ها بویژه گروه های خاص و محروم (بالاخص مهاجران و پناهندگان) قرار ندارد. این مطالعه با هدف شناسایی نیازهای اطلاعاتی و عوامل موثر بر اطلاع یابی مهاجران خارجی در ایران و ارائه راهکارهای پیشنهادی صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به صورت ترکیبی همزمان (کمی و کیفی) انجام شده است. با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان، 384 نفر از مهاجران افغانستانی و عراقی که به صورت مجاز در 12 استان کشورمان زندگی می کنند، انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته میان آنها توزیع شده است. برای شناسایی راهکارهای مناسب جهت بهبود دسترسی مهاجران به اطلاعات، مصاحبه ای با 10 نفر از مدیران و سیاستگذاران حوزه های اطلاعات و مهاجرت صورت گرفته است تا پیشنهاداتی جهت بهبود دستیابی مهاجران به اطلاعات مورد نیازشان صورت پذیرد.
یافتهها: یافته های بدست آمده از مطالعه حاضر نشان داده است که نیازهای اطلاعاتی شغلی (02/4)، نیازهای اطلاعاتی دینی و مذهبی (71/3)، اطلاعات مربوط به مرزها و مکانهای مجاز و ممنوع (81/3) و نیز نیاز به اطلاعات در رابطه با بیماریها (05/4)، به عنوان مهمترین نیازهای اطلاعاتی مهاجران شناسایی شده اند. در تامین نیازهای اطلاعاتی مهاجران نیز رادیو و تلویزیون کشورهای افغانستان و عراق (84/3) و در بین مراکز تامین کننده اطلاعات، مراکز آموزشی (85/3) بیشترین نقش و تاثیر را داشته اند.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داده است که مهاجران و اتباع افغانی و عراقی در کشورمان در دسترسی به اطلاعات، با مشکلات و معضلات گوناگونی مواجه بوده و عوامل بسیار تعیین کننده و تاثیرگذاری در دسترسی آنها به اطلاعات و نیز نیازهای اطلاعاتی آنها وجود دارد. بخش قابل توجهی از موانع و مشکلات پیش روی آنها را می توان با برنامه ریزی مناسب تر و قانونگذاری رفع نموده و ارائه دهندگان اطلاعات و خدمتگذاران در دستگاه های اجرایی مربوطه می توانند با تقویت نگاه نوع دوستی و عدم توجه به ملیت افراد، در این فرایند نقش تعیین کننده ای داشته باشند
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction
Designed & Developed by : Yektaweb